علی فتح طاهری

علی فتح طاهری

مدرک تحصیلی: عضو هیئت علمی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۰ مورد.
۱.

تحلیل و بررسی رازوارگی خودشناسی در اندیشه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت ادراک نفسانی خود زمان خودشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۱
مسئله خودشناسی یا شناختِ خود اگرچه مسئله ای است کهن اما همواره چالش برانگیز و ناسازوار بوده است. ازآنجاکه «خود» محور اصلی اندیشه کانت در هر سه نقد بوده است، در نوشتار حاضر تلاش خواهیم کرد که رازوارگی شناختِ خود را در کانت بررسی کنیم. به همین منظور، می کوشیم به اجمال بررسی کنیم که (1)خودآگاهی چه تفاوتی با شناخت «خود» دارد. (2) آگاهی از چیزی که شناختی از آن نداریم یکی از تنگناهای فلسفه کانت است و درموردِ «خود» این تنگنا اندکی بیشتر نمود دارد. اما این رازوارگی را ایراد کانت دانست، زیرا خود در بحث خودشناسی همواره یک قدم منطقی از خودش عقب است. (3) و نهایت اینکه به رغمِ ادعای کانت مبنی بر اینکه شیء فی نفسه با زمان نسبتی ندارد، سعی خواهیم نمود که ارتباط «خود» به عنوانِ شیء فی نفسه را با زمان، که به رازوارگی «خود» می انجامد، بررسی کنیم..
۲.

تعیین پیشران های کلیدی مؤثر بر اشتغال و رفاه اجتماعی در کشور ایران: رویکرد تحلیل اثرات متقابل در آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشتغال رفاه اجتماعی آینده پژوهی ماتریس اثرات متقابل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۱۸
بسترسازی برای ایجاد فضای مناسب اشتغال در هر کشور، یکی از عوامل مهم در ایجاد رشد اقتصادی و درنهایت افزایش رفاه اقتصادی و اجتماعی مردم است. لذا این پژوهش سعی دارد با شناسایی پیشران های کلیدی اثرگذار، بر وضعیت آینده اشتغال و رفاه اجتماعی در کشور بپردازد. از این رو به منظور شناسایی مؤلفه های مؤثر بر اشتغال و رفاه از روش اسنادی و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان حوزه اشتغال و رفاه در وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی استفاده شده و پس از احصای مؤلفه های کلیدی اثرگذار بر آینده اشتغال و رفاه کشور،عوامل در قالب ماتریس اثرات متقابل طراحی و در میان خبرگان توزیع شد و سپس با نرم افزار آینده پژوهی میک مک (MIC MAC) اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرها بر یکدیگر سنجیده شد است.در این پژوهش، متغیرهای ساختار اقتصادی، سرمایه گذاری، محیط کسب و کار، نظام رفاهی و عدالت اجتماعی به عنوان متغیرهای دو وجهی، متغیرهای سیاستگذاری، روابط بین المللی، قوانین و مقررات و نظام بانکی به عنوان متغیرهای تأثیرگذار، متغیرهای نظام آموزشی و نظام بانکی به عنوان متغیرهای تنظیمی، متغیرهای نظام پرداخت ها و منابع انسانی به عنوان متغیرهای تأثیرپذیر و متغیرهای نظام آموزشی، نظام فرهنگی و تکنولوژی به عنوان متغیرهای مستقل شناخته شد.
۳.

The Kantian Self versus Pattern Theory of the Self(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Self Kant Pattern theory of the self Noumenal self Phenomenal self

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۹
In the history of philosophy, the concept of the self has long been a subject of intense debate and scrutiny. Within Kant's critical philosophy, the self holds a significant position and is deemed essential for the very notion of experience. This article aims to clarify Kant's viewpoint on the concept of self. Kant posits the existence of an inner sense faculty, through which he introduces the empirical or phenomenal self, a concept that aligns with Hume's stance on the self. Furthermore, Kant introduces the idea of a noumenal self through the faculty of understanding and apperception, suggesting that this noumenal self is the foundation upon which all our experiences are made possible. Our primary objective is to clarify the distinctions between the two forms of self, which will be succeeded by an assessment of each. Although numerous scholars tend to view Kant's perspective on the self as a negative concept, an alternative viewpoint emerges, proposing a potential positive interpretation of Kant's concept of the self. Subsequently, we present Gallagher's Pattern theory of the self and conduct a comparative analysis between the Kantian self and the components that constitute the self.
۴.

بررسی انتقادی مفهوم جوهر نزد هیوم و تاثیر آن در شکل گیری نظریه معرفت کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت هیوم شی فی نفسه جوهر ماندگاری مقولات فاهمه انقلاب کپرنیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۱۵۸
در این مقاله با تحلیل معنای جوهر در اندیشه فیلسوفان تجربی و به ویژه هیوم نشان خواهیم داد که نفی جوهر چه تاثیری در شکل گیری نظریه معرفت و شیء فی نفسه کانت داشته است. کانت برای حل معضل شناخت از یک طرف جوهر به معنایی که هیوم مورد انکار قرار می دهد را به شی فی نفسه تبدیل می کند، و از این طریق می کوشد تا اساس مستحکمی برای پدیدارها فراهم سازد، و فلسفه خود را از غلطیدن در ورطه ایده آلیسم مطلق رهایی بخشد؛ از طرف دیگر با انقلاب کپرنیکی جوهر را به یکی از مقولات و تعینات فاعل شناسا مبدل می سازد، و از این طریق نقش اساسی و مهم آن را در تشکیل شناسایی حفظ می کند و مسیر مطابقت عین را با ذهن هموار می سازد. بنابراین کانت به یک معنا جوهر در نزد پیشینیان را حفظ می کند ولی هیچ نقش معرفتی برای آن قائل نیست. اما می کوشد تا به معنایی دیگر نقش معرفتی جوهر را حفظ کند.
۵.

دلوز و قاعده ای شاعرانه از زمان در فلسفه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازنمایی پدیدار پیشینی دلوز زمان سوژه استعلایی کانت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۰۵
انگاره زمان در فلسفه کانت در نسبت با کلیات ایدئالیسم استعلایی او را می توان مؤلفه ای خُرد(Minor) در نظر آورد، اما دلوز همین عنصر خُرد را از فلسفه کانت بیرون کشیده و عنصر کلان (Major)، یعنی سوژه استعلایی را در نقد عقل محض، حول آن بازپیکربندی می کند. این خوانشی یکسره متفاوت از نقد عقل محض است که در آن، مرکز ثقل از «امر استعلایی» به مفهوم «زمان» منتقل شده است. در اندیشه دلوز، مفهوم «زمان» را می توان دروازه ورود به هستی شناسی تفاوت محور او قلمداد کرد. به همین دلیل، خوانش منحصربه فرد دلوز از مفهوم زمان در فلسفه کانت حائز اهمیت بوده و در این مقاله موضوع پژوهش ما قرار گرفته است. در این مقاله تلاش می شود تا از مجموع چهار قاعده ادبی و شاعرانه، که دلوز برای شرح فلسفه کانت به کار برده است، دو قاعده اول را با محوریت چرخش مفهومی کانت درباره زمان، مورد بررسی قرار دهیم.
۶.

رتوریک و نسبت آن با سیاست در اندیشه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رتوریک خطابه ارسطو سیاست منطق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶ تعداد دانلود : ۱۵۳
رتوریک که در ادبیات فلسفی ما به خطابه برگردانده شده است، به عنوان یکی از صناعات خمس که اقناعی اما غیریقینی است شناخته می شود و فلسفه ورزان آن را به عنوان صناعتی غیرفلسفی و غیرمعتبر کنار نهاده اند. در چنین خوانشی این فن ارزش فلسفی ندارد و هدف خطیبان فریفتن مخاطبان و جلب نظر آنان است؛ پس گفتار یقینی باید خطابه زدایی شود؛ اما مطالعه فیلسوفان آغازین و به ویژه ارسطو نشان می دهد که رتوریک نه یکی از شاخه های منطق غیریقینی که خدمت گذار سیاست و از فنون متمم حکمت عملی است و چون حکمت عملی از شاخه های فلسفه است با فلسفه نیز مرتبط می شود. افلاطون رتوریک را بر ضد سیاست جامعه می دانست. ارسطو نیز ابتدا تحت تأثیر افلاطون، به خطابۀ فراگیر در زمان خود که بر نوع قضایی تکیه دارد و روش آن سوفسطایی است انتقاد می کند، و سپس تلاش می کند با توجه به ضرورت رتوریک در جوامع سیاسی، رتوریک مطلوب را برای به سعادت رسیدن جامعه آموزش دهد. او با استفاده از قیاس خطابی نسبت رتوریک با مقدمات یقینی را تنظیم کرده و با تاکید بر خطابۀ شورایی بر حیثیت سیاسی آن صحه می گذارد. در این پژوهش تلاش شده تا با مطالعۀ آثار ارسطو این ادعا در اندیشه او پیگیری و دلالت های سیاسی رتوریک روشن گردد.
۷.

تحلیل بنیان های معرفت شناختی گزاره های ناظر به آینده در مطالعات آینده ها(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: مطالعات آینده ها معرفت شناسی گزاره های آینده بنیان های فلسفی آینده پژوهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۱۸
مطالعات آینده ها به عنوان فرارشته ای نوظهور در چند دهه اخیر با چالش های بسیاری روبه رو بوده است که جدی ترین آن خروج از موقعیت بی مبنایی و تجهیز به بنیان های فلسفی برای تبدیل شدن به یک رشته علمی است. در این راستا، این پرسش های اساسی مطرح است که چگونه می توان در مورد آینده ای که هنوز محقق نشده است، پژوهش کرد، و آیا اصلاً امکان کسب معرفت از گزاره های ناظر به آینده وجود دارد؟ در پاسخ به این پرسش ها، نویسندگان مقاله ابتدا به بازشناسی حوزه های پژوهش در باب آینده پرداخته اند، سپس مسائل جدی معرفت شناختی پیش روی آنها را تحلیل نموده اند. همچنین با در نظر گرفتن این مسائل، از دریچه سه قانون اندیشه به تحلیل امکان کسب معرفت از مفروضات آینده پرداخته شده است. در نهایت نظریات عمده صدق و توجیه در نسبت با گزاره های آینده واکاوی شده و دیدگاه های متناسب با ایجاد باور صادق موجه از گزاره های ناظر به آینده، پیشنهاد گشته است. نتایج حاصل از این مقاله بیانگر آن است که امکان اولیه کسب معرفت از باور های ناظر به آینده وجود دارد. در همین راستا نظریه مطابقت صدق، برای احراز صدق این باور ها و نظریه های درون گرایی و مبناگرایی میانه رو برای توجیه آنها، تحلیل و پیشنهاد شده است.
۸.

بررسی انتقادی نسبت فلسفه ذهن کانت و فلسفه ذهن معاصر با تأکید بر کارکردگرایی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: کانت فلسفه ذهن کارکردگرایی ادراک نفسانی آگاهی خود آگاهی شناخت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۱۵
این مقاله قصد دارد تا با بیان اجمالیِ فلسفه ذهن کانت، در بخش اول، تأثیر آن در فلسفه ذهن معاصر، و در بخش دوم، تأثیر و نسبت آن با کارکردگرایی را مورد بررسی و نقد قرار دهد. از مهمترین مواردی که در آن فلسفه ذهن معاصر متأثر از اندیشه های کانت بوده عبارت اند از: (1) لزوم وضع نوعی ساختار ضروری برای اندیشه و تجربه. (2) ارتباط میان صورت های آگاهی و خودآگاهی. (3) کنار نهادن خودِ دکارتی که ناظر به بحث کانت در نقد روان شناسی عقلانی است. (4) تفکیک حس از فاهمه در کانت پیشگام مسئله تجربه در نظریات جدید درباره آگاهی است. همچنین در بخش دوم، نشان می دهیم که اگرچه میان کارکردگرایی و فلسفه ذهن کانت شباهت هایی وجود دارد، اما روایت کارکردگرایانه بسیاری از مفاهیم اساسیِ فلسفه وی ازجمله برخی کیفیات ذهنی و معماری استعلایی آن، و توجه به هستی شناسی طبیعت ذهن را کنار می گذارد. از نظر ما، هر خوانشی از جمله خوانش کارکردگرایانه از کانت، برای اینکه اصیل تلقی شود، بایستی دارای دو شرط اساسی باشند: (1) با مهمترین آموزه های کانت که عبارت است از روش استعلایی و التزامات آن، در تعارض نباشد. و (2) زمینه تاریخی مباحث کانت و تطور زمانی مفهوم مد نظر را مورد توجه قرار دهد.
۹.

دلوز: فیلسوفِ امر واحد (دفاعی در برابر نقدهای بدیو از دلوز با تکیه بر مفهوم بازگشت ابدی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هستی شناسی کثرت واحد رواقی گری بازگشت ابدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۱۸
بدیو در کتاب دلوز: غوغای هستی، به ارائه نظرات خود درباب هستی شناسی دلوز پرداخته و با برشماری برخی ویژگی ها در نگره دلوز، او را درنهایت فیلسوف امر واحد می خواند که با تکیه بر نگاه رواقی، در آنچه واژگون سازی افلاطون خوانده ناموفق بوده و پروژه فلسفی اش دست آخر دستاوردی مگر تسلیم کثرت به واحد نداشته است. برای بدیو که یکتا رسالت فیلسوف معاصر را در گسستن از مفهوم واحد به هر ترتیب می داند، مفاهیمی چون اشتراک معنوی هستی و نیز بازگشت ابدی، صرفا به تساوی هستی و واحد خواهند رسید و حتی تفاوت در هستی شناسی دلوز در نهایت تابع"همان" و راهبر واحد خواهد بود. در این مقاله تلاش خواهیم نمود ضمن برشمردن بخشی از نقدهای بدیو در خصوص ارتباط دلوز و نگره رواقی و نیز به کار گیری مفهوم بازگشت ابدی و تلقی او از دلوز به مثابه فیلسوف امر واحد، نقدی بر نقدهای بدیو ارائه و در نهایت از هستی شناسی تفاوت و تکرار به مثابه نسخه ای مبتنی بر کثرت دفاع نماییم و نشان دهیم ریشه بنیادین نقدهای بدیو را می توان در تلقی نامنسجم او از واحد و خلط عامدانه مفاهیم اشتراک معنوی وجود و واحد دانست.
۱۰.

تحلیل انتقادی رابطه فلسفه کانت و پارادایم پردازش پیش بینانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پارادایم پردازش پیش بینانه کانت طبیعت گرایی فلسفه استعلایی اسوانسون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۹۹
 این مقاله به تحلیل و نقادی دیدگاه ال.آر. اسوانسون درباره ارتباط میان پارادایم پردازش پیش بینانه (predictive processing paradigm) و فلسفه کانت می پردازد. براساسِ اظهارات اسوانسون، این پارادایم (که ازاین پس PP نامیده می شود) ریشه در آثار ایمانوئل کانت دارد. وی این ارتباط را در مواردی از قبیل (1) تحلیل بالا به پایین، (2) ذهن و ساختارهای علی جهان، (3) وارونه سازی و انقلاب کپرنیکی، (4) فراپیشینی ها و صورت های شهود، (5) مدل های تولیدی و شاکله ها، و (6) تحلیل به وسیله ترکیب نشان می دهد. در ارزیابی دیدگاه وی، می کوشیم نشان دهیم که مدعای وی دستِ کم در دو مورد کلی با دشواری روبه روست: نخست اینکه، خوانش وی از PP کاملاً گزینشی است و تفاوت های معنادار میان خوانش های متفاوت از آن را در نظر نگرفته است. دوم اینکه، خوانش وی از کانت خوانشی طبیعی شده و تجربی است. چنین خوانشی اساسی ترین مفاهیم فلسفه استعلایی کانت یعنی من یا سوژه خودآگاه را نادیده می گیرد و محو می کند. همچنین رویکرد کانت به ذهن رویکردی متافیزیکی است، درحالی که رویکرد PP به مغز کاملاً تجربی است. بنابراین، اگر میان پارادایم PP و فلسفه استعلایی کانت تعارضی اساسی وجود داشته باشد، آنگاه ادعای تطابق میان آن ها با دشواری های جدی روبه رو خواهد بود.
۱۱.

تحلیل و بررسی مبانی معرفت شناختی اخلاق در فلسفه ریچارد رورتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرا انسانی معرفت شناختی رورتی همبستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱ تعداد دانلود : ۲۲۹
نقد تاریخ فلسفه و معرفت شناختی قطعا جسارتی بزرگ می خواهد، چرا که آثار و تبعات آن می تواند خطرناک باشد. زمانی که از هرگونه موجود متافیزیکی و فرا انسانی و به طور کل، تبیین هرگونه مبحث معرفت شناختی در تشریح راهبرد دانشی خود چشم پوشی کنیم، آنگاه نتیجه کار می تواند به سمت نیهیلیسم و پوچ گرایی و بی نظمی و آنارشیسم سوق پیدا کند که می تواند برای فرد و جامعه خطرناک و سمی باشد. در حالی که انتظار داریم در فلسفه رورتی با چنین اندیشه پوچ گرایانه ای روبه رو شویم، وی مدعی است که چنین نتیجه ای حاصل نخواهد شد و درصدد لذت، شادکامی و خوشبختی برای انسان هست؛ زیرا اگر چه دیگر صحبت از حقیقت و خیر مطرح نیست ولی با گسترده تر کردن هرچه بیشتر همبستگی بین "ما"های انسانی درصدد تغییر این جاده و سوق به سمت اتوپیای انسانی است. هدف ما از نگارش این مقاله بررسی و تحلیل جایگاه مبانی معرفت شناختی اخلاق در اندیشه رورتی است.
۱۲.

مفهوم «معنا» در منطق معنای دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلوز رخداد زبان منطق معنا معنا هستی شناسی معنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۲ تعداد دانلود : ۳۷۹
دلوز در نقد هستی شناسی ذات در کتاب منطق معنا به ارائه «هستی شناسی معنا»ی خود می پردازد که مفهوم «معنا» به عنوان نقطه مرکزی این هستی شناسی به منظور پیوند هستی و اندیشه در آن طرح می شود. وی با استفاده از منطق رواقی و مفاهیمی همچون لکتا، رخداد، اثر، بیان، و ... و همچنین با به کارگیری مفاهیم نسبت واگرایی و هم گرایی بین سِری های تکینگی-رخدادهای لایب نیتس، جایگاه هست-منطقی «معنا» را اثبات می کند. بدین ترتیب، هدف از این مقاله بررسی مفهوم «معنا» در کتاب منطق معنای دلوز و ارائه تبیینی از هستی شناسی/منطق معنای اوست. بدین منظور، پس از نظری اجمالی بر بستری که نظریه معنا در آن طرح می شود و از این نظریات گسست می یابد، در جهت موضع یابی معنا در اندیشه دلوز پیش می رویم و با ترسیم پیوندهای معنا با مفاهیم و ایده های دیگر می کوشیم به فهم هستی شناسی/منطق معنا نزدیک تر شویم و موضع دووجهی معنا را روشن سازیم. بر این باوریم که این گام ها در نهایت می تواند نسبت زبان و هستی را در فلسفه دلوز آشکارتر کند.
۱۳.

بررسی انتقادی باور به جهان خارج در اندیشه فیلسوفان تجربه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۰۴
باور به جهان خارج و مسئله مرجع عینی تصورات، پرسشی بنیادین است که در هر نظام شناختی کوشیده می شود تا برای آن پاسخی تدارک شود. در فلسفه دکارت بنا بر اصل کوجیتو (cogito ergo sum)، ابتدا من و سپس جهان اثبات می شود، بااین حال تمایز میان من و جهان، یا سوژه و ابژه، همواره این پرسش را پیش روی ما قرار می دهد که مرجع عینی تصورات ما چگونه ثابت می شود و چیست اند؟ آیا اشیاء مستقل از ذهن هستند؟ یا همان چیزهایی اند که ما می بینیم، حس می کنیم، می بوییم، می چشیم یا لمس می کنیم؟ به عبارتی دیگر آیا آنها فقط داده های حسی اند یا تصوراتی از این داده ها هستند؟ و اینکه آیا اشیاء مستقل از ذهن هستند، اما ما تصوراتی از آنها داریم و داده های حسی را از آنها دریافت می کنیم؟ تجربه گرایانی مانند لاک، بارکلی و هیوم هریک دلایلی برای توضیح این مرجع عینی به دست داده اند. در این مقاله ابتدا مقصود هریک از این فیلسوفان از مفهوم تصور و شیء را مورد بررسی قرار می دهیم، سپس باور آنها درباره منشأ تصورات و جهان خارج را بررسی کرده و، می کوشیم تا به نحوی نقادانه اشکالات وارد بر هر یک را نشان دهیم. درنهایت در دو سطحِ (1) وجود اشیای خارج و، (2) تطابق آنها با تصورات ذهن، مسئله شکاکیت را بررسی می کنیم و، نشان می دهیم که باور کدام یک از این فیلسوفان را می توان منتهی به شکاکیت دانست و باور کدام یک را نمی توان. شماره ی مقاله: ۹
۱۴.

جدال بر سر ریاضیات: مناظره هستی شناختی میان بدیو و هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدیو هایدگر هستی شناسی ریاضیات شاعرانگی کثرت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۱۶۲
هستی شناسی برای هایدگر با ایراد نقد بر تاریخ متافیزیک ِپس از افلاطون آغاز و با ذکر تمایز هستی شناختی، خطرات علم مدرن و تفکر ریاضیاتی در شکل گیری نیست انگاری انسان مدرن تبیین می شود و در نهایت با تفوق نگاه شاعرانه بر ریاضیات در انکشاف جهان برای دازاین ادامه می یابد. هستی برای هایدگر آن غنای محض است که خود را به انحاء مختلف بر دازاین می نمایاند و تفکر ریاضیاتی نه راهبر به وجود که عامل اصلی غفلت از آن ونیز غفلتِ از این غفلت، در سراسر تاریخ متافیزیک است. در مقابل آلن بدیو در اساسی ترین دعوی فلسفی اش ریاضیات را هستی شناسی دانسته و از نسخه ای تفریقی پرده برمی دارد که مدعی است منتقدی سرسخت برای نگاه ریاضی ستیز و در عوض، شاعرانه هایدگر است. در این مقاله سعی برآن است تا ضمن ارائه نقدهای بدیو به رویکرد هایدگر در قبال ریاضیات، به ذکر دلایل او برای تفوق نگاه ریاضیاتی بر آنچه هستی شناسی شاعرانه نام نهاده است، بپردازیم و درنهایت نشان دهیم بدیو فارغ از اینکه تا چه اندازه در ایراد انتقادات خود به هایدگر محقّ است یا خیر، لیکن به جهت تحقق اهداف مدنظر خود در هستی شناسی ناچار از طرح و ارائه آنها است.
۱۵.

اولویت بندی عوامل مرتبط با آینده اشتغال و رفاه اجتماعی در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اشتغال رفاه اجتماعی کسب وکار رویکرد سلسله مراتبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۸۶
مقدمه: یکی از اهداف اساسی توسعه، دستیابی به رفاه اجتماعی همگانی است. وجود رف اه اجتماعی در ه ر جامعه، یکی از مهم ترین ش اخصهای توس عه یافتگی آن جامعه و بازتولیدکننده توس عه آن تلقی می ش ود. بسترسازی برای ایجاد فضای مناسب کسب وکار و اشتغال در هر کشور، یکی از عوامل مهم در ایجاد رشد و رونق اقتصادی و درنهایت افزایش رفاه اقتصادی و اجتماعی مردم است. لذا با عنایت به اهمیتی که اشتغال می تواند در تحقق مفهوم رفاه اجتماعی داشته باشد، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد که به شناسایی و رتبه بندی عوامل و مؤلفه های کلیدی اثرگذار بر وضعیت اشتغال و رفاه در کشور بپردازد. روش: در این پژوهش ابتدا به منظور شناسایی و تعریف دقیق مؤلفه های مؤثر بر اشتغال و رفاه از روش اسنادی و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و متخصصان حوزه اشتغال در وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی استفاده شده و سپس به منظور رتبه بندی عوامل از رویکرد سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار Expert Choice استفاده شده است. یافته ها: زیرمعیار سرمایه گذاری بالاترین اولویت را در وضعیت اشتغال و رفاه اجتماعی در ایران به خود اختصاص داده است و پس ازآن به ترتیب زیرمعیارهای سیاست گذاری، نظام بانکی، فضای تولید و کسب وکار، قوانین و مقررات، سیستم مالیاتی، روابط بین الملل، شاخصهای اقتصادی، نظام پرداختها، بیمه و تأمین اجتماعی، عدالت و برابری، نیروی انسانی، فناوریهای داخلی، فرهنگ، فناوریهای خارجی و سیستم آموزشی قرار می گیرند. بحث: مهم ترین و کلیدی ترین عاملی که می تواند در اشتغال و رفاه کشور اثرگذار باشد، مفهوم سرمایه گذاری است. در تئوریهای اقتصادی، سرمایه گذاری به عنوان موتور محرکه رشد اقتصادی شناخته شده و لازمه نیل به توسعه اقتصادی و اجتماعی و یکی از ارکان بسیار مهم در رشد و توسعه واحدهای تولیدی و بنگاههای اقتصادی است.
۱۶.

The Relativity of the Subject of Truth in Alain Badiou’s Philosophy(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۱۵
Badiou offers a concept of the subject that is completely intertwined with event and truth; in his view, the subject is not an isolated and secluded entity that is supposed to contemplate the world only, rather it is linked to the event, and as a faithful element, initiates the process of truth. Every human being is not necessarily a subject, but in the face of an event and the acceptance of its occurrence, the person in the situation can become the subject. For Badiou, the subject is only part of the process of truth, and this reduces the subject to a part of a material process that has no existential independence. He explicitly states that the subject subordinates to the truth and considers the subjectification of some members of the situation as the result of the occurrence of an event and the beginning of the process of truth. The authors are of the view that Badiou's theory of the subject eventually leads to the relativity of the subject and makes it impossible to provide any explanation about the existence of the subject. He considers truth to be not general but dependent on any particular situation in which the event takes place; again, in his view, truth has a general proclamation and address. But in the authors' view, his type of explanation of the subject also makes the generality of the proclamation of truth relative and so, the truth cannot be generic anymore.
۱۷.

چرا برخی پیشنهادها هنوز نتوانسته اند مثال های نقض گتیه(وار) را برطرف کنند؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثال های نقض گتیه(وار) تعریف سه جزئی معرفت باور صدق توجیه شهودهای متعارف فلسفۀ زبان روزمره فلسفۀ آزمایش محور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۱۷۲
 بسیاری از معرفت شناسان اذعان دارند که اهمیت مثال های نقض گتیه در آشکارسازی معضلی است که هنگام تحلیل مفهومی معرفت با آن مواجه می شویم. آنان معتقدند ریشه این معضل به نحوۀ ارزیابی مان از شهودهای متعارفی برمی گردد که برای تحلیل مفهومی به کار می آیند. در این مقاله، به واکاوی شهودهای متعارفی می پردازیم که، بیش از طبیعت معرفت، ناظر به مشخصۀ اسنادیِ معرفت در زبان روزمره اند و ظاهراً به کمکشان می توان راهی برای برطرف کردن مثال های نقض گتیه و موارد مشابهی یافت که امروزه به مثال های نقض گتیه وار مشهورند. مقاله شامل دو بخش اصلی است. نخست، به سراغ سه پیشنهاد خواهیم رفت که، به ترتیب، منجر به حذف شرط توجیه، صدق و باور می شوند. زیرا به نظر می رسد حذف یکی از شروط سنتی معرفت می تواند تحلیل مفهومی معرفت را از گزند مثال های نقض گتیه(وار) مصون نگه دارد. در بخش دوم، نشان خواهیم داد که چرا این سه پیشنهاد -و موارد مشابه- هنوز نتوانسته اند مثال های نقض گتیه(وار) را برطرف کنند. از نظر ما، سه ایراد عمده بر آنها وارد است: (1) همۀ مصادیق معرفت را شامل نمی شوند؛ (2) برخی استدلال های به کاررفته در آنها منتج نیست؛ (3) یا متضمن سوءفهم هایی دربارۀ طبیعت زبان روزمره و عملکرد واژگان در آن اند یا، به لحاظِ روشی، دارای تکیه گاه و تبعاتی مناقشه برانگیزند. باآنکه دامنۀ نفوذ ایرادهای (1) و (2) به پیشنهادهای طرح شده در این مقاله محدود است، ولی معتقدیم ایراد (3) می تواند پا را فراتر نهد و حتی شامل پیشنهادهایی شود که این بار با تکیه بر شهودهای متعارفمان دربارۀ طبیعت معرفت قصد دارند راهی برای برطرف کردن مثال های نقض گتیه(وار) بگشایند.  
۱۸.

بررسی و نقد خوانش انتقادی پوپر از معرفت شناسی کانت(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: کانت پوپر نظریه معرفت خوانش انتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۷ تعداد دانلود : ۳۶۳
پوپر در عین حال که فلسفه کانت را نقطه آغاز فلسفه خویش قرار داده و نظریه ای در باب معرفت مطرح کرده که شبیه معرفت شناسی کانتی است، خوانشی انتقادی از نظریه معرفت وی دارد. با این حال به نظر می رسد وی از جهات مختلفی در خصوص فلسفه کانت دچار سوء برداشت شده است. از نظر پوپر خطای بنیادین کانت این بود که تصور می کرد علم اپیستمه است یا معرفت متضمن حقیقت است. اما بر خلاف تصور پوپر، کانت معرفت تجربی را اپیستمه نمی داند و در نظر وی معرفت تجربی مفید یقین نیست. خطای اصلی پوپر این است که تمایز مهم کانت بین معرفت استعلایی و معرفت تجربی را نادیده انگاشته است. معرفتی که برای کانت قطعی و ضروری است، معرفت تجربی نیست، بلکه معرفت استعلایی است که معرفت جهان نیست، بلکه شرایط امکان معرفت تجربی را فراهم می کند. در این مقاله ضمن مقایسه معرفت شناسی کانت و پوپر، خوانش انتقادی پوپر از نظریه معرفت کانت مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته، نشان داده خواهد شد برخی از دیدگاه هایی که پوپر در نظریه معرفت کانت رد می کند، به این دلیل است که به درستی آ نها را درک نکرده است.
۱۹.

بررسی تطبیقی فلسفه استعلایی کانت و پدیدارشناسی استعلایی هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت هوسرل فلسفه استعلایی پدیدارشناسی استعلایی تألیف تقویم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۱ تعداد دانلود : ۲۲۷
هوسرل در خلال سال 1906 درباره وضعیت فلسفی خویش دچار بحران و در پی آن، تحولی در افکار خود شد. او علاوه بر آشنایی غیرمستقیم با کانت به واسطه حضور در فضای نوکانتی دانشگاه های آلمان، مستقیماً به مطالعه آثار کانت پرداخت و این امر زمینه ای را برای او فراهم کرد تا از بحران پیش آمده عبور کند. هوسرل به واسطه آشنایی با کانت، دچار گشت استعلایی شد و پدیدارشناسی او در ایده ها رنگ وبوی دیگری یافت. وی در موضوعاتی همچون «تحویل استعلایی»، «تقویم اشیا» و «ابژه قصدی» از کانت تأثیر پذیرفت؛ اما با وجودِ این تأثیرپذیری ها و وجود برخی مسائل و خاستگاه های مشترک، درنهایت، پدیدارشناسی استعلایی او مسیری متفاوت با فلسفه استعلایی کانت پیمود. اختلاف های میان کانت و هوسرل، ریشه در دیدگاه متفاوت آنها درباره «رابطه میان معرفت و واقعیت» دارد. در کانت از سویی همچنان رابطه ما با واقعیت به نوعی حفظ می شود؛ اما از سوی دیگر، معرفت دچار محدودیت خواهد شد. در مقابل، در پدیدارشناسی هوسرل، معرفت توسعه بیشتری پیدا می کند و از محدودیت های کانتی رها می شود؛ هرچند که مبنای خود را در واقعیت از دست می دهد و به جانب ایدئالیسم مطلق کشیده می شود.
۲۰.

تحلیل و واکاوی دیدگاه رورتی در خصوص تفکیک حوزه ی خصوصی از حوزه ی عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ رستگاری بخش ادبی حوزه ی خصوصی حوزه ی عمومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۲۱۰
رورتی با به چالش کشیدن کل سنت فلسفی غرب که به عقیده او باعث دوگانه انگاریهای مختلف بی فایده نظری در طول تاریخ فلسفه شده است، درصدد است در بستر"فرهنگ رستگاری بخش ادبی"به ساختار شکنی مسائل مختلف فلسفه و رفع این دوگانه انگاریها مبادرت ورزد. رورتی با ایجاد خط انشقاقی میان حوزه ی خصوصی وحوزه ی عمومی می خواهدسهم و دخالت فیلسوفان را در ارائه دیدگاه های نظری و فلسفی مشخص کند و ادعا کند حوزه سیاست نیازی به آن ندارد که مبانی خود را از معیارهای فردی حوزه ی خصوصی کسب نماید؛ چیزی که زمینه بلندپروازیهای متافیزیکی فیلسوفان را فراهم می آورد. گویی رورتی با تقلیل فلسفه به ادبیات می خواهد مانع از بلندپروازیها و دخالتهای فیلسوف با نظریه پردازی شویم. درواقع، او با تفکیک بین دو حوزه خصوصی و عمومی یا سیاست معتقد است، ابزار فیلسوف تخیل و حوزه فکری وی فرهنگ ادبی و جایگاه او حوزه خصوصی است. در اینجا سوال و ابهام اساسی قدعلم می کند اینکه آیا با فرض قبول معیارهای پراگماتیستی این تفکیک فرد در دو حوزه کاملا مختلف از وی شخصیتی دوگانه نمی سازد آیا این موضع گیری فکری می تواند معقول و قابل قبول باشد. این نکته مهمی است که در جای جای این پژوهش سراغ جوابی برای آن هستیم

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان