فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
111 - 133
حوزههای تخصصی:
هر شیء یا جریانی که در خلقت وجود دارد؛ به همان اندازه که وجود و آثار آن اهمیت دارد؛ شناخت هدف و غایت وجود آن نیز ضرورت دارد. انسان موجودی ذی شعور و دارای دو بعد جسمانی و نفسانی است و این پیچیدگی و گستردگی انسان، اهمیت هدف و غایت خلقت او را دو چندان می کند. هدف زندگی یکی از پرسش های اساسی است که در طول تاریخ حیات انسان مطرح بوده است. انسان در مقابل این پرسش، پیوسته به دنبال پاسخی منطقی و قانع کننده است. در مقام پاسخ، فیلسوفان درباره غایت و هدف زندگی، تفسیر های گوناگونی ارائه داده اند. برخی از این تفسیر ها مادی گرایانه و برخی پنداری و خیالی است. در مقابل، دین، معنای زندگی و غایت خلقت انسان را در گرو بندگی و عمل به دستورات الهی می داند. کتاب های مقدس قرآن کریم، تورات و انجیل شناخت غایت انسان را مبنایی مهم در اخلاق محوری انسان می دانند. این اهداف دارای سلسله مراتب هستند؛ هر کدام غایات مقدماتی، میانی و نهایی برای زندگی انسان تعریف نموده اند. این تحقیق که به روش توصیفی تحلیلی است به دنبال شناسایی غایات مقدماتی، میانی و نهایی؛ و قوت و ضعف آنها در کتابهای مقدس ادیان ابراهیمی می باشد.
رابطه علم و دین از منظر علامه حسن زاده آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
183 - 202
حوزههای تخصصی:
نزاع میان علم و دین، در مغرب زمین، و مخصوصاً بعد از رنسانس، ریشه دارد که تدریجاً در مشرق زمین نیز گسترش یافت و مورد توجه عالمان مسلمان قرار گرفت. در همین راستا، علامه حسن زاده آملی با تکیه بر سنت جامع تفکر اسلامی، به تبیین رابطه این دو پرداخته است، که تحقیق پیش رو در مقام تبیین و بررسی آن، در نهایت به این نتایج دست یافته است: علامه حسن زاده در تعریف علم، با اصالت دادن به حیث کاشفیت علم، تقلیل آن را به علوم تجربی ناصواب می دانند. وی در تعریف دین نیز با دینِ حق دانستنِ اسلام، دین را به معنای جعل تشریعی الهی مبتنی بر اسرار تکوینی آفرینش، در جهت سعادت ابدی انسان دانسته اند و نهایتاً در تبیین رابطه میان علم و دین، نظریه معاضدت را، چه در حیطه علوم تجربی، چه ریاضی و چه فلسفی و عرفانی، ارائه نموده اند.
نقش لیبرالیسم و فروپاشی کمونیسم در گسترش عرفان و معنویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
349 - 366
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه لیبرالیسم متکی بر آزادی فردی و معتقد به کرامت ذاتی انسان است از عصر روشنگری راه را برای معنویت هایی گشود که اصالت را به کرامت ذاتی انسان می داند و عرفان از آن جمله بود، از طرف دیگر مهم ترین ایدئولوژی مخالف با دین و معنویت که با عرفان نیز همخوانی نداشت کمونیست بود که علی رغم درخشش سریع خود با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان دوران جنگ سرد به سرعت کم نور شد و بزرگ ترین مکتب مادی مخالفت با معنویت از صحنه جهانی کناررفت و با عبور این ابر تاریک، زمینه برای گرایش به عرفان هموارگردید و اندیشه لیبرالیسم که با مبانی معنویت منافاتی نداشت بلکه احیای دین و معنویت و عرفان را سرعت بخشید و در عصر فرا تجددگرایی (پست مدرنیسم) شاخه های متعدد عرفان گسترش یافت و عرفان اسلامی نیز در این میان با استقبال در سراسر جهان مواجه گردید و انسان شناسی جهانی با محوریت اصالت انسان و حاکمیت عشق و محبت عرفانی در جامعه مطلوب جهانی و اهداف جامعه بین الملل خودنمایی کرد و جهانی شدن با گرایش به معنویت همسوگردید.
