مقالات
حوزه های تخصصی:
زیرساخت های گردشگری شهری نقش مهمی در توسعه صنعت گردشگری ایفا می کنند. بهینه سازی و مدیریت صحیح این زیرساخت ها تجربه کلی گردشگران را بهبود می بخشد و به طولانی شدن اقامت گردشگران در مقصد کمک می کند. شهر سنندج به عنوان شهر خلاق موسیقی و پایتخت نوروزی جهان، یکی از مناطق گردشگری پرطرفدار استان کردستان محسوب می شود که سالانه، به ویژه در ایام نوروز، پذیرای گردشگران داخلی و خارجی زیادی است. بااین حال، زیرساخت های گردشگری شهر سنندج به خوبی در جذب و ماندگاری گردشگران موفق عمل نمی کنند. ازاین رو، این پژوهش در تلاش است تا تأثیر زیرساخت های گردشگری شهری را بر ماندگاری گردشگران نوروزی شهر سنندج بررسی کند. با توجه به ماهیت کاربردی پژوهش، روش تحقیق به صورت ترکیبی (کمی-کیفی) اتخاذشده است. برای این منظور، پرسش نامه هایی با ۲۲ گویه در طیف پنج درجه ای لیکرت در نوروز 1403 بین گردشگران توزیع شد. جامعه آماری این پژوهش شامل گردشگران شهر سنندج با جمعیت ۱, ۷۷۴, ۷۶۷ نفر بود. با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه ۳۸۴ نفر محاسبه شد و به منظور افزایش دقت در تحلیل ها، تعداد ۴۱۰ پرسش نامه توزیع گردید. همچنین، نمونه گیری به صورت تصادفی ساده انجام شد. داده های حاصل با استفاده از مدل رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل شدند. همچنین، به منظور مشخص شدن معضلات موجود در سطح شهر، مصاحبه های نیمه ساختاریافته ای با گردشگران انجام شد. نتایج پژوهش نشان می دهند که زیرساخت های گردشگری شهری، به ویژه مکان های تاریخی و فرهنگی با ضریب تأثیر ۳۱۶/۰، نقش حیاتی در جذب و افزایش ماندگاری گردشگران نوروزی در سنندج دارند. در این راستا، به مدیران شهری توصیه می شود که با تقویت و بهینه سازی این زیرساخت ها و همچنین بهبود حمل ونقل و شرایط جاده ها، تجربه و رضایت گردشگران را افزایش دهند تا به ماندگاری بیشتر آن ها در این شهر بینجامد
ارزیابی شاخص های برند مقاصد گردشگری در شهرهای کوچک گردشگرپذیر، مطالعه موردی: شهر لالِجین؛ شهر جهانی سفال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی سالیان گذشته شهرهای کوچک با تأکید بر میراث فرهنگی تاریخی و صنایع بومی و دستی، سعی بر برند سازی گردشگری داشته اند. هدف این تحقیق ارزیابی شاخص های برند سازی در شهر لالجین به عنوان یک شهر کوچک است. این شهر به لحاظ شیوه معیشتی، متکی بر هنر سفالگری است و اخیراً تبدیل به یکی از مقاصد گردشگری منحصربه فرد شده است. مدل استفاده شده در این تحقیق، مدل دوبعدی عرضه و تقاضا می باشد. جهت سنجش شاخص های بعد تقاضای گردشگری به پرسشگری از مسافران اقدام شد. برای سنجش بعد عرضه گردشگری نیز به نظرسنجی از ساکنان شهر لالجین اقدام شد. دلیل استفاده از مدل دوبعدی؛ توجه به ذینفعان محلی و مشارکت آن ها و در نظرگیری زمینه های محلی در فرایند برند سازی شهرهای کوچک است. یافته ها حاکی از آن است که در بعد عرضه، پتانسیل های بالقوه گردشگری این شهر در وضعیت مطلوب قرار دارد و شاخص های مربوط به مدیریت و بالفعل ساختن قابلیت ها در وضعیت نامطلوبی می باشد. از منظر تقاضا (ارزش ویژه برند) نیز شهر لالجین دارای وضعیت نسبتاً مطلوبی می باشد. همچنین شهر لالجین به واسطه ویژگی های منحصربه فرد خود در بین گردشگران از نظر شاخص های آگاهی از مقصد و تصویر برند شرایط مطلوبی را داراست اما این شهر کوچک به مانند بیشتر شهرهای کوچک دیگر از نظر خدمات و امکانات گردشگری در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. بر اساس آزمون لامبدای ویکلز در بعد عرضه، شناخت روند و گرایش های گردشگری و توجه به آن و در بعد تقاضا، سازوکار افزایش وفاداری گردشگران به برند مقصد بیشترین تأثیر مثبت را در برند گردشگری شهر لالجین خواهد داشت.
تحلیل اثر آمیخته بازاریابی سبز و نگرش برند سبز بر گردشگری شهری با نقش میانجی سرمایه فکری سبز، مطالعه موردی: گردشگران شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه گردشگری شهری علی رغم مزایایی که به همراه دارد، باعث بروز یک سری مسائل زیست محیطی شده است. ازاین رو، شناخت و به کارگیری اصول و مفاهیم زیست محیطی در فعالیت های سازمان ها و شرکت های حوزه گردشگری اهمیت زیادی یافته است. این پژوهش، با هدف بررسی اثر آمیخته بازاریابی سبز و نگرش برند سبز بر گردشگری شهری با نقش میانجی سرمایه فکری سبز صورت گرفت. این پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش و ماهیت توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه گردشگران شهر اردبیل در سال 1401 بود که طبق فرمول کوکران برای جوامع نامحدود، تعداد 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه پژوهش بین آن ها توزیع گردید. انتخاب این افراد از جامعه آماری به روش تصادفی ساده صورت گرفت. پایایی پرسشنامه ها به روش آلفای کرونباخ و روایی نیز با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی تأیید شد. تحلیل داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از دو نرم افزار SPSS 26 و Smart-PLS 3 صورت گرفت. بر اساس یافته های پژوهش، آمیخته بازاریابی سبز بر گردشگری شهری، سرمایه فکری سبز بر گردشگری شهری، آمیخته بازاریابی سبز بر سرمایه فکری سبز و نگرش برند سبز بر سرمایه فکری سبز تأثیر مثبت و معنادار دارند. اما نگرش برند سبز بر گردشگری شهری تأثیر معناداری ندارد. هم چنین، سرمایه فکری سبز در رابطه بین آمیخته بازاریابی سبز و گردشگری شهری و نیز در رابطه بین نگرش برند سبز و گردشگری شهری نقش میانجی ایفا می کند. یافته های این پژوهش می تواند بر بهبود عملکرد سبز سازمان های حوزه گردشگری شهری مؤثر باشد.
نقش فناوری دیجیتال بر شکل گیری تصویر ذهنی مثبت در مقاصد گردشگری شهری، مطالعه موردی: شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه فناوری دیجیتال دنیای بازاریابی را در همه زمینه ها تسخیر کرده است. دسترسی به محتوا دقیق از طریق فناوری های دیجیتال می تواند بر تصویر ذهنی گردشگران نقش مثبتی داشته باشد. اهمیت این امر برای متولیان صنعت گردشگری نیز روشن است. تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش فناوری دیجیتال بر تصویر ذهنی مثبت در مقاصد گردشگری شهر اردبیل با استفاده از روش کمی و کیفی و از نظر هدف کاربردی نگاشته شده است. جامعه آماری تحقیق در فاز کیفی کارشناسان حوزه گردشگری و بازاریابی اردبیل می باشند که با روش نمونه گیری هدفمند 15 نفر از خبرگان انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه بوده است. در فاز کمی نیز مدیران ارشد، میانی و دانشجویان ارشد و دکتری حوزه گردشگری و بازاریابی بودند که تعداد 385 نفر به عنوان حجم نمونه مشارکت داده شدند. تحلیل داده ها با نرم افزارهای SPSS، Amos انجام شده است. با بررسی و دسته بندی داده های توصیفی حاصل از مصاحبه ها 23 شاخص و 3 بعد تصویر معنایی، تصویر فیزیکی، تصویر اجتماعی شناسایی شد. نتایج پژوهش نشان داد که مهم ترین موضوع در بحث فناوری دیجیتال بر تصویر ذهنی گردشگران، تأکید بر تصویر معنایی است که در آن شناسایی هدف و تعیین مراحل آن و بهزیستی ذهنی و روان شناختی مخاطبان نقش مهمی داراست. در واقع با ظهور فناوری اطلاعات و ارتباطات، این امکان میسر شده است تا در بستر اینترنت و به صورت آنلاین علاوه بر شناسایی مخاطبان، نیازها و اهداف آن ها را درک کرد. این امر کمک می کند تا هر فرد مطابق با شرایط مکانی و زمانی اش ترجیحات و علایق دلخواه خود را دریافت کند.
مدل سازی توزیع فضائی اقامتگاه های گردشگری در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقامتگاه ها مهم ترین نماینده گردشگری در شهرها هستند و موقعیت مکانی آن ها به طور قابل توجهی در انتخاب یک گردشگر تأثیرگذار است. خصیصه های فضایی اقامتگاه ها در مطالعه توزیع جغرافیایی به عنوان یک پدیده فضایی، نقش مهمی ایفا می کند. از این منظر، مدل سازی فضایی یک رویکرد قدرتمند برای درک و پیش بینی الگوهای توزیع اقامتگاه در فضای جغرافیایی است. در این پژوهش به بررسی روابط متغیر فضایی بین توزیع فضائی اقامتگاه و عوامل مؤثر بر آن در شهر یزد پرداخته شده است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و مبتنی بر روش های تحلیل داده فضایی است. داده های پژوهش شامل تعداد و موقعیت جغرافیایی اقامتگاه های شهر یزد و متغیرهای تبیینی شامل کاربری زمین، شبکه راه، جاذبه ها و جمعیت می شود. ابتدا با روش های تحلیل اکتشافی، الگوهای فضایی اقامتگاه شناسایی و سپس با استفاده از رگرسیون سراسری پواسن (GPR) و رگرسیون وزنی جغرافیایی پواسن (GWPR) عوامل مؤثر در شکل گیری الگوها شناسایی و تحلیل شده اند. نتایج آزمون شاخص ANN نشان می دهد که الگوی فضایی اقامتگاه خوشه ای است. همچنین بررسی ها نشان داد که جاذبه های گردشگری، شبکه راه، فضای سبز، ایستگاه تاکسی و اتوبوس، مراکز تجاری، ادارات دولتی و غیردولتی و مناطق مسکونی، از مهم ترین عوامل مؤثر در توزیع مکانی اقامتگاه ها بوده اند. یافته ها حاکی است که مدل GWPR در برآورد اثرات متغیرهای مستقل، عملکرد بهتری دارد. این مدل نشان داد که میزان اثرگذاری متغیرهای مستقل در واحدهای فضایی مختلف یکسان نیست. برنامه ریزان شهری و گردشگری می توانند با توجه به الگوی فضایی اقامتگاه ها و عوامل مؤثر در توزیع مکانی آن ها، برنامه هایی را برای توسعه و بهینه سازی گردشگری در شهر یزد ارائه دهند
ارائه مدل بازاریابی محتوا در رسانه های اجتماعی با تأکید بر توسعه گردشگری شهری مطالعه موردی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به مقوله بازاریابی و دسترسی به محتوای مناسب و دقیق برای گردشگران نقش مهمی در توسعه و تقویت گردشگری ایفا می کند. در کشورهای که این موضوع را به خوبی درک کرده اند، بازاریابی در حوزه گردشگری بخش رو به رشدی را به خود اختصاص داده است. تحقیق حاضر با هدف ارائه مدل بازاریابی محتوا در رسانه های اجتماعی با رویکرد تقویت گردشگری موردمطالعه شهر تهران به انجام رسانیده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ رویکرد پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق گروهی از صاحب نظران شامل مدیران و متولیان ارشد گردشگری و شرکت های حوزه های بازاریابی و اساتید دانشگاهی بودند که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، 15 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب مورد مصاحبه قرار گرفتند. رویکرد اتخاذشده در این تحقیق تحلیل مضمون (تم) بود. نتایج به دست آمده پژوهش نشان دهنده نه بعد اصلی ازجمله؛ محوریت فناوری در بازاریابی محتوایی در رسانه های اجتماعی، ارتباط با گردشگران و رقبا و محوریت داده های آن ها، ابعاد استراتژیک در بازاریابی محتوایی، ارتقاء زیرساخت های بازاریابی، تحول در فرایندهای سازمانی، نوآوری در بازاریابی محتوایی، ارتقاء فرهنگ بازاریابی محتوایی در رسانه های اجتماعی، اهداف بازاریابی محتوایی، ارزش مداری و تناسب محتوا بازاریابی می باشد که به عنوان ابعاد تعیین کننده در بازاریابی محتوایی در رسانه های اجتماعی جهت توسعه گردشگری شهری محسوب می شوند. در راستای به کارگیری این ابعاد شناخت جامعه هدف و درک صحیحی از انتظارات، نیازها و توقعات آن ها و همچنین به کارگیری رسانه های اجتماعی که تسهیل کننده تأمین نیازهای آن ها هستند، تأثیر مستقیم بر ذهنیت گردشگران و به تبع توسعه گردشگری دارد
ارزیابی جاذبه های گردشگری اثرگذار بر تقویت محور گردشگری زیارت شهر گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه گردشگری زیارت به دلیل برخورداری از آب وهوای خنک و معتدل، چشم انداز بدیع، جنگل های زیبا، داشتن موقعیت ممتاز گردشگری و استراحتگاهی و فاصله اندک تا شهر گرگان، چشم اندازهای جالب اکولوژیکی و انواع جاذبه های فرهنگی، تاریخی و اقتصادی-معیشتی به عنوان یکی از مناطق مهم طبیعی-تاریخی و گردشگری شهر گرگان به شمار می آید. هدف پژوهش حاضر بررسی و تعیین جاذبه های گردشگری واقع در زیارت شهر گرگان جهت تدوین برنامه های راهبردی و توسعه گردشگری می باشد. رویکرد حاکم بر پژوهش از نوع کاربردی-توسعه ای و روش بررسی آن توصیفی-تحلیلی می باشد. جهت جمع آوری اطلاعات موردنیاز از روش کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده های پرسشنامه و آزمون متغیرهای پژوهش، از نرم افزار آماری SPSS و آزمون های تی و همچنین از نرم افزار Amos استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون تی نشان می دهد که شاخص تاریخی-معماری از سطح بالاتری و شاخص زیرساخت از سطح پایین تری نسبت به سایر شاخص های گردشگری برخوردار است. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری (اموس) حاکی از آن است که بُعد جاذبه های محیطی با بار عاملی 90/ و پس ازآن بُعد جاذبه های فرهنگی، بُعد جاذبه های کالبدی-تاریخی، بُعد زیرساخت بیشترین نقش را در تبیین جاذبه های گردشگری زیارت جذب گردشگر از نظر ساکنان و کارشناسان به خود اختصاص داده است.