فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
11 - 34
حوزههای تخصصی:
مجادله، مباحثه و نقد، از امتیازات فرهنگ اسلامی و ایرانی است که با تکیه بر آموزه های قرآنی و سنّت نبوی به طور فزاینده رشد کرده است و همواره ویژگی های محیط دینی اعصار را به طور تقریبی نشان می دهند. زمانی که در بغداد، کتابی و یا ایده ای علمی بروز می کرد، به سرعت و در اندک زمان ممکن، در اندلس و ماورالنّهر، بدون سوگیری های سیاسی و طرح مسائل حاشیه ای، مورد نقد و بررسی قرار می گرفت. ابوحامد غزالی یکی از بزرگان کم نظیرِ ساحت علم در جهان اسلام است. او همچنین یکی از سر سخت ترین مخالفان فلسفه بوده که با تحریر کتاب بسیار اثربخشِ تهافت الفلاسفه تلاش کرده است، آراء فلاسفه از جمله ابن سینا را به محک نقد کشیده و سستی افکار ایشان را بیان کند. مقاله پیش رو بر آن است، جایگاه علوم عقلی در عصر امام محمد غزالی و اختلاف میان ابن سینا و غزالی را با رویکرد توصیفی-تحلیلی تبیین و تحلیل کند. یافته های پژوهشی حاکی از آن هستند که غزالی قصد داشت، ایمان مسلمانان را به صلابت و اصالت اولیه خود بازگرداند، اما به واسطه مخالفتش با فلسفه و فلاسفه، موجبات انهدام ریشه های فلسفه در بسیاری از کشورهای اسلامی را فراهم آورد. همچنین بر بنیاد پژوهش حاضر روشن می شود که اختلاف میان غزالی و ابن سینا، صرفاً یک سوء تفاهم و تصوری نادرست بوده است؛ زیرا غزالی مدّعی بود، دغدغه های دینی او عامل اصلی موضع گیری وی در برابر فلاسفه مشائی از جمله ابن سینا شده است.
پژوهشی در هستی شناسی اسفار اربعه عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۰
99 - 114
حوزههای تخصصی:
پژوهش های فراوانی پیرامون اسفار اربعه عرفانی انجام شده است امّا ماهیّت سفر عرفانی به درستی تبیین نشده است. طرح اسفار اربعه شامل سفرهایی است که سالک پس از پایان یکی وارد دیگری می-شود. سالک در این طرح در پایان سفر اوّل و ابتدای سفر دوّم به مقام ولایت واردمی شود چنین تعبیری از سفر معنوی با اصول عرفان نظری مبنی بر تشکیکی بودن مظاهر وجود سازگاری ندارد. قائل بودن به سفر نزولی با توجیه سفر برای تکمیل یا سفر از باب خضوع، پس از آنکه سالک به مقام احدیّت جمعی رسید و دارای تمام کمالات مادون شد؛ ایراد دیگر طرح اسفار اربعه به لحاظ مغایرت با اصول عرفان نظری است. مقاله حاضر توصیفی - تحلیلی بوده و با استفاده از روش کتابخانه ای ابتدا مبانی نظری مورد نیاز بحث، بررسی شده سپس نظریه اسفار اربعه عرفانی بنا به اقوال مشهور بیان شده است. در پایان با بهره گیری از اصول علمی و اثبات شده عرفان نظری و استفاده از نتایج حاصل از بسط و تعمیم آن ها ضمن نقد اسفار اربعه، تبیین صحیحی از ماهیت سفر و نسبت آن با سالک ارائه شده است.
