مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تقویم
حوزه های تخصصی:
اسامى ماهها در کشورهاى عربى و شیوه یکسان سازى آنها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بحثی درباره دوره 2820 سالی در تقویم هجری شمسی
حوزه های تخصصی:
تاریخ اختراع ساعتهاى مکانیکى دقیق به حدود سیصد سال پیش باز مى گردد و لذأ وقت مورد استناد در اندازه گیرى طول متوسط و یا طول حقیقى سال شمسى، به یادگار مانده از قدما، بر اساس وقت أندازه گیرى شده توسط ساعتهاى خورشیدى است که طول شبانه روز خورشیدى حقیقى، خود در طول سال داراى تغییرات اندکى است. امروز دقت در اندازه گیرى زمان به مرزهاى اعجاب آورى رسیده است و لذا تغییرات طول حرکت دورانى زمین در شبانه روز و تغییرات طول مدت حرکت انتقالى آن به دور خورشید دقیقأ ثابت شده است.
مقایسه روشها و معادلات مختلف برای اعمال کبیسه های گاهشماری هجری خورشیدی در منابع مختلف
حوزه های تخصصی:
اکنون هشتاد سال از رسمی شدن گاهشماری هجری خورشیدی می گذرد. مبدأ این گاهشماری هجرت پیامبر اکرم (ص) و ماهیت آن خورشیدی است و نام ماه های آن از گاهشماری یزدگردی رایج در ایران پیش از اسلام گرفته شده که شش ماه اول آن 31 روز بوده، پنج ماه بعدی 30 روزه و ماه دوازدهم در سال های عادی 29 و در سال های کبیسه 30 روزه است. این سال در نوروز و در لحظه اعتدال بهاری نو می شود. این گاهشماری با آن که دقیق ترین گاهشماری موجود جهان خوانده شده، اما در تبیین ترتیب اجرای کبیسه های آن بر مبنای هر چهار سال یک بار، غفلت می گردد و فاصله سال کبیسه با سال بعدی به پنج سال می رسد؛ یعنی اجرای دوره منظمی برای این کبیسه ها اندیشیده نشده یا دست ِکم رسمی نگردیده است. بحث درباره چگونگی قرار گرفتن این کبیسه ها از زمان پیدایش گاهشماری جلالی در قرن پنجم هجری مطرح بوده است. در این مقاله به مهم ترین این بحث ها و راه حل های ارائه شده برای آن می پردازیم.
مبحث تقویم در زیج جامع کوشیار گیلانی ( بر اساس ترجمه فارسی کهنی از قرن پنجم )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نخستین فصل از مقاله اول زیج جامع، رساله نجومی مهم کوشیار گیلانی، اخترشناس ایرانی که حدود 10 قرن پیش می زیست، به مبحث تقویم اختصاص دارد. در این فصل کوشیار انواع تقویم های شناخته شده در زمان خود، ویژگی های آن ها و چگونگی تبدیل آن ها به یکدیگر را بیان می کند. ویرایشی از یک ترجمه فارسی کهن این فصل، همراه با مقدمه و توضیحات در این مقاله آورده می شود.
تقویم 338 ساله شمسی و 169 ساله میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گاهشماری ‘ علمی است که درخصوص طرز احتساب زمان (روز‘ماه‘سال) و مبدأ تاریخ بحث می کند‘وازجمله مهمترین مسایل روش تحقیق تاریخ است ‘ که سابقه شناخت آن در جهان به بیش از ده هزار سال قبل می رسد. برای اندازه گیری زمان‘آنچه در درجه اول اهمیت قرار دارد ‘ تعیین مبدأ یا نقطه آغاز و اتکاء به یک واقعه مهم ‘ و در مرحله دوم انتخاب واحد اندازه گیری و در مرحله سوم قیاس یا تعیین گذشت زمان نسبت به واقعه مورد نظر است . مهمترین مبدأ گاهشماری ‘ میلاد حضرت مسیح (ع) و هجرت حضرت محمد(ص) از مکه به مدینه می باشد‘که براساس آن تقویم میلادی و هجرت شکل گرفته است . در زمان حاضر تقویم های مختلفی در اختیار داریم که با مراجعه به آنها میتوان تاریخ روز و ماه و سال مورد نظر در هریک از ماههای ایرانی و اسلامی و مسیحی را بدست آورد. نگارنده ‘ باتوجه به قوانین حاکم بر سیر متناوب ماههای سال و تکرار مدخل سال ها (اولین روز سال) ‘ جدولی برای استخراج تقویم 338 ساله هجری شمسی و 169 ساله میلادی تنظیم کرده است که در این مقاله از نظر می گذرد .
رویت هلال در گاهشماری یهودی ، یک بررسی مقایسه ای
بین ماهیت آغاز ماه نو در گاهشماری هجری قمری با آغاز ماه نو در گاهشماری شمسی - قمری یهودی شباهت های چندی وجود دارد . در بررسی مقایسه ای و تاریخی ، می توان با دقت بر روی روشهای مورد استفاده منجمان یهودی برای حل مشکلات چگونگی آغاز ماه نو (که خود زاییده شروط چندی در این گاهشماری هستند) به بخشی از ماجرای بی پایان کوشش بشر برای تکوین گاهشماری مورد استفاده خود پی برد . ...
مدیریت زمان در گویش خاوران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی زبان ها و گویش های ایرانی می تواند بسیاری از ویژگی های هویتی اقوام ایرانی را نشان دهد. دستاورد چنین پژوهش هایی می تواند، ضمن تبیین استعدادهای مردمی که در کشور زندگی می کنند، راهنمای صدیقی در خدمت مهندسی فرهنگی به حساب آید. این پژوهش، که با دقت نظر در بخش کوچکی از واژه های گویش خاوران صورت گرفته است، نشان می دهد که گویشوران این گویش تا چه اندازه به تقسیم بندی زمان و انتخاب رمزگان مناسب برای آن اهمیت قائل شده اند. این بررسی نشان می دهد که تقریباً به تعداد ساعات شبانه روز تقسیمات زمان در این گویش صورت گرفته است، ولی این تقسیمات دقیقاً با ساعت رسمی برابری نمی کند. یکی به این دلیل که زمان در طول فصول تغییر می کند و در این گویش بیشتر مبنای زمان، طول شب و روز و طلوع و غروب آفتاب است و از طرف دیگر، در این گویش، تقسیم زمان با توجه به شروع و پایان کار صورت گرفته است؛ به طوری که در برخی از اوقات هر بیست دقیقه یک واحد زمانی دیگر رمزگذاری شده است. در این گویش یکی از واحد های پایدار در تقسیم زمان اوقات شرعی است که نقش مهم دین را در عرصه مدیریت زمان در این گویش نشان می دهد. همچنین، در این گویش، تقویم سال بر مبنای عید نوروز، با توجه به روزهایی که از اول فروردین گذشته است (در نیمه اول سال) و روزهایی که مانده است (در نیمه دوم سال)، صورت می گیرد. در این تقویم برخی از نام ها برگرفته از تقویم برج سال شمسی، نظیر عقرب (آبان) و قوس (آذر) است. طلوع و غروب برخی از ستارگان نیز از جمله مواردی است که در تقویم سالانه مؤثر بوده است.
مقاله به زبان فرانسه: ویرانی سازنده مطالعه درونمایه هستی شناسی ""تئاتر و همزادش"" اثر آنتونن آرتو (Un fléau salutaire Étude de l’ontologie phénoménologique du théâtre et son double d’Artaud)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنتونن آرتو، نویسنده و نظریه پرداز به نام فرانسوی، تئاتر حقیقی را تئاتری عصیانگر می داند که علیه نظامهای فکری می شورد و خواستار رهایی ناب است تا طرحی نو دراندازد. به این منظور می بایست نخست صحنه تئاتر و نیز ذهن تماشاگر را از حضور ساختارهای از پیش تعریف شده پالود تا امکان رویارویی اصیل با پدیده های دنیا فراهم آید. آرتو کتاب "" تئاتر و همزادش"" را با تشبیهی این چنین آغاز می کند: تئاتر به مثابه طاعون شاید که از پس ویرانگری به استعلای وجود بیانجامد، به امکان بس گانگی معنای هستی هر هستنده در هر لحظه و هر مکان. این مقاله بر آن است درونمایه هستی آفرین چنین تعبیری از صحنه تئاتر را به کمک نظریه های فلسفه پدیدارشناسی بررسی نماید.
بررسی سیاست زمانی حاکم بر تقویم ایران در سال های پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی سیاست گذاری های جمهوری اسلامی ایران درمورد زمان، از خلال توجه به تقویم می پردازد. تمامی حکومت ها برای تعریف هویت خود و مشروعیت یافتن از این طریق، نیازمند مشخص کردن مرزهای خود در مکان و یافتن جایگاه خود در زمان هستند. تقویم یکی از مؤلفه هایی است که سیاست های زمانی در قالب آن نمود می یابد. تغییرات دائمی در تقویم ایران، تورم بیش از حد مناسبت ها و ایجاد نهادی خاص برای تعیین مناسبت ها و نظارت بر تقویم، نشانگر توجه جمهوری اسلامی به تقویم ایران و سیاست های مشخصی است که بر آن اعمال می شود. رویکرد نظری پژوهش پیش رو از نظریات دورکیم درمورد تمایزگذاری میان دو زمان قدسی و عرفی، نظریة حافظة جمعی هالبواکس و دیدگاه اریک هابزبام درمورد برساخت حافظه و سنت به وسیله حکومت ها اخذ شده است. برای بررسی سیاست های حاکم بر تقویم ایران، از روش تاریخی و مطالعة اسناد و مدارک موجود در شورای فرهنگ عمومی استفاده شد. یافته های پژوهش بیانگر وجود سیاستی است که بیش از هر چیز، رو به گذشته جامعه دارد و تلاش می کند روایتی خاص را براساس منافع و شرایط زمان حال خود از گذشته ارائه دهد. مناسبت های تقویم بر این مبنا انتخاب شده اند.
وجوه اشتراک و افتراق فکری هوس رل و دک ارت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فلسفه هوسرل با همه پیچیدگی ها و جهت گیری های خاص خود، متأثر از آموزه های دکارت است؛ به طوری که روح کلی اندیشه های او را باید دکارتی دانست. برای فهم بهتر و دقیق تر فلسفه هوسرل می توان به میراث وی از دکارت توجه و وجوه اشتراک و افتراق فکری آن دو را ذیل هدف، روش و پیشرفتشان بررسی کرد. شباهت و تفاوت اصلی هردو در استفاده از شک، ظرفیت و امکانات آن است.
نقش اختربینی در نظم زمانی و زمینه ی تقویم نگاری احکامیِ متشرعین در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال هشتم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲
105-130
حوزه های تخصصی:
اختربینی، به عنوان علم مطالعه اثر اجرام آسمانی بر عالم تحت قمر، نقش مهمی در تنظیم زمان در دوره صفویه داشت. همچنین تقویم های متنوعی که توسط منجّمین در اختیار مردم قرار می گرفت موجب عمومیت یافتن استفاده از اختربینی در تنظیم زمانی امور در جامعه صفوی شد. این تقویم ها به دلیل محتوای تنجیمی خود نقش مهمی در تنظیم امور داشتند، و همین امر موجب مخالفت متشرّعین با انتشار تقویم نجومی و ورود این عده به عرصه اختربینی و انتشار تقویم های شرعی شد. این پژوهش، با هدف بررسی عملکرد متشرّعین در این حوزه، قصد آن دارد تا به شیوه توصیفی تحلیلی به این سؤال پاسخ گوید که چرا متشرّعین در دوره صفویه به مسائل اختربینی و تنظیم تقویم شرعی پرداختند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد متشرّعین در دوره صفویه، به تأسّی از منابع شرعی، به جای مخالفت با اختربینی و کار منجّمان، خود وارد عرصه شده و با استفاده از احادیث تلاش نمودند به احکام نجومی وجهه ی شرعی بدهند.
آیین های تلویزیونی و بازنمایی «حزن مذهبی» آسیب شناسی سنت های مناسبتی تلویزیون ایران در «محرم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«برنامه های مناسبتی» با وسعت و گونه گونی امروزینش، از اختصاصات تلویزیون پساانقلابی است. یکی از تغییراتی که به تبع انقلاب اسلامی در رادیوتلویزیون ملی ایجاد شد، توجه به هم گرایی آن با زمینه های فرهنگی و تاریخی و مذهبی جامعه بود. شاخه ای از این هم گرایی در «تقویم محوری» جداول پخش تجلی یافت که استمرار آن به شکل گیری تدریجی برنامه های تلویزیونی متمایزی انجامید که بعدها به «مناسبتی» موسوم شد. تلفیق منحصربه فرد دو تقویم شمسی و قمری در تقویم رسمی کشور در کنار چگالی مناسبتی بالای مذهب تشیع، دو زمینه حداکثری بودگی تقویم رسمی ایران هستند. مناسبتی ها اما در رادیوتلویزیون پساانقلابی همچنان مهمان ناخوانده تلقی می شوند. کیفیتِ نازل و وضعیتِ معمولاً یکنواخت آن ها خصوصا در ماه محرم، برند این گونه را عملاً از رونق انداخته است. با این حال برخی سریال های ویژه مثل شب دهم و مختارنامه زمینه نوعی بازگشت به مناسبتی ها و بازسازی آن ها را فراهم می آورد. مناسبتی ها در بخش مطالعاتی هم چندان مورد توجه نبوده اند. مقاله پیشِ رو گزارشی از اولین مطالعات جدی در حوزه «مناسبت پژوهی تلویزیونی» است که برنامه های مناسبتی «شبکه یک سیما» در ماه محرم سال 1433 هجری قمری برابر با 1393 هجری شمسی را مورد بررسی قرار داده است. باز زمانی مطالعه (جامعه تحقیق) پخش شکه اول سیما را از ده روز پیش از آغاز ماه محرم تا پنج روز پس از روز عاشورا (مجموعاً 25 روز) شامل می شود. در این مطالعه از مبدأ نظری «ارتباطات آیینی» و به کمک رهیافت «مردم نگاری» و در ادامه با استفاده از روش «مقایسه دایمی داده ها»، فرایند ورود و خروج آیینی تلویزیون ایران به مناسبت «حزن مذهبی» ثبت و تحلیل می شود. در میان روش های کیفی، مردم نگاری روشی است که قابلیّت انعطاف برای ثبت تغییرات مناسبتی اَبَرمتنی تصویری در حد 25 روز از پخش یک شبکه تلویزیونی را دارد. بدین ترتیب که با بازبینی چندباره برنامه های روزانه شبکه اول سیما، روند تدریجی تغییرات مناسبتی فضا و نشانه ها در پخش تلویزیونی به تفکیک هریک از برنامه ها و به ترتیب پخش آن ها ثبت و توصیف شد. حاصل اجرای این فرایند تولید قریب به 200 صفحه داده توصیفی بود. این داده ها پس از دسته بندی اولیّه(category system)، با استفاده از روش مقایسه دایمی (constant comparative technique) در چند مرحله فراوری شد و نهایتاً روندهای آیینی سازی تلویزیونی حزن تحت عناوینی استعاری صورت بندی شد. مؤلفه های «حزن تلویزیونی» در شبکه اول سیما در بازه زمانی این مطالعه عبارتند از: «تباکی» حداکثری ، «بُکاء» حداقلی؛ حماسه زدایی (حزن مجلس ترحیمی)؛ انفکاک بین رمزگان های شور و شعور؛ آغاز باشکوه و پایان برهوت؛ تقابل عزاداری تک و تنهایی در گوشه استودیو با عزاداری دسته جمعی در وسط خیابان، پرداخت به «عزاداری» بیش از پرداخت به «عزا»؛ بازنمایی «تاریخمند» و «نقطه جوشی» از رسانه های سنتی..
تغییر مبدأ تقویم شمسی از هجری به شاهنشاهی در دورۀ محمدرضاشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دورۀ محمدرضا شاه باستان گرایی شدید حکومت و تبلیغ اندیشة شاهنشاهی دیده می شود. شاه و اطرافیانش تصمیم گرفتند تا از سرمایة نمادین یعنی همان اندیشۀ باستان گرایی بیش ترین بهره را ببرند. یکی از این اقدامات، تغییر مبدأ تقویم شمسی کشور از هجری به شاهنشاهی با مبدأ سلطنت کوروش بود. هدف پژوهش حاضر بررسی روند تغییر مبدأ تقویم شمسی از هجری به شاهنشاهی در دورۀ پهلوی دوم و در پی رسیدن به پاسخی مناسب به سؤال اصلی این پژوهش است که زمینه ها، اهداف و روند تبدیل تقویم هجری شمسی به تقویم شاهنشاهی چه بود و آیا شاه با تغییر تقویم کشور از هجری (رویدادی مذهبی) به شاهنشاهی (رویدادی ملی) در پی مشروعیت بخشیدن به حکومت خود بود یا در فکر ضدیت با مذهب بود؟ روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. شاه در سال 1354ش هم زمان با جشن پنجاهمین سالگرد سلطنت خاندان پهلوی، تقویم کشور را تغییر داد. شاه با این کار در پی مشروعیت بخشیدن به قدرت خود چه در داخل کشور چه به غربی ها بود و درصدد اهانت به دین اسلام نبود؛ اما در عمل، شاه یک نماد اسلامی را حذف و یک نماد ملی را جایگزین کرده بود و این عمل باعث خشم نیروهای مذهبی شد.
بررسی سند پیشگویی تاریخ پایان جنگ جهانی اول نوشته عبدالعلی نجم الدوله تبریزی و معرفی او(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۱۵ بهار و تابستان۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
81 - 106
هرچند امروزه تقویم های خطی و چاپ سنگی کمیاب اند و نمونه اعلان های نجومی که در دوره قاجار منتشر و توزیع شده اند و از گزند حوادث در امان بوده و به دست پژوهشگران رسیده است، بسیار نایاب اند، اما خوشبختانه نمونه ای از آنها شامل پیشگویی تاریخ پایان جنگ جهانی اول در تیر ماه سال 1296ش. در دسترس نگارنده قرار گرفت. این سند یک آگهی بدون تاریخ است. این آگهی به شیوه چاپ سنگی و بر روی کاغذ کاهی با خطوط نستعلیق و نسخ به چاپ رسیده است. این پیشگویی توسط شخصی به نام عبدالعلی نجم الدوله طهرانی [تبریزی] در اواخر آذر ماه سال 1295ش (حدود دو سال قبل از پایان جنگ جهانی اول) انجام شده است. اگر چه این پیشگویی به حقیقت نپیوسته، اما این سند مقدمه شناسایی و معرفی عبدالعلی نجم الدوله تبریزی (پیشتر نجم الممالک) و خاندان وی به عنوان یکی از مهم ترین خاندان های منجمین درباری در دوره قاجار است.
روند اصلاح تقویم هجری شمسی در 1304ش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۱۷ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
235 - 261
هدف پژوهش حاضر بررسی روند اصلاح تقویم رسمی ایران به تقویم هجری شمسی در 1304ش است. قبل از انقلاب مشروطیت معمولاً در جامعه از تقویم ها و سال شماری های متعددی چون تقویم هجری قمری، گاه شماری دوازده حیوانی و از بروج آسمانی استفاده می شد. این امر باعث به وجود آمدنِ مشکلات متعددی در تطبیق دادن تقویم ها می شد و هم چنین موجب بروز اختلافات بسیاری در تقویم ها می شد و هم در معاملات اقتصادی مشکلات فراوانی به وجود می آمد. روش این پژوهش توصیفی مبتنی بر اسناد و مدارک آرشیوی و منابع اصلی است و در پی پاسخی مناسب به سؤال اصلی این پژوهش است که زمینه ها، اهداف و روند اصلاح تقویم هجری شمسی چه بود و چگونه اتفاق افتاد؟ یکی از آنها، قانون محاسبات عمومی بود که در مجلس شورای ملی دوم به تصویب رسید و به موجب آن در محاسبات دولتی از تقویم هجری شمسی استفاده شد. از دیگر زمینه ها، فعالیت فرهنگی روزنامه کاوه بود. تقی زاده مقالاتی در باره لزوم اصلاح تقویم و استفاده از تقویم هجری شمسی نگاشت تا اینکه در پنجمین دوره مجلس شورای ملی، تقی زاده که یکی از نمایندگان مجلس بود طرح تغییر اسامی ماه ها را مطرح کرد. این طرح در 11 فروردین 1304ش به تصویب رسید هرچند برخی منابع تغییر تقویم را به رضا شاه منسوب می کنند.
سرآغاز شکل گیری فرقه های تقویمی در میان زردشتیان هند برمبنای سرودهای از ادهارو کرساسب در مجموعه شXLVIIIکتاب خانه دانشگاه بمبئی
کیش زردشتی ازجملۀ ادیان کهن جهان است که اسناد و مدارک آن در اغلب زبانهای کهن و تمدنهای باستانی پراکنده است و طنین پژواک آن از گذشتههای دور تا به امروز به گوش میرسد. در همۀ سرزمینها و فرهنگها ردّ آن را میتوان یافت. از شرق دور تا خاورمیانه و اروپا و امریکا، متون زردشتی در کتابخانههای بزرگ بهعنوان میراث بشری نگهداری میشوند. هند دراینمیان موقعیت ویژهای دارد. گذشته از پیوندهای عصر وداها و گاهان، سرزمین هندوستان پذیرای زردشتیان ایرانی مهاجر در روزگار پساز ساسانیان بود و بدینترتیب، بخش بزرگی از اسناد و مدارک فرهنگی ایران طی هزارۀ اخیر به هند انتقال یافت. شناسایی و معرفی این اسناد نقش مهمی در روشنکردن زوایای تاریک تاریخ کیش زردشتی دارد. در مقالۀ پیشِرو یکی از این اسناد، سرودهای از ادهارو کرساسپ
رهیافتی هایدگری به طرح بدن مندی و مسئله تقویم در علوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
348 - 374
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بحث درباره چگونگی نقش آفرینی بدن در شناسایی می پردازیم. بدین منظور، دو رویکرد تقویمی و علّی در علوم شناختی مطرح می شود. این بحث معضلاتی را به پیش کشیده است، ازجمله اینکه هر دو رویکرد، درنهایت، فهمی دکارتی-فرادستی از نسبت بدن و شناسایی فراپیش می نهند و بدن را به امری فیزیکال فرومی کاهند. افزون براین، تقویم گرایانی همچون کلارک نمی توانند صورت بندی پدیدارشناسی از تقویم را در سطح علوم شناختی بدن مند بازسازی کنند که نتیجه آن بازگشت موضع دکارتی در قبال شناسایی است. با توجه به رهیافت پدیدارشناسانه هایدگر این معضلات را تبیین و راهی برای گذار از برخی معضلات این بحث مطرح کنیم. مبانی هایدگری کمک می کند دو انگاره از بدن مندی یعنی بدن مندی تودستی و بدن مندی بنیادین را طرح کنیم؛ هر دو انگاره از بدن مندی در برابر فهم فیزیکالیستیِ برخی نحله های علوم شناختی از بدن مندی قرار می گیرد. در مرحله بعد با توجه به اشاراتی که هایدگر در هستی و زمان درباره بحث بدن مندی مطرح کرده است، تلاش وی برای گذار به سطحی بنیادی تر در تحلیل هستی را بررسی می کنیم و توضیح می دهیم چرا هایدگر در سطح تحلیلی بدن مند از هستی نمی ماند.
بررسی تطبیقی فلسفه استعلایی کانت و پدیدارشناسی استعلایی هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۲
59 - 73
حوزه های تخصصی:
هوسرل در خلال سال 1906 درباره وضعیت فلسفی خویش دچار بحران و در پی آن، تحولی در افکار خود شد. او علاوه بر آشنایی غیرمستقیم با کانت به واسطه حضور در فضای نوکانتی دانشگاه های آلمان، مستقیماً به مطالعه آثار کانت پرداخت و این امر زمینه ای را برای او فراهم کرد تا از بحران پیش آمده عبور کند. هوسرل به واسطه آشنایی با کانت، دچار گشت استعلایی شد و پدیدارشناسی او در ایده ها رنگ وبوی دیگری یافت. وی در موضوعاتی همچون «تحویل استعلایی»، «تقویم اشیا» و «ابژه قصدی» از کانت تأثیر پذیرفت؛ اما با وجودِ این تأثیرپذیری ها و وجود برخی مسائل و خاستگاه های مشترک، درنهایت، پدیدارشناسی استعلایی او مسیری متفاوت با فلسفه استعلایی کانت پیمود. اختلاف های میان کانت و هوسرل، ریشه در دیدگاه متفاوت آنها درباره «رابطه میان معرفت و واقعیت» دارد. در کانت از سویی همچنان رابطه ما با واقعیت به نوعی حفظ می شود؛ اما از سوی دیگر، معرفت دچار محدودیت خواهد شد. در مقابل، در پدیدارشناسی هوسرل، معرفت توسعه بیشتری پیدا می کند و از محدودیت های کانتی رها می شود؛ هرچند که مبنای خود را در واقعیت از دست می دهد و به جانب ایدئالیسم مطلق کشیده می شود.
جایگاه دادۀ هیولایی در پدیدارشناسی استعلایی هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۶
251 - 277
حوزه های تخصصی:
ظریه داده هیولایی نقشی مهم در پدیدارشناسی استعلایی هوسرل ایفا می کند. هوسرل، با تکیه بر این نظریه، شاکله ای دوگانه از هیولای حسی و مورفه قصدی تدارک می بیند که امکان حل مسائل بسیاری را در نظریه ادراک و قصدیت فراهم می آورد. در مقابل، برخی از پدیدارشناسان و مفسران هوسرل، ازجمله سارتر، مرلوپونتی، کوینتین اسمیث، آرون گوریچ و سوکولوفسکی، امکان و اهمیت این نظریه را زیر سؤال برده اند و به زعم خود نشان داده اند که با حذف داده هیولایی و قائل شدن به شاکله یکپارچه ای از نوئسیس ها نه تنها به نظریه قصدیت لطمه ای وارد نمی شود، بلکه پدیدارشناسی هوسرل از شر عنصری نامفهوم و گنگ که فاقد ارزش تبیینی و اعتبار شهودی است خلاص می شود. در این مقاله می کوشم نشان دهم که بدون نظریه داده هیولایی بخش مهمی از دستگاه نظری پدیدارشناسی هوسرل، ازجمله نظریه تقویم، با مشکل مواجه خواهد شد. تکیه من در پاسخ به این نقدها، بیش از همه، بر اهمیت داده هیولایی در نظریه تقویم، شأن هستی شناختی داده هیولایی به عنوانِ ابژه ای تحت مقوله صوریِ وابستگی در اونتولوژی صوری هوسرل و همچنین شأن پدیده شناختی این داده ها به مثابه موجودیت های بیگانه با اگو است.