نگاره های رنگارنگ عرفان در شعر یدالله مفتون امینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
119 - 134
حوزههای تخصصی:
یدالله مفتون امینی از شاعران معاصر و از شاگردان نیما به شمارمی رود. دفترهای شعری او، هریک ویژگی خاصی دارد که او را در شمارِ شاعران سرآمد معاصر قرا داده است. مفتون، شاعرِ رنگ و تصویر و حرکت است. با وسواس خاصی سخن می گوید و رنگ های خاصی را برای پروراندن ایماژهای خود به کارمی گیرد. از رنگ های متعدد و متضادی بهره می گیرد. رنگ آمیزی سخن، فقط دالّ بر ناتورالیست بودن شاعر نیست. او مسئولیت خاصی را بر دوش هریک از رنگ ها نهاده است. با تحلیل اشعار تمام دفترهای شعر او، متوجه وحدت و انسجام خاصی بین رنگ ها و نحوه به کارگیری آن ها به دست شاعر هستیم. در کنار اینها، رویکرد عرفانی خاصی به دنیا و گزارش وضعیت انسان در ج هان معاصر دارد. در این باره هم به نیکی به رنگ ها و جایگاه آن ها در عرفان و تصوف اسلامی ایرانی اِشعار داشته و با مهارت خاصی آن ها را استفاده کرده است. در این مقاله نگرش مؤلف به اطراف خود، ویژگی عرفانی اشعار و درون مایه هایی که به وسیله رنگ ها طرح شده، بررسی شده است.
تفسیر عرفانی آیه 35 سوره نور بر اساس «کشف الاسرار و عده الابرار» میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
157 - 174
حوزههای تخصصی:
تفسیر عرفانی در علوم اسلامی از جایگاه برجسته ای برخوردار است، این نوع تفسیر که عهده دار استخراج معانی باطنیِ پوشیده شده در حجاب الفاظ ظاهری آیات قرآن است، مورد توجه بسیاری از عرفای مسلمان قرارگرفته و تفاسیر متعددی از بزرگان عرفان ایران و جهان برجای مانده که بخش عمده ای از ثروت و قیمت ادبیات عرفانی ما مدیون این آثار است. یکی از این تفاسیر عرفانی کتاب کشف الاسرار و عُدّه الابرار است که توسط رشید الدین میبدی نوشته شده است. وی روش خود را در تفسیر، نخست ترجمه آیه، سپس بیان تفسیر و در نهایت تأویل آیات ذکرکرده است که قسمت سوم تفسیر وی یعنی تاویل که همان تفسیر عرفانی آیات است، حوزه اختصاصی این پژوهش است، چون در این بخش از تفسیر با معانی پنهان کلام درگیر است. شناخت شیوه بیان مفسر با توجه به نظام فکری اش و نوع تفسیر و انگاره های عارفانه در آن ما را در فهم بهتر آیات و تأویل و تفسیر آن ها یاری می کند. یکی از آیات بحث برانگیز با ظرفیت تفسیرپذیری بالا در قرآن آیه 35 سوره نور است که بسیاری از اندیشمندان و عرفا را بر آن داشته تا در تفسیر این آیه همت گماشته و هریک با شیوه خود به بحث و بررسی این آیه بپردازند. ما نیز در این تحقیق برآنیم تا با روش توصیفی - تحلیلی این آیه را با توجه به نگاه عرفانی میبدی در کشف الاسرار مورد واکاوی قراردهیم. نتایج تحقیق حاکی از آن است که لفظ نور در این آیه صرفاً امری حسی و ملموس نیست بلکه معانی عرفانی دیگری دارد که همگی حاکی از رحمت و فیض الهی هستند.
عشق و رابطه آن با زیبایی، نور و حیرت از منظر ابن الخطیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
123 - 150
حوزههای تخصصی:
لسان الدین بن الخطیب مورخ، ادیب، شاعر و متصوف، شخصیتی جامع در تمدن اسلامی در اندلس است. کتاب روضه التعریف بالحب الشریف او در مورد محبت و عشق الهی است. این اثر به شکل کنایی درخت عشق الهی را به تصویر می کشد که در خاک نفس انسانی ریشه دوانیده است. تنه اصلی درخت را تأمل ها و معرفت ها تشکیل می دهد، شاخه های آن عاشقان و معشوقان هستند و گلهای آن ارواح پاک انسانی است که سر انجام به میوه فنای فی الله منجر می شود. این نوشتار بر آن است که ضمن بیان هستی شناسی عشق از منظر ابن الخطیب، نظریات او را در مورد زیبایی، نور و حیرت مورد بررسی قرار داده، به این سوال ها پاسخ دهد که ابن الخطیب در کتاب «روضه التعریف بالحب الشریف چه تصویری از عشق ارائه داده است؟ و از نظر او این عشق با نور، زیبایی و حیرت چه رابطه ای دارد؟ نتیجه حاصل از این جستارحاکی از آن است که حیرت از منظر او ناشی از عشقی است که از معرفت حاصل می شود. این عشق زاییده زیبایی است و با اشراق نور نورالانوار در جهان هستی پدید می آید.