ساز وکارهای تربیت زیباشناختی در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۱
121 - 141
حوزههای تخصصی:
از آنجا که عشق و زیبایی اگرچه در تعریف نمی گنجد، اما هر دو موقوف به تربیت و هدایت هستند و یکی از انواع تربیت ها در این راستا، «تربیت زیبایی شناسانه دینی» بر مبنای عرفان اسلامی است که خود عرفان نیز به عنوان هسته زیبایی شناسانه دین بر محوریت عشق مطرح می باشد و در نتیجه، در این مکتب هم زیبایی معنوی و هم زیبایی محسوس و ملموس مدنظر است. این نوع تربیت با گوهر خود یعنی عشق و با ماهیت جذبی آن(عشق الهی)، رویکردی فردگرایانه و درونگرایانه دارد تا زیبایی عبادات و عشق اعلا، زیبایی ایمان و عشق ایمانی، زیبایی اخلاق و عشق اعظیم را دریابد و در مسیر مجذوبانه از ناحیه معشوق به درک عالی از زیبایی عشق پروردگار که معرفتی متعالی است، نائل آید. ازاین رو، در این مقاله به موضوع «سازوکارهای تربیت زیباشناختی در عرفان اسلامی» پرداخته شد. در این تحقیق که به روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع و متون کتابخانه ای به انجام رسید این نتایج حاصل گردید که عشق محوریت زیبایی شناسانه ی دینی و تربیت زیبایی شناسانه دینی مبتنی بر عرفان اسلامی است، همه اهداف و روش های این نوع تربیت، نمودهای عشق الهی می باشند که با توجه به ابعاد زیبایی شناسانه دینی مبتنی بر عرفان اسلامی، یعنی زیبایی عبادت(عشق اعلاء)، زیبایی ایمان(عشق ایمانی)، زیبایی اخلاق(عشق عظیم) و تجربه زیبایی شناسانه دینی، همه این اهداف و سازوگارهای مولفه های تشکیل دهنده این ابعاد زیباشناسانه دینی بر محور عشق الهی هستند.
معنای زندگی در گلستان و بوستان سعدی با رویکرد اخلاق عرفانی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۱
287 - 304
حوزههای تخصصی:
معنای زندگی یکی از مهم ترین موضوعات دینی، فلسفی و روانشناختی است. فقدان معنای زندگی به سردرگمی می انجامد؛ درک هدف مندی و داشتن سیری عقلانی برای معنادارکردن زندگی ضروری است و بازتابی از اهداف ارزشمند است. جستار پیش رو، با روش توصیفی- تحلیلی به مطالعه مفهوم زندگی در اندیشه سعدی، در دو کتاب گلستان و بوستان سعدی، پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد سعدی به لحاظ شخصیّت و روان، انسانی است متعادل با گرایش به اخلاقیّات اسلامی و عرفانی؛ او به جهت گرایش به اعتقادات خود، به دایره تعصّب بیجا و زهد نامعقول وارد نشده است و اعتبار زندگی را صرفاً به جهان آخرت موکول نمی کند. بدبینی به خلقت و آفرینش و نظام عالم با فلسفه اسلام- یعنی توحید است - سازگار نیست. سعدی زندگی را بر مبانی مفهوم دنیوی و اخروی بودن آن، دارای کارکردهایی متفاوت و دارای اعتبار و ارزش می داند.
تجربه دینی و آسیب شناسی آن در آیات و احادیث از دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۱
233 - 250
حوزههای تخصصی:
دیدگاه های عرفانی عارف برجسته معاصر در آثار برجامانده از ایشان همچون تعلیقیه بر شرح فصوص الحکم، مصباح الهدایه، جنود عقل و عشق، اسرار الصلوه...، معرف طریق سلوکی ایشان، در تأسی از نبی اکرم و ائمه اطهار (ع) می باشد، وی بر کرّات و با قاطعیت اعلام می کنند که ظاهر و باطن شریعت پیوند ناگسستنی باهم دارند به طوری که ظاهر حقیقت را شریعت می دانند که بدون انجام تکالیف شرعی به باطن نمی توان دست پیداکرد و عارف محقق باید به ظاهر و باطن قیام کند «بدون افراط وتفریط» و ترک ظاهر «شریعت» باطل-شدن ظاهر و باطن شرایع است و این از تلبیسات جن و انس می باشد. از نگاه امام خمینی (ره) اگر کسی با انجام تکالیف الهی، باطن و هدایتی که در سوره حمد به آن پرداخته برایش حاصل نشده باشد، باید بداند که ظاهر را درست انجام نداده است. از وحدت انسان و جهان درمی یابیم که درونی سازی «سفر انفسی» تنها راه شناخت حقیقت هستی است، ایشان وحدت و یگانگی را شرط تحقق شهود و ادراک مستقیم «تجربه دینی» می دانند؛ زیرا که مراتب پنج گانه عالم در عین تکثر، هویت مستقل از یکدیگر ندارند و جملگی تجلی یک حقیقت هستند، ایشان سفرهای چهارگانه «اسفار اربعه» را شرح می دهند، سیر سلوکی سالک و حجاب های سلوک الی الله را محبت و دل بستگی دنیا بیان می کنند که رعایت موازین شریعت را برطرف کننده و خرق حجاب های بین حق و قلب انسان می دانند و به واسطه آداب شریعت است که سیر انفسی رخ می دهد و تجربه دینی برای سالک حاصل-می شود.
بررسی اندیشه های مثبت انسانیت و تعالی در دیوان شمس و دیوان حافظ براساس نظریه سلیگمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲
347 - 366
حوزههای تخصصی:
ادب فارسی مشحون از اشعار نغز شاعران است که هرکدام به نحوی در مسیر شکوفایی نیازهای روحی و روانی آدمیان قدم برداشته اند. در این میان، دیوان شمسِ مولانا و دیوان حافظ نشان دهنده نگرشی خاص به جهان هستی اند. دو دیدگاه منفی ومثبت در روان شناسی وجوددارد که نخستین باعث بیماری و کاهش عمر و دیگری سبب امید به زندگی، سلامت و رفع استرس می شود؛ بنابراین روان شناسی مثبت با غلبه بر احساسات منفی، مشکلات روحی را می کاهد. پژوهش میان رشته ای حاضر با روش توصیفی-تحلیلی بر آن است تا به بررسی تطبیقی روان شناسی مثبت در مؤلفه های انسانیت و تعالی در دیوان شمس مولانا و دیوان حافظ بر اساس نظریه مارتین سلیگمن بپردازد، تا بتواند گامی در مسیر تبیین اثرگذاری ها و اثرپذیری های دو مقوله روان شناسی و ادبیات بردارد. براساس نتایج حاصل بین هسته اصلی صفات مربوط به انسانیت و تعالی در دو اثر یادشده، از منظر روان شناختی مثبت نگر نه تنها تفاوت وجودندارد، بلکه نگاه تقریباً مشابهی به مثبت نگری و مثبت اندیشی شده است و این دو فضیلت در اشعار این دو شاعر مکمل یکدیگرند و در ایجاد تحول روانی و تغییر نگرش و ارتقای کیفیت زندگی مخاطب مؤثر است.
معناشناسی نمادهای تلفیقی در غزلی از منزوی بر اساس نظریه هرمنوتیک مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
287 - 308
حوزههای تخصصی:
هرمنوتیک، امروز وجه غالب تفکر فلسفی غرب و روشی بسیار مهم در مطالعات علوم انسانی است؛ چنان که در حوزه ادبیات از آن برای معناکاوی و شرح متن، با تمرکز بر فهم متن استفاده می شود. در این مقاله، غزل «عزای تو حماسه است» از حسین منزوی، به شیوه تحلیلی توصیفی بر اساس نظریه هرمنوتیک مدرن بررسی شده است. بر همین اساس ابتدا رمزگشایی معنای ظاهر شعر صورت گرفته سپس از دلالت های تحت اللفظی به دست آمده سطوح دلالت ضمنی متن آشکارشده است. یافته های پژوهش نشان می دهد منزوی با تلفیق اساطیر، زمان ها و مکان ها را درهم شکسته منطق معمول روایت را فروریخته و درواقع اسطوره ها را به نوعی بازآفرینی کرده است. هم چنین روایت های تاریخی را در بافتی نو با ظرفیت های معنایی تازه بازتولیدکرده است. وی در رویکرد به موضوع جنگ و دفاع مقدس که بر سروده های آن دوره (دهه 60) حاکم بوده است از شگرد تلفیق اسطوره سیاوش و حماسه تاریخی عاشورا و شباهت های وقایع و افکار این دو حادثه بهره برده است تا فضا و لحن سروده های خویش را در مسیر حماسه تقویت کند و از این راه احساسات خوانندگان شعرهایش (رزمندگان جبهه ها و مردم عادی در پشت جبهه ها) را تهییج کند و آنان را به حفظ روحیه پایداری، پاسداری از میهن و حتی حفظ ارزش های مذهبی، ملی و فرهنگی خود ترغیب نماید.
