ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۵٬۹۴۷ مورد.
۷۰۱.

بازتاب اندیشه هستی شناختی ابن عربی در گلشن راز شیخ محمود شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خدا انسان ابن عربی جهان شیخ محمود شبستری گلشن راز

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۱۴۵۶ تعداد دانلود : ۱۲۵۸
شکل گیری مکتب ابن عربی در قرن هفتم تحوّل عظیمی در مبانی عرفان نظری ایجاد کرد. جهان بینی هستی شناسانة ابن عربی بر دو پایة: «خداوند» و «انسان» استوار است. شارحان نظریه های ابن عربی نقش مهمّی در گسترش اندیشه های وی داشته اند. بزرگانی چون «شیخ محمود شبستری» به موازات عرفان عملی، در گسترش نظریه های ابن عربی همت گماشته اند. جستار حاضر بازتابِ جهان بینیِ هستی شناسانة ابن عربی را در مثنوی گلشن راز با رویکرد تحلیلی توصیفی، حول سه محور اساسی: «خداشناسی»، «انسان شناسی»، و «وحدت شخصی وجود»، مطالعه کرده است. حاصل پژوهش نشان می دهد که در اندیشة شبستری تجلّی نقش مهمّی در انبساط و تفصیل وجود بر عهده دارد. رابطة خدا و هستی، رابطة ظاهر و مظهر است. «انسان کامل» در میان مظاهر کونین، آیینة تمام معانی اسماء و صفات حقّ، نسخة کامل کائنات و «کلمة فاصلة جامعه» است. شیخ محمود مانند ابن عربی حقیقت محمّدی را اوّلین حقیقت ظاهر، مبدأ ظهور عالم و صورت اعظم و جامع الة، نقطة پایان ولایت و مظهر انسان کامل می داند که با ظهور او جمیع اسرار و حقایق الة آشکار می شود. به اعتقاد وی شناخت انسان کامل، نیل به مراتب دیگر از معرفت را تسةل می کند، و معرفت هستی با تکیه بر اندیشة وحدت وجود، و با استمداد از نیروی کشف و شهود، نیل به معرفت خداوند را امکان پذیر می سازد؛ اما تقدّم و تأخّر ذاتی بین ذات خداوند و تجلّیّات و تفرّدات او، و مطلقیّتِ خداوند و محدودیّتِ تفرّدات، مانع از شناخت ذات احدیّت است.
۷۰۲.

تفکر جادویی و تخیلِ علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم پزشکی جادو تخیل کیمیاگری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۹۵ تعداد دانلود : ۱۰۳۲
همة معرفت های بشری به تدریج روند تطورات تاریخی را سپری کرده و به مرحلة کنونی رسیده اند. این مقاله با استفاده از روش اسنادی، به واکاوی نسبتِ بین جادو و علم می پردازد. یکی از حوزه های معرفتی، معرفت علمی است. بر مبنای پارادایم پوزیتیویستی، تفکر جادویی چون بدیل های ناپخته و گمراه کنندة تفکرِ علمی تلقی شده است. پوزیتیویست ها در روش شناسی بر مشاهده و تجربه تأکید زیادی می کردند و امور غیرتجربی را مُحمل و بی معنی می دانستند. این خوانشِ رادیکالی توسط پوزیتیوست های جدید اصلاح و تعدیل یافت. برخی فیلسوفان و مردم شناسان با رویکرد مردم شناسانه از جادو اعادة حیثیت کردند. آن ها تأکید می کنند برهان قاطعی برای برتری علم بر انواع دیگرِ معرفت وجود ندارد. هر معرفتی دارای بازی های زبانی گوناگون و مجموعه ای از واژگان است که درک آن برای بیرون از آن حوزه مشکل است. برمبنای پارادایم مردم شناختی نوین نیز تفکر علمی و تفکر اسطوره ای جادویی درآمیخته اند و در جوامع گذشته و حال وجود داشته و از یکدیگر تغذیه کرده اند.
۷۰۳.

پژوهشى در تفسیر قضا و قدر و بداء در نظام فلسفى میرداماد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمان میرداماد قضا قدر دهر سرمد بداء

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
تعداد بازدید : ۱۰۳۶ تعداد دانلود : ۶۹۵
تفسیر قضا و قدر الهى، اقسام قضا و قدر، صفت ذاتى یا فعلى بودن آنها و ارتباط قضا و قدر با مسئله «بداء» همواره از مسائل مطرح بوده و ارتباط آن از یک سو، با مسائل حوزه خداشناسى، و از سوى دیگر، با مسائل حوزه انسان شناسى، بر ظرافت آن افزوده است. در نظام فلسفى میرداماد، تفسیر نسبتا جامعى براى قضا و قدر ارائه شده است. قضا و قدر در اندیشه میرداماد داراى دو قسمِ علمى و عینى است. «قضاى علمى»، علم الهى به اشیاست، از آن حیث که علت ایجاد آنهاست، به نحو جمعى و وحدانى و اجمالى. «قضاى عینى» وجود عینى موجودات در عالم دهر است. «قدر علمى» علم الهى به اشیاست، از این حیث که علت ایجاد آنهاست، به نحو تفصیلى و متکثر و تدریجى. «قدر عینى» وجود خارجى حوادث و کائنات در ظرف عالم ماده است. این نوشتار با هدف تفسیر قضا و قدر در اندیشه میرداماد، با روش توصیفى تحلیلى، این مسئله و ارتباط آن با مسئله بداء را تبیین کرده است.
۷۰۴.

معناداری صفات ذاتی خداوند از منظر ابن سینا و شیخ احسائی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حقیقت محمدیه نفی تشبیه ترادف مفهومی صفات گزاره های الهیاتی کمالات ذات تنزیه ذات

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
تعداد بازدید : ۱۴۸۸ تعداد دانلود : ۸۴۴
شاذترین نظریه در باب صفات ذاتی واجب تعالی، ایده «اتحاد مفهومی و مصداقی صفات با ذات» است که در آثار گونا گون ابن سینا و شیخ احسائی، بدان تصریح شده است. اینان بر پایه برخی مبادی نظری خاص، از جمله «اعم بودن مفهوم صفت از عرض» و «امتناع انتزاع مفاهیم متفاوت از بسیط حقیقی»، چنین دیدگاهی را اتخاذ کرده اند. اما از آن رو که هر ایده مستقل در باب اوصاف الهی، متضمن گونه ای خاص از معناداری است و نظریه «ترادف مفهومی صفات» نیز، بیش تر از حیث کارکرد معنایی، دچار چالش است؛ پژوهش پیش رو در پی تبیین و تحلیل وجه معناشناختی صفات ذاتی در پرتو ترادف مفهومی آن ها می کوشد، چه هر دو قائلِ نظریه مزبور، به کارکرد مفهومی صفات ذاتیِ مترادف در گزاره های الهیاتی توجه داشته اند. ابن سینا پس از پذیرش «وجود» به عنوان نخستین صفت واجب تعالی، فهم دقیق تر هر یک از صفات ذاتی را، منوط به لحاظ وجود خداوند با یک مفهوم «سلبی»، «اضافی» یا مرکب از آن دو دانسته است؛ اما احسائی به نحو دیگری، ثمرات معنایی صفات ذاتی را حول یک امر ایجابی و دو وجه سلبی بیان می دارد: نفی خلوّ ذات از کمالات، تنزیه ذات اقدس از مقابلات صفات و نفی تشبیه صفات الهی با صفات مخلوقات. البته او برای هر یک از کمالات ذاتی خداوند، صفات فعلیِ متناظر با آن قائل است و حقیقت محمدیه را حامل و جامع آن صفات فعلی می داند.
۷۰۵.

بررسی و تحلیل نظریه خواجه نصیرالدین طوسی در عقیده بداء(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شیعه معتزله خواجه نصیرالدین طوسی نقد بداء

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
تعداد بازدید : ۱۷۰۵ تعداد دانلود : ۸۶۲
خواجه نصیرالدین طوسی از برجسته ترین متکلمان شیعی است که آثار و آرای او همواره مورد توجه اندیشمندان بوده است. خواجه در برخی تصنیفاتش در باب عقیده بداء مطالبی دارد که موضع گیری های متفاوتی را نسبت به او در پی داشته است؛ برخی عالمان مشابه سخنان او را گفته اند، برخی دیگر او را نقد کرده و عده ای نیز در مقام توجیه نظریه خواجه برآمده اند. بررسی ها نشان می دهد که نقد به خواجه وارد بوده و از مطالب وی انکار بداء به دست می آید. با وجود این، برخی متکلمانِ پیش و پس از خواجه نیز بداء را رد کرده اند و او نظریه جدیدی ارائه نکرده است. به نظر می رسد آنچه خواجه و متکلمانی چون شیخ طوسی و سید مرتضی در مسئله بداء گفته اند، یک دیدگاه شیعی نیست، بلکه تأثیر اندیشه قاضی عبدالجبار معتزلی در دیدگاه شاگردش سید مرتضی است که از ایشان به دیگر متکلمان شیعی سرایت کرده است.
۷۰۶.

جسم، جوهری مشکک در اندیشه سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماهیت جسم تشکیک جوهر سهروردی مقدار

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۲۷ تعداد دانلود : ۱۱۶۸
هرچند دیدگاه مشهور فلاسفه درباره جسم، ترکیب آن از دو جوهر هیولی و صورت است، مطابق نظر سهروردی و مکتب فلسفی اشراق، حقیقت جسم چیزی جز مقدار جوهری نیست. بر این اساس، اشتراک اجسام در همین مقدار است و اختلاف و تمایز آن ها نیز مربوط به مقدار آن می باشد. بنابراین در حقیقت مابه الامتیاز و مابه الاشتراک اجسام به یک چیز برمی گردد و ارجاع مابه الامتیاز به مابه الاشتراک در ماهیت جسم به معنای تشکیک در حقیقت جوهری جسم است. قول به تشکیک در اجسام، نتیجه اعتقاد به تشکیک در جوهر است و این اعتقاد نیز نتیجه قول به تشکیک در ماهیت بوده که از ویژگی های تفکر سهروردی و مکتب اشراق به شمار می آید. از آنجا که تحلیل و بررسی دیدگاه سهروردی درباره ماهیت جسم، در پی بردن به حقیقت عالم ماده و شناخت اشیا از منظر سهروردی کمک شایانی می کند، این نوشتار به این مسئله و تحلیل دیدگاه وی از حقیقت جسم پرداخته است.
۷۰۷.

رویکرد فلسفی و اعتقادی ملاصدرا در انسجام بخشی به حَشر جسمانی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معاد جسمانی ملاصدرا مبانی فلسفی نفس انسان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
تعداد بازدید : ۱۲۷۹ تعداد دانلود : ۶۹۵
رویکرد فلسفی و اعتقادی ملاصدرا در انسجام بخشی به حَشر جسمانی انسان چکیده استفاده از روش توصیفی درون دینی و برقراری رابطه تناظر بین مراتب عالم و مراتب نفس بر اساس نظام عقلانی حکمت متعالیه از ویژگی های رویکرد فلسفی ملاصدرا در حشر جسمانی انسان است و هم چنین با تکیه بر نحوه سلوک انسان در دنیا، چگونگی حشر در عالم برزخ و قیامت را هماهنگ با مضامین وحی به ثمر رسانده است. پژوهش پیش رو کوشیده است تا نگرش شناخت فلسفی ملاصدرا در مسئله حشر جسمانی انسان را با رویکرد کلامی وی بررسی نماید. هدف اساسی در این رهیافت عقلانی بیان انسجام دیدگاه دینی و رویکرد فلسفی ملاصدرا، ارتقا بخشی فهم مخاطب از مفاهیم دینی در کیفیت حشر انسان می-باشد؛ وی آموزه های دینی معاد جسمانی را بر خلاف سطحی نگری های متکلمان تبیین کرده و با استفاده از اصل اصالت وجود، حرکت جوهری و اشتدادی نفس، اتحاد عاقل و معقول و به دنبال آن با تشریح ویژگی قوه خیال، تجرد و عینیت بخشی به صور خیالی انسان، حقیقت اخروی را نتیجه گرفته است و هم چنین در اثبات حشر جسمانی با استفاده از اصول مذکور در تبیین محتوای آموزه های دینی نه تنها تعارضی با آموزه های دینی پیدا نکرد؛ بلکه مفاهیم شریعت را با توسعه بخشی در مفهوم«جسمانیت»در عالم برزخ و قیامت انسجام فلسفی بخشید. ملاصدرا آیات قرآن را با معیار دستاورد های فلسفی خویش نمی سنجد؛ بلکه به عکس، با دستیابی به حقایقی از طریق عقل متعالی، شهود عرفانی و بهره گیری از وحی و رسالت، دستاوردهای فلسفی خویش را با محّک قرآنی می سنجد و بدین وسیله عقل فلسفی را مدافع و مایه بصیرت زایی در لایه های باطنی گزاره های وحیانی می شمارد. واژه های کلیدی: معاد جسمانی، ملاصدرا، حرکت جوهری، اتحاد عاقل و معقول و اصالت وجود
۷۰۸.

