ساحل عرفان منش

ساحل عرفان منش

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۱ مورد.
۱.

تأملی در جلوه های بصری محرم از منظر ادراک هاپتیکی (مطالعه موردی: شهر اصفهان- محرم 1402)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصفهان محرم 1402 آثار مناسبتی اشک سوگ ادراک هاپتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۳۱
بیان مسئله: تأثیر کیفیت های بصری شهر بر مخاطبان، از موضوعات مهم برنامه ریزی شهری است. این موضوع در برپایی تصاویر مناسبتی بیش تر مشهود است. به مناسبت ماه محرم، همه ساله در شهرهای مختلف ایران تصاویری متناسب با این ایام نصب می گردد. کاربرد عناصر و مؤلفه های مرتبط با مذهب به قصد تأثیرگذاری بیش تر بر حاضران در فضاهای شهری، از موضوعات مهم در این زمینه است که برکیفیت حضور و ادراک مخاطبان تأثیرات مستقیم می گذارد. تحلیل و واکاوی زیست روزمره شهروندان در چنین بستری، اهمیت زیادی در مطالعات تاریخ اجتماعی دارد. در شهر اصفهان به مناسبت محرم 1402، تبلیغات گسترده ای توسط شهرداری صورت گرفت. در تصاویر نصب شده، یک عنصر بصری مشترک یعنی اشک، به نحو شاخصی برجسته نمایی شده بود. این پژوهش در پی پاسخگویی به این پرسش است که، آثار مناسبتی به نمایش درآمده چه ویژگی هایی داشته و چه معنی هایی به مخاطبان القا می کنند؟هدف پژوهش: هدف از پژوهش تبیین معنای جلوه های بصری ماه محرم در فضای اجتماعی معاصر است.  روش پژوهش: این پژوهش از نوع بنیادی و براساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. شیوه تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش کیفی با در نظر گرفتن مضمون، بر اساس قوه بصری و ادراک هاپتیکی انجام شده است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان گر آن است که نمایش آثار مناسبتی با مفهوم محوری سوگ، علاوه بر حس بصری، سایر حواس مخاطبان را نیز درگیر می کند. در نتیجه ادراک هاپتیکی حاصل شده، رابطه ای حسانی میان بیننده و فضای شهر شکل می گیرد. با افزوده شدن بر شمار حاضران در صحنه، نوعی حسانیت گروهی بروز می کند که نقش مؤثری در ایجاد مشارکت جمعی دارد.
۲.

تحلیل آثار سفالین برگزیده دومین سالانه «کاربردی های معناگرا» بر اساس معنویت فردی، اجتماعی و جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کاربردی های معناگرا آثار سفالین کاندینسکی هنرهای صناعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۷
معناگرایی ازجمله اصطلاحاتی است که در دهه 90، در جریان برگزاری سالانه های کاربردی در خانه هنرمندان برای هنرهای صناعی به ویژه هنر سفال گری استفاده شد. اصطلاح معناگرایی مبهم است و بیشتر محققان آن را به معنویت گرایی تعبیر کرده اند، بااین وجود کاربردی های معناگرا اصطلاحی بود که درباره هنر سفال به کار رفت و مسئله این پژوهش واکاوی این اصطلاح بر اساس آثار تقدیر شده است. هدف از این پژوهش نقش معنا و کاربرد آن در آثار به نمایش درآمده در دومین سالانه کاربرد های معناگراست؛ بنابراین پژوهش پیش رو به دنبال پاسخ به این سؤال ها است 1. با توجه به آثار برگزیده و تقدیر شده منظور از کاربردی معناگرا چیست؟ 2. معنای نهفته در آثار در ساحت معناگرایی چگونه قابل تبیین است؟ به لحاظ ارجاع معنا به معنویت و بر اساس دیدگاه کاندینسکی از عناصر نیاز درونی (فردی، اجتماعی، جهانی)، آثار برگزیده تحلیل شده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و نحوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است و نمونه های موردمطالعه آثار تقدیر شده در سالانه های کاربردی است. یافته های پژوهش نشان داد بیان رخدادها و واقعیت های اجتماعی ازجمله موضوعاتی است که در بیشتر آثار تقدیر شده مشاهده شده، بنابراین معنویت نهفته در این آثار بیشتر معنویتی است که به دوره یا یک زمان خاص تعلق دارد و کمتر اثری به معنویت جهانی یا بی زمان اشاره داشته است. شکل ظاهری آثار بیشتر واقع گرایانه می باشد که به بیان دقیقِ واقعیت ترسیم شده نمی پردازد بلکه تمثیلی از چیز دیگری است. ازنظر شکل، کمتر اثر انتزاعی در میان آثار تقدیر شده مشاهده شد. به نظر می رسد با ارجاع به کارهای برگزیده منظور از کاربردی های معناگرا، آثار سفالینی است که به معنویتی زمان مند اشاره دارد که یک رخداد یا رویداد خاص را بیان می کند و آثاری که به بی زمان، بی مکانی، معنویت ناب موردنظر کاندینسکی اشاره داشته باشد، کمتر موردتوجه بوده است.
۳.

تجلی عالم مثال در فرش های دوره صفویه

کلیدواژه‌ها: عالم مثال حکمت اشراق فرش دوره صفوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۴۴
بازنمایی هنر از مباحث پیچیده محسوب می شود و حوزه های مختلف هنری به تناسب شیوه بیانی خود از آن بهره برده اند. از جمله شیوه های بیان گرایش به انتزاع است که در طراحی قالی و هنرهای سنتی نمود پیدا می-کند. از آنجا که در دوران صفوی این هنر-صنعت از حرفه روستایی به شهری تغییر یافت، در نقوش آن در فرش نیز تغییراتی ایجاد می کردد. همچنین در این دوران اندیشه قالب در جامعه نیز تغییر می کند و با احیای اندیشه اشراقی و پس از آن ظهور حکمت متعالی مواجه بوده، بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است عالم مثال گفته شده در اندیشه این حکما چگونه در فرش های این دوران بازنمایی و تجلی یافته است؟ و این تأثیر را چگونه می توان مشاهده کرد؟ این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و جمع آوری اطلاعات پژوهش کتابخانه ای است. هدف از پژوهش تجلی عالم مثال بر فرش های دوره صفوی است. یافته های پژوهش بیانگر گستردگی اندیشه های حکمت خسروانی، فلسفه اشراق و تأثیر آن در تجلی عالم مثال، هورقلیا، گنگ دژ و شهرآرمانی در متن فرش های دوره صفویه است؛ ظهور این عالم را با توجه به هندسه دقیق، نور، وزن، تنوع صورت ها و در عین حال وحدت آن، استفاده از حاشیه و خطوط گردان در فرش های باغی، محرابی و لچک ترنج می توان مشاهده کرد.
۴.

بازنمایی باورهای ماوراء الطبیعی در دستبافته های عشایر بلوچ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باور ماوراءالطبیعی دستبافته ها عشایر بلوچ چشم زخم نقش مایه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۳۳
طلسم و تعویذ از جمله اشیائی است که بشر از گذشته تاکنون برای رفع بلایا و مصائب از آنها استفاده کرده است. از جمله اقوامی که استفاده از طلسم در بین آنها امروزه نیز رواج دارد، عشایر بلوچ هستند. آنان برای دفع بلاها و دوریِ نیروهای بد از زندگی، از اشیاء و نقوش نمادین در تولیدات روزمره استفاده می کنند. از آنجا که دستبافته ها از مهم ترین هنرهای کاربردی و روزمره آنان است و تصویر بسیاری از طلسم و تعویذها، در این هنر نیز استفاده می شود، برای شناخت و اندیشه آن قوم پژوهش بر روی این دستبافته ها ضروری است. این پژوهش به دنبال پاسخ به تأثیر باورهای ماوراء الطبیعی بر روی دستبافته ها است، لذا با توجه به هدف پژوهش که بررسیِ حضور و بروز باورهای ماوراءالطبیعی در فرهنگ مادی عشایر بلوچ با تأکید بر دستبافته ها است، در این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با گردآوری منابع به روش کتابخانه ای و میدانی این نتیجه حاصل شد که اعتقادادت و باورهای این قوم در دستبافته های آنان در قالب نقوش گیاهی، هندسی، حیوانی، انسانی و اشیاء کاربردی تجلی یافته است. همچنین فراوانی نقوشی برگرفته از اشیاء کاربردی، بیش از دیگر عناصر بود. به علاوه فراوان ترین و گسترده ترین مفهوم در میان مفاهیم، چشم زخم بود. به نظر می رسد از گذشته تاکنون دفع نیروهای شر که مهم ترین آن نگاه دیگری است، در میان این قوم نیز نسبت به دیگر بلاها از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است.
۵.

تحلیل نقش دست در بیرق و عَلَم در نگاره های شاهنامه داوری با رویکرد آیکونولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوره قاجار شاهنامه داوری علم آیکونولوژی نماد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۵۰
شاهنامه از جمله کتب ادبی- حماسی است که در زمان های مختلف مورد توجه بوده است و نگارگران به تصویرسازی آن همت گماشتند. در این نگاره ها نبرد، جایگاه ویژه ای دارد و عَلَم و بیرق از عناصر جدایی ناپذیر در نبردهای مصور است. این عنصر در شاهنامه داوری که از شاهنامه های دوره قاجار است- به شکل دست، سرو، اژدها ختم می شود. آنچه در بین عَلَم های ذکرشده با توجه به دلالت های اسلامی آن توجه مخاطب را به خود جلب می کند عَلَم هایی است که به شکل دست منتهی می شود. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که: دلیل استفاده از شکل دست در نوک عَلَم ها چیست؟ نقش دست بر روی عَلَم ها بیانگر چه معنایی است؟ هدف از این پژوهش تحلیل و تبیین نگاره های شاهنامه داوری بر اساس نقش عَلَم و بیرق با نماد دست است. بنابراین برای رسیدن به پاسخ مناسب با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد آیکونولوژی (شمایل شناسانه) نگاره هایی که دارای عَلَم با نقش دست هستند توصیف، تحلیل و تبیین می گردند. یافته های پژوهش نشان می دهد که در اکثر تصاویر، پهلوانی که عَلَمی به شکل «دست» را برافراشته، پیروز میدان و حریفی که عَلَمی به شکل بته، گرز یا اشکال دیگر در دست دارد، مغلوب است. افزون بر این می توان معنای ضمنیِ یاری رسانیِ دست حضرت عباس یا پنج تن را در تصاویر موجود مشاهده کرد. به نوعی می توان گفت که نگارگر به شکل آگاهانه یا غیرآگاهانه پیروز میدان را کسی معرفی می کند که برخوردار از حمایت نیروهای مذهبی است.
۶.

تحلیل ساختار و مضمون طرح قالیچه محرابی محفوظ در موزه توپقاپی بر اساس آراء کومار اسوامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوره صفویه قالیچه محرابی تشیع تعالی کوماراسوامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۱۰۱
قالیچه های محرابی از جمله دستبافته هایی است که در دوره صفویه به طور گسترده طراحی و تولید شده است. ساختار کلی طرح این قالیچه ها دارای دو بخش است. بخش بالایی با استفاده از مضامین مذهبی و بخش پایین طرح نیز با استفاده از آرایه های اسلیمی و ختایی و درختان و گلها تزیین شده است. از جمله این قالیچه ها، قالیچه ی موجود در موزه توپقاپی است که با توجه به اندازه و تزئینات آن به نظر می رسد جهت مراسم عبادی استفاده می شده است. پژوهش حاضر با در نظر گرفتن نظریه کوماراسوامی، که تزئین و آرایه های بکار رفته در هنرهای سنتی را صرفاً جهت زیبایی ندانسته بلکه دلالت گر می داند، با هدف تحلیل ساختار و مضمون طرح قالیچه محرابی محفوظ در موزه توپقاپی صورت گرفته است و در پی پاسخ به این سوالات است که: 1. ساختار قالیچه محرابی موجود در موزه توپقاپی بر چه اساس و پایه است؟ 2. این ساختار و تزئینات آن، چه تأثیری در مضمون قالیچه داشته اند؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است و تفسیر و تحلیل ها بر اساس آراء کوماراسوامی صورت گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که این قالیچه دارای ساختاری چندبخشی در طراحی است و ساختار قالیچه مذکور با توجه به مقیاس های انسانی بافته شده است و هر کدام از این بخش ها، تزئینات و نقش مایه ها نیز با معنای کلی اثر در ارتباط هستند.  بنابراین پیکره مورد نظر همچون عالم صغیر بوده که بازنمودی از عالم کبیر است. قالیچه محفوظ در موزه توپقاپی را با توجه به نظرات کوماراسوامی می توان زیر مجموعه هنرهای سنتی قرار داد که همه اجزای آن در خدمت یک کل هستند و قالیچه چون معبدی مقدس یا کیهان است که صورت، کاربرد و معنا بر تعالی و رهایی کامل دلالت دارند. این تعالی در قالیچه مورد نظر دربرگیرنده اندیشه تشیع است که در بالاترین نقطه -که همان محراب است- رخ می دهد.
۷.

خوانش بیش متنی عناصر نوشتاری در قالیچه محرابی موزه دفینه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیش متنیت ترامتنیت ژرار ژنت قالیچه محرابی موزه دفینه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۹۲
 قالیچه های محرابی دوره صفویه از جمله گونه های قالی است که در سده نوزدهم میلادی به عنوان پیش متن سایر قالیچه ها در ایران و ترکیه مورد استفاده قرار می گیرد. از آن جا که بدون خلق قالیچه های دوره صفویه امکان خلق قالیچه های ادوار بعدی ممکن نبود، بنابراین، روابط میان این متن ها نه از نوع هم حضوری، بلکه از نوع برگرفتگی در نظر گرفته می شود. به نظر می رسد در این برگرفتگی، سبک یک سان و مضامین متفاوت است. لذا، در این برگرفتگی می توان شاهد دگرگونی های موضوعی و مضمونی بود. متن کلامی دراکثر قالیچه های صفوی برگرفته از آیات قرآنی است؛ ولیکن، متن کلامی در قالیچه موجود در موزه دفینه در دوره قاجار بیش تر شامل اشعار غنایی و تعلیمی می شود. حال پرسش این است: دگرگونی های موضوعی و مضمونی در قالیچه موزه دفینه در قیاس با قالیچه های دوره صفویه چگونه قابل تبیین است؟ هدف از این پژوهش، تحلیل نشانگان کلامی قالیچه موزه دفینه با تکیه بر بیش متنیت ژنت است؛ و با توجه به برگرفتگی این قالیچه از قالیچه های دوره صفویه، برای رسیدن به پاسخی مناسب با استفاده از رویکرد بیش متنیت و روش توصیفی و تحلیلی می توان به این نتیجه رسید که، رابطه این برگرفتگی در شکل کلی قالیچه همان گونی و از گونه پاستیش است. ولیکن، این برگرفتگی در عناصر کلامی از نوع تراگونگی و ترانزپوزیسیون است. با توجه به این تراگونگی می توان گفت، دگرگونی در بیش متن بیش تر تاکید بر مضمون است. چرا که این متون، سعی در بیان مضمونی متفاوت از سلوک و بقا و فنا فی الله را داشته و تلاش در نقد شرایط کنونی جامعه و یادآوری شرایط آرامش بخش و مفرح در دوره صفویه داشته است. 
۸.

مطالعه تطبیقی قالی مشاهیر بافته شده در کارگاه موسوی سیرت و کارخانه میلانی کرمان با رویکرد تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۹۷
در دوره معاصر، آثار دوره قاجار در بسیاری از هنرها، از جمله قالی بافی بازتولید می شود. قالی مشاهیر کارخانه میلانی نیز از نمونه آثار دوره قاجار است که پس از انقلاب، توسط موسوی سیرت دوباره تولید شده است. ازآنجاکه در این بازتولید تغییراتی ایجاد شده و با توجه به هدف پژوهش که تبیین تفاوت های میان دو قالی با توجه به نشانه ها و گفتمان رایج در هر دوره است، این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که چه تفاوت و شباهتی میان دو قالی وجود دارد و تفاوت نشانه ها و بافت قالی ها در دو گفتمان متفاوت چه تأثیری در خوانش قالی داشته است؟ این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی صورت گرفته و گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد نشانه های به کاررفته در قالیِ کارخانه میلانی بیانگر هویت هر فرد بوده و نشانه ها از عناصر اصلی تشکیل اثر بوده اند نه تزیین آن، لذا با حذف و جانشینی نشانه ها در دوره معاصر شناسایی مشاهیر به سختی امکان پذیر است. ازآنجاکه به نظر می رسد قالیِ کارخانه میلانی با توجه به اهداف سیاسی-فرهنگی تولید شده، بنابراین شناسایی هر پیکره در قالی از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است؛ لذا تلاش شده است، علاوه بر آنکه ویژگی های ظاهری افراد به شخصیت های عینی نزدیک باشد از علائمی نیز برای معرفی بیشتر آنها استفاده شود. در قالی تولیدشده در دوره معاصر به نظر می رسد با توجه به گفتمان نوقاجارگرایی، هدف بازتولید یک اثر از دوره قاجار بوده و هویت افراد از اهمیت چندانی برخوردار نبوده است.
۹.

