مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
عناصر کالبدی
حوزههای تخصصی:
جایگاه و مرتبه ی معماری قاجار در تاریخ معماری گذشته ی ایران (قبل از دوره ی جدید) می تواند محل بحث و تأمل باشد. به طور خلاصه، معماری قاجار ادامه دهنده ی معماری دوران های پیش به خصوص صفویه است. در بسیاری موارد به علت ورود عناصری مانند خیابان و میدان به ایران و همچنین سفر به اروپا و... تغییراتی در معماری قاجار رخ می دهد و معماری در این دوران نسبت به این عناصر شکل می گیرد. در دوران قاجار عناصر و اشکالی مانند روزن های قوسی شکل و هلالی بالای ارسی، سنتوری، حوض خانه و... وارد معماری می شوند که از مشخصات معماری این دوره به حساب می آیند. بنابراین در دوران قاجار با وجود ورود عناصر جدید مانند خیابان و میدان (به معنای امروزی) شاهد رشد و تکامل معماری هستیم. بنابراین دراین پژوهش به معرفی بیشتر معماری قاجار و عناصر رایج در معماری قاجار می پردازیم.
الگوهای خلق فضا در معماری با تکیه بر پارادایم های نظری پسامدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار، پیرامون بررسی الگوهای خلق فضا در معماری، با تکیه بر پارادایم های نظری مطرح شده در دوران پست مدرن به نگارش درآمده است. یکی از بسترهای پژوهشی مطرح در حوزه نظری معماری، بحث به کارگیری پارادایم های نظری در حیطه علوم کاربردی معاصر است. در این بررسی نخست به طور خلاصه پیشینه ای از نحوه ورود بحث پارادایم ها از حوزه علم به حوزه معماری ذکر می شود سپس با توجه به اهمیت به کارگیری مبانی نظری در روند طراحی و خلق فضا، با استفاده از پارادایم های مطرح شده در حوزه معماری توسط «کِیت نِسبیت»، مانند پدیدارشناسی، زیبایی شناسی، زبان شناسی، نشانه شناسی، ساختارگرایی، پساساختارگرایی و شالوده شکنی، به بررسی الگوهایی پرداخته می شود که امروزه معماران به طورآگاهانه یا ناآگاهانه در خلق فضا از آن ها بهره می جویند. نظر به اینکه بحث فضا همواره یکی از بااهمیت ترین و در عین حال چالش برانگیزترین بحث هایی است که در حوزه معماری وجود داشته و لزوم ورود مفاهیم آن از حوزه نظر به عمل، یکی از چالش های پیش روی معماری معاصر است، هدف از انجام این پژوهش، نزدیک شدن به پاسخ این پرسش است که هر یک از عناصر تشکیل دهنده فضای معماری به چه صورت در فضاهای برآمده از پارادایم های نظری پسامدرن به کار گرفته می شوند؟
بدین منظور سه بخش اصلی مورد بررسی قرار گرفته است :
پیشینه پژوهش (بررسی چگونگی ورود بحث پارادایم ها از حوزه علم به حوزه معماری)، مروری بر پارادایم های نظری معماری در دوران پست مدرن و بررسی الگوهای خلق فضا در معماری با تکیه بر پارادایم های نظری پسامدرن (در قالب عناصر تشکیل دهنده فضای معماری).
در نهایت ویژگی های فضایی هر یک از الگوهای مطرح شده، به اختصار مورد بررسی قرار می گیرد. این مقاله با تکیه بر بررسی کیفی و تحلیلی، قصد دارد این واقعیت را روشن کند که علی رغم اینکه دوران پست مدرن به دلیل تحولات متعاقب آن با چندگانگی و تعدد مفاهیم در بحث های نظری مواجه بوده است لیکن بحث فضا نیز مانند سایر بحث های نظری معماری، قاعده مند بوده و می توان الگوهایی را در این زمینه، به منظور کاربردی کردن مباحث نظری پارادایم ها در حوزه معماری مطرح کرد.
ارزیابی نقش سکونتگاه های غیررسمی در گسیختگی فضایی ساختار شهری (مطالعه موردی: شهر گنبدکاووس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از زمینه های ناپایداری توسعه شهری بویژه در کشورهای در حال توسعه، سکونتگاه های غیررسمی می باشد. این سکونتگاه ها ضمن آن که سیمایی آشفته و بی نظم در بخش خاصی از شهر بوجود می آورند، لطمات اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی گسترده ای را برکل مجموعه شهر تحمیل می کنند. امروزه سکونتگاه های غیررسمی شهرگنبدکاووس شامل محلات افغان آباد، سیدآباد، بدلجه و چای بوئی می باشند. این محلات، نابرابری های فضایی - اجتماعی در شهر را تشدید کرده و مدیران شهری را با چالشی جدی مواجه نموده اند. لذا این پژوهش باهدف ارزیابی نقش سکونتگاه های غیررسمی در گسیختگی فضایی ساختار شهری گنبد کاووس انجام گرفت. روش تحقیق بکاررفته نیز؛ ترکیبی ازروشهای تحلیلی- توصیفی و پیمایشی میباشد تا بتواند با تجزیه وتحلیل آماری داده های بدست آمده به اهداف تحقیق نزدیکترشود. لذا در این مقاله از متغیرهای مندرج در 384 پرسشنامه(حجم نمونه) برای پیشبرد تحقیق بهره گرفته شده است. همچنین، برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون کای- دو و نیز همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد اکثر زمینهای محلات مورد نظر فاقد مجوز و سند رسمی برای ساخت و ساز می باشند. با این وجود از خدمات و تسهیلات شهری استفاده نموده و به رشد خود در بدنه شهر همانند محلات دیگر ادامه می دهند لیکن با ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و کالبدی نابسامان خود نوعی گسیختگی را برکل فضای شهر گنبد کاووس تحمیل نموده اند.
الگوبرداری ایلخانان مغول از عناصرکالبدی شهرهای ایرانی در شهرسازی (با نگاهی به ساختار فضایی سلطانیه، نمونه ای از اولین شهرهای ایلخانی)
حوزههای تخصصی:
نظر به اینکه پس از حمله ی قوم مغول و در سالهای اولیه ی استقرارشان در ایران، ویرانیهای بسیار عظیمی بر پیکره شهرهاو ساختار آنها وارد آوردند و از آنجا که آنان کمترین اهمیتی برای شهرها و بناهایش قائل نبودند،و با توجه به اینکه که مغولان چادرنشین هیچگونه شناختی از مقوله ی شهر و شهرسازی نداشتند این سئوالات پیش می آید: 1-آیاشناختشان از الگوی شهرسازی و شناخت عناصر شهری ایرانی نقشی در پی ریزی ساختار شهرهایشان داشت؟ 2-کالبد فضایی شهرهایی که پس از استقرار در ایران ساختند چگونه بود؟ پاسخی که در پی یافتن این پرسشها حاصل شد بیان کننده این است که،ساخت و به عین در آوردن هر پدیده ای توسط سازنده یا سازندگان بی تأثیر از پدیده های پیشین و اطراف نیست و شهر نیز از این قاعده مستثنی نبوده.براساس مطالعات و بررسی ها صورت گرفته،الگوبرداری از شهرهای هم دوره در شهرسازیِ عصر مورد مطالعه کاملا مشهود است.
الگوشناسی اندام های کالبدی خانه های تاریخی لاهیجان با هدف ارائۀ رهیافت های هویت ساز در طراحی ساختارهای معاصر در زمینۀ تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۰)
۱۹۴-۱۶۸
حوزههای تخصصی:
از بین رفتن هویت در ساخت و سازهای نوین و سرعت تغییرات در بافت قدیم شهرها به عنوان گنجینه تاریخی- فرهنگی، لزوم بازشناسی الگوهای بومی را مسجل می نماید. الگوشناسی رویکردی است که سعی در شناخت روش های کاربردی برای دستیابی به عناصر هویت ساز بومی را داراست. در این میان، بافت های مسکونی به عنوان هسته اولیه شهرهای سنتی، میراثی واجد ارزش برای شناخت و تحلیل الگوهای بومی در راستای بهسازی و نوسازی توأم با تداوم هویت در بافت های فرسوده تاریخی و پیشگیری از پیدایش بناهای ناهمگون در بافت های نوین شهرهای ایران است. پژوهش حاضر در نظر دارد ضمن مستندسازی خانه های قاجار شهر لاهیجان به بازشناسی الگوهای کالبدی هویت ساز بپردازد؛ لذا در گام نخست به روش توصیفی-تحلیلی مبتنی بر مرور مباحث پایه ای مرتبط با مبانی الگوشناسی، شاخص های کالبدی مؤثر در الگویابی تبیین می گردد. در ادامه برای شناسایی الگوهای کالبدی، خانه های قاجار بازمانده در بافت تاریخی لاهیجان به عنوان جامعه نمونه مورد مطالعه قرار گرفته و ضمن شناسایی مؤثرترین عوامل، رهنمودهایی پایدار برای طراحی ساختارهای معاصر با هدف ارتقای ابعاد کیفیت ساز معرفی می گردند. نتایج حاصل از مطالعه نشان دادند که براساس الگوهای کالبدی شناخته شده در نمونه های مورد مطالعه که مشتمل بر چهار دسته اندام های فضایی (در سه مقیاس کلان، میانه و خرد)، سازه ای، نما و آرایه ای هستند، رهیافت هایی هویت ساز و پایدار در طراحی ساختارهای امروزی در منطقه مورد بررسی قابل پیگیری است.
شناسایی محرک های کالبدی تأثیرگذار بر کاهش رفتارهای حرکتی (مورد مطالعه: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی نامناسب یک عامل خطر مهم برای سلامتی محسوب می شود. کم تحرکی از ملاک های زندگی نامناسبی است که با اختلالات اضطراب و افسردگی همراه است که در سال های اخیر، میزان شیوع رفتارهای همراه با بی تحرکی افزایش یافته است. عوامل و ویژگی های متعددی در گسترش و افزایش چنین رفتارهایی نقش دارند. عناصر کالبدی یکی از این ویژگی ها است. علی رغم میزان خطرات رفتار بی حرکتی برای سلامتی و افزایش مرگ و میر ناشی از آن، مطالعات محدودی برای نشان دادن ارتباط بین ویژگی های کالبدی با رفتار های بی تحرکی انجام شده است. در کشور نیز تاکنون هیچ مطالعه ای در پیرامون این موضوع صورت نگرفته است. لذا این پژوهش بر آن است که به بررسی رابطه و اثرگذاری محرک های فیزیکی بر رفتار بی تحرکی بپردازد. جامعه آماری این تحقیق، ساکنین منطقه 3 شهر ساری و حجم نمونه آن 380 نفر است. این تحقیق کاربردی به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و GIS و از روش های آماری (آزمون ضریب فی و رگرسیون خطی چند متغیره)، استفاده شده است. یافته ها بیانگر آن است که بین شاخص های کالبدی با رفتارهای حرکتی ارتباط مثبت وجود دارد و شدت ارتباط در اکثر شاخص ها بالا است. از بین متغیرها، متغیر تعبیه مسیرهای پیاده روی (484/0)، متغیر توسعه زیرساخت های مرتبط به فضای سبز در طول مسیرهای حرکتی (391/0) و متغیر تنوع کاربری ها (378/0) بیشترین اثر گذاری را بر کاهش رفتار کم تحرکی داشتند.
پیوند آیین تعزیه (شبیه خوانی) با عناصر کالبدی در حسینیه ی شوکتیه ی بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
باورهای دینی و مذهبی می توانند بر نگرش جامعه در تمامی ابعاد تأثیرگذار باشند. از جمله این اعتقادات، واقعه ی کربلا و ارزش های نهفته در آن است که بر جنبه های مختلف زندگی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تأثیر داشته؛ تا بدان جا که برای زنده نگه داشتن یاد این واقعه، مجموعه ای از نمایش های آیینی- مذهبی به نام تعزیه و شبیه خوانی شکل گرفته است. در شهر بیرجند، در جنوب خراسان، به تبع شرایط اجتماعی، سیاسی و مذهبی حاکم در ادوار مختلف، حسینیه های متعددی برای عزاداری ایجاد گردید. مهم ترین آن ها حسینیه ی شوکتیه نو بوده است. هدف مقاله ی حاضر شناخت و بررسی نحوه ی برپایی مراسم آیینی تعزیه در حسینیه ی شوکتیه ی نو، به عنوان یکی از بناهای با عظمت شهر بیرجند، در دوره ی قاجار است. این پژوهش با شیوه توصیفی- تحلیلی به انجام رسیده است. شناخت عناصر کالبدی و معماری حسینیه و نیز آگاهی از نحوه برگزاری مراسم تعزیه بر اساس مطالعات کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و مصاحبه با مطلعان کلیدی صورت گرفته است. بر اساس یافته های این پژوهش، گرچه حسینیه شوکتیه در طول زمان، کاربری های توأمان آموزشی و مذهبی داشته است، اما فضای کالبدی آن همچنان که ایده ی اولیه ی بنا گواهی می دهد برای برگزاری مراسم مذهبی و آیینی تعزیه مناسبت دارد. این بنای تک ایوانی با صحن وسیع، رواق ها، طاق نماهای پیرامونی و سکوی مستطیل شکل میان صحن در حال حاضر نیز می تواند پاسخ گوی کاربری آیینی آن در زمینه برگزاری مراسم تعزیه، شبیه خوانی و سایر مراسم ملی و مذهبی باشد.
بررسی و ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار در شکل گیری کالبدی و فضایی زیستی خانه های سنتی شهر پاوه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۹
145 - 185
حوزههای تخصصی:
فضاهای زیستی در هر منطقه، تحت تأثیر خاستگاه های فرهنگی، محیطی، اجتماعی، تاریخی و سیاسی آن منطقه شکل گرفته است. شهر پاوه در شمال استان کرمانشاه دارای خانه های ارزشمند تاریخی است که اکثراً به صورت پلکانی و با توجه به توپوگرافی و شیب زمین ساخته شده اند. این تحقیق باهدف شناخت عناصر کالبدی و فضایی در خانه های سنتی پاوه انجام گرفت. با بررسی این عناصر عواملی که در شکل گیری فرم و عناصر کالبدی و فضایی خانه های سنتی شهر پاوه مؤثرند، شناسایی شدند. روش این پژوهش از طریق مطالعه شرایط موجود و شیوه توصیفی-تحلیلی و ابزار مصاحبه و نیز بررسی اسناد و مدارک؛ مشاهده و نقشه برداری می باشد. جامعه هدف به شکل هدفمند و با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که فضاهای داخلی خانه های سنتی پاوه دارای چند کاربری مختلف می باشد که دالان، مطبخ، انبار، اتاق، راه پله در یک طبقه یا به صورت دوطبقه در خانه ها وجود دارد، همچنین ویژگی های فرهنگی، اجتماعی، مذهبی، اقتصادی شامل استفاده از مصالح بوم آورد، سلسله مراتب فضایی، تفکیک درست فضاها، ساخت خانه ها در بالا یا کنار یکدیگر و توجه به نکات اقلیمی ازجمله جهت گیری صحیح، کرسی چینی، ابعاد مناسب بازشوها مهم ترین عوامل در شکل گیری کالبد و سازمان فضایی خانه در پاوه است.