مطالب مرتبط با کلیدواژه

جِسی پرینز


۱.

تحلیل و نقد دیدگاه جِسی پرینز در رد فطری بودن اخلاقیات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فطرت اخلاقی هنجار اخلاقی احساسات اخلاقی جِسی پرینز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۲۹
هدف مقاله حاضر دفاع از فطری بودن غالب گزاره های اخلاقی است. برای این کار لازم است به ادعا و استدلال های مخالفان فطری بودن هنجارهای اخلاقی پاسخ گفته شود. جسی پرینز از جمله فیلسوفان اخلاق است که تلاش کرده است با کمک برخی استدلال ها، فطری بودن هنجارهای اخلاقی را نفی کند. فهم رویکرد پرینز مبتنی بر شناخت نوع نگاه وی بر حقیقت فطرت و هنجار اخلاقی و منشأ آن هنجار است. وی معتقد است فنوشیپ روان شناختی p زمانی فطری است که از طریق مکانیسم های روان شناختی مختص به p حاصل شود. وی همچنین هنجارهای اخلاقی را تحت تأثیر عواطف و احساسات می داند، البته نه به این معنا که حقایق اخلاقی عین احساسات و عواطف باشند. در این مقاله ضمن تبیین اجمالی دیدگاه پرینز در مورد حقیقت فطرت و منشأ هنجارهای اخلاقی و نفی فطری بودن چنین هنجارهایی، تلاش می شود برخی نقدهای وارد بر این رویکرد بیان شود. برای نقد دیدگاه پرینز – به ویژه- از دیدگاه سوزان دویر و کاندرا سری پادا استفاده می شود. در نهایت به این نتیجه می رسیم که فطری بودن غالب هنجارهای اخلاقی قابل دفاع تر است، هرچند برخی هنجارهای اخلاقی نیز فطری نیستند.
۲.

چیستیِ استدلال اخلاقی: تحلیل و نقد دیدگاه پرینز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جِسی پرینز استدلال استدلال اخلاقی عمل اخلاقی قضاوت اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۸۵
آیا قضاوت های اخلاقی ما برآمده از استدلال اخلاقی است؟ اگر خیر، پس استدلال اخلاقی چه کارکردی دارد و ماهیت آن چیست؟ جسی پرینز، در پاسخ به این سؤالات معتقد است که اخلاق ریشه در خود ما دارد. درستی و نادرستی آن چیزی است که ما آن را درست یا نادرست می دانیم، زیرا اخلاق برساختی انسانی است که ریشه در احساساتی دارد که این احساسات خود برآمده از واکنش های هیجانی ما هستند. پس در نظر او این استدلال اخلاقی نیست که قضاوت های اخلاقی را شکل می دهد، بلکه قضاوت های اخلاقی ما معلول هیجانات است. بااین حال وی استدلال اخلاقی را بی فایده نمی داند. در این نوشته سعی می شود نشان داده شود که طبق نظر پرینز، استدلال اخلاقی به چه معنایی کارکرد توجیه کنندگی دارد و اختلاف نظر اخلاقی را رفع می کند. همچنین پرینز قائل به ظرفیتی فطری به نام استدلال اخلاقی نیست. با تحلیل دیدگاه وی مشخص خواهد شد، پرینز استدلال اخلاقی را استدلالی نظری می داند که انگیزش بخش نیست. ساختار استنتاجی آن تمثیلی یا مبتنی بر مورد است و متشکل از اصول و قواعد کلی نیست. همچنین سیر استدلال اخلاقی درنهایت به هنجارهای بنیادینی ختم می شود که استدلال بردار نیستند. در آخر نقدهایی به برخی از شروط وی در تحلیل استدلال اخلاقی خواهد آمد.