مطالب مرتبط با کلیدواژه

هیدروگراف


۱.

تاثیر خشکسالی های اخیر در افت منابع آب زیرزمینی دشتهای شمال همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خشکسالی GIS تبخیر و تعرق آبهای زیرزمینی یتزولد سطح ایستابی هیدروگراف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲۳ تعداد دانلود : ۱۵۱۸
طی سالهای اخیر در ایران و به طور منطقه ای در شمال همدان خشکسالی های مستمر و شدیدی رخ داده که در نتیجه آن منابع آبهای سطحی منطقه خشک یا بسیار کم شده و سفره های زیر زمینی با افت سطح ایستابی شدیدی روبرو شده است در این تحقیق با استفاده از روش شاخص Z استاندارد در خشکسالی ها و شدت آنها مشخص شد و دو سال آبی 79-77 به عنوان سالهای شاخص خشکسالی تعیین گردید در بررسی توزیع مکانی شدت خشکسالی و افت سطح سفره های آب زیرزمین دشتها شمال همدان از قابلیت GIS و نرم افزار ARC/view و Arcinfo و از رابطه یتزولد در تعیین شدت کمبود بارش و خشکی و از هیدروگراف های معرف سطح آبهای زیر زمینی جهت تعیین میزان و شدت افت ماهیانه و سالانه سطح ایستابی استفاده گردید منابع ابهای زیرزمینی با توجه به عمق سفره نوع آن ویژگیهای زمین شناسی خصوصیات ژئوهیدرولوژیکی و شبکه ابهای سطحی روی آن نسبت به خشکسالی واکنش نشان میدهد در نتیجه خشکسالی بر منابع آبهای سطحی منطقه اثرات تخریبی مستقم داشه ولی در آبهای زیرزمینی بین کاهش بارش و افت سطح ایستابی ضریب همبستگی معناداری وجود ندارد و خشکسالی به صورت غیر مستقیم از طریق کاهش تغذیه سفره های آب زیرزمینی از منابع آب سطحی افزایش برداشت از طریق چاههای عمیق جهت مصارف کشاورزی افزایش دما و تبخیر و تعرق و تغییر نوع بارش درنتیجه کاهش میزان تغذیه از بارشهای جوی و .... بر منابع آبهای زیرزمینی موثر می باشد بنابراین اثرات خشکسالی باتاخیر زمانی بیشتری در آبهای زیرزمینی ( با تاخیر 9 ماهه) رخ می دهد
۲.

علل کاهش آبدهی قنوات دشت گناباد و پیامدهای اجتماعی - اقتصادی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قنات مهاجرت گناباد هیدروگراف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱۶ تعداد دانلود : ۱۰۵۲
قنوات جزء منابع آب زیزمینی در مناطق خشک و نیمه خشک ایران به حساب می آیند و منطقه گناباد به دلیل داشتن قنوات فراوان اسطوره ای،مانند قنات قصبه در این زمینه حائز اهمیت فراوان است. بررسی های صورت گرفته در دشت گناباد، طی سی سال گذشته، بویژه از دهه1360 به این طرف، حاکی از این است که دو عامل اصلی در کاهش آبدهی قنوات موثر می باشد.یکی افت سطح آب زیرزمینی و دیگری پدیده تغییر اقلیم جهانی است که اثرات آن در کشور ما ، به صورت خشکسالی های شدید نمود یافته و درتشدید افت سطح آب و کسری مخزن زیرزمینی موثر واقع شده است. این دو عامل، منطقه گناباد را به شدت دچار بحران آب نموده اند، به طوری که در حال حاضر، دشت گناباد یکی ازدشت های ممنوعه حفر چاه به حساب می آید. پیامد مستقیم افت سطح آب زیرزمینی و کسری ذخایر آب در این منطقه به صورت خشک شدن و کاهش دبی قنوات بوده است که عواقب ثانویه آن نظیر خشک شدن اراضی کشاورزی، کاهش درآمد روستائیان و به تبع آن تخلیه روستاها و افزایش مهاجرت به شهر های دیگر ظاهر شده است.در این بررسی از روش های آماری، توصیفی، همبستگی و تحلیل اسنادی استفاده شده است و مشخص شده است که بین آبدهی قنات و کاهش سطح زیر کشت ارتباط مستقیمی وجود دارد، به طوری که در طی سال های 1376 تا1385 یعنی به مدت 9 سال، آبدهی قنوات 23% و به تبع آن سطح زیر کشت 59% کاهش یافته است. همچنین بین مهاجرت روستائیان وآبدهی قنوات همبستگی وجود دارد، به طوری که 14% درصد مهاجرت روستائیان ناشی از کاهش آبدهی قنوات بوده است.
۳.

بررسی اثرات سدهای مخزنی بر کمیت و کیفیت آب زیرزمینی مخروط افکنه ی پایین دست: نمونه ی موردی: سد طرق مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئومورفولوژی سد مخروط افکنه زمین شناسی هیدروگراف گرانولومتری نفوذپذیری هدایت الکتریکی آبخانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵۹ تعداد دانلود : ۷۵۶
پس از احداث سد طرق (در سال 1363) در بالا دست مخروط افکنه ی رودخانه ی طرق، افت سطح آب زیرزمینی شدت یافته است. تشدید افت در هیدروگراف واحد چاه های پیزومتریک خواجه اباصلت، قلعه ساختمان و مزرعه ی نمونه، به خوبی قابل مشاهده است. در این چاه ها سطح آب به ترتیب حدود 45، 22 و 21 متر در مدت بیست سال افت داشته است. مخروط افکنه ی طرق به دلیل داشتن رسوبات دانه درشت، دارای نفوذپذیری بالایی است و مانند هر مخروط افکنه ی دیگر قطر رسوبات آن از راس به قاعده کاهش یافته و به دنبال آن نفوذپذیری نیز کم می شود، این تغییرات در منحنی های تجمعی رسوبات و محاسبه ی نفوذ پذیری مشهود است. نفوذ پذیری رسوبات از 2- 10 * 2/7 در محدوده ی راس مخروط، تا 2- 10* 2 متر ثانیه در محدوده ی قاعده ی آن متغیر است. افت سطح آب زیرزمینی، میزان املاح آب را نیز تغییر داده است، به گونه ای که به ازای هر متر افت سطح آب، میزان هدایت الکتریکی در سه حلقه چاه خواجه اباصلت، قلعه ساختمان و مزرعه ی نمونه به ترتیب 7/424، 8/99 و 4/166 میکرومهوس بر سانتی متر افزایش داشته است.
۴.

واکاوی تغییرات کمّی آب قنات و تأثیر آن بر سطح زیرکشت زراعت آبی شهرستان لنجان طی سال های آبی (1391-1370)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قنات خشکسالی سطح زیر کشت هیدروگراف شهرستان لنجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۶ تعداد دانلود : ۵۰۰
قنات یکیازپیچیده ترین فنون ابداعی بشر برای استخراج منابع آب زیر زمینی درمناطقخشکو نیمه خشکاستکهبرایآب رسانیدرمناطقکمآبوحتیبدونآببه وجودآمدهاست. قنات ها در شهرستان لنجان علی رغم دسترسی مردم این شهرستان به آب رودخانه زاینده رود از اهمیت فراوانی برخوردار است و در این منطقه از رشته قنات هایی جهت آبیاری سطوح زیر کشت استفاده می شود. روش پژوهش این مطالعه «توصیفی-تحلیلی» است و اطلاعات از منابع، اسناد کتابخانه ای و سازمان های مرتبط تهیه شده است. در این پژوهش سعی شده تغییرات کمّی آب قنات های منطقه و وضعیت کاهش سطح زیر کشت زراعی آبی مرتبط با تغییر تخلیه آب قنات های شهرستان لنجان مورد بررسی قرار گیرد. برای انجام این مطالعه داده های آماری گردآوری شده با استفاده از مدل امتیاز استاندارد پردازش شده است. در ادامه داده ها بر اساس هدف مطالعه، با استفاده از مدل رگرسیون خطی سری های زمانی،نمودارهای هیدروگراف و روش همبستگی تجزیه و تحلیل شده است. نتایج مطالعه نشان داد که میزان تخلیه آب قنات های شهرستان لنجان طی دوره آماری گذشته به ویژه در سال های خشکسالی روند کاهشی داشته است. به طوری که تعدادی از قنات ها در سال آبی 1390-1389 به طور کامل خشک شده است. هم چنین کاهش سطحزیرکشترابطه مستقیمیبامیزان تخلیه آبقنات هابا ضریب معناداری (001/0sig=) و ضریبهمبستگیبه مقدار 69/0 داشته است.
۵.

برآورد پتانسیل سیلاب با تاکید بر ویژگی های ژئومورفولوژیک در حوضه آبخیز خرشک با استفاده از روشSCS ، رودبار، استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آنالیز منطقه ای دبی اوج روشSCS زمان تا اوج شماره منحنی ( CN ) خرشک هیدروگراف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴ تعداد دانلود : ۵۱۴
  سیل ازجمله پدیده هایی است که هرساله خسارات فراوانی را به بار می آورد و همواره مورد توجه کارشناسان هیدرولوژی بوده است. عواملی نظیر فیزیوگرافی، ژئومورفولوژی و عوامل انسانی می تواند این پدیده را در حوضه ها تسریع ببخشد. ازآنجایی که درطرحهای بهره برداری از منابع آب،کنترل سیلاب، سدسازی، عملیات آبخیزداری و اکثر زمینه های مطالعات هیدرولوژی، دبی سیلاب اهمیت دارد لذا دقت مطالعات و درجه ایمنی طراحی تأسیسات و سازه های آبی، بستگی زیادی به روش مطالعات دارد.در تحقیق حاضر پتانسیل سیلاب حوضه آبخیز خرشک با استفاده از روش SCSمطالعه شده است. ابعاد هیدروگراف حوضه با توجه به مقادیر بارش 24 ساعته، زمان تمرکز، شماره منحنی، بارش مازاد، زمان تا اوج و دبی اوج بدست آمد، سپس هیدروگراف سیل برای حوضه خرشکدر دوره های زمانی 2، 5، 10، 25، 50 و 100 سال محاسبه گردید. نتایج نشان داد که با توجه به شکل حوضه خرشک، این حوضه توان سیل خیزی ندارد، اما با توجه به باریک بودن حوضه، رواناب های حاصل از بارندگی در مدت زمان کوتاهی به زهکش اصلی رسیده و آن را پر نموده و در نتیجه جایی که رودخانه از واحد کوهستان خارج می شود، خطر سیل وجود خواهد داشت.  
۶.

محاسبه بیلان آب زیرزمینی دشت ورامین

کلیدواژه‌ها: آبخوان بیلان آب زیرزمینی کسری مخزن ورامین هیدروگراف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۰ تعداد دانلود : ۴۵۵
با توجه به افزایش نیازهای آبی در نتیجه رشد روزافزون مصرف در بخشهای مختلف شرب، کشاورزی و صنعت لزوم ارائه برنامهریزی مناسب جهت ارائه دستورالعملهای بهرهبرداری از منابع آبی قابل دسترس و موجود از اهمیت بالایی برخوردار میباشد. بر اساس این بررسی و نتیجه گیری از بیلان است که پتانسیل واقعی آبخوان آبرفتی مشخص و بهره برداری مجاز برنامه ریزی می شود. در این راستا اولین گام، تهیه بیلان آب زیرزمینی جهت بهره برداری در شرایط واقعی و آینده می باشد. با توجه به افزایش تعداد چاه های بهره برداری، با محاسبه پارامترهای موثر در معادله بیلان( وروردی ها و خروجی های دشت) برای سال آبی 93-94 تغییرات مخزن 59/39- محاسبه گردید که این بیلان منفی نشان دهنده اُفت روز افزون سطح آب زیرزمینی دشت و کسری مخزن آن می باشد. همچنین از مقایسه این عدد با کسری حاصل از تغییرات ذخیره آب زیرزمینی دشت ورامین حاصل از هیدروگراف واحد آبخوان مشخص می شود که مؤلفه های محاسبه شده بیلان با دقت قابل قبولی صحیح بوده و می تواند به عنوان تخمین مناسبی از پارامترهای تخلیه و تغذیه آبخوان در دشت ورامین جهت ساخت مدل ریاضی و مدیریت آبخوان مورد استفاده قرار گیرد.
۷.

اثر تغییر کاربری اراضی بر دبی حداکثر سیلاب حوضه آبخیز سنقر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هیدروگراف مدل Win TR-55 cn (R2) (RMSE)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۲۶۵
تغییر کاربری اراضی بر چرخه طبیعی آب و برآورد دبی حداکثر سیلاب در حوضه های آبخیز کوچک تأثیر می گذارد و همواره جزو مسائل مهم مدنظر هیدرولوژیست هاست. پژوهش حاضر با هدف برآورد دبی حداکثر هیدروگراف سیل متأثر از تغییر کاربری اراضی در حوضه آبخیز سنقر با استفاده از مدل Win TR-55 و تصاویر ماهواره ای لندست 7 و 8 برای سال های 2000- 2015 به کمک نرم افزار ENVI انجام شده است. بررسی هیدروگراف خروجی حوضه نشان داد مقادیر حداکثر سیلاب در سال 2015 نسبت به سال 2000 به میزان 2/12 درصد افزایش داشته است؛ این در حالی است که وسعت کاربری اراضی مرتعی 32/23 درصد کاهش و مساحت اراضی کشاورزی دیم، آبی و باغ و مناطق مسکونی به ترتیب 91/5، 66/20 و 83/16 درصد افزایش یافته است.نتایج حاکی است در تمامی زیرحوضه ها براساس میزان و شدت تغییر کاربری اراضی، دبی اوج در سال 2015 نسبت به سال 2000 افزایش یافته است. این امر نشان می دهد بیشترین افزایش دبی به زیرحوضه S 6 با مقدار 88/24 درصد و زیرحوضه S 8 با مقدار 44/22 درصد به علت کاهش وسعت اراضی مرتعی و زیرحوضه  S 3 به مقدار 29/15 درصد به علت تغییر کاربری اراضی به منظور توسعه شهرستان سنقر در سال 2015 نسبت به سال 2000 مربوط است. نتایج واسنجی مدل نشان داد کمترین خطا به دوره بازگشت 100ساله به میزان 6/7 درصد و بیشترین خطا به دوره بازگشت 5ساله به مقدار 34 درصد مربوط است. مقایسه نتایج مقادیر دو آماره (R2) و (RMSE) نیز نشان داد مدل در برآورد دبی اوج سیلابی به ویژه در دوره بازگشت 100ساله از دقت قابل قبولی برخوردار است.زپیشنهاد می شود طرح جامع تغییر کاربری اراضی و آمایش سرزمین به منظور حفاظت و صیانت از اراضی ملی در حوضه آبخیز تهیه شود.
۸.

کسری مخزن دشت سبزوار- راه کارها و پیشنهادات(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: کسری مخزن هیدروگراف تغذیه مصنوعی آب زیرزمینی آبخانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۹۵
آبخانه دشت سبزوار، در استان خراسان رضوی و در فاصله حدود 250 کیلومتری غرب شهر مشهد واقع است. این آبخانه در اثر اضافه برداشت های (برداشت بیش از تغذیه ی)، مستمر، از اوایل سال آبی 1360-1361 به این طرف از حالت تعادل خارج و با افت سطح آب زیرزمینی و کسری مخزن، به حدود 64 میلیون متر مکعب در سال، مواجه شده است . ارزیابی هیدروگراف آبخانه نشان می دهد که تا سال آبی 1360-1361 آبخانه در وضعیت تعادل بوده و میزان تغذیه سالانه، معادل تخلیه آن بوده است، ولی از این سال به بعد تا سال آبی 1386-1389 آبخانه در حالت بحرانی بوده است، به طوری که هیدروگراف آن در این فاصله زمانی علیرغم سیر نزولی، حالت سینوسی خود را حفظ نموده است . ولی از این سال به بعد، روند هیدروگراف شبیه به یک خط راست ادامه می یابد که نشان می دهد، آبخانه در حالت فوق بحرانی بوده و در حال تهی شدن است . با توجه به این که آبخانه دشت سبزوار، منبع اصلی و مهم تأمین کننده آب کشاورزی منطقه و شرب شهر 240000 نفری سبزوار می باشد، لذا لازم و ضروری است که در جهت جبران کسری مخزن و تعادل بخشی آن، اقداماتی انجام شود . در این رابطه سه راه کار پیشنهاده شده است که عبارتند از : تغذیه مصنوعی با روش سنتی، تعذیه مصنوعی با روش مدرن و کاهش دبی چاه ها، به میزان15 %. با انجام سه روش مذکور می توان با تقویت سالانه به میزان 64 میلیون متر مکعب، کسری مخزن، آبخانه دشت سبزوار را جبران نمود و آن را به حالت تعادل درآورد.
۹.

برآورد پتانسیل سیلاب با تاکید بر ویژگیهای ژئومورفولوژیک در دو حوضه آبخیز زیلکی و فیره رود با استفاده از روش SCS(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: هیدروگراف روشSCS آنالیز منطقه ای شماره منحنی (CN) بارش مازاد زمان تمرکز زمان تا اوج دبی اوج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۱۶
سیل از جمله پدیده هایی است که هرساله خسارات فراوانی را به بار می آورد و همواره مورد توجه کارشناسان هیدرولوژی بوده است. عواملی نظیر فیزیوگرافی، ژئومورفولوژی و عوامل انسانی می تواند این پدیده را در حوضه ها تسریع ببخشد. ازآنجایی که در طرحهای بهره برداری از منابع آب، کنترل سیلاب، سدسازی، عملیات آبخیزداری و اکثر زمینه های مطالعات هیدرولوژی، دبی سیلاب اهمیت دارد لذا دقت مطالعات و درجه ایمنی طراحی تأسیسات وسازه های آبی بستگی زیادی به روش مطالعات دارد .در تحقیق حاضر پتانسیل سیلاب حوضه های آبخیز زیلکی و فیره رود با استفاده از روشSCS مطالعه و با هم مقایسه گردید. ابعاد هیدروگراف حوضه ها با توجه به مقادیر بارش 24 ساعته ، زمان تمرکز ، شماره منحنی، بارش مازاد، زمان تا اوج و دبی اوج بدست آمد، سپس هیدروگراف سیل برای هر یک از حوضه ها در دوره های زمانی 2 ، 5 ، 10 ، 25 ، 50 و 100 سال محاسبه گردید. نتایج نشان داد که با توجه به فیزیوگرافی و مرفولوژی حوضه فیره رود، توان سیل خیزی این حوضه بالاتر از حوضه زیلکی است.
۱۰.

اثر تغییر کاربری اراضی و خشک سالی بر رواناب حوضه ی زاگرس مرکزی (مطالعه ی موردی: حوضه ی تویسرکان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاربری اراضی هیدروگراف SPI مدل بارش و رواناب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۳۴
تغییر کاربری اراضی در آبخیزداری یک از عوامل مؤثر هیدرولوژیکی در تغییر رواناب سطحی و روش های مدیریت منابع آب است. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر کاربری اراضی و خشک سالی بر رواناب حوضه ی آبخیز تویسرکان همدان در زاگرس مرکزی در سه دوره ی زمانی 1370، 1382 و 1394 (دوره ی 25 ساله) با استفاده از مدل سازی هیدرولوژیک رابطه ی بارش-رواناب (IHACRES) است. برای تهیه و بررسی نقشه ی کاربری اراضی از داده های رقومی سنجنده های TM و ETM+ و نرم افزار Arc Gis 9,3 و نیز برای محاسبه ی خشک سالی از شاخص SPI   با مدل DIP و از دوره ی زمانی سالانه به عنوان یک سیکل متداول هیدرولوژیک استفاده شد. نتایج بررسی شاخص خشک سالی 3 و 12 ماهه در دوره ی 25 ساله نشان داد که بیش تر سال ها در سه طبقه ی مرطوب ملایم، خشک سالی ملایم و بسیار شدید قرار می گیرد و دارای نوسانات شدید هیدرولوژی است. بررسی ها نشان می دهد که بیش ترین تغییر کاربری اراضی در بازه ی زمانی 25 ساله در عرصه های منابع طبیعی به ویژه در مراتع، تحت تأثیر پدیده ی خشک سالی رخ داده و کاهش این عرصه همراه با نوسانات خشک سالی در طول زمان باعث افزایش حجم رواناب شده است. نتایج حاصل از واسنجی رواناب شبیه سازی در مدل بارش و رواناب، بیانگر کارایی قابل قبول مدل بوده و بررسی هیدروگراف حوضه در سه مقطع زمانی 1370، 1382 و 1394 (دوره ی 25 ساله) نشان می دهد که رواناب در حوضه دارای روند افزایشی است که علت آن خشک سالی نه چندان محسوس، تغییر کاربری اراضی قابل توجه و افزایش بارندگی در برخی سال ها است؛ لذا پیشنهاد می شود به منظور مدیریت منابع آب وخاک، طرح جامع کنترل و جلوگیری از تغییر کاربری اراضی و آمایش سرزمین در حوضه ی آبخیز تهیه گردد.
۱۱.

بررسی کمیت و کیفیت آب زیرزمینی و تاثیر آن بر هیدروژئوشیمی آبخوان دشت آذرشهر و تعیین منشا محتمل آلودگی ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عناصر کمیاب نمودار پایپر تحلیل عاملی هیدروگراف آبخوان دشت آذرشهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۴۰
در سه دهه گذشته، مخازن آب زیرزمینی ایران با چالش های مهم و مرتبطی مواجه بوده است. کاهش همزمان حجم و کیفیت این آب ها که با افزایش آلاینده ها نیز برای اغلب مصارف غیر قابل استفاده می شود. بنابراین برای جلوگیری همین مقدار آب در دسترس ضرورت ارزیابی کیفیت آب های زیرزمینی و شناسایی عوامل انسانی یا طبیعی تاثیر گذار بر کیفیت بیش از پیش تاکید می شود. در این پژوهش ابتدا با بررسی هیدروژئوشیمیایی آلودگی حاصل از عناصر اصلی، فرعی و کمیاب شناسایی گردید و سپستغییرات آبنمود معرف آبخوان در مقابل هدایت الکتنوریکی منابع آب موجود در آبخوان دشت آذرشهر بررسی شده است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش در منطقه موردمطالعه داده های بلند مدت سطح آب و هدایت الکتریکی از آب منطقه ای استان آذربایجان شرقی اخذ شده و پس از بررسی اولیه، اقدام به نمونه برداری از چاه ها و قنات های موجود در منطقه گردید و تعداد 33 نمونه با توزیع مناسب از آبخوان برداشت گردیده و به آزمایشگاه آب دانشگاه تبریز منتقل شد. پارامترهای اندازه گیری شده شامل pH، هدایت الکتریکی، عناصر اصلی، فرعی و کمیاب بود. نتایج حاصل از تجزیه شیمیایی عناصر، غلظت بیش ازحد مجاز شرب نیترات و عناصر آرسنیک، سرب، نیکل و کروم را نشان داد. به منظور بررسی تیپ آب منطقه از نمودارهای پایپر و استیف استفاده شد که نشان داد تیپ آب عمدتا سولفاته و بیکربناته می باشد؛ که منشا آب های موجود مطابق سازندهای زمین شناسی منطقه، آب حاصل از اختلاط و آب های حاصل تعویض یونی بودند. همچنین یافته های حاصل از آنالیزهای آماری چند متغیره تحلیل عاملی نیز چهار گروه عاملی را در کیفیت منابع آب منطقه موثر نشان دادند که تنها عامل چهارم انسان زاد تلقی شد. به طور کل اکثریت عناصر کمیاب موجود در منابع آبی متأثر از سازندها و اندرکنش آب-سنگ است. روند کلی آبنمود معرف کمیت آبخوان در طی بازه زمانی 25 ساله تقریباَ متعادل و با شیب نزولی کم می باشد ولی روند کلی نمودار کموگراف هدایت الکتریکی در این آبخوان به صورت صعودی با شیب بسیار بالاتر است که نشانگر افزایش فعالیت های انسان زاد و وجود شورابه ها و لایه های با شوری بالا می باشد که در اثر انحلال و نفوذ به آب زیرزمینی منجر به کاهش کیفیت مخزن آب زیرزمینی شده است. در  منطقه مطالعاتی عمده نمونه های آلوده از نظر عناصر اصلی و کمیاب در اطراف شهر گوگان که انتهای دشت می باشد. آلودگی در انتهای دشت با روند کلی انحلال در مسیر حرکت آب زیرزمینی و تمرکز چاه های پمپاژ در این منطقه مرتبط است
۱۲.

بررسی شاخص های هیدروژئومورفولوژی و هیدرولوژی حوضه ی آبریز تروال

کلیدواژه‌ها: هیدروژئومورفولوژی هیدروگراف سیستم اطلاعات جغرافیایی رواناب رودخانه تروال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۸
مطالعات و بررسی ویژگی های فیزیکی و مورفولوژیکی رودخانه ها از جمله ی اولین و مهم ترین اقدامات در طراحی و اجرای طرح های هیدرولوژیکی به شمار می آید. از اهداف پژوهش حاضر بررسی مشخصه های فیزیکی حوضه ی آبریز تروال و ویژگی های هیدرولوژی، هیدروگرافی و هیدروژئومورفولوژی آن با استفاده از روش های آماری و نرم افزاری جهت نیل به اطلاعات مناسب برای برنامه ریزی ها و اجرای طرح های عمرانی و آبخیزداری می باشد. رودخانه ی تروال از زیرحوضه های دریای خزر بوده که مساحت حوضه ی آبریز آن تا محل تلاقی آن با رودخانه ی قزل اوزن 6955 کیلومترمربع می باشد. با توجه به آمارهای موجود بین سال های 90-1350 میانگین دمای سالانه ایستگاه های هواشناسی و سینوپتیک حوضه ی 5/12 درجه ی سانتی گراد و بارش سالانه 352 میلی متر است که نشان دهنده ی نیمه خشک بودن شرایط اقلیمی حوضه می باشد. محاسبات صورت گرفته نشان می دهد که تراکم شبکه زهکشی در این حوضه کم بوده و تعداد آبراهه ها در واحد سطح اندک می باشد. با توجه به اینکه سطح حوضه ی مورد مطالعه دارای پوشش گیاهی تنک و در مواردی نسبتاً متراکم است، ضریب رواناب 35/0 درصد، زمان تأخیر حوضه 65/1 ساعت، و زمان تمرکز آن 75/2 ساعت است. نتایج به دست آمده مؤید آن است که تحت تأثیر عواملی مانند میزان بارندگی، شیب کم حوضه، رسوبات دانه ریز منفصل و نفوذ زیاد، میزان رواناب حوضه بسیار ناچیز بوده و بارندگی در این منطقه به سرعت فروکش می کند به همین دلیل میزان فرسایش پذیری خاک در این حوضه بسیار اندک و قابل کنترل می باشد. به علاوه منحنی تغییرات دبی سیل با گذشت زمان انحنای ملایمی دارد که حاکی از مصونیت نسبی حوضه در مقابل خطر سیل است.
۱۳.

 کاربرد مدل شماره ی منحنی اصلاح شده (میشرا-سینگ سه پارامتری) برای برآورد سیلاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دبی اوج سیلاب شماره ی منحنی SCS-CN شماره ی منحنی اصلاح شده (میشرا-سینگ سه پارامتری) هیدروگراف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۱۷
Introduction There are many models for flood prediction that are based on different conceptual bases. The standard SCS-CN method was developed in 1954 and it is documented in Section 4 of the National Engineering Handbook (NEH-4) published by Soil Conservation Service (now called the Natural Resources Conservation Service), U.S. Department of Agriculture in 1956. The document has been revised several times. It is one of the most popular methods for computing the volume of surface runoff for a given rainfall event from small agricultural, forest, and urban watersheds. The method is simple, easy to understand, and useful for ungauged watersheds. The method accounts for major runoff producing watershed characteristics, viz., soil type, land use/treatment, surface condition, and antecedent moisture condition.  Recent researches focus on the improvement of this model and improve its efficiency but it is necessary to evaluate the improved models for Iran's watersheds. The purpose of this study was the comparison of standard SCS-CN and developed three parameter Mishra-Singh models for flood hydrograph and peak estimation using data of five watersheds in Golestan Province. Methodology Study Area and Used Data Five watersheds (including Galikesh, Tamer, Kechik, Vatana, and Nodeh) located in Golestan Province were considered to evaluate different models for flood hydrograph estimation. The characteristics of the selected watersheds are different. For Tamer, Galikesh, Kechik, Nodeh, and Vatana watersheds, the areas are equal to (1527, 401, 36, 790 and 11 km2), the parameters are (289, 139, 26, 208 and 20 km), the mean altitudes are (1131, 1358, 928, 1540 and 899 m), the mean slope of the watersheds are (19, 27, 19, 28 and 33%), the length of the main channels are (94, 58, 10, 66 and 8 km), and the number of rainfall-runoff events are (10, 13, 3, 9, and 4 cases). Descriptions of Models The standard curve number (SCS-CN) model was based on the following basic equations:       (1)       (2) P is total rainfall, Q is excess rainfall, CN is curve number, Ia is initial abstraction, and S is maximum retention. Using the concept of the degree of saturation (C=Sr), where C is the runoff coefficient (= )), Mishra and Singh (2002) and Mishra et al. (2006) modified the original SCS-CN model after the introduction of antecedent moisture Mas:                                (3) The relationships developed by Mishra et al. (2006) for Mare:                                         (4)   (5)   P5 is prior 5-day rainfall depth. Three model accuracy criteria including root mean square error (RMSE), Nash-Sutcliff efficiency (NSE) and percentage error in peak (PEP) were applied to compare the results of models (Adib et al., 2010-2011). Results There were 39 rainfall-runoff events, of which 25 and 14 events were respectively selected for the calibration and validation steps. The parameters of investigated models for different events and watersheds and related model accuracy criteria were calculated. The root mean square error (RMSE) and Nash-Sutcliff efficiency (NSE) criteria can be used for the analysis of the flood hydrograph simulation while percentage error in peak (PEP) criteria is suitable for the analysis of the flood peak discharge simulation. In the Gallikesh watershed, for the developed three parameter Mishra-Singh and standard SCS-CN models, the RMSE criteria values were (16, 11.05, 2.8, and 10.63) and (17.94, 14 , 6.56 and 13.56), the values of NSE values were (-0.88, -84.44, -0.9 and -4.77) and (-1.37-, -1.38, -9.7, and -8.4), and the PEP values were (0.4, -1.4, 0.55, -0.3) and (0.24, -2.11, -1.39 and -0.62). For the Nodeh watershed in different events, the RMSE criteria values were (13.22, 23.57, 79.53 and 68.15) and (11.83, 22.74, 88.96 and 69.92), the NSE values were (-6.88, -2.7, -0.17 and -66) and (-5.31, -2.46, -0.46 and -69.5), and the values of PEP were (-1.19, -1.98, 0.83, -2.48) and (-1,-2.4, 0.99 and -2.57) for the developed three parameter Mishra-Singh and standard SCS-CN models were calculated. In the Tamer watershed for two models of developed three parameter Mishra-Singh and standard SCS-CN, the values of different criteria estimated as the RMSE criteria values were (13.04, 26.85, 5.9 and 19.26) and (12.04, 92.62, 5.26 and 48.81), the values of NSE criteria were (-0.92, -20.3, -4.9 and -0.14) and (-0.73, -252.5, -3.75 and -6.37), and the PEP criteria values were (0.52, -0.2, -0.8, and 0.62) and (0.62, -5.14, -0.74 and 1.09). In Vatana and Kechik watersheds for the developed three parameter Mishra-Singh model different criteria were calculated as the RMSE values (2.5) and (1.5), the NSE criteria values (0.51) and (-0.07), the PEP criteria values (0.45) and (-0.3). However, in these two watersheds for the SCS-CN standard model, the RMSE criteria values were (4.8) and (2.91), the NSE criteria values were (-0.82) and (-2.93) and the PEP criteria values were (0.95) and (0.6). Discussion and Conclusion The values of root mean square error (RMSE), Nash-Sutcliff efficiency (NSE) showed that the developed three parameter Mishra-Singh model improved the accuracy of the flood hydrograph estimation relative to the standard SCS-CN model for 71% of the studied events and the difference between two models for remaining 29% event was negligible. Also, the values of percentage error in peak (PEP) revealed that the three parameter Mishra-Singh model led to a decline equal to 78% in flood peak estimation in comparison with standard SCS-CN model application. In addition, the standard SCS-CN and the three parameter Mishra-Singh models were respectively 64% of and 57% of the studied cases. In this study, the accuracy of the standard SCS-CN andthedeveloped three parameter Mishra-Singh models compared the flood hydrograph and peak estimation considering data of five watersheds in Golestan Province. The investigation of the model accuracy criteria revealed that the developed model led to a considerable improvement of flood estimation in studied watersheds. 
۱۴.

برآورد دبی حداکثر سیلاب، ظرفیت انتقال و رسوب حوضه آبریز سنقر با استفاده از دو مدل GIUH و WinTR-55(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هیدروگراف فرسایش و رسوب سرعت جریان ضریب مانینگ حوضه آبریز سنقر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۴
در یک حوزه آبریز بین وقایع هیدرولوژیکی نظیر جریان های سیلابی با ساختار ژئومورفولوژیکی حاکم بر آن ارتباط منطقی وجود دارد. هدف این تحقیق محاسبه دبی اوج هیدروگراف و وضعیت انتقال و رسوب با استفاده از دو مدل GIUH و WinTR-55 در حوزه آبخیز سنقر از زیرحوزه های کرخه است . ابتدا حوزه به 8 زیر حوزه و چهار Reach تقسیم و سپس پارامترهای از قبیل مساحت، نسبت انشعاب، نسبت طول، سرعت جریان، عرض کف آبراهه، شیب آبراهه، جنس و طول مسیرجریان، ضریب زبری مانینگ، شیب کناره ها و مقاطع آبراهه، نوع جریانات، بارندگی 24 ساعته در هر زیر حوزه تعیین و مقادیر دبی اوج هیدروگراف محاسبه گردید. نتایج نشان داد که مقادیر دبی اوج محاسباتی توسط مدل GIUH به میزان 52/6 درصد بیشتر از مقادیر دبی اوج محاسباتی توسط مدل WinTR-55 می باشد. نتایج نشان داد که در زیرحوزه های S1 و S2 S6 و S8 بعلت کوهستانی بودن و افزایش شیب و سرعت جریان، ظرفیت انتقال رسوب بالا رفته و فرسایش فعال می باشد. در زیرحوزه های S3 و S4 و S5 S7 به دلیل شیب کم و کاهش سرعت جریان ظرفیت انتقال پایین و رسوبگذاری اتفاق افتاده است. همچنین مقادیر RMSE و R2 محاسبه شده برای هر دو مدل نشان داد که مدل WinTR-55 نسبت به مدل GIUH دقت و کارایی بالاتری در برآورد دبی اوج حوزه دارد.
۱۵.

ارزیابی تطبیقی مدل هیدرولوژیکی نیمه توزیعی با مدل یکپارچه در جهت شبیه سازی رواناب حوضه گمناب چای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: SWAT AWBM شبیه سازی فرآیندهای هیدرولوژیکی واسنجی هیدروگراف گمناب چای ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
مدل های هیدرولوژی ابزار موثری برای مدیریت منابع آب و همچنین مؤلفه های بیلان آبی از جمله کارهای پژوهشی می باشد .امروزه مدل های هیدرولوژی حوضه توسعه یافته اند، اما انتخاب مدل مناسب برای شبیه سازی یک حوضه خاص همیشه یک چالش بوده است. از این رو، انتخاب مدلی که بتواند فرآیندهای هیدرولوژیکی را در عین سادگی ساختار و با استفاده از حداقل عوامل ، به خوبی شبیه سازی کند امری ضروری می باشد که در این راستا در پژوهش حاضر رواناب ماهانه حوضه گمناب چای(کومور چایی) واقع در استان آذربایجان شرقی و در شمال غرب ایران به وسیله دو مدل AWBM و SWAT شبیه سازی شد. مدل AWBM یک مدل یکپارچه می باشد که شبیه سازی رواناب در حوزههای آبریز را با استفاده از دو متغیر بارندگی و تبخیر انجام می دهد و از طرف دیگر مدل SWAT یک مدل پیوسته و نیمه توزیعی است که شبیه سازی فرآیندهای هیدرولوژیکی را با استفاده از مشخصات فیزیکی حوضه (خاک، کاربری اراضی ، شیب ) و همچنین اطلاعات آب و هواشناسی متعددی همچون بارندگی ، دما انجام می دهد. نتایج شبیه سازی رواناب در دوره های واسنجی و اعتبارسنجی با استفاده از دو شاخص آماری ناش ساتکلیف (NSE) و ضریب تعیین R2 مورد ارزیابی قرار گرفت . با مقایسه نتایج شاخص های آماری مورد استفاده در مطالعه مشخص شد که مدل SWAT دارای نتایج بهتری در شبیه سازی رواناب ماهانه در دورههای واسنجی و اعتبارسنجی است .