فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۹٬۷۵۳ مورد.
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۳
110 - 139
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی تحقیق بررسی ساختار روایت فیلم گلادیاتور در تبدیل سرگذشت ماکسیموس به درام حماسی است. در این تحقیق با تحلیل روایت حماسی فیلم گلادیاتور بررسی می شود که برای ساخت یک فیلم حماسی در قسمت روایت چه چارچوبی باید رعایت شود تا فیلم به ژانر حماسه تبدیل شود.روش شناسی پژوهش: این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است. در این پژوهش برای به دست آوردن ساختار روایت به تحلیل فیلم گلادیاتور پرداخته و با بررسی روایت فیلم سعی شده یک چارچوب کلی برای ساختار روایت در درام حماسی تبیین گردد.یافته ها: در تبدیل سرگذشت تاریخی فیلم گلادیاتور، رویدادی از سرگذشت شخصیت انتخاب شده که این رخدادها پتانسیل حماسه را داشته اند و فیلمنامه نویس آن را به روایت تبدیل کرده است. نویسنده برای تبدیل رخدادهای به روایت از تخیل استفاده می کند تا یک قصه منسجم و به هم پیوسته را بنویسد. در فیلم گلادیاتور فیلمنامه نویس با توجه به رویدادهای مختلف به وسیله قوه تخیل آن ها را به یک روایت تبدیل کرده که قهرمان را به صورت شخصیتی حماسی معرفی می کند.بحث و نتیجه گیری: باتوجه به اینکه سرگذشت هیچ شخصیتی به خودی خود روایتی به هم پیوسته نیست، برای نوشتن سرنوشت شخصیت حماسی می توان از رخدادهای امکانی استفاده کرد؛ یعنی اتفاقاتی که واقع نشده اما امکان وقوع آن توسط قهرمان دور از ذهن نیست؛ هرچند با توجه به بعد حماسی اثر نباید زندگی شخصیت تحریف گردد. همه اتفاقات حول محور قهرمان قرار می گیرد و داستان نباید از لحاظ روایت پیچیدگی داشته باشد تا تمام تمرکز مخاطب به قهرمان معطوف گردد.
تحلیل علم سنجی مقاله های مصرف کالاهای فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
227 - 257
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه علم سنجی مقاله های مصرف کالاهای فرهنگی است.این پژوهش از نوع کاربردی و با روش توصیفی-تحلیلی و علم سنجی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل (556 عنوان) مقاله علمی نمایه شده در پایگاه استنادی کلریویت آنالیتیک از سال 1986-2018 است. ابزار تجزیه و تحلیل اطلاعات نرم افزارهایHisCite, VOSwiever, و اکسل است. یافته ها نشان داد که روند انتشار مقاله ها با کمی نوسان در سال های مختلف صعودی بوده و بیشترین استنادها به مقاله-های قدیمی صورت گرفته و بیشترین موضوع های مقاله ها به ترتیب در حوزه های موضوعی تجارت، اقتصاد، جامعه شناسی، انسان شناسی، مطالعات فرهنگی، اکولوژی، علوم اجتماعی و علوم زیستی است. همچنین یافته ها نشان داد که کشورهای آمریکا، انگلیس، کانادا، ایتالیا و اسپانیا بیشترین تولید مقاله و استنادهای محلی و جهانی و دانشگاه های لندن، گلف، مکواری، لنکستر و سوری بیشترین تولید مقاله و بیشترین استناد محلی و جهانی را دریافت کرده اند و مجله پژوهش مصرف کننده و اقتصاد فرهنگی بیشترین انتشار مقاله و استناد محلی و جهانی را دریافت کرده و بیشتر مقاله ها در مجله های با ضریب تأثیر بالا (Q1) چاپ شده اند. علاوه بر این یافته ها نشان داد که همکاری استنادی نویسندگان کشورها و سازمان ها درکل کمتر است و شبکه هم خدادی کلیدواژه ها نیز پراکندگی بیشتری دارد.نتایج نشان داد که استنادهای محلی به مقاله ها و همکاری علمی نویسندگان در سط محلی بسیار پایین تر از از سطح جهانی است. لذا سیاستگذاران حوزه فرهنگی باید به تقویت همکاری های علمی در سطح محلی و بین المللی پرداخته و انگیزه های لازم برای افزایش همکاری های علمی را در بین نویسندگان، کشورها و سازمان ها ایجاد کنند.
مدل های اجرا در اخبار شبکه های تلویزیونی فارسی زبان؛ مطالعه اجرای خبر در کانال های تلویزیونی "بی بی سی فارسی" و اتاق خبر "من و تو"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
11 - 34
حوزههای تخصصی:
خبر تلویزیونی از دو بعد فرم و محتوا تشکیل شده است. فارغ از محتوا، فرم خبر تلویزیونی از عناصر مهم در جذب مخاطبان است. پرسش اصلی این تحقیق این است که شبکه های تلویزیونی فارسی زبان از چه مدل هایی برای تولید و ارائه خبر به مخاطبان خود استفاده می کنند؟ در این پژوهش سبک های ارائه خبر در بخش خبری " 60 دقیقه" در بی بی سی فارسی و بخش خبری "اتاق خبر" در شبکه "من و تو" مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان می دهند در بخش خبری «اتاق خبر» «شبکه تلویزیونی من و تو» از مدلی که می توان عامه پسند نامید استفاده می شود. این پلتفورم بر وجوه پاتوس در رتوریک خبر مبتنی است و تلاش دارد تا احساسات بینندگان را تحت تاثیر قرار دهد. در «برنامه شصت دقیقه» شبکه تلویزیونی بی بی سی فارسی، عمدتا «مدل تحلیلی» مورد استفاده قرار می گیرد. که برای پرورش اخبار از گزارشهای خبری و مصاحبه با شخصیت های متخصص و یا دانشگاهی و یا کارشناسان و مدیران سازمان های جهانی و به طور کلی افراد شناخته شده و معتبر استفاده می کند. از سوی دیگر به نظر می رسد اتاق خبر شبکه من و تو در اجرای خبر از تلفیقی از عناصر اجرای تجاری و نمایشی استفاده می کند در حالیکه برنامه شصت دقیق تلاش دارد تا تلفیقی از سبک های مختلف(اخلاقی، تجاری و نمایشی) را در دستور کار خود قرار دهد.
گونه شناسی پلتفرمی رسانه های اجتماعی در پذیرش تفاهم فرهنگی
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۳
66 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر ارائه معیار تعیین ظرفیت پذیرش تفاهم فرهنگی در رسانه های اجتماعی است.روش شناسی پژوهش: گردآوری داده ها به شیوه مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته و از رویکرد تحلیلی-توصیفی در پردازش داده ها استفاده شده است.یافته ها: تحقیق حاضر بستر تعاملی ارائه شده در پلتفرم های رسانه های اجتماعی را که در قالب ویژگی ها و امکانات مختلف نمود می یابد، به مثابه امکانی برای تعامل میان فرهنگ ها معرفی نموده و برای آن نقشی آغازگر در فرایند تفاهم فرهنگی قائل است. همچنین با نگاه به الگوی لانه زنبوری رسانه های اجتماعی، به گزینش مشخصه های مرتبط با تفاهم فرهنگی و توضیح آن ها اقدام شده است.بحث و نتیجه گیری: ارائه عناصر تعیین کننده در شناخت و گونه شناسی ظرفیت پلتفرمی رسانه های اجتماعی در ایجاد یا نفی تفاهم فرهنگی را می توان از نتایج پژوهش حاضر دانست.
تحلیل محتوای استعمال دخانیات در سریال های نمایش خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمایش خانگی، یکی از رسانه های موردتوجه و پرمخاطب این روزهاست. بسیاری از کارگردانان و بازیگران مطرح سینما و تلویزیون به آن توجه نشان داده اند. استقبال مردم از سریال های نمایش خانگی، فیلم سازان را تشویق می کند تا سریال های خود را در این رسانه توزیع کنند. در این پژوهش، سعی شده با روش تحلیل محتوای کیفی به بررسی چهار سریال پربیننده «خاتون»، «زخم کاری»، «می خواهم زنده بمانم» و«قورباغه» در سال 1400 پرداخته شود. بررسی کدها، مقولات و مفاهیم نشان داد که نمایش استعمال دخانیات با نوعی رویکرد مثبت در سریال های مذکور همراه است. در واقع، از استعمال سیگار، برای بیان احساسات بازیگران در شرایط مختلف استفاده شده است. اما نکته مهم، توجه به عدم استعمال دخانیات در خانه و نزد فرزندان است. نمایش خانگی در سال های اخیر با اقبال عمومی مواجه شده و از سوی دیگر، نگرش مثبتی که در فضای سریال ها نسبت به استعمال دخانیات مشاهده می شود، می تواند اثرات مخربی بر نوجوانان و جوانان- که مخاطبین اصلی آنها هستند- داشته باشد. از این رو، لازم است در ساخت سریال و فیلم های خانگی، مجموعه قوانین مصوبات ملی کنترل دخانیات جمهوری اسلامی ایران مدنظر قرارگیرد تا مصرف دخانیات با رویکرد مثبت و منفی توسط بازیگران، تأثیری نامناسب بر جامعه نگذارد.
فرودستان شهریِ دهه نود به روایت سینمای ایران ( ابد و یک روز، مغزهای کوچک زنگ زده)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل نئوفرمالیستی شیوه های روایت پردازی زندگی فرودستانِ پایین شهر در سینمای دهیه نود ایران است. رویکرد نظریِ پژوهش برگرفته از نظریه هایی در حوزیه مطالعات سینما است که سرشت بازنمایی سینمایی و رابطیه آن با امر اجتماعی را می کاوند. روش مطالعه مدل بوردول و تامپسن در نئوفرمالیسم است که به واکاوی سطوح چهارگانه معانی در آثار هنری می پردازد. از میان فیلم های اکران شده در ژانر سینمای پایین شهر در دهیه نود سینمای ایران دو فیلم ابد و یک روز و مغزهای کوچک زنگ زده برای مطالعه انتخاب شده اند. نتایج تحلیل نشان می دهد که روایت پردازی فرودستان در سینمای پایین شهرِ دهیه نود تفاوتهای اساسی با روایتهای سینمایی این اقشار در دهه های قبلی دارد. فرودستان دهیه نود نه تقدیس می شوند و نه امکان و توان رهایی از وضعیت فرودستی را دارند، بلکه سوژه های گیرافتاده در نوعی چرخیه باطل فقر و فلاکت اند که آغاز و انجام زندگی شان تماماً یکی است. نه فقط فضاهای عینی و نمادینِ پایین شهر متعارض، پرتنش و تکه پاره هستند، بلکه فرسودگی و ویرانگیِ حک شده بر این فضاها باعث شده است زندگی کنشگران نیز آکنده از خشونت و تنش و ستیز گردد. خشونت و تنش دایمی موتیف های تکرارشونده در هر دو اثرند. ریتم تند زندگی همراه با دیالوگ های تنش آلود و مونولوگ های پرتشویش خصلت لاینفک تعامل های نمادین کنشگران این فضاها است. در کل، پیدایش ژانر متفاوت سینمای پایین شهر در دهیه نود حکایت از تحولی عمیق در وضعیت انضمامی فرودستان دارد که دیگر با مضامین و موتیف های سینمای دهه های قبل قابل روایت نیست.
دین و رسانه های نوین، طرح پرسش دینی از بات های هوش مصنوعی
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
109 - 152
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی کارکرد رسانه های نوین مجهز به هوش مصنوعی در حوزه دین پرداخته است. هدف اصلی پژوهش، شناخت تأثیرات احتمالی هوش مصنوعی بر باورها و رویه های دینی و نقش آن در شکل دهی و بازتولید مفاهیم دینی است. همچنین به چالش ها و فرصت هایی که ممکن است هوش مصنوعی در ارائه اطلاعات و پاسخ به پرسش های دینی ایجاد کند، ارزیابی شده است.روش شناسی پژوهش: این پژوهش کیفی بوده و با رویکرد تحلیل و توصیف به اجرا درآمد. داده ها از طریق طرح پرسش های مشخص از بات های هوش مصنوعی مرتبط با رسانه های اینترنتی گردآوری شدند. این رویکرد به پژوهشگران کمک کرد تا به طور عمیق تر تأثیر هوش مصنوعی در پاسخ به پرسش های دینی و بررسی احتمال ایجاد تغییرات در این حوزه را مطالعه کنند.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد، استفاده از هوش مصنوعی می تواند در پاسخگویی به پرسش های دینی و تفسیر متون مذهبی تأثیرگذار باشد. با توجه به پیشرفت های شتابنده این فناوری، ارزیابی قابلیت ها و اثرات آن به عنوان ابزاری پرکاربرد برای پاسخگویی به پرسش های دینی و تعالیم مذهبی ضروری به نظر می رسد.بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد، بهره مندی از بات های هوش مصنوعی می تواند چالش هایی را در ارتباط با کیفیت و نحوه تعامل کاربران با اطلاعات دینی ایجاد کند. این ارتباطات شامل شیوه های تعامل کاربران با بات های گفتگو و تأثیر این تعاملات بر تفکر انتقادی کاربران و درک آنها از اطلاعات دینی است. ظهور و گسترش هوش مصنوعی در حوزه دین، پرسش های جدیدی را در باره نقش آن در بازتولید و تغییر باورهای دینی ایجاد کرده است. نتایج این پژوهش روشن می کند که هوش مصنوعی می تواند تأثیر مهمی در شکل دهی مفاهیم دینی و رویه های مذهبی داشته باشد. براین اساس، سناریوهای مختلفی که ممکن است با ادامه داده یابی این فناوری در اعمال و باورهای دینی پدید آیند، بررسی شد، به نحوی که زمینه بهبود پاسخگویی و افزایش عمق شناختی از مفاهیم دینی به کمک این فناوری، نیازمند تداوم پایدار و دانش افزایی در این زمینه است.
«هستی شناسی عملیات فرهنگی»، صورت بندی چرخه متقاطع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۶۵
161 - 190
حوزههای تخصصی:
هستی شناسیِ عملیات فرهنگی آن چنان که ضروری و شایسته است در بین فرهنگ پژوهان جدی گرفته نشده است. به جرئت می توان گفت بخشی از سرگردانی و نوسان مشهود در اقدامات فرهنگی، متأثر از نبود مدل های پشتیبان طراحی عملیات و ضعف پشتوانه هستی شناسی مدل های موجود است. این پژوهش با هدف صورت بندی ساختاری برای هستی شناسی عملیات فرهنگی، مبتنی بر رویکرد پژوهشی تحلیل محتوای کیفی با اتخاذ استراتژی تجزیه و ترکیب انجام گردید. در عملیاتی نمودن این استراتژی، برای مرحله گردآوری و گزینش داده ها از روش کتابخانه ای و مرور نظام مند، برای مرحله تجزیه وتحلیل و ترکیب داده ها، از روش فراترکیب، برای اجرای روش فراترکیب، از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو، برای پیاده سازی این الگو از تکنیک کدگذاری و برای پیاده سازی این تکنیک از ابزار نرم افزاری مکس کیودی ای استفاده شده است. از بین مدل ها، روش ها و روش شناسی های بررسی شده، در مجموع، 10 گزینه برای انجام فراترکیب برگزیده شد. این پژوهش قائل است عملیات فرهنگی، صرفاً با اقدام سمت مجری به فرجام نمی رسد، بلکه تکمیل آن نیازمند اقدام سمت مخاطب است. این پژوهش، عملیات فرهنگی را در قالب هشت مؤلفه اصلی و شش زیرمؤلفه تعریف می کند، که مجموعاً در دو رسته ی جانب افاده یا مجری و جانب استفاده یا مخاطب قرار دارد. در نهایت نیز مبتنی بر روایتی چرخه ای از عملیات فرهنگی، با جانمایی این دو رسته در یک فراگرد چرخشیِ متقاطع، ساختار هستی شناسی عملیات فرهنگی صورت بندی شده است.
