مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
فرهنگ یادگیری
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین ابعاد جو سازمانی و رفتار اخلاقی کارکنان ستادی دانشگاه های اصفهان و علوم پزشکی در سال تحصیلی 1389بود.روش پژوهش توصیفی(همبستگی) بوده و جامعه مورد مطالعه شامل 2067 نفر از کارکنان ستادی دانشگاه های اصفهان و علوم پزشکی اصفهان بود که با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم تعداد 129 نفر از آنان انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، شامل پرسشنامه جو سازمانی لیتوین و استرینجر(1968) با 50سوال و پرسشنامه رفتار اخلاقی لوزیر(2000) دارای 13سوال با مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود و ضریب پایایی آنها به ترتیب 78/. و 91/. به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از شاخص های میانگین، ،انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون ،رگرسیون، آزمون tمستقل ، تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد.یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که از میان ابعادجو سازمانی، مسئولیت،استاندارد و تضاد رابطه معناداری را با رفتار اخلاقی دارند(05/0>P). بین ابعاد دیگر جو سازمانی یعنی حمایت، ریسک پذیری، پاداش، هویت، ساختار،صمیمیت با رفتار اخلاقی کارکنان رابطه معنا داری مشاهده نشد(05/0P>). متغیرهای دموگرافیک(جنسیت، دانشگاه محل خدمت، میزان تحصیلات )تفاوت معناداری را از نظر رفتار اخلاقی نشان ندادند(05/0P>). همچنین متغیرهای دموگرافیک( سابقه خدمت، سن) تفاوت معناداری را از نظر جو سازمانی نشان دادند(05/0>P). با توجه به اینکه میانگین نمرات ابعاد جو سازمانی و رفتار اخلاقی در هر دو دانشگاه در سطح پایینی قرار داشت، لذا به مدیران دانشگاه پیشنهاد می شود که با توسعه و بهبود ارتباطات، مشارکت دادن کارکنان در تصمیم گیری ها، دادن اختیار و آزادی عمل به کارکنان ، استفاده از سیستم های پاداش و حمایت زمینه بهبود رفتار اخلاقی کارکنان را فراهم نمایند
بررسی رابطه بین سازمان یادگیرنده و فرهنگ یادگیرنده (مطالعه موردی)
حوزه های تخصصی:
امروزه یادگیری سازمانی نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت استراتژیک در حیات سازمانها محسوب می شود. تلاش برای ارتقای سطح یادگیری سازمانی، موضع رقابتی سازمانها و ملت ها را در سطوح محلی، ملی، و منطقه ای تحکیم می بخشد. بررسی ارتباط بین یادگیری سازمانی و دیگر عناصر سازمانی این امکان را فراهم می سازد تا بتوان برای بهبود یادگیری از سازوکارهای مناسب بهره گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بین یادگیری سازمانی و فرهنگ یادگیری رابطه معنادار وجود دارد. در ضمن، بین فرهنگ یادگیری با تک تک ابعاد یادگیری که عبارت اند از یادگیری مستمر، پرسش و گفتگو، یادگیری تیمی، توانمند سازی، سیستم جایگیری، ارتباط سیستم، و رهبری استراتژیک نیز رابطه معنادار برقرار است. این ارتباط، بویژه با یادگیری تیمی و رهبری استراتژیک از همه بالاتر است. همچنین رابطه بین فرهنگ یادگیری با سطوح مختلف یادگیری سازمانی معنادار است و درجه همبستگی در سطح سازمانی بیشترین میزان (95/0r=) را به خود اختصاص داده است.
بررسی روابط بین فرهنگ یادگیری و انگیزش با آمادگی برای تغییر سازمانی در شرکت ملّی صنایع پتروشیمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از ویژگی ها و الزامات اساسی سازمان های نوین، شکل گیری آن ها بر مبنای یادگیری از یک سو و مواجهه با تغییرات فزاینده از سوی دیگر است. برهمکنش فرهنگ یادگیری و انگیزش برای تغییر سازمانی، نهایتاً سازمان ها را برای انطباق با تغییرات شتابنده جهان امروز تجهیز می نماید. این مقاله با هدف "تبیین روابط بین فرهنگ یادگیری و انگیزش با آمادگی برای تغییر سازمانی" انجام گرفت. روش پژوهش با توجه به ماهیت، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان شرکت ملّی صنایع پتروشیمی ایران به تعداد ۶۰۰ نفر بودند که مطابق جدول مورگان، تعداد ۲۵۰ نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، چهار پرسشنامه مجزای فرهنگ یادگیری واتکینز و مارسینک (۲۰۰۳)، انگیزش یادگیری چنگ و همکاران (۲۰۱۰)، انگیزش انتقال هالتون (۲۰۰۵) و آمادگی برای تغییر سازمانی بوکنگ و همکاران (۲۰۰۹) بودند. برای تحلیل داده ها از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS نسخه ۲ استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که آمادگی تغییر به طور مستقیم و از طریق انگیزش از فرهنگ یادگیری تأثیر می پذیرد. همچنین بین فرهنگ یادگیری با متغیر میانجی انگیزش یادگیری و انتقال رابطه معنی داری وجود دارد. با توجه به مقادیر T، مسیر فرهنگ یادگیری به انگیزش و نیز مسیر انگیزش به آمادگی تغییر هر دو در سطح اطمینان ۹۹% مورد تأیید قرار گرفت. از طرفی نتایج این پژوهش نشان داد که بین فرهنگ یادگیری با انگیزش یادگیری و انتقال آن رابطه معنی داری وجود دارد. لذا انگیزش و آمادگی کارکنان برای اجرای تغییرات سازمانی اهمیت قابل توجهی دارد.
آسیب شناسی فرهنگ یادگیری دانشجویان رشته های علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آسیب شناسی فرهنگ یادگیری دانشجویان رشته های علوم انسانی به روش کیفی بود. در این پژوهش به مصاحبه نیمه ساختمند با 14 نفر از اعضای هیئت علمی و مدیران آموزشی و 18 نفر از دانشجویان رشته های علوم انسانی پرداخته شد. جهت تحلیل نتایج مصاحبه به تحلیل محتوا با استفاده از شیوه مقوله بندی پرداخته و چون روند انجام مصاحبه بر اساس چارچوب مفهومی به دست آمده از بررسی پیشینه بود، لذا از روش قیاسی (کل به جزء) در تحلیل محتوا و مقوله بندی داده های کیفی استفاده شد. مقولات به دست آمده مطابق با چارچوب بررسی فرهنگ یادگیری سطوح سه گانه فردی، نهادی و تعاملی طبقه بندی گردید. براین اساس، سطح فردی شامل، انگیزه یادگیری، نقش یادگیرنده، انتظارات دانشجویان از یادگیری، وظایف یادگیرنده می شود. سطح نهادی با ابعاد تقدیر و تشویق نوآوری آموزشی، قوانین رسمی و غیر رسمی، بهبود کیفیت زمینه یادگیری، توسعه هیئت علمی، توانمندسازی ظرفیت آموزش ارائه گردید و سطح تعاملی نیز دارای ابعاد فضای یادگیری، ساختار محتوا، اهداف، رسانه، ارزشیابی، روابط اساتید با دانشجویان، استاد، چارچوب زمان است. بهبود فرهنگ یادگیری دانشجویان نمایانگر اعتبار و ارزشمندی فعالیت ها و اقدامات آموزشی گروه های تحصیلی علوم انسانی بوده و می تواند در کیفیت عملکرد آنها اثرگذار باشد، لذا یافته های پژوهش در توسعه فرهنگ یادگیری دانشجویان رشته های علوم انسانی موثر است.
بررسی تأثیر بکارگیری روش تفکر شبکه ای بر فرهنگ یادگیری زبان آموزان زبان فرانسه براساس الگوی ابعاد فرهنگی هافستد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباط بین فرایند یاددهی‑یادگیری و مقوله فرهنگ در دهه های اخیر توجّه صاحب نظران حوزه آموزش را به خود معطوف کرده است؛ از نظر این محقّقان، فرایند یاددهی‑یادگیری پدیده ای است که در بستر اجتماع و تحت تأثیر عوامل و متغیرهای فرهنگی شکل می گیرد؛ به همین دلیل نمی توان مطالعات فرهنگ و یادگیری را از یکدیگر جدا دانست و تأثیر متغیرهای فرهنگی بر جریان یاددهی‑یادگیری را نادیده گرفت. در همین راستا، پژوهش حاضر بر آن است تا از سویی به مطالعه ویژگی های فرهنگی فراگیران ایرانی بپردازد و از سویی دیگر، امکان تغییر این ویژگی های فرهنگ محور را بررسی و واکاوی کند. به منظور تحقّق اهداف پژوهش و دستیابی به الگویی بهینه و کاربردی در زمینه فرایند یاددهی‑یادگیری زبان فرانسه، مقاله حاضر تأثیر روش تفکّر شبکه ای بر فرهنگ یادگیری زبان آموزان ایرانی را در چارچوب الگوی «ابعاد فرهنگی هافستد» مورد بررسی قرار می دهد. این پژوهش با روش شبه آزمایشی در بین 48 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی زبان و ادبیّات فرانسه مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 98- 97 دانشگاه حکیم سبزواری انجام گرفت. برای سنجش مؤلفه های فرهنگ یادگیری جامعه آماری از پرسشنامه محقّق ساخته ابعاد فرهنگی هافستد استفاده شد. بررسی و تحلیل داده ها بیانگر تفاوت آماری معنادار بین ابعاد فاصله قدرت، فردگرایی‑جمع گرایی، مردنگری‑زن نگری، جهت گیری بلندمدّت جهت گیری کوتاه مدّت و عدم تفاوت آماری معنادار بین بعد ابهام گریزی در گروه های آزمایش و کنترل بود. یافته های پژوهش از یک سو نشان داد که به کارگیری شیوه تفکّر شبکه ای م ی تواند ابعاد فرهنگی هافستد را به طور معناداری متأثر سازد؛ از سویی دیگر، دریافتیم که به کارگیری این روش امکان و بستر مناسبی را برای اصلاح تدریجی فرهنگ یادگیری زبا ن آموزان فراهم می سازد.
بررسی تفاوت وضعیت موجود و مطلوب عوامل اثرگذار بر فرهنگ مطالعه در فضای مجازی
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی تفاوت وضعیت موجود و مطلوب عوامل اثرگذار بر فرهنگ مطالعه در فضای مجازی انجام گرفته است. ابزارگرداوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بر اساس نظریه های علمی پیرامون موضوع می باشد که به صورت انلاین با استفاده از ابزار گوگل فرم طراحی و جمع آوری گردید. جامعه آماری تحقیق حاضر را اولیای دانش آموزان کلاس پنجم ابتدائی در دبستان شهدا پارس آباد تشکیل می دهند، با توجه به کوچک بودن جامعه آماری و جمعیت هدف از سرشماری برای نمونه گیری استفاده شده است. از آنجایی که در کل شماری، نمی توان از روشهای آمار استنباطی استفاده کرد لذا از آمار توصیفی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از تغیرات محسوس در عوامل مطالعه شده در گروه آزمایش است به طوری که عامل علاقه با 77 درصد دارای بیشترین و عامل محیط یادگیری با 46 درصد کمترین تغیرات را داشتند. عوامل انگیزش با 54 درصد، برنامه آموزشی 69 درصد محیط خانواده 54 درصد و عوامل فردی 62 درصد بیشتر از حد متوسط بودند.
واکاوی روابط بین تبادل رهبر- عضو (LMX)، فرهنگ یادگیری سازمانی و تعهد سازمانی کارکنان (مورد مطالعه: کارشناسان کشاورزی استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۷ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
819 - 837
حوزه های تخصصی:
در پژوهش های گذشته، از نظریه تبادل رهبر- عضو (کیفیت LMX) برای تبیین رابطه کارکنان و سرپرستان در جهت کسب دستاوردهای مطلوب سازمانی استفاده شده است، اما به سازوکار این فرایند توجه نشده است. از این رو، پژوهش حاضر با مطالعه دو متغیر فرهنگ یادگیری در سازمان و نقش این فرهنگ و با استفاده از رویکرد هنجاری، به بررسی اثر کیفیت رابطه LMX، بر این دو بعد پرداخته است. جامعه آماری متشکل از 110 نفر از کارشناسان کشاورزی استان مرکزی است که 86 نفر از آنها به روش دردسترس انتخاب شدند. برای داده پردازی، از مدل سازی معادله های ساختاری استفاده شد. سه یافته اصلی تحقیق نشان داد کیفیت LMX بر فرهنگ یادگیری سازمانی و فرهنگ یادگیری در سازمان بر تعهد سازمانی تأثیر مستقیم دارد و کیفیت LMX اثری غیر مستقیم بر تعهد سازمانی دارد. براساس نتایج پژوهش، کیفیت LMX عامل مهمی در ارتباط های دوسویه و نشر فرهنگ یادگیری در سازمان است و از این طریق، سبب توسعه تعهد سازمانی کارکنان می شود. در انتها با توجه به محدودیت های پژوهش، پیشنهادهایی ارائه شده است.
مروری نظام مند بر شناسایی ابعاد و مؤلفه های مدل توانمندسازی فرهنگ یادگیری مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: این مطالعه با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های مدل توانمندسازی فرهنگ یادگیری مدارس به شیوه ی مرور نظام مند صورت گرفت. روش شناسی: پژوهش حاضر به شیوه ی مروری (اسنادی) و با تکیه بر روش پتی کرو و رابرتز (2006) در بررسی های نظام مند در علوم اجتماعی انجام گردید. به منظور شناسایی ابعاد و مؤلفه ها، پس از تنظیم سؤالات پژوهش، اصطلاحات جستجو مشخص و پایگاه های مناسب برای دریافت منابع مربوط مشخص شدند. پس از تعیین معیارهای ورود و خروج و تعیین کیفیت علمی مطالعات مربوط، پاسخ سؤالات تحقیق استخراج گردید. در مجموع 22 مقاله و کتاب مرتبط در حوزه ی فرهنگ یادگیری مدارس مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: با استخراج ابعاد فرهنگ یادگیری در مجموع 9 بعد شامل ابعاد: «تحقیق و نوآوری»، «مدیریت مشارکتی»، «یادگیری تیمی»، «تبادل دانش»، «ویژگی های فردی»، «مدرسه و محیط»، «تفاوت های فردی»، «زیرساخت ها» و «تشویق» با 32 مؤلفه شناسایی گردید.
سنتزپژوهی شاخص ها و مؤلفه های فرهنگ یادگیری مبتنی بر سازنده گرایی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال نهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
153-176
حوزه های تخصصی:
توجه به نظریات یادگیری در آموزش نقش مهمی در طراحی برنامه های درسی دارد. نظریه سازنده گرایی اجتماعی به عنوان نظریه نوین در محیط های آموزشگاهی مورد توجه برنامه ریزان است که نیازمند توجه هر چه بیشتر به شاخص های آن می باشد. از این رو هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخص ها و مؤلفه های فرهنگ یادگیری مبتنی بر نظریه سازنده گرایی اجتماعی است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن سنتزپژوهی است. جامعه پژوهش کلیه مقالاتی می باشند (148 مقاله) که از سال 2012 میلادی و 1390 شمسی تاکنون در مورد فرهنگ یادگیری مبتنی بر نظریه سازنده گرایی اجتماعی است که در پایگاه های تخصصی و علمی ارائه شده اند. نمونه پژوهش 33 مقاله است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شدند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه، گردآوری شده اند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل محتوا به شیوه مقوله بندی برمبنای الگوی سنتزپژوهی روبرتس استفاده شده است. جهت بررسی اعتبار یافته ها از کدگذاری مجدد یافته ها بر مبنای روش اسکات (2012) استفاده شده و ضریب توافق بین ارزشیابان 79 درصد محاسبه گردید. مؤلفه ها و شاخص های فرهنگ یادگیری مبتنی بر سازنده گرایی اجتماعی در 8 بُعد، 36 محور و 124 مقوله شامل اهداف، ویژگی های فراگیران، ویژگی مربی، رویکردهای یاددهی-یادگیری، محتوا، محیط، ویژگی های ارزشیابی و عوامل مؤثر شدند.
سنجش ادراک منابع انسانی مدارس ابتدایی شهر اصفهان از ابعاد فرهنگ سازمان یادگیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷
149 - 115
این مقاله حاصل پژوهشی است که با هدف سنجش ادراک منابع انسانی مدارس ابتدایی شهر اصفهان از ابعاد فرهنگ سازمان یادگیرنده انجام شده است. روش تحقیق حاضر، توصیفی- پیمایشی بوده و تعداد 5346 نفر به عنوان جامعه آماری شامل کلیه مدیران، معلمان و معاونان زن و مرد شاغل در مدارس ابتدایی دولتی (دخترانه و پسرانه) شهر اصفهان است. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای، دو خوشه (ناحیه سه و پنج) اداره آموزش و پرورش شهر اصفهان و سپس ۴۸ مدرسه ابتدایی به صورت تصادفی انتخاب و ارزیابی شدند. در این پژوهش، با استفاده از پرسشنامه ابعاد فرهنگ سازمان یادگیرنده واتکینز و مارسیک (1997)، تعداد 405 نمونه جمع آوری و تحلیل شد. روایی و پایایی پرسشنامه پژوهش با استفاده از روایی همگرا، روایی واگرا، آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شده است. درواقع هفت بُعد مدل مفهومی در این تحقیق، با استفاده از 21 شاخص (گویه) و در مقیاس پنج درجه ای لیکرت مورد سنجش قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که وضعیت مدارس ابتدایی نواحی منتخب شهر اصفهان، نسبت به همه ابعاد فرهنگ سازمان یادگیرنده (به جز بُعد توانمندسازی)، حد متوسط رو به بالا است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که برازش مدل مفهومی با استفاده از انواع شاخص های مقتصد، مطلق و مقایسه ای، تأیید شده و حد نصاب لازم حاصل شده است.
تاثیر جهت گیری استراتژیک و قابلیت زنجیره تامین بر عملکرد سازمانی با توجه به نقش میانجی فرهنگ یادگیری و مزیت رقابتی (مورد مطالعه: شرکت سایپا دیزل)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی تاثیر جهت گیری استراتژیک و قابلیت زنجیره تامین بر عملکرد سازمانی با توجه به نقش میانجی فرهنگ یادگیری ومزیت رقابتی (مورد مطالعه: شرکت سایپا دیزل) می باشد. روش تحقیق بکار گرفته شده، توصیفی از نوع پیمایشی بوده و از حیث هدف یک تحقیق کاربردی است. جامعه آماری شامل کارکنان شرکت سایپا دیزل تهران می باشد که تعداد آنها 2000 نفر بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 322 نفر براورد گردید که برای نمونه گیری از روش تصادفی در دسترس استفاده شد. داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه استاندارد جمع اوری و بوسیله نرم افزار Smart PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان دهنده تایید فرضیه های تحقیق بوده و بیان می داردکه جهت گیری استراتژیک و قابلیت زنجیره تامین بر عملکرد سازمانی با توجه به نقش میانجی فرهنگ یادگیری ومزیت رقابتی تاثیر معناداری در بین کارکنان شرکت سایپا دیزل دارد.
تاثیر جهت گیری استراتژیک بر عملکرد سازمانی و فرهنگ یادگیری در بین کارکنان شهرداری های استان گیلان
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی تاثیر جهت گیری استراتژیک بر عملکرد سازمانی و فرهنگ یادگیری در بین کارکنان شهرداری های استان گیلان می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی، توصیفی - همبستگی است و جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کارکنان فنی شهرداری های استان گیلان بوده که تعداد آنها 560 نفر می باشد. حجم تمونه با استفاده از فرمول کوکران 229 نفر بوده و از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. برای جمع آوری داده های تحقیق، از پرسشنامه استفاده گردید که با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ پایایی کلیه پرسشنامه ها محاسبه گردید. داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه استاندارد جمع اوری و بوسیله نرم افزار Smart PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان دهنده تایید فرضیه های تحقیق بوده و بیان می داردکه جهت گیری استراتژیک بر عملکرد سازمانی و فرهنگ یادگیری در بین کارکنان شهرداری های استان گیلان تاثیر معناداری دارد.
ارائه مدل نوآوری در دانشگاه بر اساس فرهنگ یادگیری و مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۰ بهار ۱۳۹۶ شماره ۳۷
33 - 60
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل نوآوری در دانشگاه سمنان بر اساس فرهنگ یادگیری و مدیریت دانش است. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی و مبتنی بر معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش شامل همه کارکنان غیر هیئت علمی شاغل در دانشگاه سمنان (466 نفر) است که با استفاده از جدول مورگان (210 نفر) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده اند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه های استاندارد، فرهنگ یادگیری مارسیک و واتکینز (2003)؛ پرسشنامه مدیریت دانش نوناکو (1995) و پرسشنامه نوآوری سازمانی چوپانی و همکاران (1391) بود. میزان ضریب اعتماد با روش آلفای کرونباخ به ترتیب، برای فرهنگ یادگیری (80/0)، مدیریت دانش (85/0) و نوآوری سازمانی (89/0) به دست آمد. نتایج اجرای همبستگی پیرسون نشان داد که میان متغیرهای پژوهش رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد، فرهنگ یادگیری به میزان (80/0) بر نوآوری سازمانی و به میزان (50/0) بر مدیریت دانش اثر مثبت و مستقیم دارد. همچنین مدیریت دانش نیز به میزان (26/0) بر نوآوری، اثر مثبت و مستقیم دارد؛ در ضمن، فرهنگ یادگیری به میزان (13/0) بر نوآوری سازمانی، اثر مثبت و غیرمستقیم دارد.
شناسایی و اعتباریابی مؤلفه های فرهنگ یادگیری در مدارس دوره ابتدیی شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
74 - 94
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی و اعتباریابی مولفه های فرهنگ یادگیری در مدارس بود بود. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی بود، جامعه آماری پژوهش نیز کلیه معلمان دوره ابتدایی شهر اردبیل به تعداد2730 نفر بود. که از این تعداد با استفاده از فرمول کوکران3500 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها نیز از پرسشنامه محقق ساخته فرهنگ یادگیری با آلفای کرونباخ 88/. استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز متناسب با سوالات پژوهش از تحلیل عاملی تأییدی و تی تک نمونه ای استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد اکثر گویه ها دارای بار عاملی مناسبی (بالاتر از 7/0) بر متغیر مکنون مربوط به خود هستند و این بارهای عاملی در سطح 01/0 معنی دار می باشند. به عبارتی دیگر، مقدار تی متناظر با هر بار عاملی بیشتر از مقدار بحرانی آن (58/2) در سطح 01/0 است. درنتیجه، این نشانگرها از دقت لازم برای اندازه گیری سازه مربوط به خود برخوردار هستند. یافته ها و نتایج پژوهش بیانگر آن است که استقرار فرهنگ یادگیری در مدارس منوط به تحقق عوامل و مولفه های مورد مطالعه می باشد. بنابراین، مدیران و مسئولان آموزش و پرورش با نهادینه کردن فرهنگ یادگری در مدارس گامی در جهت توسعه فرهنگ کیفیت یادگیری در مدارس بردارند.
شناسایی مؤلفه های مؤثر بر فرهنگ یادگیری در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
فرهنگ یادگیری ابزار; نماد معانی و مفاهیم خاصی را در خود دارد که افراد در بستر آن یادگیرنده چگونه بیندیشد; چگونه افکار خود را سازماندهی; به صورت ناخودآگاه برخی از جنبه های امور را در طی فرآیند اندیشه ورزی از قلم بیندازند و به عبارتی آنها را ببینند.فرهنگ یادگیری می تواند به جوانب مختلفی همچون یادگیری دانشجویان; یادگیری کارکنان; همچون اعضاء هیأت علمی; پژوهشگران و کارکنان اداری ; یادگیری سازمانی دانشگاه متمرکز باشد. روش ها: رویکرد پژوهش بصورت کیفی و تکنیک فراترکیب بود.جامعه آماری شامل مطالعاتی در قالب مقالات از سال های 1396 تا 1401 و 2016 تا 2022 در حیطه مولفه های موثر بر فرهنگ یادگیری بود که با کلید واژگان تعیین شده در پایگاه های علمی معتبر جستجو و گردآوری شد که جمعا ۱۶۹ مطالعه بررسی گردید و پس از چندین مرحله بررسی و غربالگری نهایتاً۳۰ مقاله انتخاب شد که بصورت کدگذاری و تحلیل محتوا ، داده ها تحلیل گردید. نتایج: یافته های تحقیق در کد گذاری باز ۲۲۷ مؤلفه فرهنگ یادگیری استخراج گردید که در کد گذاری محوری در سه دسته شامل فرهنگ یادگیری فردی ، فرهنگ یادگیری جمعی و فرهنگ یادگیری بین المللی(جهانی) تقسیم شد و در نهایت نتایج مرحله کد گذاری انتخابی نیز مؤلفه های بدست آمده را در قالب علّی، زمینه ای،راهبردی،مداخله ای و پیامدها رده بندی گردید.
شناسایی ابعاد و مولفه های تاب آوری سازمانی مدیریت بحران در مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی (مطالعه موردی مراکز دانشگاهی شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
127 - 138
حوزه های تخصصی:
هدف: برای مواجهه با مخاطرات طبیعی نیاز به مدیریت بحران و تاب آوری سازمانی در این زمینه می باشد. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی ابعاد و مولفه های تاب آوری سازمانی مدیریت بحران در مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا اکتشافی از نوع کیفی بود. جامعه این مطالعه همه اساتید عضو هیأت علمی مراکز دانشگاهی شهر کرج بودند که طبق اصل اشباع نظری 12 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 89/0 به دست آمد. داده ها با روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که برای تاب آوری سازمانی مدیریت بحران در مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی 125 مقوله جزئی، 12 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی شناسایی شد. در این مطالعه مقوله های اصلی شامل بعد فردی (با 2 مقوله فرعی مولفه روانشناختی تاب آوری و خلاقیت و نوآوری)، بعد ساختاری (با 6 مقوله فرعی مولفه برنامه ریزی تاب آوری، مولفه انطباقی، تعهد و مدیریت، فرهنگ بحران، فرهنگ یادگیری و رهبری و تصمیم گیری)، و بعد عملیاتی (با 4 مقوله فرعی استفاده از دانش، ارتباطات، مشارکت موثر همگانی و شناخت عملیاتی منابع و تجهیزات) بودند. در پایان، الگوی ابعاد و مولفه های تاب آوری سازمانی مدیریت بحران در مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی رسم شد.نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر درباره ابعاد و مولفه های تاب آوری سازمانی مدیریت بحران در مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی، می توان زمینه را برای تحقق مقوله های شناسایی شده جهت بهبود تاب آوری سازمانی مدیریت بحران برای مواجهه با مخاطرات طبیعی فراهم ساخت.