فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۶٬۹۷۸ مورد.
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
47 - 67
حوزههای تخصصی:
کسب و کار دانش بنیان مبتنی بر نشر و اشاعه و استفاده از اطلاعات، علم، خرد و دانش و نیز خلق آن است. کسب وکارهای دانش بنیان نقش مهمی در اثربخشی تولید، تبلور دانش در محصولات و خدمات جدید، ارتقاء سطح اقتصاد و رفاه و تولید ثروت و ارزش افزوده در یک جامعه ایفا می کنند؛ از سوی دیگر محرومین همیشه بخش زیادی ازمردمان جوامع را تشکیل داده اند. مطالعه حاضر با درک نقش و اهمیت کسب و کارهای دانش بنیان برای اقشار نیازمند و محروم جامعه به مفهوم پردازی و ارائه الگو در این زمینه پرداخته است. جامعه آماری این تحقیق-کلیه محققینی شکل دادند که با پارک های علم و فن آوری، مراکز رشد، شرکت های نوپا، استارت آپ ها و این قبیل موارد در ارتباط هستند و خبرگانی که با مدل های کسب و کار و ویژگی های آنها آشنا بودند انتخاب شدند و نمونه تحقیق از طریق بهره گیری از شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شد. به این منظور ضمن انجام مصاحبه باز با 12 نفر از خبرگان آشنا به موضوع تحقیق، مجموعه ای از مضامین اولیه (1545 مضمون) طی فرآیند کدگذاری باز گردآوری شدند و از دل آنها مقوله هایی (60 مقوله) استخراج گردید. اجزای پارادایم کدگذاری محوری ذیل عناوین شرایط علّی (فقدان خوداشتغالی اقشار نیازمند، بیکاری پنهان و آشکار اقشار نیازمند، فقر و کمبود درآمد، عدم بنیه مالی اقشار نیازمند )، راهبرد (کسب و کار دانش بنیان)، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، مقوله محوری (انگیزه خودکفایی اقشار نیازمند) و پیامدهای استقرار کسب و کارهای دانش بنیان برای اقشار نیازمند شامل(پیامدهای فردی و پیامدهای اجتماعی) تعیین شدند. در نهایت با توجه به نتایج، پیشنهادهای کاربردی ارائه شد.
ارائۀ الگوی توسعه منابع انسانی در راستای تعالی سازمانی در شرکت ملی حفاری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ارائه الگوی توسعه منابع انسانی در راستای تعالی سازمانی انجام شده است. این مطالعه از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش اجرا، توصیفی پیمایشی با رویکرد مقطعی است. جامعه آماری، شامل 132 نفر و نمونه منتخب با استفاده از فرمول کوکران شامل 99 نفر از مدیران شرکت ملی حفاری ایران است. برای جمع آوری اطلاعات جهت آزمون فرضیات از پرسشنامه ای شامل هشت بعد و 30 سؤال استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از روش روایی محتوا و همگرا و پایایی پرسشنامه با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد. برای آزمون فرضیات از تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی.ال.اس استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه های تحقیق نشان داد که توسعه منابع انسانی بر فرهنگ و رهبری سازمان، چشم انداز، مقصود و استراتژی، مشارکت ذینفعان، خلق ارزش پایدار، پیشبرد عملکرد و تحول، عملکرد استراتژیک و عملیاتی، برداشت ذینفعان، تأثیر مثبت و معناداری دارد.
طراحی مدل شبکه ارزش پایدار در توزیع فرآورده های نفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی در صنعت نفت و انرژی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
125 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدلی کاربردی که به دنبال شناسایی اجزای شبکه ارزش پایدار در بخش توزیع فرآورده های نفتی بوده و همچنین توسعه یک نظریه ی اساسی مفید برای متخصصین و دانشگاهیان بوده است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، توصیفی و یک پژوهش اکتشافی است. همچنین از روش داده بنیاد استفاده شد. در این پژوهش جهت جمع آوری داده ها، با 15 نفر از خبرگان شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران مصاحبه عمیق انجام شد. ابتدا، نمونه گیری هدفمند قضاوتی بود و سپس برای رسیدن به اشباع نظری، از نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد. از داده های به دست آمده، مدل پژوهش صورت بندی شد و درنهایت مدل پارادایمی در قالب شش مقوله اصلی، 34 مقوله فرعی و 218 مشخصه طبقه بندی شد. در این تحقیق به شکل جامعی ابعاد و اجزای مؤثر بر شبکه ارزش پایدار در قالب یک ساختار منسجم تبیین و فرایندهای مدیریتی موردنیاز تعریف شد.