مقایسه عرفانی و کلامی دیدگاه مولوی و سعدی در جبر و اختیار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
309 - 330
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با عنوان « مقایسه عرفانی و کلامی دیدگاه مولوی و سعدی در جبر و اختیار» سعی دارد با شیوه تحلیلی _توصیفی موضوع یادشده را در آثار منثور و منظوم مولانا و سعدی واکاوی کرده و معانی این دو مقوله را به منظور کشف شاخص های برخی ابیات و نوشته های این دو شاعر به خواننده ارائه نماید. جبر و اختیار از نکات کلیدی و کاربردی اشعار مولانا و سعدی است، که اصطلاحاتی از قبیل: تقدیر و سرنوشت ، خیر و شرو جبر و تفویض... را نیز دربرمی گیرد. اختیار در اندیشه مولانا تا اندازه ای فراتر از اختیار در باور سعدی است .جبری هم که مولانا از آن سخن می گوید با جبری که سعدی در آثار خود بیان می نماید تا حدی متفاوت است .مولانا در مثنوی گاه از منظرعرفان و گاه از دیدگاه کلامی به این دو موضوع پرداخته است؛ مثلاً درباره جبرو اختیارسالک معتقد است زمانی که وی در آغاز سیر و سلوک قراردارد در حالت اختیار است؛ اما وقتی به مقام فناءفی الله و معیت حق می رسد دیگر اختیاری از خود ندارد بلکه وجود او در جبر مطلق است. نگرش سعدی بیشتر به جبر گرایش دارد و کمتر از اختیار سخن می گوید جبر در اندیشه او طبق نظریه اشعری ، حاکمیت مطلق قضا و قدری است که بر کل جهان حاکم است و انسان در چارچوب یک جبر از پیش تعیین شده در این جهان حرکت می کند. در نهایت در طرح مسئله اختیار، مولوی و سعدی با توجه به اینکه انسان راجع به امور نفسانی و روحانی خویش صاحب اختیار است، به مجاهدت نفسانی و تربیت نفس پرداخته اند .
اعمال رسولان، نگاهی تاریخی- تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
121 - 141
حوزههای تخصصی:
در مجموعه کتب عهد جدید، کتاب اعمال رسولان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این اهمیت را می توان در نکاتی همچون اطلاعاتی که درباره تأسیس و گسترش کلیسای اولیه مسیحی به لحاظ جغرافیایی و الهیاتی همراه با گزارشی از مأموریت های تبشیری رسولان ارائه می کند، و به ویژه نقشی که این داده ها در معرفی پولس رسول، تأیید شخصیت رسولانه او و تلاش های بی وقفه اش در لحظات بحرانی صدر مسیحیت و دفاع از پیام مسیح در برابر معارضان یهودی و غیریهودی دارد، بررسی و تحلیل نمود. در این راستا، کتاب اعمال رسولان، به مثابه حلقه ارتباط میان دو مجموعه «اناجیل» و «رسالات» پولس در سده نخست به شمار می آید. افزون بر این، شبهات موجود در باب نویسنده این کتاب (لوقا) و حجیت و سبک نگارش او، و اتفاق نظر بر یکی بودن نویسنده دو کتاب اعمال و انجیل لوقا، و توالی و پیوستگی موضوعی آنها که نهایتاً این دو را ذیل عنوان «تاریخ لوقا» به منزله یک «کتاب مرجع» قرار می دهد، بحث و فحص می شود. در واقع، تبیین ویژگی های تاریخی، محتوایی و الهیاتی این کتاب در همسازی با بستر هلنیستی زمانه که سبب جایگاه خاص آن شده، مد نظر این مقاله است.
مبانی معرفت شناختی آشتی میان ادیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
232 - 248
حوزههای تخصصی:
ایجاد اتحاد و صلح میان ادیان و مذاهب نیازمند مبانی تئوریک است و پلورالیسم دینی بهترین مبنا محسوب می شود هر چند خود با مشکلات مبنایی مواجه است. مهم ترین اشکالی که در باب پلورالیسم حقانیت واردشده، نسبیت در حقیقت است. با تغییر مبنای معرفت شناختی خود و انتقال از موضع تئوری انطباق و نسبیت به تئوری پراگماتیسم می توان برای پلورالیسم دینی مبنای تئوریکی فراهم کرد که اشکالات کمتری به آن وارد شود و از مزایای عملی و اجتماعی آن سود برد. مبانی عمیق تئوری ها اثبات ناپذیرند و ما صرفاً با یک انتخاب مواجهیم و در این بحث پراگماتیسم انتخاب ماست. طبق این نظریه ملاک صدق تصورات و تصدیق ها، فایده ی عملی آن ها می باشد. بطور کلی در باب اختلافات دینی و مذهبی پرسش هایی مطرح شده که در پاسخ به آن ها سه نظریه ی انحصار گرایی، شمول گرایی و تکثر گرایی ارائه گردیده که دارای مبنای معرفت شناختی مشترکی می باشند. این اشتراک تئوری مطابقت از نظریه های سه گانه ی مطابقت، انسجام گرایی و فایده گرایی در صدق است که بر مبنای آن (مطابقت) تصور یا تصدیقی صادق است که مطابق با واقع باشد و عدم انطباق صورت ذهنی با واقعیت خارجی سبب جهل و خطا شود. موافقان و مخالفان پلورالیسم همگی قائل به این نظریه هستند. ما در این پژوهش از مفهوم فایده در پراگماتیسم ابهام زدایی می کنیم و فایده و ضرر را به لذت و رنج تعبیر می کنیم تا با توجه به این معانی اشکالات وارد شده بر آن حل گردد.
بحرالحقیقه و هفت بحر سلوک عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
241 - 268
حوزههای تخصصی:
بحرالحقیقه به عنوان یکی از آثار گرانسنگ اهل تصوّف به شیخ احمد غزّالی نسبت داده شده است؛ امّا تأمل در فرم و محتوای این اثر آشکار می کند که رساله مذکور متعلّق به غزّالی نیست و مؤلف کتاب بیشتر به عرفان زاهدانه تمایل دارد؛ در حالی که احمد غزّالی از نظریه پردازان موهبت عشق و اصول جهان نگری او با این اندیشه سازگار است.بحرالحقیقه کتابی است که مراحل سیر و سلوک عرفانی را شرح و تفسیر می کند. نویسنده پس از بیان مقدمه ای مفصل در خصوص عهد الست و ضرورت سلوک و بازگشت به عالم برین، مفاهیم، تعابیر و تفاسیر بدیعی از دقایق عرفانی و حقایق روحانی بیان می کند و مشاهدات و مکاشفات درونی خود را تا حدّ ممکن به زبان می آورد.این جستار با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و تحلیل مضامین سلوک عرفانی و مراحل سیر الهی در مجموعه بحرالحقیقه می پردازد. غور در این مجموعه آشکار می کند که نویسنده دارای ایدئولوژی مستقل در عرصه سلوک است و گفتار او با دیگر کتب عرفانی تفاوت زیادی دارد. مؤلف کتاب سفر اهل تصوّف را به چهار بخش تقسیم می کند که دو بخش از آن اکتسابی و دو بخش عطیتی است. وی همچنین سفر خشکی را با سفر دریا متفاوت دانسته و مراحل سلوک را به هفت بحر تقسیم کرده است: 1- بحر اول معرفت است و گوهر آن یقین؛ 2- بحر دوم جلال است و گوهر آن حسرت؛ 3- بحر سوم وحدانیت است و گوهر آن حیات؛ 4- بحر چهارم ربوبیت است و گوهر آن بقا؛ 5- بحر پنجم الوهیت است و گوهر آن وصال؛ 6- بحر ششم جمال است و گوهر آن رعایت؛7- بحر هفتم مشاهده است و گوهر آن فقر.
بررسی معراج نامه بایزید بسطامی بر اساس الگوی سفر جوزف کمبل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
193-224
حوزههای تخصصی:
بایزید بسطامی از چهره های درخشان عرفان اسلامی در قرن دوم هجری است. عرفان او عرفانی عاشقانه و شورانگیز است تا جایی که به او لقب «سلطان العارفین» و «سلطان العاشقین» داده اند. از دیگر دلایل شهرت این شخصیت، «شطحیات» اوست. معراج نامه یکی از نمونه های شطحیات اوست که از تجربه ای نامتعارف و به دور از هنجارهای زندگی عادی حکایت می کند و ماهیتش وحدت وجود و هدف آن وصال خداوندی است. بایزید برای تجربه این حالات به شیوه سکر و خلسه عرفانی، به لایه های تودرتوی ذهن و ضمیر ناخودآگاه سفر می کند. در این مقاله این سفر درونی از رهگذر الگوی سفر قهرمان جوزف کمبل به روش توصیفی تحلیلی بررسی می شود. این الگوی کلی که از چند کهن الگوی دیگر چون پیر فرزانه، آنیما و... ترکیب شده، با بیشتر سفرهای قهرمانی و اساطیری جهان سازگار است. در پژوهش حاضر، بیشتر مراحل سفر قهرمان کمبل به ویژه در بخش های جدایی و تشرّف آشکارا در معراج نامه بایزید دیده می شود. اما در بخش بازگشت شتاب ناگزیر قهرمان سبب حذف و ادغام برخی مراحل شده است که این نکته، بیانگر ماهیت متفاوت سفر درونی عارف نسبت به سفرهای قهرمانی دیگر است. بررسی تطابق یا عدم تطابق مراحل معراج بایزید با مراحل سفر تک اسطوره کمبل، ازسویی انعطاف و تعمیم پذیری الگوی کمبل را نشان می دهد و ازسویی دیگر، نشانگر جایگاه شهودی بایزید در هر مرحله بوده و جامعیت این معراج نامه عرفانی را بر اساس یک الگوی پذیرفته شده جهانی می رساند.
اعتقاد به تقدیر الهی و نسبت آن با جهاد، توکل، صبر و رضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از باورهای اساسی در دین اسلام،اعتقاد به مشیّت و تقدیر الهی است.بر اساس این باور ،خداوند دارای قدرت مطلق است و همه امور عالم به دست اوست و هیچ امری در این عالم حتی افتادن برگی از درخت جز به اذن وی رخ نمی دهد و قدر و اندازه همه امور در لوح ازلی مقدر شده و بر همین اساس در دنیا اتفاق می افتند. با این وصف، برای یک فرد مومن این پرسش اساسی مطرح می شود که در این صورت سعی و کوشش انسان چه جایگاهی پیدا می کند؟ و اگر همه چیز طبق تقدیر الهی در این عالم رخ می دهد پس ثواب و عقاب چه معنایی می تواند داشته باشد و معنای مسئولیت انسان چیست؟ نوع پاسخ به این پرسش اساسی تعیین کننده سبک زندگی دینی انسان در این عالم است. در تاریخ فرهنگ اسلامی پاسخ های متفاوتی به این پرسش داده شده است.در مقاله حاضر ابتدا با تکیه بر روایت ابن عربی، اعتقاد به تقدیر الهی مورد تبیین قرار گرفته و سپس با نگاهی کلی به برخی پاسخ ها به سوالات فوق ، بر مبنای آیات قرآنی ارتباط میان تقدیر الهی ، جهاد ، توکل ، صبر و رضا بررسی شده است و این نتیجه حاصل شده است که بر اساس اعتقاد به تقدیر الهی، نتیجه امور از ازل رقم خورده و چون ما از تقدیر الهی آگاهی نداریم لذا باید جهاد کنیم اما باید توکل کرده و نتیجه را به خداوند واگذار کنیم و در مسیر حرکت خود صبر کنیم و هر نتیجه ای که اعم از شکست و پیروزی حاصل شود رضا به تقدیر الهی داشته باشیم.مقاله حاضر به روش تحلیلی به بررسی این موضوع خواهد پرداخت
تحلیل رویکرد نجم رازی در تعامل با نفس امّاره با تکیه بر مرصادالعباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
313 - 332
حوزههای تخصصی:
«مبارزه با نفس اماره» از دغدغه های مهم شریعت، اخلاق و عرفان اسلامی است و روش هایی نیز برای انجام این جهاد به راهروان توصیه شده است. نجم رازی در مرصادالعباد با رویکردی ویژه و نسبتاً منحصر به فرد، به موضوع تعامل با نفس و کیفیت آن می پردازد. نگارنده مقاله پیش رو کوشیده است تا با روش تحلیل و توصیف، محتوای کیفی اندیشه رازی درباره جهاد علیه نفس اماره را تبیین نماید. یافته های پژوهش نمایان گر آن است که رازی به برخورد اعتدالی و دور از افراط و تفریط با نفس اماره باور دارد و هر گونه تندروی یا سهل انگاری در مواجهه با نفس اماره را به زیان سالک می داند. در اندیشه او، نفس اماره فی نفسه سرچشمه بدی ها نیست و صفات مذمومِ نفسانی بنا به اقتضای حکمت الهی و از برای مصلحتی به نفع بشر در نفس به ودیعه نهاده شده اند. او همچنین معتقد است که جوهره نفس بشری از استعداد و قابلیت استحاله برخوردار است، به گونه ای که ادبار آن از حق، نفس را اماره بالسوء می کند و اقبال به حق، نفس را به مسیر اطمینان سوق می دهد.
استمرار سنت های شعر عرفانی گذشته در شعر عرفانی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
111-164
حوزههای تخصصی:
شعر عرفانی کلاسیک فارسی از ابیات پراکنده بایزید و حلاج و ابوسعید گرفته تا منظومه های منسجم سنایی و عطار و مولوی در بیان مبانی و معارف عرفان و تصوف مثل دیگر انواع ادبی در بخش های زبان، صورت و مضمون ویژگی هایی دارد که به تدریج و بر اثر عوامل متعدد به سنت های مستمر آن مبدل شده اند. شعر عرفانی فارسی در دنیای مدرنِ مادیِ معاصر برخلاف انتظار، هم در جریان سنت گرا و هم در جریان نوگرا، تداوم یافت و در بیان مبانی و مضامین عرفانی از سنت های شعر عرفانی کلاسیک فارسی تأثیر پذیرفت. سنت های محتوایی شعر عرفانی کلاسیک اعم از مبانی معرفتی و مبانی مشی عملی صوفیه، در شعر عرفانی معاصر از دوره مشروطه تا انقلاب اسلامی نیز بخش عمده ای از محتوا را به خود اختصاص داده اند و گاه در بیان، با کمترین تغییر در قیاس با آنچه قدمای عرفا گفته اند، تکرار شده و استمرار یافته اند. سنت های زبانی شعر عرفانی کلاسیک اعم از کلمات، ترکیبات و تصاویر در شعر عرفانی معاصر از دوره مشروطه تا انقلاب اسلامی نیز به دفعات و غالباً بعینه تکرار شده و استمرار یافته اند.
نمادشناسی«باز» در نقد اسطوره ای– کهن الگویی در ادبیّات عرفانی (مطالعه موردی: منطق الطّیرعطّار و مثنوی مولانا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
135 - 156
حوزههای تخصصی:
در اسطوره های آفرینش بسیاری از اقوام بشری، آفرینش با "کلمه" و "سخن" آغاز می شود.اسطوره-کهن الگوها هم چون لوح فشرده گاه، نگرش بشر را از آغاز تا بی زمان و بی مکان همراهی می کنند. در این میان، پرندگان جایگاه وسیعی در نمادپردازی کهن الگوها دارند. کهن الگوی باز که با خورشید ارتباط دارد، مورد تّوجه عطار و مولانا قرارگرفته است و رمزی از حرکت انسان از نفس گیاهی و حیوانی به شاخص انسانی تا پرواز به عالم قدس و سیر در لامکان است. در بررسی های به عمل آمده: عطار در نماد باز به دو بُعد خیر و شر توجّه دارد و به شناخت انسان از ماهیّت خود می پردازد و می خواهد انسان خود را از دلبستگی به مردار دنیا رهاکند و سپس در مرحله بالاتر از هم دمی با شاهان و جاه و مقام دل کنده ، او را تا رسیدن به سیمرغ همراهی می کند. مولانا با نگرش به اسطوره-کهن الگو و شیوه پردازش داستان های عطار، در نگرش عرفانی بُعد انسان کامل را درتکمیل سفرمرغان به طور نمادین ذکرمی کند و نمونه هایی از باز- انسان کامل ارائه می دهد. انسان کامل در نظر مولانا؛ نخست شامل انسان های هم دوره او چون شمس تبریزی، حسام الدین چلبی وسپس اسطوره های دینی اند که از حقیقت محمدی سرچشمه می گیرند مانند علی (ع). در این روش با ذکر شواهد به روش کتابخانه ای- فیش برداری به گونه استقرایی(جزء به کل) پرداخته ایم.
