ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۱۴٬۵۸۲ مورد.
۸۲۱.

نقد رویکرد سوبژکتیو ملاصدرا به عالم مثال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا عالم عقل عالم مثال قاعده امکان اشرف ابژکتیویته سوبژکتیویته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۳۷
اندیشه مرتبه مندی نظام هستی را می توان تا فیلسوفان یونان پی گرفت؛ در فلسفه و نیز در عرفان رایج در میان مسلمانان نیز نظریه «مرتبه مندی نظام هستی» نظریه ای است که علی رغم تقریرها و تبیین های متفاوت آن، مقبول افتاده و از جمله مسائل بنیادین محسوب می ِشود. ملاصدرا نیز نظام هستی را دارای مرتبه می داند اما رویکرد او به آن مراتب یکسان نیست؛ او عالم عقل و ماده را عوالمی منفصل و مستقل از ادراک انسان می داند اما عالم مثال را بر خلاف شیخ اشراق تنها به عنوان عالمی درونی، متصل و وابسته به ادراک انسان پذیرفته است. این پژوهش علاوه بر اثبات اینکه رویکرد ملاصدرا به عالم مثال، یک سره سوبژکتیو است نشان داده که چنان رویکردی به عالم مثال، با آنچه او بدان تمسک کرده تا عالم عقل منفصل و عالم ماده منفصل را اثبات کند در ناسازگاری است؛ اگر قاعده امکان اشرف و عمومیت فیض، رویکرد ابژکتیو به عالم عقل و عالم ماده را موجه سازی می کنند پس می توان با دست آویز قرار دادن آن دو قاعده، نسبت به عالم مثال نیز رویکردی ابژکتیو داشت.کلیدواژه:ملاصدرا؛ عالم عقل؛ عالم مثال؛ قاعده امکان اشرف؛ ابژکتیویته؛ سوبژکتیویته.
۸۲۲.

هوسرل و مسأله ی هویات مشاهده ناپذیر در فیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوسرل پدیده شناسی استعلایی هویات مشاهده ناپذیر شهود مقوله ای فلسفه فیزیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۵۹
هوسرل در بند ۴۰ تا ۵۲ رساله ی ایده های۱ با اتّکا بر مبانی ایده ی پدیده شناسی استعلایی، طرح واره ای از فلسفه ی فیزیک خود ارائه می کند. رکن اصلی نظریه ی او، بحث از چیستی و هستی هویات مشاهده ناپذیر و نظری در فیزیکِ ریاضیاتی است. او رأی خود را ضمن رد و نقض دو نظریه ی کیفیات اولیه ثانویه و رئالیسم انتقادی بسط می دهد و تلاش می کند الگویی جایگزین پیشنهاد دهد. در این مقاله، ابتدا با استناد بر متن ایده های۱ به بازخوانی وجه آشکار و صریح نظریه ی هوسرل درباره ی هویات مشاهده ناپذیر می پردازیم، سپس با پیشنهاد چارچوبی معرفت شناختی مبتنی بر پدیده شناسی استعلایی، تلاش خواهیم کرد وجوه مبهم و مناقشه برانگیز نظریه ی هوسرل را تکمیل و بازسازی کنیم. در این راستا، استدلال خواهیم کرد که هویات نظری در فیزیک، شأنی «کلّی» دارند و به همین جهت ضرورت دارد بحث از ماهیت آن ها با بهره گیری از آموزه ی «شهود مقوله ای» انجام شود. در ادامه، ضمن توجه به دو نحوه تحقق کلّی ها در نظر هوسرل (افلاطونی و کانتی)، با تأکید بر نقش یک دادگی خیالی اولیه در تکوین کلی ها، هویات نظری را کلّی در معنای کانتی قلمداد خواهیم کرد و مزایا و محدودیت های این تفسیر را مورد ارزیابی قرار خواهیم داد.
۸۲۳.

بررسی کیفیت معرفتی در مکاشفات روزبهان و مقایسه آ با تجربه دینی از دیدگاه ویلیام جیمز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: ویلیام جیمز کیفیت معرفتی تجربه دینی روزبهان بقلی تجربه عرفانی مکاشفات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۱۰۵
در عرفان اسلامی - مکاشفه مساله مهم و مورد توجه خاص و ویژه ای بوده و هست زمانی که عارف بر اثر تهذیب نفس و ریاضتی که از سوی مرشد و پیر به اوالقا می شود و به حالات و مقاماتی دست یافت در واقع واحد مکاشفاتی شده است. کشف و شهود در عرفان به معنای اطلاع بر معنای غیبی و امور حقیقی است که در ماورای حجاب است، از روی وجود وجدان آن ها به گونه ای که مکاشف متحقق به حقیقت مکشوف گردد یعنی همان مقام حق الیقین و یا از روی شهود و رؤیت که همان مقام عین الیقین است.از مسائل مهم در فلسفه عرفان، شناخت تجربه عینی است. تجربه دینی مواجهه درونی و شهودی با امر قدسی است. ویلیام جیمز معتقد است که احساسات، ثابت ترین و بنیادی ترین عناصر هستند. در نگاه او تجربه دینی، تجربه ای است که فاعل، آن را دینی می فهمد. ویژگی های تجربه دینی، براساس نظریه ویلیام جیمز عبارتند از: توصیف ناپذیری، کیفیت معرفتی، زودگذری و حالت انفعالی این تحقیق به بررسی یکی از مهم ترین این ویژگی ها یعنی کیفیت معرفتی در مکاشفات روزبهان و مقایسه آن با تجربه دینی از نگاه ویلیام جیمز خواهد پرداخت.روش تحقیق: روش این مطالعه توصیفی- تحلیلی می باشد و روش گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای است و از کتاب، مقاله، نرم افزار استفاده شد. همچنین ابزارگردآوری اطلاعات فیش برداری می باشد.
۸۲۴.

نقد بوم گرای «درون روانگی» و «همانندی» در دنیای معنوی سوئدنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه انتقادی بوم گرا درون روانگی همانندی دنیای معنوی سوئدنبرگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۳۰
نظریه انتقادی بوم گرا، پیوندهای موجود در جهان طبیعی و فعالیت های انسانی را بررسی می کند. با درنظرگرفتن برداشت های گوناگون فلسفی از فلاسفه مختلف، وجود و بقای آگاهی انتقادی زیست محیطی در ناخودآگاه جمعی انسان آشکار می شود، هرچند ممکن است با اصطلاحات یا کلیدواژه های متفاوتی بیان شده باشد. خواننده علاقه مند می تواند ردّپای همان نگرانی و دغدغه را در سوئدنبرگ فیلسوف سوئدی نیز پیدا کند. دو مفهوم فلسفی «همانندی» و «درون روانگی» بیان گر ارتباط بین روح و مادّه، ذهن و بدن، است و می توان ادّعا کرد که همان چیزی است که زندگی جسمی انسان را با زندگی معنویِ همیشگی او ارتباط می دهد. با بررسی چنین مفاهیم فلسفی در یک قلمروی انتقادی بوم گرا، این مقاله تلاش می کند که همبستگی پنهانی موجود بین انسان و طبیعت و ارتباط بین این دیدگاه انتقادی و بعضی مفاهیم خاص فلسفه سوئدنبرگ را نشان دهد. هدف این مقاله واکاوی مؤلفه های نقد بوم گرا در آثار سوئدنبرگ با توجه به دو مفهوم فلسفی «همانندی» و «درون روانگی»است. این آگاهی معنوی آشکار می کند که انسان ها تا زمانی که نتوانند زندگی خود را مطابق با الوهیت پیش ببرند، نخواهند توانست در هماهنگی با جهان طبیعت زندگی کنند چراکه چنین ایدئولوژی خدامحوری اجازه کاری غیر از همراهی با محیط زیست را به انسان نمی دهد؛ محیط زیست مظهر خداوند، خالق مطلق، است.
۸۲۵.

تبیین حقیقت امانت الهی از دیدگاه صدرالمتألهین و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرضه حقیقت امانت الهی انسان کامل ولایت الهیه صدرالمتألهین علامه طباطبایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۵۸
تثبیت رابطه حق -سبحانه و تعالی- با ماسوا نیازمند تبیینی هماهنگ با بیان وحیانی است. آیه 72 سوره احزاب معرّف امانت الهیه ای است که انسان به رغم ظلومیّت و جهولیّت حامل آن است. چیستی این امانت با رویکردهای مختلف روایی کلامی معرفتی تحلیل شده است؛ مفسران پیش از صدرالمتألهین احتمالاتی در این زمینه مطرح کرده اند؛ اما از دیدگاه صدرالمتألهین و علامه طباطبایی همه آنها در حدّ حدس و گمان بوده و ملاحظاتی بر آنها وارد است؛ زیرا در همه آنها معنای امانت و تحفّظ بر آن در بازگرداندن سالم آن به صاحبش مغفول مانده است. هدف این نوشتار نقض اقوال نادرست و تبیین حقیقت امانت الهیه بر اساس مبانی حکمت متعالیه است. طبق تحلیل معرفتی قرآنی، امانت الهیه ولایت الهیه رسول خدا ص و امیرمؤمنان ع یا کمال مرتبه عبودیّت است و قوّه ظلومیّت وجهولیّت انسانی بستر افاضه عدل و علم است و معنای مدحی دارد؛ گرچه در تحلیلی دیگر خالی از معنای مذمّتی نیست. حمل امانت مذکور مبدأ و اساس تمام کمالات و تجسّم عینی همه خیرات و تمثّل تمامی کمالات انسانی است. نتیجه این مقاله مبدأ و مبنای تمام مطالعات در حوزه فلسفه دین است. روش توصیف و تحلیل داده ها کتابخانه ای-اسنادی است.
۸۲۶.

تأثیر برنامه درسی پنهان بر تربیت دینی دانش آموزان از دیدگاه معلمان مطالعه موردی (مدارس ابتدایی منطقه خمینی شهر استان اصفهان)

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی پنهان تربیت دینی معلمان ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۷۷
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر برنامه درسی پنهان بر تربیت دینی دانش آموزان از دیدگاه معلمان مطالعه موردی (مدارس ابتدایی منطقه خمینی شهر استان اصفهان) بود. روش کار: روش انجام پژوهش، توصیفی- پیمایشی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی معلمان شاغل در مدارس ابتدایی منطقه خمینی شهر اصفهان بوده است که تعداد آن ها 1200 نفر بود و بر اساس جدول کرجسی و مورگان 291 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای مرحله ای از مدارس منطقه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مورد استفاده پرسشنامه برنامه درسی پنهان حسینی (1389) بود. جهت تجزیه و تحلیل سؤالات پژوهش از آزمون t تک نمونه استفاده شد. نتایج: نتایج این پژوهش نشان داد که عامل جو اجتماعی، ساختار سازمانی و تعامل متقابل معلم و دانش آموز بر تربیت دینی از دیدگاه معلمان مدارس ابتدایی تأثیر دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق و تأثیر برنامه درسی پنهان بر تربیت دینی دانش آموز لازم است برنامه ریزان و مجریان و معلمان از ظرفیت برنامه درسی پنهان برای تربیت دینی دانش آموزان غافل نباشند.
۸۲۷.

درباره طبیعت گزاره های ماینونگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طبیعت گزاره وحدت گزاره تسلسل ماینونگ راسل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۴۰
این مقاله جستاری درباره ی طبیعت گزاره های ماینونگی است. اینها گزاره هایی هستند که در آنها خاصیتی بر شیئی ناموجود حمل می شود چنان که بتوان آن را صادق انگاشت. نشان می دهم که تعمیم رویکردهای متداولِ تبیین طبیعت گزاره ها چنان که گزاره های ماینونگی را نیز شامل شوند، به پیش بینی نادرست ارزش صدق این گزاره ها، عدم رعایت شهودهای ما درباره ی اجزاء شان یا تحمیل هزینه های مضاعف وجودشناختی می انجامد. رویکردهای ذهن گرایانه تر مانند راسل متاخر، سومز یا پریست بخت بیشتری برای موفقیت دارند. این مقاله جستاری درباره ی طبیعت گزاره های ماینونگی است. اینها گزاره هایی هستند که در آنها خاصیتی بر شیئی ناموجود حمل می شود چنان که بتوان آن را صادق انگاشت. نشان می دهم که تعمیم رویکردهای متداولِ تبیین طبیعت گزاره ها چنان که گزاره های ماینونگی را نیز شامل شوند، به پیش بینی نادرست ارزش صدق این گزاره ها، عدم رعایت شهودهای ما درباره ی اجزاء شان یا تحمیل هزینه های مضاعف وجودشناختی می انجامد. رویکردهای ذهن گرایانه تر مانند راسل متاخر، سومز یا پریست بخت بیشتری برای موفقیت دارند. این مقاله جستاری درباره ی طبیعت گزاره های ماینونگی است. اینها گزاره هایی هستند که در آنها خاصیتی بر شیئی ناموجود حمل می شود چنان که بتوان آن را صادق انگاشت. نشان می دهم که تعمیم رویکردهای متداولِ تبیین طبیعت گزاره ها چنان که گزاره های ماینونگی را نیز شامل شوند، به پیش بینی نادرست ارزش صدق این گزاره ها، عدم رعایت شهودهای ما درباره ی اجزاء شان یا تحمیل هزینه های مضاعف وجودشناختی می انجامد. رویکردهای ذهن گرایانه تر مانند راسل متاخر، سومز یا پریست بخت بیشتری برای موفقیت دارند.
۸۲۸.

اصل زنانگی در هستی شناسی عرفان یهودیی از نگاه زُهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصل زنانگی یهودیت زهر بینا شخینا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۲۳۷
مساله اصل زنانگی و جایگاه آن در ادیان مختلف همواره مورد توجه بوده است. اما در چند دهه اخیر بواسطه جنبش های فمینیستی این مساله، به جوامع شدیداً سنت باوری مانند جوامع یهودی هم رسیده است. موضوع این مقاله، اصل انوثیت و نقش عنصر زنانه در عرفان یهود است که با رویکرد توصیفی تحلیلی و با تکیه برکتاب زُهر به آن پرداخته شده است. این مساله در مکتب قباله و در کتاب زُهر که مهم ترین کتاب عرفانی قبالاییان است؛ گسترده تر مطرح میشود و اصل زنانگی را بطور خاص با دو سفیرای «بینا» و «مِلخوت» (شِخینا) بیان می کند. سفیرابانوان بینا و شِخینا، دو عنصر زنانه ای هستند که با کارکرد زنانه خود در عالم باعث سریان وجود در عالم هستی شده اند و عالم مادون به سبب اسما و صفاتی که سفیرامادر عِلوی؛ از ان سوف گرفته، ایجاد شده است. در عالم، اتحاد و زوجیت عناصر زنانه و مردانه سبب حرکت و هماهنگی بین اجزای هستی می شود. شخینا نیز که حضور خداوند و تجلی مونث اوست بواسطه گناه آدم از ان سوف جدا شده و به عالم ماده تبعید شده است. این مساله در قباله آنچنان مهم است که عارف قبالایی یهودیان را سفارش می کند؛ با عمل به تورات و میصواها بار دیگر این وحدت و یگانگی «ان سوف» و «شخینا» را بازگردانند.
۸۲۹.

اِمکان متافیزیک در مقامِ علم امر ممکن، دفاعی از متافیزیک در برابر طبیعی گرایی رادیکال(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: متافیزیک تحلیلی طبیعی گرایی علوم طبیعی امکان متافیزیکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۵۵
پس از افول تجربه گرایی منطقی، متافیزیک در نیمه دوم قرن بیستم و با عنوان «متافیزیک تحلیلی» حیاتی دوباره یافت. بااین حال، در طول دو دهه اخیر، اعتراضاتِ مهمی ازسوی فیلسوفان طبیعی گرا بر متافیزیک تحلیلی وارد شد. لیدی من، راس و اسپورِت در فصل نخست کتاب مهمشان، هر چیز باید برود، پس از رویکرد تخریبی نسبت به متافیزیک تحلیلی معاصر، طرحی ایجابی را از نوعی متافیزیک طبیعی شده درخور ارائه کردند. ازنظر آنها متافیزیک طبیعی شده فعالیتی برای یکپارچه سازی علوم، تحت قیودی است. ازسوی دیگر، متافیزیک تحلیلی نیز مدافعان خود را دارد. یکی از مهم ترین مدافعان متافیزیک معاصر، در مقام حوزه ای با روش و موضوع مستقل، جاناتان لو (1950 2014) است. او در آثار مختلفی که اواخر عمرِ کاری خویش منتشر کرد، تلاش داشت تا از تلقی ای خاص از متافیزیک دفاع کند؛ یعنی متافیزیک در مقام علم امر ممکن. در این مقاله استدلال می شود بخش هایی از آرای جاناتان لو در مقام پاسخ به اعتراضات لیدی من، راس و اسپورت قانع کننده اند و دفاعی سنجیده از متافیزیک تحلیلی را فراهم می آورند.
۸۳۰.

ذات یا «بود» عالم از دیدگاه شوپنهاور و کارکرد معرفتی هنر در آن با تأملی در فلسفه افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اراده افلاطون شوپنهاور معرفت هنر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۲۶
 شوپنهاور این عالم را پدیداری می داند که تجلی شئ فی نفسه است و شئ فی نفسه یا به عبارتی «بود» عالم، چیزی نیست جز اراده که باطن جهان و نه چیزی برتر از جهان است. جهان فلسفی او از سه مرتبه ی اراده، ایده و پدیدارها تشکیل شده است. اراده بنیاد و اساس فلسفه شوپنهاور را شکل می دهد که هستی ظهور آن است. شوپنهاور ایده را ناب ترین تصویرِ شیء فی نفسه یا اراده می داند؛ به عبارت دیگر مستقیم ترین تعین اراده جهان نمونه های عالم معقولات است که در فلسفه افلاطون مثل خوانده می شود و مخلوقات سایه و نسخه ای از آن اصل هستند. از نگاه شوپنهاور مثال افلاطونی واسطه میان اراده به عنوان شئ فی نفسه و پدیدار است. البته مثال افلاطونی معقول است؛ حال آنکه عقل به اراده شوپنهاور راهی ندارد، بلکه هنر می تواند شئ فی نفسه و اراده را به خوبی درک کند. در این مقاله به روش توصیفی – تحلیلی سعی شده است بعد از تبیین عالم پدیدار و شئ فی نفسه از دیدگاه شوپنهاور، به اهمیت و جایگاه هنر، مراتب هنر و کارکرد معرفتی آن در اندیشه شوپنهاور با تأملی در فلسفه افلاطون و دیدگاه او پیرامون رابطه هنر با درک حقیقت عالم پرداخته شود.
۸۳۱.

بررسی تأثیر برنامه آموزش فلسفه به کودکان بر رشد مهارت های زندگی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش فلسفه مهارت های زندگی دانش آموزان ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۳۶
هدف از این مطالعه، اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان بر رشد مهارت های زندگی دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با استفاده از پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی مدارس دولتی شهر بهبهان به تعداد 1409 نفر در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، ۶۰ نفر از دانش آموزانی که نمره پایین تری در مهارت های زندگی کسب نمودند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) قرار گرفتند. در مرحله بعد گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 45 دقیقه ای در معرض آموزش فلسفه قرار گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه مهارت های زندگی ساعتچی و همکاران (1389) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش فلسفه به کودکان بر رشد مهارت های زندگی (001/0P<، 073/74F=)، رشد مهارت های خودآگاهی (001/0P<، 792/49F=)، همدلی (001/0P<، 996/27F=)، مهارت مدیریت رابطه (001/0P<، 163/84F=)، مهارت ارتباطی (001/0P<، 082/45F=)، مهارت مدیریت استرس و احساسات (001/0P<، 441/46F=)، مهارت داشتن هدف (001/0P<، 492/40F=)، مهارت حل مسئله (001/0P<، 400/60F=)، مهارت تصمیم گیری (001/0P<، 571/35F=)، مهارت تفکر خلاقانه (001/0P<، 805/24F=) و مهارت تفکر نقادانه (001/0P<، 750/65F=) دانش آموزان تأثیر مثبت و معناداری داشته است.
۸۳۲.

نقد غزالی بر آموزه تعلیم؛ مبنای معرفت شناسی دینی شیعه اسماعیلیه با روایت ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آموزه تعلیم تقلید شیعه اسماعیلیه غزالی معرفت شناسی دینی ناصرخسرو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۱۶۲
یکی از عناوین مهم در فلسفه دین معاصر معرفت شناسی دینی است. این موضوع بیشتر با رویکرد تحلیلی مورد بحث قرار گرفته است. البته با رجوع به فلسفه های قاره ای نیز تلاش شده دیدگاه های فیلسوفان در این خصوص استنباط شود. با رجوع به آثار متفکران در سنت ایرانی اسلامی می توان این مبحث را به خوبی پی گرفت. در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به آموزه تعلیم که یکی از مهم ترین مبانی معرفت شناسی دینی شیعه اسماعیلیه محسوب می شود پرداخته می شود. بین اسماعیلیه (باطنیه، تعلیمیه) و امامیه تفاوت بسیار است. اما در یکی از کلیدی ترین عقاید، یعنی باور به امام معصوم و تبعیت از او، اشتراک نظر دارند. واکاوی نظریه تعلیم و نقدهایی که بدان وارد است می تواند به فهم بهتر نظریه امامت نزد امامیه مددرسان باشد. همچنین برای فهم معرفت شناسی دینی اسماعیلیه فهم آموزه تعلیم اهمیتی اساسی دارد. مسئله این پژوهش واکاوی نقد غزالی بر آموزه تعلیم است.  
۸۳۳.

جهت داری معرفت شناختی و مبانی آن؛ معرفی و نقد دیدگاه فرهنگستان علوم اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: جهت داری علم جهت داری معرفت شناختی فرهنگستان علوم اسلامی میرباقری اصل فاعلیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۲۳۰
از منظر فرهنگستان علوم اسلامی، جهت داری علوم به سه معنای کارآمدی، متدولوژی و معرفت شناختی است. فرهنگستان مدعی است که معنای اول و دوم حتی بر مبنای معرفت شناختی رایج قابل اثبات است ولی معنای سوم صرفا با مبانی معرفت شناختی این مجموعه قابل اثبات است. هدف این پژوهش معرفی و نقد نظریه فرهنگستان علوم اسلامی درباره جهت داری معرفت شناختی علوم است و روش آن توصیفی-تحلیلی و از نوع کتابخانه ای است. یافته ها نشان گر آن است که جهت داری علوم به معنای معرفت شناختی دارای پنج مبناست: اصل فاعلیّت به جای اصل علیّت، تناسب صورت با خارج به جای تطابق آن دو، ارزیابی معرفت با سنجه حق و باطل به جای صدق و کذب، نسبیت در فهم و آمیختگی انگیزه و انگیخته. همه این مبانی با نقد جدی مواجه هستند. این دیدگاه به نتایجی از جمله نسبیت گرایی منتهی می گردد که آن را غیرقابل پذیرش می کند.
۸۳۴.

پدیدارشناسیِ ساختارِ صوری سوژه در نظام های ساختار باور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صورت خیال ناخودآگاهی تجربه نماد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۵۵
ساختار صوری سوژه در سطح گسترده ای قابل بحث است، چرا که اساس «سوژه» در تمایز «من/ جهان» شکل گرفته و چگونه ساختار صوری می تواند بدون جدایی افکندن میان «این و آن» و افزودن امور انضمامیِ متکثر پایدار بماند؟ سوژه در ابتدای امر تنها فضایی خالی است که به غیر ، مجالِ ورود می دهد، نمی توان مشخص کرد که این «نفوذ سوژه است یا نفوذ شیء» اما به هر صورت ساختاری است که پای غیر را به «امر نفسانی» باز می کند و مرحله ی بیگانگی را رقم می زند مرحله ای که برای «ظهورِ صوریِ سوژه» ضروری است. سوژه تداومِ تحلیلیِ این تصور است که مبنای آگاهی از هیچ بستری برنخواسته و گاه آغازی کاملا تهی دارد، ما این را پذیرفتیم، چرا که سوژه هرچند در مقام خیال، اما نقشی بسیار پررنگ دارد و از طرف دیگر اگر برای ظهورِ سوژه عقیده به بستری داشته باشیم، امکانِ دریافت طبیعیِ آگاهی را به صورتی که سوژه آن را تنها با پدید آمدن و ناپدید شدن ایجاد می کند، از دست می دهیم (نقشِ کاتالیزوریِ سوژه). پس «سوژه نه تاریخی است و نه زبانی، زیرا اساسِ پیوند طبیعی و ارجاع های طبیعی ربطی به تاریخ و زبان ندارد» اما نکته ی مهم اینجاست که سوژه جهان را به ورطه ی ساحتِ نمادین و قابل ادراک می کشد و این یعنی نشانه ها را به صورتِ گسترده واردِ سطح آگاهی می کند و آنجا که چیزی نمادین نشود ناخودآگاه باقی می ماند.
۸۳۵.

ظهور و بروز امر مطلق در اثر هنری توسط نبوغ در فلسفه هنر متقدم شلینگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شلینگ ایده آلیسم استعلایی نبوغ زیبایی هنری امر مطلق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۲۲۳
شلینگ به دنبال آگاهیِ تام روح انسان است، از طرفی روح آگاه محصول ذهنیتِ انسان است، فلذا در طبیعت روحی ناآگاه تدبیر امور می کند. بنابراین گذار شلینگ از فلسفه طبیعت به ایده آلیسم استعلبایی، در راستای رسیدن به این آگاهی تام است. رسیدن به این آگاهی زمانی میسر می شود که ]من [ (روح) مراحل مختلفی را طی کند. اولین مرحله متعلق به کار حواس است، سپس مشاهده درونی (عقل نظری) و بعد از آن عقل عملی (اخلاق). هنگام فعالیت عقل نظری، تعین تصور بدون اراده فاعل است، اما عقل عملی عین را مطابق اراده فاعل می سازد. بنابراین شکافی میان شناخت نظری و شناخت عملی ایجاد می شود. شلینگ این مسئله را چگونه حل می کند؟ وی کاملا آگاه است که اگر این شکاف پر شود و عین (محصول عقل عملی) و ذهن (محصول عقل نظری) ادغام شوند، امر مطلق ایجاد می شود، اما مسئله اصلی چگونگی عینیت یافتن امر مطلق است که فقط آگاهی تام و اراده ای آزاد قادر به انجام آن هستند. شلینگ چهار مسیر را برای به عینیت رساندن امر مطلق پی می گیرد. یقین حسی، عقل نظری، عقل عملی و شناخت امر مطلق به واسطه هنر چهار مسیری هستند که شلینگ پی می گیرد. پر واضح است که تبیین چگونگی عینیت یافتن امر مطلق، باعث فهم بهتر نظام فلسفی شلینگ می شود. در این مقاله بررسی می شود که شلینگ میان یقیین حسی، عقل نظری، عقل عملی (اخلاق) و هنر کدام یک را سازوکاری مناسب تر برای عینیت بخشیدن به امر مطلق می داند؟ چرا؟ و دلیل استفاده شلینگ از مفهوم نبوغ در نظام استعلایی اش چیست؟ 
۸۳۶.

نسبت هنر با زندگی در تفکّر هیدگر: هنر به مثابه راه نجات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حقیقت سکنی گزیدن معنای زندگی وجود هنر بزرگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۶۶
نسبت هنر با زندگی همواره از مهمّ ترین مسائل مورد توجّه فیلسوفان هنر بوده است. مارتین هیدگر از فیلسوفان بزرگی است که هنر در اندیشه اش نقشی محوری به عهده دارد و، بنابراین، در جستار حاضر به کاوش در باب نسبت هنر با زندگی در اندیشه او پرداختیم و کوشیدیم با استفاده از تحلیل فلسفی، هرمنوتیک و تحلیل گفتمان دریابیم که هیدگر قائل به چه نسبتی میان هنر و زندگی بوده است.باری، هیدگر هنر را به مقام راه نجات آدمی آدمی برمی کشد و معتقد است که هنر می تواند در مواجهه ما با مسائل وجودی مان کمک کار ما باشد. و به گمان او، البتّه، این نجات بخشی تنها از عهده هنر بزرگ برمی آید، هنری که بتواند از پس وظایفی در قبال زندگی بشر بربیاید.کار دوم این جستار کشف و احصاء این وظایف از دل فلسفه هنر هیدگر بود. به نظر می رسد که هنر این وظایف را در قبال زندگی بشر دارد: برگشودن عالم، تقدیس آن، فهم چگونه زیستن، آفریدن قوم، آزادی، بیرون کشیدن از روزمرّگی، ایجاد تفاوت وجودشناسانه، و زایش عالم معنادار از دل یک زمینه بی معنا و رازآمیز.و در نهایت، کار سومی که بدان پرداختیم این بود که، از نظر هیدگر، هنر چگونه و از چه راه هایی می تواند این وظایف را به انجام برساند و، به تعبیری، آدمی را نجات دهد. بر طبق آراء او، هنر از طریق موضوع قراردادن، تکرار، نشان دادن وجه دیگر امور، فراهم آوردن تجربه شورمندی، پرداختن به جزئیّات، نشان دادن خطوط ساده و اساسی عالم، و فاصله گرفتن از امور می تواند از عهده وظایف پیش گفته بربیاید.
۸۳۷.

بررسی نقش مبنای غرب شناختی و جامعه شناختی فرایند تولید علم، در تعیین هویت علم دینی از منظر فرهنگستان علوم اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: هویت علم دینی مبنای غرب شناختی و جامعه شناختی فرایند تولید علم فرهنگستان علوم اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۲۱۰
تولید علم دینی یکی از مقدمات بسیار مهم در تحقق تمدن اسلامی است و از این رو همواره دغدغه اندیشمندان اسلامی بوده است. راهکارهای مختلفی نیز برای تولید علمی دینی پیشنهاد شده است. یکی از مراکزی که با سابقه ای طولانی به این امر اهتمام ویژه داشته و تولیدات و نظریه های درخور توجهی در این موضوع ارائه داده است، «فرهنگستان علوم اسلامی» است. ارائه نظریه در تولید علم دینی قبل از تبیین هویت آن خطاست و محققان را به مغالطات فراوان مبتلا خواهد کرد؛ به همین دلیل فرهنگستان در تعیین «هویت علم دینی» به ابعاد شش گانه غرب شناختی و جامعه شناختی فرایند تولید علم، معرفت شناختی، فلسفی، منطقی، روش شناختی، و دین شناختی پرداخته است. در این نوشته دو مبنای نخست بررسی شده اند. اصحاب فرهنگستان در مبنای غرب شناختی فرایند تولید علم به ماهیت غیرالاهی علوم تولیدشده در دنیای مدرن قائل اند و در مبنای جامعه شناختی، حالت های بیست وهفت گانه ترابط «عوامل»، «مقاطع» و «سطوح» تولید علم را طرح کرده اند.
۸۳۸.

بررسی مقایسه ای حیات طیبه از منظر علامه طباطبایی و آیت الله مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حیات طیبه علامه طباطبایی آیت الله مصباح ایمان و عمل صالح کمال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۵ تعداد دانلود : ۲۰۰
یﮑﯽ از مهم ترین دﻏﺪﻏﻪ ﻫﺎی ﺑﺸﺮ، چگونگی داشتن حیاتی پاک، آرام و بی آلایش با کم ترین رنج و سختی و حیاتی جاودانه است. این ﭘﮋوﻫﺶ، با روش تحلیلی و مطالعه اسنادی، در پی پاسخ به این ﺳﺆال اﺳﺖ ﮐﻪ »ﺣﯿﺎت ﻃﯿﺒﻪ از دیﺪﮔﺎه ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎیﯽ و آیت الله مصباح به چه معنا است و راه های وصول به آن کدامند؟ یافته های پژوهش حاکی از این است که از منظر علامه، حیات طیبه در همین دنیا و حیاتی جدید و مختص مردم مؤمن دارای عمل صالح است. اما از نظر آیت الله مصباح، نفس طیبه دارای حیات طیبه، درجاتی دارد که اگر کسی انسان بالفعل شد و به مرحله بالاتر از حیات معقول رسید، دارای حیات طیبه خواهد شد. از نظر ﻋﻼﻣﻪ، یﮑﯽ از عوامل نیل انسان به حیات طیبه، عبادت و بندگی اوست که از خودشناسی وی نشات می گیرد، اما استاد مصباح علاوه بر خودشناسی، بر نقش کلیدی میل و گرایش فطری انسان و محبت و کشش به خداشناسی نیز تاکید دارد. همچنین هر دو استاد ترک لذت های زودگذر دنیایی و نقش بندگی و پذیرش ولایت ائمه(ع) و ایمان قرین با عمل صالح را در وصول انسان به حیات طیبه مؤثر می دانند. از منظر استاد مصباح، آنچه مطلوب بالذّات است، «ارزش ذاتی» است، که مصداق آن «کمال انسان» و مصداق کمال انسان هم «تقرّب به خدا» است که اوج کمال و سیر انسان و فلسفه اصلی خلقت انسان است.
۸۳۹.

شواهدی بر «اصالت ماهیت» نزد غیاث الدین منصور دشتکی از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: غیاث الدین منصور دشتکی ملاصدرا وجود موجود ماهیت اصالت معقول ثانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۷۹
ملاصدرا «اصالت وجود» را به عنوان مبنای حکمت متعالیه با ادلّه محکم اثبات نمود و با بررسی حکمای پیش از خود، مشائیان را قائل به اصالت وجود و اشراقیان را اصالت ماهوی نامید. هرچند نزد حکمای متقدّم مسئله اصالت وجود یا ماهیت بدین گونه مطرح نبوده، لکن با بررسی آثار و عبارات ایشان می توان یکی از طرفین مسئله را به آنان نسبت داد. این پژوهش در پی یافتن نظر «غیاث الدین منصور دشتکی» در این باب است. با تدقیق در نصوص و عبارات وی به روش توصیفی – تحلیلی بر مبنای حکمت صدرایی؛ ضمن ارائه شواهدی متقن اعتقاد به «اصالت ماهیت» نزد غیاث الدین منصور قابل برداشت است؛ شواهد مذکور به فراخور این تحقیق ارائه و مدعا تبیین خواهد شد. غیاث الدین مفهوم «وجود» را جزء معقولات ثانی اعتباری و زائد بر ماهیت دانسته، تحقق هرگونه فرد و مصداق خارجی را برای آن انکار نموده است. وی بر همین اساس قائل به تشکیک در ماهیت، مجعولیت آن، تقدّم و تأخر بالتجوهر و وجود بالذات کلّی طبیعی در خارج شده است.
۸۴۰.

گادامر در برابر معرفت شناسی دکارتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گادامر دکارت معرفت شناسی مدرن مبناگرایی یقین سنت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۴۰
دکارت مبانی اصلی اندیشه مدرن را پایه-گذاری کرد. گادامر در مقام منتقد اندیشه مدرن، طبیعتا به فلسفه دکارت رویکرد انتقادی دارد. بسیاری از مضامین فلسفه گادامر بدون التفات به این نکته قابل فهم نیست. معرفت شناسی دکارت منشاء پیدایشِ ایده عقل مطلق و در عین حال بشری ای در تاریخ فلسفه مدرن است که از چشم انداز آن می توان به معرفت و حقیقت همه شمول و یقینی دست یافت. اندیشه های گادامر در باب فهم و حقیقت به طور مستقیم به این رویکرد دکارتی در معرفت شناسی مدرن انتقاد دارد. انتقاد گادامر به رویکرد دکارتی معرفت شناسی مدرن، مبانی اصلی اندیشه دکارت را هدف قرار می دهد؛ از جمله مفهوم عقل مطلق، مبناگرایی، معرفت یقینی، و رد اعتبار سنت. در اینجا رویکرد انتقادی گادامر به این مضامین دکارتی را مطالعه می کنیم و سپس سعی خواهیم کرد گادامر را در برابر مساله ی دکارتی اعتبار و توجیه معرفت شناختی قرار دهیم و پاسخ ماخوذ از آثار او را بررسی کنیم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان