مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ANP
حوزه های تخصصی:
عدم موفقیت شهرهای جدید را می توان در عدم برآورد اهداف آنها دانست. نظریه شهرهای جدید چه در حالت جنینی آن در قرن 19 و چه در اشکال متنوع و تکامل یافته آن، بعد ازجنگ جهانی اول و دوم به ویژه از سال1950 به بعد، درکشورهای مختلف جهان به کارگرفته شده است. شهرهای جدید در تمام دورانهای تاریخی وجود داشته اند، اما به مفهوم امروزی پس از تحولات ناشی از انقلاب صنعتی جهت ایجاد محیط زندگی بهتر ایجاد شده اند. تمرکززدایی از کلان شهرها اصلی ترین عامل اتخاذ سیاست شهرهای جدید در ایران بوده است. در نتیجه ایجاد شهرهای جدید به عنوان یکی از راه حلهای کاهش جمعیت کلان شهرها برگزیده شده است. شهرهای جدید ایجاد شده در ایران بر اساس فاصله، جمعیت و نوع عملکرد دارای سه نوع الگوی شهرهای جدید مستقل، اقماری و پیوسته می باشند. در این راستا همواره شهرهای جدید با مشکلات عدیده ای مواجه بوده اند، به طوری که این مشکلات باعث شده تا آرمانها و اهداف اصلی ایجاد این شهرها محقق نگردد. مقوله شهرهای جدید یک مسئله ملی است و مسائل ملی را نمی توان با نگرش بخشی حل کرد. حل مسائل ملی نیاز به عزم ملی وخردجمعی دارد. لذا در تحلیل عدم تحقق آرمانها و اهداف شهرهای جدید با تکیه بر روشANP، قصد داریم تا با ارائه یک رویکرد تصمیم گیری چند معیاره ضمن رتبه بندی علل اصلی این امر به میزان تاثیر این علل در انواع شهرهای جدید نیز بپردازیم. نتایج تحقیق حاکی از این می باشد که از میان شهرهای جدید، شهرهای پیوسته، بیشترین آسیب را از عدم تحقق اهداف ایجاد شهرهای جدید پذیرا بوده اند، شهرهای مستقل و اقماری به ترتیب اولویتهای بعدی را دارند.
بررسی و ارزیابی اولویت های منظر فضاهای عمومی شهر عسلویه با استفاده از مدل ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظر فضاهای عمومی شهری نقش اساسی در شکل گیری شهر سالم و توسعه پایدار شهری دارد. توسعه کیفی و کمی فضاهای عمومی شهرها، هنگامی روند مطلوب اجرایی و قابل تحققی پیدا خواهد کرد که اولویت سنجی مسایل موجود در شهرها، مبتنی بر نظریات نوین مشارکت مردمی (دیدگاه استفاده کنندگان) و استفاده از روش های علمی مناسب و کارآمد باشد. از آنجا که نظرات و آرای مختلفی در سطح شهر پیرامون مسایل و اولویت های شهری وجود دارد و اتخاذ تصمیمات نیز بایست همگرا و در راستای پوشش همه جانبه اولویت ها باشد، بنابراین هدف مقاله حاضر، اولویت-سنجی و تعیین راهبردهای منظر فضاهای عمومی شهر عسلویه با استفاده از مدل «فرآیند تحلیل شبکه» (ANP) است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی-کتابخانه ای، بررسی های میدانی، مراجعه مستقیم به سازمان های مربوطه و استفاده از ابزار پرسش نامه بوده که محدوده مورد مطالعه را فضای عمومی؛ پارک، خیابان و بازار و شش فضای شهری تشکیل می دهد. بر این اساس، ابتدا مهم ترین مسایل مرتبط با منظر فضاهای عمومی شهر با استفاده از منابع کتابخانه ای، مصاحبه و پرسشنامه استخراج و سپس با توجه به ویژگیهای ANP و مسایل شهر عسلویه، داده ها و اطلاعات اولیه طبقه بندی و به تبع آن مدل مفهومی ANP تهیه شد. مدل ANP مبتنی بر منظر فضاهای عمومی شهر عسلویه شامل 3 خوشه (معیار/گروه) و 9 گزینه (نود/ زیر گروه) با استفاده از نرم افزار Super Decisions تولید شد و نتایج بررسی های میدانی در نرم افزار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. خروجی های مدل به شیوه های مختلف متنی و نمودارهای متنوع و قابل تامل برای تمام معیارها و گزینه ها قابل ارایه است. از این رو، به سبب حجم گسترده عملیات، تنها برخی از خروجی ها برای نمونه در مقاله آورده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد، بیشترین و بالاترین اولویت ها منظر فضاهای عمومی شهر مربوط به نودهای «هنرهای دیواری» (با امتیاز نرمال شده 0.513، خوشه اولویت های بصری)، «بازار و خیابان دولت» (با امتیاز نرمال شده 0.544، خوشه فضای عمومی) و در «مبلمان شهری» (با امتیاز نرمال شده 0.684، خوشه ساختار فیزیکی- کالبدی) در خوشه های سه گانه دارای رتبه و امتیاز بیشتری نسبت به سایر گره ها در هر خوشه ها بوده است. بر این اساس با مقایسه نتایج خوشه ها و گره ها (نودها)، در خوشه فضای عمومی «بازار و خیابان دولت» و در خوشه اولویت های بصری «هنرهای دیواری» خیابان جمهوری اسلامی برای تعیین راهبردهای منظر فضاهای عمومی شهر عسلویه در اولویت قرار گرفتند.
تعیین عرصه های مناسب برای تغذیه مصنوعی بر پایه ی تلفیق روش های ANP و مقایسه زوجی در محیط GIS، مطالعه موردی دشت گربایگان فسا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش عمدهای از کشور ایران جزء مناطق خشک و نیمهخشک محسوب میشود و آب ب ه عنوان یک عامل محدود کننده فعالیتهای بشر در این مناطق به شمار میآید. وجود سیلابهای مخرب و کمبود آب در این مناطق، لزوم مهار سیلابها را ایجاب میکند. پخش سیلاب یک استراتژی مناسب برای مهار سیلاب و بهرهوری از آن است. تعیین عرصههای مناسب برای پخش سیلاب و وارد کردن آب به یک سازند نفوذپذیر، یکی از مهمترین عوامل تعیین کننده موفقیت طرح های پخش سیلاب است. از این رو، در این پژوهش سعی شده تا با تلفیق سیستم اطلاعات جغرافیایی و سیستمهای تصمیمگیری چندمعیاره ( MCDM )، مناسبترین عرصهها برای اجرای عملیات پخش سیلاب در دشت گربایگان فسا شناسایی شوند. بدین منظور، ابتدا دادههای 8 پارامتر تاثیرگذار-شیب، کیفیت آب، زمینشناسی، ضخامت آبرفت، کاربری اراضی، قابلیت انتقال، ژئومورفولوژی و تراکم زهکشی- منطقه مورد مطالعه، در محیط GIS آمادهسازی گردید و با استفاده از روش ANP و مقایسه زوجی به ترتیب وزن هر معیار و وزن کلاسهای هر لایه در نرمافزار Super Decision محاسبه شد. در مرحله بعد، نواحی دارای محدودیت برای پخش سیلاب حذف گردید. سپس با استفاده از توابع تحلیلی GIS ، کل محدوده برای هر یک از معیارهای تعیین شده پهنهبندی شد. در نهایت، با تلفیق نقشههای
پهنهبندی شده براساس وزن اکتسابی از روش ANP ، نقشه نهایی در پنج کلاس از کاملاً مناسب تا نامناسب تهیه شد. نتایج این پژوهش نشان داد که مناطق کاملاً مناسب برای تغذیه مصنوعی آبخوانها، اغلب در نهشتههای کواترنری Qb ، Qgsc و Qg و واحدهای ژئومورفولوژیکی پدیمنتی و مخروطافکنهای با شیب کمتر از 3 درصد واقع شدهاند . همچنین نتایج حاصل از این روش با استفاده از کنترل زمینی، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت که حاکی از برآورده شدن همه معیارهای انتخابی در نواحی کاملاً مناسب، و رضایت بخش بودن به کارگیری روشهای MCDM در تلفیق با GIS در امر مکانیابی عرصههای مناسب برای تغذیه مصنوعی آبخوانها است.
تدوین و ارزیابی استراتژی های سازمانی با به کارگیری مدل های SWOT و فرآیند تحلیل شبکه ای ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجزیه و تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید ( SWOT) قادر به تعیین اهمیت هر یک از عوامل شناخته شده نیست و راهکاری را برای ارزیابی گزینه های تصمیم با توجه به این عوامل ارایه نمی دهد. اگر چه تجزیه و تحلیل SWOT عوامل مورد نظر را مشخص می کند، اما هر یک از عوامل معمولا به صورت خلاصه و خیلی کلی توصیف می شوند. به همین خاطر، تجزیه و تحلیل SWOT در مراحل ارزیابی و اندازه گیری دارای برخی از نقص ها می باشد. روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی ( AHP) بعضی از نقاط ضعف تجزیه و تحلیل SWOT را مرتفع می کند، اما وابستگی های ممکن میان عوامل را در نظر نمی گیرد. به همین دلیل به کارگیری شکل خاصی از تجزیه و تحلیل SWOT که وابستگی های ممکن میان عوامل را در نظر می گیرد، مناسب تر است. در پژوهش حاضر برای تجزیه و تحلیل کمی SWOT و در نظر گرفتن وابستگی های ممکن میان عوامل از روش فرآیند تحلیل شبکه ای ( ( ANP استفاده نموده است. وابستگی های ممکن میان عوامل SWOT، وزن های عوامل استراتژیک، وزن های عوامل فرعی و اولویت های استراتژی های جایگزین را تحت تأثیر قرار می دهند. هدف این تحقیق، اولویت بندی استراتژی های سازمانی برای اجراست. برای تدوین استراتژی ها از تکنیک SWOT و برای اولویت بندی ... .
امکان سنجی و اولویت بندی گردشگری شهرستان کنگان با استفاده از تکنیک SWOT و مدل ANP (با تأکید بر گردشگری صنعتی پارس جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استقرار و توسعه ی مناطق صنعتی، تجاری و آزاد مزایای متعددی در عرصه ی اقتصادی، تجاری- بازرگانی و صنعتی به دنبال دارد. با توجه به روند توسعه ی منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس جنوبی در دهه ی اخیر با سیاست افزایش بهره وری در حوزه ی مشترک با کشور قطر، سایر محورهای توسعه ی اقتصادی در شهرستان کنگان کمتر مورد توجه قرار گرفته شده است. بر این اساس اولویت-بندی مکانیسم و سازوکارهای توسعه ی پاک (CDM) و پایدار با برنامه ریزی جامع و استراتژیک جهت تنوع بخشی به فعالیت ها، حفظ محیط زیست با رویکرد توسعه ی گردشگری شهرستان کنگان ضروری است. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی ضمن بیان، شناخت و ارزaیابی توانایی های بالقوه این محدوده ی جغرافیایی در زمینه ی گردشگری؛ امکان سنجی و اولویت بندی توسعه ی گردشگری در شهرستان کنگان (راهکارها) با استفاده از مطالعات کتابخانه ای -اسنادی، بررسی های میدانی، تکنیک تحلیلی (SWOT) و مدل تحلیل شبکه ANP)) صورت گرفته است. نتایج تجزیه و تحلیل گردشگری شهرستان کنگان در سه وضعیت اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی، اکولوژیکی در قالب تکنیک سوات (WT)، (WO)، (SO) و (ST) انجام شده که نشان دهنده ی اهمیت نقاط قوت با مجموع وزن نهایی 25/1 و عوامل داخلی (S/W)، با امتیاز وزنی کل11/2 بوده بر اساس نتایج(SWOT)، راهبردهای دفاعی (Mini-Min)، تهاجمی (بیشینه-بیشینه)، استراتژی هایST (Maxi-Min) و راهبرد انطباقی (راهبرد کمینه- بیشینه) ارائه شد. سپس با توجه به ویژگی های ANP و خصوصیات گردشگری منطقه، داده-ها و اطلاعات اولیه طبقه بندی و به دنبال آن مدل مفهومی ANP تهیه گردید. مدل ANP مبتنی بر اولویت بندی گردشگری در شهرستان کنگان شامل سه خوشه (معیار/ گروه) و یازده گزینه (زیر گروه) با استفاده از نرم افزارSuper Decisions تولید شد. داده های حاصل نشان داد که، بیشترین اولویت از نظر نوع گردشگری به ترتیب شامل؛ گردشگری تاریخی و فرهنگی (با امتیاز نرمال شده0.474) و گردشگری ساحلی ( با امتیاز نرمال شده 0.236) و همچنین بیشترین اولویت از نوع مکان گردشگری (خوشه)، شهر تاریخی سیراف (با امتیاز نرمال شده 0.486)، جنگل های حرا (با امتیاز نرمال شده 0.283) و منطقه ی پارس جنوبی/ گردشگری صنعتی (با امتیاز نرمال شده 0.147) بوده است.
نقش ارکان اصلی شهر ایرانی اسلامی در مکان گزینی مراکز اقامتی مورد شناسی: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه صنعت توریسم در دنیا، یکی از منابع مهم درآمد و در عین حال از عوامل مؤثر در تبادلات فرهنگی بین کشورهاست و به عنوان گستردهترین صنعت خدماتی جهان حایز جایگاه ویژهای است که همراه با به وجود آوردن تغییرات شگرف در سیمای زمین، اوضاع سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، منش و روش زندگی انسانها را دگرگون می سازد. این در حالی است که مراکز اقامتی یکی از اصلیترین عناصر در توسعه این صنعت محسوب میشوند. بر این اساس هدف از این تحقیق بررسی نقش ارکان اصلی شهر ایرانی اسلامی در مکانگزینی مراکز اقامتی میباشد. روش انجام تحقیق، تحلیلی-کاربردی است. که به منظور طبقهبندی و تجزیه و تحلیل اطلاعات مذکور از مدلهای ANP، میانگین نزدیک ترین همسایه، رگرسیون وزنی جغرافیایی، موران و مدل تحلیل شبکه استفاده شده است. برای انجام این عملیات از نرم افزارهای ARC/GIS و Super Decisions بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تحلیل نشان داد که 82 درصد از عناصر اقامتی در گذشته در فاصله 5 دقیقه از عناصر اصلی شهر قرار داشتن امّا این رقم در چند سال اخیر با تغییر فاحش به تنها 68 درصد رسیده است. این گریز از مرکز که در چند سال اخیر در اکثر شهرهای ایران و حتی جهان به چشم می خورد، هم می تواند ناشی از عوامل دافعه در مرکز و هم ناشی از عوامل جذاب در حاشیه شهرها باشند؛ لذا پس از ارزیابی نظر کارشناسان، مشخص گردید که در شهر زنجان هزینههای عمومی با ضریب تأثیر 0.38 مهم ترین شاخص و قیمت زمین به عنوان مهم ترین زیرمعیار با وزن 0.49 بیشترین تأثیر را در انتخاب محل احداث مراکز اقامتی داشتهاند.
ارائه رویکرد ترکیبی ANP-DEMATEL فازی جهت اولویت بندی معیارهای ارزیابی عملکرد تأمین کننده سبز: شرکت دیزل سنگین ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در محیط تجاری جدید، خرید فعالیتی حیاتی در ایجاد ارزش افزوده برای محصولات و عاملی تعیین کننده برای بقا و سودآوری است. با توجه به مسائل زیست محیطی، فرایند خرید، پیچیده تر می شود چرا که در خرید سبزباید علاوه بر معیارهای سنتی مانند هزینه، کیفیت، زمان تدارک و انعطاف پذیری، مسئولیت زیست محیطی تأمین کننده نیز مدنظر قرار گیرد. در نتیجه این امر بر اهمیت عملکرد زیست محیطی تأمین کنندگان بیش از پیش افزوده شده و شناسایی مجموعه ای از معیارهای سبز و انتخاب تأمین کنندگان بر آن اساسبه امری ضروری در طی زنجیره تأمین تبدیل شده است.
در این پژوهش پس از بومی سازی مدل جامع بویوکوزکان و سیفسی(2011) که به ارزیابی تأمین کنندگان سبز می پردازد با استفاده از تکنیک های ترکیبی ANP-DEMATELبه تعیین اهمیت معیارهای مدل پرداخته شد. به این منظورنظرهای شش نفر از خبرگان شرکت دیزل سنگین ایران با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شده وتجزیه و تحلیل آن ها از طریق نرم افزارهای اکسل و متلب صورت گرفته است. با توجه به معیارهای موجود در این مدل(سازماندهی، عملکرد مالی، سطح خدمت، تکنولوژی و شایستگی سبز)، یافته های پژوهش بیانگر اولویت بالای معیار سازماندهی در انتخاب تأمین کننده سبز است و معیارهای عملکرد مالی، تکنولوژی، سطح خدمت و شایستگی های سبز، به ترتیب از اولویت های بعدی برخوردار هستند.
انتخاب وسیله حمل و نقل عمومی مناسب در یک کریدور شهری: کاربرد روش های تصمیم گیری چند معیاره
حوزه های تخصصی:
انتخاب وسیله ی مناسب حمل و نقل عمومی در یک کریدور شهری از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. هر یک از انواع وسایل نقلیه، دارای خصوصیات، مزایا و معایب خاصی می باشند و هر کدام از آنها ممکن است در شرایط مختلف به عنوان بهترین گزینه ی انتخابی بکار گرفته شوند. هدف این مقاله انتخاب بهترین وسیله حمل و نقل عمومی در یک کریدور شهری با بکارگیری روشهای تصمیم گیری چند معیاره و سامانه اطلاعات مکانی (GIS) می باشد. در این راستا کریدور میدان آزادی تا میدان پونک در شهر تهران به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شد. سپس با استفاده از نظرات تعدادی از متخصصین برنامه ریزی حمل و نقل و ترافیک شهری و نیز تحقیقات صورت گرفته در این زمینه، بیست شاخص تحت هفت دسته ی کلی معیار هزینه، زمان، انعطاف پذیری، قابلیت اعتماد، راحتی و امنیت، آلودگی و خصوصیات وسیله و چهار گزینه ی حمل و نقل عمومی اتوبوس، اتوبوس تندرو، تاکسی و مترو انتخاب شدند. متخصصین شاخصها، معیارها و گزینه های پیشنهادی را جهت تعیین میزان اهمیت نسبی آنها مورد ارزیابی و مقایسه قرار دادند. بکارگیری GIS در این قسمت موجب تسهیل فرآیند تصمیم گیری و ارزیابی بهتر معیارها و گزینه های پیشنهادی گردید. در نهایت از فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) برای تعیین وزن نهایی معیارها و از روش TOPSIS برای اولویت بندی گزینه های پیشنهادی حمل و نقل عمومی استفاده گردید. نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان داد که گزینه های اتوبوس تندرو، مترو، اتوبوس و تاکسی به ترتیب حائز بیشترین امتیاز جهت توسعه حمل و نقل عمومی در کریدور مورد مطالعه می باشند.
بررسی اولویت های برنامه ریزی و آمایش مناطق مرزی در استان آذربایجان شرقی با به کارگیری مدل تحلیل شبکه (ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیامد فضایی آمایش، تعامل میان انسان و فعالیت هایش در فضا، و به طور کلی چیدمان منطقی از استقرار جمعیت و فعالیت در پهنة سرزمین است و نقش آن در برنامه ریزی های دیگر به نحوی است که تمام برنامه های توسعة اجتماعی و اقتصادی در سطوح مختلف جغرافیایی متأثر از آن است. لذا، آمایش فضایی شهرهای مرزی به عنوان نقاط راهبردی و امنیتی، مقوله ای مهم محسوب می شود. هدف این پژوهش، تعیین رویکردها و برنامه های توسعه در آمایش شهرهای مناطق مرزی استان آذربایجان شرقی است. تحقیق حاضر با تکیه بر روشANP و با ارائة رویکرد تصمیم گیری چندمعیاره، ضمن شناسایی و رتبه بندی زیرشاخص های برنامه های توسعة آمایش مناطق مرزی، برنامه های آمایشی را اولویت بندی می کند. جهت تعیین اولویت های اجرایی برنامه ریزی فضایی آمایش در دو سطح معیارها (4 معیار اصلی) و زیرمعیارها (9 زیرمعیار با 30 شاخص) با توجه به شرایط محیطی و منطقه ای شهرهای مرزی آذربایجان شرقی انتخاب شد. پس از محاسبه تحلیل شبکه ای، از میان رویکردهای توسعة آمایشی این استان رویکرد توسعة اقتصادی با زیرمعیارهای تأسیسات و تجهیزات زیربنایی، درمانی، حمل و نقل و ارتباطات، فعالیت های اقتصادی و محیط زیست در اولویت نخست، توسعة روابط دیپلماتیک و امنیت ملی در اولویت دوم، و رویکرد توسعة فرهنگی و اجتماعی در رتبه های بعدی قرار گرفتند.
تحلیلی بر برنامه ریزی حمل و نقل شهری مبتنی بر رویکرد CDS با استفاده از نرم-افزار Super Decisions (مطالعه موردی: کلان شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حمل و نقل یکی از مهم ترین بخش های زیربنایی شهرها بوده از این رو برنامه ریزی مناسب برای آن، پایه اولیه موجودیت و تبیین رواب ط متقابل فضایی ش هرها را ممکن م ی سازد. ضعف مدیریت و عدم وجود برنامه های یکپارچه سبب بروز چالش هایی در بهره برداری از قابلیت های کنونی سیستم حمل و نقل شهری شده است. داده های مورد نیاز تحقیق، با استفاده از متدولوژی CDS از طریق منابع کتابخانه ای و با نظرسنجی یک سوم از مسئولان بخش حمل و نقل با روش نمونه گیری تصادفی ساده در کلانشهر رشت جمع آوری گردید. برای روایی و اعتبار پرسشنامه از آزمون کرونباخ و برای تدوین استراتژی ها از ماتریس SWOT، SPACE و برای اولویت بندی راهبردها از روش QSPM و ANP استفاده شد. نتایج حاصل از ماتریس SWOT دارای نمره های ارزیابی 23/2 و 87/2 می باشد از این رو موقعیت حمل و نقل شهری رشت در موقعیت تدافعی قرار گرفته و برای برنامه ریزی آن راهبرد تدافعی را باید برگزید همچنین نتایج ارزیابی SPACE مشابه یافته های ماتریس سوات است. محورهای اصلی برنامه ریزی مذکور بر اساس ارتقای مدیریت و برنامه های سازمانی، تأمین بودجه مالی، به کارگیری نیروی انسانی متخصص، ارتقای زیرساخت فنی- ارتباطی و شاخص های حقوقی و فرهنگی اولویت بندی گردید و سپس بر اساس تحلیل و ارزیابی معیارها و زیرمعیارها در قالب شاخص های محیطی و ساختاری، شش گزینه پیشنهادی مطرح گردید که در این میان استراتژی های موثر به ترتیب اهمیت، ارتقای مدیریت و برنامه های سازمانی با 95/30 درصد، تأمین مالی با 32/22 درصد و به کارگیری نیروهای چند تخصصی با 94/14 درصد، ارتقای زیرساخت های فنی- ارتباطی با 70/12 درصد، ارتقای فرهنگی با 01/10 درصد و ارتقای حقوقی با 97/8 درصد می باشد.
کاربرد استراتژی توسعه شهری(CDS) در بهبود سکونتگاه های غیر رسمی مطالعه موردی: اراضی دانشگاه علوم پزشکی تبریز (محله غازان داغی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکونتگاه های غیر رسمی در ایران همانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، نمودی از روند رو به رشد نابرابری های فضایی در شهرهاست. این شیوه سکونت، در شهر تبریز با سرعت فزاینده ای افزایش می یابد. از مهم ترین این بافت ها می توان به بخش هایی از شمال شهر (محلات عینالی- زینالی)، بخش شمال غرب شهر (پارک بزرگ تبریز)، بخش جنوب شهر (حاشیه شمال کنار گذر جنوبی، قسمت هایی از اراضی دانشگاه علوم پژشکی تبریز – محله غازان داغی- انتهای خیابان مارالان، حافظ، طالقانی، لاله) و بخش جنوب غربی شهر (محله اخمه قیه) اشاره نمود که با مکانیسم خاص خود، به سرعت در حال گسترش اند. این پژوهش به بررسی شاخص های کالبدی، جمعیتی، اجتماعی – اقتصادی، شاخص زیست محیطی و برخورداری از خدمات اساسی به عنوان معیارهای اصلی بررسی و ارزیابی سکونتگاه های غیر رسمی، در اراضی علوم پژشکی دانشگاه تبریز (محله غازان داغی) می پردازد. مهم ترین هدف این تحقیق بررسی سکونتگاه های غیر رسمی محدوده مورد مطالعه برای بهبود شرایط آنهاست که مبتنی بر رویکرد CDS تهیه و تدوین خواهد شد. داده های مورد نیاز از طریق منابع کتابخانه ای و مطالعه میدانی (پرسشگری) و با روش نمونه گیری تصادفی ساده جمع آوری شده است. برای روایی و اعتبار فرایند پرسشگری و طراحی پرسشنامه از آزمون کرونباخ و برای ارزیابی، بررسی و اولویت بندی استراتژی ها از روش فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شده است.
ارزیابی سیاست های ساماندهی بافت های فرسوده شهری در شهر ارومیه و اولویت-بندی چالش های موجود با استفاده از فرآیندتحلیل شبکه ای (مدلANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت فرسوده، بافتی می باشد که در فرآیند زمانی طولانی شکل گرفته و تکوین یافته و امروزه از لحاظ عملکردی دچار چالش هایی بوده و پاسخگوی نیازهای امروز نمی باشد و توجه و برنامه ریزی برای بهبود وضعیت کنونی بافت های فرسوده ضروری است، چرا که با گذشت زمان وضعیت این بافت ها هر روز وضعیت نامناسبی به خود می گیرد. شهر ارومیه دارای 2/1313 هکتار بافت فرسوده می باشد که شامل سه نوع بافت فرسوده تاریخی (مرکزی)، بافت فرسوده میانی و بافت فرسوده حاشیه ای می باشد و هر یک از انواع بافت های یاد شده دارای ویژگی ها و خصوصیاتی می باشند که تأثیر چالش های شناسایی شده در این تحقیق در هر محدوده متفاوت می باشد در این مقاله به ارزیابی سیاست های ساماندهی و شناسایی معیارهای مهم و تحلیل چالش های موجود در بافت های فرسوده با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای (مدلANP) پرداخته شده و در نهایت به اولویت بندی انواع بافت فرسوده اقدام شده است. این مقاله در نوع خود منحصر به فرد بوده و برای اولین بار در کشور مدل (ANP) در بخش مسکن و بافت های فرسوده مورد استفاده قرار گرفته است.
ارزیابی عوامل سازه ای موثر بر حس امنیت فضایی شهروندی در زیرگذرهای کلان شهر مشهد از دیدگاه شهروندان مناطق 11 و 12(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری امروزی، مولفه ای برای وقوع نابهنجاری های شهری و در نتیجه عدم وقوع امنیت در شهر می باشند، در بسیاری موارد نوع طراحی فضای کالبدی، نقشی که مکان خاص به خود می گیرد و ابعاد اجتماعی یک محدوده منجر می گردد که فضاها امن و یا بالعکس ناامن گردند. هدف پژوهش حاضر ارزیابی عوامل سازه ای موثر بر حس امنیت فضایی شهروندی در زیرگذرهای کلان شهر مشهد از دیدگاه شهروندان مناطق 11 و 12 می باشد. روش تحقیق توصیفی-پیمایشی از نوع کاربردی می باشد. جهت اولویت بندی شاخص های ایمنی زیرگذرها از فرآیند ""تحلیل شبکه"" (ANP) استفاده شده است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی شهروندان مناطق 11 و 12 می باشد که به نسبت جمعیت نواحی در این دو منطقه 383 پرسشنامه با استفاده از فرمول کوکران، توزیع شده است. علاوه بر این 20 پرسشنامه در بین خبرگان شهری(متولیان امور زیرگذرها-سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری مشهد) توزیع شده است. نتایج حاصل از مقایسه ی میانگین دو جامعه ی مستقل بیانگر این است که منطقه 11 در تمامی شاخص های مورد مطالعه به استثنای بهداشت و روشنایی وضعیت مساعدتری را داراست و اولویت بندی حاصل از تکنیک ANP بیانگر این است که شاخص دسترسی و سهولت کاربرد با وزن نرمال شده ی 0.19 در اولویت اول و شاخص طراحی داخلی با وزن نرمال شده ی 0.09 در اولویت آخر جهت تامین ایمنی زیرگذرها قرار دارد.
انتخاب متدولوژی مناسب برای توسعه سامانه اطلاعاتی، با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری (مطالعه موردی: صدور قبض شرکت انبارهای عمومی و خدماتی گمرک غرب تهران)
حوزه های تخصصی:
هم زمان با پیشرفت های فناوری و گسترش ارتباطات، بازارها جهانی شده و رقابت بین شرکت ها تشدید گردیده است. بررسی ادبیات موضوع مربوط به متدولوژی های ایجاد سامانه های اطلاعاتی حاکی از آن است که با تکامل متدولوژی ها، شاهد درگیری بیشتر کاربران، افزایش قابلیت اتکا سامانه ها و حرکت از تأکید بر ابزارها، تکنیک ها و زبان های برنامه نویسی به سوی متدولوژی ها و مفاهیم اساسی سامانه هستیم. به طورکلی نسل های مختلف متدولوژی های توسعه سامانه های اطلاعاتی هرکدام بر حوزه ای خاص بیشترین تمرکز را دارند، درحالی که در حال حاضر در ایران برای همه ی حوزه ها، از متدولوژی های مشابهی استفاده می شود که این منجر به کاهش بهره وری و کارایی سازمان ها و شرکت ها در انجام امور محوله و کاهش توان رقابتی می شود. انتخاب سامانه اطلاعاتی مناسب برای مکانیزه سازی صدور قبض گمرک با توجه به تعداد زیاد محصولات موجود و تنوع آن ها، همچنین مشکل بودن ارزیابی انواع متدولوژی ها، کاری پیچیده و مشکل است که نیازمند یک متدولوژی یکپارچه تصمیم گیری است؛ بنابراین فرایند تصمیم گیری برای انتخاب یک سامانه اطلاعاتی از میان چند گزینه، یک فرایند تصمیم گیری چند معیاره است. در این مقاله ما از روش ترکیبی ANP و DEMATEL برای انتخاب سامانه اطلاعاتی مناسب برای عملیات صدور قبض شرکت انبارهای عمومی استفاده کرده ایم. درنهایت پس از اجرای مدل ترکیبی عنوان شده، مشخص شد که برای مورد مطالعه ما، متدولوژی های نسل دوم بهترین انتخاب می تواند باشد.
تحلیلی بر الگوی پراکنش فضایی- مکانی فضای سبز و مکان یابی بهینه ی پارک های شهری با بهره گیری از مدل ANP و تحلیل شبکه مطالعه ی موردی: شهر پیرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه به دنبال گسترش شهرنشینی و رشد فزاینده ی جمعیّت، شهرها با مشکلات متعددی از جمله عدم بهره مندی متناسب تمامی شهروندان از خدمات شهری مواجه می باشند. پارک ها و فضاهای سبز شهری به عنوان یکی از کاربری های مهم که جمعیّت قابل توجهی با آن سروکار دارند و سطوح قابل توجهی از فضای شهری را نیز به خود اختصاص می دهند، با مشکلاتی چون کمبود، توزیع نامتناسب با نیازهای جمعیّتی، عدم رعایت همجواری ها و غیره روبه رو می باشند. در این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی با تأکید بر جنبه کاربردی انجام پذیرفته است، چگونگی توزیع کاربری فضای سبز شهر پیرانشهر بررسی و تحلیل شده و ضمن ترسیم وضع موجود، مکان های مناسب جهت ایجاد پارک های جدید در راستای دستیابی به وضع مطلوب ارائه گردیده است. این پژوهش با ارائه ی الگوی مناسب به دنبال استقرار و توزیع بهینه فضای سبز در شهر پیرانشهر می باشد. بدین منظور پس از بررسی وضع موجود و شعاع عملکرد پارک ها با استفاده از مدل تحلیل شبکه، معیارهای تأثیرگذار در مکان یابی شناسایی، سپس معیارها را تبدیل به لایه های اطلاعاتی قابل خواندن برای نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی نموده و وزن نهایی هریک از معیارها باتوجه به میزان تأثیرگذاری توسط نرم افزار SuperDecisions و مدل ANPمحاسبه گردید. در نهایت با بهره گیری از نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی زمین های شهری برای انتخاب مکان بهینه جهت ایجاد پارک در 5 دسته مناسب تا نامناسب تقسیم بندی شد. نتایج حاصل از نتایج حاصل از تحلیل یافته ها بیانگر آن است که فضای سبز موجود در شهر پیرانشهر از نظر سازگاری با سایر کاربری ها و همچنین از نظر دسترسی، نامتناسب و در رابطه با وسعت شهر به صورت مناسب توزیع نشده است.
ارزیابی و رتبه بندی تأمین کنندگان شرکت دیزل سنگین ایران (دسا) در مدیریت زنجیره تأمین سبز با استفاده از تکنیک های MADM فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأمین کنندگان جزء حیاتی یک سازمان هستند که می توانند اثرات زیادی بر عملکرد آن داشته باشند. با افزایش نگرانی های زیست محیطی و قوانین مربوط به محیط زیست، خریداران نیازمند آن هستند تأمین کنندگان، محصولات و موادی به آن ها تحویل دهند که مسائل زیست محیطی را مدنظر قرار داده باشند زیرا سطح بالای عملکرد زیست محیطی که توسط یک شرکت به دست می آید ممکن است بوسیله عملکرد زیست محیطی ضعیف تأمین کنندگانش از دست برود. بنابراین انتخاب تأمین کنندگان مناسب، از اهمیّت بسیار زیادی در طول زنجیره تأمین برخوردار است. در یک مدل جامع انتخاب تأمین کننده، لازم است همه عوامل سنتی و زیست محیطی با هم ترکیب شده تا مناسب ترین تأمین کننده که در همه جنبه های مهم، خوب عمل می کند شناسایی گردد.
تحقیق حاضر با استفاده از رویکرد ترکیبی ANP، DEMATEL و TOPSIS فازی به ارزیابی تأمین کنندگان شرکت دیزل سنگین در مدیریت زنجیره تأمین سبز پرداخته است. با استفاده از نظرات کارشناسان و خبرگان شرکت دیزل سنگین ایران و با توجه به معیارهای مهم شناسایی شده و اوزان حاصله برای آن ها در راستای ارزیابی تأمین کنندگان سبز (سازماندهی، عملکرد مالی، سطح خدمت، تکنولوژی و شایستگی سبز) تأمین کنندگان این شرکت رتبه بندی شدند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که تأمین کننده سوّم از بهترین شرایط برخوردار بوده و تأمین کنندگان اوّل و دوّم با اختلاف کمی از هم به ترتیب اولویت های بعدی را کسب نمودند.
نقش استراتژی های توسعه شهری CDS در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی با تلفیق مدل هایANP و SWOT (مطالعه موردی: شهرک بهار شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسکان غیررسمی نمودی از روند رو به رشد نابرابری های فضایی در شهرهاست، که ناشی از رشد سریع و نامتعادل شهرها می باشد و پیامدهای نامطلوب اقتصادی، اجتماعی، کالبدی را به همراه دارد. استراتژی های توسعه شهر از دیدگاه های جدید و تأثیرگذار در بهبود روند برنامه ریزی سکونتگاه های غیررسمی می باشد. مهم ترین هدف تحقیق بررسی شرایط و مشکلات سکونتگاه های غیررسمی شهرک بهار شیراز با رویکرد CDS در جهت ساماندهی شرایط آنهاست، و با بررسی شاخص های کالبدی، اجتماعی- اقتصادی، زیست محیطی و برخورداری از خدمات اساسی به تحلیل سکونتگاه غیررسمی شهرک بهار شیراز می پردازد. پژوهش حاضر با ماهیت کاربردی و روش تحقیق ترکیبی (پیمایش و توصیفی- تحلیلی) به بررسی نقش استراتژی های توسعه شهری در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی با تلفیق مدل های ANP و SWOT در شهرک بهار شیراز می پردازد. جامعه آماری متخصصان و مدیران شهری شیراز می باشد، حجم نمونه 100 نفر برآورد شد و از طریق روش نمونه گیری چند مرحله ای شناسایی و پرسشنامه های تحقیق تکمیل گردید، سپس با استفاده از مدل تحلیل شبکه و از طریق نرم افزار تصمیم گیری چندمعیاره SuperDecisons اوزان هر یک از استراتژی های ساماندهی مسکن در سکونتگاه غیررسمی شهرک بهار به دست آمد و همه معیارها با توجه به هدف بهبود وضعیت ساکنان شهرک بهار نیز به ترتیب مشخص گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که بخش عمده سکونتگاه غیررسمی شهرک بهار ناشی از مهاجرتهای روستا -شهری است که از احساس تعلق شهروندی پایینی برخوردار بوده و برای سکونتگاه غیررسمی شهرک بهار شیراز، ایجاد اشتغال ساکنین و بهبود کیفیت مصالح و ساخت و سازها با 86/22 درصد اهمیت، استراتژی برتر، حکمروایی خوب محلی با1/18 درصد استراتژی دوم و بهبود و افزایش کیفیت خدمات با 12درصد در اولویت سوم استراتژی قرار دارد.
آسیب شناسی مدیریت طرح های توسعه منطقه ای در ایران و انتخاب الگوی مطلوب مدیریتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: این مقاله، با دو هدف آسیب شناسی الگوی موجود و انتخاب الگوی مطلوب مدیریتی طرح های توسعة منطقه ای تدوین شده است. روش: این پژوهش از نظر روش شناسی توصیفی و تحلیلی است و از روش اسنادی و میدانی برای گردآوری داده ها استفاده می کند. جامعة آماری پژوهش شامل پژوهشگران و متخصصانی است که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای و روش کوکران، ۳۷۰ از آن ها به عنوان نمونه برای پرسشگری انتخاب شده اند. همچنین از ۵۰ خِبرِه برای سنجش روایی محتوایی ابزار اندازه گیری و از ۳۰ خِبرِه برای انتخاب الگوی مطلوب مدیریتی مصاحبه به عمل آمده است. از روش ANP برای وزن دهی به معیارها و از مدل PROMETHEEII برای رتبه بندی گزینه ها و انتخاب الگوی مطلوب استفاده شده است. از نرم افزارهای SPSS، Super Decision و Visual Promethee برای پردازش، وزن دهی، تحلیل و رتبه بندی استفاده شده است. روایی محتوایی ابزار با استفاده از ضریب CVR، ۸۰/۰ و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، ۹۲۶/۰ و روش گاتمن، ۸۲۷/۰ محاسبه شده است. یافته ها/ نتایج: یافته های پژوهش نشان می دهند که الگوی موجود مدیریت طرح های توسعة ناکارآمد است و به اصلاح نیاز دارد. همچنین اجرای مدل PROMETHEEII نشان داد که، الگوی مبتنی بر حکمروایی خوب، الگوی مدیریت شبکه ای و الگوی مدیریت راهبردی، به ترتیب با نمرة خالص رتبه بندی ۷۱۰۶/۰، ۵۷۶۳/۰، ۰۷۸۳/۰، الگوهای برتر هستند. نتیجه گیری: در این پژوهش، این نتیجه به دست آمد که «حکمروایی شبکه ای»، الگوی مطلوبی برای مدیریت طرح های توسعة منطقه ای است. در پایان پیشنهادهای مانند ایجاد زیرساخت های ارتباطی و اطلاعاتی، زمینه سازی مدیریت مشارکتی مبتنی بر پیاده سازی حکمروایی خوب در مدیریت طرح ها ارائه شده اند.
ارزیابی روش های تحلیل شبکه ( ANP ) و رگرسیون لجستیک در بررسی پتانسیل وقوع زمین لغزش در محدوده محور و مخزن سد، مطالعه موردی: سد قلعه چای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی پتانسیل وقوع زمین لغزش در منطقه ای که به دلیل وضعیت جغرافیایی و ساخت وسازهای انسانی مستعد لغزش می باشد ضروری می نماید. سد مخزنی قلعه چای عجب شیر، یکی از این نوع نواحی می باشد. در این مطالعه، جهت بررسی پتانسیل وقوع زمین لغزش، روش های تحلیل شبکه ( ANP ) و رگرسیون لجستیک مورد ارزیابی قرار گرفت . جهت این مطالعه از تصویر TM، 2011 ماهواره لندست استفاده شد. فاکتورهای مؤثر وقوع زمین لغزش ( شیب، جهت دامنه، لیتولوژی، کاربری زمین، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از جاده، طبقات ارتفاعی ) در محیط GIS آماده و سپس با لایه پراکنش زمین لغزش ها قطع داده شده و نقشه های پهنه بندی خطر زمین لغزش در روش های فوق تولید شد. نتایج نشان داد که فرآیند تحلیل شبکه نسبت به روش رگرسیون لجستیک عملکرد بهتری را در بررسی پتانسیل وقوع زمین لغزش در منطقه موردمطالعه دارد همچنین تفسیر ضرایب نشان داد که ، کاربری اراضی، طبقات ارتفاعی، جهت دامنه، نقش مهمی در وقوع زمین لغزش دارند. و با استفاده از نقشه پیش بینی احتمال وقوع زمین لغزش، منطقه به پنج گروه حساسیت تقسیم: بسیار پایین، پایین، متوسط، بالا، بسیار بالا.
تحلیل مکان گزینی استقرار انسانی در شرایط بحرانی (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقوع بلایای طبیعی مانند زلزله همواره در قرون متمادی زندگی جوامع انسانی را تهدید کرده است و سبب بی خانمانی و آوارگی ناگهانی بسیاری از انسان ها شده است. سازمان های مسئول در زمینة مدیریت بحران در مراحل اولیة مواجهه با چنین شرایطی، به مکان یابی بهینه به منظور اسکان موقت و ساماندهی آسیب دیدگان و بازماندگان حادثه در کنار رسیدگی به امور آن ها توجه دارند. البته به دلیل وضعیت اضطراری حادثه، بیشتر مکان یابی ها و اسکان آسیب دیدگان پشتوانة علمی لازم را ندارد و به این ترتیب هزینة هنگفتی را به مدیریت شهری تحمیل می کند. با توجه به قرارگیری کشور روی کمربند زلزله، پژوهش حاضر شهر ارومیه را به واسطة ویژگی های طبیعی و خطر لرزه خیزی متوسط توأم با شرایط خاص شهرسازی، به عنوان الگوی تهیة پایگاه داده مکانی با هدف مکان یابی اسکان موقت پس از زلزله بررسی کرده است. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی است و پژوهش با استفاده از مدل فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) با ماهیت کاربردی صورت گرفته است. بدین منظور، معیارها و عوامل مؤثر در مکان یابی اسکان موقت شامل ویژگی های طبیعی، شبکة ارتباطی، کاربری های سازگار و ناسازگار به چندین زیرمعیار تقسیم شد. با توجه به وابستگی متقابل معیارها براساس یافته های تحقیق، آن ها پس از وزن دهی با استفاده از مدل فرایند تحلیل شبکه ای، در محیط GIS تلفیق شدند و ضمن تطبیق با استانداردهای بین المللی برای یک سوم جمعیت شهری، مکان های اسکان موقت شهر ارومیه با اولویت بندی سه گانه براساس ظرفیت ها و پتانسیل های بالفعل و بالقوة مدیریت شهری انتخاب شد.