فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۷۲۱ مورد.
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۴
245 - 283
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف شناسایی عوامل سازمانی مؤثر بر انگیزه درونی حسابرسان صورت گرفته است. در این مطالعه با مرور ادبیات و بر مبنای نظریه خود تعیین گری و نظریه تقاضا- منابع شغلی، عوامل سازمانی مؤثر بر انگیزه درونی حسابرسان شناسایی و با استفاده از روش دلفی، پرسشنامه ای طراحی و در اختیار خبرگان قرار گرفت. جامعه آماری مطالعه حاضر خبرگان حوزه حسابرسی (سرپرست، سرپرست ارشد، مدیران و شرکای مؤسسات حسابرسی) و داده های مورد نیاز در روش دلفی از طریق نمونه ای متشکل از 16 نفر از خبرگان در سال 1402 جمع آوری گردید. بر این اساس، در وهله اول تعداد 43 عامل شناسایی شد که با کاربرد 2 مرحله تکنیک دلفی، اقدام به شناسایی مهم ترین عوامل گردید. در دور اول روش دلفی از بین 43 عامل شناسایی شده بر اساس میانگین پاسخ های دریافتی و شاخص اعتبار محتوایی سازه ها، تعداد 20 شاخص حذف و 23 عامل باقی ماند. سپس در مرحله دوم روش دلفی، از بین 23 عامل دور اول، تعداد 9 عامل نهایی به عنوان مهم ترین عوامل تعیین شد. مطابق با نتایج این پژوهش، عامل مشارکت و همکاری بین اعضای تیم حسابرسی به عنوان رتبه اول، عواملی چون رفتار عادلانه مدیران و فرهنگ یادگیری سازمانی به عنوان رتبه دوم، آموزش های ضمن خدمت، مشارکت در تصمیم گیری ها، تناسب بین شخص و شغل و تنوع در وظایف محول شده به حسابرسان به عنوان رتبه سوم و در نهایت توانایی کنترل بر شغل و به کارگیری سبک رهبری مناسب توسط مدیران مؤسسات حسابرسی، به عنوان آخرین رتبه عوامل مؤثر بر انگیزه درونی حسابرسان می باشد.
بررسی رابطه شهرت شرکت و محافظه کاری حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
81 - 99
حوزههای تخصصی:
از آنجا که محافظه کاری حسابداری، گزارشات مالی شرکت را تحت تاثیر قرار می دهد، نقش مهمی در ارزیابی تعهد شرکت به سهامداران و به دنبال آن شهرت شرکت دارد. از سوی دیگر شرکت هایی با شهرت قوی، نگرانی های بیشتری برای محافظت از شهرت خود دارند. بنابراین به نظر می رسد یک رابطه متقابل بین شهرت شرکت و محافظه کاری حسابداری وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه شهرت شرکت و محافظه کاری حسابداری است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، نمونه ای برابر با 123 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1394 تا 1401 معادل 984 سال-شرکت، با استفاده از تحلیل رگرسیون مبتنی بر داده های ترکیبی مورد بررسی قرارگرفت. یافته های این مطالعه نشان می دهد که استفاده از رویه های حسابداری محافظه کارانه منجر به بهبود شهرت شرکت می گردد. همچنین یافته ها حاکی از این است که شهرت شرکت به طور مثبت بر محافظه کاری تأثیر می گذارد. این یافته ها علاوه بر توسعه ادبیات می تواند مورد توجه، مدیران شرکت ها، تحلیلگران و سرمایه گذاران قرار گیرد.
رابطه میان شخصیت سازمانی حسابرسان و سرمایه اجتماعی موسسات حسابرسی
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
78 - 97
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه رابطه میان شخصیت سازمانی حسابرس و سرمایه اجتماعی موسسات حسابرسی است. برای این منظور در حدود 200 نفر از حسابرسان شاغل در موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی کشور به عنوان نمونه آماری به صورت تصادفی انتخاب شدند. مبانی نظری پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانه ای و داده های پژوهش از طریق پرسش نامه جمع آوری گردیده است. آزمون فرضیه های پژوهش نیز بر اساس روش همبستگی و با استفاده از رگرسیون چند متغیره انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد ویژگی های شخصیتی وظیفه شناسی، برون گرایی و گشودگی به تجربه حسابرسان رابطه ای معنی دار و مثبت با سرمایه اجتماعی موسسات حسابرسی دارند. اما ویژگی های شخصیتی روان رنجوری و توافق پذیری حسابرسان رابطه ای معنی دار با سرمایه اجتماعی موسسات حسابرسی ندارند. هم چنین، نتایج این مطالعه تایید می نماید که تحصیلات دانشگاهی حسابرسان رابطه معنی داری با سرمایه اجتماعی موسسات حسابرسی ندارد. اما مدارج حرفه ای نظیر حسابدار رسمی توسط حسابرس رابطه ای مثبت و معنی دار با سرمایه اجتماعی موسسات حسابرسی دارد. هم چنین شواهد نشان می دهد زنان در مقایسه با مردان ، در بهبود سرمایه اجتماعی موسسات حسابرسی نقش مثبت تری را ایفاء می نمایند.
طراحی مدل دو بعدی نظارت بر بخش عمومی توسط دیوان محاسبات کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۴
443 - 471
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش طراحی مدلی برای انجام وظایف نظارتی دیوان محاسبات در راستای پیشگیری، ردیابی و مقابله با فساد است. برای طراحی این مدل از بررسی محتوای قوانین و مقررات مربوطه و بهره مندی از نتایج پژوهش های ارزشمند استفاده شده است. مدل نهایی ماحصل بهره مندی از نظرات 12 نفر از خبرگان دیوان محاسبات کشور بود. روش مورد استفاده برای احصاء نظرات خبرگان در این پژوهش گروه کانونی است. پس از برگزاری 4 جلسه گروه کانونی، نتایج نشان داد مدل مربوطه را در دو بعد (به انضمام شش زیر مجموعه) می توان تبیین نمود؛ (1) سازوکارهای دیوان محاسبات کشور در زمینه مبارزه با فساد که شامل فعالیت ها و وظایفی ذاتی است که حسابرسان، خود باید عملیاتی را در راستای با مقابله با فساد دستگاه اجرایی انجام دهند. این وظایف از طریق حسابرسی، رسیدگی و تفریغ بودجه صورت می گیرد و (2) نظارت دیوان محاسبات کشور بر تکالیف مقرر برای دستگاههای اجرایی در زمینه مبارزه با فساد که این وظایف به نظارت دیوان بر تکالیف مقرر برای دستگاههای اجرایی در زمینه پیشگیری از وقوع فساد، ردیابی و کشف فساد و همچنین برخورد با جرم فساد توسط دستگاه ها اشاره دارد. جزئیات مربوط به هر بخش نیز به استناد محتوای جلسات گروه کانونی تشریح گردیده است. این مدل با توجه به اینکه تفکیک و تبیین مناسبی از ابزارهای در اختیار دیوان و قدرت قانونی دیوان انجام داده است، می تواند کمک شایانی در راستای تحقق وظایف نظارتی و حسابرسی دیوان نماید.
شناسایی و ارزیابی عوامل مؤثر بر اشتراک گذاری دانش در مؤسسات حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۴
92 - 125
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییرات روزافزون در حوزه حسابرسی، اشتراک گذاری دانش به عنوان یک فرایند یادگیری مداوم، در بهبود عملکرد داخلی مؤسسات حسابرسی از اهمیت برخوردار است و می تواند به عنوان یک فرایند بسیار مهم و ضروری در بهبود کیفیت حسابرسی محسوب شود. این پژوهش ضمن شناسایی عوامل مؤثر بر اشتراک گذاری دانش در مؤسسات حسابرسی، به ارزیابی و بررسی ارتباط بین سطح عوامل مؤثر و میزان اشتراک گذاری دانش حسابرسان می پردازد. عوامل مؤثر بر اشتراک گذاری دانش از طریق مصاحبه شناسایی و سپس پرسشنامه طراحی گردید. روایی و پایایی پرسشنامه با استفاده از نمونه پیش آزمون، بررسی و درنهایت داده ها با استفاده از پرسشنامه طراحی شده با طیف 5 گزینه ای لیکرت جمع آوری شدند. نمونه موردبررسی شامل 372 نفر از حسابرسان و دوره زمانی پژوهش سال 1401 است. ارتباط بین عوامل شناسایی شده با اشتراک گذاری دانش از طریق معادلات ساختاری آزمون گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد ارتباط مثبت و معنی داری بین عوامل دموگرافیک شامل سن، تحصیلات و رتبه موسسه محل خدمت با اشتراک گذاری دانش وجود دارد. عوامل فنی و تبادل دانش از جمله افزایش روابط حرفه ای موسسه در سطح بین الملل ، کاهش اثر منفی رقابت بین مؤسسات حسابرسی جهت اشتراک گذاری دانش بین مؤسسات حسابرسی ، افزایش ارتباط دانشی بین مؤسسات حسابرسی در یک منطقه جغرافیایی ، افزایش امکانات و ظرفیت آموزشی برای انتقال دانش حسابرسی و افزایش کیفیت جلسات و بحث های فنی و تبادل نظر در منطقه جغرافیایی محل خدمت باعث افزایش اشتراک گذاری دانش می شوند. افزایش سطح فرهنگ عمومی و جوسازمانی، از طریق پذیرش عمومی اشتراک گذاری دانش، توجه مدیریت موسسه به اشتراک گذاری دانش، حمایت مدیریت موسسه از اشتراک گذاری دانش ، توزیع عادلانه امکانات و همچنین دسترسی حسابرسان به منابع دانشی و متناسب با اجرای کار منجر به افزایش اشتراک گذاری دانش حسابرسان می گردند.
عوامل موثر بر رشد اقتصادی ایران با رویکرد نرخ ارز و صادرات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
406 - 435
حوزههای تخصصی:
در یک اقتصاد، نرخ ارز و صادرات به دلیل ارتباط متقابل آن با سایر متغیرهای اقتصادی، متغیری کلیدی محسوب شده و از اینرو توجه بسیاری از سیاستگذاران اقتصادی را به خود جلب کرده و در کانون توجه مطالعات تجربی قرار گرفته است. لذا هدف اصلی این پژوهش بررسی عوامل موثر بر رشد اقتصادی با رویکرد نرخ ارز و صادرات بود. روش این پژوهش از نوع کاربردی است. در راستای اهداف تحقیق، از روش مطالعه ی کتابخانه ای در گردآوری ادبیات موضوع و مبانی نظری تحقیق و مفاهیم کلی استفاده شده و کلیه مندرجات از منابع معتبر و موثق استخراج گردیده است. به منظور بررسی اثرگذاری نرخ ارز و صادرات بر رشد اقتصادی از یک مدل رشد اقتصادی مبتنی بر متغیرهای توضیحی مرسوم مانند رشد نیروی کار، رشد سرمایه فیزیکی ثابت مبتنی بر مدل رشد سولو (1956) و سرمایه انسانی بر اساس مدل رشد لوکاس (1988) با لحاظ نمودن متغیر نرخ ارز واقعی استفاده گردید. بازه زمانی مورد مطالعه بین سال های 1353الی 1398 می باشد. از مدل اقتصادسنجی خود رگرسیون برداری (VAR ) استفاده گردید. ابتدا با استفاده از نرم افزار داده های جمع شده در بازه زمانی 1353 الی 1398 از طریق آماری توصیفی به بررسی میانگین، میانه ماکزیمم ، منیمم، کشیدگی و چولگی متغیرهای پژوهش پرداخته شد. سپس با استفاده از آزمون دیکی فولر ایستایی متغیرها مورد بررسی قرار گرفت نشان داده شد تمام متغیرهای تحقیق در سطح . ایستا بودند، با استفاده ازمعیار شواترز وقفه بهینه یک تعیین گردید. در ادامه روابط بلند مدت بین متغیرها با استفاده از آزمون جوهانسون مورد سنجش گرفت و مدل خود رگرسیون برداری با وقفه بهینه یک برازش شد. همچنین در ادامه تخمین اثر شوک متغیر وابسته بر روی متغیرهای مستقل تجزیه و تحلیل شد و در آخر با استفاده از تجزیه واریانس میزان نوسانات متغیرها مورد آزمون قرار گرفت. نتایج بدست آمده بیانگر این است نرخ ارز و صادرات بر روی رشد اقتصاد ایران تأثیر گذار می باشند.
خدمات مشاوره ای و اطمینان بخشی حسابرسی داخلی در نظام گزارشگری پایداری
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
98 - 125
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش نقش حسابرسان داخلی در خدمات مشاوره و اطمینان بخشی پایداری پیش از استقرار، حین اجرا، پس از آن بررسی شده است. مطالعه کیفی حاضر به روش تحلیل تم صورت پذیرفته است. ابتدا به بررسی ادبیات پرداخته، سپس مصاحبه با 24 خبره انجام شده است. مهم ترین نقش های حسابرسی داخلی پیش از استقرار نظام پایداری، تاثیرگذاری در فرهنگ سازی، ایجاد بینش، بررسی ریسک های پایداری ضمن ارزیابی سایر فرآیندها می باشد. در طی فرایند استقرار نظام پایداری، مشاوره در ایجاد فرآیند، شناسایی ذینفعان، موضوعات بااهمیت، در نظرگرفتن پایداری در استراتژی ها، ارزیابی همراستایی اهداف، استراتژی ها و فرآیندها، بخشی از مهم ترین خدمات حسابرسی داخلی است. مهم ترین نقش ها پس از استقرار، شناسایی و گزارش نقاط نیازمند بهبود، ارتقا کیفیت گزارش پایداری، انطباق گزارش و فعالیت های پایداری با اهداف، به روز بودن فرآیند و ارزیابی چالش های آتی می باشد.نتایج حاکی از تعیین 113 نقش بوده که 22 مولفه مربوط به پیش از استقرار، 50 مولفه حین و 41 مورد پس از استقرار می باشد. بیشترین نقش در پیش از استقرار به مشاوره تعلق داشته، در حین استقرار هر دو نقش به یک میزان شناسایی و پس از استقرار نقش اطمینان دهی بیشتر می باشد. نقش های حسابرسان داخلی در آمادگی و تهیه گزارش های پایداری مستند شده است. نتایج همچنین کاربردهای سیاستی، اجرایی و پژوهشی برای نقش نوظهور حسابرسان داخلی در گزارشگری پایداری و اطمینان بخشی دارد.
آیا سازوکارهای برندسازی داخلی می تواند سبب ارتقاء رضایت شغلی و درگیرسازی کارکنان شود؟ مورد مطالعه: دیوان محاسبات کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
211 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، گسترش مفاهیم مرتبط با برندسازی داخلی، شامل (1) معرفی سه سازوکار اصلی برندسازی داخلی شامل دانش برند، انتشار دانش برند و تعهد عاطفی به برند، (2) ارائه ی پیامدهای آن از جمله رضایت شغلی و درگیرسازی کارکنان، و (3) بررسی نقش میانجی تعهدعاطفی به برند در رابطه ی دانش برند و رضایت شغلی در سازمان دیوان محاسبات کشور، است که برای غنای نظری از دو نظریه هویت اجتماعی و تبادل اجتماعی به منزله دریچه های نظری پایه استفاده شد. روش شناسی: روش شناسی این پژوهش بر مبنای مدل پیاز پژوهش از نظر فلسفه پژوهش، اثبات گرایی؛ هدف، توصیفی؛ جهت گیری پژوهش، کاربردی؛ استراتژی آن، پیمایش؛ شیوه پژوهش، کمّی؛ قلمرو زمانی پژوهش، تک مقطعی و روش جمع آوری داده ها، پرسش نامه است. یافته ها: پنج فرضیه از شش فرضیه مورد آزمون، در این پژوهش تائید شدند. با این وجود فرضیه ششم که نقش میانجی تعهد عاطفی به برند را در رابطه ی میان دانش برند و رضایت شغلی مورد بررسی قرار داده بود، تائید نشد. نتایج: نتایج نشان داد که ادراک کارکنان از انتشار دانش برند منجر به ارتقای سطح دانش آن ها از برند، سپس افزایش تعهد عاطفی ایشان به برند و در نهایت ارتقای سطح رضایت شغلی و درگیرسازی بیشتر کارکنان می شود. نتایج حاصل شده می تواند منجر به ارائه راهکارهایی برای ارزیابی مدیران دیوان محاسبات از سطح ادراک کارکنان در ارتباط با مفهوم برندسازی داخلی و ارتقای این مفهوم در یکی از مهم ترین نهادهای نظارتی کشور شود.
مسیر شکل گیری اکوسیستم حسابرسی پایدار از طریق قابلیت های دیجیتالی سازی با تاکید بر نقش هوش دیجیتالی حسابداران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۴
223 - 244
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مسیر شکل گیری اکوسیستم حسابرسی پایدار از طریق قابلیت های دیجیتالی سازی با تاکید بر نقش هوش دیجیتالی حسابداران اجرایی شد. جامعه آماری شامل حسابرسان عضو جامعه حسابداران رسمی که در موسسات حسابرسی شاغل بودن در نظر گرفته شد. پرسشنامه پژوهش در میان 242 نفر از اعضای جامعه آماری به عنوان نمونه توزیع و جمع آوری شد. اطلاعات گردآوری شده توسط پرسشنامه ها به وسیله نرم افزار SPSS24 و AMOS24 با استفاده از مدل یابی مع ادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد قابلیت های دیجیتالی سازی تأثیر مثبت و معناداری بر اکوسیستم حسابرسی پایدار دارد، لذا با افزایش قابلیت های دیجیتالی سازی، اکوسیستم حسابرسی پایدار توسعه خواهد یافت. همچنین نتایج نشان داد هوش دیجیتالی حسابداران در رابطه میان قابلیت های دیجیتالی سازی و اکوسیستم حسابرسی پایدار تأثیر مثبت و معناداری دارد، لذا هوش دیجیتالی حسابداران با تاثیر بر قابلیت های دیجیتالی سازی می تواند منجر به توسعه اکوسیستم حسابرسی پایدار شود.
آیا حسابرسان ریسک های مربوط به سرمایه سازمانی صاحبکار را در قیمت گذاری خدمات حسابرسی لحاظ می کنند؟ شواهد تجربی از برآورد ریسک کسب و کار و ریسک نمایندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۴
531 - 552
حوزههای تخصصی:
ادبیات حسابرسی نشان می دهد که حسابرسان برای صاحبکاران پرمخاطره تر نرخ های حق الزحمه حسابرسی بالاتری را مطالبه می کنند. یکی از دلایل این امر آن است که حسابرسان برای انجام عملیات حسابرسی مشتریان پر ریسک تلاش بیشتری را صرف می کنند. با این حال، مشخص نیست که آیا آنها ریسک های مربوط به شرکت هایی که از سرمایه سازمانی بالایی برخوردارند را در قیمت گذاری خدمات حسابرسی در نظر می گیرند یا خیر. در همین راستا مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین سرمایه سازمانی و حق الزحمه حسابرسی شرکت ها صورت پذیرفت. برای این منظور با بهره گیری از داده های مربوط به 112 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله زمانی سال های 1396 تا 1400 و همچنین تجزیه وتحلیل رگرسیون خطی چندمتغیره به آزمون فرضیه پژوهش پرداخته شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه پژوهش نشان داد که حسابرسان به دلیل برآورد ریسک کسب و کار و ریسک نمایندگی بیشتر در شرکت های با سرمایه سازمانی بالا، حق الزحمه حسابرسی بیشتری را از این شرکت ها مطالبه می نمایند.
بررسی تاثیر ظرفیت جذب دانش بر حسابرسی داخلی و عملکرد شرکتی مبتنی بر ارزیابی متوازن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
100 - 129
حوزههای تخصصی:
محیط رو به تغییر و مبتنی بر فناوری اطلاعات، اهمیت ظرفیت جذب دانش را برای سیستم های کنترل داخلی و حسابرسان داخلی برجسته می نماید. ظرفیت جذب دانش مجموعه ای از اقدامات و فرآیندهای کسب، ترکیب، شبیه سازی، تبدیل و بهره برداری از دانش است که سبب توانمندسازی پویا در سازمان می شود و با ارتقاء جریان اطلاعات مرتبط با تولید و فناوری، می تواند سبب افزایش مزیت رقابتی و بهبود عملکرد شرکتی شود. هدف این پژوهش بررسی تاثیر ظرفیت جذب دانش بر حسابرسی داخلی و عملکرد شرکتی مبتنی بر ارزیابی متوازن است. در این پژوهش پس از بررسی روایی محتوا، روایی پرسشنامه ها توسط تکنیک اعتبار سازه تحلیل عاملی تائیدی و پایایی آن ها به وسیله آلفای کرونباخ تائید شد. اطلاعات مورد نیاز پژوهش به وسیله پرسشنامه از 295 مدیر مالی یا مدیران ارشد حسابداری و حسابرسی در ایران جمع آوری شده است تا نظر خبرگان مالی مورد ارزیابی قرار گیرد و جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آمار استنباطی و روش معادلات ساختاری و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS 26 و Smart PLS 3 استفاده شد. نتایج حاصل از تبیین روابط بین متغیرها و آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که، ویژگی های حسابرسان داخلی بر روی ظرفیت جذب بالقوه (کسب و ترکیب دانش) تاثیر مثبت و معنی داری دارند و ظرفیت جذب دانش بالقوه (مراحل کسب و ترکیب دانش) نیز بر روی سیستم کنترل داخلی تاثیر مثبت و معنی داری دارند. همچنین، سیستم کنترل داخلی به عنوان متغیر میانجی بر رابطه ظرفیت جذب بالقوه و واقعی تاثیر می گذارد. افزون بر این، فرآیندهای حسابرسی داخلی به عنوان متغیر میانجی بر رابطه میان ظرفیت جذب دانش واقعی و عملکرد شرکتی تاثیر معنی داری دارند. نتایج این پژوهش نه تنها برای حسابرسان داخلی بلکه برای هیات های نظارت بر حسابرسی و تدوین کنندگان استانداردهای حسابرسی داخلی نیز ارزشمند است. همچنین، به سازمان ها پیشنهاد می شود، برنامه های آموزشی را توسعه دهند که به بهبود خلاقیت و توانایی های اکتساب دانش کارکنان کمک می کنند و در عین حال ارزیابی نیازمندی های نرم افزاری هر فعالیت و عملکرد حسابرسی می تواند به شناسایی گلوگاه های نیازمند بهبود بیشتر کمک کند.
ارزشیابی کیفیت بیرونی سرفصل برنامه درسی مقطع کارشناسی ارشد حسابرسی در ایران: از دیدگاه دانش آموختگان و کارفرمایان
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
126 - 162
حوزههای تخصصی:
برنامه درسی، محصول فرآیند برنامه ریزی درسی است. ارزشیابی برنامه ها از جمله برنامه درسی، موجب بهبود آموزش می شود. از اینرو هدف پژوهش حاضر، ارزیابی کیفیت بیرونی برنامه درسی مقطع کارشناسی ارشد حسابرسی با استفاده از الگوی دانش، مهارت و نگرش بنجامین بلوم، می باشد. برای این منظور، با مرور تحقیقات پیشین، 80 شاخص سنجش دانش، مهارت و نگرش لازم یک فارغ التحصیل ارشد حسابرسی استخراج شد که با نظرخواهی از 10خبره حسابرسی به روش دلفی فازی مثلثی، 62 شاخص مورد اجماع خبرگان قرار گرفت. سپس با توزیع پرسشنامه حاوی این 62 شاخص در سال 1402 بین دو دسته نمونه آماری بخش کمّی این تحقیق که به روش هدفمند انتخاب شده اند ، نظر 61 نفر دانش آموخته کارشناسی ارشد حسابرسی از دانشگاه های دولتی کشور که شاغل در همین حرفه اند، ونیز 120 نفراز کارفرمایان ایشان(شرکای موسسات حسابرسی که فارغ التحصیلان ارشد رشته حسابرسی در موسسه آنها مشغول به کار هستند)، میزان مطلوبیت بیرونی برنامه درسی ارشد حسابرسی مورد ارزشیابی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که مطابق نظر دو گروه فوق الذکرکه از لحاظ آماری تفاوت معنی داری ببین نظراتشان نیست، مطلوبیت کیفیت بیرونی برنامه درسی ارشدحسابرسی برای انتقال دانش، مهارت و نیز نگرش لازم به دانش آموختگان این رشته جهت انجام وظایف محوله حسابرسی، نامطلوب است.
سنجش و اولویت بندی ابعاد و مولفه های مدل حسابرسی دیوان محاسبات کشور در فرایند تسهیلات اعطایی به شرکت های دانش بنیان با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۴
1 - 46
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تدوین مدل مفهومی عوامل موثربر نگرانی حسابرس از تداوم فعالیت صاحبکار پرداخته است. روش تحقیق کیفی و مبتنی بر نظریهپردازی داده بنیاد میباشد برای گردآوری اطلاعات از مصاحبههای نیمه ساختار یافته استفاده شد و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش استراوس و کوربین و مدل پارادایمیانجام گرفته است. نمونهگیری به روش نظری و با بهره مندی از تکنیکهای هدفمند (قضاوتی) و گلوله برفی (زنجیره ای) صورت پذیرفته که بر مبنای آن 15 مصاحبه با حسابرسان شرکتهای حسابرسی به عمل آمد. نتایج تحلیل دادههای به دست آمده از مصاحبهها طی فرآیند کدگذاری باز، محوری و انتخابی و با استفاده از نرم افزار Maxqda2018 به ایجاد مدل تدوین مدل مفهومی عوامل موثربر نگرانی حسابرس از تداوم فعالیت صاحبکاربر مبنای نظریهپردازی داده بنیاد شامل 6 بعد و طی این فرآیند تعداد 110 کدباز، 26 مفهوم و 12 مقوله استخراج گردید. مدیران و دستاندرکاران امر زمینهسازی را برای کاربردی کردن این الگو فراهم نمایند. همچنین محققان آتی میتوانند دامنه آزمون مدل عوامل موثربر نگرانی حسابرس از تداوم فعالیت صاحبکاررا در دیگر سازمانها گسترش دهند.
آنالیز اثر عدم قطعیت محیطی و پویایی بر سیستم ارزیابی عملکرد (PMS) با استفاده از تحلیل چند گروهی، شواهدی از صنعت پتروشیمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۴
398 - 442
حوزههای تخصصی:
ضرورت به کارگیری نظام جامع ارزیابی عملکرد در تصمیم گیری مدیران به دلایلی چون فقدان جامعیت نظام سنتی ارزیابی و تمرکز بیش از حد آن بر عملکرد کوتاه مدت بر کسی پوشیده نیست. از منظر آکادمیک و در پاسخ به ضرورت درک شده، نحوه کارکرد سیستم ارزیابی عملکرد (PMS)، اثر سطوح پیچیدگی آن بر مزایای آن و اثر متغیرهای زمینه ای همچون عدم قطعیت محیطی و پویایی بر سازوکار مذکور، موردتوجه و واکاوی قرار می گیرد. در همین راستا در مقاله حاضر، دو کارکرد از PMS (کارکرد تعاملی و تشخیصی)، در 46 شرکت فعال در صنعت پتروشیمی طی سال 1401 مورد ارزیابی قرار می گیرد و نتایج با استفاده از معادلات ساختاری با حداقل مربعات جزئی و تحلیل چند گروهی (MGA ) آنالیز می گردد. یافته ها بیانگر رابطه مثبت معنادار کارکرد تعاملی و عدم وجود رابطه معنادار کارکرد تشخیصی PMS با مزایای آن است. همچنین سطوح پیچیدگی PMS، عدم قطعیت محیطی و پویایی بر رابطه بین کارکرد تعاملی و تشخیصی PMS با مزایای آن، اثر معناداری ندارد. این در حالی است که رابطه بین کارکرد تشخیصی و سطح پیچیدگی در حالت عدم قطعیت محیطی متصور بالا (پویایی بالا)، قوی تر از حالت عدم قطعیت محیطی متصور پایین (پویایی پایین) است. بعلاوه، رابطه بین مزایای PMS و عملکرد سازمانی در حالت پویایی پایین قوی تر از حالت پویایی بالا است؛ نتایج حاصل از تحلیل حساسیت مدل بیانگر پایداری نتایج بر اساس برآوردهای مختلف است.
بحران سلامت و کیفیت حسابرسی: آیا سودآوری صنایع دارویی ریسک پذیر تغییر کرد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
186 - 210
حوزههای تخصصی:
در شرایط بحران، نقش نظارت و حسابرسی پر رنگ تر می شود. پژوهش های مالی نشان داده که بین میزان ریسک پذیری و سود رابطه مستقیمی وجود دارد و هر چقدر میزان سودآوری در صنعتی بیشتر باشد، میزان ریسک آن نیز بالاتر است. بحران سلامت در سال 2019 همه صنایع و به خصوص صنعت دارو را با نوساناتی رو به رو کرد. در این بین حسابرسان نیز نظارت خود را افزایش دادند. هدف از این پژوهش بررسی رابطه ریسک پذیری مالی و سودآوری در شرکت های بورسی موجود در صنعت دارو با توجه به بحران سلامت و کیفیت حسابرسی است. برای تحلیل داده ها از روش رگرسیون چند متغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که ریسک پذیری مالی با سودآوری در سطح اطمینان 95 درصد رابطه معناداری دارد. شرایط کرونا ویروس گرچه بر سودآوری در سطح اطمینان 95 درصد تاثیر گذار بود، اما بر رابطه ریسک پذیری مالی با سودآوری تاثیر معناداری نداشت. کیفیت حسابرسی بر رابطه ریسک پذیری مالی و سودآوری تأثیرگذار بود. در همه شرایط باید علاوه بر در نظر گرفتن ریسک پذیری مالی، بحران های موجود، کیفیت حسابرسی و سایر عوامل اثرگذار در جهت بهبود سودآوری شرکت ها مورد توجه قرار گیرند.
ارائه مدل عوامل مؤثر بر انگیزه افشاگری حسابرسان داخلی: نقش مثلث افشاء، تئوری رفتار برنامه ریزی شده و عوامل سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
54 - 85
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدل انگیزه افشاگری حسابرسان داخلی با در نظر گرفتن نقش مثلث افشاء، تئوری رفتار برنامه ریزی شده و عوامل سازمانی می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر داده ها پیمایشی و از نظر تحلیل ها توصیفی-همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل حسابرسان داخلی ایران بوده و روش نمونه گیری در جهت توزیع پرسشنامه این پژوهش روش تصادفی بود که تعداد 384 نفر از حسابرسان داخلی با استفاده از فرمول کوکران با جامعه نامحدود به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش با کمک پرسشنامه محقق ساخته به دست آمده است که روایی آن با استفاده از روایی واگرا و همگرا و پایایی ترکیبی آن با استفاده از آلفا کرونباخ تأیید شده است. نتایج حاصل از بررسی آلفا کرونباخ حاکی از پایایی بالای پرسشنامه است، زیرا ضرایب آلفای کرونباخ برای همه متغیرها و کل پرسشنامه ها بالاتر از 7/0 می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش با استفاده از نرم افزار پی ال اس انجام شد و در بخش آمار استنباطی از آزمون های معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج فرضیه اصلی اول نشان داد که عوامل مثلث افشا تاثیر مثبتی بر انگیزه افشاگری حسابرسان داخلی دارد (نتایج فرضیه فرعی نشان داد فشار و فرصت تاثیر مثبتی بر انگیزه افشاگری حسابرسان داخلی دارد اما منطقی سازی (توجیه) بر انگیزه افشاگری حسابرسان داخلی تاثیر معناداری ندارد). همچنین، نتایج فرضیه اصلی دوم نشان داد که عوامل تئوری رفتار برنامه ریزی شده تاثیر مثبتی بر انگیزه افشاگری حسابرسان داخلی دارد (نتایج فرضیه فرعی نشان داد هنجارهای ذهنی تاثیر مثبتی بر انگیزه افشاگری حسابرسان داخلی دارد اما رویکرد نسبت به رفتار (نگرش) و کنترل رفتار ادراکی بر انگیزه افشاگری حسابرسان داخلی تاثیر معناداری ندارند). علاوه براین، نتایج فرضیه اصلی سوم نشان داد عوامل سازمانی نقش تعدیل کننده بر ارتباط بین مثلث افشا و انگیزه افشاگری حسابرسان داخلی ندارد (نتایج فرضیه فرعی نشان داد عوامل سازمانی بر ارتباط بین فشار و منطقی سازی (توجیه) با انگیزه افشاگری حسابرسان داخلی تاثیر دارد اما عوامل سازمانی بر ارتباط بین فرصت با انگیزه افشاگری حسابرسان داخلی تاثیر ندارد). نتایج فرضیه اصلی چهارم نشان داد که عوامل سازمانی نقش تعدیل کننده بر ارتباط بین تئوری رفتار برنامه ریزی شده و انگیزه افشاگری حسابرسان داخلی دارد (نتایج فرضیه فرعی نشان داد عوامل سازمانی بر ارتباط بین هنجارهای ذهنی با انگیزه افشاگری حسابرسان داخلی تاثیر دارد اما عوامل سازمانی بر ارتباط بین رویکرد نسبت به رفتار (نگرش) و کنترل رفتار ادراکی با انگیزه افشاگری حسابرسان داخلی تاثیر ندارد).
نقش اخبار مثبت و منفی در بروز حباب قیمتی بر اساس گزارشگری مالی در دوره قبل و بعد از تصاحب (مطالعه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
255 - 282
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی مسئله حباب قیمتی بر اساس گزارشگری مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره قبل و بعد از تصاحب بوده است. یکی از استراتژی ها که در بازار سرمایه ایران، در طول دوره های اخیر به جهت برنامه خصوصی سازی صنایع دولتی و به تبع آن بزرگ شدن شرکت های سرمایه گذاری رو به افزایش است، استراتژی تصاحب است. این استراتژی، ازجمله استراتژی های شرکت ها جهت افزایش موقعیت رقابتی خود در راستای حداکثرکردن ثروت سهامداران است. خرید و تصاحب شرکت ها می تواند به عنوان فرصت معاملاتی تلقی گردد و خریدار به وسیله آن ازکاهش سهم بازار جلوگیری کرده و مانع ورود رقیب جدید می گردد. در این مطالعه از اطلاعات مربوط به شرکت های واگذار شده برای دوره زمانی 1401-1392 استفاده شده است. نتایج بدست آمده بیانگر این بوده است که رابطه مثبت بین افزایش در قیمت سهام و تصاحب وجود داشته است و در مدل رگرسیون لاجیت برآورد شده مشاهده شد که افزایش یک درصدی در تصاحب می تواند منجر به افزایش 6.5 درصدی در افزایش در قیمت و حباب قیمتی و واکنش متفاوت شرکت ها به اخبار مثبت و منفی شود. بر این اساس نتایج آزمون حاکی از این است که بین تصاحب و بروز حباب قیمتی ارتباط وجود دارد و در شرکت هایی که تصاحب و تغییر در مالکیت دارند احتمال بروز حباب قیمتی بیشتر است.
ارائه الگوی ساختاری تفسیری عملکرد مالی مبتنی بر مسئولیت اجتماعی در بانک ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
347 - 383
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین شاخص های عملکرد مالی در بانک ها با رویکرد مسئولیت اجتماعی است. پژوهش حاضر دارای رویکرد پدیدارشناسانه و از نوع کاربردی توسعه ای می باشد که از طریق مصاحبه عمیق با 5 نفر از مدیران بانکی انجام شده است که سؤالات مبتنی بر استانداردهای حسابرسی منتشره نهادهای بین المللی حسابرسی پاسخ داده شدند. پاسخ ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی مشخص و در نهایت با روش دلفی فازی میزان آستانه پذیرش هر مؤلفه مشخص شد. در این مرحله نیز از نظرات 20 نفر از خبرگان حوزه بانکی استفاده شد. در مرحله پدیدارشناسی شش محور اصلی معیارهای مالی، حاکمیت شرکتی، اقتصادی، اجتماعی، مرتبط با کارکنان و محیط زیست با تعداد 43 زیر مؤلفه شناسایی شدند. در نهایت با نظرخواهی از 15 خبره دیگر با تحلیل مدل بندی ساختاری تفسیری و استفاده از نرم افزار متلب، قدرت نفوذ و میزان وابستگی شاخص های عملکرد بانک ها مشخص شد که بررسی و تحلیل نیروی نفوذ و نیروی وابستگی مؤلفه ها نشان داد که متغیرهای حاکمیت شرکتی و مالی به عنوان متغیرهای وابسته؛ متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و محیط زیست متغیرهای مستقل و کارکنان به عنوان متغیر خودمختار در نظر گرفته شدند، از لحاظ تأثیرگذاری، تحلیل میک مک نشان داد که به ترتیب ابتدا محیط زیست، (اجتماعی و اقتصادی) سپس کارکنان و در نهایت حاکمیت شرکتی و مالی تأثیر بیشتری بر سایر متغیرها دارند که نشان دهنده اهمیت بالای مسئولیت اجتماعی در بانک ها می باشد.
بررسی ویژگی های فردی بر تمایلات افشاگری حسابرسان مستقل با نقش حمایت سازمانی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۴
553 - 584
حوزههای تخصصی:
براساس تئوری مبادله اجتماعی هرچه میزان حمایت سازمانی بیشتر باشد احتمال بیشتری وجود دارد که کارمندان خود را مسئول بدانند. بنابراین در افشاگری و گزارش اعمال غیراخلاقی، راحت تر عمل می نمایند. هدف اصلی این پژوهش بررسی ویژگی های فردی بر تمایلات افشاگری حسابرسان مستقل با نقش حمایت سازمانی ادراک شده است. پژوهش از نظر روش، کاربردی و تلفیقی از بُعد روش، پیمایشی مقطعی و همبستگی است. جامعه آماری شامل حسابرسان مستقل شاغل در موسسات حسابرسی معتمد بورس اوراق بهادار تهران از جمله سازمان حسابرسی در سال1401 می باشد. ابزار پژوهش پرسشنامه الین (2010) بوده و توزیع از طریق نمونه گیری دردسترس، دردسترس 236 نفر قرار گرفت و در نهایت 150 پرسشنامه دریافت شد. با استفاده از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی فرضیه ها مورد آزمون و از طریق نرم افزازspss23 داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. براساس یافته های پژوهش با این که درصورت وجود حمایت سازمانی رابطه متغیرهای مستقل و وابسته تعدیل می شود اما عامل موثر در تصمیم به افشاگری، ویژگی های فردی خود حسابرسان می باشد. بنابراین می توان گفت میزان حمایت سازمان ها از افراد در فرایند افشاگری برون سازمانی امری مهم و ضروری است. نتایج پژوهش نشان می دهد نگرش فرد نسبت به افشاگری، ادراک فرد نسبت به کنترل رفتاری، مسئولیت فردی برای افشاگری با تمایلات افشاگری درون سازمانی باتوجه به ویژگی های فردی رابطه مستقیم و معنی دار دارد و هزینه های افشاگری برای فرد با تمایلات افشاگری درون سازمانی نیز رابطه معکوس و معنی دار دارند. در پایان از دیدگاه حسابرسان مستقل، افشاگری درون سازمانی به برون سازمانی ارجحیت دارد.
ارائه مدل شکست سکوت حسابرسان داخلی در شرکت های ایرانی از طریق نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
154 - 185
حوزههای تخصصی:
حسابرسی داخلی فعالیت مشاوره ای و اطمینان دهی مستقل و بی طرفانه به منظور ارزش افزایی و بهبود عملیات یک سازمان است. ازاین رو، به عنوان عنصر مهم نظام حاکمیت شرکتی می تواند نقش بااهمیتی در ایجاد بستری مناسب برای پیشگیری از تقلب و سوء استفاده های مالی ایفا کند. هدف این پژوهش ارائه مدل شکست سکوت حسابرسان داخلی در شرکت های ایرانی است. لذا این پژوهش ازلحاظ هدف، از نوع پژوهش های بنیادی می باشد. بر اساس پارادایم تفسیری، این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از طرح نظریه داده بنیاد انجام شده است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 نفر خبره در حوزه مالی و حسابرسی، منتخب به روش نمونه گیری نظری، جمع آوری گردید. به منظور اعتبارپذیری و روایی داده ها از روش های رویکرد قضاوت خبرگان و درصد توافق بین دو کدگذار استفاده شد. داده های پژوهش در قالب فرایندی به نام کُدگذاری، طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی با کمک نسخه 2020 نرم افزار مکس کیودی اِی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند و به مفاهیم مجزا تفکیک شدند و تعداد 23 مقوله کلی به دست آمد. نهایتاً در چارچوب مدل پارادایمی، مدل جامع شکست سکوت حسابرسان داخلی ارائه گردید که این مدل شامل پدیده محوری (شکست سکوت حسابرسان داخلی)، 6 مقوله برای شرایط علّی، 5 مقوله برای شرایط زمینه ای، 4 مقوله برای شرایط مداخله گر، 4 مقوله برای راهبردها و 3 مقوله پیامدهای مرتبط با پدیده محوری پژوهش می باشد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد انواع سوگیری ها به همراه ناهنجاری های روانی بر شرایط زمینه ای و مداخله ای که شامل عوامل ذهنی، فرهنگی، فردی و سازمانی هستند، تأثیرگذار بوده و تعاملات این مؤلفه ها موجب بروز یک پدیده اصلی در قالب ارزشیابی، طبقه بندی و کدگذاری شده است که این مؤلفه ها موجب شکست سکوت حسابرسان داخلی می شوند.