بررسی و تحلیل امنیت از دیدگاه عرفا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
277 - 295
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیم محوری و اساسی در مباحث حاکمیت در اسلام امنیت است که مطابق آیات و روایات تأکید زیادی بر آن شده است. از دیرباز یکی از دغدغه های اساسی بشر، تأمین امنیت در حوزه های مختلف زندگی بوده است. بسیاری از جنگ ها و صلح ها برای تأمین و حفظ امنیت رخ داده و می دهد. امنیت در اسلام از لحاظ معنی و مفهوم اصطلاحی، دارای بُعد و افق گسترده و فراگیری است. از سویی در یک جامعه یکی از مهم ترین کارکردهای نهاد حاکمیت، تامین امنیت در همه ابعاد و حوزه هاست. امری که در حکومت هایی بر مبنای اسلام ، علاوه بر پشتیبانی های نظری مدرن، از آبشخور تفکرات اسلامی نیز بهره مند می باشد. قرآن و سنت وظیفه حاکمیت را در بسترسازی امنیت، به صورت یک تکلیف بیان نموده اند. عرفان اسلامی نیز از این موضوع بی نصیب نمانده و امنیت با گونه ها و نمونه های مختلف در کلام عرفا نمود و بروز نموده است. این پژوهش بر آن است تا برای نخستین بار به این موضوع اساسی بپردازد. نتایج تحقیق، حاکی از آن است که عرفا به تبعیت از قرآن و سنت به امنیت، به عنوان امکانی برای سعادت دنیوی و اخروی نگاه می کند و دیدگاه عرفا به تبعیت از قرآن، مبتنی بر پیاده سازی عملی امنیت در جامعه است.
نقش عرفان در ادبیات امام خمینی (ره) در دوران مبارزه سیاسی قبل از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
123 - 146
حوزههای تخصصی:
امام خمینی (ره) در حوزه های مختلف علومی چون فقه، فلسفه، عرفان، تفسیر و سیاست به اذعان و اقرار اهالی فن و تخصص صاحب نظر و اندیشه بوده اند و به تبع آن آثار گرانبهایی اعم از گفتاری و نوشتاری از ایشان برای اهالی فکر و اندیشه به یادگار مانده است. امام خمینی(ره)، فقیهی جامع الشرایط و مجتهدی آگاه به مقتضیات زمانه بودند. تسلط کم مانند بر مباحث فقهی از یک سو و توانایی تحلیل درست مسائل روز، از سوی دیگر، آثار نوشتاری ایشان را در زمره بهترین و تأثیرگذارترین آثار قرارداده است. در مقاله حاضر به بررسی نقش عرفان در ادبیات امام خمینی (ره) در دوران مبارزه سیاسی قبل از انقلاب اسلامی پرداخته شده است. مقاله حاضر توصیفی تحلیلی بوده و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی موضوع مورد اشاره پرداخته است. نتایج تحقیق بیانگر این امر است که عرفان در ادبیات امام خمینی (ره) در دوران مبارزه سیاسی قبل از انقلاب اسلامی نقش تاثیرگذاری داشته است. بر این اساس امام خمینی (ره) در دوران مبارزه سیاسی قبل از انقلاب اسلامی در تعامل با روحانیون، حجاب اکبر، اجتهاد پویا و سنتی، دانشجویان داخل و خارج از کشور، عموم مردم، ارتش و در جریان کاپیتولاسیون و قیام 15 خرداد از ادبیات عرفانی بهره گرفته اند.
تجلی ذاتی خدا در کائنات به روایت عهد عتیق و قرآن با تکیه بر تفاسیر عرفانی قرن سیزدهم میلادی و قرن هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
147 - 164
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های شناخت خداوند، از طریق درک تجلی ذاتی خدا در کائنات است که به کمک اسماء و صفات و افعال حاصل می شود. یهودیان به رغم پایبندی به توحید در متون دینی و معتبرشان، بعضاً تمثل و تجسد را به ذات الهی نسبت داده اند درحالی که قرآن کریم باوجود پذیرش تمثل برای برخی موجودات، تمثل و تجسد را برای ذات خداوند نفی می کند و قائل به تجلی ذاتی در تمام خلقت است. خدا در عهد عتیق با اسامی متعددی معرفی شده و در مواردی صفات انسانی دارد و بر یهودیان به طرقی ملموس، متجلی می شود. حضور خداوند در سراسر عهد عتیق با عنوان «شخینه» به مثابه مخلوقی جدای از خداوند به بندگان اعلام شده و حضور خداوند در بین مردم به حضور شخینه مشروط است درحالی که قرآن، حضور الهی را دائمی می د اند. تجلی ذاتی خدا در قرآن به گونه ای است که شائبه تشبیه در آن نباشد درحالی که در تورات دست کم در مواردی به حضور مستقیم و تصورات انسانی از خداوند اشاره شده است و همین استفاده از الفاظ انسانی و نسبت دادن رفتار های انسانی به خداوند در عهد عتیق، شناخت خدا را از مدار تنزیه وارد مدار تشبیه نسبتاً شدیدی می کند؛ هرچند که می توان وجود چنین عباراتی را صرفاً برای نزدیک تر ساختن مفهوم ذات الهی به ذهن بشر دانست و آن ها را به منظور درک عامه به گونه ای تأویل نمود که با تنزیه خداوند منافات نداشته باشد ولی هیچ کتابی مانند قرآن، به تنزیه خداوند از هرگونه باور شرک آلود نپرداخته است. بر اساس آموزه های قرآن، خداوند در همه مخلوقات تجلی کرده است و ذات الهی قابل رؤیت نیست و نخواهدبود.
تحلیل و بررسی تطبیقی انسان شناسی در آراء مولوی و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
75 - 94
حوزههای تخصصی:
در عرفان اسلامی، شناخت انسان از ارکان مهم دستیابی به معرفت حقیقی به شمار می رود و به همین دلیل توجه به دیدگاه های انسان شناختی عرفا در تبیین مبانی و اصول بینش عرفانی آنان دارای اهمّیت بسیاری است. ما در این پژوهش، مولوی و ابن عربی را به عنوان نمایندگان سنّت اول و دوم عرفانی در نظرگرفته ایم؛ مولوی به عنوان عارف بزرگ سنّت اول که وسیع ترین مجال را برای طرح دیدگاه های این سنّت در حوزه انسان شناسی فراهم کرده است و محیی الدین ابن عربی به عنوان چهره برجسته سنّت دوم عرفانی که آرا و اندیشه های عرفانی وی، الهام بخش بسیاری از بزرگان عرفان و ادب اسلامی بوده است. مقاله حاضر، از طریق مقایسه و تطبیق دیدگاه های مولوی و ابن عربی درباره کلیّات مبانی انسان شناسی، بررسی مراتب انسان و تبیین ویژگی های انسان های کمال یافته، به این پرسش پاسخ می دهد که آیا نظام فکری و مبانی عرفانی این دو عارف پرآوازه، متفاوت از یکدیگر اند.
میثاق و تفسیرهای مختلف از آن نزد انبیای بنی اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
287 - 307
حوزههای تخصصی:
یهودیانِ دوره تبعید به واسطه هشدارهایی که از انبیای پیش از تبعید دریافت کردند، از تنبّه و آگاهی نسبی برخوردار شده بودند. ظهور هشت تن از انبیای بنی اسرائیل به نام های عاموس، هوشع، اشعیاء، میکاه، زفنیا، ناحوم، حبقوق و ارمیا که به انبیای ماقبل تبعید معروف هستند و رواج تعالیم آن ها، موجد تحولات بسیاری در حیات دینی یهودیان شد. از میان این انبیا، عاموس، هوشع، اشعیاء و ارمیا، یهودیان را به درک عمیق خدا و رعایت نظام اخلاقی جدید دعوت نمودند و میثاق را با دلالت های روشن تری احیا کردند. هدف پژوهش حاضر، بررسی برداشت و تفسیر این چهار نبی از میثاق و تبیین شباهت ها و تفاوت های آن ها در تفسیر میثاق با استفاده از منابع مکتوب، به ویژه عهد عتیق، براساس تطبیق داده ها و تحلیل آن هاست. یافته ها حاکی از این هستند که در موضوع میثاق، باوجود توافق درباره اصل موضوع، این چهار نبی در تفسیر آن تفاوت و تنوع آراء دارند. عاموس، نخستین نبی از انبیای بزرگ دوره ماقبل تبعید، مفهوم میثاق را با عدالت الهی گره زده است. حال آنکه هوشع نبی این آموزه را براساس احساسات عاطفی، اشعیای نبی بر اساس قداست خداوند و ارمیای نبی، فراتر از این ها، بر بنیاد معنویت تفسیر کرده است. به عبارت دیگر، هوشع با مشکل عشق دست وپنجه نرم می کرد، عاموس و اشعیاء با عدالت و قداست هماوردی می کردند و ارمیا بخشی از مناقشه را با تجدید عهد قابل حل می دانست.