مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۳۹۷ شماره ۷۷
7 - 33
حوزه های تخصصی:
شمس کسمایی نخستین شاعر نوپرداز زبان فارسی است. اشعار او در نشریاتِ هوادار تجدد و مدافع حقوق زنان و در تبریز، در زمان حکومت خیابانی در آذربایجان منتشر می شد. پژوهش حاضر برای بررسی نسبت شعر کسمایی با مناسبات قدرت موجود در آزادیستان، به توصیف زبان شناختی متن بر اساس دستور نظام مند نقش گرای هلیدی و تفسیر این یافته ها، یعنی شناسایی بافت موقعیتی و بافت میان متنی این اشعار، و نیز یافتن جنبه های ایدئولوژیک آن می پردازد. بدین ترتیب، این نوشتار به سبک شناسی انتقادی شعر کسمایی با الگویی مرکّب از الگوی سه بعدی فرکلاف در تحلیل گفتمان انتقادی، دستور نظام مند نقش گرای هلیدی، و جنبه هایی از نظریه گفتمان لاکلا و موف می پردازد. یافته های توصیفی، مبتنی بر تحلیل فرانقش های اندیشگانی، بینافردی و متنی نشان می دهد که شعر او گفتمان آزادیستان، مشروطه و ناسیونالیسم ایرانی را مفصل بندی می کند. این اشعار با مفصل بندی گفتمان آزادیستان، مناسبات قدرت را در آزادیستان بازتولید می کنند و با مفصل بندی گفتمان مشروطه و ناسیونالیسم ایرانی در میان سوژه های این گفتمان ها، به نظام سیاسی آزادیستان مشروعیت می بخشند.
بررسی نزاع گفتمانها بر سر معانی سیاسی–مذهبی در فضایل الصحابه نسایی : (مطالعه ی موردی خلفای راشدین )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضایل الصحابه ی نسایی از جمله مهمترین منابع صحابه نگاریِ قرن 3 تا 4 هجری است که همانند سایر منابع معرفتی در حوزه ی تاریخ ، پدیده ای شفاف و خنثی نیست بلکه پدیده ای پیچیده و عقیدتی است که حقایق را تحریف و یا پنهان می کند. از اینرو نمی تواند بازتابی دقیق و منطبق بر عینیت باشد بلکه به نوعی بازنمایی اراده و اندیشه های مورخ و تحت تاثیر بافت های زمانه ی وی تدوین شده است . اما بازتاب این تفکرات در خصوص روایات مربوط به خلفای راشدین که در برهه ای از تاریخ ،خود تفکر ساز بوده اند بیشتر است . از اینرو پژوهش پیشِ روی در صدد است تا بر اساس روش تحلیل گفتمان انتقادی ِ فرکلاف ، به این مساله بپردازد که الگو و نحوه بازنمایی روایات فضایل الصحابه درباره خلفای ِ سه گانه و علی "ع" ، بازتاب کدام معانی از گفتمانهای سیاسی – مذهبی جامعه است ؟
تحلیل انتقادی انگاره زن در «سندبادنامه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات، آیینه ای است که فرهنگ جامعه را بازتاب می دهد و متون داستانی، بستر مناسبی برای بررسی این بازتاب های فرهنگی در زمینه های گوناگون از جمله مباحث مربوط به زنان است. در این پژوهش، برای واکاوی انگاره زن، دو حکایت از سندبادنامه انتخاب شد. متن سندبادنامه هر چند در یک زمینه تاریخی زن ستیز تولید شده، نمونه های فراوانی از قدرت زن در آن دیده می شود. این جستار درصدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی بر مبنای رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی با تکیه بر نظریه «فرکلاف»، متن را در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی نموده، نشانه های قدرت زن و چرایی آن را نشان دهد. در این جستار به این نتیجه رسیدیم که زن در این اثر، حضور فعال و قدرتمند دارد و نقش فاعلی او در شکل گیری روند داستان مشهود است. در این کتاب به رغم دید منفی نسبت به زن، نشانه های قدرت پنهان زنانه را می توان دید. زنان برای رسیدن به اهداف خود از ابزار قدرت پنهان همچون زبان، تدبیر، زیرکی و سیاست استفاده می کنند و اگر راه های رسیدن به اهداف سازنده و والا برای آنها بسته شود، گاهی این قدرت در مسیر نادرست به کار گرفته می شود.
تحلیل متون راهبرد های توسعه منابع انسانی در صنعت بانکداری مبتنی بر تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله شناسایی گفتمان حاکم بر متون مربوط به راهبردهای توسعه منابع انسانی در صنعت بانکداری است که واقعیت آموزش و یادگیری در این صنعت را بازنمایی می کنند. در واقع این پژوهش در پی آن است که علاوه بر شناسایی نوع گفتمان حاکم بر متون مورد نظر، مفاهیم کلیدی در نظم گفتمانی را بررسی کند. روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف برای این پژوهش انتخاب شده است. چارچوب نظری که فرکلاف معرفی می کند، دربرگیرنده مفاهیمی متنوع است که باتوجه به هدف پژوهش از آنها استفاده شد. فرکلاف این مفاهیم را در یک الگوی سه بعدی تحلیل می کند. براساس این الگو، متون انتخاب شده که فصل نهم قانون مدیریت خدمات کشوری بخشنامه «نظام آموزش کارمندان دستگاه های اجرایی»، «نظام جامع آموزش و توسعه منابع انسانی بانک» و مقاله های فارسی با موضوع توسعه منابع انسانی در صنعت بانکداری می باشند، به صورت مفصل و دقیق در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین تحلیل شد. نتایج تحلیل نشان داد که گفتمان حاکم بر متون از راه عناصر گفتمانی دیدگاه یکپارچه در نظریه های خود و کار، رویکرد مبتنی بر عملکرد در نظریه های یادگیری در کار و فرایند یادگیری هدایت شده در نظریه های یادگیری مفصل بندی شده است و نظم گفتمانی بر کلیت این گفتمان حاکمیت دارد.
تبیین عدالت جنسیتی در فضاهای شهری مطالعه موردی: فضای شهری مجموعه خواهر امام رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال چهارم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۰
115 - 145
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی دلایل تغییر و کاهش عدالت جنسیتی در استفاده از فضای پیرامون مجموعه خواهر امام رضا (ع) پس از اجرای طرح توسعه جدید است. روش شناسی پژوهش، انتقادی است، جهت اجرای عملیات تحقیق از روش مردم نگاری انتقادی بهره گرفته شده است و داده های تحقیق در این مطالعه با استفاده از روش های مشاهده مشارکتی و تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری شده اند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها و ارائه نظریه نهایی با توجه به رویکرد انتقادی پژوهش از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف استفاده شد. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند (روش گلوله برفی) و نیز تکنیک اشباع نظری، بیست وپنج نفر از بانوان 20 تا 40 سال محله ساغریسازان و مطهری رشت در این مطالعه شرکت کردند و ادراک و توصیف های آنها نسبت به فضای شهری مجموعه خواهر امام شهر رشت مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفت. با استفاده از روش" تحلیل گفتمان انتقادی" تحلیل داده ها در سه سطح توصیف (آشکارسازی گزاره ها و محتوای ظاهری)، تفسیر (تعامل بین مصاحبه و بافت) و تبیین (تأثیر دوسویه ساختارها و گفتمان) صورت گرفت؛ نتایج و یافته های پژوهش نشان داد که در طراحی فضای شهری مذکور دیدگاه ها و نیازهای تمامی استفاده کنندگان از فضا دیده نشده و به دلیل وجود اعمال قدرت های تک بعدی مردانه در بازطراحی فضا، موجبات کاهش حضور بانوان و متعاقباً عدالت جنسیتی را در برداشته است.
فهم فضاهای خاکستری: جایگاه قدرت در فرایند مناسبات سکونتگاه های غیررسمی (مورد مطالعه: شهرک رضویه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، فضای خاکستری شهری به یکی از پدیده های رایج کلانشهرها و به ویژه تهران تبدیل و منجر به ظهور مجموعه ای از نهادها، هویت ها، روابط قدرت، شیوه ها و گفتمان ها در این فضاها شده است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و شناسایی ساختارهای موجود، جایگاه قدرت و سیاست در سطوح برنامه ریزی شهری این فضاها است. در راستای این هدف، پژوهش حاضر، در پی پاسخ به دو سوال اصلی است، ابعاد شکل دهنده ی تجربه زندگی در فضاهای خاکستری چیست؟ وآیا ساکنان این فضاها می توانند در برنامه ریزی و تصمیم گیری این محیط نقش داشته باشند؟ بنابراین، با اتکا بر روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و بر پایه مصاحبه ی ساخت نیافته، به تفسیر توصیف های ساکنان شهرک رضویه پرداخته شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که شش مقوله ی "سایه اندازی مناسبات قدرت، سایه ی سرمایه ی محیطی، سایه ی تعارض منافع، حاشیه ی سیاست گفتمان، حاشیه ی حق شهری و حاشیه ی شهروندی نابرابر"، مقولاتی هستند که توسط آن ها می توان تجربه ی ساکنان این فضاها را توصیف و در چارچوب مدل پارادایمی، مفهوم یابی فضای خاکستری شهری و فرایند مشروعیت بخشی، آن را تعریف نمود. همچنین، اهمیت بُعد اقتصادی- سیاسی تغییرات و جایگاه قدرت در کنار سایر ابعاد اجتماعی- فضایی این فضاها، طیفی از شهروندی نابرابر در مناطق کلانشهری با ضریب قطبش بالا را نمایان می سازد.
تحلیل گفتمان انتقادی در رمان نگران نباش مهسا محب علی از منظر جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
371 - 396
حوزه های تخصصی:
ادبیات بازآفرینی هنرمندانه سویه پنهان واقعیت های جامعه است. زوایای مخفی جامعه معمولاً در روایات رسمی، کتب تاریخی و فرهنگی و ... مورد غفلت واقع می شوند یا مجال بروز و ظهور نمی یابند؛ در حالی که در ادبیات، به خصوص ادبیات داستانی، بستری مناسب برای بیان این موضوعات فراهم است و زنان سهمی از این گونه روایات بر عهده دارند، زیرا در طول تاریخ به اشکال متفاوت به حاشیه رانده شده اند. گریز از ساختارهای متصلب مردانه در تطور تاریخ برای زنان با فراز و فرودهایی همراه بوده و همپای تحولات جامعه وضعیت زنان نیز در هر دهه دستخوش تغییر و تحول شده و بنا به شرایط، هر نویسنده ای موضعی خاص در این خصوص اتخاذ کرده است؛ برخی از نویسندگان زن به بازتولید ایدئولوژی های جنسیتی و... پرداخته اند، برخی موضع انتقادی به آن دارند و برخی نیز به دنبال بنیان طرحی نو هستند. مهسا محب علی از نویسندگان دهه 1380 است با وجود آنکه به ایدئولوژی های جنسیتی معترض است، متن داستان گویای این موضوع نیست و گاهی در آن گریز از زنانگی و تقلید رفتارهای مردانه دیده می شود که موجب تحلیل هایی بعضاً اشتباه شده است. متن محور بودن رویکرد فرکلاف این نظریه را برای بررسی داستان نگران نباش مناسب کرده است. از طرفی، به گفته پژوهش گران، رویکرد فرکلاف در حوزه تحلیل گفتمان جامع ترین و منسجم ترین مباحث را در این حوزه داراست. بنابراین، این مقاله با استفاده از روش توصیفی و منابع کتابخانه ای در پی پاسخ گویی به این سؤال است که نگران نباش نسبت به مقوله جنسیت چه موضعی را برگزیده است؟ نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد رفتارها و گفتارهای راوی در اعتراض به جامعه مرد سالاری و پدرسالاری حاکم است. درواقع نویسنده در قالب این داستان به ستیز با کلیشه های جنسیتی بدیهی انگاشته شده در جامعه می پردازد. برای بررسی این موضوع متن داستان در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی شده و با استناد به متن نتایج ارائه شده است.
خوانشی بر قصیده سرود باران (أنشوده المطر) سروده ی بدر شاکر السیاب از منظر تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف
منبع:
پژوهش در آموزش زبان و ادبیات عرب سال ۴ زمستان ۱۴۰۱شماره ۶
97 - 112
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی رویکردی بین رشته ای در نظریه های نقد نوین محسوب می شود که اصل آن به مباحث زبان شناسی بازمی گردد. نظریه های گفتمان در سیرتکاملی خود به نظریه تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف می رسد که اساس تحلیل متن را در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین و بر سه محور زبان، ایدئولوژی و قدرت بنا می نهد. این نظریه در حوزه های اندیشگانی مختلفی ازجمله تحلیل و تبیین متون ادبی کاربرد یافته است. در این میان قصیده أنشوده المطر سروده بدر شاکرالسیاب به سبب برخورداری از جایگاهی ویژه و مؤثر در شعر معاصر عربی و نیز وجود عوامل فرامتنی گوناگون اجتماعی، سیاسی و ادبی، نگارندگان را بران داشته تا با خوانشی تازه از این قصیده در چارچوب نظریه گفتمان انتقادی فرکلاف به تبیین لایه های گوناگون زبانی، ادبی و فکری سیاب در این قصیده بپردازند. هدف این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی فراهم آمده است، خلق دیدگاه تازه ای در شناخت شعر معاصر عربی است و آن را با پاسخگویی به این پرسش پی می گیرد که اساساً انطباق این قصیده بر چارچوب نظریه فرکلاف چگونه و تا چه اندازه قادر است دلالت های تازه و عمیق تری در شناخت شعر معاصر عربی ایجاد کند. نتایج تحقیق نشان می دهد که انطباق نظریه فرکلاف بر این سروده می تواند مخاطب را به درک لایه های معنایی عمیق تری در آن رسانده و درعین حال به ابعاد اندیشگانی مؤثر سیاب در شعر معاصر عربی وضوح بیشتری ببخشد.
بررسی رابطه زبان و قدرت در شعر «دلم برای باغچه می سوزد» از فروغ فرخزاد با دو رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی و دستور نقشگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی و دستور نظام مند نقشگرا هر دو متشکل از یک سری روش برآمده از رشته هایی همچون زبان شناسی و جامعه شناسی برای مطالعه روابط میان متون و مناسبات قدرتند. در رویکرد فرکلافِ تگفا با مدل سه مرحله ای توصیف، تفسیر و تبیین و در نظریه نقشگرا با محورهای سه گانه اندیشگانی، میان فردی و متنی تحت عنوان فرانقش مواجه ایم. ما در این مقاله برای مطالعه موردی کاربست همزمان ابزارهای تحلیلی دو نظریه مذکور بر ادبیات فارسی، یعنی استفاده از دستور نقشگرا در سطوح توصیف و تفسیرِ تگفا، شعر «دلم برای باغچه می سوزد» فروغ فرخزاد را انتخاب کردیم و دو هدف کارکردی عمده را مورد توجه قرار دادیم؛ نخست ارائه تصویری دقیق از دو نظریه و سپس تحلیل زبان شناختی شعر و رسیدن به پاسخ این پرسش که ایدئولوژی حاکم بر متن و نحوه برخورد آن با ساختارهای اجتماعی و در یک کلام گفتمان مفصل بندی شده در آن و ارتباط آن با مناسبات قدرت زمانه اش چیست. در واقع با بررسی ظواهری همچون: بسامد فرایندها، وجه، زمان و نوع فعل ها، ضمایر، ادات تأکید، لحن و نمادها و گردآوری آمار مورد نیاز، به این نتیجه رسیدیم که ایدئولوژی فرستنده در شکل گیری سازه های زبانی و این سازه ها در انتقال این ایدئولوژی نقش دارند. یافته ها نشان داد که شعر هم گفتمان شبه مدرنیته حاکم بر ایران زمان خود و هم گفتمان های سنّتی و بی طرف، نظام سیاسی استبدادی، ناسیونالیسم و مردسالاری را طرد می کند و در مقابل، گفتمان های مبارزه سیاسی _ اجتماعی، فمنیسم و انسان سالاری در آن بازتولید و مفصل بندی شده اند. لحن گوینده در مورد نگاه خوف آلود به دین منفی است. نمادهای شعر که امکان تفاسیر متکثر را می دهد با مناسبات دموکراتیک و مبتنی بر چندصدایی رابطه دو سویه دارد. بسامد نمادها، تقدّم و تأخّر آن ها و جنسیت انتخاب شده برایشان نیز روشنگر واقعیاتی بود که در تحلیل ها به کمک پژوهشگران آمد.
بازنمایی نظام سیاسی جمهوری اسلامی و حکومت پهلوی در شبکه ی تلویزیونی «من و تو» (تحلیل گفتمان انتقادی چهار مستند شبکه «من و تو»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۰
307 - 335
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با اتکا به نظریات تحلیل و گفتمان لاکلاو و موفه و نظریه تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و همچنین مفاهیم نظری چون «بازنمایی» به بررسی چهار مستند از شبکه من وتو پرداخته است. (مستند 124،مستند پرواز 752، مستند شهبانو و مستند شاهد تاریخ). نتایج پژوهش نشان می دهد که این شبکه با بازنمایی مثبت حکومت پهلوی، دال مرکزی گفتمان پهلویسم را حول «حکومت پادشاهی» ایجاد و با مقوله هایی چون آزادی بیان و عناصر آن شامل، آزادی های فردی و اجتماعی، آزادی عقیده، آزادی مطبوعات و آزادی رسانه ها، اصالت بخشیدن به احزاب و تکثرگرایی، استقلال قوا و روابط سیاسی دوستانه با جوامع بین المللی، گفتمان خود را «مفصل بندی» می کند؛ این شبکه در مقابل به بازنمایی منفی حکومت جمهوری اسلامی و «غیریت سازی» ارکان آن از جمله، ولی فقیه، سپاه پاسداران و شورای نگهبان می پردازد. به طورکلی «مردم» و به طور خاص «اقلیت های مذهبی و زنان» به عنوان «زنجیره هم ارزی» و مشارکت سیاسی اثرگذار و واقعی مردم در تعیین سرنوشت کشور را به عنوان «دال خالی» گفتمان خود در نظر می گیرد و درنهایت این شبکه درصدد بوده تا هویت شهروند ایرانی را به عنوان سوژه ای برساخته شده معرفی کند که محصول فرهنگ و تمدن ایرانی - باستانی است که به اجبار و به وسیله دستگاه های ایدئولوژیک گفتمان جمهوری اسلامی، هویت جعلی ایرانی- اسلامی را به عنوان هویتی بیگانه و تحمیلی پذیرفته است .
بازنمایی سینمایی بافت سیاسی ایران؛ تحلیل گفتمان انتقادی فیلم «آژانس شیشه ای»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
253 - 278
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر با بهره گیری از چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف (که با سه مرحله ی توصیف، تفسیر و تبیین خود معروف است)، به بررسی بازنمایی بافت سیاسی در فیلم «آژانس شیشه ای» (حاتمی کیا، 1376) می پردازد و پس از معرفی گروه های سیاسی موجود در زمان تولید متن، در جهت مشخص کردن موضع گیری فیلم در میان گفتمان های رقیب شان را اقدام می کند.پس از تحلیل استخراج انواع گفتمان (و تفاسیر آنها از زمینه های موقعیتی و بینامتنی) و تبیین آنها، ادعا شده است که آژانس شیشه ای با یادآوری نقش «جناح چپ سنتی» در دهه ی اول بعد از انقلاب (مخصوصا در دفاع از کشور در مقابل دشمن خارجی بعد از تهاجم عراق)، به بازنمایی مظلومیت و حذف شدن اعضای آن از سال 68 به بعد می پردازد که «جناح راست سنتی» تسلط پیدا کرده و گروه های جدیدی از جمله «راست مدرن» و «چپ مدرن» در ایران پیدا شده اند. در نهایت این فیلم امید دارد طبقه ی حاکم، بازگشت چپ سنتی به قدرت را میسر کنند.
سخن کاوی فرامتن و تحلیل گفتمان قدرت در نسخه داستانی بهجت افزای جربادقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
43 - 73
حوزه های تخصصی:
برپایه رویکرد فرکلاف در تحلیل گفتمان، متن های روایی می توانند در بازآفرینی ساختارهای فرهنگی،سیاسی ، اجتماعی و تولید معنا سهم مهمی داشته باشند،نسخه بهجت افزا داستان بلندی از محمد مهدی جربادقانی در دوره صفویه است که بافتی فرامعنا در ساختار خود و فرا متن دارد؛ با بررسی زبان شناختی داستان بهجت افزا، لایه های زیرین و پنهان متن ،یعنی وضعیت رابطه قدرت وایدئولوژی در دوره شاه عباس اول و شاه صفی آشکار می شود ؛ متن در سه لایه توصیف،تفسیرو تبیین مورد بررسی قرارگرفته است. فرضیه بنیادین تحقیق این است که در داستان، گفتمانی در خور قدرت و جایگاه اجتماعی هر یک از شخصیت های داستان حکمفرما است؛ با بررسی این داستان در سه سطح الگوی فرکلاف روشن شد که کاربرد متفاوت الفَاظ، استفاده از وجه های مختلف زبانی و دستوری، تفاوت شیوه های اقناعی، دیدگاه شخصیتهای داستان نسبت به یکدیگر و صراحت و پوشیدگی در گفتار مستقیما به تفاوت نقش قدرت در این داستان بستگی دارد.
بررسی اسماء و صفات الهی در دیباچه مخزن الاسرار و هفت پیکر نظامی گنجوی با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی «فرکلاف»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
157 - 184
حوزه های تخصصی:
شاعران در دیباچه آثار خود به طرح مسائل گوناگون از جمله ستایش پروردگار و برشمردن اسماء و صفاتش می پردازند و آراء خود را درباره آن ها بیان می کنند. در این پژوهش، اسماء و صفات الهی در دیباچه مخزن الاسرار و هفت پیکر نظامی با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادیِ «فرکلاف» نقد و تحلیل شده اند. الگوی سه بُعدی فرکلاف برای تحلیل متن ها عبارت است از: توصیف، تفسیر و تبیین. هدف نهایی فرکلاف از الگوی سه بعدی خود، روشن ساختن ارتباط میان متن، گفتمانی که متن در آن تولید می شود و مناسبات قدرت و ایدئولوژی و هژمونی است تا سرانجام مشخص شود که متن در جهت تحکیم و بازتولیدِ گفتمان ها و ایدئولوژی هایِ مسلط است، آن ها را به چالش می کشد یا تغییر می دهد. پرسش بنیادین این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی به انجام رسیده، این است که نظامی چگونه و چرا برخی از اسماء و صفات الهی را پررنگ و برخی دیگر را نفی کرده است؟ برای یافتن پاسخ، متن در دو سطح کلی واژگانی و دستور زبانی بررسی و نقد و تحلیل شد. سرانجام یافته ها نشان داد، بیشتر اسماء و صفات الهی مورد اشاره نظامی از مشترکات تمامی فرقه های کلامی اسلامی بوده است؛ البته گاهی هم به اسماء و صفاتی برمی خوریم که منطبق بر تفکر اشعری و ضد کلام معتزله و امامیه است.