مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
جذب مشتری
حوزه های تخصصی:
این تحقیق تلاش می کند تا با در نظر گرفتن عدم قطعیت موجود در برآورد برخی پارامترها، به ارائه مدل های استوار تخصیص بودجه های ارتباط با مشتری به فعالیت های جذب و نگهداری مشتری می پردازد تا حقوق صاحبان سهام از ارزش مشتری را بیشینه نماید. در واقع با در نظر گرفتن شرایط دنیای واقعی که در عمل بی ثبات است و به دلیل عدم اطمینان در برآورد برخی پارامترها، رویکرد بهینه سازی استوار مطرح می گردد؛ سپس با استفاده از رویکرد استوار سناریو محور ملوی، مدل استوار تخصیص بودجه ارایه می شود. مقایسه نتایج به دست آمده از به کارگیری مدل های قطعی و استوار، نشان دهنده آن است که جواب مدل استوار در همه شرایط پایدار باقی می ماند. یافته های این پژوهش می تواند توسط سازمان ها در جهت افزایش سود بلندمدت، بالا بردن نرخ جذب و نگهداری مشتریان، هدفمند نمودن برنامه های بازاریابی و نهایتا افزایش سهم بازار مورد استفاده واقع شود.
شناسایی عوامل موثر بر جذب مشتری بیمه عمر با استفاده از 5 نیروی رقابتی پورتر
حوزه های تخصصی:
بیمه عمر به عنوان یکی از شاخص های شناخته شده برای سنجش میزان تأمین و رفاه جوامع از لحاظ توسعه اقتصادی و انسانی درجه اهمیت بالایی دارند. لذا در این پژوهش به شناسایی عوامل موثر بر جذب مشتری در این حوزه در شرکت های بیمه توسعه پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام توصیفی می باشد. برای انجام آن از مدل 5 نیروی رقابتی پورتر استفاده شده است. بدین منظور پرسشنامه ای محقق ساخته براساس 5 نیرو تدوین گردیده و روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. جامعه پژوهش حاضر را مشتریان و کارشناسان شرکت های بیمه توسعه تشکیل داده اند. تعداد نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد 322 مشتری و 181 کارشناس تعیین گردید. با استفاده از نرم افزار PLS رابطه میان متغیرها و معنادار بودن فرضیه ها بررسی شد و از آزمون همبستگی اسپیرمن برای تعیین میزان همبستگی و تاثیر گذاری متغیرها بر شاخص جذب مشتری استفاده شد. همچنین برای رتبه بندی میزان اهمیت متغیرها از آزمون فریدمن استفاده شد. نتیجه این شد که 5 نیروی رقابتی پورتر بر جذب مشتریان تاثیر گذار بوده و از نظر مشتریان ؛ ورود شرکت های جدید بیشترین اهمیت را در بین مولفه ها داشته و از نظر کارشناسان ؛ شرایط متفاوت شرکت های جدید بیشترین اهمیت را داشته اند و در ادامه پیشنهادهایی ارائه گردید.
عوامل کلیدی مؤثر بر پیاده سازی مدیریت ارتباط با مشتری در مؤسسات مالی و اعتباری خصوصی (مطالعه ی موردی مؤسسه اعتباری کوثر)
حوزه های تخصصی:
مدیریت ارتباط با مشتری یک فرایند تجاری است که تمام جوانب مشخصه های مشتری را آدرس دهی می کند، دانش مشتری را ب ه وجود می آورد، روابط را با مشتری شکل می دهد و برداشت آن ها را از محصولات یا خدمات سازمان ایجاد می کند. مدیریت ارتباط با مشتری یکی از دستاوردهای عصر اطلاعات و دانش است و با توجه به ویژگی های آن، امروزه سازمان ها با جدیت به دنبال بهره مندی از نتایج آن هستند. مقاله حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر استقرار فرایند مدیریت ارتباط با مشتری در مؤسسه اعتباری کوثر استان کرمانشاه انجام پذیرفته است. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی کارکنان مدیریت شعب مؤسسه اعتباری کوثر استان کرمانشاه بوده که از مجموع پرسشنامه های توزیع شده (39 نفر جامعه ی آماری)، در کل تعداد 37 پرسشنامه گردآوری و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد نیلسون (1996) بوده و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون t و فریدمن بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از آزمون متغیرهای پژوهش نشان داد که تمرکز بر مشتریان اصلی و کلیدی، توجه به مدیریت دانش، برخورداری از فناوری مدرن و به روز و سازمان دهی فرایندهای کسب وکار در استقرار مدیریت ارتباط با مشتری در مؤسسه اعتباری کوثر تأثیرگذار هستند.
بررسی تأثیر هوش بازاریابی بر جذب مشتری در کسب و کارهای کوچک و متوسط (مورد مطالعه :شرکتهای کوچک و متوسط شهرک های صنعتی بوشهر)
منبع:
پژوهش های علوم مدیریت سال دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴
106-117
حوزه های تخصصی:
امروزه بازاریابی به عنوان بخش لاینفک و هوشمندی از فرایند عملیاتی هر کسب و کاری در بازارسازی، جذب و جلب رضایت مشتری از طریق رسیدگی مناسب به امور مشتریان نقشی فعال دارد. بازاریابی از طریق پایش هوشمند بازار، و شناخت نیاز مشتریان قبل، حین و بعد از ارتباط با سازمان، دانش مدیران را در جهت تصمیم سازی و تصمیم گیری صحیح بهبود می بخشید. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر هوش بازاریابی بر جذب مشتری در کسب و کارهای کوچک و متوسط شرکت های فعال مستقر در شهرک های صنعتی بوشهر، تحقیقی است توصیفی با نتایج کاربردی و روش کمی. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران و پرینل بخش بازاریابی و فروش شرکتهای کوچک و متوسط شهرکهای صنعتی شهر بوشهر تشکیل داده و در راستای انجام پژوهش، 157 نفر به روش تصادفی در دسترس به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار Smart PLS انجام پذیرفت و نتایج نشان داد هوش بازاریابی بر جذب مشتری تاثیر مثبت و معناداری دارد و 75 درصد از تغییرات در سطح جذب مشتری را تبیین می نماید. همچنین نتایج نشان داد که عوامل فراسازمانی و عوامل فردی ار هوش بازاریابی به ترتیب بالاترین و کمترین تاثیر را در جذب مشتری داشته است.
بررسی و شناخت عوامل مثبت و تاثیرگذار بازاریابی در جذب و رضایت مشتریان
یکی از مهمترین تحولاتی که در دهه آخر قرن بیستم در زمینه بهبود عملکرد سازمان ها و شرکت ها به وق وع پیوست، موض وع شناخته شدن میزان رضایت مشتری به عنوان یکی از عناصر و الزامات اصلی سیستم های مدیریتی در کسب وکار بود.تلاش و کوشش فراوانی که امروزه در جهت ارتقای ابزارهای مدیریت عملکرد و گسترش نگرش مشتری مداری توسط محققان، کارشناسان و مدیران سازمانهای تجاری صورت می گیرد، نشان دهنده آن است که اکنون رضایت مشتری یکی از مهمترین عوامل در تعیین موفقیت سازمان ها در امر تجارت و سودآوری به شمار می آید.به بیان دیگر، هیچ کسب و کاری بدون مشتری قادر به ادامه بقا نیست.بنابراین بسیار حیاتی است تا هر موسسه تجاری، چارچوبی برای درک، تجزیه و تحلیل و ارزیابی وضعیت رضایت مشتریانش در اختیار داشته باشد.از سوی دیگر، به واسطه گسترش شدید رقابت ، آرمانها و اهداف سازمان ها طی چن د سال اخیر دچار تغییرات عمده ای شده است.در حالی که پیش از این تمرکز بر جذب مشتریان جدید، سیاست عمده سازمان ها بود.امروزه سیاست های راهبردی و تجاری ب ر حفظ و بهبود وفاداری و افزایش اعتماد مشتریان نسبت به سازمان متمرکز شده اند.مهمترین علل چنین تغییری افزایش آگاهی و اطلاع عمومی نسبت ب ه پیامدهای مطلوب رضایت و وفاداری مشتریان است.تردیدی نیست که در عصر تولید انبوه و رقابت بی انتها، سازمانهایی می توانند به موفقیت دست یابند که میزان رضایتمندی مشتریان خود را ت ا سطح وفاداری کامل افزایش دهند و اصلی ترین مساله در رسیدن ب ه این رضایت، ارائه کالا یا خدمات با کیفیت مورد انتظار مشتریان است که از طریق اعمال مدیریت مناسب در مواجهه با مسائل درون سازمانی تحقق می یابد.
بررسی تاثیر محتوا سازی در بازاریابی دیجیتال
منبع:
مدیریت کسب و کارهای دانش بنیان جلد ۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
117-129
حوزه های تخصصی:
نقطه شروع برای کسب موفقیت دربازاریابی دیجیتال مانند راهبرد بازاریابی یا کسب و کار خلق یک فرایند راهبردی است که به خوبی تعریف شده باشد تا اهداف بازاریابی را از طریق ارتباطات بازاریابی پیوندداده و روش هایی را برای کسب اهداف مورد نظر طراحی کند.بازاریابی دیجیتال روش فروش محصولات شرکت ها را تغییر می دهد علی رغم تمرکز روز افزون بر بازاریابی محتوا به عنوان ابزار مدرن بازاریابی، تحقیقات در مورد آن کم است. بعد تعاملی اینترنت این امکان را به مشتری داده است که بخشی از بازاریابی هر نام تجاری، محصول، خدمات یا نهاد باشد. بازاریابی دیجیتال، مشتری مداری را در اولویت قرار داده است. بعبارتی سازمان ها باید تمرکز خود را بر راهنمایی مشتری و ارائه ارزش به آن ها معطوف کنند. مشتری مداری مولفه مهمی در ورودی بازاریابی دیجیتال است و جهت ایجاد ارزش و ارتباط با مشتری، بازاریابی محتوا را مورد استفاده قرار می دهد. هدف از این مقاله بررسی بازاریابی محتوا به عنوان استراتژی اصلی بازاریابی دیجیتال با تاکتیکهای موثر است که توسط شرکت ها در محیطهای آنلاین اجرا شود. بینش ارائه شده در این مطالعه بر روی معرفی استراتژی بازاریابی محتوا به عنوان بستر تکنیک های بازاریابی و تعریف استراتژی مناسب براساس بازاریابی محتوا متمرکز است. به عبارتی استراتژی مناسب برای سایر تکنیک های بازاریابی را ارائه می کند. این مطالعه براساس گردآوری اطلاعات از مقالات و کتاب ها انجام شده است و هدف از آن آگاه سازی سازمان ها در استفاده از بازاریابی محتوا در بازاریابی دیجیتال به جای بازاریابی سنتی می باشد.
بررسی تأثیر عملکرد بازاریابی در جذب مشتری های آژانس های گردشگردی با نقش میانجی اخلاق حرفه ای کارکنان (آژانس های مسافرتی شهر رشت)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۲
201 - 217
حوزه های تخصصی:
سازمان ها امروزه دریافتند که مشتریان کلیدی ترین دارایی آن ها هستند و این موضوع باعث شده که در حفظ و وفادار کردن مشتریان تلاش کنند؛ زیرا مشتریان وفادار، به منزله مزیتی رقابتی، اهمیت زیادی برای سازمان ها دارند. از طرف دیگر، نحوه برخورد و عملکرد کارمندان سازمان ها تأثیر مستقیم و بسزایی در جذب و وفاداری مشتریان دارد. عدم توجه به رفتار اخلاقی و فرار از مسئولیت ها و تعهدات سازمان ها باعث می شود نه تنها مشتریان خود را از دست بدهند، بلکه موجب از بین رفتن خودشان می شود. اخلاق حرفه ای در بازاریابی ایجاب می کند که سازمان ها در تمام مراحل چرخه عمر مشتریان، اعم از جلب، جذب، حفظ و نگهداری، با رفتاری مبتنی بر اصول اخلاقی حرفه ای سازمان برای جلب اعتماد، رضایت و وفاداری آن ها گام های مؤثر بردارند. این تحقیق به شناسایی تأثیر عملکرد بازاریابی در جذب مشتری های آژانس های گردشگردی با نقش میانجی اخلاق حرفه ای کارکنان (آژانس های مسافرتی شهر رشت) پرداخته است. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش پرسش نامه است که از طریق طیف لیکرت نمره دهی شده و پایایی آن از طریق آلفا کرونباخ سنجیده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های پارامتریک و ناپارامتریک (به وسیله نرم افزار SPSS25 و PLS3) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که عملکرد بازاریابی در اخلاق حرفه ای بیشترین ضریب اثر را دارد و آموزش بازاریابی می تواند در نحوه برخورد کارکنان تأثیر مثبت بگذارد. همچنین، اخلاق حرفه ای نقش بسزایی در جذب مشتریان آژانس های گردشگری ایفا می کند.
ارائه راهبردهای نگاشت شناختی حفظ مشتریان موسسات مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
73 - 91
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز با افزایش رقابت و گذر از اقتصاد سنتی، مشتریان به محور اصلی تمام فعالیت های سازمان بدل شده اند. هدف این پژوهش ارائه الگوی کاربردی برای حفظ مشتریان فعلی و جذب مشتریان جدید در یک موسسه مالی است که این امر به طور مستقیم بر سودآوری و بقای سازمان موثر است. بنابراین از مبانی و مولفه های اثربخشی تبلیغات در جذب و نگهداری مشتریان در موسسات مالی بهره گرفته شد. بدین منظور شاخص های اصلی موثر بر عملکرد سازمان از مبانی نظری پژوهش استخراج گردید. سپس با استفاده از نظرات افراد خبره این شاخص ها بررسی و پالایش شدند. در گام بعدی برای مشخص شدن میزان تاثیر متغیرها بر یکدیگر از روش نگاشت شناختی فازی استفاده شد. این امر با کمک نرم افزار نت درا انجام پذیرفت. با استفاده از این نرم افزار ضرایب اهمیت هر یک از متغیرهای پژوهش استخراج گردید. از ضرایب به دست آمده برای متغیرهای پژوهش به عنوان ورودی قسمت شبیه سازی استفاده شد. فرایند شبیه سازی در نرم افزار ونسیم صورت گرفت و بر اساس آن نمودار علت و معلول، دیاگرام جریان و سناریوهای پیشنهادی مطرح شدند. در نهایت نیز الگوی اثربخشی تبلیغات در حفظ و نگهداری مشتریان ارائه شد. با توجه به سناریوهای مطرح شده، مشخص شد در بازه زمانی مورد مطالعه میزان جذب مشتریان از این طریق به میزان تقریبی 40 درصد افزایش داشته است. بدین منظور با افزایش بودجه آموزش کارکنان، استفاده از فناوری اطلاعات و تبلیغات مناسب و همچنین افزایش مشارکت کارکنان شاهد افزایش چشمگیر جذب مشتریان خواهیم بود که تاثیر مستقیمی بر افزایش سودآوری سازمان خواهد داشت.