مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تفکر استراتژیک
حوزه های تخصصی:
فرآیند برنامه ریزی استراتژیک و محصول آن، بعنوان یک برنامه مدون در هر حوز ه ای بسترساز رشد، تنظیم کننده فعالیت ها و حتی روابط و ضوابط می باشد. هر نظامی که متغیر های درونی آن از پویایی بیشتر برخوردار بوده و از دایره کنترل قطعی خارج باشد، نیاز بیشتر به این برنامه با منظور نمودن سناریو های مختلف دارد. نظام آموزشی از متغیر هایی که کمتر قالب پذیر بود ه اند، شکل یافته و «استاد و دانشجو و محتوای آموزشی» سه عنصر مبین این نظام هستند. در این مقاله ضرورت حضور برنامه ریزی استراتژیک در حوزه آموزش مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت با نیم نگاهی به نوع سازمان، الگوی مناسب جهت برنامه ریزی استراتژیک مشخص می شود و برای کاربردی شدن موضوع، حوزه آموزش دانشگاه امام صادق(ع)، بستر برنامه ریزی استراتژیک قرار گرفته تا از این رهگذر اهداف استراتژیک و استراتژی های دانشگاه در حوزه آموزش به عنوان گام های اولیه و پیشنهادی برنامه ریزی ارائه شود.
راهبردهای نظارت همگانی در مدیریت سیاسی جامعه دین بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از صدر اسلام تاکنون، برخی اندیشمندان بر این بوده اند که امر به معروف و نهی از منکر، وظیفه ای فردی است و مانند بسیاری تکالیف و احکام الهی، بر فرد مسلمان واجدالشرایط واجب است. در این دیدگاه، شرایط و مقتضیات زمان و مکان، کمتر مؤثّر است و حکومت دینی و اسلامی وظیفه خاصی ندارد. دیدگاه دیگر، امر به معروف و نهی از منکر را افزون بر وظیفه فردی، موضوعی اجتماعی و حکومتی می داند. بر مبنای نگرش دوم، توسعه فرهنگ شریعت مدار و ایجاد زمینه ها و بسترهای گسترش آن، فراهم آوردن سازو کار مناسب و بسیاری دیگر از مؤلفه های مدیریت سیاسی خرد و کلان، در نظام دین بنیان مطرح می گردد. یکی از خرده نظام های مهم که باید در طراحی هر سیستم، مد نظر قرار گیرد، نظام، پایش و نظارت بوده، اساسا شکل گیری، ثبات، تداوم و پویایی هر نظامی، به آن وابسته است. این مقاله، در صدد است که به موجب حدیث شریف، امر به معروف و نهی از منکر را یک نظام نظارت همگانی در مدیریت جامعه دین بنیان معرفی نماید که رسالت اجرای شرایع الهی و ایجاد جامعه و حکومت اسلامی و تضمین تحقق اهداف آن را بر عهده دارد. با چنین پیش فرضی، نمونه ای را از مجموعه آرای فقهی و نظریه های اندیشمندان اسلامی می پیماییم، و در پایان، با رویکردی استراتژیک از «است» های توصیفی حاصل شده از آن، «باید» های تجویزی و سپس راهبردهای نظارت همگانی را در نظام اسلامی به دست می آوریم.
تبیین اثر ویژگی های زندگینامه ای (تحصیلات، سن، سابقه خدمت و تعداد اعضای خانواده) بر ابعاد ششگانة تفکر استراتژیک براساس مدل تارعنکبوتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفکر استراتژیک شش بُعدی که شاه کلید پیروزی رقابت دائم التزاید است، چگونه از ویژگی های زندگینامه ای (تحصیلات، سن، سابقه خدمت و تعداد اعضای خانواده) تأثیر می پذیرد؟ هدف این تحقیق تبیین پاسخ این سئوال است. این تحقیق از نظر هدف توصیفی - تبیینی، از نظر روش انجام پیمایشی، و از نظر نتیجه کاربردی است. جامعه هدف تحقیق، 384 نفر از کارکنان شهرداری مناطق سه گانة قزوین هستند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامة محقق ساخته است و اعتبار وروایی آن کاملاً تایید شده است. داده ها از طریق نرم افزارSPSS و با استفاده از آزمون مقایسه میانگین ها وآزمون t استیودنت تجزیه و تحلیل شده اند. هندسه تفکر استراتژیک افراد براساس مدل تارعنکبوتی که تعادل و توازن میان ابعاد تفکر را می سنجد، تحلیل و مقایسه شده است. نتایج نشان می دهد که میان یکایک ویژگی های زندگینامه ای و مدل تفکر استراتژیک افراد ارتباط معنادار وجود دارد و با تغییر هر یک از ویژگی های گفته شده، تغییر معناداری در مدل تفکر استراتژیک افراد رخ می دهد. لذا سازمان ها را می توان مجموعه ای از مدل های تفکر نامید که دائماً در حال تغییرند، لذا به مدیران و راهبران سازمان ها پیشنهاد می گردد که کمیت و کیفیت این فرآیند دائم التغییر تفکر استراتژیک را از طریق مکانیزم های نظارتی بطور منظم پایش و هدایت کنند تا زمینه تحقق هدف های استراتژیک سازمان شان را فراهم آورند.
تحلیل رابطه ظرفیت تغییر سازمانی و تفکر استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر کنونی ظرفیت تغییر سازمانی یک قابلیت سازمانی مهم و استراتژیک و منبعی برای مزیت رقابتی شناخته شده است متفکران استراتژیک سازمان ها باید از فرآیندها و بحران های روزانه فراتر رفته و توجه خود را بر توسعه ظرفیت سازمان برای پاسخگویی موثر به عدم اطمینان های محیطی معطوف دارند. در این پژوهش با جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ای از 29 سازمان دولتی، سطح تفکر استراتژیک و ظرفیت تغییر در آن ها ارزیابی شد و رابطه این دو مفهوم با آزمون همبستگی مورد بررسی قرار گرفت. الگوی مورد استفاده برای ارزیابی تفکر استراتژیک، مدل پنج عنصر تفکر استراتژیک جین لیدکا و الگوی ارزیابی ظرفیت تغییر سازمانی، مدل هشت بعدی ویلیام جاج می باشد. تحلیل های آماری نشان داد سازمان هایی که سطح تفکر استراتژیک بالاتری دارند، از ظرفیت تغییر سازمانی بالاتری نیز برخوردارند. همچنین مشخص شد همبستگی مثبت و معنی داری میان هر یک از عناصر پنجگانه تفکر استراتژیک (دید سیستمی، تمرکز بر هدف، فرصت جویی هوشمندانه، تفکر در زمان و فرضیه محوری) و ظرفیت تغییر سازمانی وجود دارد. بعلاوه نتایج پژوهش وجود همبستگی مثبت و معنی دار میان تفکر استراتژیک و هر دو بعد سرمایه انسانی و زیرساخت های اجتماعی ظرفیت تغییر سازمانی را تأیید کرد.
بررسی رابطه بین تفکر استراتژیک مدیران و عوامل جمعیت شناختی با کیفیت محصولات، مورد مطالعه شهرک صنعتی کوثر اشتهارد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در فضای تجارت و کسب و کار، تغییرات پیچیده و غیر خطی و تحولات ناپیوسته پیش بینی آینده را تا حد بسیار زیادی نا ممکن ساخته است و سازمان ها را وادار نموده که خود را با امواج خروشان تغییر منطبق سازند. در این عصر بی ثبات، تفکر استراتژیک میتواند راهی برای حفظ بقا و ادامه حیات سازمان باشد. تفکر استراتژیک، یک فعالیت مشخص و معین است که هدف آن، کشف استراتژی های خلاق و بدیع بوده و می توان به وسیله آن قواعد بازی را تغییر داد و آینده ای متفاوت و ایده آل ایجاد نمود. در این پژوهش رابطه تفکر استراتژیک مدیران و کیفیت محصولات مورد بررسی قرار می گیرد. جامعه آماری این تحقیق را 57 نفر از مدیران واحدهای تولیدی شهرک صنعتی کوثر اشتهارد تشکیل می دهند. تعداد نمونه مورد پژوهش با استفاده از فرمول کوکران و با احتساب ضریب اطمینان 95 درصد،50 نفر انتخاب گردید. در قسمت تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار SPSS و به کمک آزمون پیرسون نتایج به دست آمده نشان داد که تفکر استراتژیک، تفکر سیستمی تفکر در زمان، خلاقیت و تمرکز بر هدف رابطه مثبت و معناداری با کیفیت محصولات دارند. اما فرصت طلبی رابطه ای با کیفیت محصولات ندارد.
بررسی تأثیر تفکر استراتژیک و سرمایه اجتماعی بر تشخیص فرصت های کارآفرینانه در بین جوانان روستایی (مطالعة موردی: شهرستان کنگاور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف کلی بررسی تأثیر تفکر استراتژیک و سرمایه اجتماعی بر تشخیص فرصت کارآفرینانه در بین جوانان روستایی انجام شد.
روش: این تحقیق به روش توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل 9207 نفر از جوانان روستایی شهرستان کنگاور، در استان کرمانشاه بود، با استفاد از جدول بارتلت 225 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برای مطالعه انتخاب شدند. روایی ابزار تحقیق با بررسی دیدگاه های اعضای هیأت علمی دانشگاه رازی کرمانشاه تعیین شد. پایایی پرسش نامه با استفاده از آزمون راهنما و آلفای کرونباخ تأیید شد.
یافته ها: بر اساس یافته ها مشخص شد که جوانان روستایی از لحاظ شناسایی فرصت های کارآفرینانه در وضعیت ضعیفی قرار دارند. یافته ها نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج تحقیق نشان داد که میزان سرمایه اجتماعی جوانان روستای در حد متوسط است و تفکر استراتژیک نیز در همین حد بود. در بین مؤلفه های تفکر استراتژیک، مؤلفه آینده نگری و در بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی، مؤلفه مشارکت اجتماعی بالاترین اولویت را در بین جوانان روستایی به خود اختصاص داده اند. نتایج برازش مدل به وسیله نرم افزارAMOS گویای آن بود که در مجموع، سرمایه اجتماعی و تفکر استراتژیک به ترتیب 0.54 و 0.49 درصد از تغیرات تشخیص فرصت کارآفرینانه را پیش بینی و تبیین می کند. از بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی، بهادادن به زندگی جوانان روستایی و از بین مؤلفه های تفکر استراتژیک، سه متغیر آینده نگری، تفکر مفهومی و فرصت طلبی بین جوانان روستایی، رابطه مستقیمی با تشخیص فرصت های کارآفرینانه توسط آن ها دارند. مدل نهایی پژوهش، گویای آن است که متغیرهای سرمایه اجتماعی و تفکر استراتژیک بر روی تشخیص فرصت کارآفرینانه نقش مثبت دارند؛ به طوری که تقویت مؤلفه های سرمایه اجتماعی در بین جوانان روستایی می تواند ارتباط تنگاتنگ با تفکر استراتزیک آن ها داشته باشد.
محدودیت ها: یکی از مهم ترین محدودیت های این پژوهش، بعد جغرافیایی تحقیق و پراکندگی روستاهای مورد بررسی بود.
راهکارهای عملی: بر اساس یافته ها می توان پیشنهاد داد که باید به جوانان روستایی، آموزش های مختلفی نظیر مهارت های اجتماعی، مدیریتی، مهارت بیان گری، متقاعدسازی و سازگاری اجتماعی ارایه داد.
اصالت و ارزش: محققان و برنامه ریزان روستایی می توانند از یافته های این تحقیق برای شناسایی و ارتقای هرچه بهتر فرصت های کارآفرینی در روستاها استفاده کنند و بیش از پیش به این موضوع توجه داشته باشند.
الگوی مفهومی تفکر استراتژیک در کسب و کارها از دیدگاه امام علی در نهج البلاغه
حوزه های تخصصی:
بسیاری از پژوهش های مدیریتی به اهمیت قابلیت تفکر استراتژیک برای مدیران اشاره کرده اند؛ اما موضوعی که کمترین توجه بدان شده، حلقه ارتباطی تفکر استراتژیک و ارزش هاست، حلقه ای که ارزش های اخلاقی را با منطق تجاری پیوند می دهد. هدف از نگارش مقاله حاضر ترسیم و تعریف چارچوب مفهومی برای تبیین ارتباط اصول اخلاقی و تفکر استراتژیک است. این پژوهش با روش تحلیل محتوا به بررسی و تحلیل مفاهیم همسو با کسب و کار در نهج البلاغه و دریافت نکات مهم و میزان اهمیت و تنوع آنها راهنمای ما در درک ارتباط اخلاق و تفکر استراتژیک خواهد بود. در مدل مستخرج از نهج البلاغه، حضرت علیj مبتنی بر رویکردی متعالی به کسب و کار، افزون بر نگرش مادی، نگرشی الهی به کسب و کار بخشیده است. در این مدل مبتنی بر ارزش های بنیادین کسب و کار، شاخص های اخلاقی مؤثر بر کسب و کار ارائه می شود و سرانجام مؤلفه های تفکر در کسب و کار بر مبنای نهج البلاغه ارائه شده است. اثربخشی تفکر استراتژیک، نیازمند ارائه الگویی است که مؤلفه های تفکر استراتژیک را در تعامل کامل با ارزش های اخلاقی ارائه کند و افزون بر فرایند، محتوای اخلاقی نیز داشته باشد.
بررسی رابطه بین انواع سبکهای رهبری با میزان تفکر استراتژیک در مدیران سازمانهای دولتی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در مطالعات مدیریتی بحث پیرامون تفکر استراتژیک و سبک های رهبری مدیران بویژه در سطح سازمانی جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است. به همین منظور پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین سبک های رهبری با میزان تفکر استراتژیک در مدیران سازمانهای دولتی شهرکرمان با استفاده از روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می پردازد. برای جمع آوری اطلاعات از شیوه میدانی و کتابخانه ای استفاده شده است. جامعه آماری 133 نفر از مدیران سازمانهای دولتی شهر کرمان است که با استفاده از پرسشنامه محقق ساخت از بین ایشان داده های لازم استخراج گردیده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات به کمک استفاده از آزمونهایT، ANOVA و ضریب همبستگی پیرسون بوده است. نتایج حاصله نشان می دهد که بین سبک رهبری بی خاصیت و تفکر استراتژیک کارکنان رابطه معنی دار و عکس وجود دارد. بین سبک رهبری وظیفه مدار و تفکر استراتژیک مدیران رابطه معنی داری وجود ندارد. بین سبک رهبری میانه رو و تفکر استراتژیک مدیران رابطه معنی داری وجود ندارد. بین سبک رهبری باشگاهی و تفکر استراتژیک مدیران رابطه مثبتی وجود دارد. بین سبک رهبری تیمی و تفکر استراتژیک مدیران رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد. بنابراین مدیران بیشتر از سبک رهبری تیمی استفاده می کنند و مدیرانی که این سبک را دارند به طور میانگین از بیشترین میزان تفکر استراتژیک برخوردارند.
تأثیر تدوین سیاست های کلی برای بنگاه های خدماتی- آموزشی انتفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از کشورهای صاحب نام و یا کشورهای در حال توسعه، در زمینه آموزش عالی دارای جایگاه های ممتازی در صحنه رقابت بین الملل می باشند. بسیاری از مؤسسات خدماتی آموزشی، در این زمینه موفق و پیشتاز بوده اند که در حال حاضر نامی از آنها به چشم نمی خورد. بسیاری از متخصصان علم مدیریت و برنامه ریزی همچون فردآر دیوید و جی ایوید هانگر، راه حل چالشهای سازمانی را در مفاهیمی همانند اهداف، خط مشی، مأموریت و سیاست های کلان یک مؤسسه جستجو می نمایند. برنامه ریزی فرایندی است که دارای مراحل مشخص و بهم پیوسته برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیمات می باشد. بر اساس این تعریف، تصمیم گیری های مقطعی و ناپیوسته و اتخاذ سیاستها برای پیشبرد سازمان در زمان حال یا آینده برنامه ریزی اطلاق نمی گردند. بیشتر برنامه ریزیها براساس دیدگاه عقلایی، دارای شکل «آرمانها و اهداف طرحها و اقدامات منابع مورد نیاز» می باشند. در مدلهایی همانند مدل برایسون، مدل هیل، مدل BCG و مدلGE ...، ابتدا آرمانها و اهداف سازمان تبیین شده، سپس طرحها و اقدامات لازم تعیین و در نهایت منابع مورد نیاز برای انجام برآورد می گردند. تغییر در شرایط محیط، سیاستها، نگرشها، دیدگاهها، ساختارها، نظامها و... عواملی هستند که بر آرمانها و اهداف برنامه ریزی تأثیر گذاشته، در نهایت باعث تغییر برنامه می گردند. این شرایط موجب رشد این تفکر شد که در برنامه ریزی باید بتوان مطابق با تغییرات، جهت حرکت سازمان را تغییر داد و جهت و رفتار جدیدی را در پیش گرفت. با توجه به این نگرش می توان تصمیمات سامان یافته ای را اتخاذ نمود و به اهداف کلان و انجام اعمالی دست یافت که ماهیت سازمان، نوع فعالیت ها و دلیل انجام آن فعالیتها توسط سازمان را شکل می دهد .
ارائه مدل تبیین رابطه فرایندهای مدیریت دانش با تفکر استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش ارائه مدلی از رابطه فرایندهای مدیریت دانش با تفکر استراتژیک در اداره کل ورزش و جوانان استان البرز بود. پژوهش حاضر از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی، از نظر هدف کاربردی و از حیث ارتباط بین متغیرهای پژوهش از نوع علی بود. روش انجام پژوهش نیز به صورت پیمایشی بود. بدین منظور با بررسی پیشینه پژوهش، متغیرهای پژوهش شناسایی شدند، سپس مدل اولیه پژوهش طراحی و براساس آن پرسشنامه ای ساخته شد و روایی آن توسط جمعی از صاحب نظران دانشگاهی و از طریق تکنیک تحلیل عاملی تأیید شد و پس از تعیین پایایی در اختیار جامعه آماری قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با نرم افزار لیزرل تجزیه وتحلیل شد و نتایج نشان داد که بین فرایندهای مدیریت دانش، شامل تولید دانش، تسهیم دانش، به کارگیری و ذخیره دانش، با تفکر استراتژیک در جامعه مورد مطالعه ارتباط وجود دارد.
بررسی تفکر استراتژیک در پیاده سازی مدل EFQM به واسطه یادگیری سازمانی در حوزه ستادی وزارت نیرو و شرکت های تابعه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نقش تفکر استراتژیک در پیاده سازی مدل EFQM به واسطه یادگیری سازمانی در حوزه ستادی وزارت نیرو و شرکت های تابعه می پردازد. به این منظور چهار فرضیه تدوین و مورد آزمون قرار گرفته است. در این پژوهش از تفکر استراتژیک به عنوان متغیر مستقل، پیاده سازی مدل EFQM به عنوان متغیر وابسته و یادگیری سازمانی به عنوان متغیر میانجی استفاده شده است. روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی از نوع همبستگی، به لحاظ استراتژی از نوع کمی و به لحاظ ابزار جمع آوری اطلاعات، پیمایشی با ابزار پرسشنامه می باشد. جامعه این پژوهش شامل کلیه مدیران و کارکنان حوزه ستادی وزارت نیرو و شرکت های تابعه در سطح کشور به تعداد 35324 نفر می باشد که در سال 1394 مشغول خدمت هستند. نمونه گیری در این پژوهش، به صورت تصادفی از نوع طبقه ای با استفاده از جدول کرجسی و مورگان ، به تعداد 384 نفر انتخاب و با کمک نرم افزارهای آماری SPSS و Excel و Lisrel به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است. نتایج حاصل از رویکرد پیشنهادی، نشان داد که هم تفکر استراتژیک و هم یادگیری سازمانی هر دو تاثیر مثبت بر استقرار EFQM دارد. نتایج برازش مدل پژوهش نیز نشان داد که داده های پژوهش با مدل مفهومی پژوهش برازش دارد و مدل تأیید شد. بر اساس نتایج بدست آمده از آزمون فرضیه ها و اینکه هر سه فرضیه فرعی پژوهش مورد تایید قرار گرفتند می توان نتیجه گرفت که تفکر استراتژیک هم به صورت مستقیم و هم از طریق یادگیری سازمانی روی پیاده سازی مدل تعالی سازمانی تاثیر دارد.
بررسی تفکر استراتژیک در پیاده سازی مدل EFQM به واسطه یادگیری سازمانی در حوزه ستادی وزارت نیرو و شرکت های تابعه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نقش تفکر استراتژیک در پیاده سازی مدل EFQM به واسطه یادگیری سازمانی در حوزه ستادی وزارت نیرو و شرکت های تابعه می پردازد .به این منظور چهار فرضیه تدوین و مورد آزمون قرار گرفته است. در این پژوهش از تفکر استراتژیک به عنوان متغیر مستقل، پیاده سازی مدل EFQM به عنوان متغیر وابسته و یادگیری سازمانی به عنوان متغیر میانجی استفاده شده است. روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی از نوع همبستگی، به لحاظ استراتژی از نوع کمی و به لحاظ ابزار جمع آوری اطلاعات،پیمایشی با ابزار پرسشنامه می باشد. جامعه این پژوهش شامل کلیه مدیران و کارکنان حوزه ستادی وزارت نیرو و شرکت های تابعه در سطح کشور به تعداد 35324 نفر می باشد که در سال 1394 مشغول خدمت هستند. نمونه گیری در این پژوهش، به صورت تصادفی از نوع طبقه ای با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، به تعداد 384 نفر انتخاب و با کمک نرم افزارهای آماری SPSS و Excel و Lisrel به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است. نتایج حاصل از رویکرد پیشنهادی، نشان داد که هم تفکر استراتژیک و هم یادگیری سازمانی هر دو تاثیر مثبت بر استقرار EFQM دارد. نتایج برازش مدل پژوهش نیز نشان داد که داده های پژوهش با مدل مفهومی پژوهش برازش دارد و مدل تأیید شد. بر اساس نتایج بدست آمده از آزمون فرضیه ها و اینکه هر سه فرضیه فرعی پژوهش مورد تایید قرار گرفتند می توان نتیجه گرفت که تفکر استراتژیک هم به صورت مستقیم و هم از طریق یادگیری سازمانی روی پیاده سازی مدل تعالی سازمانی تاثیر دارد.
بررسی مولفه های تفکر استراتژیک در مدیران شرکت گاز استان خوزستان به وسیله مدل جین لیدکا
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی مولفه های ﺗﻔکﺮ اﺳﺘﺮاﺗﮋیک درﻣﺪیﺮان شرکت گاز استان خوزستان به وسیله ﻣ ﺪل جین لیدکا ﻣی ﺑﺎﺷﺪ . پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش، توصیفی پیمایشی می باشد. جامعه مورد مطالعه این تحقیق شامل مدیران، روسای ستادی و روسای ادارات گازرسانی شرکت گاز استان خوزستان به تعداد70 نفر می باشد. ابزار تحقیق پرسشنامه ای محقق ساخته دارای60سوال مشتمل بر پنج بعد تفکر استراتژیک مدل لیدکا بود. پایایی این پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ و با مقدار 91/0 مورد تایید قرار گرفت. در راستای تحلیل داده ها و پاسخ به سوال های پژوهش، از آزمون t تک نمونه ای مستقل، آزمون فریدمن و روش تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از نرم افزار22 SPSS استفاده گردید. یافته های مطالعه نشان دادن، کلیه مولفه های مدل در سازمان اجرا شده است و ترتیب آنها با توجه به آزمون فریدمن به ترتیب تفکر سیستمی، تمرکز بر هدف، تفکر در زمان، فرصت طلبی هوشمندانه وفرضیه محوری می باشند . همچنین بر اساس نتایج تحلیل عاملی اکتشافی در مجموع 8 عامل بر اساس مولفه های مدل لیدکا به عنوان عوامل موثر بر تفکر استراتژیک در مدیران شرکت گاز استان خوزستان شناسایی گردید که شامل نگرش کلی از سازمان و محیط آن (کل نگری)، الگوی ذهنی کامل از نظام خلق ارزش، توجه به نقش فرد در تصمیم گیری ها برای تفکر سیستمی، داشتن چشم انداز و تمرکز برآن و تمرکز منابع برای تمرکز برهدف، هوشمندی محیطی و نگرش مثبت به تغییرات برای فرصت طلبی هوشمندانه، فرضیه سازی خلاقانه و آزمون سازی فرضیه برای فرضیه محوری و یادگیری از زمان و تفکر به هنگام برای تفکر در زمان می باشد.
تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات و تفکر استراتژیک بر پیاده سازی مدیریت دانش در ادارات کل ورزش و جوانان غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات و تفکر استراتژیک بر پیاده سازی مدیریت دانش است. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و ازنظر هدف کاربردی است. جامعه آماری تمامی کارشناسان ادارات کل ورزش و جوانان غرب ایران را شامل می شود. با استفاده از جدول مورگان و نمونه گیری تصادفی 175 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از سه پرسشنامه محقق ساخته فناوری ارتباطات و ارتباطات، تفکر استراتژیک منوریان و همکاران (1391)، مدیریت دانش لاوسون (2003)، استفاده شد. روایی و پایایی پرسشنامه ها مورد تأیید قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از مدل معادلات ساختاری و تحلیل مسیر به وسیله نرم افزار لیزرل استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد ضریب استاندارد بین دو متغیر فناوری اطلاعات و ارتباطات و پیاده سازی مدیریت دانش برابر با 52/0 و بین دو متغیر تفکر استراتژیک و پیاده سازی مدیریت دانش برابر 37/0 است. پس می توان نتیجه گرفت که فناوری اطلاعات و ارتباطات و تفکر استراتژیک بر پیاده سازی مدیریت دانش تأثیر دارد.
شناسایی مؤلفه های مؤثر بر کارکرد سیاسی تفکر استراتژیک (استراتژی مشروعیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محیط ائتلافی از سازمان هاست که از طریق فرایند غیرمطمئنی از چانه زنی و تعدیل متقابل خواسته های مربوط به خود به سمت تحقق اهداف متکثر خود حرکت می کنند. چون یکی از مسایل استراتژیک سازمان، قدرت سازمان ها و گروه هایی است که توان تحمیل محدودیت هایی بر سازمان دارند، تفکر استراتژیک نه تنها باید سیستمی از استراتژی برای دستیابی به مزیت رقابتی و ایجاد ارزش خلق کند که باید استراتژی مشروعیت را برای توجیه حقانیت استراتژی سازمان از طریق یک فرایند چانه زنی سیاسی با سایر نهادها و سازمان ها ارایه کند. پژوهش حاضر درپی آن است که به بررسی و اولویت بندی مؤلفه های استراتژی مشروعیت بپردازد. در گام اول با مطالعه مدل ها و رویکردهای تفکر استراتژیک و نظریه های قدرت، ابتدا نه مؤلفه استراتژی مشروعیت شناسایی و سپس با روش دلفی با نظر خبرگان و در سه مرحله شش مؤلفه انتخاب شد. در گام دوم از روش دیمتل به منظور تحلیل و رتبه بندی علت ومعلولی استفاده شد. در نهایت و با توجه به نتایج تجزیه وتحلیل علی ومعلولی دیمتل، سه مؤلفه منابع قدرت، ساختار انگیزشی و انتظارات ذینفعان و قوانین بازی مؤلفه های علی هستند و سه مؤلفه میدان قدرت، ساز وکار نفوذ و نحوه تعامل ذینفعان معلول هستند.
بررسی رابطه بین تفکر استراتژیک مدیران با سکون زدگی شغلی کارکنان در اداره کل آموزش و پرورش استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
137 - 148
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق به بررسی رابطه بین تفکر استراتژیک مدیران با سکون زدگی شغلی کارکنان در اداره کل آموزش وپرورش استان چهارمحال و بختیاری پرداخته می شود. در پژوهش حاضر از روش همبستگی و از نوع توصیفی استفاده شده است. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 200 نفر که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت بررسی فرضیه ها از آزمون پیرسون و روش آمار استنباطی رگرسیون خطی، استفاده شد. یافته های تحقیق نشان دادند، بین تفکر استراتژیک مدیران و سکون زدگی شغلی کارکنان رابطه معناداری وجود دارد همچنین بین; گوش دادن به صداهای جدید توسط مدیر و سکون زدگی شغلی کارکنان رابطه معنادار و معکوس وجود دارد; بین ایجاد برقراری تعاملات جدید توسط مدیر و سکون زدگی شغلی کارکنان رابطه معنادار و معکوس وجود دارد; بین ایجاد انگیزش تازه توسط مدیر و سکون زدگی شغلی کارکنان رابطه معنادار و معکوس وجود دارد; بین استقبال مدیر از تجربه های جدید و سکون زدگی شغلی کارکنان رابطه معنادار و معکوس وجود ندارد; بین ترسیم چارچوب فکری جدید توسط مدیر و سکون زدگی شغلی کارکنان رابطه معنادار و معکوس وجود دارد.
طراحی و اجرای کانون ارزیابی شایستگی تفکر استراتژیک برای مدیران شرکت پالایش و پخش فراورده های نفتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفکر استراتژیک به عنوان یکی از قابلیّت های اصلی رهبران واجد عملکرد برجسته، اهمیّت و درجه پیچیدگی بالایی دارد. کانون ارزیابی از زمره منعطف ترین و جامع ترین ابزارها در جهت سنجش تفکّر استراتژیک مدیران است. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر طراحی و اجرای کانون ارزیابی شایستگی تفکّر استراتژیک برای مدیران شرکت پالایش و پخش فراورده های نفتی است. به منظور تحقّق این هدف، 21 نفر از مدیران سازمان به عنوان نمونه انتخاب شده و پرسشنامه تحلیل سمت حرفه ای و مدیریتی ( PMPQ ) را تکمیل کردند. سپس تمرین های شبیه سازی مربوط به شغل (تمرین بحث گروهی بدون رهبر، ایفای نقش، ارائه شفاهی و مطالعه موردی) به منظور سنجش ابعاد تفکر استراتژیک (آینده نگری، تفکر سیستمی، فرصت طلبی هوشمندانه و تفکر مفهومی) طراحی شدند. سپس شش نفر از مدیران، توسّط 12 ارزیاب متخصص مورد ارزیابی قرار گرفتند؛ و در نهایت با اجرای کانون ارزیابی امتیاز هر بعد در هر تمرین، امتیاز کلّی بعد، امتیاز هر تمرین، و امتیاز کلّی عملکرد معین شد. همچنین پایایی تمرین ها، اثربخشی تمرین ها و اثربخشی کل کانون ارزیابی نیز بررسی و تأیید شده، و نتایج نشان داد که اثربخشی تمرین ها و کانون به طور معناداری از مقدار میانگین بالاتر است( p <05/0). نتایج کانون ارزیابی می توانند برای تصمیمات مدیریتی (مانند ارتقا) به کار روند. همچنین بر اساس تأیید روایی و اثربخشی ابزار و تمرین ها می توان آنها را در کانون های ارزیابی مشابه استفاده کرد.
تبیین وضعیت تفکر استراتژیک در دانشگاه و ارتباط آن با یادگیری سازمانی؛ مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که داشتن تفکر استراتژیک پیامدی موثر و مستقیم در سیاستگذاری و برنامه ریزی آموزشی دانشگاه دارد و از طرفی از ارکان مهم و موثر دانشگاه است، مقاله حاضر در صدد بررسی میزان تفکر استراتژیک اعضای هیات علمی و ارتباط آن با یادگیری سازمانی است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی؛ از نظر روش گردآوری اطلاعات از نوع تحقیقات کمی و غیر آزمایشی و از نظر نحوه اجرا، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیات علمی تمام وقت و مدعو دانشگاه آزاد اسلامی واحد سمنان در سال تحصیلی 96-95 شامل 260 نفر است. حجم نمونه با روش تصادفی ساده و بر اساس جدول مورگان برابر با 155 نفر انتخاب شدند. اولین ابزار پژوهش پرسشنامه، تفکر استراتژیک گلدمن ( 2005 ) با چهار مولفه تفکر سیستمی، تفکر مفهومی، آینده نگری و فرصت طلبی هوشمندانه است. دومین ابزار مورد استفاده، پرسشنامه یادگیری سازمانی نیفه (2001) شامل هفت مولفه چشم انداز مشترک، فرهنگ سازمانی، کار تیمی و یادگیری تیمی، تسهیم دانش، تفکر سیستمی، رهبری مشارکتی و مهارت ها و شایستگی های کارکنان است. روایی محتوایی پرسش نامه ها مورد تأیید متخصصان و استاد راهنما قرار گرفته است. پایایی پرسش نامه ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ، برای تفکر استراتژیک، 83/0 و برای یادگیری سازمانی، 91/0 برآورد شد. برای تجزیه و تحلیل از روش های آماری توصیفی و آمار استنباطی(همبستگی پیرسون، t تک نمونه ای و رگرسیون) استفاده شد. نتایج نشان داد: وضعیت تفکر استراتژیک و یادگیری سازمانی اعضای هیات علمی بالاتر از حد متوسط است، اما وضعیت یادگیری سازمانی بهتر از تفکر استراتژیک آنهاست. بین دو متغیر تفکر استراتژیک با یادگیری سازمانی اعضای هیات علمی رابطه مثبت و معناداری (512/0 = r) وجود دارد که این رابطه در سطح آلفای 01/0 معنی دار است. به عبارت دیگر، هرچه اعضای هیات علمی از ابعاد تفکر استراتژیک بیشتری برخوردار باشند، یادگیری سازمانی آنها نیز بیشتر خواهد شد.
تأثیر آموزش از طریق گیمیفیکیشن بر تفکر استراتژیک مدیران ورزشی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
175 - 194
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله تأثیر آموزش تفکر استراتژیک به مدیران ورزشی کشور از طریق گیمیفیکیشن یا بازی وارساری است. روش تحقیق از نوع تحقیقات نیمه تجربی است.جامعه ی آماری تحقیق شامل مدیران ورزشی سراسر کشور که در ادارات کل تربیت بدنی مشغول فعالیت بودند، می باشد. نمونه ی تحقیق 45 نفر و به صورت هدفمند از بین جامعه ی آماری انتخاب شد. در این تحقیق از پرسشنامه ی محقق ساخته که در هفت بخش به صورت الکترونیکی و کاغذی طراحی شده بود، استفاده گردید و روایی آن به تأیید متخصصان رسید و پایایی پرسشنامه 98/0 و بازی کامپیوتری 9/0 به دست آمد.برای ارائه داده های توصیفی از شاخص آماری فراوانی، درصد فراوانی و در بخش آمار استنباطی از آزمون شاپیروویلک جهت بررسی توزیع طبیعی داده ها استفاده شد. برای بررسی تجانس واریانس از آزمون لون و جهت تجزیه وتحلیل داده ها و مقایسه میانگین گروه های آزمودنی از آزمون یونیوریت (تحلیل کوواریانس) استفاده شد. طبق نتایج آزمون یونیوریت آموزش تفکر استراتژیک از طریق گیمیفیکیشن تأثیر معنی داری دارد (001/0=, sig629/52F=). با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت با توجه به لزوم دارا بودن مدیران ورزشی کشور به تفکر استراتژیک، نوع شیوه آموزشی در میزان یادگیری وانگیزه آنان تأثیرگذار است، که نشان از اثر بالاتر گیمیفیکیشن در یادگیری تفکر استراتژیک نسبت به روش های سنتی است.
شناسایی و تبیین عناصر تفکر استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شواهد حاکی از آن است که حاکمیت تفکر استراتژیک در سازمان ها منجر به «توسعه ظرفیت های سازمان»، «کسب نتایج مالی پایدار» و «بهبود جایگاه سازمان در محیط» می شود؛ لیکن علی رغم اهمیت بالای تفکر استراتژیک، شناسایی شایستگی های معرف آن و ابزارهای سنجش آن محل بحث می باشد. مرور ادبیات در این زمینه نشان می دهد اجماع نظری مشخصی درخصوص ویژگی های تفکر استراتژیک که بعضاً با عنوان «عناصر»، بعضاً با عنوان «جنبه ها»، بعضاً با عنوان «مهارت ها»، بعضاً با عنوان «قابلیت ها»، بعضاً با عنوان «شایستگی ها» و عناوین دیگر تبیین شده اند، وجود نداشته و لذا شاهد توسعه مقیاس های استاندارد و فراگیر برای سنجش ابعاد تفکر استراتژیک به عنوان سازه ای پژوهشی نیز نبودیم. بر این اساس، طی مطالعه حاضر تلاش شد تا با به کارگیری استراتژی نظریه داده بنیاد چندگانه (MGT) به پیکربندی مدلی یکپارچه برای تبیین ماهیت تفکر استراتژیک پرداخته شود. تحلیل داده های حاصل از مرور نظام مند مطالعات مرتبط در بازه زمانی ۴۰ سال اخیر و مصاحبه با ۲۷ نفر از خبرگان که با ترکیب روش های نمونه گیری هدفمند قضاوتی و روش گلوله برفی انتخاب شدند، منجر به توسعه مدلی شد که تفکر استراتژیک را در قالب شش ویژگی مشتمل بر «دوراندیشی چشم انداز محور»، «ذی نفع محوری»، «تحول گرایی خلاقانه»، «راه حل جویی نظام مند»، «الگویابی» و «تصمیم گیری هوشمندانه» مفهوم پردازی می کند. به منظور اعتبارسنجی نتایج و همچنین ارزیابی مدل از منظر «قابل فهم بودن»، «جامع بودن»، «کاربردی بودن» و «نوآوری» طی دو مرحله متوالی به نظرسنجی از خبرگان پرداخته شد که نتایج این پیمایش ها نیز نشان از اعتبار نتایج اکتسابی و مناسب ارزیابی شدن مدل نهایی با توجه به چهار معیار مذکور دارد.