ملاک های زیبایی شناسی در فرم و محتوا، از نگاه صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت متعالیه فلسفه هنر زیبایی شناسی فرم محتوا اسماءالحسنی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۲۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۰۷۹
ملاصدرا در جای جای متون فلسفی خود به بحث در مورد زیبایی پرداخته و برای شناخت زیبایی در اشیاء ملاک های متنوعی ارائه کرده است. مسئله اصلی این پژوهش یافتن ملاک های زیبایی شناسی صدرایی است و بررسی اینکه این ملاک ها فرمی و ظاهری اند یا ناظر به محتوا و باطن اشیا. برای این منظور، با استناد به متون مختلف ملاصدرا ملاک های زیبایی در دو دسته ی فرمی و محتوایی دسته بندی شده و ارتباطات زیبایی های فرمی و محتوایی با یکدیگر و نسبت آنها با ارکان اصلی حکمت صدرایی تحلیل و بررسی شده است. نتایج تحلیل نشان می دهد که از نظر صدرا مطابق با سلسله وجود، زیبایی همه موجودات نیز به جمال مطلق الهی ختم شده و اسماءالحسنی الهی علت همه زیبایی های عالم است. شناخت اسماءالحسنی موجب شناخت زیبایی اشیا است و در نتیجه همه ملاک های زیبایی شناسی صدرایی در فرم و محتوا نیز به اسماءالحسنی الهی بازمی گردد؛ در حقیقت، زیبایی از اسماءالحسنی آغاز شده و با طی مراتب تشکیکی وجود نازل می شود و ابتدا به محتوا و باطن و سپس از طریق باطن، به فرم و ظاهر اشیا سریان پیدا می کند.
۷۰۹.

روش شناسی صدرالمتألهین در تحلیل مفهومی وجودی نفس انسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صدرالمتالهین مطالعات میان رشته ای نفس شناسی روش پژوهش

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۷۹۷ تعداد دانلود : ۷۳۴
مباحث نفس شناسی صدرالمتألهین از دو حیث محتوا و روش قابل بررسی و نقد است. نفس در هستی شناسی حکمت متعالیه، اگرچه با حدوث بدن پدید می آید، اما موجودی ذوشئون و چندتبار است که از عالَم مادّه تا تجرّد عقلی در سیلان بوده و با بدن تحت تصرّف خود متحد است. باور به نوآوری صدرالمتألهین در معرّفی نفس و همچنین داوری صحیح میان دیدگاه وی با دیدگاه های رقیب، أمری است که نیازمند کشف روش وی در تحلیل نفس می باشد. مسئله این پژوهش، کشف روش صدرالمتألهین در شناخت مفهومی و وجودی نفس است و ره آورد آن که با تحلیل محتوای مباحث نفس شناسی ارائه شده از سوی صدرالمتألهین حاصل گردیده است اثبات اتّخاذ روش «مطالعات میان رشته ای» از سوی وی در این زمینه می باشد. صدرا با التفات به چندتباری بودن نفس و لزوم «کثرت گرایی روشی» در بررسی این گونه مسائل، این روش را برگزیده است. اتخاذ چنین روشی، سبب ارائه فرادیدگاه خاصّ وی (حدوث جسمانی و بقای روحانی نفس) در مبحث نفس شناسی حکمت متعالیه گردیده است.
۷۱۰.

بررسی انتقادات ملاصدرا بر سهروردی در بحث حقیقت جسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صورت جسم ترکیب اتحادی ماده ترکیب انضمامی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۱۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۴۰۷
بحث از جوهر، و جسم بعنوان یکی از انواع جوهری، از مباحث مهم و مطرح در فلسفه است. اغلب فلاسفه مشا قائل به جواهر خمسه: عقل و نفس و جسم و ماده و صورت هستند و حقیقت جسم را مرکب از ماده و صورت می دانند و مدعی اند که ترکیب ماده و صورت انضمامی است. سهروردی نیز، در برخی از آثارش جسم را به عنوان یکی از جواهر خمسه و مرکب از ماده و صورت می داند، اما در برخی دیگر تنها به سه نوع جوهری عقل و نفس و جسم قائل شده و جسم را بسیط گفته است. ملاصدرا برخلاف پیشینیان دیدگاه متفاوتی اتخاذ کرده است. او ضمن اینکه برخلاف سهروردی جسم را به عنوان یکی از اقسام پنج گانه جوهری می پذیرد، برخلاف مشائیان نیز، ترکیب جسم از ماده و صورت را اتحادی می داند. نوشتار حاضر ضمن طرح و تبیین دیدگاه سهروردی و نقدهای ملاصدرا  بر او به بررسی و تحلیل موارد اختلاف آن ها پرداخته است.
۷۱۱.

ناکامی تئوری های بازنمودگرایی مرتبه ی اوّل در تبیین خصیصه ی سوبژکتیو تجربه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی بازنمودگرایی خصیصه ی سوبژکتیو خودبازنمودگرایی مسأله ی دشوار

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۸۹۸ تعداد دانلود : ۹۳۸
این مقاله، کارآمدی تئوری های بازنمودگرایی مرتبه ی اوّل برای تبیین خصیصه ی سوبژکتیو تجربیات پدیداری را موردبررسی قرار می دهد. نویسنده پس از توضیحی کوتاه درباره ی بازنمودگرایی، به سراغ توضیح مسأله ی این مقاله می رود: تبیین خصیصه ی سوبژکتیو تجربیات که علاوه بر خصیصه ی کیفی، معضل دشوار فیزیکالیسم برای تقلیل پدیدارشناسی به حیث التفاتی است. نویسنده به تئوری های کارکردگرایانه ی شومیکر و خودبازنمودگرایانه ی کریگل برای تبیین خصیصه ی سوبژکتیو اشاره می کند و اشکالات وارد بر آن ها را شرح می دهد. سپس به داعیه ی سایر بزرگان بازنمودگرایی می پردازد که تأمین خصیصه ی سوبژکتیو را در قالب همان فرایند بازنمایی و بی نیاز از تئوری پردازی مجزا، در نظر می گیرند. وی با توضیح و بررسی فرایند بازنمایی، نتیجه می گیرد که فرایند مذکور، از عهده ی تبیین خصیصه ی سوبژکتیو تجربه برنمی آید و همان مسأله ی دشوار و شکاف تبیینی، عود می کند.
۷۱۲.

نظریه فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی بر مبنای حکمت متعالیه (نظریه حکمت متعالیه تعلیم و تربیت)؛ مفهوم شناسی و روش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حکمت متعالیه فلسفه اسلامی روش استنتاجی فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی روش استطباقی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه‌ تعلیم و تربیت
تعداد بازدید : ۳۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۴۶۱
هدف از مقاله پیش رو پاسخ گویی به دو پرسش بنیادین درباره نظریه فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی بر مبنای حکمت متعالیه است. پرسش نخست جنبه مفهوم شناختی و پرسش دوم جنبه روش شناختی دارد. پیش از تبیین مفهوم شناختی این دانش فلسفی اسلامی، نُه گام مقدماتی به ترتیب بیان شده است؛ از سوی دیگر به لحاظ نوشتن عنصر روش در تعریف دانش نام برده، دو روش عمده تحقیقاتی این دانش، یعنی «روش استطباقی» و «روش استنتاجی» همراه با مرحله های هر کدام به تفصیل معرفی شده است. سپس بر مبنای دو برداشت معنایی گوناگون از دانش بنیادین فلسفه اسلامی، دو معنای متفاوت نیز از فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی عرضه شده است: فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی به معنای اخص و فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی به معنای اعم. فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی به معنای اخص نیز در دو لایه گذرگاهی و قرارگاهی به بحث گذاشته شده است. سرانجام با توجه به گام های نه گانه مقدماتی و نیز دو روش پژوهشی نام برده و همچنین دو معنای اخص و اعم فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی، دو تعریف از این دانش فلسفی ارائه شده است.  فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی به معنای اخص، یکی از علوم فلسفی اسلامی است که با سه روش عقلی، نقلی و شهودی به استکشاف و پردازش گزاره های فلسفی و تربیتی برگرفته از نظام حکمت متعالیه- به عنوان منبع گذرگاهی و نیز جامع ترین نظام فلسفه اسلامی و قرآن کریم و سنت معصومان :   به عنوان منابع قرارگاهی-  از یک سو و استطباق گزاره های فلسفی و تربیتی و نیز استنتاج و پردازش گزاره های تربیتی از سوی دیگر همت می گمارد. فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی به معنای اعم، یکی از علوم فلسفی اسلامی است که با دو روش عقلی و نقلی به استکشاف و پردازش گزاره های فلسفی و تربیتی برگرفته از علوم فلسفی و تربیتی بشری از یک سو و استطباق گزاره های فلسفی و تربیتی و نیز استنتاج و پردازش گزاره های تربیتی از سوی دیگر همت می گمارد.
۷۱۳.

ملاصدرا؛ وحدت تشکیکی یا وحدت شخصی (گذار ملاصدرا از وحدت تشکیکی به وحدت شخصی وجود)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود حکمت متعالیه ملاصدرا وحدت شخصی وجود وحدت تشکیکی وجود

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : ۳۹۸۰ تعداد دانلود : ۲۸۸۰
نوشتار حاضر درصدد است تا به تبیین فرآیند سیر و تحول وجود از وحدت تشکیکی به وحدت شخصی بپردازد؛ در این راستا ابتدا به بررسی وحدت تشکیکی وجود و مبانی آن در حکمت متعالیه و نیز وحدت شخصی وجود و تقریرهای مختلف آن پرداخته شده و سپس در مقام تحقیق و بررسی بیان می گردد که اولاً ملاصدرا به تفکیک آن دو قائل بوده و ثانیاً در نظام حکمی خویش از وحدت تشکیکی (دیدگاه ابتدایی) به وحدت شخصی (دیدگاه نهایی) گذر کرده است. صدرا برای اثبات این فرآیند، ابتدا علیّت و کثرت ماهوی را از ماهیت و سپس علیّت و کثرت وجودی را از وجودهای محدود نفی می کند تا بتواند در گام بعدی، مکانیزم چنین فرآیندی را تبیین کند؛ وی در این راستا بنابر تحلیل خاصی که از علیّت ارائه می دهد به دو برهان متوسل می شود: الف) برهان از راه ترقیق علیّت ب) برهان از راه عدم تناهی واجب الوجود؛ به عبارت دیگر وی با ارجاع معلول ها به شئون و بر اساس برهان از طریق معلول، مطلوب خود را اثبات کرده و از این طریق با مبرهن ساختن ادعای عرفان - وحدت شخصی وجود – موفق به نزدیک نمودن فلسفه به عرفان و در نتیجه تعالی حکمت می گردد.
۷۱۴.

نسبت نظریة اخلاقی خواجه نصیر و نظریات هنجاری فلسفة اخلاق معاصر با تأکید بر اخلاق فضیلت محور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سعادت تکلیف گرایی نتیجه گرایی خواجه نصیر اخلاق فضیلت محور

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۱۲۷۷ تعداد دانلود : ۷۶۹
نظریه اخلاقی خواجه نصیرالدین طوسی، یکی ازنظریات هنجاری بسیار مهم در اخلاق فلسفی اسلامی است. به روزرسانی این نظریه و مشخص کردن نسبت آن با نظریات هنجاری در فلسفه اخلاق معاصر، اهمیت ویژه ای دارد. هدف ما از این پژوهش، این است که با معرفی نظریات هنجاری اصلی در فلسفه اخلاق معاصر، نسبت نظریه اخلاقی خواجه نصیر را با هریک از آن ها مشخص کنیم تا معیار سنجش ارزش های اخلاقی در نظریه اخلاقی خواجه نصیر مشخص شود. چنین کاری ضمن به روزرسانی نظریه اخلاقی وی، استفاده از این نظریه را در اخلاق کاربردی امکان پذیر می کند. یافته های این پژوهش نمایانگر این است که نظریه اخلاقی خواجه نصیر با هرسه نظریه نتیجه گرایی، تکلیف گرایی و اخلاق فضیلت محور نسبت دارد؛ اما عناصر اخلاق فضیلت محور در نظریه وی غلبه دارد؛ پس می توان گفت نظریه هنجاری خواجه نصیر قرائتی از اخلاق فضیلت محور است. تلاش کردیم با روش تحلیلی، نظریه اخلاقی خواجه نصیر را ازحیث معیار سنجش ارزش های اخلاقی بررسی و نسبت عمیق آن را با اخلاق فضیلت محور مشخص کنیم.
۷۱۵.

فارابی، الحروف و فراهست شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مابعدالطبیعه کتاب الحروف فراهست شناسی موجود و وجود نحو و سمانتیک

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۳۸۷ تعداد دانلود : ۱۳۴۰
فارغ از باب دوم کتاب الحروف که به سیر تکوین زبان و صنایع قیاسی می پردازد، دو باب اول و سوم عمدتا به توضیح در خصوص معانی حروف فلسفی اختصاص یافته است. به نظر می رسد این ساختار اتفاقی نبوده و حکایت از برنامه فراهست شناختی الحروف دارد. ابتدا با طرح مسئله ای فراهست شناسانه در خصوص نسبت میان جهان، تمثل جهان و زبان، نشان می دهیم که فارابی قائل به کفایت زبان طبیعی برای تمثل اندیشه های مابعدالطبیعی نیست، این بینش در مسئله نسبت میان موجود و وجود پررنگ می شود و فارابی را بر آن می دارد که منطق خاصی برای موجود وضع کند. در آخر با تکیه بر باب دوم الحروف روشن می شود که فارابی به نیاز برای زبانی مختص به مابعدالطبیعه تصریح دارد؛ اما دغدغه او در سطح نظر باقی نمی ماند و منطقی خاص، شامل نحو و سمانتیکی ویژه، برای مابعدالطبیعه بسط می دهد. او مابعدالطبیعه را علم به امور فرامقوله می داند. اگر بخواهیم این امور مابعدالطبیعی را به طریق درست تعبیر کنیم، به نظر فارابی باید به صورت حروف نحوی بیان شوند.
۷۱۶.

حکمت اشراقی به مثابه ی پارادایم: بررسی اطلاق انقلاب علمی به(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سهروردی پارادایم حکمت اشراق انقلاب علمی توماس کوهن فلسفه ی مشاء

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۱ تعداد دانلود : ۶۵۱
پیشینه ی تاریخی همه ی مسائل فلسفی به یک شکل نیست و نمی توان با بیان واحد، آن ها را بررسی کرد، ولی می توان آن ها را در بسترهای مختلف مورد کاوش قرار داد و به نتایج جدیدی دست یافت. در این پژوهش قصد بر این است که مکتب فلسفی سهروردی، به صورت خاص، نقدهای او بر مکتب مشاء و ابداعات و نوآوری هایش، در بستری جدیدی موردبررسی قرار داده شود. در این تحقیق، نظریات وی در چارچوب ساختار انقلاب های علمی کوهن موردبررسی قرار داده شده است و این نتیجه به دست آمده که سهروردی در بستر تاریخی خود، دست به انقلاب زده است و نظریات وی در قالب یک پارادایم جدید بر پارادایم قدیمی – مشاء- غالب شده است. هرچند این مسأله را که فهم فلسفه ی شیخ اشراق در پرتوی فهم فلسفه ی مشاء است، نمی توان نادیده گرفت؛ ولی طبق گفته ی کوهن، یک پارادایم جدید، از دل پارادایم قبلی ظهور می کند. برای نیل به مقصود، به تعریف پارادایم و ویژگی های آن و تطبیق نظریات سهروردی بر آن چارچوب پرداخته شده است.
۷۱۷.

تحلیل تطبیقی ویژگی های تجربه و استقراء در فلسفه ابن سینا و پوپر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه ابطال پذیری استقراء قاعده اتفاقی اصل انتقال قیاس خفی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۱۹ تعداد دانلود : ۸۷۹
استقراء و تجربه از مسائل مهم فلسفه علم در جهان معاصر است که در فلسفه ابن سینا و پوپر همواره مورد توجه بوده است. ابن سینا با استناد به مواردی چون اخذ ذاتی، قاعده اتفاقی و قیاس خفی، تلاش نمود تا تجربه را از استقراء جدا کند و برای آن یقین و کلیت مشروط خاصی را لحاظ کند؛ ضمن اینکه تقسیم او از استقراء به تام و ناقص نیز اهمیت خاص خود را دارد. پوپر با نظر به مشکل عدم امکان استنباطات کلی در استقراء، تلاش نمود با طرح اصل انتقال و نشان دادن همسانی نگرش منطقی و روانشناسی گری، مشکل استقراء را حل کند و سپس با معرفی معیار ابطال پذیری، معیاری کلی و تجربی برای تأیید نظریات علمی ارائه دهد. شباهت دیدگاه ابن سینا و پوپر، مواجهه نقادانه با مسئله استقراء و تجربه و تلاش برای تبیین ابعاد معرفتی آنها در علم و زندگی عملی بشر است، اما درنهایت ضمن اینکه هر دو، روش علمی را در تجربه و استقراء محدود نمی کنند، پوپر درحالی تجربه را بعنوان یکی از معیارهای تفکیک علم از غیر علم می داند که برای تجربه هیچ مبنای محکمی درنظر نمی گیرد، ولی ابن سینا تأکید دارد که تجربه از بدیهیات اولیه است و بنابراین در شکل گیری مجموعه معرفت بشری نقش مهمی دارد. در نوشتار حاضر، با تبیین و تحلیل تطبیقی دیدگاه های ابن سینا و پوپر درباب تجربه و استقراء، تلاش می شود توانمندهای رویکرد ابن سینا نشان داده شود.
۷۱۸.

اخلاق ناصری و نسبت آن با اخلاق نیکوماخوس در تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اخلاق نیکوماخوس اخلاق ناصری دیدگاه اخلاقی خواجه نصیرالدین طوسی تربیت اخلاقی خواجه نصیر اخلاق و ارسطو

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  7. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
تعداد بازدید : ۲۴۰۲ تعداد دانلود : ۱۳۷۴
هدف این مقاله بررسی نسبت اخلاق ناصری با اخلاق نیکوماخوس در حوزه تربیت اخلاقی است. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل محتوا و روش تحلیل و استنتاج منطقی بهره گرفته شده است. بدین منظور ابتدا به لحاظ تاریخی به طور مختصر، منابع خواجه نصیر در نگاشتن اخلاق ناصری و جایگاه اخلاق نیکوماخوس در این میان بررسی، و تلاش شد نشان داده شود که اخلاق ناصری بویژه در حوزه تربیت اخلاقی از طریق تهذیب الاخلاق ابن مسکویه با اخلاق نیکوماخوس پیوند استواری می یابد. در ادامه با بررسی چهار اصل مهم تربیت اخلاقی در اخلاق ناصری، شامل «هیچ خُلقی طبیعی نیست»، «در تربیت اخلاقی باید به طبیعت اقتدا کرد»، «در تربیت اخلاقی حفظ سنتها و ارزشهای اخلاقی بر نقد آنها مقدم است» و «برای تخلّق به فضیلت های اخلاقی لازم است، کودک به تکرار عمل با هدف کسب عادت واداشته شود»، ریشه های آنها در اخلاق نیکوماخوس مشخص، و تفاوتها و همانندیهای میان این دو برجسته شد. نتایج پژوهش حاکی است که اگرچه میان گفته های خواجه نصیر در اخلاق ناصری و ارسطو در اخلاق نیکوماخوس در زمینه تربیت اخلاقی همانندیهای انکارناپذیری هست که احتمالاً فراروایت تقدم طبیعت بر صناعت مهمترین آن باشد، تفاوتهای مهمی نیز در این میان قابل مشاهده است که یکی از مهمترین آنها کمرنگ شدن جایگاه حکمت عملی (فرونسیس) و به طور کلی عقلانیت در تربیت اخلاقی مورد نظر خواجه نصیر است.
۷۱۹.

اسفار اربعه از منظر رفیعی قزوینی و جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خلافت ولایت روح امور عامه فاعلیت حق تعالی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۱۰۳۴ تعداد دانلود : ۷۲۶
با بررسی رویکرد جوادی آملی و رفیعی قزوینی در خصوص اسفار اربعه، آشکار می گردد که میان این دو دیدگاه تفاوت ها و شباهت هایی وجود دارد. جوادی آملی نهایت سفر اول را همگام با حصول مقام ولایت و نهایت سفر سوم را مقارن با حصول مقام خلافت می داند؛ اما در دیدگاه رفیعی قزوینی، حصول مقام ولایت با انتهای سفر سوم همراه است. در دیدگاه وی، نهایت سفر اول ابتدای مقام قلب است و سفر دوم مبدأ ظهور روح در اصطلاح عرفاست؛ در حالی که شهودِ هویت غیبیه و رسیدن به مقام محو و طمس، تناسبی با مرتبه روح را ندارد، بلکه وصول به این امر با مقام خفی و اخفی تطابق دارد. عارفانی چون قیصری و کاشانی میان مراتب ابتدایی و انتهایی ولایت به تفاوت قائل اند، لکن چنین تمایزی در دیدگاه رفیعی قزوینی دیده نمی شود. از منظر وی، سفر اول در محدوده امور عامه و جواهر و اعراض سفر سوم حکما خواهد بود. لکن از منظر جوادی آملی محدوده سفر اول تا اثبات ذات حق تعالی ادامه دارد. علاوه بر شمول جواهر و اعراض در سفر سوم که رفیعی قزوینی به آن معتقد است، نحوه فاعلیت حق تعالی و کیفیت صدور واحد از کثیر در این سفر مورد بحث قرار می گیرد. این گفتار بر آن است که با روش تحلیلی تطبیقی، دیدگاه این دو حکیم متأله را بررسی نماید.
۷۲۰.

ارزیابی توجیه روایی کیفیت معاد جسمانی در دیدگاه حکیم آقاعلی مدرس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معاد جسمانی فهم و تفسیر متن حکیم آقاعلی مدرس معاد عنصری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
تعداد بازدید : ۸۳۱ تعداد دانلود : ۶۰۵
حکیم آقاعلی مدرس در بین حکمای متعالی از جهت برخورداری از حس نوآوری، جایگاهی ویژه دارد. او رویکرد نوآوری را در نظریه چالشبرانگیز معاد جسمانی، با الهام از روایتی پی می گیرد که همه فضای نظریه پردازی او را به خود اختصاص داده و قواعد عقلی نظام متعالی را برای شرح این روایت و بهره های اثباتی معاد جسمانی به کار می گیرد. همگرایی و هم سازی مبانی عقلی فلسفی با مفاد روایات، در حکمت متعالیه مطلبی رایج و پرکاربرد است. به کارگیری این سبک را صدرالمتألهین خود به یادگار گذاشته و توانایی و مهارت فنی خود را در شرح و تفسیرنگاری بر متون روایی چه در آثار مفصل و مختصر فلسفی و چه در آثار تفسیری نشان داده است. حکیم آقاعلی مدرس با بهره مندی از چنین میراثی، در بیان کیفیت معاد جسمانی، به روایتی خاص توجه أکید و اهتمام چشمگیر نشان داده است. سعی او در واکاوی متون وحی ارزش مستقل دارد و درس آموز برای پژوهندگان این راه دشوار است، چه رهیافت هایش منطبق بر مفاد صریح روایت مورد استناد باشد یا خیر. با عرضه برداشت های او بر معیارهای عقلی و تحلیل نقدی می توان ادامه مسیر را برای فهم متون دینی هموارتر نمود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان