مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
نظریه خود تعیین گری
حوزههای تخصصی:
امروزه داوطلبان جایگاه ویژه ای در ساختار سازمان ها پیدا کرده اند. آنان با کاهش هزینه ناشی از قوانین و سبک تر کردن بودجه مربوط به کارکنان تمام وقت ،به سازمان ها کمک می کنند. در پژوهش حاضر تاثیر جو کاری و اندازه شبکه اجتماعی بر انگیزه فعالیت های داوطلبانه افراد بر اساس نظریه خودتعیین گری بررسی شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه داوطلبان فعال مناطق 22 گانه هلال احمر شهر تهران بود. به منظور تعیین حجم نمونه مورد نیاز از فرمول کوکران ، به منظور نمونه گیری از روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای و به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز پژوهش از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده با استفاده از روش معادلات ساختاری(SEM) از طریق نرم افزار لیزرل انجام شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که جو کاری بر هر دو انگیزش مستقل و کنترل شده داوطلبان تاثیر مثبت دارد و هر دو تاثیر توسط ارضای نیازهای اساسی روانشناختی آنان میانجی گری می شود. همچنین نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که اندازه شبکه اجتماعی داوطلبان بر انگیزش مستقل داوطلبان تاثیر مثبت و بر انگیزش کنترل شده آنان تاثیر منفی دارد و هر دو تاثیر توسط ارضای نیازهای اساسی روانشناختی آنان میانجی گری می شود.
تأثیر مداخله رهیاری کیفیت زندگی بر شجاعت روانشناختی و خود تعیین گری
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر ارائه مداخله رهیاری کیفیت زندگی سفارشی و فرد به فرد بر اساس نظریه خود تعیین گری، برای بزرگسالان حرفه ای در حال گذار، و مطالعه میزان تغییرات فردی انگیزه و شجاعت در طول روند رهیاری بوده است. روش: در این مطالعه از طرح مطالعه موردی چندگانه که ریشه در نظریه خود تعیین گری داشته، استفاده شده و تغییرات انگیزه و شهامت روانشناختی در طول مداخله رهیاری کیفیت زندگی 8 هفته ای، بررسی گردیده است. هشت بزرگسال در شش جلسه یک ساعته رهیاری تلفنی شرکت نمودند. منابع داده ها شامل اطلاعات حاصل از یک پیش-آزمون، نتایج استفاده از پرسشنامه قبل و بعد از بررسی، یادداشت های میدانی و رونوشت مصاحبه پس از جلسه می باشد. روند رهیاری، شامل شش جلسه تلفنی، استفاده از گزارش های پروفایل و منابع HeartMath بود. یاقته ها: آنالیز کیفی میان-موردی توصیف می کند که حمایت رهیاری زندگی یکپارچه نگر از شرکت کنندگان در ابراز شجاعت روانشناختی و تسهیل حرکت به سمت خود تعیین گری می باشد. نتیجه گیری: این مطالعه چگونگی تأثیر مداخله رهیاری مبتنی بر نظریه خود تعیین گری، بر احساس خود مختاری شخصی، ارتباط و شایستگی فرد نشان داد.
بررسی رابطه بین ابعاد شخصیت و انگیزش با رضایت شغلی از راه شبکه های عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره چهاردهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۵۴
193-207
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی قدرت پیش بینی کنندگی ابعاد شخصیتی نظریه کلونینجر و تنظیم های مختلف انگیزشی نظریه خود تعیین گری در رابطه با رضایت شغلی درونی در شرکت ذوب آهن اصفهان بوده است. برای این منظور از مدل شبکه های عصبی مصنوعی استفاده گردید. تعداد 202 نفر از کارکنان به روش نمونه گیری در دسترس در پژوهش شرکت داده شدند. آنها پرسشنامه های مزاج و خوی ( TCI-56 )، انگیزش کاری ( MAWS ) و رضایت شغلی درونی ( JSS ) را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که انگیزش هم هویت شده، انگیزش درونی و بعد شخصیتی خود-راهبری به ترتیب در تعامل با سایر ابعاد شخصیتی و انگیزشی و ویژگی های جمعیت شناختی بیشترین اهمیت را در پیش بینی رضایت شغلی درونی دارا می باشند.
نقش رضایتمندی از نیازهای بنیادی روان شناختی و انگیزش خودگردان در موفقیت تحصیلی: از دیدگاه نظریه خود-تعیین گری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی یادگیری و فرایند آموزش وپرورش، درک مفهومی و استفاده منعطف از علم و دانش است. به عبارت دیگر کسب و نگهداری دانش به تنهایی در روند آموزش عالی کافی نیست، بلکه درک روابط بین حقایق یا کشف و تولید حقایق نتیجه اصلی فرایند یادگیری است. هدف اصلی در مدارس ایجاد لذت و اشتیاق واقعی در دانش آموزان برای یادگیری و موفقیت و مشارکت دانش آموزان در پروژه ها و فعالیت های درسی بر اساس خواست و رضایت خودشان است. همین علاقه و اراده است که منجر به انعطاف پذیری بیشتر افراد در فرایند حل مسئله، کسب مؤثرتر علم و دانش و احساس عمیق تر ارزشمند بودن و مسئولیت پذیری اجتماعی خواهد شد. کاربرد نظریه خود تعیین گری در آموزش وپرورش، ایجاد علاقه و اشتیاق به یادگیری در دانش آموزان، درک اهمیت آموزش و اعتماد به ظرفیت ها و نگرش های خود است. این نتایج زمانی کسب خواهد شد که دانش آموزان بر اساس انگیزه های درونی برانگیخته شوند و ارزش ها و قواعد را درونی سازی کنند. مطالعات نشان داده است این فرایند منجر به یادگیری با کیفیت بالا، درک مفهومی و درنهایت رشد فردی و انطباق فرد خواهد شد. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین ارضای نیازهای اساسی روان شناختی و انگیزش درونی با میزان مشارکت دانش آموزان در فعالیت های مدرسه، درک مفهومی و عمیق مطالب درسی و بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان است. مطالعه حاضر توصیفی (از نوع مروری) می باشد. برای بررسی موضوع، در این پژوهش تعدادی از مقالات مرتبط با نظریه خود تعیین گری در زمینه یادگیری و آموزش وپرورش را موردبررسی و پژوهش قرار داده ایم . در این راستا علاوه بر بررسی منابع اطلاعاتی خارجی، منابع و پایگاه های اطلاعاتی داخل ایران نیز بررسی شده است. در مرحله اول، مجموعاً تعداد ۳۸ مقاله انگلیسی و تعداد ۸ مقاله فارسی ثبت شده، ذخیره گردید. بعد از بررسی نهایی۳۷ مقاله از این مقالات منتخب گردیده که تعداد ۵ مقاله فارسی و تعداد ۳۲ مقاله انگلیسی را در برداشتند . مجموعه این مطالعات نشان می دهد زمانی که معلمان در کلاس حامی خودمختاری باشند، به این معنی که به نگرش های دانش آموزان در کلاس اهمیت دهند، به آن ها حق انتخاب دهند و تا حد ممکن شرایط کنترل کننده را کاهش دهند، منجر به ارضای نیازهای بنیادین در دانش آموزان شده و در نتیجه آن ها مطالب را به صورت عمیق و مفهومی درک کرده، ارزش ها را درونی کرده و بهزیستی بالاتری را تجربه می کنند
شناسایی عوامل سازمانی مؤثر بر انگیزه درونی حسابرسان با استفاده از تکنیک دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۴
245 - 283
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف شناسایی عوامل سازمانی مؤثر بر انگیزه درونی حسابرسان صورت گرفته است. در این مطالعه با مرور ادبیات و بر مبنای نظریه خود تعیین گری و نظریه تقاضا- منابع شغلی، عوامل سازمانی مؤثر بر انگیزه درونی حسابرسان شناسایی و با استفاده از روش دلفی، پرسشنامه ای طراحی و در اختیار خبرگان قرار گرفت. جامعه آماری مطالعه حاضر خبرگان حوزه حسابرسی (سرپرست، سرپرست ارشد، مدیران و شرکای مؤسسات حسابرسی) و داده های مورد نیاز در روش دلفی از طریق نمونه ای متشکل از 16 نفر از خبرگان در سال 1402 جمع آوری گردید. بر این اساس، در وهله اول تعداد 43 عامل شناسایی شد که با کاربرد 2 مرحله تکنیک دلفی، اقدام به شناسایی مهم ترین عوامل گردید. در دور اول روش دلفی از بین 43 عامل شناسایی شده بر اساس میانگین پاسخ های دریافتی و شاخص اعتبار محتوایی سازه ها، تعداد 20 شاخص حذف و 23 عامل باقی ماند. سپس در مرحله دوم روش دلفی، از بین 23 عامل دور اول، تعداد 9 عامل نهایی به عنوان مهم ترین عوامل تعیین شد. مطابق با نتایج این پژوهش، عامل مشارکت و همکاری بین اعضای تیم حسابرسی به عنوان رتبه اول، عواملی چون رفتار عادلانه مدیران و فرهنگ یادگیری سازمانی به عنوان رتبه دوم، آموزش های ضمن خدمت، مشارکت در تصمیم گیری ها، تناسب بین شخص و شغل و تنوع در وظایف محول شده به حسابرسان به عنوان رتبه سوم و در نهایت توانایی کنترل بر شغل و به کارگیری سبک رهبری مناسب توسط مدیران مؤسسات حسابرسی، به عنوان آخرین رتبه عوامل مؤثر بر انگیزه درونی حسابرسان می باشد.