فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
315 - 328
حوزههای تخصصی:
رأی علما و محدثان در اعتباربخشی به روایات دعایی دوگونه است: عده ای روایات مشتمل بر دعا را همانند هر حدیث دیگر نیازمند بررسی سندی و متنی و به کارگیری قواعد فقه الحدیثی می دانند؛ از این رو ملاک هایی جهت ارزیابی صحت و سقم آن ارائه کرده و صراحتاً برخی ادعیه را جعلی و یا محرف خوانده اند. دسته ای دیگر با استناد به روایات من بلغ، ضعف راوی یا راویان را به دیده اغماض می نگرند و با تساهل از آن می گذرند؛ از این دسته گروهی نیز به تقیید قاعده تسامح پرداخته اند. بر اساس احادیث من بلغ، اگر طریق روایت و انشاء دعا ضعیف و اسناد آن غیرمعتبر باشد، کسی که بر ضعف و سستی سند وقوف داشته باشد، شایسته است به قصد قربت دعا را قرائت کند نه به قصد ورود و انتساب قطعی آن به ائمه معصومین (علیهم السلام). در این گفتار، اعتبارسنجی روایات مشتمل بر دعا از دیدگاه علما مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته و تبیین ایشان درخصوص دعای مأثور و غیرمأثور و نیز آراءشان را در رد یا قبول اصل تسامح در اسناد روایات مورد سنجش قرارمی دهد.
واکاوی عرفانی معرفت نفس در منطق الطیر عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
61 - 81
حوزههای تخصصی:
معرفت نفس، یکی از نیازهای مهم بشر است؛ مکاتب مختلف به نوعی، به آن پرداخته اند. در عرفان اسلامی، توجه ویژه ای به این مسئله شده است؛ به نظر عرفا، انسان در پرتو معرفت نفس، به رشد و کمال می رسد و نیل به معرفت خداوند، تنها از طریق معرفت نفس امکان پذیر می شود. عطار نیشابوری از جمله اندیشمندانی است که تلاش کرده معرفت نفس را درونمایه آثار ادبی- عرفانی خود قراردهد. فهم نوع نگاه این عارف مسلمان به مقوله معرفت نفس می تواند از یک سو، راهگشای پژوهش های بعدی در این زمینه باشد، از سوی دیگر، به پرسش های مطرح در این زمینه پاسخ مناسب ارائه دهد. این پژوهش، مقوله «معرفت نفس» را از دیدگاه عارف بزرگ مسلمان، عطار نیشابوری، در منطق الطیر بررسی کرده است؛ برای این بررسی، روش توصیفی با تحلیل محتوا اختیارشده است. برای گردآوری اطلاعات، از روش کتابخانه ای استفاده شده است. از روش های توصیفی و استدلال عقلی، برای تحلیل یافته ها، بهره گرفته شده است. ابتدا، مروری کوتاه بر کتاب منطق الطیر و اهمیت و جایگاه معرفت نفس در این اثر انجام شده است، انواع «خود» از دیدگاه عطار، رابطه معرفت نفس و معرفت الله، شیوه سلوک، کسب معرفت و وادی های هفتگانه، خاصیت آینگی متقابل انسان و خدا، نفس امّاره و شیوه مقابله با آن در منطق الطیرمورد بحث قرارگرفته است.
تبین مراحل حصول عادت ستیزی در اشعار عرفانی ابن فارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
317 - 338
حوزههای تخصصی:
در ادبیات عرفانی، عموماً قدم گذاشتن در راه طریقت با خروج از عادات روزمره محقق می شود. مهمترین اصلی که جهان بینی عارفان بر آن استوار است عادت ستیزی و ترک عادت های موروثی و نگاه کهن به هستی و خالق آن است، این خصیصه بارز به عارفان نوعی ویژگی منحصربه فرد در نگرش عرفانی آنان بخشیده و حجم عظیمی از شعرهای شاخص و خصیصه عارفان را نیز به وجودآورده است. هدف از این تحقیق نیز، تبیین مراحل حصول عادت ستیزی از نگاه ابن فارض در اشعار عرفانی وی است که با روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که از دیدگاه ابن فارض عادت ستیزی با مراقبه حاصل می شود که مراقبه نیز یکی از مهمترین تمرین های سلوک در بسیاری از نحله های عرفانی است. ابن فارض در پی غبارروبی از مفاهیم و پدیده هاست، به گونه ای که با شناخت صفات جمال الهی، دیده مخاطبان را به روی واقعیات پشت غبار نشسته، بازنماید و از خواب غفلت و تقلید بیدارشان کند.
طبقه بندی و تحلیل دیدگاه های اهل وحدت، در باب فراست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
269 - 320
حوزههای تخصصی:
سهمی عمده، از حکایات مرتبط با کراماتِ اولیا، به فِراست ایشان اختصاص دارد. فراست، از مبانی اعتقادی اهل تصوّف است. اهمیت این اصل اعتقادی به حدّی است که در تعبیر از آن از واژه های قرآنی «مُلکِ عظیم» و «فرقانِ [باطن]» استفاده شده است. در مواجه با حکایاتِ مرتبط با فراست، اگر از ویژگی های آن آگاهی جامع کسب نشده یا از اندیشه های ارباب طریقت درباره این موضوع، اطلاعی کامل در اختیار نباشد، پیامِ اصلی مندرج در این روایات، به درستی دریافت نخواهد شد. این امر باعث می شود منزلتِ متفرسان به درستی معلوم نگردد و حتی ممکن است حکایاتِ مرتبط با فراست اولیا، برای خواننده ناآشنا با این مفاهیم، مجعول جلوه کند. مشخص ساختنِ خصوصیات فراست و تبیینِ مباحث مرتبط با آن، منوط به ارائه توضیحی مبسوط، از طریق طبقه بندی و تحلیل دیدگاه های متعدد «اهل وحدت» در این باب است. بررسی این موضوع، به روش توصیفی و تحلیلی هدف جستار حاضر است. نتایج حاصل از این پژوهش مؤید آن است که برای فهم دقیقِ فراست، ضمنِ شناختِ تعریفِ آن، ضروری است با «خاطر» و انواع آن نیز آشنا شد. هم چنین لازم است از تفاوتِ «خاطر» با «الهام» مطلع گردید. آشنایی با مفاهیم و اصطلاحاتی نظیر «وحیِ سِرّ»، «وحیِ جَهر»، «مُحَدَّث»، «مُرَوَّع»، «مُستَنبَط»، «مُتَوَسّم»، «مُتَفَرّس»، «فراست حِکمی» و «فراست الهی» نیز در این زمینه نقشی تعیین کننده خواهد داشت. وجوبِ آگاهی از مسأله «دائمی بودن یا دائمی نبودن فراست» و اطلاع از اختلافِ اهل وحدت درباره این که «فراست از جمله خوارقِ عادات محسوب می شود یا خیر» نیز می تواند راهگشای مسأله در تبیین جایگاه فراست باشد.
بررسی تطبیقی سنت ازدواج در شریعت یهود و روایات شیعه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازدواج در ادیان الهی، تنها برای تداوم بقای نسل بشر نبوده بلکه این مکاتب از این طریق به دنبال تعالی معنویت و ترقی بشر و اجتماع بشری هستند. زمانی این سخن زیباتر تبیین می شود که بتوان شواهدی از آن را در لابلای متون و صفحات کتبی که از نظر اهل شریعت، آسمانی قلمداد شده اند؛ پیدا کرد. و نیز میتوان به افرادی که امروزه در دهکده جهانی به دنبال لاابالی گری و یا ازدواج سفید و.... هستند و به آن دامن می زنند پاسخ قاطعی داد؛ که این احکام کاملا الهی بوده و تحریف شده یا مختص شیعه نیستند. همچنین در تمام ادیان ابراهیمی قوانین ازدواج و کامجویی جنسی بسیار به هم شبیه و در یک سو هستند. مسئله ای که پژوهش حاضر متکفل بررسی آن است واکاوی مقوله نکاح به صورت تطبیقی در دو شریعت یهود و اسلام امامی(شیعه دوازده امامی) است. با توجه به یافته های پژوهش در قوانین و سنت های ادیان ابراهیمی درباره احکام ازدواج شباهت بسیار زیادی وجود دارد مانند صیغه عقد در اسلام و امضا کتوبا در یهودیت که در صورت نبودن و عدم اجرای صحیح، ازدواجی صورت نمی گیرد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای نگاشته شده است.
بررسی نمودها و کارکردهای موسیقی آفرینش در اندیشه عارفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
369 - 391
حوزههای تخصصی:
تمامی افسانه های موجود در باب موسیقی نظیر هرمس، فیثاغورث، آپولون و ... بر پیدایش اسطوره ای موسیقی حکایت دارند. بر پایه این افسانه ها، گونه ای موسیقی کیهانی، با بُعدی متافیزیکی، وجوددارد که از دیدگاه متفکران هندی ، هیچ گونه بدعتی را در آن راه نیست و یا با بسطی مفهومی بوسیله نوافلاطونیانی چون بوئیثوس، همه موسیقی های عالم، بازتاب یک موسیقی کیهانی همتراز هستند. از این دیدگاه با رهایی موسیقی از فضایی یک سویه و مونولوگ، تمامی موجودات از روح بشریِ همپایه ای برخوردارند که درنتیجه آن، نغمه های ملکوتی و آسمانی در آن ها جاری و ساری است. با توجه به پیوستگی هایی که بین گستره عرفان اسلامی و علم موسیقی وجوددارد، در بررسی صورت گرفته در باب کارکردهای موسیقی کیهانی در متون مختلف عرفانی، مشاهده شد که موسیقی کیهانی در مباحثی چون عهد الست (تداعی کلام حق با شنیدن هر نغمه و سازی)، آسمانی و فرعی بودن سماع به دلیل کشش های ربانی، جاری بودن موسیقی کیهانی در همه موجودات و برخورداری از آن به تناسب ظرفیت و حالات درونی، زمینه سازی شهود حقایق ملکوتی به وسیله موسیقی این جهانی و... نمود برجسته ای داشته است. بررسی پیش رو، به شیوه توصیفی- تحلیلی است.
بررسی دیدگاه حافظ رجب برسی در باب انسان کامل از منظر عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
1 - 22
حوزههای تخصصی:
بحث انسان کامل از موضوعات بسیار حائز اهمیت در حوزه عرفان اسلامی است که از زوایای مختلف مورد بحث و کندوکاو قرارگرفته است. اما در این میان حافظ رجب بُرسی که شخصیتی شیعی و به لحاظ رویکرد علمی دارای گونه ای از ابهام است نیز به موضوع انسان کامل پرداخته است. اینکه برخی وی را به غلوّ متهم کرده اند، مسئله ای است که نگارنده با روش کتابخانه ای و تحلیلی به بررسی آن پرداخته است و می توان گفت بررسی نسبت دیدگاه او در باب انسان کامل با نگرش عرفانی و استناد دیدگاه و الهام وی از منابع دینی تاکنون مورد بررسی قرارنگرفته است. در فرایند تحقیق به این نتیجه دست یافته ایم که وی با نگرشی عرفانی و با استناد به نصوص و منابع دینی که در شأن و مقامات عرفانی - ولایی حضرات معصومین(ع)، به ویژه حضرت امیرالمومنین(ع) در آثار خود بالاخص، کتاب مشارق الانوار الیقین فی حقایق امیرالمومنین(ع) واردشده است. و دیدگاه وی در این خصوص با دیدگاه عارفان و منابع دینی نیز سازگار است. رجب برسی با الهام از نصوص دینی، انسان کامل را دارای همه مراتب تجلیات الهی، کون جامع، اسم اعظم الله، کلمه تام الهی، خلیفه الله مطلق، یدالله، عین الله، لسان الله و... می داند و به تفصیل به مظهریت اسماء و صفات الهی بودن انسان کامل می پردازد.
بررسی دین شناختیِ قادریه معاصر در جنوب خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
321 - 340
حوزههای تخصصی:
با وجود انکار تاریخی حیات طریقت قادریه از سوی برخی پژوهشگران در جغرافیای خراسان، مطالعات و مشاهدات در سالهای اخیر خلاف آن را در برخی شهرهای جنوبی خراسان رضوی نشان می دهد. هدف از جستار پیش رو، توصیف و تحلیلی از علل تغییر و تحول فرهنگی این فرقه است که به روش مردم نگارانه ، با تکیه بر مشاهده، مصاحبه مکرر و حضور میدانی در مجالس عبادی این طریقت با نظر به منابع تاریخی آن انجام شده است. بیان عوامل و موانع پذیرش طریقت قادریه در جنوب خراسان رضوی از جمله یافته های این جستار است. ناسازگاری محتوای طریقت با نظر برخی دینداران و نوگرایی دو عامل اصلی در کاهش گرایش و زمینه سازی خاندان شیخ شرف الدین احمد قادری و همگونی سلوک عملی این طریقت با فرهنگ منطقه از جمله عوامل رشد آن است و با وجود برخی تغییرها در قادریه معاصر در خراسان نسبت به قادریه کردستان، آینده آن تحت الشعاع عواملی همچون قدرت مخالفین، اقبال موافقین، اقتصاد و دینداری مردم در آینده خواهد بود.
نگاهی به ابعاد گوناگون اختلاف جنید و حلاج در آیینه تقابلِ تصوف مکتب خراسان و بغداد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
1 - 20
حوزههای تخصصی:
تأثیر محیط جغرافیایی بر نحوه تفکر و اندیشه انسانی امری قابل توجه است. تصوف اسلامی با ورود به حوزه جغرافیایی ایران با چالش های جدیدی مواجه شد. عارفان و اندیشمندان ایرانی با خوانش جدیدی از دین و قرآن به تدریج جهان اسلام را به سوی دوقطبی شدن سوق دادند. به دنبال آن تصوف عاشقانه مکتب خراسان در مقابلِ تصوف پای بند به سنتِ مکتب بغداد قرارگرفت. کرانه های این تقابل حوزه های اندیشه، سیاست و اجتماع را نیز فراگرفت. اوج این تقابل در مرگ حلاج و نوع برخورد طرف داران دو مکتب با او است. در پژوهش حاضر به بیان علت ها و ماهیت تقابل این دو مکتب پرداخته شده است. سپس بنا به اهمیت مسئله حلاج، با بررسی ابعاد اختلاف او با جنید بغدادی، روشن شد که موارد اختلاف این دو عارف بزرگ، ریشه در تقابل تصوف مکتب خراسان با بغداد داشته است. آنان در مسائل مهمی مانند: 1. اندیشه سیاسی، 2. مرز تأویل و تفسیر قرآن، 3. معنای توحید، 4. عقلانیت صحوی و اندیشه سکری و 5. بندگی عربی و عدالت جویی ایرانی، با هم اختلاف داشته اند.
آسیب شناسی مبنایی، روش شناختی و غایی تفسیر عرفانی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
177 - 194
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ جریان تفسیری صوفیانه و عرفانی از یک سو به منظور پاسخ به نیازهای شناختی و معرفتی مخاطبان و اهتمام نسبت به جنبه های تربیتی، اخلاقی و معنوی آن مورد توجه و اهتمام مفسران قرآن کریم قرارگرفته، و از سوی دیگر به جهت وجود انحرافاتی در تأویلات عرفانی، مخالفانی هم داشته و در حوزه های مبنایی، روش شناختی و غایی دارای آسیب هایی است. هدف از این پژوهش شناسایی، تحلیل و بررسی آسیب های حوزه مبنایی، روش شناختی و غایی تفسیر عرفانی قرآن کریم می باشد. این پژوهش از نظر هدف، پژوهش کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها، یک پژوهش کیفی است. از نظر روش پژوهش نیز توصیفی - تحلیلی می باشد.
از یافته های این پژوهش می توان به منظور کاربست در نگارش تفاسیر عرفانی و بیان منظور و مقصود خداوند متعال از آیات با رویکرد تربیتی و شناختی در جهت اعتلای اخلاق و تربیت مخاطبان قرآن کریم بهره جست.
جایگاه امید در عرفان یحیی بن معاذ رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
387 - 401
حوزههای تخصصی:
یحی بن معاذ رازی (متوفی 258 ق.) از نخستین عارفان ایرانی و نظریه پردازان حوزه عرفان اسلامی و ایرانی است که او را «یگانه روزگار» خوانده اند. در عرفان ایرانی که اصالت به شادی شادمانی داده می شود و ابوسعید ابوالخیر از پیشتازان آن به شمار می آید مبنای فکری خود را از بزرگانی چون یحیی بن معاذ رازی اخذ کرده اند که نظریه عرفانی خود را بر پایه «امید» استوار ساخته بود و با اصالت نور و روشنایی ایران باستان هماهنگی بیشتری داشت. این عارف با تکیه بر بخشایش خداوند که بر غضب او پیشی دارد و بر اساس این که عبادات انسان در برابر رحمت های الهی بسیار ناچیز است و بر پایه اینکه وعده های الهی بر عهده اوست و وعیدهای خدا بستگی به عمل بندگان دارد نتیجه می گیرد که باید به رحمت خدا امیدوار بود و همین امید به دنبال خود شادمانی را در پی دارد و بر همین پایه غنا را بر فقر ترجیح می کند و خداوند را امید اصلی خود و عارفان به شمار می آورد و بخشایش او را در دنیا با چنین وسعتی منجر به بخشایش آخرت ارزیابی می کند.
«خودگرایی» سرشتی و «دیگرگرایی» اخلاقی در اندیشه عرفانی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
9 - 28
حوزههای تخصصی:
ابن عربی، از یک سو، درباره «خودگرایی سرشتی» سخن می گوید و تأکید می کند، سرشت انسان چنان است که گرایش حاکم بر اعمالش، کسب خیر فردی است، و آدمی خود می داند که ثمره هر عملی، از لحاظ مادی یا معنوی، به خود او باز می گردد؛ اما شیخ اکبر از سوی دیگر، بر «دیگرگرایی اخلاقی» با محوریت شفقت و کاستن از درد و رنج های همه انسان ها تأکید می کند. مسئله مقاله حاضر این است که چگونه سازگاری میان خودگرایی سرشتی و دیگرگرایی اخلاقی امکان پذیر است؟ به منظور پاسخ به این پرسش با روش توصیفی-تحلیلی، ابتدا خودگرایی سرشتی بر اساس مبانی عرفانی ابن عربی درباره مظهریت خاص اسمایی انسان ها و استعدادهای اعیان ثابته شان و فردانیت آنها از حیث سلوک معنوی و نیز غایت شخصی شان تبیین می شود؛ آنگاه با تکیه بر دیدگاه ابن عربی درباره خلقت انسان ها به صورت الهی و یگانگی بنیادین شان، دیگرگرایی اخلاقی بر مبنای حرمت ذاتی انسان ها و بازگشت خیر هر عمل خیرخواهانه به خود فرد، البته با وسعت دادن معنای «خود» به «خود کلی»، توجیه می شود و در نهایت، با تأکید بر توقف خیر و سعادت فردی بر خیر و سعادت جمعی، سازگاری مذکور نشان داده می شود.
مؤلفه های مقولۀ «ثنویت» در دین زردشتی بر اساس کتاب دینکَردِ سوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ثنویت پایه دین زردشتی شناخته می شود؛ بدین معنی که در جهان بینی زردشتی پدیده های جهان هستی در دو دسته «نیک و بَد» دسته بندی می شوند. در این دسته بندی، سپندمینو و همکارانش در دسته نیک، و زَدارمینو و همکارانش در دسته بَد جای می گیرند. یکی از معروفترین منابع دین زردشتی کتابی به نام «دینکَرد» است که بخشی از آن به نام «دینکَرد سوم»، مقوله ثنویت را بیش از هر متن زردشتیِ دیگر در قالب متنی اندرزی مورد بحث قرار داده است. این مقاله با روشی متن شناسانه، با ذکر مثالهایی از متن به توضیح مؤلفه های ثنویت پرداخته است. مؤلفه های شناخته شده ثنویت در متنِ دینکرد سوم شامل دو دسته اصلی و فرعی به شرح زیر هستند: 1- مؤلفه های اصلی شامل وجود سپندمینو و زدارمینو از آغاز، پیش آگاهی سپندمینو و پَس آگاهی زدارمینو، زمان کرانه مند 12000 ساله، دوام سپندمینو و نابودی مطلق زَدارمینو در پایان؛ 2- مؤلفه های فرعی شامل ذاتی یا حادث بودن، جداسانی، این هَمانی، روابط علّت و معلولی(= عامل و معمولی)، همگرایی و واگرایی، تضاد و تقابل، نشانه شناسی و پدیدار شناسی، تفاوت در ظاهر و باطن، درجه بندی کمّی و کیفی، فرجام شناسی، داوریِ پایانی. بر اساس این مؤلفه ها، نتایج نشان می دهد که ثنویتِ زردشتی خود ریشه در باوری دیرین تر در اساطیر ایرانی به نام «اَشَه در برابر دُروج» دارد که آن خود به اندیشه ای قدیمی تر در روزگارِ یگانگی هند و ایرانیان(= آریایی ها) برمی گردد. با الهام از این اسطوره ایرانی، دین زردشتی آن را در تمام سطوح و لایه هایِ اندیشگانیِ خود جای داده و از آن تصویری مبارزاتی بین سپندمینو و زَدارمینو در یک بازه زمانیِ 9000 ساله از دوران آمیختگی تا پایان جهان آفریده است. در این مبارزه طولانی، پیروزی فرجامین در سایه دانایی مطلق به همراهِ خرد، از آنِ سپندمینو است و زَدارمینو رَه به نیستی می برد. بنابراین، هستی ماندگار از آنِ سپندمینو است تا دوباره و چندباره چرخه مرگ و زندگی را بچرخاند.
تمثیل و نماد دوگانه زن در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
253 - 276
حوزههای تخصصی:
زن در اشعار مولانا از سویی نماد عشق الهی، روح، جان، زمین و رویش است و از سوی دیگر، نماد جسم، نفس، دنیا و حرص است؛ سیمای دوگانه زن، نمودی از دوگانگی روح و جسم انسان است که بیانگر ابعاد نورانی و ظلمانی هستی است. زن نماد تجلی حق است و همزمان نماد نفس و شیطان و زمین.
نمادها بازگوکننده عقاید نمادپردازان است. ازآنجاکه عقاید اجتماعی و نیز نگرش مولانا به زن، دارای دو جنبه منفی و مثبت است و از سوی دیگر، زن نیز دارای ویژگی ها و ابعاد مختلف است، نماد وی در اشعار مولانا، مدلول های متعدد و گاه مخالف پیدامی کند که به آن ها اشاره خواهیم کرد.
تحلیل و تبیین شاخصه های رئالیسم عرفانی در داستان های کشف المحجوب هجویری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
225-246
حوزههای تخصصی:
رئالیسم عرفانی یک شیوه بالقوه روایی در ادبیات داستانی به ویژه تذکره نگاری های صوفیانه و حکایت های عارفانه است که رویدادهای شگفت، خارق العاده و کرامات اولیا در این نوع از رئالیسم، در بستری کاملاً واقع گرایانه رخ می دهد؛ به گونه ای که آن ها را همانند واقعیتی عینی و ملموس، قابل قبول و باورپذیر می کند. مسئله اساسی در این پژوهش که به شیوه کتابخانه ای و تحلیلی توصیفی صورت گرفته است، وجود و بروز چنین شیوه روایی در داستان های کشف المحجوب و تبیین شاخصه هایی همچون شیوه روایت، تأثیر شگرف درون مایه بر ساختار داستان، لحن شاعرانگی و باورپذیری ا ست که ازجمله ویژگی های ساختاری این نوع از رئالیسم است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که این شیوه روایی- داستانی و این نوع از رئالیسم نه تنها در حکایت ها و داستان های کشف المحجوب، بلکه در تمامی حکایات و قصص عرفانی نمایان و مشهود است و تمامی تذکره های عرفانی ظرفیت و قابلیت تحلیل و بررسی از منظر رئالیسم عرفانی را دارا هستند و این نوع از رئالیسم را می توان به عنوان سبک و مکتب خاص متون متصوفه و داستان عرفانی در نظر گرفت.
باورها و کردارهای زرتشتیان در روایات اهل سنت با تأکید بر احادیث نبوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه مجوس در منابع اسلامی اشاره به زرتشتیان دارد. این واژه در قرآن کریم، منابع حدیثی فریقین و اسناد و مدارک تاریخی فراوان به کار رفته است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، به استخراج و تحلیل مجوس در مصادر حدیثی اهل سنت می پردازد. تکیه نوشتار بر احادیثی است که از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل شده است. از سایر معصومان(ع)، فقط یک عنوان حدیثی از امیرالمؤمنین علی (ع) و دو حدیث از امام صادق(ع) نقل شده است. مجموع احادیث موضوعات مختلفی را شامل می شود که در ذیل شش عنوان کلی و سه عنوان جزئی گردآوری شده است. برخی روایات ناظر به مباحث اعتقادی، بعضی به آداب و رسوم مجوس و بیشتر موارد به مباحث فقهی مجوس اشاره دارد. احادیث گردآوری شده ناظر به زرتشتیان است و در آنها از زرتشت و دین وی یاد نشده است. از میان موضوعات حدیثی، عناوین تراشیدن ریش و بلند کردن سبیل، شطرنج، قدریه و دوگانه انگاری امکان تطبیق با مضامین منابع زرتشتی داشت که این مقایسه صورت گرفت. در خصوص مضمون حدیث نسبت تراشیدن ریش و بلند کردن سبیل به مجوس می توان گفت که در منابع زرتشتی شاهدی بر تقویت مضمون این حدیث یافت نشد، هرچند برخی اسناد تاریخی متقدم در تأیید این فعل مجوس وجود دارد.
ای حیات عاشقان در مردگی (تجلی عناصر اسطوره جاودانگی و چاره مرگ در متون نثر عارفانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
81 - 98
حوزههای تخصصی:
عکس العمل های فطری و عاطفی آدمی در مقابل هراس از نیستی، از دوره اساطیر تاکنون به اشکال مختلف پدیدار شده است. بخشی از این عکس العمل ها به صورت روایات اسطوره ای و برخی به شکل آموزه ها و باورهای اعتقادی حول مفهوم جاودانگی متجلی شده است. دقت در روایات و باور های شکل گرفته از این موضوع نشان می دهد که آرزوی خلود در این جهان، موجب شکل گیری مضامینی همچون: دست یافتن به آب حیات، رسیدن به درخت زندگی، ، تناسخ و پیکرگردانی، رویین تنی و اژدهاکشی شده است؛ اما تسلیم و پذیرش این حقیقت که حیات جاودان در جهان فانی، مقدور نیست، بشر را واداشته عطش خود به جاودانگی را با خلق مضامینی همچون: ماندگاری نام، نسل، باقیات صالحات مادی و معنوی و از همه مهم تر انتقال و عروج به سرزمین بی مرگی، فروبنشاند. در نهایت فطری ترین پاسخ بشر، یعنی رستاخیز و بازگشت به خاستگاه نخستین و حیات جاودانه پس از مرگ در ادیان مطرح شده است. مسئله این پژوهش راه حل اختصاصی عارفان برای غلبه بر این هراس و چگونگی تجلی مضامین آن در متون نثر عرفانی است. بررسی توصیفی تحلیلی برخی از متون منثور عرفانی تا قرن هفتم نشان می دهد عارفان مسلمان نیز همراه با سیر تفکر بشری از نمادهای و روایات جاودانگی متأثر بوده اند؛ اما گروهی از عارفان، با تلقی خاص از داستان خروج آدم (ع) از بهشت، ازدست رفتن جاودانگی را ناشی از طلب جاودانگی فرض کرده و رسیدن به خلود واقعی را در گرو فنا دانسته اند. آنان معتقدند برای رسیدن به خلود راستین باید از زمان ازلی و ابدی هم گذشت و با «فنای محض» در خالق زمان، محو و «گم بوده پاینده» شد.
بررسی الهامات و القائات در تذکره الاولیاء عطّار نیشابوری از منظر عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
349 - 366
حوزههای تخصصی:
آفرینش انسان به گونه ای است که بر مبنای حرکت جوهری و اشتدادی خود، به مرتبه ای دست می یابد که مستعد دریافت الهامات الهی یا القائات شیطانی و انواع خطورات گردد. «خواطر» بر دو نوع بوده که دسته ای الهی است و از جانب خداوند بر قلب آدمی واردمی گردد و آن را «الهام» نامند و دسته ای نیز از جانب شیطان بر قلب انسان فرود می آید که «القاء» نامند. گاهی الهامات الهی باواسطه و گاهی نیز بدون واسطه صورت می پذیرد. یکی از واسطه های الهام «ملائکه» هستند. نقطه مقابل الهام، القاء می باشد که از جانب شیطان صورت می پذیرد. تذکره الاولیاء، کتابی عرفانی در شرح احوال بزرگان اولیاء، نوشته شیخ فریدالدّین محمّد عطّار نیشابوری است. روش تحقیق این پژوهش، تحلیلی – توصیفی می باشد. چون موضوع این مقاله برای اولین بار ارائه می شود از این لحاظ حائز اهمیت است. درکتاب تذکره الاولیاء الهامات بیشتر از القائات بوده و اکثراً از طریق شنیداری صورت گرفته است. نویسندگان در این مقاله درصدد آن هستند که نمونه هایی از الهامات و القائات را از کتاب تذکره الاولیاء مورد بحث و بررسی قراردهند.
عشق و رابطه آن با زیبایی، نور و حیرت از منظر ابن الخطیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
123 - 150
حوزههای تخصصی:
لسان الدین بن الخطیب مورخ، ادیب، شاعر و متصوف، شخصیتی جامع در تمدن اسلامی در اندلس است. کتاب روضه التعریف بالحب الشریف او در مورد محبت و عشق الهی است. این اثر به شکل کنایی درخت عشق الهی را به تصویر می کشد که در خاک نفس انسانی ریشه دوانیده است. تنه اصلی درخت را تأمل ها و معرفت ها تشکیل می دهد، شاخه های آن عاشقان و معشوقان هستند و گلهای آن ارواح پاک انسانی است که سر انجام به میوه فنای فی الله منجر می شود. این نوشتار بر آن است که ضمن بیان هستی شناسی عشق از منظر ابن الخطیب، نظریات او را در مورد زیبایی، نور و حیرت مورد بررسی قرار داده، به این سوال ها پاسخ دهد که ابن الخطیب در کتاب «روضه التعریف بالحب الشریف چه تصویری از عشق ارائه داده است؟ و از نظر او این عشق با نور، زیبایی و حیرت چه رابطه ای دارد؟ نتیجه حاصل از این جستارحاکی از آن است که حیرت از منظر او ناشی از عشقی است که از معرفت حاصل می شود. این عشق زاییده زیبایی است و با اشراق نور نورالانوار در جهان هستی پدید می آید.
نگاره های رنگارنگ عرفان در شعر یدالله مفتون امینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
119 - 134
حوزههای تخصصی:
یدالله مفتون امینی از شاعران معاصر و از شاگردان نیما به شمارمی رود. دفترهای شعری او، هریک ویژگی خاصی دارد که او را در شمارِ شاعران سرآمد معاصر قرا داده است. مفتون، شاعرِ رنگ و تصویر و حرکت است. با وسواس خاصی سخن می گوید و رنگ های خاصی را برای پروراندن ایماژهای خود به کارمی گیرد. از رنگ های متعدد و متضادی بهره می گیرد. رنگ آمیزی سخن، فقط دالّ بر ناتورالیست بودن شاعر نیست. او مسئولیت خاصی را بر دوش هریک از رنگ ها نهاده است. با تحلیل اشعار تمام دفترهای شعر او، متوجه وحدت و انسجام خاصی بین رنگ ها و نحوه به کارگیری آن ها به دست شاعر هستیم. در کنار اینها، رویکرد عرفانی خاصی به دنیا و گزارش وضعیت انسان در ج هان معاصر دارد. در این باره هم به نیکی به رنگ ها و جایگاه آن ها در عرفان و تصوف اسلامی ایرانی اِشعار داشته و با مهارت خاصی آن ها را استفاده کرده است. در این مقاله نگرش مؤلف به اطراف خود، ویژگی عرفانی اشعار و درون مایه هایی که به وسیله رنگ ها طرح شده، بررسی شده است.