تحلیلی بر نقوش ابزارجنگی محفوظ در موزه کراکو منسوب به شاه صفی (سلیمان )بر اساس رویکرد آیکونولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شاه صفی دوم (سلیمان) زره افزار میترائیسم جنگ آیکونولوژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۶
نبرد و جنگ با اهریمن از جمله موضوعاتی است که از آغاز آفرینش در اساطیر وجود داشته و در همه ادوار مورد توجه بوده است. برای نبرد و جنگ نیاز به ابزاری بود که گاه قهرمانان به همان ابزار شناخته می شدند. این ابزار جنگی در دوره صفویه علاوه برکاربرد نظامی، کارکرد زیبایی شناسانه نیز داشت. از جمله این ابزار، ابزارآلات جنگی منسوب به صفی دوم(شاه سلیمان) بوده که در موزه کراکو محفوظ است. این ابزار شامل چهار آیینه، سپر، ساعدبند و کلاهخود بوده و مزین به اشعاری به زبان فارسی، نام سلیمان، تصاویر گرفت و گیر، شکار و نقش خورشید است. در همه وسایل مذکور ارزش بصری خورشید بیش از دیگر نقوش است و نوشتار موجود در کتیبه ها نیز اشاره به قهرمانان شاهنامه، ایران باستان و نام شاه سلیمان دارد. با توجه به آنکه این رزم افزارها در دوره صفویه و در گفتمانی اسلامی، خلق شده است، بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که چرا خورشید و نشانگانی چون شاخ و شکار، در زره افزار شاه صفی دوم(سلیمان) نقشی اساسی دارند و معنای این نقوش چگونه قابل تبیین است؟ با توجه به آنکه هدف از این پژوهش تحلیل نقوش جنگ افزارهای منسوب به شاه صفی دوم است، برای رسیدن به پاسخی مناسب به روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد آیکونولوژی تصاویر موجود تحلیل و تفسیر شده است. داده های پژوهش بیانگر آن است تغییر نام صفی میرزا به سلیمان، بیانگر اعتقادات ماورائی وی و آن دوران است، همچنین در این دوران حکمت ایرانی و اشراقی از نو زنده می-شود و به نظر می رسد که استفاده از نقوشی چون خورشید، شاخ، شکار و پرنده در ابزارجنگیِ وی نیز بیانگر برخورداری از قدرت مهر یا نور است. از آنجا که در آیین مهری، میترا خدای حامی جنگجویان نیز بود، این اعتقادات در جهان بینی مردم وارد شده و هنرمند آگاهانه یا ناآگاهانه از خورشید، تصاویر نبرد و شاخ به منظور مراحل تشرف در آیین مهر و مدد رسانی مهر یا میترا در نبرد به شاه سلیمان و بیان قدرت وی استفاده کرده است.
۱۰.

خوانش ترامتنی قالیچه زن نشسته محفوظ در گالری احد زاده(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قالیچه تصویری دوره قاجار ترامتنیت گالری احدزاده ژنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۵۱
در دوره قاجار تصاویر زنان بیشتر در قالب زنان اسطوره ای یا غربی در قالی های تصویری بافته شده است. از جمله قالیچه های این دوره که تحت تأثیر هر دو گفتمان قرار گرفته، قالیچه زن نشسته محفوظ در گالری احدزاده است. این قالیچه از نظر شکل ظاهری شباهت بسیار به قالیچه ملکه ارمنستان دارد و همچنین تحت تأثیر قالیچه دنیا بر پشت گاوماهی نیز است. با توجه به آنکه این قالیچه برگرفته از یک قالیچه با مضمون اسطوره ای و یک قالیچه از زن غربی است، لذا آنچه در این پژوهش به آن پرداخته می شود، ارتباط میان متن ها با یکدیگر است. هدف از این پژوهش، بررسی و مطالعه چگونگی ارتباط قالیچه ملکه انگلستان و قالیچه دنیا، با قالی محفوظ در گالری احدزاده است و به این پرسش پاسخ می دهد: ارتباط این قالیچه ها که بیانگر دیدگاه غربی و اسطوره ای است با قالیچه احدزاده چگونه قابل تبیین است؟ چه دگرگونی هایی در فرایند شکل گیری این ارتباط رخ داده است؟ پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تطبیقی و بر اساس دیدگاه بیش متنیت ژنت شکل گرفته است. یافته های پژوهش نشان داد هر دو شاخه تقلیدی و تغییری میان متن های موجود واقع شده است. رابطه متن اول و سوم از نوع بیش متنی و رابطه متن دوم و سوم از نوع بینامتنی است. همچنین رابطه متن اول و سوم از گونه تراگونگی است، تغییر هم در سبک و هم در مضمون رخ داده و متن جدید تنها به یک گفتمان نمی پردازد بلکه گفتگومندی میان دو گفتمان غرب گرایی و باستان گرایی را بیان می-کند و قالیچه هویت جدید یافته است.
۱۱.

تحلیل معنا در قالیچه های محرابی صفوی با تأکید بر آرای میکه بال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میکه بال ناف تصویر قالیچه های محرابی هنرهای سنتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۱۸۳
بیان مسئله: از آنجا که بسیاری از محققان در هنرهای سنتی قائل به معنای واحدی هستند، به نظر می رسد در این هنرها کمتر می توان اذعان به تکثیر معنا داشت؛ زیرا گمان بر آن است این هنرها بر مبنای اصولی خاص طراحی شده اند؛ از جمله این هنرها، قالیچه های محرابی بافته شده در دوره صفویه است. پژوهش های انجام شده با ارجاع به نشانه های کلامی موجود در قالیچه ها، به کاربرد عبادی آنان اشاره دارد. در این تحقیقات به این مهم تأکید شده که از کنار هم قراردادن اجزای مختلف در قالیچه ها می توان به معنای ثابت دست یافت؛ با این وجود، پس از بررسی قالیچه ها مشخص گردید در خوانش برخی از قالیچه ها بخش هایی از متن برای دریافت معنای کلی نادیده گرفته شده است. حال سؤال این است، که تأکید بر این جزییات، چه تأثیری بر خوانش متن خواهد داشت؟ هدف: خوانش قالیچه های محرابی و تأکید بر جزییات به حاشیه رانده شده هدف این پژوهش است. روش پژوهش: قالیچه های مورد نظر در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با تأکید بر دیدگاه میکه بال مبنی بر ناف تصویر بررسی می گردند. اطلاعات این پژوهش به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است. یافته ها: با توجه به آرای میکه بال، که از جمله نظریه پردازان قائل به خصلت چندمعنایی در هنر است، می توان به این نتیجه رسید که در همه هنرهای سنتی نمی توان قائل به معنای کلی و ثابت بود. محققان در برخی از هنرهای سنتی مانند قالیچه های محرابی دوره صفویه برای رسیدن به معنای ثابت، قسمتی از متن را نادیده گرفته اند؛ بنابراین از آنجا که تأکید بر جزییات یا حتی حضور یک لکه رنگ دیده نشده در تصویر توسط مخاطب می تواند معنا را تغییر دهد، در فرآیند خوانش هنرهای صناعی، سنتی و حتی دینی نیز معنا به تعویق می افتد. در قالیچه های محرابی نیز می توان قائل به تکثر معنا بود.
۱۲.

بررسی معنای مراسم برگزار شده در خانه بنکدار در ایام ماه محرم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خانه بنکدار روضه ماه محرم معنا نماد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۱۱۱
در شهر اصفهان در محله های قدیمی خانه هایی وجود دارد که از دوره قاجار تا کنون مراسم خاصی برای ماه محرم در آنها برگزار می گردد. مردم پیش از نماز صبح، از نیمه های شب در صف طویل می ایستند تا نوبت به آنها برسد و وارد منزل بنکدار شوند. در ورودی و درون خانه نقش مایه-هایی ایرانی-اسلامی بر پوش و پرچم دیده می شود، همچنین در مراسم برگزار شده در خانه، علاوه بر حضور پیر در کنار روضه خوان، در انتهای عزاداری تابلوی نقاشی برای لحظه ای به نمایش عموم گذاشته می شود، بنابراین پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که چه ارتباطی میان نقش مایه های موجود در بنا و مراسم اجرا شده و نمایش تابلو وجود دارد؟ هدف از این پژوهش بررسی معنا در مراسم برگزار شده در خانه بنکدار و ارتباط آن با تزئینات موجود و تابلوی نقاشی است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و اطلاعات پژوهش به شیوه میدانی و کتابخانه ای گردآوری شده است. با توجه به آنکه این مراسم، شامل مراحل مختلفی است و لایه های گوناگون دارد، ابتدا متن توصیف و سپس معنای پنهان در مراسم بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان داد که مردم برای دریافت و درکی از مراسم باید با آماده ورود به آن محل یا مکان گردند؛ لذا نقش مایه های موجود، حرکات نوحه خوان در مجلس و نمایش تابلو، پیام و نشانی از عالم ملکوت را بیان می کند که بدون طی مراحل و درک نقش مایه ها، این وصول امکان پذیر نمی شود.
۱۳.

تحلیل آیکونولوژیک عنصر تاج در قالیچه های محرابی دوره قاجار (مطالعه موردی قالیچه محرابی مظفرالدین شاه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاج کیانی آیکونولوژی فرّ کیانی قالیچه محرابی اروین پانوفسکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۱۵۴
بیان مسئله : قالی و قالیچه ها به عنوان بستری جهت انتقال مفاهیم هر د وره از تاریخ و فرهنگ ایران بود ه است. جایگاه عناصر خاص و نقش مایه ها د ر قالی ها می توانند مبین اند یشه د وره ای باشد که اثر د ر آن خلق می شود . از جمله عناصری که د ر د وره قاجار د ر قالیچه های محرابی رواج گسترد ه ای پید ا می کند تاج است. این عنصر د ر زیر پیشانی محراب برخی از قالیچه های محرابی د وره قاجار جانشین قند یل یا اسم اعظم خد اوند د ر د وره های پیشین می شود . از ویژگی های برجسته د یگر این عنصر همنشینی آن با د رخت یا گلد ان است. د ر میان قالیچه های د وره قاجار که عنصر تاج د ر آن جایگاه ویژه ای د ارد ، قالیچه ای است که د ر موزه فرش ایران نگهد اری می شود ؛ این قالیچه د ارای متن کلامی و د ید اری است که هر د و به تاج گذاری مظفرالد ین شاه اشاره د ارند . همچنین د ر پیشانی محراب عنصر تاج با گل نیلوفر و... همنشین می شود که این پژوهش به د نبال پاسخ به چرایی و چگونگی ارتباط میان نام مظفرالد ین شاه، گل نیلوفر و تاج د ر زیر پیشانی محراب است و د ر شکل گسترد ه تر آن به تبیین و تحلیل نشانگان کلامی و د ید اری د ر همنشینی عنصر تاج است. هد ف پژوهش : هد ف از این پژوهش تحلیل و تبیین نقوش موجود د ر قالیچه محرابی مظفرالد ین شاه با تأکید بر عنصر تاج است. روش پژوهش : این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی است و د ر آن با روش آیکونولوژی، قالیچه محرابی مظفرالد ین شاه د ر سه سطح بررسی می پرد ازد . نتیجه گیری : پس از بررسی و تحلیل قالیچه نشان د اد ه می شود با توجه به گفتمان باستان گرایی، تاج د ر قالیچه هویت متفاوتی می یابد . مطابقت میان تاج کیانی و فرّ کیانی، د ر این گفتمان و قرارگیری آن د ر زیر پیشانی محراب محل آیه نور، آن را جانشین نور الهی می سازد . همچنین همنشینی آن با گل نیلوفر، د رخت و نام مظفرالد ین شاه به اعطای فره الهی به او اشاره د ارد . به علاوه بر ایجاد حکومت جد ید توسط مظفرالد ین شاه تأکید می کند .
۱۴.

تحلیل قالیچه آستانه از مجموعه قالیچه شاهنامه ی موسوی سیرت بر اساس آراء جانت ولف(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: موسوی سیرت شاهنامه بایسنقری نهادهای دولتی موزه فرش جانت ولف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۷۵
در دوره معاصر یکی از تولیدکنندگان قالی به نام موسوی سیرت مجموعه ای از شاهنامه شامل 26 تخته قالی را با توجه به تقدیرنامه مدیر موزه فرش از وی، از متن شاهنامه بایسنقری بازتولید کرده است، که امروزه در موزه فرش تهران نگهداری می شود. فرش آستانه یا به نوعی صفحه ورودی به این مجموعه، شامل تصویری از موسوی سیرت و اسامی از همکاران این پروژه است. از آنجا که صفحه آستانه در کتاب شاهنامه بایسنقری به بزم و رزم شاه اختصاص داشته است و با توجه به اهمیت صفحه آستانه و تأثیر آن در خوانش دیگر متن ها، این پژوهش به دنبال پاسخ به تبیین خلق این اثر با تأکید بر صفحه آستانه و نقش نهادهای دولت در معرفی این اثر است. با توجه به آنکه هدف از پژوهش بررسی قالیچه به مثابه تولید اجتماعی است، بنابراین به روش توصیفی تحلیلی و با تأکید بر آراء ولف، فرش آستانه تحلیل شده است. در گردآوری اطلاعات به روش اسنادی، یافته های پژوهش نشان داد که: تغییر نهادهای تولید و سفارش از حکام به تجار و سرمایه داران، این فرصت را فراهم ساخت که مجموعه ای از داستانهای شاهنامه، که بازتولید شاهنامه بایسنقری نامیده شده بر قالی بافته شود، تا با بازتولید یک شاهکار هنری بیش ار پیش بر قدرت و معرفیت موسوی سیرت افزوده شود. تقدیر و تأیید نهادهایی دولتی نیز از وی به بیان این قدرت کمک کردند. همچنین علاوه بر تولید یک اثر شاخص که می توانست بیانگر قدرت وی باشد، ترکیب بندی صفحه آستانه نیز تأکیدی بر این قدرت بود. 
۱۵.

همزیستی مسالمت آمیز ادیان ابراهیمی در نگاره های نسخه خطی جامع التواریخ عصر ایلخانی

کلیدواژه‌ها: ایلخانی ادیان ابراهیمی نگارگری جامع التواریخ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۲۷
از جمله راهبردهای سیاسی فرهنگی که در دربار ایلخانان به کارگرفته شد همانا نوع نگاه و رویکرد آنها نسبت به دین و اقلیت های دینی بود. بسیاری این نوع نگاه حکومتی مغولان به دین و امور مذهبی را تسامح و تساهل مذهبی دانسته اند که باعث گردید تا در دربار ایلخانان افرادی با مذاهب مختلف حضور یافته و به مدارج بالای حکومتی برسند. همچنین حاکمان مغول خود نیز، در ادوار مختلف عصر ایلخانی دارای ادیان متفاوتی بوده اند. ادیان ابراهیمی از جمله ادیانی است که در عصر مغول رواج بسیار پیدا می کند و آثار هنری بسیاری تحت تاثیر این ادیان قرار می گیرند. از جمله آثار هنری فاخر هنری عصر ایلخانی، نسخه خطی جامع التواریخ رشید الدین فضل الله همدانی است که در زمان وزارت ایشان به رشته تحریر در آمده و مصور گشته است. این نسخه کتابی است تاریخی و در بر گیرنده تاریخ اسطوره ها، باورها و فرهنگ قبایل ترک- مغول و سایر اقوام و ادیان است. در این پژوهش سعی بر آن است تا چگونگی شرایط و حضور ادیان ابراهیمی در عصر ایلخانی را مورد مطالعه قرار داده و بازنمود آن را در نگاره های نسخه جامع التواریخ رشید الدین بیابیم. و به این سوالات پاسخ گوییم که1- چرا در تصاویر جامع التواریخ رشیدالدین شاهد همزیستی مسالمت آمیز نگاره هایی از ادیان اسلام،مسیحیت و یهودیت هستیم2-  ویژگی های بصری نگاره های مرتبط با هر یک از ادیان ابراهیمی کدام است؟  این پژوهش به شیوه تحلیلی- توصیفی صورت می پذیرد و تجزیه تحلیل داده‌ها در آن به صورت کیفی خواهد بود. نتایج حاصل گویای این امر است: به دلیل تسامح و تساهل مذهبی که در عصر ایلخانان حضور می یابد، در تالیف و کتابت نسخه جامع التواریخ نیز شاهد حضور نگاره هایی با مضامین یهودی، مسیحی و اسلامی (ادیان ابراهیمی) در کنار همدیگر هستیم.
۱۶.

نقش پیامبران در قالی رهبران جهان، بافته شده در کارخانه میلانی کرمان در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۳۵
قالیچه های مشاهیر در دوره قاجار، ازجمله آثار شاخص در این زمان هستند. از این نوع قالیچه، نمونه های متعددی بافته شده است و در هر نمونه، جایگاه و تعداد برخی انسان ها، ازجمله پیامبران که در ردیف نخست قرار دارند، تغییر می کند. لذا با توجه به آن که حضور و نقش انسان در آثار هنری در هر دوره تاریخی، بیانگر اندیشه و تفکرات آن دوره است، جانشینی و هم نشینی انسان ها در این قالیچه ها از اهمیت ویژه ای برخوردار می گردد. هدف این پژوهش، با لحاظ نمودن مطالعه نقش پیامبران در قالی بافت کارخانه میلانی کرمان، تبیین حضور پیامبران در میان رهبران جهان است. لذا این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که نقش پیامبران ادیان توحیدی در میان پادشاهان و فرمانروایان جهان چیست؟ و با توجه به ترکیب بندی تصویر، پیامبران از چه جایگاهی در میان بزرگان جهان برخوردار هستند؟ در راستای پاسخ گویی به پرسش ها، اطلاعات کتابخانه ای به روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج تحقیق بیانگر آن است که به دلیل قرارگیری پیامبران در ردیف نخست در زیر سنتوری و با توجه به پوشش آن ها در قیاس با دیگر پیکره ها، پیامبران ادیان توحیدی با تأکید بر حضرت عیسی(ع)، از جایگاه والاتری برخوردار بوده اند. هم چنین به نظر می رسد طراح قالیچه، هم نشینی سه دین اسلام، مسیحیت و یهودیت و وحدت آن ها برای نظم جهان را ضروری دانسته است. طراح یا بافنده در قیاس با علم، ثروت و قدرت، دین را در ردیف نخست قرار داده است. این دین با هم نشینی مسالمت آمیز ادیان توحیدی معنا پیدا می کند که دوزبانه بودن فرش نیز در رسیدن به این هدف کمک کرده است.
۱۷.

تحلیل قالیچه مشاهیر محفوظ در کاخ نیاوران با تأکید بر جایگاه حضرت محمد(ص)و حضرت عیسی(ع) بر اساس آراء جانت ولف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قاجار جانت ولف قالی مشاهیر حضرت محمد(ص) عیسی (ع)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۰ تعداد دانلود : ۱۳۱
بازتولید وسیع قالی هایی به نام مشاهیر با تصاویری ازکاشفان، پیامبران و شاهان در دوره قاجار به عنوان بخش مهمی از تاریخ هنر ایران حائز اهمیت است. درهر بازتولیدی از این قالی ها، نسبت به نمونه اولیه، تغییراتی در پیکره های ردیف نخست رخ داده است. بر اساس قالیچه محفوظ در کاخ نیاوران به عنوان نمونه مورد مطالعه تغییرات، علاوه بر اضافه شدن پادشاهان ایرانی در اطراف زمینه اصلی، شامل اضافه شدن تصویر حضرت عیسی(ع) و حذف تصویر حضرت محمد(ص) در ردیف نخست است. لذا این پژوهش به دنبال پاسخ به چرایی این امر و چرایی جانشینی تصویر حضرت عیسی(ع) به جای پیامبردر قالیچه مشاهیر مذکور است. بنابراین با توجه به هدف پژوهش که تبیین این جانشینی است به روش توصیفی تحلیلی و با تأکید بر آراء جانت ولف اطلاعات پژوهش تحلیل می شود. در جمع آوری اطلاعات به روش میدانی و اسنادی، یافته های پژوهش نشان داد که قالی مشاهیرکاخ نیاوران، در درون گفتمان های باستان گرایی، هویت ایرانی و جریان های روشنفکرانه عصر قاجار، علی رغم وجود و امتداد پیکره های اسلامی، با حذف تصویر پیامبر و جانشینی تصویر مسیح، به شکل ضمنی اندیشه برتری مسیحیت را تقویت کرده است. این خود می تواند بیانگر آن باشد که نفوذ نهادهای متولی تولید هنر در هر عصری فرم بصری را بر محور ایدئولوژی مورد نظر دستخوش تغییر و مداخله می کند و بر لایه های پنهان معنایی و عمیق تر تأکید می کند.
۱۸.

مطالعه تطبیقی دو قالیچه محرابی جانمازی بافت ایران و ترکیه(هِرِکه) با تأکید بر گفتمان مذهبی

کلیدواژه‌ها: قالیچه محرابی هرکه موزه فرش تهران تشیع مذهب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۵
در قرن شانزدهم در ایران قالیچه هایی با طرح محراب تولید می گردد که منبع الهام بسیاری از هنرمندان در قرن نوزدهم در شهر هِرِکه می شود. ازجمله این قالیچه ها، قالیچه محرابی جانمازی است که منبعی برای هنرمندان هرکه می گردد. قالیچه بازتولید شده در هرکه از نظر نشانگان دیداری و کلامی تفاوت مختصری با قالیچه محرابی جانمازی محفوظ در موزه فرش دارد. ازآنجاکه ویژگی اصلی قالیچه ها متنی مملو از آیات قرآنی و احادیث است، با توجه به آنکه دو قالیچه مذکور در دو زمان و مکان متفاوت بافته شده اند و تفاوتی آشکار در مذهب و فرهنگ دارند، بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که تفاوت های موجود در مذهب در دو دوره چگونه در بازتولید قالیچه مشاهده می گردد؟ هدف از این پژوهش تأثیر گفتمان مذهبی در خوانش قالیچه های محرابی ایران و هِرِکه است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تطبیقی مورد مطالعه قرار گرفته است و جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای است. از تطبیق دو قالیچه، این نتیجه حاصل شد که قالیچه بافته شده در ایران در نشانگان دیداری و کلامی به تشیع و ادیان ایران باستان اشاره داشته و در قالیچه تولیدشده در هِرِکه، نشانگانی که ارجاع مستقیم به ادیان شیعه و پیش از اسلام داشته باشد حذف گشته است و متن کلامی به صورت کلی ارجاع به اسلام دارد و در متن بصری نیز ارجاع به هیچ یک از ادیان مشاهده نمی شود. به نوعی می توان گفت با توجه گفتمان هر دوره خوانش متفاوتی از قالیچه ها شده است.
۱۹.

تحلیل متن های آستانه ای در شاهنامه های مصور دوره شاه عباس اول با رویکرد تولید اجتماعی هنر (نمونه موردی شاهنامه 490)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تولید اجتماعی هنر شاه عباس اول شاهنامه490 شاهنامه های مصور متن های آستانه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۲۸
متن های آستانه ای به مثابه صفحات بدرقه اند که مخاطب برای ورود به متن اصلی با آن ها مواجه می شود. در میان متن های مصور موجود در دوره های مختلف، شاهنامه نگاری از جایگاه ویژه ای برخوردار است. صفحات آستانه ی شاهنامه های مصور تا پیش از دوران شاه عباس اول به دو موضوع رزم و بزم پادشاهان، تمثال فردوسی و شعرای غزنه محدود شده اند؛ در حالی که در آستانه های بیشتر شاهنامه های مصور دوره شاه عباس اول مانند شاهنامه 490، تصاویری از به تخت نشستن سلیمان و بلقیس مشاهده می شود. بنابراین پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به تفاوت و جایگزینی این پیرامتن ها با دیگر متن های آستانه ای در شاهنامه های موجود است. از آنجا که هدف پژوهش، خوانش متن های آستانه ای در شاهنامه های دوره ی شاه عباس با تکیه بر شاهنامه 490 و تبیین نقش شرایط اجتماعی و فرهنگی در این تحول است، برای دستیابی به اهداف مورد نظر بر اساس نظریه تولید اجتماعی هنر می توان متن های موجود را تحلیل کرد. لذا شیوه گردآوری مطالب کتابخانه ای و به روش توصیفی- تحلیلی است. در تحلیل تصاویر بر اساس دیدگاه جانت ولف می توان به این نتیجه رسید که اغلب صفحات بدرقه تا پیش از دوران شاه عباس اول، آشکارا به سفارش دهنده اختصاص داشته است. درحالی که تغییر این پیرامتن از پادشاه دوران به سلیمان نبی، بیانگر آن است که در این دوران هدف بر آن بوده که به طور ضمنی شاه عباس را در قالب سلیمان معرفی کنند. به بیان دیگر نگارگران با جایگزینی شاهان در حال به تخت نشستن، با تصاویری به صورت پادشاه- پیامبر سعی بر این همانی با او و مشروعیت بخشی به حکومت مذکور را داشته اند.
۲۰.

تحلیل معنای قالیچه محرابی «سلیمان نبی» با روش آیکونولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قالیچه محرابی سلیمان نبی آیکونولوژی آرمان شهر شهریاری عروج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۲۹۶
با خوانش متون هنری به شکل نظام مند، می توان اندیشه ی دوره ای که اثر هنری در آن خلق شده است را بهتر شناخت. از جمله این متون، قالی و قالیچه های محرابی است که در دوره صفویه جایگاه ویژه ای دارد. اکثر قالیچه های محرابی در دوره صفویه با آیه آمن الرسول یا آیه الکرسی آغاز می گردد؛ ولیکن در این بین تعدادی قالیچه موجود است که با نام سلیمان قسمتی از آیه 30سوره نمل آغاز می گردند. حال پرسشی که مطرح می شود این است، چرا در دوره ای خاص این متن جانشین دیگر متون می شود؟ برای رسیدن به پاسخی مطلوب، نیاز است معنای متن دریافت گردد. این گذار از صورت ظاهریِ قالیچه و درک معنای نهفته در آن، فرایندی است که به روش آیکونولوژی قابل تحصیل است. پس از مطالعه قالیچه به روش توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات با توجه به اسناد موجود در کتابخانه و سایتهای اینترنتی و با روش آیکونولوژی، شبکه ای از معانی ایجاد می گردد، که در ارتباط با کل اثر می تواند بیانگر تفکرات آیینی- اسطوره ای با مفهومی اسلامی باشد. بنابراین به نظر می رسد حضور  نام سلیمان در آستانه در کنار قسمتی از سوره انعام و فرم محراب علاوه بر مفهوم عروج، دلالت به مفهوم شهریاری در مفهوم ایرانی-اسلامی آن و مشروعیت بخشی به حکومت پادشاهان صفوی را دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان