فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
منبع:
علم زبان سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۹
211 - 254
حوزههای تخصصی:
پیرامون مصدر و ساخت نحوی اش اتفاق نظر وجود ندارد؛ برخی آن را اسم و دیگران فعل می دانند. دسته سومی نیز بنابه رفتار اسم فعل گونه آن، مصدر را ذیل مقولات مشکّک یا مقوله پذیر در بافت، تلقی می کنند. در پژوهش حاضر برآن بودیم تا بدون نیاز به نگرش سوم، پیشنهادی برای سلسله مراتب فرافکنی مصدر در چارچوب صرف توزیعی ارائه کنیم؛ به نحوی که نه تنها منطبق بر ویژگی های دوگانه اسم فعل گونه اش باشد، بلکه نشان دهد چگونه مصدر فارسی در مقام صفت نیز می تواند ایفای نقش کند. در نیل به این هدف، ساخت نحوی و ویژگی های مصدر فارسی بررسی شدند که این ویژگی ها، افزون بر موارد پیش گفته در سایر مطالعات، از این قرار بودند: مصدر فارسی با مصدر زبان هایی نظیر انگلیسی متفاوت است و از جنبه هایی به اسم مصدر میل می کند، گرچه رفتار آن مطلقاً بر اسم مصدر نیز منطبق نیست. بنابراین، ماهیت مصدر فارسی با هر دو مقوله مصدر و اسم مصدر انگلیسی تفاوت دارد و به تبع، اشتقاق شان یکسان نخواهد بود؛ پرسشواژه در ساخت مصدری به کار می رود؛ مصدر (منفی) می تواند به هیچ واژه مجوز حضور بدهد؛ همچنین، مصدر می تواند نه به عنوان اسم و نه به عنوان فعل، بلکه در مقام صفت به کار رود. بدین ترتیب، پیشنهادی برای سلسله مراتب فرافکنی مصدر ارائه شد و جایگاه ادغام وند مصدری نیز بررسی شد. شواهد نشان دادند که برخلاف فرض های محتمل اولیه، هیچ کدام از هسته های اسم کوچک، زمان و فعل کوچک محل درج وند مصدری فارسی نیستند. درنهایت، اتخاذ رویکرد صرف توزیعی اجازه داد رابطه میان فعل خودایستا و صورت متناظر مصدری اش در قالب فرایندهای نحوی مشترکی منعکس شود.
The Comparative Impacts of Modified Visual and Oral Input on the Vocabulary Retention of Iranian EFL Undergraduate Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Poor vocabulary retention is one of the major difficulties experienced by English as a foreign (second) language (EFL/ESL) students. To tackle this problem, the current study explored the impacts of the modified visual input and the modified oral input on the short-term and long-term vocabulary retention of Iranian EFL students and their perceptions regarding implementing these two types of input in their classes. The initial population consisted of 90 male and female students from Islamic Azad University, Science and Research Branch in Tehran, Iran. The convenience sampling method was implemented to select the participants. After administering the Oxford Placement Test (OPT), 60 students were chosen to serve as the participants, and they were randomly divided into two groups of 30 learners, namely the experimental groups A and B, which received instructions based on the modified visual input and the modified oral input, respectively. Later, the participants received ten 60-minute treatment sessions. Next, the learners' short-term vocabulary retention was assessed using the same vocabulary test as the posttest. One month later, the same test was given to students to check their long-term vocabulary retention as the delayed posttest. The results showed that the two types of input had significant impacts on the vocabulary short-term and long-term retention of the Iranian EFL students to varying degrees. Moreover, the qualitative findings indicated that the learners adopted a significantly positive view toward implementing oral and visual input modifications in their classes. In the end, the implications of the study are provided.