بازشناسی تأثیر اندیشه عرفانی (شیعی) در پدیداری الگوی مرکزگرای مرجع باغ ایرانی در معماری باغ های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
231 - 252
حوزههای تخصصی:
از دیرباز تصویر کیهان شناختی رایج در تفکر ایرانیان تصویری است که فضا را به واسطه چهار رود به چهار قسمت با محورهای عمود برهم تقسیم می کند و از آن به عنوان الگوی مرجع باغ ایرانی نام می برند. ازآنجاکه زبان عرفانی، زبان تمثیل (رمزی) در هنر اسلامی و از جمله معماری است و هندسه دستمایه همه معماران برای پیوند عالم ماده به معنا است لذا معمار اسلامی می کوشد با زبان تمثیل، توحید را با هندسه مرکزگرا در باغ ایرانی متجلی سازد، زیرا در هستی شناسی عرفانی ساحت عالم، مرکزی دارد که محمل حضور حقیقت است خصوصاً در دوره صفویه که دوره امتزاج تفکر شیعی با اندیشه عرفانی بوده است. هدف از این پژوهش بازشناسی تأثیر اندیشه عرفانی (شیعی) در پدیداری الگوی مرکزگرای مرجع باغ ایرانی در معماری باغ های ایران است. روش پژوهش تفسیری تاریخی است لذا جهت گیری بعضی از فرضیات مطرح شده تبیینی-روایتی است که تفسیر آن ها برپایه تحلیل محتوایی متون تاریخی توأم با استدلال منطقی انجام شده است و همچنین با توجه به شالوده نظری پژوهش که مبتنی بر منظومه حکمت اسلامی است از روش ترکیبی استفاده شد که متشکل از تحلیل محتوای کیفی و استدلال استنباطی است. در خاتمه یافته های پژوهش نشان می دهد اوج تفکر عرفانی شیعی در نظام یکپارچه حکومتی صفویه، بستر اندیشه تمثیلی مرکزگرا را در ساخت باغ ایرانی به صورت هندسه ای با دو محور متقاطع عمود برهم حول کوشک میانی را فراهم کرد تا همخوان با الگوی مرکزگرای مرجع باغ ایرانی باشد.
راهبردهای معرفتی و اخلاقی همزیستی مسالمت آمیز با پیروان ادیان و مذاهب در نصوص دینی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
197 - 213
حوزههای تخصصی:
تعامل و ارتباط لازمه طبع و سرشت مدنی آدمی است که باوجود تمایز در دین، مذهب، قومیت،نژاد و... اما گرایش ذاتی به زندگی جمعی دارد لذا تحقیق پیش رو به روش توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخگویی به این سوال است که؛ نصوص دینی به چه راهبردهای معرفتی و اخلاقی جهت زیست مسالمت آمیز با پیروان سایر ادیان انسان را سفارش و تاکید نموده است؟ یافته ها نشان می دهد که نفس الامر نصوص طرفی به دین، مذهب، مسلک و... نمی بندد و عناوین از این قسم ملاک سنجش ارزش گذاری آدمی بشمار نمی آید بلکه مبنای اصیل کرامت از منظر نصوص دینی اسلام، ذات انسان است که بما هو انسان موضوعیت داشته و برخوردار از جایگاه رفیع و فخیم است که عمل به دستورات دینی تحت عنوان راهبرد لااقل دو ثمره کلی و مهم دارد: الف) انس و الفت میان قلبهای عموم مردم که باوجود عدم اتحاد در قومیت،دین،مذهب و... اما به عنوان شهروند، تحت حاکمیت اسلامی زندگی می کنند. ب) در سطح ملی و از جهت سیاسی و اجتماعی رفتار مطابق با توصیه های دینی با صرفنظر از مذهب، دین، قومیت و... به تحکیم و حفظ کیان حکومت و تقویت بنیان های نظام اسلامی می انجامد بنابراین رفتار همراه با عطوفت اسلامی و فارغ از عناوین ثانویه در راستای دستیابی به ثمرات اجتماعی، سیاسی، ملی و جهانی شایسته توجه است.
تبیین رابطه نافله و مقام محمود در آیه 79 سوره اسراء بر مبنای دیدگاه علامه حسن حسن زاده آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
325-348
حوزههای تخصصی:
بر اساس آیه 79 سوره اسراء، مقام محمود، مقامی است که نتیجه قرب حاصل از انجام نافله است. هرچند اندیشمندان اسلامی تبیین های ارزشمندی را درباره رابطه نافله و مقام محمود مطرح کرده اند، به نظر می رسد تبیین عرفانی این رابطه چندان مورد توجه واقع نشده است. این پژوهش به روش تحلیلی- استنتاجی، درصدد است که پس از بیان حقیقت مقام محمود، رابطه آن را با قرب حاصل از نافله، از نگاه عرفانی علامه حسن زاده آملی تبیین نماید. دستاوردهای این پژوهش حاکی از آن است که مقام محمود مقام ادراک بی واسطه حقیقت وجود و ادراک یکی بودن حمد و حامد و محمود است. مقام محمود، مقامی فراتر از دو قرب فرایض و نوافل است که به مرتبه «أَو أَدنَی» اشاره دارد. قربی که به سبب واجب شدن نافله برای رسول اکرم(ص)، خاص خاتم النبیین است و سایر اولیا به میزان تقربشان به خداوند، به تبع ایشان از این قرب بهره می برند.
تحلیل و بررسی کهن الگوی دوگانه شیر و بازتاب آن در متون حماسی، عرفانی و شعر آیینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
95 - 122
حوزههای تخصصی:
کهن الگوی شیر در اساطیر جهانی و ادبیات ایرانی پایگاه خاصی داشته و شاعران و سخنوران از آن برای القای معانی فراوانی همچون شجاعت، سلطنت، جنگاوری و ..بهره برده اند؛ تا جایی که کشتن شیر یا اژدها در مهد توسط حضرت علی(ع) از ماجراهای مشهور اساطیری و پهلوانی است که تدریجا به حوزه اشعار آیینی راه یافته و بسیاری از شاعران آیینی از سده هفتم تاکنون بدان پرداخته اند. شهرت نماد شیر در حوزه عرفان و اخلاق هم می تواند بحثی سمبولیک باشد و شیر نماد دشمنان بیرونی(اهریمن، دشمنان دین و...) و درونی(نفس) باشد که اغلب قدیسان دینی بر آن چیره شده اند. استفاده از نماد شیر به دلیل قالب حماسی و مفاخره آمیز، نه تنها در طول تاریخ، بلکه در حوزه شعر آیینی و حماسه های دینی و اشعار مدح بزرگان دین به ویژه حضرت علی(ع) بازتاب دارد. این پژوهش با روش تاریخی تحلیلی-تطبیقی و بهره گرفتن از منابع کتابخانه ای، ضمن بررسی کارکردهای چندگانه این کهن الگو به نقش آن در شعر عرفانی و آیینی نیز می-پردازد. نتایج نشان می دهد آیین و اسطوره پیوند ناگسستنی داشته و شیر در شمار کهن الگوهایی است که از دنیای اسطوره و حماسه پای در عرصه شعر عرفانی و آیینی گذاشته و به مقتضای آموزه های آن؛ جنبه های نمادین تازه ای یافته است
ابوریحان بیرونی؛ عوامل روی آوری به مردم شناسی دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجزیه و تحلیل مباحث انسان شناسی در چارچوب گفتمان ابوریحان، مهم ترین مسئله این مقاله را تشکیل می دهد. یکی از دانشمندان انسان شناسی، که بیش از هزار سال پیش توانسته این گفتمان را در زمانه خویش براساس مولفه های مردم شناسی توسعه دهد، بدون شک ابوریحان است، واکاوی و کنکاش در منابع ایشان و به دنبال آن ساختن یک چارچوب جدید بر مبنای مفاهیم و داده های ایشان می تواند کمک زیادی به این پژوهش در رسیدن به هدفش بکند. در این پژوهش که با روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا صورت گرفته است، ابوریحان بیرونی را دانشمندی با سبک و روش در علوم دریافته است، وی ضمن طبقه بندی علوم، سیستماتیک و نظام مند بوده است. ابوریحان به فهم و درک دقیقی از روش در علوم رسیده بود و هر علمی را بر اساس روش خودش انجام می داد. براین اساس، هدف مندی او باعث شکل گیری مبانی فکری و نظری ایشان شد. ابوریحان روح حقیقت جویی و ذهن خلاقی داشت به گونه ای که هر مطلبی را به سادگی نمی پذیرفت و نخست آن را مورد آزمایش داده و تا آن را در بوته امتحان قرار نمی داد به راحتی نمی پذیرفت. او هر علمی را با روش خودش می سنجید و نتایج حاصل از آن را بیان می کرد، او در علم مردم شناسی از روش مشاهده، مشارکت، عدم ارزش گذاری پیش داوری استفاده می کرد و هرچه را می دید بدون دخالت دادن عقاید خود، آن را بیان می کرد و اهمیت پژوهش حاضر سبک و روش ابوریحان بیرونی را در بحث انسان شناسی نمایان می کند.
تجلی عالم مثال در فرش های دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
134 - 157
حوزههای تخصصی:
بازنمایی هنر از مباحث پیچیده محسوب می شود و حوزه های مختلف هنری به تناسب شیوه بیانی خود از آن بهره برده اند. از جمله شیوه های بیان گرایش به انتزاع است که در طراحی قالی و هنرهای سنتی نمود پیدا می-کند. از آنجا که در دوران صفوی این هنر-صنعت از حرفه روستایی به شهری تغییر یافت، در نقوش آن در فرش نیز تغییراتی ایجاد می کردد. همچنین در این دوران اندیشه قالب در جامعه نیز تغییر می کند و با احیای اندیشه اشراقی و پس از آن ظهور حکمت متعالی مواجه بوده، بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است عالم مثال گفته شده در اندیشه این حکما چگونه در فرش های این دوران بازنمایی و تجلی یافته است؟ و این تأثیر را چگونه می توان مشاهده کرد؟ این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و جمع آوری اطلاعات پژوهش کتابخانه ای است. هدف از پژوهش تجلی عالم مثال بر فرش های دوره صفوی است. یافته های پژوهش بیانگر گستردگی اندیشه های حکمت خسروانی، فلسفه اشراق و تأثیر آن در تجلی عالم مثال، هورقلیا، گنگ دژ و شهرآرمانی در متن فرش های دوره صفویه است؛ ظهور این عالم را با توجه به هندسه دقیق، نور، وزن، تنوع صورت ها و در عین حال وحدت آن، استفاده از حاشیه و خطوط گردان در فرش های باغی، محرابی و لچک ترنج می توان مشاهده کرد.
بررسی حقیقت وجودی انسان در خصوص «میل به جاودانگی» در متون اسلامی (قرآن و روایات) و متون غیر اسلامی (عهدین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
135 - 158
حوزههای تخصصی:
بحث درباره حقیقت وجودی یا سرشت انسان و ویژگی های خاص او به عنوان اشرف مخلوقات همواره موردتوجه و اهتمام اندیشمندان و پژوهشگران اسلامی و غیر اسلامی بوده است. واژه هایی که درباره حقیقت وجود انسان به کاررفته است در متون گوناگون متفاوت است، برای نمونه قرآن کریم برای نخستین مرتبه، واژه ی «فطرت» را به کاربرده است و از آفرینش انسان بر سرشت و نهاد پاک سخن گفته شده است. در عهدین نیز سخن از سرشت و نهاد شده است با این تفاوت که در عهدین دو دیدگاه متفاوت درباره سرشت و نهاد انسان به چشم می خورد و ذهن مخاطب را دچار چالش می کند، درجایی صحبت از گناه آلود بودن سرشت انسان ها است و در جای دیگر از سرشت های پاک و ملکوتی انسان سخن می گوید. همچنین در موضوع میل به جاودانگی انسان نیز در تورات تناقضاتی به چشم می خورد. این پژوهش با مراجعه ی مستقیم به قرآن کریم و روایات معصومین و عهدین درصدد بررسی دیدگاه قرآن کریم و روایات به حقیقت وجودی انسان (فطرت) و مقایسه آن با دیدگاه عهدین به ویژه در این خصوص است. در همین راستا، تعریف لغوی و اصطلاحی «فطرت» در منابع اسلامی و نحوه نگاه عهدین به عنوان یکی از منابع غیر اسلامی به این موضوع مورد بررسی قرارگرفته است.
سلوک عملی در مکتب یوگه و طریقه شطاریه با تأکید بر رساله جواهر خمسه محمد غوث گوالیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
337 - 354
حوزههای تخصصی:
در سرزمین هند، تصوف اسلامی و آیین یوگه، به عنوان دو مکتب عرفانی، مناسبات تنگاتنگی را با یکدیگر تجربه کرده اند. بررسی های تطبیقی نشان می دهند که شماری از آداب و اعمال سلوکی تصوف اسلامی و مکتب یوگه با هم تلفیق یافته اند و دستورالعمل های طریقتی شطاریه در هند، به خصوص از زمان شیخ محمد غوث گوالیاری، بیشترین تلفیق را با آداب مراقبه در مکتب یوگه داشته اند. پژوهش حاضر به سیاق تحلیلی و تطبیقی و با مطالعه مندرجات یکی از مهمترین آثار طریقتی و عرفان عملی شطاریان، یعنی جواهر خمسه شیخ محمد غوث گوالیاری، و مفاد یوگه سوتره های حکیم مشهور هندی، پتنجلی، به بررسی مشابهت ها و تأثیرپذیری های میان طریقه شطاریه و مکتب یوگه پرداخته است. بر بنیاد این پژوهش روشن می شود که عارفی مسلمان، مانند شیخ محمد غوث، در به کارگیری روش های عملی مکتب یوگه در نظام عرفان عملی خود، مانعی مشاهده نکرده است. کاربست اذکار اسلامی به همراه اعمال بدنیِ یوگه در سلوک عملی طریقه شطاریه، یکی از بهترین نمونه های تلفیق روش عرفانیِ عرفان هندویی و تصوف اسلامی است.
بررسی تجلی در دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
41 - 60
حوزههای تخصصی:
تجلی حق در جهان هستی، یکی از مسائل مهم عرفان اسلامی محسوب می شود. بنا به اعتقاد عرفا، عالَم مظهر اسماء و صفات حق است و مهمترین این ظهورات، انسان کامل است که عالی ترین تجلی حق، در عالم است. مولوی از عرفای بزرگی محسوب می شود که از تجلی و ظهور حق سخن گفته اند. او بهترین ظهور حق را شمس تبریزی دانسته و از این رو در این اثر، از او بسیار سخن گفته است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، در غزلیات شمس، به بررسی اندیشه های مولوی، درباره ماهیت تجلی و ظهور اسماء و صفات حق پرداخته است، تا نشان دهد که درواقع، او با نگرش عرفانی خود، درباره ظهور اسماء و صفات حق، با توجه به احادیث قرب نوافل و فرائض، در نهایتِ توحید، به ستایش عالی ترین تجلی حق، پرداخته است.
بررسی تطبیقی نفس از دیدگاه حسن زاده آملی و فروید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
129 - 146
حوزههای تخصصی:
در روان شناسی، شناخت نفس و مراتب آن نقش بنیادینی در شناخت انسان دارد. از طرفی نفس شناسی در بسیاری از نظریات اخلاقی مبنای شکل گیری فضایل اخلاقی است. ازآنجاکه نفس در نظریات اخلاق فلسفی اسلامی قرابت هایی با شخصیت و نفس شناسی در نظریات روان شناسی دارد، می توان بررسی تطبیقی بین دیدگاه حسن زاده آملی و فروید انجام داد. یکی از مسائل مهم در شناخت انسان و شخصیت او، بحث نفس و نظریه های مربوط به آن است و می توان فت آنچه مطالعات پراکنده روان شناسی را انسجام می بخشد و به آن ها معنا و مفهوم روشنی می دهد، تفسیر این یافته ها و مطالعات در سایه نظریه منسجمی است که بتواند رفتار انسان را در تمامی ابعاد آن توجیه و تبیین کند. ازاین رو در این پژوهش تلاش شده است با روش تحلیل محتوا به بررسی تطبیقی نفس از دیدگاه حسن زاده آملی و فروید پرداخته شود. از دیدگاه حسن زاده آملی، نفس جوهری است که به علت بی حدوحصر بودن سعه وجودی آن، تعریف بردار نیست، ملکات اعمال و ادراکات در نفس انسان افزون بر تأثیر در ذات، موجب اتحاد آن ها با ذات انسان می گردد، تا آنجا که در سرای آخرت هر نفس انسانی، یک نوع خواهدبود تحت جنس، نه فرد که تحت نوع است؛ اما از دیدگاه فروید مفاهیم او، من و من برتر، هم انواع مختلف نفس هستند و هم در مراحل مختلف رشد فرد به وجودمی آیند.
جایگاه زنان در آپوکریفای اعمال رسولان از چشم انداز زنانه نگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
178 - 196
حوزههای تخصصی:
اخیرا در مطالعات فمینیستی، بابی جدید برای بازنگری متون دینی و الهیات در چشم اندازی زنانه نگر گشوده شده است. الهیدانان فمینیست، در عین توجه به متون رسمی ادیان، به بحث درباره ی متونی می پردازند که از سوی جامعه ی دین دار، معتبر دانسته نمی شود. بدین سان در سنت مسیحی، مجموعه ای پنجگانه موسوم به آپوکریفای اعمال رسولان توجه الهیدانان فمینیست را به خود معطوف کرد. نگارش این متون را در سه سده نخست مسیحیت می دانند و در بیان دغدغه ی نخبگانی در خصوص نحوه ی حضور زنان در جامعه ی دینی، نکاتی منحصر به فرد و کاملا متفاوت با سایر متون مشابه را دربردارد. هدف از این پژوهش آن است که بتوان به تصویری روشن از گفتمان نادیده گرفته شده در سال های آغازین و شکل گیری مسیحیت رسمی رسید و بدین ترتیب به این پرسش پاسخ داد که آیا بر اساس متون دیگر، زنان در سده های نخستین مسیحیت پیوسته تحت انقیاد ساختار مردسالانه بوده اند یا خیر. از این رو، در پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی شخصیت زنان مطرح شده در این متون از منظر فمینیستی پرداخته شده است و به این نتیجه دست می یابد که این متون زنان را در دو وجه قربانی قهرمان به تصویر کشیده اند.
ظهور معنویت و عرفان در شعر شوریده شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
111 - 128
حوزههای تخصصی:
فصیح الملک، شوریده شیرازی (متوفی 1345ق) را آخرین شاعر سبک بازگشت ادبی خوانده اند که از روشندلان نابغه در ادب فارسی به شمارمی آید، دوران پرتلاطم زندگی او در پایان عصر قاجاریه و ابتدای دوران پهلوی و حوادث انقلاب مشروطه، شعر او را دارای فراز و فرودهایی می کند که به سوی معنویت و عرفان نیز گرایش هایی را نشان می دهد در این مقاله با روش تحلیلی و با استناد به منابع دست اول و اشعار شاعر، سرودهایی که ارتباط با معنویت و عرفان داشته اند، تحلیل شده اند و عشق الهی و تمایل به وحدت وجود و تزکیه نفس تا گرایش به انسان کامل در آن دنبال می شود و به ویژه اشعار صوفیانه او درباره امام علی(ع) چشمگیر است که با ارادت به امام حسین(ع) و امام رضا(ع) تکمیل می گردد و این امامان را در قامت انسان کامل عرفانی ترسیم می نماید و نتیجه گیری می شود که این شاعر دارای تمایلات معنوی و عرفانی بوده است و در دوران پختگی و دهه های پایانی عمر این گرایش افزایش یافته است. اصول معنوی را سرلوحه آموزه های خود در اغلب اشعار قرارمی دهد.
پیوستگی معنایی ابیات غزلی از حافظ بر بنیاد تحلیل روانکاوانه با رویکرد به عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
1 - 20
حوزههای تخصصی:
اگر به شخصیت های دیوان حافظ از حوزه روانشناسی نگریسته شود، حضور کهن الگوها به ویژه «آنیما» در آن ها دیده می شود. در ابتدای غزل هایی که آنیما نمود دارد معشوق معمولاً زمینی و غزل عاشقانه است و به ابیات پایانی که نزدیک می شویم، حس روحانی و معنوی بر ابیات غالب می شود و معشوق جلوه های آسمانی پیدامی کند. غزل شماره 26 با مطلع (زلف آشفته وخوی کرده و خندان لب و مست ....) نیز چنین خصوصیتی دارد. اختلافات و تناقضات در ابیات این غزل برای مفسران مسئله چالش برانگیزی است و باعث سردرگمی در تفسیر اشعار شده و در نهایت شعر را دوگانه و ابیات را مستقل فرض می کنند. درحالی که علت این نوسانات و تحولات در تبدیل کهن الگو آنیما به کهن الگوی پیر فرزانه و همچنین خودشناسی و تفرد شاعر است و کل غزل فرآیند این گذار را روایت می کند. استفاده از تفسیر روانشناسی تحلیلی در غزل مورد بحث دریچه ای به دیدگاه مفسر بازمی کند و او را مجهز می کند فراتر از تفاسیر سنتی با دیدی عمیق تر به اشعار شاعر بنگرد و ارتباط بنیادی و مستحکم در محور عمودی کلام که در زیر غباری از پیش داوری های خودآگاه ذهن پوشیده شده را دریابد، ضمن آنکه این نگرش درونی محمل مناسبی برای برداشت های عرفانی از غزل مورد بحث حافظ نیز هست.