فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۵٬۲۲۲ مورد.
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳
1 - 36
حوزههای تخصصی:
تصمیم های منطقی و به تبع آن آغاز اقدام های هوشمندانه، نیازمند مطالعه عمیق آینده های محتمل در جنگ های آینده و عدم قطعیت موجود در آن هاست، این مقاله با رویکردی اکتشافی و نگاهی آینده پژوهانه حاصلِ تحلیل های به دست آمده از یک پژوهش راهبردی با عنوان سناریوهای صحنه جنگ آینده جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 است که در مرکز مطالعات راهبردی آجا صورت پذیرفته، است؛ بنابراین مقاله حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر روش، جزء تحقیقات اکتشافی آینده پژوهانه است که در روش تحلیلیِ آن از روش ابداعی مرکز مطالعات آجا در حوزه تهدید شناسی تحت عنوان «الگوی مرکز مطالعات راهبردی آجا برای ارزیابی تهدیدها (E.T.M.O.S.S.C.A)» بهره گیری شده است که جامعه آماریِ گروه راهبری و کارشناسی واجدالشرایط معرفی شده از سوی مرکز مطالعات آجا به استعداد 15 نفر می باشند. ماحصل تحقیق برآورد و اولویت بندی تهدیدات آینده ج.ا.ایران در افق 1404 و الگوی عملکردی خصوصاً در بحث قدرت هوایی، شناخت نوع و ابزار تهدیدها و شاخص ویژگی آن ها مبتنی بر الگوهای امنیتی(مشارکتی، هژمونیکی، سیاستی واقع گرایانه رقابتی) است.
شناسایی فناوری های کلیدی مورد نیاز آجا بر اساس سناریوهای مختلف جنگ های آینده در حوزه فاوا به روش آینده پژوهی و تدوین روش های دستیابی و توسعه فناوری های مربوطه (در افق 15 ساله)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳
59 - 87
حوزههای تخصصی:
در دنیای متغیر و پرشتاب امروزی، فناوری به عنوان یک عامل تعیین کننده در مناسبات اقتصادی، سیاسی، نظامی و اجتماعی محسوب گردیده و در واقع معیاری برای سنجش قدرت به کار می رود. آگاهی از آینده و همچنین اهمیت فناوری به عنوان یکی از دارایی های ارزشمند باعث گردیده تا مقوله ای به نام پیش بینی و آینده پژوهی فناوری مطرح و اهمیت خود را نمایان سازد. مقاله حاضر به دنبال تدوین روش دستیابی و توسعه فناوری های کلیدی مورد نیاز حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات آجا در افق 15ساله با رویکرد آینده نگاری و مبتنی بر پارادایم های نوین فاوا است. روش تحقیق موردی زمینه ای است. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه پژوهشگر ساخته استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 300 نفر جامعه عمومی و20 نفر جامعه خبرگان حوزه فاوا آجا بوده و برای تحلیل داده های حاصل از پرسش نامه و نظرات صاحب نظران از آمار توصیفی استفاده شده است. در این تحقیق تلاش می شود ابتدا نسبت به انجام مطالعات اکتشافی درخصوص ماهیت جنگ های آینده، بررسی ادبیات آینده پژوهی و مبانی نظری آن و شناخت فناوری های کلیدی و درحال ظهور حوزه فاوا اقدام و سپس با استفاده از فنون آینده پژوهی و با کسب نظر از خبرگان مرتبط، نسبت به اولویت بندی و شناسایی فناوری های کلیدی مورد نیاز حوزه فاوا آجا اقدام نمود. بر اساس یافته های تحقیق، تغییرات فناورانه و تأثیرات آن در سازمان آجا، حرکت به سوی شبکه مداری و ظهور تهدیدهای متنوع و پیچیده، لزوم درک بهتر و صحیح از تغییرات آینده را ایجاب می نماید. از این رو تصمیم گیری بدون رصد تغییرات آینده ، غفلت و انفعال را در سازمان به دنبال خواهد داشت.
ارایه راهبردهای کاهش آسیب پذیری کالبدی شهر کرمانشاه در اثر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
۱۳۴-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
زلزله یکی از مخرب ترین و غیر قابل پیش بینی ترین سوانح طبیعی است که بسیاری از کشورهای جهان از جمله کشور ایران با توجه به شرایط خاص زمین ساختی در بیشتر مراکز جمعیتی و خود با آن روبه روست در بین نواحی لرزه خیز فلات ایران کمربند چین- گسل زاگرس که شهر کرمانشاه نیز بر آن واقع گردیده به عنوان قسمتی از کمربند کوهزایی آلپ - هیمالیا یکی از جوانترین و فعال ترین زون های در معرض زمین لرزه های با مقیاس بزرگ می باشد. شهر کرمانشاه یکی از بزرگترین کلان شهر غرب کشوربوده و به لحاظ،جمعیتی ، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی اهمیت فراوان دارد، اما به دلیل شرایط نامناسب کالبدی شهر در صورت وقوع زلزله دچار تلفات و خسارات جبران نا پذیر گردیده و در شرایط بحرانی قرار خواهد گرفت. بنابراین در جهت کاهش آثار زیانبار زلزله، ارتقا استاندارد های شهرسازی و دستیابی به توسعه پایدار در این شهر الزامی بوده و در همین راستا هدف اساسی این تحقیق، ارائه مدل های کاهش آسیب پذیری ناشی از زلزله با استفاده از علوم جغرافیا و برنامه ریزی شهری و به کارگیری مدیریت بحران شهری، جهت ارائه راهبردها و برنامه های عملیاتی به منظور کاهش آسیب پذیری شهرکرمانشاه در اثر زلزله می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز بر اساس مشاهدات میدانی، پرسشنامه، مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و بررسی داده ها، نقشه ها و تصاویر ماهوارهای جمع آوری گردیده. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP و نرم افزار ر Expert choice و در مرحله مربوط به ورود، ذخیره پردازش و تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار ARC GIS استفاده گردیده در این پژوهش دو معیار اصلی پایداری فیزیکی شهر و کارایی امدادرسانی شهر در زمان بحران و همچنین ۱۱ زیر معیار مساحت زمین، سطح اشغال بنا، نوع مصالح، قدمت بنا، تعداد طبقات، نوع بافت، فاصله از مراکز خطرزا، تراکم جمعیت، فاصله از مراکز امدادی، دسترسی به فضای باز و عرض معبر جهت تهیه مدل و ارائه راهبردها و برنامه های عملیاتی به منظور کاهش آسیب پذیری ناشی از زلزله در چهار پهنه آسیب پذیری خیلی زیاد، زیاد، متوسط و کم مورد بررسی قرار گرفته و سپس امتیازدهی گردیده، مدل های به دست آمده از نتایج تحقیق بیانگر آن است که از نظر معیار پایداری فیزیکی31/69 درصد از ساختمان های شهر در پهنه آسیب پذیری خیلی زیاد و زیاد بوده و از نظر این معیار منطقه ۳ شهری آسیب پذیرترین منطقه می باشد. همچنین به لحاظ معیار کارایی امدادرسانی در زمان بحران 13/65 درصد از ساختمان های شهر در پهنه آسیب پذیری خیلی زیاد و زیاد قرار دارند که به لحاظ این معیار، منطقه ۵ آسیب پذیر ترین منطقه شهری است. از نظر آسیب پذیری کلی نیز 78/23درصد از ساختمانهای شهر در پهنه آسیب پذیری خیلی زیاد و 097/34 درصد در پهنه آسیب پذیری زیاد قرار دارند. از این نظر مناطق 3، 7 و 4 به ترتیب آسیب پذیر ترین مناطق شهر کرمانشاه می باشند. در اکثر مطالعات مشابه انجام شده قبلی جهت بررسی میزان آسیب پذیری نقشه های آسیب پذیری بر مبنای مساحت و یا تعداد ابنیه آسیب پذیر در پهنه آسیب پذیری خیلی زیاد مد نظر قرار گرفته که این امر نمی تواند معیار دقیقی جهت تعیین میزان آسیب پذیری واقعی باشد. به همین منظور در این مطالعه در جهت رفع این نقص سعی گردیده اثرات درجات مختلف آسیب پذیری از جمله خیلی زیاد، زیاد، متوسط و کم نیز جهت هر یک از زیر معیارها، معیارها لحاظ گردد. جهت تأمین این منظور ابتدا با استفاده از نظر افراد صاحب صلاحیت و کارشناسان برای تعیین درجه اهمیت اثر درجات آسیب پذیری در رده های خیلی زیاد، زیاد، متوسط و کم استفاده گردیده. و پس از اعمال وزن گزینه ها در میزان آسیب پذیری، نقشه های پهنه بندی و جداول میزان امتیاز آسیب پذیری مناطق در هر یک از زیر معیار ها، معیار های اصلی و امتیاز آسیب پذیری کلی شهر تعیین گردیده است.با توجه به این جداول و نقشه ها در معیار پایداری فیزیکی اولویت اهمیت توجه به ترتیب مربوط به مناطق 3، 7، 5، 2، 4، 1، 8 و 6 و در معیار کارایی امدادرسانی در زمان بحران اهمیت مناطق به ترتیب مناطق 5، 3، 7، 2، 1، 4، 6 و 8 می باشند در آسیب پذیری کلی اولویت اهمیت توجه به ترتیب مناطق 3، 7، 5، 4، 2، 1، 8 و ۶ می باشند. با عنایت به نتایج به دست آمده نهایتاً ۶ سیاست کلی و ۲۷ برنامه عملیاتی جهت کاهش آسیب پذیری شهر کرمانشادر اثر زلزله ارائه گردیده.
مدل نهادینه سازی اصول و ارزش های اسلامی- انقلابی در پیکره سازمان های دفاعی - امنیتی ملی ج.ا.ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴
133 - 158
حوزههای تخصصی:
نهادینه سازی، فرایندی سه مرحله ای مبتنی بر شناخت، تمرین و درونی سازی به معنای ریشه سازی مفاهیم در باور و ذهن مخاطبان در اقدام و عمل و ادراک معانی مشترک است. هدف از تحقیق حاضر طراحی مدلی در جهت نهادینه سازی اصول و ارزش های اسلامی- انقلابی در سازمان های دفاعی - امنیتی می باشد. تحقیق پیش روی یک تحقیق کیفی با استفاده از روش گروه کانونی، گروهی از افراد متخصص (در این تحقیق 7 نفر) به منظور جمع آوری اطلاعات، بررسی مسئله تحقیق، ضمن تبادل نگرش ها و ایده ها بوده که انتخاب آنها به صورت هدفمند و از بین خبرگان دانشگاهی نظامی عالی دفاع ملی، هوایی، دافوس و امام حسین(ع) به روش گلوله برفی انتخاب شده اند. در این تحقیق از بیانیه گام دوم به تعداد 8 اصل و 18 ارزش احصاء گردید که به منظور نهادینه سازی آنها با استفاده از مدل ترکیبی سه مرحله ای شناخت و آگاهی، تمرین و تکرار و درونی سازی به کمک آزمون آماری تست فریدمن نسبت به رتبه بندی آنها اقدام شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که روش های آموزش گروهی؛ مشاوره، گفتمان و تعامل چهره به چهره (حضوری)؛ کارگاه آموزشی، در کنار شناخت الگوهای انسانی اسلامی – انقلابی و جلسات نقد، مناظره و آزاداندیشی دارای بیشتنرین تاثیر در مرحله شناخت و آگاهی و روشهای کتاب و جزوه، آموزش انفرادی مجازی و وعظ و خطابه دارای کمترین اثر در نهادینه سازی اصول و ارزش ها هستند. ارزیابی و پایش عملکرد برای مرحله تمرین و تکرار و هم چنین تبدیل اصول و ارزش ها به فرهنگ سازمانی نشانه مرحله درونی سازی در نهادینه سازی است.
تبیین آسیب های دفاعی ایران در جنگ جهانی دوم و ارائه راهبردهای عدم تکرار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۵
201 - 228
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف شناخت آسیب های دفاعی ایران در خلال جنگ جهانی دوم و ارائه راهبردهای عدم تکرار آن ها در آینده، انجام شده است.روش: این تحقیق کاربردی توسعه ای با بهره گیری از تحلیل محتوای اسناد تاریخی و با استفاده از روش تدوین راهبرد دانشگاه عالی دفاع ملّی و با تکیه بر نظرات خبرگی دفاعی انجام شده است.یافته ها: آسیب ها و خسارات جنگ جهانی دوم به کشور ما بسیار گسترده بوده و تبعات آن تا سال ها گریبانگیر مردم این مرز و بوم بوده است. بنابراین شناخت آن ها و آینده نگری پیشگیرانه می تواند کشور را از تکرار شرایط پیش گفته مصون نماید.نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد که عمده آسیب های کشور ایران در جنگ جهانی دوم شامل 1) عدم وجود قاطعیت در تصمیم گیری و مردد بودن شخص اول مملکت، نبود وزیر در وزارت دفاع و آشفتگی و ضعف مدیریت در ارتش و دیپلماسی دفاعی سیاسی کشور، 2) ضعف و وادادگی در برابر دو ابرقدرت وقت، 3) غافل گیری و نبود راهبرد در برابر هجوم متفقین، 4) عدم مقاومت خودجوش مردمی به دلیل سرکوب عشایر و دوری مردم از حکومت و کمرنگی نقش آن ها در دفاع از کشور منتج از سیاست مذهب زدائی و دیکتاتوری حکومت و گسترش خود بیگانگی و فضای رعب و وحشت و ناامیدی در جامعه، 5) عدم آمادگی ارتش برای مقابله با دشمن خارجی به دلیل ضعف در آموزش و حرفه ای بودن، عدم یکپارچکی و انسجام سازمانی، ضعف در وفاداری، انگیزش و روحیه کارکنان، 6) عدم وجود نخبگان سیاسی در رأس نظام سیاسی و دولت به دلیل انتصابات غلط با گرایش های خاص بوده و راهبردهای پیشنهادی این تحقیق می تواند در آینده، کشور را از تکرار آن ها مصون نماید.
واکاوی رمزگان خانه های سنتی دوره قاجار یزد از دیدگاه نشانه شناسی فرهنگی (پژوهش موردی: مطالعه مجموعه حیاط های مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
159 - 180
حوزههای تخصصی:
مجموعه ی حیاط مرکزی به مثابه یکی از مهم ترین مؤلفه های معماری خانه سنتی و موضع پدیدارهای معنایی و نشانه شناسی، حاوی مفاهیم و معانی متعدد می باشند. پژوهش حاضر درصدد است با نگاه و خوانش نشانه های خانه های قاجار و براساس عملکرد نشانه ای مجموعه ی حیاط مرکزی به واکاوی رمزگان خانه های سنتی دوره قاجار یزد از دیدگاه نشانه شناسی فرهنگی بپردازد. در پژوهش حاضر به واسطه روش تحقیق کیفی، گردآوری داده ها با راهبرد تحلیلی تطبیقی و باستناد منابع و اسناد کتابخانه ای جهت تبیین ادبیات موضوع انجام گرفته و از طریق راهبرد تفسیری تاریخی نمونه های بایسته تعیین گردیده است. از میان خانه های تاریخی دوره قاجار یزد تعداد 5 مورد بررسی شده است. با توجه به چارچوب نظری پژوهش و به واسطه ی راهبرد پژوهش موردی، مطالعات میدانی و برداشت اطلاعات نمونه های منتخب از طریق تدابیر مشاهده، عکاسی و مصاحبه انجام گردیده به نحوی که ضمن مشاهده و مطالعه ی بناهای سنتی مسکونی، ثبت و تحلیل نشانه ها انجام یافته است. درنهایت، به واسطه استدلال منطقی نتایج پژوهش تبیین یافته است. براساس یافته ها، حیاط مرکزی، موضع تکوین فرآیند های معنایی، متشکل از اجزا و عناصر متعدد و متکثری است که در عین یگانگی و براساس نظام های نشانه ای واجد رمزگان چند گانه تکنیکی، زیبایی شناختی، نحوی و معنایی به گونه ای درهم تنیده و مبتنی بر لغزش گهگاهی هر یک می باشند که معانی و مفاهیم نهفته در این موضع، منتج از دلالت های فضاها و اجزا در چارچوب رمزگان های چند گانه و تعامل مداوم متن های متکثر در گستره ی فضای فرهنگی شهر یزد تکوین یافته است. بنابراین فهم نقش و جایگاه حیاط در خانه های سنتی در چارچوب وجوه کالبدی و غیرکالبدی مبتنی بر مفاهیم و معانی مشتمل بر نظام های نشانه ای می تواند در تکوین رمزگان های آشنا جهت معنادهی خانه های امروز کارآمد باشد.
آسیب شناسی چالش های برون سپاری خدمات ثبت احوال استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آسیب شناسی برون سپاری خدمات ثبت احوال با تمرکز بر چالش های برون سپاری است. این پژوهش از نظر پارادایم اثبات گرایانه، از منظر هدف کاربردی و از لحاظ نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری متشکل از خبرگان اداره کل ثبت احوال استان بوشهر می باشد و در دو مرحله و به صورت آمیخته انجام شد. در مرحله نخست با بررسی منابع علمی، چالش های برون سپاری استخراج گردید و با تشکیل گروه کانونی و نظرخواهی از صاحب نظران اداره کل ثبت احوال استان بوشهر شاخص های نهایی با استفاده از روش فازی اولویت بندی شد. در مرحله دوم با به کارگیری تکنیک سلسله مراتبی، مؤلفه ها و شاخص های استخراج شده وزن دهی و رتبه بندی شدند. ابزار پژوهش در هر دو مرحله پس از تشکیل گروه کانونی پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی محتوای پرسشنامه توسط استادان و صاحب نظران این حوزه و پایایی آن با استفاده از نرخ ناسازگاری (مقدار 025/0) بررسی و تأیید شد. یافته های پژوهش در مرحله نخست نشان داد که از 31 شاخص شناسایی شده از بررسی مبانی نظری در بخش چالش ها، 19 شاخص وزن و اهمیت بالاتری برای ورود به مرحله دوم دارند. این شاخص ها در 4 مؤلفه کلی ریسک انجام وظیفه، تضعیف روحیه کارکنان، کاهش ارزش سازمان و کاهش کنترل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که از 4 مؤلفه ذکر شده؛ به ترتیب رکاهش کنترل با امتیاز وزنی 367/0، انجام وظیفه با امتیاز وزنی 237/0، کاهش ارزش سازمان با امتیاز وزنی 204/0 و تضعیف روحیه کارکنان با امتیاز وزنی 191/0 در رتبه اول تا چهارم قرار گرفتند.
اولویت بندی موانع و چالش های موجود در اجرایی سازی روش های جایگزین حل وفصل اختلاف و ارائه راهکارها در نظام قضائی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
35 - 61
حوزههای تخصصی:
روش های جایگزین حل وفصل اختلاف یکی از شیوه های بهبود رسیدگی به دعاوی می باشد که به عنوان جایگزین رسیدگی های قضائی، توسعه یافته است. این روش ها به منظور ترمیم و تکمیل شاخص های توسعه در نظام قضائی از جمله افزایش مشارکت مردمی، بازپروری و بهبود روابط اجتماعی ایجاد شده اند. بااین حال، مسیر اجرایی سازی روش های جایگزین حل وفصل اختلاف با موانعی مواجه است. به همین منظور، در این پژوهش ابتدا به بررسی و دسته بندی جامعی از موانع و چالش های موجود در اجرایی سازی روش های جایگزین حل وفصل اختلاف، با استفاده از مرور ادبیات، پرداخته می شود، و سپس موانع و چالش های کشف شده اولویت بندی می گردند. در ادامه نیز براساس اهمیت و فوریت رسیدگی به این موانع و چالش ها، به ارائه راهکارهایی جهت مرتفع ساختن آن ها پرداخته می شود. مرور ادبیات، منجر به کشف 15 چالش و مانع گردید که در دو دسته کلی، مشکلات سمت کاربر و مشکلات سمت سیستم دسته بندی شدند. پس از دسته بندی، چالش های موجود با استفاده از روش تاپسیس و با در نظر گرفتن سه نوع پیامد مخرب این چالش ها ازجمله بی اعتمادی نسبت به روش های حل وفصل اختلاف، اتلاف وقت در استفاده از روش های حل وفصل اختلاف و زیان مالی در استفاده از روش های حل وفصل اختلاف اولویت بندی شدند. داده های مورد نیاز جهت اولویت بندی این چالش ها با استفاده از تهیه پرسشنامه جمع آوری شد. پس از اولویت بندی چالش ها مشخص گردید که نبود پذیرش روش های جایگزین حل اختلاف و نبود تمایل طرفین اختلاف به همکاری، از مهم ترین چالش های اجرایی سازی روش های جایگزین حل اختلاف هستند. در نهایت، پس از اولویت بندی مشکلات، با استفاده از نظر خبرگان، راهکارهایی کاربردی جهت حل مشکلات ارائه گردید. بر این اساس مشخص شد که تدوین سیاست ها و اصول کلی سیستم حل وفصل اختلاف با در نظر گرفتن حقوق ذی نفعان مختلف می تواند به بهبود پذیرش روش های جایگزین حل اختلاف بینجامد.
اولویت بندی شهرستان های استان کرمانشاه بر اساس شاخص های توسعه پایدار منطقه ای (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
107 - 120
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی در جهت توسعه پایدار منطقه ای یکی از دغدغه های اصلی برنامه ریزان فعال در عرصه توسعه می باشد تا راهی جهت عدم تعادل منطقه ای و کاهش ناهمگونی ها پیدا کنند. بنابراین شناخت ناهمگونی مناطق می تواند نقش مهمی درجهت برنامه ریزی اصولی و مفیدتر ایفا کند. هدف پژوهش حاضر اولویت بندی شهرستانهای استان کرمانشاه براساس شاخص های توسعه پایدار منطقه ای است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر شیوه انجام توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش راهمه شهرستان های استان کرمانشاه تشکیل می دهد که براساس سرشماری عمومی سال 1395 جمعیت استان برابر با 1952434 نفر بوده است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب دند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای از وضعیت شاخص های توسعه پایدار در استان کرمانشاه نشان داد که شاخص اقتصادی با میانگین 062/3 بالاتر از حدمطلوب است و شاخص های اجتماعی با میانگین 941/2، شاخص کالبدی با میانگین 947/2 و شاخص نهادی با میانگین 895/2 پایین تر از وضعیت مطلوب قرار دارند. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که متغیر اقتصادی با مقدار ضریب بتای 377/0 بیشترین تاثیر را بر برنامه ریزی منطقه ای دارد و متغیر نهادی با مقدار ضریب بتای 143/0 کم ترین تاثیر را بر بنامه ریزی منطقه ای دارد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که متغیر اقتصادی با اثر کلی 642/0 و متغیر نهادی با اثر کلی 143/0 کم ترین تاثیر را بر برنامه ریزی منطقه ای در استان کرمانشاه دارد.
طراحی مدل حکمرانی شرکت های دولتی در چارچوب سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
12 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف: شرکت های دولتی در صنایع حساس، استراتژیک و زیرساختی مانند انرژی و حمل ونقل فعالیت می کنند. اداره این شرکت ها بایستی مبتنی بر نظام حکمرانی خاص و مشخصی صورت گیرد؛ این در حالی است که در کشور، مدل یا سیستم خاصی برای حکمرانی شرکت های دولتی وجود ندارد. از این رو، هدف از این پژوهش، طراحی مدل حکمرانی شرکتی در شرکت های دولتی با بهره گیری از اقتضائات و رهنمودهای سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی است.
روش: پژوهش حاضر از روش شناسی آمیخته بهره برده است. در مرحله نخست، به منظور شناسایی الزامات و اقتضائات سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی برای حکمرانی شرکت های دولتی، داده های مرتبط با متن «سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی»، ادبیات نظری و 19 مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با خبرگان با استفاده از روش تحلیل تم، تجزیه وتحلیل شد. در مرحله دوم و در بخش کمّی پژوهش، به منظور بررسی اعتبار مدل طراحی شده، یافته های مرحله دوم در قالب پرسش نامه ای طراحی و از طریق روش دلفی فازی تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی، حاکی از این است که مدل حکمرانی شرکتی مبتنی بر سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی، بایستی بر مبنای چهار ویژگی «انطباق پذیری»، «عدالت مشارکت محور»، «فسادزدایی و سلامت» و «مدیریت جهادی» طراحی شود. در ادامه تحلیل ادبیات نظری و مصاحبه های انجام شده، 103 مفهوم در راستای الزامات تحقق این ویژگی ها شناسایی شد که در قالب 22 تم فرعی انتزاع یافت. همچنین نتایج اعتبارسنجی این تم های فرعی، به مثابه الزامات طراحی مدل حکمرانی مطلوب در مرحله دوم، نشان داد که کلیه این الزامات، به استثنای یک مورد، به تأیید خبرگان رسیده است.
نتیجه گیری: به خط مشی گذاران و تصمیم گیرندگان توصیه می شود که برای محقق ساختن نظام حکمرانی شرکتی مبتنی بر سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی، «پیچیدگی و تنوع بخشی»، «ذی نفع محوری»، «شفافیت اطلاعات» و «خادمیت» را در طراحی مدل مطلوب مدنظر قرار دهند.
سخن سردبیر: سیاست گذاری ملی در جهت افزایش بهره وری منابع انسانی
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
204-207
حوزههای تخصصی:
تردیدی نیست که هر کنش اجتماعی نیتمند، علاوهبر کارکردهای آشکار و پنهانش، پیامدهای پیشبینینشده و غیرمنتظرهای در پی دارد. در حالت برنامهریزیشده و عادی، پیامدهای پیشبینینشده کنش اجتماعی هدفمند، باید کمتر از پیامدهای پیشبینیشده باشد؛ ولی زمانی که این قاعده برعکس میشود، چه باید کرد؟ تعریف واقعیت، قدرت است و کسی که واقعیتها را تعریف میکند، بر افرادی که آن واقعیتها را میپذیرند، در عمل اِعمال قدرت میکند. شعاع و گستره نفوذ بر مردم، هر چقدر بیشتر باشد، تعریف سیاستگذار بیشتر باور شده است و این باور و ارزش در نگرشها، کنشها و رفتارهای مردم نمایان میشود. زمانی که سیاستگذار کاری را با نیت خاصی انجام میدهد؛ ولی عده زیادی کنشی متناقض یا متفاوت با آن نیت انجام میدهند، شاید بهتر باشد که در آن سیاست یا خطمشی تأمل بیشتری شود. یکی از مسائل مهم در بهرهوری منابع انسانی زمان است. زمان علاوهبر اینکه ارزش اقتصادی دارد، آثار اجتماعی نیز در پی دارد. مدیریت مؤثر زمان میتواند موجب عملکرد بالای کارکنان شود یا در نهادهای آموزشی، باعث یادگیری مؤثرتر باشد. ساماندهی تعطیلات و مرخصیها در این زمینه بسیار مهم است. در حال حاضر، مجموع تعداد روزهای تعطیلات رسمی کشور ایران ۲۷ روز است که در تقویمهای مختلف، بهصورت جدولهای زیر درج میشود. از این تعداد، ۵ روز تعطیلات ملی، ۵ روز تعطیلات انقلابی و ۱۷ روز تعطیلات مذهبی میباشد.
مطالعه تطبیقی الگوی حکمرانی صوت وتصویر فراگیر در روسیه، ترکیه و کره جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
258 - 292
حوزههای تخصصی:
هدف: هم گرایی فناوری، اکوسیستم صوت وتصویر فراگیر را تغییر داده است. اکنون، شاهد عرصه متفاوتی از صوت وتصویر فراگیر متشکل از دولت ها و بخش خصوصیِ داخلی و بین المللی هستیم؛ از این رو به چارچوبی مختص حکمرانی صوت وتصویر فراگیر در ادبیات نیاز داریم تا از طریق آن، بتوانیم الگوی صوت وتصویر فراگیری را برای کشورمان طراحی کنیم. توجه به حکمرانی کشورهای متفاوت در این عرصه و تجربه آن ها، به طراحی الگوی مناسب برای کشورمان کمک می کند.
روش: این پژوهش با مطالعات تطبیقی انجام شده است. جمع آوری داده به صورت اسنادی بوده است که بر اساس یکی از چارچوب های حکمرانی رسانه، الگوی حکمرانی صوت وتصویر فراگیر، در سه کشور از سه منطقه متفاوت، یعنی روسیه در اوراسیا، ترکیه از خاورمیانه و کره جنوبی از شرق آسیا بررسی شده است.
یافته ها: بررسی های انجام شده نشان می دهد که هر سه کشور الگوی حکمرانی رسانه هم گرا را پذیرفته اند و در صوت وتصویر فراگیر، بیشتر به حکمرانی از بالا به پایین گرایش دارند و رسانه ها در محدوده توقعات دولت و بازار رفتار می کنند.
نتیجه گیری: مطالعه تطبیقی نشان داد که در تفاوت بین حکمرانی رسانه و حکمرانی صوت وتصویر فراگیر، پیشنهاد می شود که در چارچوب حکمرانی صوت وتصویر فراگیر نظام تنظیمگری متمرکز، حکمرانی در سطح منطقه ای در نظر گرفته شود. همچنین بازار، کاربران و نظام اجتماعی فرهنگی، به ذی نفعان چارچوب حکمرانی اضافه شود. با توجه به تجربه سایر کشورها، هم گرایی در تنظیمگری برای ایران مفید است و همچنین باید در تنظیمگری، به سمت مشارکت و خودتنظیمی حرکت کرد.
فهم گفتمانی ظهور و تغییر خط مشی مسکن در برنامه های چهارم و پنجم توسعه کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
293 - 318
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به دنبال فهم چرایی و چگونگی تغییر خط مشی مسکن در برنامه های توسعه، از منظر رویکرد گفتمانی است.
روش: در این پژوهش از رویکرد گفتمانی لاکلا و موف، به عنوان روش پژوهش، برای تحلیل خط مشی مسکن در برنامه های چهارم و پنجم توسعه استفاده شده است. این روش طی دو گام اجرا شده است؛ در گام اول، به توصیف نظام معنایی گفتمان از طریق شناسایی نشانه های اصلی پرداخته شده است. در گام دوم، نظریه اجتماعی هر گفتمان، بر محوریت تخاصم و غیریت ایجاد شده توصیف شده است. در انتهای گام دوم، به صورت مجزا، نحوه ساخت گفتمانی خط مشی مسکن در هر برنامه نیز تشریح شده است.
یافته ها: در برنامه چهارم توسعه، دال شناور عدالت اجتماعی در مفصل بندی با دال های مرکزی توانمندسازی و تخصیص کارآمد و هدفمند منابع قرار گرفته و در معنای عدالت اقتصادی به تثبیت رسیده است. در برنامه پنجم نیز، دال شناور توسعه پایدار در مفصل بندی با دال های مرکزی توسعه درونی و توانمندسازی قرار گرفته است و در معنای حفظ حریم شهرها، جلوگیری از آسیب رسانی به محیط زیست و عدم مداخله در آن، به واسطه ساخت مسکن به تثبیت رسیده است.
نتیجه گیری: برنامه چهارم توسعه با هژمون کردن گفتمان عدالت اقتصادی، هم نسبت به سایر بدیل های عدالت مثل عدالت فرهنگی و عدالت اجتماعی و هم نسبت به بدیل های کلی عدالت نظیر حق، نیاز و کالا غیریت ایجاد و آن ها را طرد کرده است. برنامه پنجم توسعه نیز با هژمون کردن توسعه پایدار، هم نسبت به سایر انواع توسعه و هم نسبت به ماهیت های غیرکالبدی و محیط زیستی مسکن ایجاد غیریت کرده است.
شناسایی مهمترین معیارهای اخلاقی موثر در مدیریت و فرماندهی با الهام از منابع دینی با استفاده از تکنیک AHP در آجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۳
229 - 248
حوزههای تخصصی:
ملاک انتخاب و انتصاب فرماندهان و مدیران بایستى بر اساس یک روند و فرآیند چندین ساله در محیط کارى کارکنان، احصاء و بر اساس معیارهاى اخلاقی موثر صورت پذیرد که قطعاً نتایج متفاوتى را نسبت به گذشته در پى خواهد داشت. در این تحقیق تلاش گردیده با بهره گیری از منابع دینی و ترکیب آن با تکنیک های ریاضی تصمیم گیری و روش های آماری، مهم ترین معیارهای اخلاقی مدیران و میزان اهمیت و تأثیر هر یک را شناسایی نموده، تا ضمن ارائه داده های مورد نیاز برای برنامه ریزی و تقویت معیارهای اخلاقی مدیران و فرماندهان آجا، الگو و معیاری مناسب برای ارزیابی اخلاقی آنان در مقام تعلیم و تربیت قشر عظیمی از جوانان و آینده سازان این مرز و بوم ارائه نماییم. این پژوهش کاربردی بوده و رویکرد آن، آمیخته (کیفی- کمی) است. ابزار گردآوری داده ها اسناد و مدارک (فیش برداری) و پرسشنامه می باشد. به-منظور شناسایی مهم ترین معیارهای اخلاقی موثر در فرماندهی و مدیریت ابتدا با مطالعه منابع دینی( قرآن، احادیث و نهج البلاغه) و نظرات کارشناسان و خبرگان آجا، معیارهای اولیه شناسایی و سپس با بهره گیری از تکنیک AHP و با استفاده از نرم افزار Expert Choice معیارها بر اساس میزان اهمیت به ترتیب; محبت و مهربانی، صداقت و وفای به عهد، نرم خویی و عفو و گذشت، عدالت و مساوات، تواضع و پرهیز از غرور، مشورت و پرهیز از تملق و چاپلوسی تعیین گردید.
چابک سازی مدیریت فرایندهای سازمانی مبتنی بر تئوری سیستم های انطباقی پیچیده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
553 - 583
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه بسیاری از سازمان ها به این نتیجه دست پیدا کرده اند که در دنیای واقعی، پیاده سازی سیستم مدیریت فرایندهای سازمانی، بیشتر آن ها را به سمت ساختارهای رسمی برده است و در واقع، توان واکنش مؤثر و چابک به تغییرات را به ویژه در نظام های پیچیده کاهش داده و حتی، اجرای آن را با اختلال مواجه کرده است. در این راستا، هدف اصلی پژوهش پیش رو، ارائه چارچوبی از چابک سازی مدیریت فرایندهای سازمانی با بهره گیری از مفاهیم نظریه «سیستم های پیچیده انطباقی» در سازمان است.
روش: برای دستیابی به هدف یاد شده، در گام نخست، از طریق ابزار مصاحبه با ۱۸ نفر از خبرگان، تلاش شد که اجزای مؤثر در چارچوب مدیریت فرایندهای سازمانی چابک شناسایی شود تا از این طریق بتوان انطباق پذیری و چابکی سیستم مدیریت فرایندهای سازمانی را بهبود بخشید. در گام دوم پژوهش، به منظور تبیین ارتباطات سیستمی مدیریت فرایندهای سازمانی چابک، از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) استفاده شد.
یافته ها: پس از تحلیل یافته ها و استخراج کدهای اولیه از متن مصاحبه ها، در گام نخست، داده ها در چهار مقوله کلی آمادگی و زیرساخت های اولیه، پاسخ گویی، یادگیری و رشد شاخص های عملکردی با ضریب پایایی به میزان ۷/۷۷ دسته بندی شدند. در مرحله بعدی، از طریق تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری، سطح بندی و ارتباطات درون سیستمی تعیین شد. بر اساس یافته های پژوهش، مؤلفه های چارچوب پیشنهادی عبارت اند از: ۱. آمادگی: شامل فرهنگ متناسب، حاکمیت فرایند، نیروی انسانی شایسته، زیرساخت فناوری و ساختار سازمان؛ ۲. پاسخ گویی: مشتمل بر مؤلفه های استراتژی سازی مبتنی بر بداهه، پایداری خلاق، سازگاری پویا و رهبری فرایندها؛ ۳. یادگیری: متشکل از یادگیرندگی سازمانی و درک و شناخت محیطی؛ ۴. رشد و بهبود شاخص های عملکردی: شامل شاخص های کمی و کیفی. همچنین با توجه به چارچوب مفهومی ISM این متغیرها در قالب چهار سطح طبقه بندی شدند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج، زیرساخت فناوری اطلاعات، مهم ترین مؤلفه در چابکی مدیریت فرایندهای کسب وکار شناخته شد. همچنین بر اساس تحلیل های صورت گرفته، قدرت نفوذ و وابستگی در طبقه چهار، یعنی مستقل قرار گرفت. در واقع، تقویت زیرساخت فناوری می تواند با نفوذ در فرهنگ فرایندمحوری، نیروی انسانی و ساختار متناسب سازمان، باعث شود که روحیه یادگیری و تحول و کار تیمی و مشارکتی در سازمان تقویت شود و بستری برای رشد مستمر کارکنان فراهم آید که در نهایت، پیامدهایی همچون مزیت رقابتی، سودآوری، ایجاد ارزش برای جامعه و... را به دنبال دارد. افزون بر این، در میان متغیرهای مربوطه در بالاترین سطح (سطح ۴) دو مؤلفه قابلیت تولید استراتژی مبتنی بر بداهه و همچنین، قابلیت حفظ و نگهداری سازمان در لبه بی نظمی (پایداری خلاق) در طبقه متغیرهای وابسته قرار گرفت که اصلاح متغیرهای هدف یا نتیجه در سیستم نام گذاری شد. با توجه به نتایج، ادعا می شود که در صورت توجه به سایر مؤلفه های سیستم، می توان انتظار داشت که سازمان ها به این دو قابلیت مهم با ذکر ویژگی هایی که از این دو بیان شد، دست پیدا کنند و بتوانند در محیط های پیچیده و پویا به نحو مقتضی اثرگذار باشند.
تبیین مولفه های تاثیرگذار بر شرایط ذهنی و توجه به انعطاف پذیری در حصول رضایت حرارتی کاربران از فضای باز (نمونه موردی : میدان نقش جهان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۰
۹۳-۷۷
حوزههای تخصصی:
ارتباطی پیچیده میان تعامل افراد و محیط فیزیکی آنها برقرار است. نگاه غالب بر این فعل و انفعالات، عمدتاً شامل مولفه های کمّی قابل درک مانند جریان گرما و دما، همسو با رویکردهای فیزیولوژیکی است، آسایش را به عنوان یک پدیده فیزیکی می داند و به دنبال تشکیل یک «شاخص آسایش» است که از درک چگونگی تأثیر ویژگی های فیزیکی محیط بر وضعیت شخصی ساکنان تعریف گردد؛ در حالیکه این ارتباط ، پیچیده تر از آن چیزی است که صرفاً با چنین شاخصی تعیین گردد. افراد با محیط حرارتی خود به صورت منفعلانه تعامل ندارند و اگر شرایط را ناخوشایند یا خود را در یک تنش شدید حرارتی ببینند، به گونه ای واکنش نشان می دهند که خود را راحت تر و ایمن تر کنند. حداقل، آنها به امید مهار، کنترل یا دوری کردن از تنش حرارتی تلاش بیشتری می کنند. این تلاش از سویی مرتبط با وضعیت فیزیولوژیکی و از جهتی در ارتباط با شرایطی ذهنی افراد است که رضایتمندی از محیط حرارتی را فراهم نماید. به همین خاطر، رویکردهای پژوهشی در این حیطه فراتر از "مطالعات کمّی" برای پیش بینی محدوده آسایش است. از این روی، توجه به فرآیندهایی کیفی در راستای تطبیق انسان با محیط پیرامون و نیازهایش، ضروری به نظر می رسد. هدف کلی این پژوهش، پردازش دیدگاهی جامع به عوامل موثر بر ادراک حرارتی است و به بررسی مولفه های کیفی تاثیرگذار بر حصول آسایش حرارتی در فضای باز می پردازد. چارچوبی از رویکردهای تأثیرگذار بر سازگاری حرارتی شامل عوامل رفتاری، فردی، اجتماعی، فرهنگی، تاریخچه حرارتی، بستر و همبستگی حواس یا پاسخ لحظه ای به عنوان تأثیرات غیرمستقیم در این پژوهش تبیین میگردد. روش تحقیق بصورت پژوهش موردی و مطالعه میدانی است که در آن با تحلیل برخی از متغیرهای مرتبط با عوامل مذکور، با تکمیل 100 پرسشنامه، مراجعین به میدان نقش جهان اصفهان در بازه های زمانی مختلف زمستانی با اولویت بندی معیارهای پژوهش در نرم افزارSPSS 26 فراهم می گردد. نتیجه این پژوهش نشان می دهد توجه به این مولفه ها در شکل گیری قضاوت های فردی که منجر به رضایت حرارتی می گردد، نقش بسزایی در افزایش حد بالا و پایین آسایش حرارتی و به تبع آن، مدیریت مصرف انرژی و تقویت پایداری زیست محیطی را به همراه دارد.
تعیین و اولویت بندی عوامل مزیت ساز لجستیک دفاعی ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۵
87 - 111
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مزیت ساز لجستیک دفاعی ارتش جمهوری اسلامی ایران با رویکرد استفاده بهینه از منابع محدود سازمانی و اولویت بندی این عوامل انجام شده است.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی - پیمایشی می باشد. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه) بوده و روایی پرسش نامه به صورت محتوا (صوری) و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ به میزان0.834 مورد تأیید قرار گرفته است. تکنیک دلفی در دو مرحله بر پایه نظرات 15 نفر از خبرگان آمادی آجا تا رسیدن به اجماع کلی مبتنی بر آزمون ضریب هماهنگی کندال انجام پذیرفت.یافته ها: در مجموع 43 شاخص در شش بعد شناسایی گردیده و37 شاخص تأیید و با استفاده از آزمون فریدمن رتبه بندی شدند که بر اساس نتایج بدست آمده در بین تمامی عوامل، توجه به سه شاخص نیروی انسانی متخصص، سرعت پاسخگوئی و شدت تحرک به ترتیب حائز بالاترین اولویت گردیدند.نتیجه گیری: با بازنگری سیاست گذاری ها و تمرکز بر روی عوامل شناسایی شده، چرخه عملکرد لجستیک دفاعی آجا به میزان چشمگیری بهبود خواهد یافت و منجر به ایجاد مزیت رقابتی پایدار خواهد شد.
بررسی تعاملات ابعاد مفهومی هویت دینی و ویژگی های ظاهری آب در خانه های معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
۱۶۴-۱۵۳
حوزههای تخصصی:
در چهارچوب دین مبین اسلام، تمام اجزای هستی باید رو به سوی خدا داشته باشند و هنر اسلامی نیز از این قاعده کلی مستثنی نیست. هر جزئی در نظام خانه به صورت توامان در ظاهر و باطن خود، یاد خداوند را در دل مومنان زنده نگه می دارد و محیطی آرام را فراهم می کنند تا انسان مسلمان بتواند در این فضا، سیر و سلوک درونی خود به سوی خدا را تکامل ببخشد. آب در این میان عنصر ارزشمندی است که از دیرباز و پیش از ظهور اسلام نیز مورد توجه ایرانیان قرار داشته است و با ظهور اسلام و به خصوص مکتب تشیع اهمیتی بسیار زیاد در فرهنگ و حکمت اسلامی یافته است. در بررسی تفسیری-تاریخی حکمت اسلامی 5 عامل در دسته ی ویژگی های ظاهری دسته بندی شدند، همچنین از طریق تحلیل و بررسی آیات و روایت در خصوص مفهوم هویت دینی سکونت در اسلام، 11 ویژگی مورد شناسایی قرار گرفت، که به دو دسته ی کالبدی و معنایی تقسیم شدند. این ویژگی ها به صورت دوتایی یکدیگر را تقویت می کنند، به نحوی که ویژگی های ظاهری آب، ابعاد معنایی هویت دینی را بهبود می بخشند. این ارتباط با استفاده از روش نمونه موردی، با مطالعه ی نمونه هایی از مسکن تاریخی و معاصر شهر یزد، مورد بررسی و آزمون قرار گرفتند. در نهایت پیشنهاداتی برای تقویت و احیای نظام حکمی به کارگیری آب در خانه های معاصر با هدف ارتقای هویت دینی خانه های معاصر یزد ارائه شد.
مدل سازی ارتباط میان بیمه تأمین اجتماعی، مخارج سلامت و رفاه اقتصادی در ایران
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۰)
45 - 72
حوزههای تخصصی:
هدف: ارتقاء سلامت جامعه، کیفیت زندگی و امید به زندگی را در آن جامعه افزایش خواهد داد. سازمان تأمین اجتماعی با ارائه پوشش بیمه سلامت به خانوارها و کاهش سهم مردم از مخارج پرداخت از جیب، بزرگ ترین سازمان بیمه ای ارائه دهنده خدمات پایه بیمه سلامت در کشور با هدف افزایش رفاه خانوارها در جامعه است. هدف این مطالعه بررسی مسیرهای تأثیرگذاری و ارتباط میان بیمه سلامت تأمین اجتماعی، رفاه اقتصادی و مخارج سلامت خانوار در قالب یک سیستم از معادلات هم زمان است.
روش: روش این پژوهش مدل سازی است. مدل ها برای تحلیل پدیده هایی به کار می روند که به خاطر پیچیدگی و تنوع، درک آن ها بدون مدل سازی میسر نخواهد شد. هدف از مدل سازی فهم بیشتر روندهای پیچیده پدیده ها در دنیای واقعی است.
یافته ها: گسترش پوشش بیمه تأمین اجتماعی از طریق افزایش عمق پوشش خدمات سلامت و کاهش پرداخت از جیب خانوارها به ویژه برای برخی خدمات سلامت که بیشترین میزان پرداخت از جیب خانوارها را در بیمه تأمین اجتماعی به خود اختصاص می دهند، اثرات رفاهی مطلوبی در جامعه به جای خواهد گذاشت.
نتیجه گیری: به منظور افزایش رفاه در جامعه لازم است اقداماتی چون گسترش پوشش خدمات بیمه تأمین اجتماعی از طریق افزایش مراکز ملکی سازمان تأمین اجتماعی ارائه دهنده خدمات سلامت در کشور، افزایش سطح و گستره پوشش خدمات برای بیمه شدگان سازمان تأمین اجتماعی به ویژه برای خدماتی که پوشش آن ها کم بوده و توجه به خانوارها در دهک های پایین درآمدی ازنظر افزایش بسته خدمات تحت پوشش بیمه تأمین اجتماعی صورت پذیرد.
غربالگری مؤلفه های کالبد- رفتار منطبق بر الگوهای بومی مورد پژوهی: راستای شرقی- غربی بازار کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
21 - 38
حوزههای تخصصی:
روند رشد شهر نشینی در دوران معاصر باعث کاهش مقوله سرمایه های اجتماعی گردیده است که این امر را می توان عدم ارتباط کالبد با حوزه نوع فعالیت و یا عملکرد خاص در فضا می باشد. فضای عمومی شهری از نوع تجاری محل حضور افراد برای داد و ستد و خرید مایحتاج زندگی است. از دیر باز بازار رکن اصلی را در شهرها برای انجام این مهم برعهئه داشته است. کالبد بازارها به گونه ای استکه هماهنگی متناسبی با نوع عملکرد در فضا ایجاد کرده است. این پزوهش با هدف استخراج و غربالگر ی مولفه های کالبد- رفتار در راستای شرقی- غربی بازار کرمان بر پایه دلفی فازی است. به منظور ارزیابی مولفه های کالبد- رفتار و ویژگی های که کیفیت آن ها توسط کارشناسان خبره با توجه به شاخص کیفی موردنظر تعیین شده بود، از منطق فازی و نرم افزار Matlab استفاده شد و نتیجه به عنوان خروجی مدل فازی مورداستفاده قرار گرفت. طبقه نهایی L بدلیل کم اثر بود نسبت به دیگر مولفه ها حذف می گردد؛ پاسخگوئی کالبدی در حوزه ارزشهای اجتماعی با درجه عضویت41/0، جمع آوری مناسب آب باران با درجه عضویت 48/0، حجم فعال جهت دریافت نور و تهویه با مقدار42/0، پنجره و خصوصیات ظاهری و کالبدیش با مقدار4/0 و مساحت کل نسبت سطح به زمین با مقدار 45/0 است.