مطالب مرتبط با کلیدواژه

ماده نخستین


۱.

بازخوانی نقادانة دیدگاه ارسطو دربارة ساختار هستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صورت کمال قوه و فعل اوسیا هستی شناسی ارسطو ماده نخستین محرک نخستین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی غایت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۱۴۳۰ تعداد دانلود : ۷۷۹
ارسطو ساختاری را که برای عالم وجود معرفی می کند بر پایة مفاهیم اوسیا، مادة نخستین، صورت، قوه، فعل و کمال استوار است. به رغم کوشش هایی که او در معرفی اوسیا، به عنوان مسألة کانونی فلسفة اولی، به عمل آورد؛ این مفهوم در معرض ایراد و اشکال است؛ ارسطو گاهی صورت، و گاهی نیز تک فرد مرکب از ماده، صورت و اعراض را اوسیا خوانده و با این وجود، ماده را سبب و موجب فردیت موجودات طبیعی می داند. هر یک از این سه باور ارسطو در معرض اشکال است. اما وی در امتداد تبیین تکوّن طبیعت و دگرگونی های آن به اوسیای غیر متحرک نخستین رهنمون می گردد و آن را فعلیت یا کمال محض معرفی می کند. در این موضع نیز سخنان وی دستخوش نقصان است. این مقال برخی اشکالات در این زمینه را نشان می دهد و در پایان به برخی عوامل نقصان آرای ارسطو اشاره می کند.
۲.

بررسی انسجام برهان فصل و وصل با نظام حکمت مشاء(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماده نخستین برهان فصل و وصل حکمت مشاء انسجام درونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۵ تعداد دانلود : ۳۲۹
در میان نظریات متنوع حرکت از انکار تا اثبات مطلق، گام ماندگار و معتدل، نظریه «قوه» ارسطو بود. وی ماده نخستین را نیز جوهری می دانست که تنها حامل قوه و در کنار جوهر صوری، جسم را تشکیل می دهد. فلسفه اسلامی براهینی بر این مطلب اقامه کرد. گاه این برهان ها آن چنان نقد شده اند که به انکار اندیشه «قوه» انجامیده است. این نوشتار بر آن است تا ضمن جداسازی و دفاع از انسجام اندیشه قوه ارسطویی با حکمت مشاء با بررسی نقدهای وارد بر برهان «فصل و وصل»، ظرفیت بالای آن را برای پذیرش ویرایشی صدرایی در میان براهین اثبات هیولا نشان دهد. اهمیت موضوع در تثبیت جایگاه حکمت مشاء در یکی از مهم ترین آموزه های فلسفی، یعنی «قوه و فعل» است که از سویی زمینه ساز تبیین قلمرو حرکت جوهری و از سویی در تبیین فلسفی برخی از مهم ترین آموزه های دینی که به سعادت ابدی انسان مربوط است، مانند «تکامل برزخی» مؤثر است.
۳.

برهان قوه و فعل از منظر فلسفه مشاء(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قوه ماده نخستین برهان قوه و فعل فلسفه مشاء سازگاری درونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۴ تعداد دانلود : ۴۸۱
در طول تاریخ مکتوب فلسفه، دیدگاه های گوناگونی پیرامون حرکت پدید آمده است. در این میان تنها نظریه «قوه» ارسطو بود که بیش از همه مقبول فیلسوفان پس از وی به ویژه فیلسوفان مسلمان واقع شد. او هیولا را جوهری سراسر قوه می دانست که با انضمام به صورت جسمیه، جسم را تشکیل می دهد و پذیرای تحولات آن می شود. فیلسوفان اسلامی به ویژه ابن سینا ضمن پذیرش این مطلب، براهین متعددی بر آن اقامه کردند و از آن هنگام، این براهین مورد بازبینی فیلسوفان بوده و گاه  به ویژه در دوره معاصر نزد برخی اندیشه ورزان چنان با دیده انکار نگریسته شده که به امری کاملاً ذهنی فروکاهیده است. با توجه به نقش مهم این اندیشه در تبیین دگرگونی های جهان هستی و اینکه یکی از مهم ترین این براهین، برهان «قوه و فعل» است، این پژوهش هم می کوشد نشان دهد بیشتر نقدهای وارد بر این برهان، مبنایی است و این برهان از انسجام بالایی در فلسفه مشاء برخوردار است و هم تلاش می کند ظرفیت آن را برای پذیرش ویراستی صدرایی بسنجد. اهمیت این موضوع در تقویت جایگاه نظام مادر فلسفه اسلامی یعنی فلسفه مشاء در یکی از مهم ترین آموزه های فلسفی، یعنی «قوه و فعل» است که خود زمینه ساز تبیین دقیق تر آموزه سترگ حرکت جوهری و تعیین قلمرو آن است.
۴.

قاعده حدوث؛ از سازگاری با فلسفه مشاء تا بهسازی در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قوه ماده نخستین قاعده حدوث حکمت مشاء انسجام درونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۲۹۰
در میان نظریات متنوع حرکت از انکار تا اثبات مطلق، گام ماندگار و معتدل نظریه «قوه» ارسطو بود. وی ماده نخستین را نیز جوهری می دانست که تنها حامل قوه و در کنار جوهر صوری، جسم را تشکیل می دهد. فلسفه اسلامی براهینی بر این مطلب اقامه کرد. گاه این برهان ها آن چنان نقد شده اند که به انکار اندیشه «قوه» انجامیده است. این نوشتار به بررسی این مطلب در خصوص براهین اثبات ماده حامل قوه، یعنی «قاعده حدوث زمانی» می پردازد که نشان می دهد می باید پیش از هر پدیده زمانی، قوه و آمادگی آن که در جوهر مادی قرار دارد، وجود داشته باشد. نگارنده بر آن است که می توان با جداسازی اشکالات روبنایی از زیربنایی و پاسخ از اشکالات دسته نخست، از انسجام اندیشه قوه ارسطویی با حکمت مشاء دفاع کرد و با توجه به گنجایش بالای آن برای پذیرش ویرایشی صدرایی، آن را تبیین کرد و به خدشه های وارده پاسخ داد. اهمیت و ضرورت این موضوع به تثبیت جایگاه حکمت مشاء در یکی از مهم ترین آموزه های فلسفی، یعنی «قوه و فعل» است که خود، زمینه ساز تبیین قلمرو حرکت جوهری به عنوان یکی از مهم ترین بنیان های حکمت متعالیه است و زیرساخت تبیین فلسفی بسیاری از گزاره های دینی به ویژه در بازه نفس و معاد را فراهم می آورد.