شناسایی و اولویت بندی مسائل و مشکلات نظام ارزیابی عملکرد منابع انسانی استانداری چهارمحال وبختیاری و ارائه راهکارهایی برای برطرف کردن آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۲)
193 - 209
حوزههای تخصصی:
ارتقای سطح کیفیت عملکرد و رسیدن به اهداف و سیاست های سازمان هنگامی تحقق می یابد که نظام ارزیابی مؤثری با شاخص های مناسب وجود داشته باشد. با وجود اینکه در سال های اخیر اقداماتی در حوزه ارزیابی عملکرد کارکنان صورت گرفته، همچنان سازمان ها از نحوه اجرای ارزیابی عملکرد و نتایج و بازخوردهای آن رضایت ندارند. هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی مسائل و مشکلات نظام ارزیابی عملکرد در استانداری چهارمحال وبختیاری بود. پژوهش فعلی بر اساس هدف کاربردی و بر اساس نحوه جمع آوری داده ها توصیفی است. جامعه آماری، به روش نمونه گیری هدفمند، متشکل از 36 نفر از خبرگان، شامل 34 نفر از کارشناسان و محققان و مدیران خبره در زمینه ارزیابی عملکرد در استانداری چهارمحال وبختیاری و 2 نفر از استادان دانشگاه، بود. برای گردآوری شاخص ها از روش میدانی و کتابخانه ای و مصاحبه باز با خبرگان استفاده شد و 30 شاخص فرعی در قالب 8 بعد اصلی به دست آمد. برای اولویت بندی شاخص ها پرسشنامه ای طراحی و با روش دلفی فازی غربالگری انجام شد. یافته های تحقیق نشان داد ابعاد اصلی «نظام بهبود و اصلاح عملکرد ضعیف»، «عدم صرف منابع و امکانات برای ارزیابی عملکرد»، «اجرای نادرست و نامناسب ارزیابی عملکرد»، و «ضعف مدیریتی در زمینه ارزیابی عملکرد» به ترتیب دارای بالاترین اولویت در میان ابعاد مسائل و مشکلات ارزیابی عملکرد هستند. در پایان راهکارهایی برای کاهش این مسائل ارائه شد.
طراحی مدل پیشایندهای مؤثر بر مدیریت سرمایه انسانی در ارتقای نظام اداری (مورد مطالعه: دانشگاه های استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۰
165 - 199
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف طراحی مدل پیشایندهای مؤثر بر مدیریت سرمایه انسانی به منظور ارتقای نظام اداری در دانشگاه های استان سیستان و بلوچستان انجام گرفته است؛ روش پژوهش به صورت آمیخته اکتشافی است که در بخش کیفی از روش داده بنیاد و در بخش کمی به صورت توصیفی پیمایشی مبتنی بر روش مدل سازی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری تحقیق، شامل مدیران، معاونان،کارکنان و استادان آشنا به موضوع در دانشگاه های استان سیستان و بلوچستان می باشد که در بخش کیفی، 14 نفر به صورت هدفمند و در بخش کمی، تعداد 384 نفر به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته براساس نتایج بخش کیفی تحقیق بود. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی براساس روش داده بنیاد و در قالب کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی بود و در بخش کمی از مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار SmartPLS-4 استفاده شد. براساس یافته های تحقیق در بخش کیفی در مجموع تعداد 81 کد باز، 17 کد محوری در قالب 6 کد انتخابی شرایط علّی، شرایط مداخله گر، شرایط زمینه ای، پدیده محوری (مدیریت سرمایه انسانی در نظام اداری)، راهبردها و پیامدها شناسایی شدند و در بخش کمی نیز اثر پیشایندها بر مدیریت سرمایه انسانی در نظام اداری مورد بررسی قرار گرفت که نتایج حاکی از تأثیر مثبت شرایط علّی، زمینه ای و مداخله گر به ترتیب با ضرایب مسیر 426/0، 308/0 و 343/0 بر مدیریت سرمایه انسانی در ارتقای نظام اداری بود. همچنین تأثیر مثبت مدیریت سرمایه انسانی در نظام اداری بر راهبردها با ضریب 310/0 و تأثیر مثبت راهبردها بر پیامدهای مدیریت سرمایه انسانی در نظام اداری با ضریب 612/0 مورد تأیید قرار گرفت.
شناسایی چالش ها و فرصت های بکارگیری هوش مصنوعی درمدیریت منابع انسانی: رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
139 - 113
حوزههای تخصصی:
علی رغم سرمایه گذاری زیاد جهت بکارگیری هوش مصنوعی در حوزه منابع انسانی، شناسایی چالش ها و فرصت های این رویکرد نو، از نظرها دور مانده است. در همین راستا هدف از پژوهش حاضر شناسایی چالش ها و فرصت های بکارگیری هوش مصنوعی در مدیریت منابع انسانی است.روش این پژوهش کیفی، فراترکیب است. ابزار گردآوری داده ها، اسناد و مدارک پژوهشی و کتابخانه ای گذشته در این حوزه است. شیوه تحلیل داده ها، کدگذاری باز است.مطابق با یافته های پژوهش از میان 950 مقاله و پایان نامه مرتبط تعداد 44 تحقیق اصلی یا معیار شناسایی مورد تحلیل قرار گرفتند. گزاره های مستخرج دربرگیرنده 64 کد، 18 مفهوم، 4 مقوله فرعی و 2 مقوله اصلی است.بر اساس نتایج حاصل از تحلیل داده ها، چالش های بکارگیری هوش مصنوعی در مدیریت منابع انسانی عبارتند از: چالش فنی/ اطلاعاتی، چالش انسانی، چالش اخلاقی/ قانونی، چالش سازمانی. همچنین فرصت های بکارگیری هوش مصنوعی در مدیریت منابع انسانی عبارتند از: بهبود تجربه کاربری کارکنان، بهبود فرایندهای منابع انسانی، کاهش هزینه های مدیریت منابع انسانی، توسعه استراتژی ها، همراستایی با تحول دیجیتال و حرکت نسل هزاره و ارتقا سطح مدیریت.
طراحی مدل مدیریت منابع انسانی رفاه محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۰
141 - 164
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به بررسی طراحی مدل مدیریت منابع انسانی رفاه محور می پردازد. روش مطالعه کیفی است که با استفاده از مصاحبه عمیق انجام شده است. شرکت کنندگان صاحب نظرانی از اعضای هیئت علمی، متخصصان مدیریت و دست اندرکاران حوزه طراحی مدل مدیریت منابع انسانی رفاه محور در سال 1401-1400 بودند. نمونه گیری در بخش کیفی به صورت هدفمند و با تکنیک شبکه متخصصان انجام شد که 15 نفر در مصاحبه شرکت کردند. نتایج نهایی پژوهش بر مبنای مصاحبه ها نشان داد که عوامل مؤثر بر مدیریت منابع انسانی رفاه محور عبارتند از: 1) عوامل علی(مدیریت مشارکتی، انگیزش کارکنان، توجه به نیازهای کارکنان، روابط کارکنان، آموزش، شایسته سالاری، خدمات رفاهی، توانمندسازی)، 2) عوامل زمینه ای(قوانین و مقررات، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی و عوامل اقتصادی)، 3) عوامل مداخله ای(قوانین و مقررات سختگیرانه، حقوق و دستمزد، بی عدالتی، عدم توجه به آموزش، سبک های مدیریتی سنتی، عدم توجه به تخصص، عدم توجه به مسائل انگیزشی)، 4) راهبردها(برنامه ریزی، امکانات و تجهیزات و منابع مالی)، مؤلفه های مدیریت منابع انسانی رفاه محور(رضایت از محیط کار، بهداشت و ایمنی، مدیریت عملکرد، استفاده از نظرات کارکنان، توسعه کارکنان)، پیامدها (بهره وری؛ سودآوری، بهبود تعهد سازمانی، پذیرش تغییر، تعالی سازمان). بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت که عوامل علی، مداخله ای، زمینه ای و راهبردهای زیادی بر مدیریت منابع انسانی رفاه محور تأثیر دارد که باید به آن توجه کرد
آینده پژوهی آموزش و توسعه منابع انسانی: روندها، پیامدها و راهبردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۲
34 - 73
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و تبیین روندهای مؤثر آموزش و توسعه بود. پژوهش حاضر، یک پژوهش کیفی آینده نگارانه است که با استفاده از روش های مرور نظام مند و پایش محیطی صورت گرفته است. جامعه پژوهش، کلیه اسناد دیجیتالی، سایت های آموزشی، تخصصی و حرفه ای مرتبط با آموزش و توسعه از سال 2015 تا 2024 در شبکه جهانی وب و با کلیدواژه های مشخص به تعداد 96 سند بود که بر اساس مراحل ساندالوکی و باروسو 26 سند نهایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. هم چنین از شش نفر از مطلعان کلیدی در قالب جلسات کانونی که به صورت هدفمند ملاک محور انتخاب شده بودند برای شناسایی پیامدها و راهبردها استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل محتوای کیفی مایرینگ و برای بررسی روایی و پایایی از چهار معیار اعتبار، انتقال پذیری، اطمینان پذیری و تأییدپذیری استفاده شد. در نتیجه کدگذاری اسناد، 91 خرده روند در قالب 9روند تأثیرگذار در یادگیری و توسعه منابع انسانی (تغییرهای ساختاری و ماهیت بازار کار، آموزش و توسعه، به عنوان جنبه ای از برند کارفرمایی، فناوری دیجیتال در آموزش/ یادگیری ،آموزش مبتنی بر شایستگی و مهارت های آینده، یادگیری شخصی سازی شده، خودراهبر و مبتنی بر تجربه کارکنان،یادگیری مبتنی بر شبکه/داده و رسانه ، طراحی آموزشی مؤثر مبتنی بر ساختارگرایی ، روش های یادگیری(ترکیبی) مدرن و نوظهور برای محیط کار مدرن و ارزشیابی مستمر و تحلیل و بازخورد مداوم ) پدیدار شده است. در این مقاله پیامدهای هر کدام از روندهای یادگیری و توسعه تبیین شد. مقاله حاضر حاوی دلالت های کابردی و پیشنهاداتی برای سیاست گذاران، سازمان ها، متخصصان و پژوهشگران حوزه ی یادگیری و توسعه است.
فراترکیب نقش های مدیران منابع انسانی حوزه سلامت و درمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۲)
161 - 175
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی و رتبه بندی نقش های مدیران منابع انسانی در حوزه سلامت و درمان است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت داده ها آمیخته (کیفی کمّی) است. در بخش کیفی برای شناسایی نقش ها از روش فراترکیب استفاده شده است. ۱۷۷ سند از پایگاه های علمی معتبر جست وجو شد که بعد از غربالگری 87 پژوهش وارد تحلیل شدند. در بخش کمّی برای رتبه بندی نقش های منابع انسانی از روش وزن دهی آنتروپی شانون استفاده شد. ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها به کار رفت. مشارکت کنندگان در پژوهش 10 نفر از مدیران منابع انسانی بخش سلامت و درمان بودند. تحلیل اسناد در گام کیفی منجر به شناسایی ۷ نقش برای مدیران منابع انسانی شد؛ شامل نقش های توسعه ای، نقش کارکردی، نقش حامی و خدمت رسان، نقش های ارتباطی، نقش پیشران تغییر، نقش پژوهشگر، نقش های راهبردی. نتایج رتبه بندی نقش های منابع انسانی نشان داد توانمند سازی در نقش توسعه دهنده، تسلط در امور حرفه ای منابع انسانی در نقش کارکردی، پشتیبان کارکنان در نقش حامی و خدمات رسان، طراح برنامه و سیاست های منابع انسانی، مشاور و تصمیم گیرنده در نقش راهبردی، شبکه ساز/ تیم ساز در نقش ارتباطی، نوآوری در اجرای امور در نقش پیشران تغییر، و پیش بینی/ فرصت طلب جویی در نقش پژوهشگر رتبه نخست را دارند. بنابراین، به خط مشی گذاران و مدیران بخش سلامت و درمان توصیه می شود که متناسب با تغییرات محیطی به نقش های جدید مدیران منابع انسانی توجه داشته باشند.
هوش مصنوعی و فرایندهای منابع انسانی دیجیتال: کاربردها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
116 - 140
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هوش مصنوعی (AI) در مدیریت منابع انسانی تحول دیجیتالی را ایجاد کرده و توجه متخصصان و مدیران منابع انسانی را به خود جلب کرده است. با وجود این، در اغلب تحقیقات مربوط به برنامه های هوش مصنوعی و چالش های مدیریت منابع انسانی در سازمان ها، شکافی وجود دارد. هدف این مطالعه، شناسایی کاربردها و چالش های هوش مصنوعی در دیجیتالی کردن فرایندهای منابع انسانی در شرکت هاست.
روش: برای دستیابی به این هدف با مرور ادبیات نظری، بینش هایی از ده مصاحبه نیمه ساختاریافته با کارشناسان متخصص در فرایندهای منابع انسانی دیجیتال و فناوری هوش مصنوعی جمع آوری شد. داده های کیفی با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون مفهوم سازی شدند.
یافته ها: با استفاده از تحلیل مضمون، کاربردهای هوش مصنوعی در دو بُعد «نقش های بنیادی و پشتیبانی» و نُه مؤلفه طراحی شغل، کارمندیابی و استخدام، ارزیابی عملکرد، آموزش، نگهداشت، حقوق و دستمزد، بهبود عملیات، تصمیم گیری و اقدامات انضباطی شناسایی شد. علاوه براین، چالش های مرتبط با کارکنان، ارتباط، فناوری و داده، سازمانی و فرایندی و کیفیت اطلاعات شناسایی و در دو دسته «چالش های انسان مبنا و سیستم مبنا» دسته بندی شد.
نتیجه گیری: ادغام هوش مصنوعی در فرایندهای منابع انسانی، به افزایش دقت، تجزیه وتحلیل داده ها، ساده سازی، خودکارسازی و شخصی سازی فرایندها و در نهایت، صرفه جویی در زمان و بهبود کیفیت عملیات منابع انسانی منجر می شود؛ اما اجرای این فناوری با چالش ها و محدودیت هایی همراه است.
بسترها و الزامات الگوی آموزش ضمن خدمت مبتنی بر موک: رویکرد نوین در آموزش منابع انسانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف فراترکیب مؤلفه های الگوی آموزش ضمن خدمت مبتنی بر موک انجام پذیرفت. به این منظور از رویکرد پژوهش کیفی و روش فراترکیب استفاده شد. قلمرو پژوهش کلیه مقالاتی هستند (140 مقاله) که در دهه اخیر در مورد مؤلفه های آموزش ضمن خدمت مبتنی بر موک و مفاهیم مرتبط در پایگاه های تخصصی و علمی ارائه شده اند. نمونه پژوهش 22 مقاله است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شده اند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد موردمطالعه، گردآوری شده اند. با تجزیه وتحلیل داده ها، بسترها و الزامات الگوی آموزش ضمن خدمت مبتنی بر موک در چهار کد منتخب و 12 محور، فرهنگ یادگیری مبتنی بر وب (فناورانه) (سواد رسانه ای، تعاملات شبکه ای، اخلاق فناورانه)، طراحی آموزشی مبتنی بر موک (مشتمل بر نیازسنجی، تعریف رویکردهای آموزشی (دسترسی) موک، محتوا و منابع)، مدیریت مبتنی بر وب فرانید ضمن خدمت (مشتمل بر مدیریت سامانه های یادگیری، نظارت و ارزیابی، بسترسازی مدیریت دانش )؛ پشتیبانی و به روزآوری (پشتیبانی نرم افزاری، پشتیبانی سخت افزاری) مورد سازمان دهی قرار گرفت. لذا با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهاد می شود در طراحی برنامه های آموزش ضمن خدمت مبتنی بر موک به ابعاد مذکور توجه ویژه صورت گیرد.
شناسایی و تحلیل پیشایندها و پسایندهای رفتارهای برندساز منابع انسانی با تکنیک دیمتل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتارهای برندساز منابع انسانی به معنای نمایش ویژگیهای متمایز شخصیت یک برند در قالب رفتار کارکنان و نیروهای انسانی آن است، بهطوریکه نحوه تعامل و ارتباط کارکنان با مشتریان ویژگیهای متمایز یک برند، نحوه تفکر مدیران و استراتژی های مشتری مدارانه سازمان را به مشتری نشان دهد. ازاینرو پژوهش حاضر باهدف شناخت و فهم رفتارهای برندساز منابع انسانی و تحلیل عوامل پیشایندی و پسایندی آن انجام پذیرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر خبرگان هستند که بااستفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و براساس اصل کفایت نظری اعضای نمونه آن انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی آن ها به ترتیب با استفاده از روش های روایی نظری و پایایی درون کدگذار میان گذار و روایی اعتبارمحتوا و پایایی بازآزمون تایید شد. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش کدگذاری و نرم افزار اتلس تی و در بخش کمی از روش دیمتل فازی استفاده شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مهمترین عوامل پیشایندی و اثرگذار بر شکل گیری رفتارهای برندساز منابع انسانی آموزش برندمحور منابع انسانی، استراتژی ها و راهبردهای آموزشی تعامل محور، استفاده از راهبرد ثبت تجربیات مشتری و کنش بر اساس تجربه پیشین و مدیریت ارتباط با مشتری قوی هستند. همچنین نتایج نشانگر آن است که مهمترین عوامل پسایندی و پیامدهای رفتارهای برندساز منابع انسانی خلق مزیت رقابتی غیرقابل تقلید، موضع سازی قوی برند و سازمان نزد مشتریان، ایجاد هواخواهی بیشتر به برند و سازمان در میان مشتریان و تجربه مثبت مشتریان از تعامل با کارکنان سازمان است.
شناسایی مؤلفه های تجربه دیجیتال کارکان و ارائه الگوی حاصل از آن ها در شهرداری شهرستان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
159 - 196
حوزههای تخصصی:
کارکنان مهم ترین و باارزش ترین سرمایه هر سازمانی هستند. تجربه کارمند بر نگرش و رفتار کارکنان تاثیر می گذارد؛ مبرهن است که تجربه کارمندی عالی افراد، تاثیر به سزایی در موفقیت سازمان آن ها دارد. با ظهور تحول دیجیتال، تجربه کارمند نیز دچار تحول گردیده و تجربه دیجیتال کارمند پا به عرصه حضور نهاده-است. اهمیت چشم گیر تجربه دیجیتال کارمند بر عملکرد کلی افراد و در نتیجه سرنوشت سازمان، ضرورت شناسایی مولفه های شکل دهنده تجربه دیجیتال کارمند را ایجاد کرده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی این مولفه ها و با روش کیفی دومرحله ای انجام شده است. در مرحله نخست، با استفاده از تحلیل مضمون پژوهش های انتخابی در زمینه موضوع موردمطالعه، مضامین اصلی و فرعی شناسایی شدند و الگوی اولیه ارائه گردید. سپس برای تایید و نیز اصلاح و تکمیل مولفه های شناسایی شده، مصاحبه با 12 خبره در حوزه تحول دیجیتال و منابع انسانی شهرداری استان سمنان که با روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی برگزیده شدند، انجام پذیرفت. در بخش مصاحبه ها، از روش کیفی پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. یافته های پژوهش شامل شناسایی 8 مضمون اصلی و 86 مضمون فرعی در زمینه تجربه دیجیتال کارمند است.
مدل توسعه قابلیت های انسانی در سازمان های دولتی با تأکید بر آمایش سرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
67 - 108
حوزههای تخصصی:
توسعه انسانی عبارت از فرآیند بسط انتخاب های انسانی در بستر فضای اجتماعی قابلیت زا برای زندگی مناسب، اخلاقی، آزاد و با شأن انسانی است. در استان اصفهان با توجه به تحقیقات انجام شده واسناد کتابخانه ای و علی رغم استعدادهای بسیار زیادی که وجود دارد و همچنین زمینه های آمایشی در بعضی از سازمان های دولتی بنظر میرسد مدل مطلوبی برای توسعه قابلیت های انسانی سازمان های دولتی این مورد پژوهشی وجود ندارد. بنابراین هدف از این تحقیق که به شیوه کیفی انجام شده است، ارائه مدل توسعه قابلیت های انسانی در سازمان های دولتی با رویکرد آمایش سرزمینی است و بد ین منظور نمونه گیری هدفمند وبه روش گلوله برفی با 17 نفراز کارشناسان و بر اساس جدول شماره 2 و با مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد و پس از حصول از اشباع نظری، محقق داده ها را براساس استراتژی گرندد تئوری و روش سیستماتیک کدگذارینمود.با توجه به رویه های ذکر شده برای رسیدن به اهداف پژوهش، داده های اطلاعاتی گردآوری و تحلیل شد. و مولفه های مدل، شامل مولفه های استخراج شده از متن مصاحبه ها و بصورت 181 کد مستخرج نهایی و در قالب 72 مفهوم و 32 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی (بعد) شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، پدیده (فرآیندها و استراتژیها) ، راهبرد ها و پیامد ها بود
طراحی الگوی معماری نیروهای داوطلب در ورزش با رویکرد دوسوتوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داوطلبان منابع ارزشمندی برای سازمان های ورزشی می باشند و بدون آنان بسیاری از سازمان های ورزشی نمی توانند دوام بیاورند. بنابراین نیازمند یک برنامه مدیریتی اصولی و صحیح می باشند. هدف تحقیق حاضر طراحی مدل معماری نیروهای داوطلب در ورزش با رویکرد دوسوتوانی بود. روش پژوهش حاضر فرا ترکیب بود که 312 مقاله در فرایند جست و جو یافت شد و در نهایت پس از طی مراحل غربالگری 52 مقاله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در نهایت 4 بعد پیشرانه ها (مدیریتی، سازمانی، فیزیکی، ارزش های راهبردی و انگیزشی)، کارکردهای مدیریتی( برنامه ریزی، جذب، انتخاب و گزینش، آشنایی و آموزش، بازشناسی، نظارت و ارزیابی و حفظ و نگهداری) ، رفتار منابع انسانی (فردی، گروهی و سازمانی) و پیامدها (فردی، اجتماعی، اقتصادی و اجتماعی) شناسایی شد. در تقسیم بندی مربوط به مدیریت دوسوتوان منابع انسانی مولفه های مدیریتی، سازمانی، فیزیکی، ارزش های راهبردی،برنامه ریزی، جذب، انتخاب و گزینش، آشنایی و آموزش، نظارت و ارزیابی، رفتار سازمانی در دسته اقدامات توانمندساز، مولفه انگیزشی در دسته اقدامات انگیزشی زا، مولفه های رفتار فردی، رفتار گروهی، پیامد فردی، سازمانی و اجتماعی در دسته اقدامات فرصت آفرین جای گرفتند.
ساختار و مدل حکمرانی مدیریت دانش در صنعت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی در صنعت نفت و انرژی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
201 - 218
حوزههای تخصصی:
در اقتصاد دانش محور، دارایی های دانشی به عنوان منبع کلیدی و مزیت رقابتی سازمان ها محسوب می شوند. طی این مقاله، مدل حکمرانی و ساختار مدیریت دانش صنعت نفت به عنوان محرک اصلی اجرای موفق مدیریت دانش در سازمان های دانش محور توسعه می یابد. از سوی دیگر نمونه گیری در این تحقیق به صورت کیفی بوده و شامل ترکیبی از خبرگان نظری، خبرگان تجربی یا افرادی با تجربه صنعت نفت هستند. در ادامه با توجه به ماهیت اکتشافی تحقیق، مطالعه موردی به عنوان روش تحقیق منتخب است. یافته ها نشان می دهد که ارکان مدیریت دانش مشتمل بر سطوح راهبردی و عملیاتی است. در سطح راهبردی، شورای عالی مدیریت دانش و دبیرخانه آن، وظایف حاکمیتی/ سیاستگذاری مدیریت دانش را برعهده دارند. در سطح اجرایی/ عملیاتی نیز کمیته مدیریت دانش شرکت های اصلی/ فرعی و دبیرخانه آن قرار دارند که وظایف عملیاتی به منظور پیاده سازی مدیریت دانش در شرکت های اصلی/ فرعی را برعهده دارند. همچنین مرزبندی وظایف و اختیارات و جانمایی ارکان دانشی صنعت نفت بر مبنای مزایا و معایب و ماتریس تخصیص مسئولیت ارائه می شود.
ارائه مدل راهبردهای مدیریت منابع انسانی الکترونیکی مبتنی بر رفتار سبز کارکنان مؤسسات آموزشی و دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت منابع انسانی الکترونیک فرصتی برای بهره ورتر کردن متخصصان منابع انسانی از طریق رهانیدن آنان از بسیاری از وظایف و کارهای روتین و متمرکز کردن آن ها بر روی ابعاد استراتژیک شغلشان است. بر این اساس، لازم است تا چالش های پیش روی سازمان ها و اقداماتی که آن ها برای موفقیت بیشتر باید انجام دهند به طور سیستماتیک مورد توجه قرار گیرد. هدف تحقیق حاضر کاربردی بوده و به ارائه مدل راهبردهای مدیریت منابع انسانی الکترونیکی مبتنی بر رفتار سبز کارکنان در موسسات آموزشی پرداخته است. تحقیق حاضر با رویکرد ترکیبی (آمیخته ای از روش کیفی و کمی)، با استفاده از تحلیل مضمون، نرم افزار مکس کیودا، معادلات ساختاری و نرم افزارهای اسمارت پی ال اس انجام شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و پرسش نامه بوده و روش نمونه گیری در بخش کیفی قضاوتی هدفمند و در بخش کمی تصادفی ساده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل ۲۵ نفر از کارشناسان و مدیران در موسسات آموزشی و در بخش کمی ۲۰۲ نفر از مدیران و کارکنان موسسات آموزشی بوده است. در بخش کیفی ۸ مقوله اصلیِ (رفتار سبز کارکنان، انگیزه سبز کارکنان، عملکرد سبز کارکنان، تناسب فرد با شغل، شیوه های توسعه مدیریت منابع انسانی الکترونیک، قابلیت های پویا در مدیریت منابع انسانی الکترونیک، آمادگی در مدیریت منابع انسانی الکترونیک و پذیرش مدیریت منابع انسانی الکترونیک) و ۴۲ مفهوم شناسایی شد. نتایج نشان دادند که مدیریت منابع انسانی الکترونیکی جایگاهی قوی در تأثیرگذاری بر قابلیت های کارکنان دارد که منجر به عملکرد سبز کارکنان می شود، اما تقویت عوامل حمایتی تناسب فرد با شغل و انگیزه کارکنان ضروری است.
ارائه الگوی ظرفیت سازی نهادی در زمینه ی خط مشی گذاری مشارکت شهروندی در حوزه ی محیط زیست : رویکرد مدیریت سبز منابع انسانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
توجه به رویکردهای نوین در مدیریت سبز منابع انسانی و مشارکت در حفاظت از محیط زیست مورد توجه اقتصادهای پیشرو و شرکت های چند ملیتی است. در این میان مسائل زیست محیطی و توجه به مشارکت اجتماعی و شهروندی مورد توجه بسیاری از فعالان مدیریت منابع سازمانی و محیط زیست می باشد . لذا هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی ظرفیت-سازی نهادی در زمینه ی خط مشی گذاری مشارکت شهروندی در حوزه ی محیط زیست است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. جامعه ی آماری شامل کلیه متخصصان در زمینه محیط زیست و مدیریت سبز هستند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با هجده نفر از اساتید دانشگاه و متخصصان جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و کوبا استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دهنده ی نوزده مفهوم محوری و شش مقوله منتخب است که در قالب مدل پارادیمی شامل تمرکزگرایی در حوزه محیط زیست و ضعف هویت اجتماعی-زیستی به عنوان شرایط محوری و شرایط علی (مشتمل بر محورهایی چون شبکه سازی و تعاملات اجتماعی و همسوسازی راهبردی)، شرایط زمینه ای (مشتمل بر محورهایی چون فعالیت بخش های خصوصی،رویکردهای حفاظتی و عوامل مدیریتی)، شرایط مداخله ای (مشتمل بر محورهایی چون قوانین و مقررات، سازوکارهای اقتصادی و پیشران های محیطی) و شرایط راهبردی (مشتمل بر محورهایی چون ارتقاء سطح مسئولیت، نیازسنجی استراتژیک و مقبولیت بخشی زیست محیطی) و پیامدها مورد سازماندهی قرار گرفت.
چارچوب توسعه صنایع پایین دستی صنعت پتروشیمی با تمرکز بر مدیریت پنجره های فرصت همپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی در صنعت نفت و انرژی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۰
201 - 226
حوزههای تخصصی:
توسعه صنایع پایین دستی پتروشیمی با توجه به منابع غنی و قابلیت های بالقوه آن، فرصتی عظیم برای رشد و توسعه اقتصادی کشور است؛ لذا در این مطالعه اجزای فرایند همپایی شامل توانمندی ها و قابلیت ها، پنجره های فرصت (فناورانه، تقاضا، سیاست ها/نهادها)، راهبردها و مسیرها و نیز اهداف همپایی در صنایع مذکور به صورت همه جانبه بررسی شد که نوآوری تحقیق نیز محسوب می شود. در این راستا با مرور بر مبانی تحقیق و نظرخواهی از 15 تن از خبرگان این حوزه از رویکرد تحلیل مضمون استفاده شد. طبق نتایج، چارچوب حصول به همپایی در صنایع پایین دستی پتروشیمی ایران دارای 12 مؤلفه توانمندی و قابلیت، 22 مؤلفه پنجره های فرصت، 11 مؤلفه راهبردها و مسیرها و درنهایت 15 مؤلفه موفقیت در همپایی است که می توانند محرک یکدیگر باشند؛ بنابراین به سیاست گذاران حوزه صنایع پایین دستی پتروشیمی پیشنهاد می شود از چارچوب ارائه شده در این تحقیق برای برنامه ریزی حصول به همپایی و بهره گیری از مزایای آن بهره بگیرند.
ارائه مدل تاثیر مدیریت دانش و مدیریت استعداد بر عملکرد مربیان فوتبال استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل تاثیر مدیریت دانش و مدیریت استعداد بر عملکرد مربیان فوتبال استان آذربایجان غربی انجام شد. پژوهش حاضر از لحاظ فلسفه تفسیرگرایانه، از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ رویکرد استقرایی، از لحاظ انتخاب پژوهش کمی و از لحاظ بازه زمانی مقطعی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مربیان دارای مدرک رسمی مربی گری فوتبال بودند که در سال 1402 در استان آذربایجان غربی مشغول فعالیت بودند که بر اساس فرمول کوکران و با روش تصادفی طبقه ای، 261 نفر از آنان انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مدیریت دانش فیلیوس و همکاران (2000)، مدیریت استعداد احمدی و همکاران (1391) و عملکرد مربیان رمضانی نژاد و همکاران (1392) بود. تجزیه و تحلیل داده ها به صورت توصیفی در نرم افزار spss23 و به صورت مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار smartpls3.1.1 در سطح معنی داری 05/0 انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است و مدیریت دانش (877/18=t؛ 000/0=p) و مدیریت استعداد (621/21=t؛ 000/0=p) بر عملکرد مربیان فوتبال استان آذربایجان غربی تاثیر معنی داری دارند. بنابراین در باشگاه های فوتبال هر چقدر کسب، ثبت، انتقال، خلق و کاربرد دانش و در کنار آن نظام جذب، آموزش و حفظ استعدادها در وضعیت بهتری قرار گیرد، به همان میزان عملکرد مربیان نیز بالا می رود.