بررسی استعاره های فضایی در چهار اثر از نویسندگان زن و مرد از منظر معنی شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره در ادبیات فارسی، قدمت و جایگاه والایی داشته است. ادبیات پدیده ای اجتماعی است و پیوند ادبیات و جامعه انکارنشدنی است. در پژوهش حاضر تلاش شده است تفاوت کاربرد استعاره های فضایی بالا و پایین در چهار اثر متفاوت از نویسندگان زن و مرد در چهار دهه متوالی بررسی شود تا مشخص شود استعاره های فضایی در این چهار اثر چگونه به کار گرفته می شوند و تأثیر شرایط جامعه بر بروز و کاربرد استعاره های فضایی به چه صورت است. به این منظور، چهار رمان از دو نویسنده مرد و دو نویسنده زن از دهه ۶۰ نخل های بی سر، ۷۰ روی ماه خداوند را ببوس، ۸۰ چراغ ها را من خاموش می کنم و ۹۰ پاییز فصل آخر سال است، انتخاب شده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی و بنابر دیدگاه لیکاف و جانسون (۱۹۸۰) و در چارچوب معنی شناسی شناختی انجام شده است. پیکره پژوهش، جمله هایی از هر چهار رمان است که به طور جداگانه بررسی و تحلیل شده اند. یافته ها نشان داد که میزان استعاره های بالا در آثار نویسندگان زن بیشتر به کار رفته است؛ تجربه های زیسته در کاربرد استعاره ها نقش دارد و مهم تر اینکه استعاره های بالا همیشه مفهوم شادی و استعاره های پایین مفهوم غم را ندارد.
واکاوی مسائل و چالش های پیرامون زبان عربی در ایران با رویکردی آینده نگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
445 - 461
حوزههای تخصصی:
داشتن رویکرد راهبردی به مسائل یکی از ضروریات مدیریت کلان نهادها و سازمان ها است. فهم مسئله اولین گام در هر نوع سیاست گذاری محسوب می شود. نخستین گام سیاست گذاری عمومی، شناخت مسئله و صورت بندی آن برای قرار دادن در دستور کار سیاست گذاری است که فرایندی مجزا در سیاست گذاری عمومی به شمار می آید. هدف از انجام «مطالعات نظام مسائل» به عنوان مطالعه راهبردی، تعیین خطوط کلی بینش و تجربه موجود درباره موضوعات اصلی و کلیدی در حوزه ای مشخص است. به منظور شناسایی، اولویت بندی و گزینش مسائل اولویت دار زبان عربی تحقیقی جامع، کل نگر و راهبردی نیاز است. پژوهش حاضر به واکاوی «نظام مسائل زبان عربی با رویکردی آینده نگرانه» پرداخته، این پژوهش در زمره پژوهش های کاربردی محسوب می شود، زیرا با واکاوی نظام مسائل زبان عربی به دنبال ایجاد مبنایی برای سیاست گذاری حل مسائل زبان عربی است. روش گردآوری اطلاعات احصای مسائل زبان عربی با رویکرد توصیفی اکتشافی برپایه تلفیقِ روش های کمّی و کیفی بوده و روش تحلیل اطلاعات، مبتنی بر تحلیل مضمون (به عنوان راهبرد پژوهش) است. گردآوری داده ها از طریق مطالعات اسنادی، انجام مصاحبه، اجرای پرسش نامه و برگزاری نشست تخصصی صورت گرفت. نتایج نشان می دهد ابرچالش زبان عربی در ایران «خلاء گفتمان غالب در حوزه زبان عربی در ایران» است. خلاء گفتمانی که از«رهاشدگی زبان عربی در ایران» حکایت می کند؛ سه چالش کلیدی به عنوان اولویت دارترمسائل شامل ورود هوش مصنوعی به آموزش زبان عربی، عدم ارتباط بین آموزش زبان عربی و مهارت های مورد نیاز بازارکار و دوگانگی آموزش زبان عربی با هدف فهم متون دینی و یا اهداف عمومی است. رویکرد آینده نگر به مسائل پیش روی زبان عربی و توجه به تغییرات جدید در سپهر فناوری و تأثیر آن بر بروز چالش های نوظهور و جدید از جمله ورود هوش مصنوعی به آموزش زبان عربی، از نوآوری های این مقاله است و وجه تمایز این مقاله با پژوهش های پیشین است.
اثربخشی یادگیری داده-محور بر توسعه مهارت های نگارشی فراگیران زبان انگلیسی مهارت های سطح خرد در نگارش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
473 - 506
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این مطالعه بررسی تأثیر یادگیری داده-محور (DDL) بر رشد مهارت های نوشتاری فرا گیران زبان انگلیسی است. «مهارت های نوشتاری» در مطالعه حاضر به جنبه های شکلی یا ساختاری زبان، روشی که عناصر زبانی، واژه ها، عبارات، بندها و جملات واحدهای بزرگ تری از زبان را برای انتقال ایده ها و مفاهیم تشکیل می دهند، محدود می شود. هدف عینی تر پژوهش حاضر، مقایسه اثر بخشی یادگیری به روش DDLو روش تدریس متعارف ضمن بررسی معیارهای دانش اظهاری فراگیران از مطالب تدریس شده و نمرات تحلیلی نوشته های آنها بود. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از طرح تحقیقی گروه کنترل پیش آزمون پس آزمون استفاده شد. دو گروه از دانشجویان که در درس «پاراگراف نویسی» شرکت می کردند، از لحاظ مهارت های نوشتاری در سطح خرد، مقایسه شدند. گروه کنترل با روش مرسوم استفاده از کتاب درسی، توضیحات معلم و تمرینات کلاس درس، آموزش دیدند. گروه آزمایش علاوه بر استفاده از کتب درسی، دروس تهیه شده براساس خطوط واژه نما را نیز دریافت کردند. تجزیه وتحلیل های آماری نشان داد که بین دو گروه، از نظر دانش اظهاری تفاوت معناداری وجود دارد. این نتیجه را شاید بتوان بیانگر برتری دروس مبتنی بر DDL نسبت به کتابهای درسی متداول از نظر توسعه مهارت های نوشتاری زبان آموزان (دانش اظهاری) تعبیر کرد. نتایج مربوط به نمرات تحلیلی نشان داد که بین دو گروه از نظر «محتوا»، «واژگان» و «سازمان دهی» تفاوت آماری معناداری وجود ندارد. بااین حال، گروه DDL دانش بیشتری در «کاربرد زبانی» نشان داد که همین امر بیانگر مزیت بیشتر درس های مبتنی بر DDLدر یادگیری و به کارگیری الگوهای دستور زبان است. دستاوردهای عملی این تحقیق در سه حوزه مجزا اما مرتبط استفاده از پیکره های زبانی در آموزش زبان، استفاده از خطوط واژه نما در آموزش زبان و تهیه مطالب درسی مبتنی بر DDL در کلاس های زبان ارائه شده اند. به تهیه کنندگان کتب درسی همچنین توصیه شده است بخش های خاصی از فعالیت های کلاس را به مواد مبتنی بر DDL اختصاص دهند.
بار شناختی فراگیران زبانهای خارجی در کلاس های برخط: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
345 - 358
حوزههای تخصصی:
بار شناختی مقدار تلاشی است که ذهن برای پردازش اطلاعات انجام می دهد و زمانی که بار شناختی بالا یا اضافی باشد منجر به پیامدهایی همچون عدم تمایل به یادگیری، عدم توانایی در یادآوری اطلاعات از حافظه درازمدت و درک اطلاعات می شود. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی بار شناختی کلاس های آنلاین برای فراگیران زبان های خارجی با استفاده از یک مطالعه کیفی است. پژوهش حاضر از رویکرد کیفی با استفاده از تئوری گراندد (1967) تلاش کرده است به اهداف خود برسد. جامعه آماری پژوهش کلیه فراگیران زبان انگلیسی دانشگاه آزاد تبریز هستند که از بین آنها 16 فراگیر با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند به عنوان نمونه آماری انتخاب شده و به صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. برای گردآوری داده ها، مؤلفه های بارشناختی فراگیران از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای ارزیابی روایی و پایایی مصاحبه ها از روش لینکولن و گوبا (1985) و ضریب کاپا (663/0) بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد که در کل 27 کد به عنوان مؤلفه های بار شناختی در کلاس های آنلاین شناسایی شدند که تحت شش مؤلفه اصلی شامل فرایند یادگیری، انجام تکالیف، زمان کلاس، محیط، کیفیت نرم افزار و بار مطلوب دسته بندی شدند. این مؤلفه های اصلی نیز خود تحت سه مؤلفه انتخابی شامل بارشناختی درونی، بار شناختی بیرونی و بارشناختی مطلوب طبقه بندی شدند.
Developing the Intercultural Communicative Competence of Iranian Medical ESP Students Through Explicit Instruction(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
As the world evolves into more globalized, ethnically, and linguistically mixed societies, Intercultural Communicative Competence (ICC) stages itself as a crucial asset. This fact holds particularly true when it comes to increasingly globalized healthcare academic milieux, where cultivating ICC is crucial for healthcare professionals to interact effectively with patients from diverse cultural backgrounds. The present study, employing a quasi-experimental pretest-posttest control group design, explored the development of ICC among nursing, as the control group (27 participants), and medical students (32), as the experimental one through explicit ICC training at Zanjan University of Medical Sciences in Zanjan, Iran. Hence, targeted ICC training effectiveness in enhancing the cultural empathy (CE), flexibility (F), social initiative (SI), open-mindedness (OM), and emotional stability (ES) of medical students was investigated employing the Multicultural Personality Questionnaire (MPQ) as a key tool to gauge learners' ICC before and after the training. The findings showed a significant improvement in the participants' all ICC sub-scales, indicating the positive impact of explicit training on the development of CE, F, SI, and OM.
Revisiting Mental Translation: A Potential to Promote Reading Comprehension in English for Specific and Academic Purposes Contexts(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۷, No.۳۴, Spring & Summer ۲۰۲۴
1 - 21
حوزههای تخصصی:
Although teaching English for Specific and Academic Purposes (ESAP) is equivalent to teaching reading comprehension, it seems that Iranian graduated students having studied ESAP at BSc and MSc levels are not efficient readers and they also have a lot of problems in obtaining information from English materials related to their field of study via translation. Because mental translation is inevitable while reading English texts, the question is how to make the best use of this spontaneous strategy to promote reading comprehension. Sixty-six students majoring in midwifery, nursing and surgical technology at MSc level were selected based on convenience sampling. They were classified as lower-intermediate students by a standard placement test. Their translation practices and reading activities were investigated in an attempt to discover the strategies most frequently used by such learners. Through content analysis of these documented activities and interviews with the learners and observation of ESP classes, the common problems in reading comprehension as well as translation processes were identified. These problems originated from mental translation. These problems were addressed by using strategy-based instruction. The findings implies how to expliot mental translation as an efficient strategy through equipping learners with the prerequisite reading comprehension and translation skills and strategies.
How Has Political and Socio-economic Status affected Iranian EFL Learners’ Motivation to learn English(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۷, No.۳۴, Spring & Summer ۲۰۲۴
310 - 328
حوزههای تخصصی:
This research study aims to investigate the motivation behind Iranian EFL learners' desire to learn English, with a specific focus on the political and socio-economic factors that influence them. The study takes into account the changing political and social landscape in Iran, which has been shaped by globalization and advancements in information and communication technology (ICT). In order to gain a deeper understanding of the driving forces behind Iranian EFL learners' English language acquisition, the researcher conducted interviews with thirty participants who had been studying English for approximately 3 to 6 years. The interviews were transcribed and the data was then analyzed using a systematic approach, including open, axial, and selective coding. The resulting model identified seven factors and twenty-seven categories that contribute to language motivation. These seven factors were a) The government’s foreign and economic policy, b) Transfer of religious and national ideology and patriotism, c) Academic and occupational aspirations, d) Improving social life, e) Fear of failure, f) International posture, and g) IT advancements. This model can serve as a valuable resource for informing future educational policies and curriculum development in Iran.
Exploring EFL teachers’ and learners’ beliefs and practices about task rehearsal(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The goal of this study was to explore English as a foreign language (EFL) teachers’ and learners’ beliefs and classroom practices in relation to task rehearsal as an operationalization of repeating a task, which entails learners’ awareness of the repeated performance before they do a task for the first time. Five intact EFL classes with five teachers and 32 learners were recruited. The teachers asked the learners to perform a task that was included in the textbook twice with an interval of one week, while they made the learners aware of the second iteration prior to their first performance. Data were collected through observing the two sessions of each class and interviewing both the teachers and the learners immediately after the second task occasion. Results indicated that the participants (both teachers and learners) believed that task rehearsal was beneficial for facilitating task implementation and task performance. Findings also showed that task rehearsal led the participants to show changes in their classroom behaviors related to this practice from the first to the second session, which clearly reflected their beliefs. Implications of these results for L2 task implementation and teacher education are discussed.
تأثیر آموزش پردازش محور و بروندادمحور بر فراگیری زمان حال ساده زبان آموزان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۳
173 - 193
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی دقیق تأثیر آموزش پردازش محور و برونداد محور بر رشد فراگیران زبان انگلیسی در درک و تولید زبان حال ساده انگلیسی انجام شد. نتایج حاصل از این مطالعه به بحث پایان ناپذیر در مورد تأثیرات آموزش پردازش محور (PI) در مقایسه با آموزش برونداد محور (OI) کمک کرده است. به منظور مطالعه حاضر از بین 70 زبان آموز زبان انگلیسی در یک مرکز زبان خصوصی در ایران 40 زبان آموز پیش از متوسط زبان انگلیسی در گروه PI و 20 شرکت کننده در گروه OI قرار گرفتند. شرکت کنندگان در گروه آموزشی پردازش محور، فعالیت های ورودی پردازشی را دریافت کردند، در حالی که شرکت کنندگان در گروه آموزشی مبتنی بر خروجی، فعالیت های خروجی ساختار یافته را دریافت کردند. نتایج آمار توصیفی و تحلیلی نشان داد که اگرچه شرکت کنندگان در گروه آموزش پردازش محور از نظر دانش دریافتی در ساختار مورد نظر، یعنی زمان حال ساده، به طور قابل توجهی از شرکت کنندگان در گروه آموزش مبتنی بر خروجی بهتر عمل کردند، اما هر دو نوع دستورالعمل به طور قابل توجهی تأثیر مثبتی بر دانش تولید جملات زبان حال ساده شرکت کنندگان داشتند و تفاوت بین اثربخشی این دو نوع آموزش بر دانش مولد شرکت کنندگان معنی دار نبود.
دستگاه فعل در گویش کندازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۳ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۹) ویژه نامه زبان ها و گویش های ایرانی
70 - 91
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله بررسی و توصیف دستگاه فعل در گویش کُندازی است. کُندازی روستایی است کوهستانی و کهن که در دهستان اَبرَج و در بخش دُرودزَن شهرستان مرودشت قرار گرفته است. گویش کندازی یکی از گویش های بازمانده از زبان فارسی میانه و گویشی از شاخه غربی جنوبیِ زبان های ایرانی نو است که با گویش های دشتکی، امامزاده اسماعیلی، کوهمَره ای/ کُهمَره ای، اردکانی، خُلّاری، قَلاتی، لارستانی، دَوانی و دشتی و پاره ای دیگر از گویش هایی که دارای ساخت کُنایی هستند، شباهت و همانندی هایی دارد. در این پژوهش، شیوه ساختاری مصدر، ستاک حال و گذشته، اسم مفعول، شناسه های فعلی در زمان های حال و گذشته، واژه بست فاعلی، وجه و زمان دستوری افعال بررسی می شود. شیوه پژوهش در بررسی و مطالعه این گویش، میدانی و کتابخانه ای است. داده های زبانی این گویش می تواند پرتویی بر دانش ایران شناسی، شناخت و مطالعه زبان های ایرانی و پژوهش های رده شناسی باشد. در این پژوهش، 1۶ گویشور مرد و 4 گویشور زن در گروه های سنی 20 تا 80 ساله از افراد بی سواد، کم سواد و باسواد در گردآوری پیکره زبانی همکاری داشته اند.
بررسی نقش کتاب های آموزش زبان آلمانی به غیر آلمانی زبان ها برای کسب آمادگی شرکت در آزمون های رسمی زبان آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر میزان هماهنگی میان آزمون های استاندارد بین المللی و محتوای آموزشی در کلاس های یادگیری زبان آلمانی را مورد مطالعه و بررسی قرار می دهد. ضرورت و فایده محتوای درسی برای رسیدن به اهداف آموزشی بر کسی پوشیده نیست و استفاده از کتاب درسی درخور می تواند فراگیران را سریعتر به سمت اهداف قصدشده سوق دهد. یکی از اصلی ترین اهداف آموزش، کسب آمادگی لازم برای شرکت در آزمون های بین المللی زبان آلمانی است. در این مقاله ابتدا مفهوم آزمون بین المللی استاندارد تبیین و سپس شرایط و ویژگی های محتوای آموزشی اثربخش اعم از معیارهای کیفیت و استفاده از انواع تمرین به عنوان گامی لازم برای ایجاد آمادگی پیش از آزمون ذکر می گردد و به این سوال اساسی که «آشنایی با تمرین های کتاب آموزشی چه نقشی را برای آمادگی شرکت در آزمون های استاندارد بین المللی بازی می کند؟» پاسخ می دهد. در اینجا، با استفاده از جدول معیارها با رویکرد تحلیلی، مقایسه تطبیقی میان یکی از آزمون های بین المللی استاندار زبان آلمانی به نام ÖSD B2 و تمرین های یک کتاب آموزشی برای پایان سطح میانی با عنوان Sicher B2 انجام می گردد و در آخر نشان خواهیم داد که آیا تمرین های این کتاب آموزشی شرایط لازم برای ایجاد آمادگی کلی آلمانی آموزان جهت شرکت در آزمون های بین المللی زبان آلمانی را دارند. نتیجه اینکه: Sicher B2 می تواند کتاب آموزشی مناسبی برای ایجاد آمادگی نسبی به منظور شرکت در آزمون بین المللی ÖSD B2 باشد، مشروط بر اینکه مدرسین با شناسایی کمبود ها و بهره گیری از محتوای آموزشی همخوان با سوالات آزمون برای اثربخشی و بهترشدن نتایج یادگیری برنامه ریزی کنند.
مؤلفه های معناشناختی مفهوم «نوستالژی» در فرهنگ کلامی ایرانیان و روس ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوستالژی پدیده ای نو در زبان شناسی به حساب می آید و از همین روی بسیاری موارد معناشناختی و ساختار زبانی آن هنوز برای زبان شناسان ناشناخته و مبهم است. آنچه روشن است «نوستالژی» بر پایه بار معنایی عاطفی و احساسی انسان نسبت به گذشته شکل می گیرد و به سبب همین بار معناییِ احساسی آن را می توان در ادب فارسی در قالب عرفان و صوفی گری جستجو کرد. جایگاه نوستالژی در روح و جان، دل و قلب انسان است. برابرهای نوستالژی در هر دو زبان فارسی (حسرت و دلتنگی) و روسی (тоска) نمی توانند بطور یکسان مفهوم نوستالژی را منتقل کنند. بنابراین از ابزار تکمیلی بیشتری از طریق وابسته های زبانی و متن برای رساندن این مفهوم استفاده می شود. به نظر می رسد برابرهای زبانی در زبان فارسی از تنوع واژگانی گسترده ای برخوردار است. در فرهنگ کلامی روسی، واژه тоска از دربرگیری گسترده تر معنایی نوستالژی نسبت به «حسرت» در فرهنگ کلامی ایرانیان برخوردار است. مفهوم «دلتنگی برای میهن» در زبان فارسی به کمک ترکیب های «غم غربت» و یا «غم دوری از وطن» بیان می شود. در زبان روسی از گسترنده های فرعی чужая страна (کشور غریب / غربت) و یا чужбина (غربت) برای رساندن این مفهوم استفاده می شود. در پژوهش حاضر از روش تحقیق کتابخانه ای و زبان شناسی توصیفی مقایسه ای بهره گرفته شده است. نتیجه و نوآوری پژوهش حاضر از یک سو به مشخص کردن مؤلفه های معنایی دربرگیرنده نوستالژی مربوط می شود و از سوی دیگر، طبقه بندی فرمول های زبانی نوستالژی را در دو زبان مورد مقایسه مد نظر دارد.
بازنمایی قدرت، سلطه و مقاومت در گفتمان دادگاه: جستاری در گفتمان کاوی قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام قضایی موجود در هر کشور از مهم ترین نهادهای اعمال قدرت محسوب می شود. در این نظام مهم ترین ابزارکنش اجتماعی، زبان است تا جایی که می توان اذعان کرد که در هیچ بافتی به اندازه بافت حقوقی و قضایی چگونگی کاربرد زبان محسوس و تأثیرگذار نیست. زبان در بافت های مذکور ابزاری در جهت اعمال قدرت، سلطه و کنترل است. پژوهش حاضر با هدف واکاوی ابعاد مختلف گفتمان محاکمه به بررسی انواع بازنمایی های قدرت در تعامل مشارکان در جلسات مختلف دادگاه می پردازد. بدین منظور جلسات متعدد دادگاه حقوقی، کیفری و خانواده مربوط به دادگاه و دادسرای شهرستان دورود مورد بحث و بررسی قرار می گیرند. تحلیل داده ها در مطالعه حاضر بر مبنای تلفیقی از رویکردهای کمی و کیفی است. در بعد کمی از محاسبات آماری، و در بعد کیفی با اتکاء بر چارچوب قوم نگاری (هایمز، 1974) به تحلیل داده ها پرداختیم. یافته ها مؤید آن هستند که در گفتمان محاکمه، مشارکان حقوقی (قاضی، بازپرس، دادیار و غیره) جهت تثبیت قدرت و سلطه خود از راهبردهای مختلف کلامی و غیرکلامی بهره می جویند که از میان آن ها می توان به «پرسش» و «قطع کلام» اشاره کرد. در مقابل، مشارکان عادی (اعم از متهم، شاکی، متشکی و غیره) با به کارگیری شگردهایی چون مداخله، قطع کلام، پرسش متقابل و سکوت مقاومت خود را در برابر اعمال سلطه و قدرت نشان می دهند. نتایج پژوهش حاضر می تواند گامی در جهت بهبود تعامل مشارکان در گفتمان محاکمه تلقی شود که بر مبنای آن افراد با آگاهی بیش تری در پیشبرد اهداف خود در بافت های قضایی اقدام کنند.
مروری نظام مند بر تاثیر مدل های هوش مصنوعی مولد(ChatGPT و Gemini)، در آموزش زبان انگلیسی(ELT): فرصت ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی به طرق مختلفی در حوزه آموزش تاثیر گذاشته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مدل های هوش مصنوعی مولد (ChatGPT و Gemini) در آموزش زبان انگلیسی(ELT)، به مرور نظام مند 41 مقاله چاپ شده، در مجلات معتبر که در سال های 2023 و 2024 منتشر شده بودند، پرداخته است و فرصت هایی که این چت ربات ها، برای مدرسان و زبان آموزان به ارمغان می آورند، به همراه چالش ها و محدودیت های آنها مورد بررسی قرار داده است. با رعایت معیارهای دقیق ورود و انتخاب مقالات و استانداردهای تحقیق از جمله پایایی بین ارزیاب (ضریب کاپا کوهن = 0.81)، منابع از پایگاه های معتبر علمی پژوهشی بین المللی جمع آوری و تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که مطالعات قبلی بر چهار موضوع اصلی متمرکز بودند: الف) تاثیرات و مزایای استفاده از مدل های هوش مصنوعی مولد در ELT، ب) چالش ها و محدودیت های استفاده از مدل های هوش مصنوعی در ELT، ج) نقش مدل های هوش مصنوعی در ارزیابی و ارتقای آموزشی در حوزه ELT و د) ضرورت آموزش و پشتیبانی برای استفاده موثر از مدل های هوش مصنوعی مولد در ELT؛ هم چنین نتایج بیانگر مزایای استفاده از چت ربات ها در آموزش زبان انگلیسی، چالش ها و محدودیت های استفاده از آنها بود. این مطالعه نظام مند می تواند، دیدگاه روشن و توصیه های عملی در زمینه ادغام هوش مصنوعی در آموزش زبان انگلیسی ارائه دهد و به سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزشی کمک کند تا تصمیمات آگاهانه تری در باره اثرات مدل های هوش مصنوعی مولد، در آموزش اتخاذ کنند؛ هم چنین، این پژوهش می تواند به طراحی ابزارها و روش های آموزشی جدید کمک کند که به طور خاص برای نیازهای یادگیرندگان زبان انگلیسی بهینه سازی شده باشند.
Differential Effects of Non-linguistic Feedback Types on Complexity, Accuracy and Fluency of EFL Learners’ Speaking Performance in Online Education(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study examined the impacts of providing regulatory focus feedback (RFF) in the forms of prevention and promotion as well as reference of comparison feedback (RCF) in the forms of normative and self-referential on EFL learners’ speaking complexity, accuracy, and fluency (CAF) in online speaking courses. For this purpose, 100 intermediate EFL learners in a language institute were randomly assigned into four experimental groups and one control group (N=20). Language learners were required to respond to two speaking tasks from the IELTS exam before and after receiving 16 sessions of the intervention. The data were subjected to ANCOVA analysis and paired samples comparisons. The results showed that the participants’ speaking performance was better in all four experimental groups compared to the control group. Moreover, the superiority of self-referential feedback in improving the participants’ oral production ability over normative feedback was demonstrated. Prevention-focused feedback was shown to be influential in improving accuracy. Finally, practical implications for how EFL teachers can enhance language learners’ oral production ability are discussed.
Multifaceted Challenges in English Language Education: Perspectives from Secondary School Teachers and Students in Baluchistan, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
English language education in Baluchistan, Iran, faces unique challenges due to the region's socio-economic conditions and limited access to resources. This study investigates the specific teaching and learning difficulties within secondary schools in this region. A mixed-methods approach was employed, gathering quantitative data from 80 teachers through a questionnaire and qualitative insights from 57 students via semi-structured interviews. The findings reveal that teachers encounter obstacles such as unclear course objectives, inadequate instructional methods, time constraints, and insufficient administrative support. Students, on the other hand, struggle with curriculum disengagement, a lack of authentic language practice opportunities, low motivation, and emotional barriers like anxiety and fear of judgment. Additionally, the limited integration of technological resources hampers effective language learning. These insights challenge the assumption that resource availability alone can improve language teaching, underscoring the importance of proper resource utilization and teacher training. The study advocates for a localized approach to curriculum design that aligns global language learning goals with Baluchistan’s socio-cultural context. Practical recommendations include modernizing teacher training, addressing emotional barriers, and creating a more supportive environment for teachers and students alike.
Levels of Equality and Gender Dispersal in Dyadic Collaborations: Does Asymmetry Work?(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۳, N. ۴ , ۲۰۲۴
71 - 100
حوزههای تخصصی:
Although dyadic collaborations (DC) are sensitive to individual differences, the role of levels of equality (LoE) and gender disparity as potential mediators are largely unexplored. To address the research gap, this case study investigated whether symmetrical (equal and gender-matched) and asymmetrical (unequal and gender-mixed) peer interactions differ in terms of efficacy for morpho-syntactic development and learners’ retrospective reflections. Forty-three young learners were randomly assigned into symmetrical (equal) and asymmetrical (unequal) pairs and into dyads of various gender dispersal (matched and mixed). The learners’ behaviors and perceptions during and following the paired tasks were recorded via observation, field notes, focused-group discussion, and member-checking meetings. The results of the Mann-Whitney U-test and Friedman Test were as follows: DC was more effective than non-collaborative learning for both short-term and long-term structure and vocabulary learning. It was helpful for expert-expert and gender-matched dyads in both domains alike and for experts and novices in unequal pairs in the structure area only. It was ineffective, however, for novice-novice and cross-gender dyads. Among the recurrent themes in observation and interviews were overall preference to pair up with female partners, consensus on the advantage of DC for grammar judgment (structure) over fill-in-the-blank (vocabulary) tasks, the realization of DC as effective for promoting rapport and responsibility, experts’ willingness to pair with novices or work alone, novices’ tendency to work with experts, and role of personality traits as a substantial mediator. Based on the findings, several implications for research and practice are offered.
بررسی سوگیری جنسیتی در کتاب های «فارسی ایران امروز» و «گام اوّل»: پژوهشی پیکره بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
39 - 69
حوزههای تخصصی:
نمایش نادرست و یا نمایش ندادن نقش هر یک از دو جنس زن و مرد در مواد آموزشی زبان، نشان از سو گیری جنسیتی دارد و منجر به بازتولید کلیشه های جنسیتی در زبان آموزان خواهد شد. پژوهش حاضر به بررسی چگونگی بازنمایی جنسیت در مواد آموزشی آزفا، به ویژه تألیف نگارندگان خارج از ایران و داخل ایران می پردازد. به این منظور، کتاب «فارسی ایران امروز، جلد1» به عنوان نمونه ای از اثر نگارندگان خارج از ایران و کتاب «گام اوّل» به عنوان نمونه ای از تألیف نگارندگان داخل ایران، مورد ارزیابی قرار گرفته اند. پژوهش حاضر پیکره بنیاد است. بنابراین، در گام نخست براساس متن ها و تصاویر مواد آموزشیِ پیش گفته، پیکره های جداگانه مناسبی با هدف پژوهش ایجاد شد. سپس با استفاده از نرم افزارهای استروگرپ و لنکس باکس پیکره ها مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند و جدول هایی برای تحلیل و بررسی پرسش های پژوهش، ارائه شد. یافته های پژوهش نشان می دهد منبع های آموزشی مورداشاره، در بخش بازنمودهای زبانی (اسم های، صفت ها و شمار مشارکت کننده ها در گفت وگو) و نیز در بخش بازنمودهای غیرزبانی (مشاغل و تصاویر) پراکندگی جنسیتی یکسانی ندارند و جلوه های سوگیری جنسیتی در این منابع درسی بارز است. مقایسه دو منبع نیز نشان می دهد اگر چه کتاب «فارسی ایران امروز» نسبت به کتاب «گام اوّل» سوگیری جنسیتی متعادل تری دارد و با شرایط جامعه ایران امروز سازگاری بیشتری را نشان می دهد؛ ولی هر دو کتاب به بازبینی دوباره نیاز دارند. یافته های این پژوهش می تواند برای برنامه ریزان آموزشی، نگارندگان کتاب های درسی، معلمان آزفا و زبان شناسان اجتماعی برای ایجاد فضای آموزشی عادلانه و دور از کلیشه های جنسیتی مفید باشد.