فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۰۸۱ تا ۱۰٬۱۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۲, Issue ۴۹, Summer ۲۰۲۴
61-78
حوزههای تخصصی:
This study intended to unveil the impact of incorporation of positive psychology theory into English instructions on the preference for anxiety-reducing strategies among Iranian EFL learners. The participants consisted of 60 EFL learners, from Safir Institute, Tehran, Iran, at the intermediate level, who were selected out of 90 EFL learners selected on convenience sampling basis. The 60 learners selected on the basis of their scores from an Oxford Placement Test (OPT), given to the 90 learners, were split into two equal 30-member groups. Both groups were given the language anxiety reducing strategies (LARS) questionnaire as pretest. Then, positive psychology-based instructions were provided to the experimental group drawing on five types of positive psychology-based instruction techniques for 20 sessions. These five instruction techniques included gratitude, optimistic intervention, positive affirmations, savouring, and strength-building measures. The control group received no intervention concerning positive psychology, and learners followed the conventional syllabus of the language school. After the treatment, the two groups took the LARS questionnaire as post-test. The results of ANCOVA indicated that teaching positive psychology techniques significantly increased anxiety-reducing strategies preference among Iranian EFL learners.
بررسی تأثیر جنسیت و سن بر کاربرد دشواژه ها در گفتار گویشوران فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
77 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر دو عامل «جنسیت» و «سن» بر کاربرد «دشواژه ها » در گفتار روزمره گویشوران زبان فارسی است. برای دست یابی به این هدف از پرسشنامه ای محقق ساخته بهره گرفتیم و آن را به صورت تصادفی میان 523 زن و مرد فارسی زبان در 4 گروه سنی مختلف (25-15 سال، 35-26 سال، 45-36 سال و بالای 45 سال) توزیع کردیم. این پژوهش از جنبه روش شناسی، میدانی و پیمایشی بوده و ماهیتاً توصیفی-تحلیلی ست. داده های گردآمده از پرسشنامه برپایه تلفیقی از آرای باتیستلا (Batisttella, 2005)، جی (Jay, 2009) و وارداف (Wardhaugh, 2006) در پیوند با دسته بندی «دشواژه ها» تحلیل شدند. یافته های برآمده از تحلیل های آماری با بهره گیری از آزمون های تی، تحلیل واریانس و توکی نشان داد مردان در حالت عادی و نیز عصبانیت بیشتر از زنان از «دشواژه» استفاده می کنند و میانگین کاربرد دشواژه های رکیک تر در مردان بالاتر است. افزون براین، یافته ها نشان داد زنان و مردان فارسی زبان به طورکلی از شش دسته از دشواژه ها در گفتار روزمره خود بهره می گیرندکه فراوانی دشواژه های مربوط به دسته های «مسائل جنسی»، «دفعیات بدن» و «انگ ها» در مردان بالاتر است؛ درحالی که در گفتار زنان فراوانی دشواژه های مربوط به دسته «مرگ و بیماری (نفرین)» بیشتر است. همچنین، روشن شد تفاوت میزان به کارگیری دشواژه در بین گروه های سنی مختلف از جنبه آماری معنادار است: در بیشتر موارد و در هر دو حالت عادی و عصبانیت، شرکت کنندگان 25-15 ساله دشواژه های بیشتر و رکیک تری را نسبت به سه گروه سنی دیگر به کار می بردند؛ درحالی که در مورد افراد 45 سال به بالا این موضوع کاملاً برعکس است.
Investigating the Effects of Scaffolding Genre Knowledge and Metacognitive Strategy Use on EFL Learners’ Academic Writing Skills: A Mixed-methods Study(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۶, No.۳۳, Fall & Winter ۲۰۲۳
44 - 65
حوزههای تخصصی:
This study aimed to investigate the effects of scaffolding genre knowledge and metacognitive strategy use on English as a foreign language (EFL) learners’ academic writing skills. The initial population was 100 EFL students from M.A. English language teaching (ELT) students who took academic writing course at Islamic Azad University, Tehran and Alborz branches. To homogenize the sample, Oxford placement test (OPT) was administered, and based on its results, 75 advanced learners were selected for the purpose of the study. After that, they were divided into 3 groups, namely the experimental group A (scaffolding genre knowledge), the experimental group B (metacognitive strategy use), and the control group. IELTS academic writing task 2 was administered as the pretest and posttest. The treatments lasted for 16 sessions. To explore the learners’ perceptions regarding the instructions qualitatively, the semi-structured individual interviews were administered to 20 students who were chosen from the experimental groups. The results showed that scaffolding genre knowledge and metacognitive strategy use had significant impacts on the Iranian EFL learners’ academic writing skill. In addition, the findings indicated that there was a significant difference between the effects of scaffolding genre knowledge and metacognitive strategy use on the Iranian EFL academic writing skill in which scaffolding genre knowledge had more significant effects on Iranian EFL academic writing skill than metacognitive strategy use. Furthermore, the qualitative findings showed that the learners adopted positive views towards scaffolding genre knowledge and metacognitive strategy use in developing their academic writing skill.
آموزش ضرب المثل فارسی به غیرفارسی زبانان درس «خواندن متون مطبوعاتی» به عنوان مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
497 - 508
حوزههای تخصصی:
ضرب المثل، یکی از فرم های زبان است که هم از فرهنگ تأثیر می پذیرد و هم بر فرهنگ تأثیر می گذارد. به آسانی پیداست که ضرب المثل در متون مطبوعاتی، به ویژه در تیتر اخبار زبان فارسی و چینی زیاد به کار می رود، اما بعضی وقت ها با وجود ظاهر مشابه، کاربرد و پس زمینه آنها کاملاً متفاوت است. ازاین رو تمرکز این تحقیق، مبتنی بر این سؤال اصلی است که چطور در کلاس «خواندن متون مطبوعاتی» ضرب المثل های فارسی را به غیرفارسی زبانان تدریس می کنیم. بر اساس مطالعات صورت گرفته، شباهت و تفاوت کاربرد، پس زمینه ضرب المثل های دو زبان و روش تدریس تحلیل و بررسی خواهد شد. هنگام خواندن اخبار دو کشور، به دلیل تفاوت های فرهنگی ممکن است میان خوانندگان سوءتفاهم پیش آید. به عنوان یک زبان آموز و مترجم باید روش ترجمه مناسب تر را انتخاب کنیم تا درک متقابل میان مردم دو کشور تقویت شود. چکیده ضرب المثل، یکی از فرم های زبان است که هم از فرهنگ تأثیر می پذیرد، و هم در فرهنگ تأثیر می گذارد. به آسانی پیداست که ضرب المثل در متون مطبوعاتی، به ویژه در تیتر اخبار زبان فارسی و چینی زیاد به کار می روند، اما بعضی وقتها کاربرد و پس زمینه ی آنها یکسان نیست. از این رو تمرکز این تحقیق، مبتنی بر این سؤال اصلی است که چطور در کلاس «خواندن متون مطبوعاتی» ضرب المثل های فارسی را به غیر فارسی زبانان تدریس می کنیم. بر اساس مطالعات صورت گرفته، درباره ی کاربرد شباهت و پس زمینه های تفاوت دو زبان، روش تدریس ضرب المثل و فرهنگ مربوط به آنها و راه ترجمه ی مناسب تحلیل و بررسی خواهد شود.
رنگ ها از دیدگاه بینافرهنگی در امثال و تعبیرات فارسی و فرانسوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر که با روشی تحلیلی کتابخانه ای انجام شده به تحلیل نقش های مختلف رنگ ها در اصطلاحات فرانسه و فارسی پرداخته است. از یک سو، این اصطلاحات در زمینه زبان شناسی خصوصاً از لحاظ واژگان و ساختار نحوی، و از سوی دیگر نمادهای پنهان و آشکار آن ها از دیدگاه بینافرهنگی مورد بررسی قرار گرفته اند. درواقع، نویسندگان جهت آگاهی از اشتراک و افتراق نقش رنگ ها در اصطلاحات مورد نظر دو زبان و ایجاد نظم و انسجام در متن مقاله، آن ها را به ابتکار خود در شش گروه بدین ترتیب طبقه بندی کرده اند: استعاره مفهومی، اصطلاحات با ساختار صفت و موصوف، مجاز، عرصه سیاست، مفاهیم انتزاعی و اصطلاحات با ساختار مصدر فعل. گفتنی است که با مراجعه به کتاب ها و فرهنگ های تخصصی، پیکره پژوهش متشکل از اصطلاحات واجد شرایط برای هر گروه جمع آوری و برای هر یک از آن ها معادل یابی در زبان مقصد انجام گرفته است. علاوه بر بررسی هر اصطلاح، مولفان مقاله با استناد به نظرهای زبان شناسان، مطالعه تحلیلی از مثال ها ارائه داده اند. همچنین، با مراجعه به کتاب ضرب المثل: به سوی یک تعریف براساس زبان شناسی (2012) اثر سونیا گومز ژوردانا فراری ساختار نحوی مثال های پیکره پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است.
ویژگی های جمعیت شناختی و ترجیحات خوانندگان ایرانی در انتخاب داستان های هوادارساخته ترجمه شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دو دهه گذشته، حوزه مطالعات ترجمه به طرز روزافزونی از مطالعه مترجم به مخاطب ترجمه تغییرموضع داده است. پیشرفت های فناوری و ظهور نسل جدید وب، تولید محتوای کاربرساخته و محتوای ترجمه شده توسط کاربرها و مترجمان غیرحرفه ای را امکان پذیرساخته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگی های جمعیت شناختی و ترجیحات خوانندگان ترجمه داستان های هوادارساخته به زبان فارسی است که در شبکه های اجتماعی منتشرمی شوند. با روش پیمایش کمّی و کیفی برخط ، پرسشنامه ای با 16 گویه تنظیم و به صورت گوگل فرم به 150 نفر از خوانندگان ارسال شد. تحلیل اطلاعات با روش تحلیل مضامین استنتاجی انجام شد. نتایج نشان دادند که خوانندگان داستان های هوادارساخته ترجمه شده در ایران غالبا دختران جوان و نوجوان دبیرستانی هستند که این داستان ها را در کانال های تلگرامی و واتپد می خوانند. خوانندگان با این داستان ها آشنایی چند ساله دارند و این آشنایی بیشتر بواسطه دوستان یا به دنبال مطالعه مطالب دیگر در پلتفرم های رسانه های اجتماعی بدست آمده است. غالبا خوانندگان این دسته از داستان ها با توجه به عناوین ترجمه شده و عناوین اصلی، جلد و بیش از همه با توجه به ژانر، داستان ها را انتخاب می کنند و محدودیت سنی داستان ها را نادیده می گیرند. همچنین خوانندگان به این امر که داستان ترجمه است یا تالیف توجه چندانی ندارند اما اکثر آنها می توانند چند نویسنده یا مترجم داستان های هوادارساخته را نام ببرند چراکه تقریبا نیمی از آنها باتوجه به نام نویسنده و مترجم داستان ها را می خوانند. شناخت ویژگی ها و ترجیحات خوانندگان نه تنها به ارتقای کیفیت ترجمه این دسته از داستان ها کمک می کند بلکه نقش بسزایی در تربیت مترجم و گسترش حوزه پژوهش در مطالعات ترجمه بویژه در عصر دیجیتال خواهد داشت.
ویژگی های آکوستیکی ر-آواها در زبان ترکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۶ خرداد و تیر ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
213 - 251
حوزههای تخصصی:
در زبان های دنیا ر-آواها در جایگاه های دندانی/لثوی، پس لثوی/برگشتی و ملازی و با شیوه های لرزشی، زنشی، سایشی، ناسوده و لرزشی کناری دیده می شوند. از طرفی ماهیت و رفتار واجی همخوان روان لرزشی-لثوی [r] در زبان های مختلف به گونه ای است که در بافت های آوایی متفاوت بسیار تغییرپذیرند و تحت تأثیر عوامل متعددی ممکن است دچار تغییر شوند. در این پژوهش الگوی تغیی رات ش دت ان رژی ب ر روی طی ف فرکانسی واج گونه های [r] در جایگاه های واجی مختلف در زبان ترکی آذری در قالب واج شناسی آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، فرکانس سازه ها، دیرش همخوان روان [r] اندازه گیری و تأثیر محیط واکه ای و همخوانی نیز بر این همخوان بررسی شد. نتایج نشان داد در جایگاه های واجی آغاز واژه، قبل و بعد از همخوان واکدار و نیز بین دو واکه، شیوه تولید [r] ناسوده است. در جایگاه های قبل و بعد از همخوان بیواک و عضو اول خوشه همخوانی، شیوه تولید [r]، سایشی واکدار و در پایان واژه، شیوه تولید [r]، سایشی بیواک است. اندازه گیری میانگین مقادیر فرکانس های سازه اول و دوم گونه ناسوده در سه جایگاه آغاز، پایان و میان واژه نشان داد مقادیر پارامتر F1 و F2 تحت تاثیر نوع واکه تغییر می کند.
The Effect of Visual Advance Organizer and Types of Passages on EFL Learners’ Listening Comprehension(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Applied Linguistics Vol. ۱, No. ۲, Summer ۲۰۰۸
99 - 116
حوزههای تخصصی:
Testing the comprehension of spoken language is of primary importance. A lot of factors may affect the performance of EFL learners on listening comprehension tests, among which are the use of visual advance organizers, and types of listening passages (dialogues or monologues). As B-Ikeguchi (1997) states a few studies have been carried out on the effects of these factors on EFL learners’ listening comprehension with controversial results. And even fewer studies have concentrated on the effects of these factors on EFL learners’ performance on listening comprehension tests, which is the purpose of this study. In the present study, 180 advanced EFL learners were randomly selected by administering the Oxford Placement Test (OPT). The subjects were randomly assigned to three groups each consisting of 60 students. As far as the performance of subjects on listening comprehension test was concerned, the following results were obtained: 1) There was a significant difference between the presence vs. lack of visual advance organizer; 2) There was a significant difference between the uses of short-interval vs. long-interval advance organizer; 3) There was a significant difference between different types of listening passages (dialogues vs. monologues); and 4) There was no significant interaction between the use of visual advance organizer and different types of listening passages.
تاثیر برنامه ریزی عصبی-کلامی بر استقلال و خودکارآمدی یادگیرندگان غیر فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
99 - 127
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر پژوهش های انجام شده در حوزه برنامه ریزی عصبی-کلامی تأثیر آن را در کلاس های زبان خارجی/زبان دوم نشان داده اند. هدف این پژوهش نیز بررسی این است که آیا برنامه ریزی عصبی-کلامی تأثیر آماری مهمی بر استقلال و خودکارآمدی یادگیرندگان زبان فارسی دارد. به همین سبب، 64 دانشجو به صورت غیرتصادفی به روش نمونه گیری دردسترس از میان زبان آموزان خارجی سطح متوسط مشغول به تحصیل در دانشگاه ها و مؤسسه های آموزش عالی شهر تهران و قزوین انتخاب شدند و در دو کلاس جداگانه قرار گرفتند. برای اطمینان از یک دستی دانشجویان، پرسشنامه استقلال و مقیاس خودکارآمدی پیش ازآموزش اجرا شدند. سپس، آموزش آغاز شده و گروه آزمایشی در رویارویی با تکنیک های برنامه ریزی عصبی-کلامی قرار گرفت. در پایان آموزش، به هر دو گروه پرسشنامه استقلال و مقیاس خودکارآمدی داده شد. یافته های آزمون منکووا نشان داد که بهره گیری از تکنیک های برنامه ریزی عصبی-کلامی تأثیر مهمی بر روی هر دو متغیر وابسته مورد بررسی داشت. یافته های این پژوهش می تواند برای معلم ها و کارشناسان آموزش زبان مفید باشد.
نشانه - معناشناسی گفتمان عاطفی در داستان «اللص و الکلاب» اثر نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام عاطفی ازجمله گفتمان هایی است که در چارچوب الگوی نشانه معناشناسی مورد بررسی قرار می گیرد. در این نظام، جریان تولید معنی با شرایط ادراکی حسی شوشگر پیوند می خورد و نشانه معناها به گونه های پویا، متکثر و چندبعدی تبدیل می شوند که با کنترل نظامی خاص و طی یک فرایند گفتمانی بروز می یابند. در این راستا هدف از انجام پژوهش حاضر آن است که بر مبنای روش نشانه معناشناسی گفتمانی ضمن تبیین فرایند عاطفی داستان «اللص و الکلاب»، نقش این فرایند در نوع حضور شوشگر و تحول شرایط گفتمانی شرح داده شود. یافته های پژوهش نشان می دهد نظام عاطفی این داستان مبتنی بر شوش است. احساسات و شوش های حاکم بر رمان که خشم و ناامیدی از برجسته ترین آن به شمار می رود، طی جریانی معنادار، نظام عاطفی گفتمان را ایجاد کرده اند. وقوع دو رخداد غیرمنتظره، یعنی خیانت نزدیکان و شکست در انتقام از خیانتکاران، منجر به آن شده که در باورها و عواطف شوشگر تغییراتی صورت گیرد. با تغییر حالات عاطفی سوژه، در ارزش های حاکم بر متن نیز دگرگونی های اساسی ایجاد شده است. در بخش های آغازین روایت، عاطفه خشم ضمن آنکه حضور مستمر و پویای شوشگر را درپی داشته، موجب شکل گیری ارزش انتقام در گفتمان شده است و در بخش های پایانی، احساس ناامیدی سبب گوشه نشینی و غیاب گفته پرداز از صحنه رویدادها شده و کارکرد ارزشی متن را از انتقام به تسلیم و ناتوانی تبدیل کرده است.
کشش جبرانی: تغییر در کیفیت واکه؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
209-230
حوزههای تخصصی:
چنانچه به پیشینه مطالعاتی که بر روی برخی از گونه های زبان های ایرانی صورت گرفته نگاهی بیاندازیم، اینگونه به نظر می رسد که کشش جبرانی در برخی از گونه ها تأثیری دوگانه دارد. کشش جبرانی به فرایندی اشاره دارد که طی آن به جبران یک واحد وزنی حذف شده، واحدی دیگر کشیده می شود و به این صورت ساختار مورایی هجا حفظ می شود. در پژوهش های پیشین اینگونه مطرح شده که کشش جبرانی بسته به واکه هدف کوتاه، گاهی با افزایش کمیّت و گاهی با جایگزین کردن آن با واکه کشیده [ɑ] وزن هجا را حفظ می کند. در پژوهش حاضر علّت تغییر کیفی واکه ها در این بافت بررسی شد. بررسی ها نشانگر آن بود که آن دسته از همخوان های پایانه که سبب تغییر در واکه می شوند در طبقه طبیعی همخوان های [حلقی] جای می گیرند و مشخصه مشترک آنها [ریشه زبان پس رفته] است. این همخوان ها طی فرایند همگونی حلقی شدگی مشخصه [ریشه زبان پس رفته] خود را به واکه مجاور گسترش می دهند و سبب تولید آن در جایگاهی افتاده تر و پسین تر شبیه به جایگاه [ɑ] می شوند. ازآنجاکه بافت رخداد این دو فرایند مذکور مشابه است، بررسی تعامل آنها نشان می دهد که در ابتدا، با عملکرد فرایند همگونی حلقی شدگی هسته هجا به واکه ای دومورایی بدل می شود. از آنجا که همخوان های [حلقی] تمایل به حذف شدن از پایانه دارند، به دنبال حذف آنها مورایی سرگردان ایجاد می شود. باوجوداین، دیگر زمینه برای عملکرد فرایند کشش جبرانی برچیده شده است، چرا که واکه کوتاه پیش از همخوان حذف شده به واکه ای دومورایی بدل شده که دیگر توان دریافت مورای سرگردان را ندارد.
سرنام پنداری و ریشه شناسی شاعرانه (معرفی و توصیف دو هنرسازه تازه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درباره انواع هنرسازه ها در آثار ادبی گوناگون نوشته های بسیاری به چاپ رسیده است، اما ازآنجاکه هنر و هنرسازه ها را نمی توان محدود کرد، پژوهشگر ادبی هنوز هم می تواند انواع دیگری از این ابزارها را کشف و توصیف کند. نگارندگان در این نوشتار کوشیده اند به دو هنرسازه بپردازند که ظاهرا تاکنون توجه ادب پژوهان را به خود جلب نکرده اند. این دو ابزار عبارت اند از سَرنام پنداری و ریشه شناسی شاعرانه. در سرنام پنداری (تسامحا سرواژه پنداری)، شاعر/ نویسنده می کوشد هر یک از واج ها یا تک نگاره های یک واژه را واج یا تک نگاره آغازینِ واژه ای دیگر بپندارد و با این کار واژه بسیط را سرنام تلقی کند. درواقع با این حسن تعلیل، به صورتی هنری معانی دیگری به معنای اصلی واژه افزوده می شود که در ساختمان و ریشه آن واژه وجود ندارد. در ریشه شناسی شاعرانه (هنجارگریزی ریشه شناختی)، شاعر/ نویسنده برای واژه ریشه ای می سازد تا معنای موردنظر خود را بدان واژه تحمیل کند. برخلاف ریشه شناسی عامیانه، ریشه شناسی شاعرانه کاملا آگاهانه است. اطلاعات این مقاله به روش کتابخانه ای گردآوری شده و روش تحقیق نگارندگان توصیفی تحلیلی است.
بررسی نظام مطابقه در بَنافی، پاپونی، دو سیرانی، ریچی،سُمغانی، گُرگَنائی، مُسقانی و نودانی بر پایه الگوهای کامری (1978)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و مقایسه نوع نظام مطابقه احتمالی در گویش های بَنافی، پاپونی، دوسیرانی، ریچی، سُمغانی، گُرگَنائی، مُسقانی و نودانی است. این بررسی، به لحاظ رده شناختی، در چارچوب الگوهای کامری (1978)، برای بازنمایی فاعل فعل لازم، فاعل فعل متعدی و مفعول فعل متعدی در بند های لازم و متعدی صورت می گیرد. الگو های مورد نظر عبارتند از: (الف) خنثی، (ب) فاعلی-مفعولی، (ج) کُنایی-مطلق، (د) سه بخشی و رده (ه) که کامری نامی برای آن پیشنهاد نکرده است، یعنی، رده غیرفاعلی-غیرفاعلی (دبیرمقدم، 2012). این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است و پیکره مورد استفاده در آن برگرفته از دفتر دوم گنجینه گویش شناسی فارس (سلامی، 1384) و دو اثر دیگر در گویش پاپونی می باشد. یافته های این پژوهش گویای آن است که از میان گویش های مورد مطالعه، فقط گویش ریچی مطابقه یک دست فاعلی-مفعولی دارد. سایر گویش های این پژوهش، مطابقه دوگانه دارند. یعنی، (1) مطابقه «فاعلی-مفعولی» در فعل های لازم، فارغ از هر زمانی و فعل های متعدی در ساخت های زمان حال و (2) مطابقه «غیرفاعلی-مفعولی» در بندهای متعدی مشتق از ساخت های گذشته. علی رغم این که مطابقه غیرفاعلی-مفعولی در زبان های ایرانی به رده های سه بخشی، کُنایی-مطلق و غیرفاعلی-غیرفاعلی دسته بندی می شود، بر پایه داده های زبانی حاضر، مطابقه غیرفاعلی-مفعولی در گویش های مورد بررسی غالباً سه بخشی است. در میان این گویش ها، بَنافی بیش تر از سایر گویش ها، ویژگی های نظام غیرفاعلی-مفعولی خود را از دست داده است و این تغییر در هم سوئی بیش تر با نظام فاعلی- مفعولی می باشد.
بررسی زبان شناختی کهنترین متن گاهشماری فارسی به خط مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متن M150 ازجمله دست نوشته های مجموعه متن های مانوی آکادمی علوم برلین است که به خط مانوی و به زبان فارسی نو آغازین نوشته شده است. این متن را مانویان فارسی زبان آسیای میانه، به نگارش در آورده اند و ازجمله کهن ترین متن های فارسی دری است. این دست نوشته به گونه جدولی تنظیم شده که بیشتر قسمت های آن آسیب دیده و دارای واژه های عربی بسیاری است که یک نمونه از گاهشماری سغدی- مانوی مربوط به نیمه نخست قرن چهارم هجری به شمار می رود. در این متن، نام روزها زردشتی، ولی نام سیاره ها و برج های دوازده گانه (صور فلکی) به صورت عربی آمده است. این مقاله، ابتدا به معرفی این گاهشماری قرن چهارم هجری می پردازد و سپس نویسه گردانی، آوانوشت و ترجمه شده و در پایان همراه با توضیحات و یادداشت ها به بررسی آن پرداخته شده است.
EFL Learners’ and Teachers’ Perceptions toward Corrective Feedback and Collaborative Writing: A Mixed-Methods Study(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۷, No.۳۴, Spring & Summer ۲۰۲۴
70 - 103
حوزههای تخصصی:
Perceptions have absorbed scholarly scrutiny within the domain of Second Language Acquisition (SLA) due to their potential to significantly impact learning behaviors. Hence, this study investigated female English as a Foreign Language (EFL) teachers’ and learners’ attitudes toward patterns of Corrective Feedback (CF) and Collaborative Writing (CW). This study involved 150 EFL female learners aged between 14 and 20 along with 40 EFL female instructors at Iran Language Institute (ILI) in Urmia, Iran. The learners filled out the adapted version of Loewen et al.’s (2009) CF scale that encompassed 24 items. Additionally, a CF questionnaire, developed by the researcher, was administered to the teachers that comprised of 14 items. Furthermore, a CW questionnaire adapted from Aghazadeh et al. (2022) involving 8 items were administered among the learners and the teachers. To supplement the quantitative data at the end of the study, semi-structured interviews were conducted with the participants. The outcomes demonstrated that both teachers and learners had a positive attitude toward CF and CW. The theoretical and practical implications of the study were accordingly discussed.
Developing and Validating a Model of Iranian EFL Teacher Classroom Fairness(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۱, Issue ۴۷, ۲۰۲۳
115 - 127
حوزههای تخصصی:
The present study aimed to develop and validate a model of Iranian EFL teacher classroom fairness using a sequential exploratory mixed methods design (QUAL + quan). The participants consisted of two groups. The first group consisted of 250 Iranian EFL teachers who were selected through available sampling through virtual groups in social networks. The second group of participants included 150 Iranian EFL learners at the intermediate level from different private language institutes in Iran were selected through available sampling from different virtual groups in WhatsApp or Telegram. The following instruments used for data collection in the present study: A Demographic information scale and a closed-ended questionnaire. Data analysis was conducted through thematic analysis by MAXQDA software and Structural Equation Modeling (SEM), using exploratory and confirmatory factor analysis through SPSS and AMOS 24 software. Finally, the reliability of the developed model of Iranian EFL teacher classroom fairness was estimated using Cronbach's alpha coefficient. According to the results, a model of Iranian EFL teacher classroom fairness developed in four main components, including teaching fairness, evaluation fairness, classroom management fairness, and classroom communication fairness. Finally, the proposed model of Iranian EFL teacher classroom fairness found to be valid and reliable. The findings have some implications for policymakers, teacher educators, teacher education administrators, and curriculum developers
بررسی و تحلیل حرف اضافه مکانی «زیر» با رویکرد زبان شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۶ خرداد و تیر ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
117 - 139
حوزههای تخصصی:
حروف اضافه به عنوان گروهی از واژه های دستوری پربسامد و مهم نقش مهمی در بسیاری از زبان ها و ازجمله زبان فارسی ایفا می کنند. هدف پژوهش حاضر این است که در چارچوب رویکرد زبان شناسی شناختی و براساس دو نظریه چندمعنایی اصولی (Tyler & Evans, 2001, 2003) و نظریه طرح واره های تصوری (Johnson, 1987)، چندمعنایی حرف اضافه «زیر» را بررسی کند. داده های پژوهش شامل مجموعه ای از جملات و عبارات فارسی حاوی حرف اضافه «زیر» است که از پیکره همشهری (نسخه دوم) استخراج شده اند. علاوه بر این پیکره، از دو فرهنگ دهخدا و معین نیز استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که حرف اضافه «زیر» در مفهوم اولیه و سرنمونی خود بیانگر وضعیتی است که در آن یک شیء (شیء متحرک) از لحاظ موقعیت مکانی در راستای عمود در جایگاهی پایین تر از شیء دیگر (زمینه ثابت) قرار می گیرد که بین آن ها می تواند فاصله باشد یا نباشد و یکی دیگری را پوشش دهد یا ندهد. علاوه بر این، «زیر» دارای سه مفهوم «کم تر»، «تسلط و کنترل» و «تأثیرپذیری» نیز هست که حاصل بسط استعاری مفهوم سرنمونی به حساب می آیند.
Construction of Intercultural Savoirs Through Interculturally-laden Tasks: An Iranian Experience(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۶, No.۳۲, Spring & Summer ۲۰۲۳
1 - 29
حوزههای تخصصی:
A long-standing concern reverberating over the minds of intercultural scholars is how best to incorporate intercultural issues in English language teaching, an issue on which there has been little research in EFL contexts. To fill this gap, this qualitative study examined the efficacy of interculturally-laden tasks in promoting Iranian learners’ intercultural competency in Anzali, Guilan province, Iran. Thus, a group of 22 Iranian intermediate EFL learners were recruited through convenience sampling from a pool of 44 according to their score on Oxford Quick Placement Test. All the participants were 12 females and 10 males aged 21-30. Then, they attended eighteen sessions of intercultural training using Mirrors and Windows: An intercultural communication textbook and completed seven intercultural tasks as a pretest and posttest. Data was collected through seven intercultural tasks and reflective worksheets. Drawing on the qualitative content analysis of intercultural tasks, the findings revealed that the tasks could help the participants increase their intercultural competence. Moreover, three themes were emerged from the analysis of the reflective worksheets as follow: (1) the participants’ evaluation of the ICC course and intercultural tasks, (2) perceptions regarding intercultural development and (3) language skills and anxiety. The implications and suggestions for further research are discussed.
تبیین الگوهای کنشی سیر و سلوک زائراثر جان بانیان بر اساس نظریه گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به تجزیه و تحلیل جامع شاهکار جان بانین، سیر و سلوک زائر، با استفاده از چارچوب مفهومی ارائه شده توسط مدل کنشی گریماس می پردازد. هدف این پژوهش نگریستن از طریق دریچه های تقابل های دوگانه و عناصر بنیادی ساختار زنجیره ای- نحوی به اثر مورد بحث است. با کالبد شکافی دقیق این زنجیره ها و روشن کردن مفاهیم پیچیده میثاق، آزمون و قضاوت نهفته در روایت، درک ظریف و عمیقی از پویایی ساختاری متن پدیدار می شود. این تحقیق سپس کاربرد گسترده تر نظریه کنشی گریماس در این اثر ادبی خاص را مورد بررسی قرار می دهد. این مقاله از طریق تعمیم نتایج، به درک جامع تری از پیچیدگی های ساختاری ذاتی موجود در آثار ادبی مشابه کمک می کند. این مطالعه که در قلمرو تحقیقات کاربردی قرار دارد، از یک روش پیاده سازی توصیفی-تحلیلی برای بازگشایی لایه های معنا در سیر و سلوک زائر استفاده می کند. تکنیک تحلیل محتوای انتخاب شده، که بر اساس الگوی کنشی گریماس است، به عنوان ابزاری قوی برای تشریح و تفسیر نتایج عمل می کند. در پرداختن به سؤالات تحقیق، هدف اولیه، تبیین الگوهای کنشی مسیحی (نام شخصیت اصلی داستان) است. این تحقیق پیش بینی می کند که شناسایی، توضیح و تحلیل این الگوها نه تنها بینشی عمیق تر از افکار عمیق جان بانیان به دست می دهد، بلکه درک غنی تری از مهارت هنری او را تقویت می کند. در نهایت، این مطالعه مدلی را ارائه می کند که از کاربرد آن برای سیر و سلوک زائر فراتر رود و بتوان آن را به متون دیگری که ویژگی های مشابهی دارند تعمیم داد.
معادلهای دروغین در ترکی زنجانی و ترکیِ استانبولی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
283 - 306
حوزههای تخصصی:
معادل های دروغین واژه هایی هستند که باوجود دارابودن تلفظ کمابیش یا کاملاً یکسان در زبان مقصد و مبدأ، از جنبه کاربرد و معنا متفاوت بوده و چالش جدی در برقراری ارتباط مؤثر بین زبان ها ایجاد می نمایند. معادل های دروغین به دو گروه کامل و ناقص دسته بندی می شوند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی انواع معادل های دروغین در دو گونه ترکی زنجانی و ترکی استانبولی و نیز تبیین تفاوت فراوانی آن ها از جنبه مقوله های دستوری بود. پژوهش حاضر از نوع ترکیبی (کمی و کیفی) است. بخش کیفی به شناسایی معادل های دروغین و گونه های مختلف آن از جنبه مقوله های دستوری، در این دو گویش می پردازد. بخش کمی شامل سنجش فراوانی و نیز معناداریِ تفاوت فراوانی آن ها، از جنبه مقوله های دستوری است. برمبنای آمار توصیفی، معادل های دروغین در دو گویش از جنبه تعداد مقوله های دستوری، به ترتیب مشتمل اند بر اسم، صدوهفت مورد (5/53 درصد)؛ فعل، شصت ودو مورد؛ (31 درصد)، صفت، بیست وشش مورد (13 درصد) و قید پنج مورد؛ (5/2 درصد). به کارگیری آمار استنباطی، نشان داد که تفاوت معنا داری بین مقوله های دستوری از جنبه معادل های دروغین در دو گویش ترکی استانبولی و ترکی زنجانی وجود دارد. نیمی بیشتر از معادل های دروغین (5/53 درصد) مربوط به مقوله اسم است؛ و پس ازآن، به ترتیب فعل، صفت و قید را دربر می گیرد. این به آن سبب است که در زبان ترکی، به طورکلی مقوله اسم بیشترین فراوانی را دارد؛ یعنی این مسئله، بازنمایاننده پراکندگی این مقوله ها در زبان ترکی است.