فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۶٬۹۷۸ مورد.
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
211 - 227
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تقاضای شغلی، ابهام نقش، فراشایستگی ادراک شده، و حمایت سازمانی بر رفاه کارکنان بر اساس مدل تقاضا منابع شغلی صورت گرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها پیمایشی است. جامعه آماری کلیه کارکنان دانشگاه رازی کرمانشاه بود که 490 نفر بودند و با استفاده از جدول مورگان 215 نفر از آن ها از دانشکده های مختلف و با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی به صورت نمونه انتخاب شدند؛ که به تناسب هر دانشکده نمونه مورد نظر انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود. تحلیل داده ها با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری با روش حداقل مربعات جزئی از طریق نرم افزار Smart PLs3 انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد تقاضای شغلی، ابهام نقش، و فراشایستگی ادراک شده سبب کاهش رفاه کارکنان و حمایت سازمانی سبب افزایش رفاه کارکنان می شود. بهبود رفاه و حمایت از کارکنان سبب موفقیت سازمان می شود و اگر سازمان کارکنان را مورد حمایت خود قرار دهد، آن ها احساس تعهد بیشتری به سازمان خواهند داشت و در جهت افزایش عملکرد و دستیابی به اهداف سازمان تلاش می کنند. از این رو یافتن عوامل مؤثر بر رفاه کارکنان امری ضروری است که می تواند سبب موفقیت سازمان شود.
مدلسازی ساختاری تفسیری دانش فنی نیروی انسانی در صنعت دارو به بازارهای جهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۱
137 - 153
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: صنایع دانش محور در سطح جهانی در حال افزایش سهم خود هستند و دانش فنی نیروی انسانی در این صنعت در حال رشد می باشد. هدف این پژوهش، مدلسازی ساختاری تفسیری دانش فنی نیروی انسانی در صنعت دارو به بازارهای جهانی می باشد. روش تحقیق: این پژوهش از نظر هدف بنیادی-کاربردی و بصورت کیفی انجام شد. جامعه آماری شامل 15 نفر از صاحبنظران و اعضای هیات علمی آشنا به موضوع بودند. ابعاد دانش فنی نیروی انسانی در حوزه دارو، ابتدا با استفاده از کتب و تحقیقات صورت گرفته جمع آوری شد. بعد از مصاحبه از خبرگان و تایید ابعاد، برای اعتبارسنجی مدل از روش مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد دانش فنی نیروی انسانی در حوزه دارو دارای 13 بعد است که دوازده مولفه در یک سطح و مولفه استراتژی های ورود به بازار بین الملل در سطح دوم قرار گرفت که بیشترین تاثیر را بر مدل دارد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق تحولی در صنعت دارو ایجاد می نماید و با تمرکز بر استراتژی های ورود به بازار بین الملل در صادرات دانش فنی منابع انسانی، شرکت های داروسازی کمک به اقتصاد و ارزآوری خواهد کرد.
ارائه مدل تاب آوری سازمانی در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
118 - 147
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تاب آوری سازمانی یکی از مفاهیم جدید و محبوب در مطالعات سازمانی است که به توانایی بازیابی و بازگشت کسب وکارها به شرایط ابتدایی خود، در زمان بروز بحران ها و در مقابل ریسک های متعدد درونی و بیرونی اشاره دارد. هدف این پژوهش، طراحی مدلی برای تاب آوری سازمانی در شرکت های دانش بنیان است.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی توسعه ای است و از گروه تحقیقات آمیخته اکتشافی محسوب می شود. به منظور طراحی مدل پژوهش، از روش تئوری داده بنیاد استفاده شد و بدین منظور با ۲۲ خبره مصاحبه عمیق به عمل آمد. این افراد به صورت هدفمند انتخاب شدند. مدل طراحی شده با روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار اسمارت پی ال اس اعتبارسنجی شد. جامعه آماری این مرحله، مدیران شرکت های دانش بنیان در پارک علم و فناوری تهران بودند که از طریق پرسش نامه، از آن ها نظرخواهی شد. حجم نمونه محاسبه شده با روش کوکران ۱۱۰ نفر و روش نمونه گیری نیز از نوع تصادفی ساده بود.یافته ها: مدل پارادایمی با ۶ دسته متغیر عوامل علّی، پدیده محوری، راهبردها، عوامل مداخله گر، عوامل زمینه ای و پیامدها طراحی شد. بر اساس یافته ها، برای متغیر تاب آوری در شرکت های دانش بنیان، ۴ مقوله اصلی، ۱۰ مقوله فرعی و ۲۱ مفهوم و همچنین، ۵ دسته راهبرد شناسایی شد که بر این اساس مدل پژوهش ایجاد شد. مقوله های اصلی شناسایی شده عبارت اند از: تاب آوری هدایتی، اجتماعی، زیرساختی و رابطه ای. همچنین، یافته های برازش با مدل سازی معادلات ساختاری نیز ساختار و متغیرهای مدل را تأیید می کند.نتیجه گیری: بهره گیری از رویکرد تاب آوری در شرکت های دانش بنیان، به اندازه کافی اثربخش است و می تواند در حفظ بقا و حرکت در مسیر رشد و توسعه این شرکت ها تأثیر زیادی داشته باشد.
ارائه الگوی فرایندیِ ارتقای انگیزش کارکنان با استفاده از روش مدل یابی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
209 - 239
حوزههای تخصصی:
انگیزش کارکنان و توجه عوامل اثرگذار و اثرپذیر از آن، از دیرپاترین مسائل سازمانی در حوزه مدیریت رفتار سازمانی است که همواره توجهات و تلاش های فکری و عملی بسیاری را در دانش و عمل مدیریت به خود جلب کرده است. در امتداد این تلاش های فکری و عملی، این پژوهش با هدف بهبود انگیزش کارکنان ازطریق ارائه الگوی ساختاری- تفسیری انگیزش در شرکت توزیع برق ایلام انجام شده است. در این پژوهش نخست با بهره گیری از مدل جاذبه و دافعه اوِرت لی، جذابیت ها و دافعه های زندگی کاری تأثیرگذار بر انگیزش کارکنان ازطریق انجام تعداد 17 مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدیران و کارکنان شرکت صورت گرفت و داده های کیفی مصاحبه با روش تحلیل مضمون، تجزیه وتحلیل شد. درادامه و با محوریت 25 راهکار شناسایی شده برای ارتقای انگیزش کارکنان، الگوی فرایندیِ انگیزه بخشی و مراحل و گام های آن با استفاده از روش مدل یابی ساختاری تفسیری (ISM) ارائه شد. براساس یافته های پژوهش، جاذبه ها و دافعه های 5 مضمون اصلی درقالب تعاملات افراد (روابط کارکنان با مدیر و کارکنان با کارکنان)، محیط سازمانی (جو درون سازمانی و برون سازمانی)، ساختار سازمانی، نظام های سازمانی (جبران خدمات، آموزش و توسعه، نظام شغلی و...)، و فرهنگ سازمانی استخراج شد. سپس راهکارهای مذکور با استفاده از روش مدل یابی ساختاری تفسیری و براساس رابطه تقدم و تأخر، سطح بندی شدند. یافته ها نشان داد که برای ارتقای انگیزش کارکنان، لازم است اقداماتی نظیر برنامه ریزی راهبردی، بازطراحی مشاغل، بازطراحی فرایندها، بازطراحی ساختار سازمانی و تدوین بیانیه ارزش سازمان بیش از سایر مؤلفه ها مورد توجه قرار گیرد.
تدوین مدل بهبود عملکرد شتاب دهنده های استارت آپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگویی برای بهبود عملکرد شتاب دهنده های استارت آپ و شناسایی ابعاد و مؤلفه های آن انجام شده است. این پژوهش از نظر روش و ماهیت در زمره تحقیقات آمیخته اکتشافی قرار دارد و از نظر هدف کاربردی است. پژوهش حاضر در دو بخش کیفی (فراترکیب و دلفی) و کمّی صورت گرفت. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی شامل 25 مقاله فارسی و لاتین مرتبط با بهبود عملکرد در شتاب دهنده که به روش سرشماری در روش فراترکیب انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش دلفی نیز شامل 30 نفر از اعضای هیئت علمی رشته مدیریت و مدیران شرکت های مرتبط با شتاب دهنده های استارت آپ بوده است. در بخش کمی نیز 250 نمونه از کارکنان شتاب دهنده های ایران با روش طبقه ای تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است که اعتبار آن از طریق روش های روایی سازه و بارهای عاملی و همچنین محاسبه آلفای کرونباخ به دست آمد و تأیید شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی همچنین تحلیل مسیر، با استفاده از نرم افزارهای آماری spss و smart pls بهره برده شد. براساس تحلیل عاملی اکتشافی 73 گویه پرسشنامه در 12 مؤلفه اصلی و 61 مؤلفه فرعی طبقه بندی شده است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان می دهد 12 مؤلفه منابع انسانی مربیگری، فنون مدیریت، منظر مشتری، بهبود مستمر، پشتیبانی، روابط مالی، فرایندهای داخلی، مدل کسب وکار، اکوسیستم برنامه، رقبا و محیط بر بهبود عملکرد شتاب دهنده های استارت آپ مؤثر است.
شناسایی عوامل مؤثر بر قضاوت ارزیابان در سیستم ارزیابی عملکرد کارکنان شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش شناسایی عوامل مؤثر قضاوت ارزیابان در ارزیابی عملکرد کارکنان در شهرداری تهران است؛ نظام ارزیابی عملکرد در این سازمان به عنوان یکی از مهم ترین فرایند های منابع انسانی با چالشهایی از جمله قضاوت نادرست ارزیابان عملکرد کارکنان خود مواجه است. روش پژوهش به صورت کیفی تحلیل مضمون بود. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه باز استفاده شد. جامعه و نمونه آماری پژوهش 27 نفر از بین مسئولان و کارشناسان شهرداری تهران انتخاب شده اند.. با بررسی کدهای توصیفی حاصل از متون مصاحبه، 73 کد اولیه از 24 مفهوم که از 9 مقوله فرعی به دست آمده را شناسایی نموده و باتوجه به شباهت معنایی آنها، در 4 مضمون اصلی شامل: عوامل مربوط به ارزیابی کننده، عوامل مربوط به ارزیابی شونده، عوامل سازمانی و عوامل فراسازمانی دسته بندی شد. اساسی ترین راهکار برای شناسایی عوامل مؤثر بر قضاوت ارزیابان این است پس از شناسایی معیار یک ارزیاب خوب منابع انسانی، به تربیت یک ارزیاب حرفه ای بپردازیم. همچنین با تغییر شیوه سنتی ارزیابی به سیستم ارزیابی حرفه ای می توانیم تا حد زیادی از تاثیرات قضاوت بد ارزیابان بکاهیم.علاوه برآن پیشنهاد می شود باحمایت بدنه کارکنان شهرداری سیستم ارزیابی عملکرد به صورت هوشمند دربیاید و از دخالت مافوق ها و تأثیر عوامل فراسازمانی بر قضاوت ارزیابان جلوگیری نماییم.
تاریخ نگاری شفاهیِ دانش مدیریت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه. مطالعات تاریخی در رشته مدیریت در ایران یا انجام نشده یا به صورت پراکنده بوده و روشمند نبوده است. تاریخ شفاهی دانش مدیریت در ایران به مثابه روشی متداول در تاریخ نگاری نیز مورد توجه محققان نبوده است.
هدف. در این مطالعه ثبت و ضبط خاطرات و مشاهدات استادان و پیشکسوتان مطلع از تطور دانش مدیریت در ایران جهت تدوین تاریخ شفاهی این دانش دنبال می شود. عمده هدف تاریخ شفاهی ثبت و نگهداری خاطرات و اطلاعات کسانی است که از رویدادهای تاریخی در زمینه ای خاص باخبرند.
روش پژوهش. در این مقاله، روایت های شفاهی تعدادی از استادان پیشکسوت دانش مدیریت در ایران با استفاده از روش تاریخ شفاهی ثبت و ضبط شده اند. مصاحبه شوندگان کنشگران اصلی در دوره های مختلف تطور مدیریت بوده اند که از روند شکل گیری و توسعه این دانش در ایران آگاه و مطلع بودند.
یافته ها. از مصاحبه با استادانِ پیشکسوت خاطرات، مشاهدات، شنیده ها، و اطلاعاتی به دست آمد که به صورت خام و بدون دستکاری و دخالت مورخان روایت شده اند که به تدوین تاریخی موثق و قابل استناد، منطبق با اصول و مراحل تاریخ شفاهی، منتج شده است و از برتری های آن ارائه کدها و کلیدواژه هایی تاریخی است که می توانند موضوع مطالعه سایر محققان و مورخانِ مدیریت قرار گیرند.
نتیجه گیری. مورخان، ضمن رعایت اصالت تاریخ شفاهی و روایتِ آن بدون دستکاری، چهار مؤلفه اصلی شامل ساختارهای مؤثر، خبرگان مؤثر، آثار مؤثر، و رویدادهایِ مؤثر بر علوم اداری را به عنوان الگویی نظری در تبیین و تدوین تاریخِ دانش مدیریت در ایران استنتاج کردند.
بررسی تطبیقی رابطه بین فرهنگ سازمانی با سلامت سازمانی در شرکت های دولتی ایران به منظور ارایه مدلی مطلوب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
99 - 116
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تطبیقی رابطه بین فرهنگ سازمانی با سلامت سازمانی در شرکت های دولتی ایران به منظور ارایه مدلی مطلوب (مطالعه موردی تطبیق شرکت گاز استان کرمان با شرکت آب و فاضلاب شهری استان کرمان) انجام شد. ابتدا مولفه های هر یک از متغیرها با توجه به مطالعات کتابخانه ای مورد شناسایی قرار گرفت و در ادامه با استفاده از نظرات خبرگان مورد تایید قرار گرفت. این پژوهش بر حسب هدف، توسعه ای- کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. ابتدا مولفه های فرهنگ سازمانی از طریق مطالعات کتابخانه ای شناسایی شد و با استفاده از روش دلفی و نظرخواهی از خبرگان تحقیق مورد تائید قرار گرفتند. جامعه آماری این پژوهش شامل دو گروه خبرگان و کارمندان شرکت گاز و آب و فاضلاب شهری استان کرمان می باشد. برای بررسی فرضیات از آزمون t تک نمونه ای، آزمون t دو نمونه ای و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار 25 spss و اسمارت پی ال اس (Smart pls3) استفاده شد. نتایج حاصل از تطبیق نشان داد که از دیدگاه خبرگان مولفه ها در دو جامعه آماری تفاوتی ندارد و با مولفه های یکسان می توان فرهنگ سازمانی در دو شرکت را مورد سنجش قرار داد اما فرهنگ سازمانی در دو شرکت تفاوت معنی داری داشتند. همچنین نتایج نشان داد که بین فرهنگ سازمانی و مولفه های آن: فرهنگ مشارکتی، فرهنگ همانندی، فرهنگ انطباق پذیری و فرهنگ ماموریتی و سلامت سازمانی در شرکت گاز و آب و فاضلاب شهری استان کرمان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
تأثیر تحول دیجیتال بر عملکرد نوآوری با نقش میانجی عوامل نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی در صنعت نفت و انرژی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
169 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر تحول دیجیتال بر عملکرد نوآوری با نقش میانجی عوامل نوآوری است. پژوهش حاضر از منظر هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده توصیفی پیمایشی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان شرکت پخش فرآورده های نفتی است که تعداد آن ها 150 نفر است. تعداد نمونه 108 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. داده های گردآوری شده با روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد که تحول دیجیتال بر عملکرد نوآوری، آگاهی از نوآوری و سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه تأثیر دارد. آگاهی از نوآوری و سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه بر عملکرد نوآوری ها تأثیر دارد. آگاهی از نوآوری و سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه رابطه بین تحول دیجیتال و عملکرد نوآوری را میانجی گری می کند.
ارائه چارچوبی برای شناسایی و تحلیل عوامل تأثیرگذار بر جذب استعدادها در استارتاپ ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت استعدادهای سازمانی، پارادایم نوینی در مدیریت منابع انسانی در عصر اقتصاد دانش بنیان است که جذب استعدادها از حیاتی ترین اقدامات آن محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوبی برای شناسایی و تحلیل عوامل تأثیرگذار بر جذب استعدادها در استارتاپ ها بوده است. تحقیق حاضر از نظر جهت گیری، کاربردی بوده و از منظر روش شناسی در رویکرد کیفی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش، مدیران و کارشناسان مرتبط با مباحث مدیریت منابع انسانی در شرکت های استارتاپی بودند. ابزارهای گردآوری داده در این مطالعه، مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق می باشد. که بر این اساس 13 مصاحبه با خبرگان استارتاپی صورت پذیرفت. روش نمونه گیری به دلیل ماهیت کیفی روش شناسی، هدفمند و به صورت مشخص گلوله برفی است. مصاحبه ها با روش تحلیل تم و نرم افزار MAXQDA نسخه 2020 تجزیه و تحلیل شد؛ همچنین به منظور اعتبار بخشی چارچوب ارائه شده در مرحله کیفی از شاخص گوبا و لینکلن استفاده گردید. هفت مضمون فراگیر و 30 تم اصلی بدست آمد. بر اساس نتایج تحقیق جبران خدمات مالی و غیرمالی، استفاده از کانال های متنوع برای جذب، میزان سرمایه نامشهود شرکت، بلوغ فرآیندهای داخلی شرکت، موقعیت مکانی و همراستایی ارزش های فردی افراد با ارزش های شرکت از مهم ترین عوامل موثر در جذب استعدادها به استارتاپ ها محسوب می شود.
یک مدل بهبودیافته فرایند ثبت نام دانش آموزی در مدارس هیئت امنایی آموزش وپرورش با رویکرد معماری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۲)
177 - 192
حوزههای تخصصی:
امروزه سازمان ها با دو معضل پیچیدگی و تغییرات زیاد و پی درپی در کسب وکار و فناوری مواجه اند و به اجبار برای بقا در اکوسیستم خود و رقابت با رقبا در پی راه حل ها و روش هایی هستند تا به شکل اثربخش کسب وکار و خدمات خود را مدیریت و روزآمد و بهینه کنند . معماری سازمانی راه حل غلبه بر دو مشکل یادشده است. معماری سازمانی دیدی فنی و از بالا و همه جانبه به سازمان است که همه مؤلفه های یک سازمان و ارتباطات بین آن ها را مشخص می کند. به بیان فنی تر «معماری سازمانی» مجموعه ای از نقشه های فنی، نمودارها، و مستنداتی است که می توان به کمک آن ها وضعیت فعلی سازمان را ترسیم کرد، گلوگاه ها را تشخیص داد، و وضعیت ایده آل سازمان را ترسیم و سپس برنامه گذار جهت مهاجرت به وضعیت مطلوب را تدوین و عملیاتی کرد. حیطه بحث این مقاله سازمان آموزش و پرورش ایران و به طور خاص واحدهای عملیاتی آن، یعنی مدارس، است. فعالیت مدارس به طور کلی در چهار فرایند کلی ثبت نام، آموزش، ارزشیابی، فارغ التحصیلی خلاصه می شود. در این مقاله فرایند ثبت نام مدارس هیئت امنایی متوسطه دوم سازمان آموزش وپرورش، که هر سال تابستان مخاطب زیادی (ذی نفعان) را دچار چالش می کند، بررسی می شود و با رویکرد معماری سازمانی و طبق روشArchitecture Development Method یا ADM، که همان دستورالعمل گام به گام نحوه انجام دادن کار طبق اصول و مبانی چارچوب مشهور توگف است، مدلی مطلوب و بهبودیافته در همه لایه های معماری سازمانی برای آن معرفی می شود. مدل بهبودیافته در سه مدرسه اجرا و نتایج عملکرد آن با فرایند سنتی توسط پرسش نامه مقایسه و ارزیابی شده است. طبق مقادیر به دست آمده از شاخص های آزمون های آماری، مدل پیشنهادی بهبودیافته عملکرد برتری نسبت به مدل سنتی داشته است.
طراحی الگوی توسعه مسئولیت اجتماعی فردی ورزشکاران حرفه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی توسعه مسئولیت اجتماعی فردی ورزشکاران حرفه ای ایران انجام شد. روش پژوهش کیفی گراندد تئوری بوده است که با رویکرد اشتراس و کوربین به شناسایی پدیده و گردآوری داده های از طریق مصاحبه اقدام گردید. شرکت کنندگان در پژوهش، صاحب نظران، اساتید و پژوهشگران فعال در حوزه مسئولیت اجتماعی و مدیریت ورزشی، مربیان و ورزشکاران حرفه ای با سوابق فعالیت های اجتماعی بودند که با استفاده از روش گلوله برفی انتخاب شدند. روش اصلی گردآوری داده ها، مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته بود که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. روایی پژوهش از طریق نمایش روند تحلیل مصاحبه ها به متخصصین مورد تأیید قرار گرفت و در خصوص تأیید پایایی به لحاظ روش شناختی و محتوایی، از دو متخصص این حوزه که هیچ ارتباطی با پژوهش نداشتند، درباره درستی جنبه های مختلف پژوهش از گردآوری تا تحلیل داده ها نظرخواهی شد. یافته های پژوهش نشان داد عوامل علی شامل: فرهنگ اجتماعی، جایگاه اجتماعی، تشویق و ترغیب، فلسفه ورزشی؛ عوامل زمینه ای: رعایت اخلاق، معنویت، حمایت سازمانی، خانواده محوری، مسئولیت پذیری؛ عوامل مداخله گر شامل: عدم آگاهی، عدم برنامه ریزی، عدم حمایت، محدودیت ها؛ پدیده محوری: مشارکت، همدلی، مرجعیت، حضور خیرخواهانه، حفظ ارتباطات، حمایت از محرومان، حمایت زیست محیطی، قدردانی است. همچنین راهبردها: روابط اجتماعی، حمایت، آگاه سازی، انگیزش، صحه گذاری، برنامه ریزی؛ پیامدها نیز شامل: برند ورزشکار، سلامت ورزش، بهبود اجتماعی و ترویج فرهنگ است. مدیران ورزشی می توانند با به کارگیری مدل مسئولیت اجتماعی ورزشکاران و تمرکز بر توسعه مولفه های آن، مشارکت اجتماعی ورزشکاران و در پی آن مشارکت جامعه را تحت تاثیر قرار داده و اهداف اجتماعی ورزش را در جامعه محقق سازند. کاربرد مدل از آن جهت اهمیت دارد که شناخت ارتباطات میان عوامل مدل می تواند درک بهتری به مدیران و ورزشکاران داده و نگاه علمی تری به پدیده موردنظر داشته باشند.
چارچوب مفهومی مدیریت پیشگیری از خشونت سازمانی در بیمارستان ها و مراکز خدمات درمانی و آموزشی دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
137 - 156
حوزههای تخصصی:
در راستای اهمیت پیشگیری و مدیریت خشونت سازمانی در بیمارستان ها و به علت فشار کاری و روانی بر کارکنان، هدف از این تحقیق ارائه چارچوب مفهومی مدیریت پیشگیری از خشونت سازمانی بوده است. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی از نوع پژوهش های کیفی و اکتشافی است که با تکیه بر رویکرد تحلیل مضمون انجام شد. ابزار گردآوری، مصاحبه نیمه ساختارمند با 25 سرپرستاران بیمارستان ها و مراکز خدمات درمانی و آموزشی دولتی در شهر تهران با روش نمونه گیری گلوله برفی و هدفمند انجام شده است. شبکه مضامین توسعه یافته در این تحقیق دارای 148 مضمون پایه، 20 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر بوده است. مضامین فقدان اخلاق در شغل، مشکلات روحی و روانی، بی تفاوتی به شغل و سازمان؛ احساس عدم امنیت و استقلال شغلی؛ فشار و استرس و تنش شغلی بالا؛ پیش زمینه ها و نگرش های ناصحیح فرهنگی به مدیریت و کار زنان؛ مشکلات اقتصادی؛ عوامل فرهنگی مشارکتی در سازمان؛ عدم حمایت و عدالت در رفتار مدیران نسبت به زیردستان، رفتارهای منفعلانه و غرورآمیز مدیران و مدیران تک رو و بی توجه به کارکنان به عنوان بسترسازهای خشونت در سازمان؛ مضامین افول و کاهش سرمایه انسانی در سازمان؛ کاهش سرمایه حرفه ای و شغلی در سازمان؛ کاهش سرمایه اجتماعی در سازمان و کاهش عملکرد و اعتبار سازمان به عنوان پیامدهای رفتارهای خشونت آمیز؛ و مضامین توجه به شایستگی های کارکنان و مدیران و اصلاح نظام جبران خدمات آنان؛ شفافیت قوانین و مقررات کاری و نظام های ارزیابی عملکرد، مدیریت بهینه نیروی کار در سازمان و افزایش کیفیت و کمیت آموزش های سازمانی، به عنوان راهبردهای پیشگیرانه از خشونت سازمانی می باشند.
مدل سازی عوامل موثر بر اجرای مدیریت منابع انسانی پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
295 - 273
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ، شناسایی و سطح بندی عوامل موثر بر مدیریت منابع انسانی پایدار به منظور پیاده سازی اثربخش آن با استفاده از مدل سازی تفسیری ساختاری(ISM) می باشد.روش: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اکتشافی است که به صورت آمیخته کیفی و کمّی انجام شده است. در فاز اولِ پژوهش، از روش فراترکیب استفاده شده است. در فاز دوم و بخش کمّی برای سطح بندی عوامل و شناسایی تاثیرگذارترین مولفه ها از روش مدلسازی ساختاری تفسیری(ISM) استفاده شده است.یافته ها: مطابق با نتایج به دست آمده از تحقیق، 7 مولفه و 43 شاخص برای این منظور، شناسایی و اعتبار سنجی شد.نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این است که مولفه های فشار ذینفعان، سیاست ها و مقررات دولتی، عوامل مرتبط با سیاست گذاری منابع انسانی، عوامل فرهنگی، و عوامل مربوط به کارکنان، متغیررابط یا پیوندی می باشند؛ این متغیرها از وابستگی بالا و قدرت هدایت بالا برخوردارند به عبارتی تاثیرگذاری و تاثیرپذیری این معیارها بسیار بالاست و هر تغییر کوچکی بر روی این متغیرها باعث تغییرات اساسی در سیستم می شود. از آنجا که مولفه هایی که در آخرین تکرارها به عنوان خروجی تعیین می شوند از نظر روش معادلات ساختاری تفسیری، تاثیرگذارتر خواهند بود، لذا مولفه های سیاست ها و مقررات دولتی، و عوامل اقتصادی، تاثیرگذارتر خواهند بود و جهت نیل به پیاده سازی مدیریت منابع انسانی پایدار باید به این عوامل توجه نمود.
شناسایی شایستگی های رهبران در محیط تحول دیجیتالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
56 - 81
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عصر دیجیتال موجب تغییرات بنیادین در خواسته ها و نیازهای افراد شده است. سازمان ها به عنوان یکی از عناصر اکوسیستم اقتصادی و اجتماعی در عصر دیجیتال، دستخوش تغییراتی شده اند. سازمان ها برای پاسخ به این انتظارات، باید تحولات اساسی را در دستور کار خود قرار دهند. این تحولات اساسی، فقط از طریق رویکرد رهبری تحول دیجیتال حاصل می شوند. با این رویکرد، پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگی های رهبران در محیط تحول دیجیتالی انجام شد.روش: پژوهش حاضر در زمره پژوهش های توسعه ای و کاربردی و با روش نظریه پردازی داده بنیاد اجرا شد. از نظر هدف، اکتشافی محسوب می شود. رویکرد پژوهش حاضر، از نوع کیفی است که با روش تحلیل مضمون انجام شده است. جامعه آماری آن، افراد خبره در دانشگاه علامه طباطبائی، در حوزه مدیریت فناوری اطلاعات بودند. در این پژوهش از شیوه نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شد و هدف نمونه گیری، اشباع اطلاعات بود. برای این منظور، ابتدا به کمک روش هدفمند، خبرگان مدنظر انتخاب شدند. روایی نتایج مصاحبه با روش معیار مقبولیت، از طریق بازنگری خود مصاحبه شوندگان و قابلیت تأیید، از طریق بازبینی و تأیید مجدد نتایج در مرحله پایانی بررسی شد. برای سنجش پایایی پرسش های مصاحبه نیز، از روش بازآزمون و پرسشگری، در دو زمان متفاوت استفاده شد. پایایی نحوه کدگذاری مصاحبه نیز به روش درصد توافقی در کدگذاری محاسبه شد که نتایج آن به میزان ۸۷/۶۵ درصد به دست آمد.یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، رهبری دیجیتالی، به منظور غلبه بر مشکلات و موضوعات مختلف در حیطه تحول سازمانی، به پنج شایستگی نیاز دارد که عبارت اند از: شایستگی فنی تخصصی، شایستگی هوشی، شایستگی های مدیریتی، شایستگی های فردی و شایستگی های سازمانی دیجیتالی.نتیجه گیری: به منظور ارتقای شایستگی های رهبران در محیط تحول دیجیتالی، توجه به شایستگی های فنی تخصصی، هوشی، مدیریتی، فردی و سازمانی از اهمیت زیادی برخوردار است.
نگاهی مفهومی به منتورینگ الکترونیکی: با روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
113 - 144
حوزههای تخصصی:
تحولات شگرف در آموزش و یادگیری ناشی از دیجیتالی شدن از یک سو و پندمی کوید 19 از سوی دیگر سبب تغییر و تحول در ابعاد مختلف آموزش از جمله مفهوم منتورینگ شده است و حرکت به سمت منتورینگ الکترونیکی را شتاب بخشیده است. منتورینگ الکترونیکی با هدف بهبود عملکرد در فضای آموزشی، به رویکرد محبوب در عصر اطلاعات تبدیل شده و ازاین رو نیازمند بررسی موشکافانه در جهت ارائه چارچوبی مفید برای آن است؛ چراکه اغلب پژوهش ها فقط به عنوان بدیلی ضعیف به آن نگاه می کنند. نگاه جامع به این پدیده می تواند مسیر رسیدن به چنین چارچوبی را روشن سازد؛ از این رو با توجه به هدف پژوهش و ماهیت داده ها، روش کیفی با راهبرد فراترکیب اتخاذ شد تا در قلمرو زمانی 2000 تا 2023 تمام پژوهش های معتبر در پایگاه وب آوساینس پیرامون منتورینگ الکترونیکی بررسی شود پس از غربال اسناد با استفاده از شروط شمول، تعداد 80 سند وارد فرایند فراترکیب و تحلیل نهایی شدند. پس از انجام فراترکیب، سه دسته موضوع اصلی ابعاد، فرایندها و الزام های منتورینگ الکترونیکی، چارچوب منتورینگ الکترونیکی را شکل می دهند. ابعاد منتورینگ الکترونیکی شامل ابعاد فنی، مدیریتی و ارتباطی، فرایندها شامل فرایندهای اصلی، پشتیبانی و مدیریتی و در نهایت الزام ها نیز شامل الزام های منتور، سکو و نهاد برگزارکننده می شود. این سه دسته اصلی به همراه زیر شاخه های آن، چارچوب جامعی را برای یک منتورینگ الکترونیکی شکل می دهند که عوامل فنی را در کنار عوامل انسانی و عاطفی تجمیع می کند و می تواند در هر زمینه و آموزشی استفاده شود.
اعتبارسنجی الگوی رهبری تحول دیجیتال در آموزش دانشگاه علوم پزشکی البرز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از انجام این پژوهش شناسایی پیشایندها و پسایندهای رهبری تحول دیجیتال در آموزش دانشگاه علوم پزشکی می باشد.روش شناسی پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران وکارکنان دانشگاه علوم پزشکی البرز است. حداقل حجم نمونه طبق فرمول کوکران 203 نفر برآورد گردید و در نهایت همین تعداد پرسش نامه ،مع آوری و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه استفاده شده است. پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت و روایی صوری و محتوای با نظر استاد راهنما و روایی سازه نیز مورد بررسی و تایید قرار گرفت. همچنین تجزیه وتحلیل داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و Smart PLS4 صورت گرفته است.یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که خلق ارزش بر رهبری تحول دیجتال تاثیر مثبت و معنی داری دارد و رهبری تحول دیجتال ، تصمیم گیری و چالش های دیجیتال بر استراتژی سازمان تاثیر مثبت و معنی داری دارد. و رهبری تحویل دیجیتال بر یادگیری تاثیر مثبت و معنی داری دارد.بحث و نتیجه گیری: در عصر تحول دیجیتال، صنعت آموزش نیز به شدت تحت تأثیر فناوری ها قرار گرفته است. در اثر این رشد پر سرعت در بخش های آموزش، دانشگاه ها به طور فزاینده ای دیجیتالی می شوند.
شناسایی شاخص های بهره وری بر اساس الگوی حکمروایی خوب شهری در راستای بینش راهبردی (مطالعه موردی: شهرداری های استان لرستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه نخستین و مهمترین محدودیت برای حل مسائل روزافزون شهری و ناکارآمدی خدمات رسانی، به ویژه در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، نداشتن مشارکت شهروندان در مدیریت و برنامه ریزی شهری است که در نهایت به موفق نشدن چشم اندازهای پیش بینی شده شهری و نارضایتی شهروندان منتهی می شود. شناسایی شاخص های موثر در بهره وری شهرداری ها بر اساس حکمروایی خوب می تواند در جهت نیل به این مهم صورت گیرد. روش تحقیق در این پژوهش آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) است. در این پژوهش از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. بعد از کدگذاری شاخص ها و حذف کدهای ناقص و نامرتبط تعداد 161 کد گزینشی(شاخص) بدست آمد. بعد از تعریف و بازبینی مکرر تم های اصلی و فرعی 13 تم فرعی و تعداد 5 تم اصلی به صورت نهایی ارائه گردید. در نهایت داده های کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند توسط 20 نفر از خبرگان دانشگاهی مورد بررسی دقیق قرار گرفت. نتیجه این بررسی منجر به کاهش کدهای گزینشی از 161 به 78 کد گردید و در تم های اصلی و فرعی تغییری ایجاد نگردید. نتایج بدست آمده بیانگر اینست که بهره وری براساس حکمروایی خوب مجموعه عوامل ساختار مدیریتی(کارایی و اثربخشی، بینش راهبردی و انعطاف پذیری)، مشارکت(مشارکت و اجماع سازی)، حاکمیت قانون(حاکمیت قانون و ثبات سیاسی و عدم خشونت)، ساختار حقوقی( عدالت، مهار فساد و شفافیت) و ارزیابی و پاسخ گویی(پاسخ گویی، ارزیابی عملکرد و مسئولیت پذیری) را شامل می شود.
مرور نظام مند عناصر مدل کسب وکار بانکداری دیجیتال با استفاده از روش تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
155 - 177
حوزههای تخصصی:
دیجیتالی شدن و فناوری های برهم زننده موجب بروز یک انقلاب تحولی در الگوها و فرایندهای کسب وکارهای سنتی شده اند. در چنین شرایطی صنعت بانکداری نیز بقا و رقابت پذیری خود را در گرو بازنگری جامع در ابعاد گوناگون کسب وکار خود پیدا می کند. با این حال عدم وجود دانشی منسجم از بایسته های کنشگری در فضای بانکداری دیجیتال، به عنوان یک خلأ جدی و انگیزه اصلی پیشبرد نوشتار پیش رو شمرده می شود. در این پژوهش از راه مرور نظام مند آثار علمی نشریه های معتبر خارجی در سال های 2000 تا 2022 در زمینه مدل کسب وکار بانکداری دیجیتال، پس از پالایش بیش از 633 مقاله مرتبط با موضوع، 26 مقاله برای مرور انتخاب شد. از رهگذر تحلیل محتوای قیاسی، در مجموع 144 مصداق منحصربه فرد، از دل 222 کد شناسایی و درنهایت ذیل 11 مقوله اصلی دسته بندی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که به ابعاد نه گانه مدل کسب وکار اوستروالدر به علاوه دو موضوع «ذهنیت نو» و «نوآوری در خدمات» به عنوان مهم ترین و متداول ترین عناصر مدل کسب وکار بانکداری در عصر دیجیتال توجه شده است.
فهم معایب مراکز ارزیابی در نظام اداری ایران
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مراکز ارزیابی یکی از ابزارهای مهم جهت استخدام کارکنان و انتخاب و توسعه مدیران در بخش دولتی است، اما مراکز ارزیابی به دلیل نقش و ماهیت خاص و محیط بخش دولتی همواره با معایبی مواجه می باشند و از این رو، هدف اصلی این مطالعه درک معایب مراکز ارزیابی در نظام اداری ایران بوده است. روش شناسی: فلسفه این مطاله از نوع «تفسیری»، جهت گیری از نوع «کاربردی»، روش پژوهش از نوع «کیفی» مبتنی بر «قوم نگاری» بر اساس مشاهده و تجربه پژوهشگر در مقام ارزیابی کننده و ارزیابی شونده در مراکز ارزیابی بوده است. یافته ها: پژوهشگر با رعایت اخلاق پژوهش و اجتناب از تعصب و جانبداری، تمامی مفاهیم و مقوله هایی که در ذهن پدیدار شد را مورد دقت و تحلیل قرار داد و در نهایت، 18 مفهوم، 21 مقوله فرعی و چهار مقوله اصلی تبیین گردید و سپس جهت درک عالمانه این مفاهیم و مقوله ها، الگوی بصری (نمایا) پژوهش طراحی شد. نتیجه گیری: درک این عیوب در قالب مفاهیم و مقوله های تبیین شده می تواند مدیران بخش دولتی را جهت طراحی موثر و کارآ مراکز ارزیابی در هر یک از وزارتخانه های کشور یاری رساند و جهت اطمینان بیشتر به نتایج حاصل از مراکز ارزیابی می بایست ارکان این مراکز متناسب با محتوا و ماموریت نظام اداری و وازارتخانه ها و سازمان های دولتی وابسته به آن مورد طراحی مجدد قرار گیرند.