شناخت مؤلفه های اخبار جعلی شبکه اجتماعی اینستاگرام فارسی بی.بی.سی در اعتراض های خیابانی ایران (شهریور تا اسفند 1401)
حوزههای تخصصی:
اخبار جعلی و معضل گسترش نشر آن در رسانه های اجتماعی، امروزه روزنامه نگاری موثق و اطلاع رسانی قابل اعتماد را ضعیف کرده است. ضرورت این موضوع دولت ها و اصحاب رسانه را بر آن داشت تا راهکارهای مؤثر در تشخیص اخبار جعلی را بررسی کنند. در این پژوهش به نحوه شناخت مؤلفه های اخبار جعلی در شبکه های اجتماعی بخصوص موارد مرتبط با فعالیت های اعتراض گونه پاسخ داده می شود. در این پژوهش سعی می شود مؤلفه های اخبار جعلی شبکه اینستاگرامی بی.بی.سی در اعتراض های خیابانی ایران (شهریور تا اسفند سال 1401) شناسایی شوند. محتوای خبری 60 پست اینستاگرام بر مبنای رویکرد کیفی با استفاده از روش تحلیل محتوای عرفی و معیار راستی آزمایی اخبار جعلی این پژوهش از طریق «خط ویژه خبرگزاری فارس»، سایت های «فکت نامه»، «فکت یار» صورت پذیرفت. پژوهش حاضر از جستجوی موضوعی لغات «خبر جعلی»، «اعتراض»، «مهسا امینی» در بیش از 100 صفحه مجازی شبکه اینستاگرامی بی.بی.سی فارسی در ارتباط با ناآرامی های سال 1401صورت گرفت. یافته ها و نتایج داده های1150حاصل با استفاده از نرم افزار Maxqda2022 با روش کدگذاری تحلیل شدند. به نظر می رسد هنوز ضعف در تشخیص مؤلفه های اخبار جعلی وجود دارد و در بسیاری از موارد مواجه با فضای واقعی، خوب عمل نشده است. بااین حال شبکه اینستاگرامی بی.بی.سی فارسی در انتشار سریع اخبار جعلی سال 1401 از مؤلفه هایی استفاده کرده که در گسترش اعتراضات خیابانی نقش بسیاری ایفا کرده است که می توان در 5 مقوله کلی اعتبار خبر، تشخیص اخبار جعلی، ایجاد تردید، سواد رسانه ای، تولید پتانسیل اعتراضات و اغتشاشات طبقه بندی کرد. رسانه های بیگانه به عنوان بازوی پروپاگاندای سیاه، با عصر پساحقیقت، جنگ اطلاعاتی، فریب افکار عمومی، اخبار جعلی و راستی آزمایی رابطه مفهومی پیدا می کنند.
طراحی مدل مفهومی نقش ارتباطات سازمانی در شرایط بحران با رویکرد سیستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
307 - 335
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، طراحی مدل مفهومی نقش ارتباطات سازمانی در شرایط بحران با رویکرد سیستمی است. نگرش سیستماتیک با ایجاد دیدگاهی کل نگر، جامع و نظام مند برای ایجاد ارتباطات مناسب در شرایط بحران، چارچوبی برای حل مشکلات فراهم می کند که منجر به کارآمدی نظام ارتباطی، کنترل بازخور فعالیت ها و اتخاذ تصمیمات مناسب توسط مدیران می شود. پژوهش حاضر از نظر نحوه گردآوری داده ها، به روش توصیفی پیمایشی و از نظر هدف، توسعه ای می باشد که در دو گام انجام شد. در گام اول، با بررسی نظریات و تحقیقات پیشین در حوزه های ارتباطات سازمانی، مدیریت بحران و نگرش سیستمی، ابعاد و مولفه های مرتبط با مدل استخراج شده و الگوی مفهومی اولیه طراحی شد. در گام دوم، مدل پیشنهادی توسط خبرگان و مطلعین کلیدی ارزیابی شد. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید، مدیران و کارشناسان حوزه های مدیریت بحران و ارتباطات در دستگاه های اجرایی استان خراسان رضوی بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و داده ها با استفاده از پرسشنامه گردآوری شد. تحلیل داده ها نخست با آزمون نرمال بودن و سپس با استفاده از آزمون t تک نمونه ای در نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج پژوهش به شناسایی مهمترین ابعاد و مولفه ها و طراحی مدل نقش ارتباطات سازمانی در شرایط بحران با رویکرد سیستمی منجر شد. در انتها نیز پیشنهادهایی برای اثربخشی این فرآیند ارائه شد.
تدوین سبک تحول مدیریت شبکه های استانی رسانه ملی (مورد مطالعه شبکه استانی مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: متن مدیریت رسانه، فرآیند به کارگیری بهینه همه امکانات مادی، انسانی، فناورانه و غیره در جهت تولید، بازتولید و توزیع پیام های هدفمند، در چارچوب نظام ارزشی پذیرفته شده است که با هدف غایی اثرگذاری مطلوب بر مخاطبان صورت می گیرد. داشتن نظام رسانه ای قوی نیز در گرو نظام مدیریت سیاستگذاری و همچنین روش و الگوی سیاستگذاری صحیح در حوزه مدیریت است. لذا هدف اصلی پژوهش، بررسی وضع موجود مدیریت شبکه های استانی صدا و سیما و در نهایت تدوین الگوی تحولی مدیریت شبکه های استانی برای رسیدن به وضع مطلوب می باشد.روش پژوهش: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی است که با رویکرد کیفی با طرح اکتشافی انجام شده است. جامعه آماری مطالعه حاضر شامل خبرگان مدیریت رسانه در استان مازندران و کشور با سن بیشتر از 40 سال، سابقه بیشتر از 20 سال و تحصیلات دکتری و کارشناسی ارشد بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن قانون اشباع تعداد 16 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از کدگذاری باز و محوری انجام شد.یافته ها: الگوهای موجود مدیریت رسانه شبکه استانی مازندران شناسایی شد که شامل سبک مدیریت دستوری، آنومیک و سبک مدیریت ترکیبی (گاهی اقتضایی و گاهی مشارکتی) است. یافته ها همچنین نشان داد "نظام مدیریت گنبدی"، مطلوب ترین الگوی مدیریت رسانه شبکه استانی است.نتیجه گیری: الگوی مدیریت گنبدی که برپایه عنصر علم اعم از مادی و طبیعی و علوم معارف الهی و توحیدی است ابعادی چندگانه دارد و می تواند گرهگشای مدیریت شبکه استانی باشد. بهره گیری از این الگو یا مدل می تواند بهبود عملکرد (افزایش اثربخشی) از طریق توزیع انرژی یکسان و مداوم برای همه کارکنان توسط مدیر گنبدی را در پی داشته باشد.
راه حل خروج از اسلام هراسی: گفت وگو در فضای مجازی
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۱
55 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مقاله بررسی این ویژگی در موضوع «اسلام هراسی» است.روش شناسی پژوهش: روش بررسی این مسأله از یک سو ارزیابی نحوه عملکرد رسانه های بزرگ در موضوع اسلام هراسی با مراجعه به تحقیقات صورت گرفته در این حوزه است. از سوی دیگر تلاش شده راهِ مقابله با این گفتمان از طریق گفتمانِ «گفت وگو و تعامل بین فرهنگ ها و تمدن ها تشریح گردد.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که ویژگی های فضای مجازی ازجمله شکل گیری بر پایه تعاملات دوسویه و افقی و امکان دیالوگ، امکان بحث و بیان نظرات در مورد واقعیت اسلام، متفاوت از چارچوب رسانه های وابسته به قدرت های استعماری را فراهم می کند. این ظرفیت می تواند به مقابله با گفتمان اسلام هراسی که توسط قدرت ها انتشار می یابد، بپردازد و آن را به چالش کشاند. از نمونه های این مطلب می توان به جنگ غزه اشاره کرد که فضای مجازی توانست تا حدودی به مقابله با گفتمان اسلام هراسی بپردازد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که راه حل مقابله با اسلام هراسی و خروج از آن، «گفت وگو در فضای مجازی» است.بحث و نتیجه گیری: از مجموع مباحث می توان نتیجه گرفت که رسانه ی اینترنت و فضای مجازی، رسانه ای است که به دلیل فضای تعاملی و ارتباطات دوطرفه امکان گفت وگو را بسیار بیشتر از سایر رسانه ها فراهم می کنند و لذا مسلمانان به عنوان کسانی که در معرض تبلیغات منفی و اسلام هراسی در سطح رسانه های بزرگ قرار گرفته اند، می توانند با استفاده از گفت وگوهای دو طرفه از طریق این رسانه ها به بازنمایی واقع بینانه تر از خود و ترسیم چهره حقیقی از اسلام برای سایر مردمان جهان اقدام کنند.
متاورس و چالش های حقوق بشری با تاکید بر اقدامات شورای اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی موضوع متاورس و ارتباط آن با حق های مختلف بشری است . در ادامه این پژوهش سعی دارد جایگاه شورای اروپا را در زمینه مقررات گذاری در این عرصه بررسی کند. روش پژوهش: در این پژوهش، به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به تبیین متاورس و ارتباط آن با حقوق بشری خواهیم پرداخت و با بررسی اسناد و گزارش های مختلف شورای اروپا ، نقش این نهاد در تنظیم مقررات در زمینه متاورس بررسی خواهد شد.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که با وجود چالش هایی که فناوری متاورس برای جنبه های گوناگون زندگی بشر می تواند داشته باشد، اما هنوز مقررات گذاری جامعی برای آن صورت نگرفته است. پژوهش هایی در زمینه متاورس و ابعاد مختلف آن تاکنون انجام شده است، اما بررسی اقدامات شورای اروپا به عنوان یکی از پیشروترین نهادهای فعال در زمینه متاورس و ارتباط آن با حق های بشری صورت نگرفته است. لذا این پژوهش از این منظر امری بدیع هست که با توجه به پیشرفت فناوری ضروری به نظر می رسد.نتیجه: نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که متاورس تا مقیاس گسترده ای قابلیت ایجاد چالش های حقوقی در ابعاد گوناگون زندگی افراد خواهد داشت. علی رغم تلاش های متعدد شورای اروپا، این نهاد هنوز قوانین جامعی در این زمینه تصویب نکرده است. انتظار می رود در آینده ای نه چندان دور شاهد آن باشیم که در ایجاد و تبیین یک نظم قانونی و حقوقی خاص برای این فناوری موفق عمل کنند.
مطالعه ای بر عوامل تاثیرگذاری اینستاگرام بر مخاطب بر مبنای نظریه کاشت
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
79 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی و تحلیل عواملی است که باعث جذب کاربران در اینستاگرام شده و با تکیه بر نظریه کاشت آن را بررسی می کند. این پژوهش به صورت میان رشته ای بوده و به عواملی مثل انگیزه های روان شناختی-اجتماعی و همچنین بستر و فضای موجود و اعتیاد کاربران به دوپامین و عملکرد این هورمون در مغز پرداخته شده است.روش شناسی پژوهش: روش تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی است و اطلاعات به صورت کتابخانه ای جمع آوری شده و با یکدیگر تطبیق داده شده است.یافته ها: عوامل موثر تأثیرگذاری در اینستاگرام شامل دوپامین، جامعه دموکراسی مجازی، و همچنین عوامل روان شناختی-اجتماعی که در بستر سیل اطلاعات رسانه های اجتماعی موردبررسی قرارگرفته و با نظریه کاشت تطبیق داده شده است.بحث و نتیجه گیری: باتوجه به تحقیقات انجام شده، کاربران اینستاگرام با حذف بعضی از ویژگی ها و ساخت هویت جدید برای کسب تأیید از دیگران، عدم قضاوت و همچنین دوری از انزوای اجتماعی و تأثیرات اختلالات دوپامین ترشح شده در مغز، و حجم زیاد اطلاعات و عدم کنترل انتشار آن، افراد دچار خودسانسوری می شوند و به مرور هویت اصلی خود را بر مبنای هویت مجازی خود تصور می کنند و هر آن چیزی که در این فضا مشاهده می کنند را باور می کنند.
نقش تفکر انتقادی در بهبود کارکرد سواد رسانه ای با تکیه بر منظومه شناختی مخاطب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳شماره ۳۷
152 - 119
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناخت رابطه بین مهارت تفکر انتقادی و تعهد مذهبی به عنوان منظومه ی شناختی مخاطب با سواد رسانه ای در دانش آموزان سال آخر متوسطه مدارس منطقه 4 آموزش وپرورش شهر تهران است که در سال تحصیلی 99-98 اشتغال به تحصیل داشتند. این پژوهش به روش زمینه یابی انجام شده است. نمونه آماری پژوهش، 205 دانش آموز بودند که از طریق محاسبه فرمول کوکران از بین جامعه آماری، انتخاب شدند. نمونه گیری پژوهش به روش احتمالی ساده انجام گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه بوده و برگرفته از پرسشنامه های تفکر انتقادی ریکتس، تعهد مذهبی ورتینگتون و پرسشنامه محقق ساخته است. روایی پرسشنامه محقق ساخته، با مشارکت و کسب نظر 35 نفر از اساتید دانشگاه های کشور و بر اساس الگوی لاوشه سنجیده شد. در این پژوهش از آزمون پیرسون برای بررسی میزان همبستگی بین متغیرها و مدل رگرسیون چندگانه برای بررسی برازش داده ها استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که بین متغیرهای پژوهش، رابطه مستقیم و معنی داری وجود داشت. همچنین بین یک به یک زیرمقیاس های متغیرهای پژوهش رابطه مستقیم وجود داشت. مدل رگرسون چندگانه، همبستگی نسبتاً نیرومند و معناداری را بین متغیرهای پژوهش نشان داد. مقدار ضریب تعیین تعدیل شده در این مدل نیز نشان داد که برازش داده ها به خوبی صورت یافته و فرض پژوهش تأیید می شود. بنابراین برای بهبود اثربخشی سواد رسانه ای می توان از آموزش مهارت تفکر انتقادی به مخاطب و تقویت منظومه شناختی، ارزشی معتبر وی سود جست.
طراحی مدل مطلوب برندسازی شخصی ورزشکاران حرفه ای در اینستاگرام و نقش آن در مهاجرت ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳شماره ۳۷
414 - 375
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام تحقیق طراحی مدل مطلوب برندسازی شخصی ورزشکاران حرفه ای در اینستاگرام و نقش آن بر مهاجرت ورزشی بود. روش تحقیق آمیخته به صورت کیفی و کمی و اطلاعات بخش کیفی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختارمند از 15 نفر از خبرگان به دست آمد. متعاقباً با تکنیک دلفی غربالگری صورت گرفت که 4 عامل و 52 شاخص شناسایی و براین اساس پرسشنامه 52 سؤالی تدوین شد. جامعه آماری شامل ورزشکاران حرفه ای فعال در اینستاگرام و برای تعیین حجم نمونه به ازای هر عامل 10 نمونه، درمجموع 520 نمونه در نظر گرفته شد. برای مدل سازی معادلات ساختاری از نرم افزار SmartPLS2 استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی بعد از سه مرحله اصلاح، چهار عامل 1-عملکردی با 7 شاخص 2-شخصی با 12 شاخص 3-اجتماعی با 13 شاخص و 4-اخلاقی با 8 شاخص، درمجموع 40 شاخص به دست آمد. از طریق بررسی پایایی درونی، پایایی گویه ها، روایی همگرا و واگرا و ضرایب معناداری مسیرها و همچنین میزان R2 مدل مورد برازش و تأیید قرار گرفت. شاخص نیکویی برازش (گاف) برابر 48/0 محاسبه شد که بسیار مناسب بود. همچنین نتایج نشان داد که برند شخصی ورزشکاران بر روی مهاجرت ورزشی تأثیر دارد (44/0=(و 11/17 =T). میزان تأثیر عوامل اجتماعی برابر 0.185 و عوامل شخصی برابر 0.384 و در سطح P<0/01 معنی دار بودند ولی عوامل عملکردی و اخلاقی تأثیر معنی داری نداشتند. مقدار R2 نشان داد که عوامل چهارگانه برند شخصی ورزشکاران حدود 48 درصد از علل مهاجرت ورزشی را تبیین می کند. در نهایت علی رغم عوامل مختلفی که سبب مهاجرت می شود، مهاجرت ورزشکاران به عنوان بخشی از فرآیند ورزش جهانی است و رسانه ها با انتشار سریع اطلاعات این فرآیند را تسهیل می نمایند.
برندینگ سازمانی توسط فناوری های نوین ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۳شماره ۳۸
108 - 75
حوزههای تخصصی:
امروزه برند به یکی از مهم ترین موضوعات در تمامی شرکت ها تبدیل شده است، به طوری که هیچ شرکتی را نمی توان بدون برند در نظر گرفت. این موضوع به حدی گسترش یافته که علاوه بر سیاستمداران، برخی از شهروندان نیز درصدد ایجاد برند شخصی برای خود هستند. برای ایجاد برند می توان اقدامات مختلفی انجام داد که شامل طیف وسیعی از تبلیغات در شرکت های بزرگ تا تولید محتوا توسط شهروندان در شبکه های اجتماعی می شود. این گستره وسیع می تواند یک برند ایجاد کند، هرچند که امروزه برند به یک علم پیچیده و تخصصی تبدیل شده و از یک عنوان فراتر رفته است، به طوری که اعمال نام برند بر یک برند، ایجاد محدودیت برای آن محسوب می شود. طبق طبقه بندی کلر، سال هاست که دنیا در عصر برندسازی به سر می برد، اما با توجه به ضرورت و اهمیت این موضوع در عصر کنونی، هنوز دوران برندسازی در ایران فرا نرسیده است و این اصطلاحی ناآشنا است. برای بسیاری از سازمان ها، یا اگر این طور باشد، بسیار غیرحرفه ای است و ما تصمیم گرفتیم که برندسازی را با استفاده از فناوری های ارتباطی بررسی کنیم. این مقاله از پایان نامه دکتری با موضوع طراحی مدل استراتژی روابط عمومی باهدف برندسازی سازمانی در شبکه های اجتماعی استخراج شده است. در این مقاله نقش روابط عمومی به عنوان یکی از ابزارهای تولید و ارتقای برند موردبررسی قرارگرفته و مصاحبه با اساتید ارتباطات و کارشناسان روابط عمومی از سراسر جهان با استفاده از روش تئوری زمینه ای انجام شده است. در این مقاله با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، نمونه های آماری خود را از قاره های مختلف انتخاب کردیم. نمونه ما 15 نفر از اساتید ارتباطات و متخصصان روابط عمومی بودند. طی چند مرحله مصاحبه، داده های ما تکمیل شد و داده ها را با استفاده از نرم افزار MacQDA تجزیه وتحلیل کردیم و مفاهیم و مقوله ها را استخراج کردیم و درنهایت با استفاده از نظریه هایی که بر اساس داده ها به دست آوردیم به نتیجه گیری رسیدیم. با توجه به نتایج به دست آمده مشخص شد که علاوه بر وظیفه اصلی فروش، وظیفه تولید و ترویج و تثبیت برند نیز یکی از وظایف انکارناپذیر روابط عمومی است. با توجه به دسته بندی های استخراج شده از داده های این رساله، به نظریه های مهمی مانند آکواریوم شیشه ای، هویت سازمانی و فرهنگ جامعه رسیدیم که نقش مهمی در برندسازی سازمانی دارند و متخصصان روابط عمومی باید این مقوله ها را در برندسازی سازمانی با استفاده از فناوری های نوین موردتوجه قرار دهند. بنابراین روابط عمومی با اتخاذ استراتژی های مناسب برای تولید، ترویج و تثبیت برند، قادر به توسعه برندسازی سازمانی در سطح شبکه های اجتماعی است.
تأثیر بازاریابی از طریق شبکه های اجتماعی بر قصد اهدای خون با تاکید بر عوامل اجتماعی و روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۳شماره ۳۸
223 - 189
حوزههای تخصصی:
با توجه تقاضای روزافزون سازمان انتقال خون و تعداد محدود متقاضیان برای اهداء پژوهش حاضر سعی دارد عوامل ایجاد نگرش مثبت و نیات رفتاری کاربران شبکه های مجازی نسبت به اهدای خون در ایران را بررسی نماید. در این مطالعه از نظریه اجتماعی شناختی، مدل اعتقاد بهداشتی و نظریه رفتار برنامه ریزی شده برای بررسی چگونگی تأثیر ارتباطات رسانه های اجتماعی بر نگرش و قصد اهداء خون از طریق برخی پیامدهای روانشناختی-اجتماعی در میان کاربران شبکه های اجتماعی مجازی استفاده شده است. به این منظور با روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس نمونه ای مشتمل بر 384 نفر تعیین شد. به منظور سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های استاندارد استفاده شده است. پایایی ابزار پژوهش توسط آزمون آلفای کرونباخ مورد تائید قرار گرفت. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که ارتباطات رسانه های اجتماعی بر آگاهی، ادراک، همسالان، خانواده و قصد رفتاری تأثیر مثبت دارد. انگیزه، آگاهی، همسالان و خانواده بر نگرش ها تأثیر مثبت گذاشت که به نوبه خود، قصد اهدای خون را پیش بینی کرد. از این مطالعه می توان دریافت که نگرش های مثبت نسبت به اهدای خون در کاربران شبکه های مجازی قصد آن ها را برای اهدای خون تحریک کرد.
تحلیل معنای کارآفرینی زنان در فضای مجازی (مورد مطالعه اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۳شماره ۳۸
296 - 261
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر مبتنی بر پژوهشی کیفی است که با هدف تحلیل معنای کارآفرینی و فهم چگونگی کنش کارآفرینانه ی زنان در شبکه ی اجتماعی اینستاگرام انجام شده است. بدین منظور با 14 زن کارآفرین که دارای صفحات فعال در اینستاگرام هستند، مصاحبه های عمیق صورت پذیرفته و سپس داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل تماتیک مورد تحلیل قرارگرفته است.یافته های تحقیق در مجموع دربردارنده سه مضمون فراگیر شامل «اینستاگرام و عرضه توانمندی های زنان»؛ «آنلاین شاپ اینستاگرامی متناسب با نقش های چندگانه زن»؛ « اینستاگرام بستر نو برای کنش اجتماعی فعالانه زنان» و همچنین هفت مضمون سازمان یافته است که عبارتند از: «فروشگاه اینستاگرامی»؛ «مشتری محوری»؛ «شکوفایی زودبازده»؛ «تعادل شغل با خانواده»؛ «حرکت رو به جلو و در لحظه»؛ «تناسب شغل با شخصیت زنانه»؛ «امکان رشد و بروز خلاقیت زنان» بدست آمد. نتیجه حاصل از این پژوهش نشان داد که فضای مجازی و خصوصا اینستاگرام فضای امن فکری و کنشگرانه ی فعال ومنعطفی برای اثرگذاری اجتماعی_اقتصادی زنان کارآفرین پدیدار نموده است که در آن از جذب و تعامل با مشتریان تا اثرگذاری فکری و رفتاری بر مشتری را برای زنان کارآفرین فعال در این سکو فراهم کرده است.
ارائه مدل ارتقای فرهنگ شهروندی مبتنی بر استفاده از شبکه های اجتماعی در میان شهروندان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۳شماره ۳۸
336 - 297
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ارتقای فرهنگ شهروندی بر مبنای استفاده از شبکه های اجتماعی در میان شهروندان تهرانی انجام شده است و از نظر هدف، کاربردی، از نظر زمان گردآوری داده ها مقطعی و از نظر روش کیفی با رویکرد گراندد تئوری با روش نمونه گیری نظری و با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختار در سال 1399 انجام شد. در بخش روایی صوری، محتوایی و سازه با همکاری اساتید و متخصصین ذیربط در حوزه ارتباطات و مدیریت شهری (خبرگان) بررسی و ملاحظات لازم انجام شد. یافته ها نشان داد، شبکه های اجتماعی تاثیر مثبت و معنی داری بر ابعاد فرهنگ شهروندی دارد یعنی افرادی که بیشتر از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند فرهنگ شهروندی بیشتری دارند. افراد عضو شبکه های اجتماعی ، مسئولیت پذیری، مشارکت، قانون مداری و فرهنگ شهروندی بالاتری نسبت به سایر افراد دارند.در شبکه های اجتماعی، همواره اعضای شبکه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به شرکت در فعالیت های واقعی در زندگی اجتماعی تحریک و تشویق می شوند. اثرگذاری زیاد شبکه های اجتماعی بر میزان و کیفیت مشارکت های اجتماعی باعث شکل گیری این شبکه ها در زمینه های خاص شده است. فرآیند ارتقا فرهنگ شهروندی از طریق شبکه های اجتماعی، با ارتباطات تعاملی، پویا و همه جانبه با دوستان، آشنایان، مسئولین و مدیران شهری و سایر اعضای اجتماع رخ می دهد ،اما در کشور ما نیاز به ایجاد تغییر و تحولات بیشتری است تا بتوان در راستای ارتقای فرهنگ شهروندی مبتنی بر شبکه های اجتماعی عملکرد موثری ارائه نمود.