فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۱۰٬۷۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی الگوی مدیریت استعداد در شرکت مادرتخصصی نیروی برق حرارتی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، توسعه ای - کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) و از نظر روش گردآوری داده ها بخش کیفی از نوع اکتشافی- استقرایی و در بخش کمی توصیفی – تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، شامل 15 نفر از خبرگان دانشگاهی و صنعتی، ابعاد مدیریت استعداد در قالب ساختار، رفتار و زمینه هستند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و به صورت گلوله برفی، برای مصاحبه انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی، شامل 237 نفر از کارکنان شرکت های تابعه برق حرارتی می باشند که با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه ساخته محقق و برگرفته از بخش کیفی استفاده شد. در بخش کیفی از رویکرد قیاسی و تحلیل محتوا، با استفاده از مطالعات پیشین، مقولات نهایی شناسایی شد و در بخش کمی به منظور تجزیه وتحلیل از نرم افزار SPSS و برای معادلات ساختاری از AMOS استفاده شد. نتایج نشان داد ابعاد ساختاری مدیریت استعداد شامل شش بعد ساختار سازمانی، نظام جذب، نظام آموزش، نظام جبران خدمات، نظام مدیریت و ارزیابی عملکرد و استراتژی سازمان می شود. ابعاد رفتاری شامل سه بعد فرهنگ سازمانی، سبک رهبری و تامین نیازهای سطح بالا و ابعاد زمینه ای شامل جو و محیط سازمان و محیط بیرونی می شود. نتایج در بخش کمی نشان داد که مدل دارای برازش مناسب می باشد.
نقش هوش مصنوعی در فعالیت های بازاریابی
حوزههای تخصصی:
شواهد داستان گونه نشان می دهند که تکنولوژی های هوش مصنوعی (AI) نقش موثری در بازاریابی دیجیتال دارند و محبوبیت آنها در بازاریابی کسب کار به کسب وکار (بنگاه به بنگاه) (B2B) به سرعت در حال افزایش است؛ اما تحقیقات تجربی زیادی در مورد بازاریابی B2B مبتنی بر هوش مصنوعی به ویژه جنبه های اجتماعی تکنیکی استفاده از آن انجام نشده است. این مطالعه از نظریه فعالیت (AT) به عنوان یک لنز نظری استفاده می کند تا بازاریابی B2B مبتنی بر هوش مصنوعی را به عنوان یک سیستم فعالیت جمعی بررسی کند و همچنین تضادها در طول پذیرش و پیاده سازی هوش مصنوعی در بازاریابی سنتی B2B را نشان دهد. نظریه فعالیت متناسب با چارچوب این مطالعه است، زیرا نشان می دهد که چگونه تضادها به عنوان محرک تغییر عمل می کنند و به جای اینکه تنش ها را تهدیدی برای حذف زودهنگام انتخاب و اجرای هوش مصنوعی در بازاریابی B2B بدانند، تغییرات تحول گرا را بوجود می آورد. بر اساس هجده مصاحبه با کارشناسان صنعت و دانشگاه، این مطالعه تضادهایی را مشخص می کند که محققان و متخصصان بازاریابی باید با آنها مقابله کنند. نشان می دهیم که مواجهه با این تضادها از نظر فرهنگی یا سیاسی چالش برانگیز است و حتی زمانی که حل شود، می تواند پیامدهای مطلوب ونامطلوب داشته باشد.
خلق نوآوری خدمات و محصولات در شرکت های استارتاپ
حوزههای تخصصی:
فناوری بلاک چین این پتانسیل را دارد که نوآوری محصول را در صنایع مختلف به پیش ببرد. این تکنولوژی در حال ظهور یک توانمندساز مهم برای نسل بعدی سرمایه گذاری های جدید است. مطالعه ما به بررسی اثرات طرح های مدل کسب وکار شرکت های کارآفرینی مبتنی بر بلاک چین بر دامنه نوآوری محصول از جمله نوآوری مخرب و نوآوری اختیاری می پردازد. برای آزمون این رابطه ما یک بررسی را برای جمع آوری داده ها از ۱۵۹ سرمایه گذاری مبتنی بر بلاک چین انجام دادیم. یافته ها نشان می دهند که مدل کسب وکار جدید به شدت نوآوری مخرب را تحریک می کند اما نوآوری محصول انتخابی را تحت تاثیر قرار نمی دهد. نتایج همچنین نشان می دهند که مدل کسب وکار کارآمد قویا نوآوری محصول پذیرنده را تشویق می کند اما قویا نوآوری محصول آشوبگر را دلسرد می کند. بعلاوه تحلیل ما نشان می دهد که قابلیت تکنولوژیکی مخرب شرکت رابطه مثبت بین مدل کسب وکار جدید و نوآوری محصول مخرب را تقویت می کند اما رابطه مثبت کارایی طراحی با نوآوری اختیاری را تضعیف می کند. علاوه بر این ما دریافتیم که قابلیت تکنولوژیکی مخرب به شدت شرکت های کارآفرینی مبتنی بر بلاک چین را تشویق می کند تا از نوآوری مخرب محصول نسبت به نوآوری محصول انتخابی حمایت کنند.
طراحی الگوی پویای بین المللی شدن شرکت های دانش بنیان کوچک و متوسط (مطالعه موردی: صنعت داروهای گیاهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی عوامل موثر بر بین المللی شدن شرکتهای دانش بنیان در دو مسیر سنتی و زودهنگام جهت ارائه الگویی پویاست که پویایی خود را هم از دریافت بازخورد عوامل بر هم و هم از تنوع شرایط حاکم بر فضای کسب و کار بین المللی کسب می کند. در این راستا، بنگاه های دانش بنیان تولیدی فعال در صنعت داروهای گیاهی ایران که عمدتا در تراز کوچک و متوسط طبقه بندی می شوند مد نظر و مورد بررسی قرار می گیرند. در ابتدا چهارده عامل اصلی موثر در بین المللی شدن شرکتها از طریق مصاحبه تعیین شده است. سپس با استفاده از تکنیک نقشه شناختی فازی روابط و مفاهیم عصبی حاکم بر عوامل موثر بر بین المللی شدن شرکتهای مورد مطالعه برای دو وضعیت متفاوت قبل و بعد از تحریمهای بین المللی مورد بررسی قرار می گیرد و در نهایت، الگوی پویای بین المللی شدن شرکتهای دانش بنیان با استفاده از تعریف بین المللی شدن بر پایه سه بعد زمان، محدوده و مقیاس و میزان اهمیت و تغییرات عوامل بین المللی شدن برای دو حالت بیان شده پیشنهاد می گردد. تحلیل داده ها نشان می دهد که کاربست رویکردهای موجود در ادبیات بین المللی شدن شرکتها که غالبا به شکلی غیر پویا ارائه شده اند به تنهایی در خصوص شرکتهای دانش بنیان کارساز نبوده و نیازمند رویکردی تلفیقی با در نظر گرفتن بازخورد مفاهیم بر هم است که با شرایط کسب و کار فعلی تطابق داشته باشد.
طرحواره نظری بازاریابی جوامع دور از وطن با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
125 - 160
حوزههای تخصصی:
بازاریابی جوامع دور از وطن (جداو) لفظی مصطلح در پژوهش های بازاریابی بین الملل ولی فاقد طرحواره شناختی برای ایجاد همگرایی در کاربست مصداقی و تفسیر معنایی است. هدف پژوهش حاضر شناسایی یک طرحواره نظری برای بازاریابی جداو با رویکرد فراترکیب است. پژوهش از نظر هدف کابردی با رویکرد روش شناختی کیفی است. جامعه آماری شامل پژوهش های حوزه بازاریابی جداو، روش نمونه گیری از نوع قضاوتی و حجم نمونه 47 است. تحلیل داده های پژوهش متناسب با صورت بندی فراترکیب هون شامل فرآیند تلخیص و کدگذاری داده ها، تحلیل در سطح موردی، ترکیب در سطح میان مطالعه ای و نظریه سازی است. بر اساس یافته های پژوهش طرحواره نظری بازاریابی جداو دارای 76 مفهوم، 21 زیرمقوله و 5 مقوله است. پنج مقوله شامل سیمای جداو، سیمای کشور خاستگاه، فرآیند بازاریابی جداو، پسایندهای بازاریابی جداو برای برندها و پسایندهای بازاریابی جداو برای کشور خاستگاه است. اگرچه مصداق های بازاریابی جداو اغلب برندهای کشور خاستگاه است ولی تفسیرهای معنایی آن تحت تأثیر سیمای جداو و سیمای کشور خاستگاه است. همچنین پسایندهای بازاریابی جداو در دو سطح برند های کشور خاستگاه و کشور خاستگاه است.
بررسی رهبری اخلاقی، مسئولیت پذیری و رفتارهای منصفانه بر جذب و حفظ مشتریان کسب وکارهای اشتراکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
577 - 601
حوزههای تخصصی:
هدف: رعایت اخلاق و حفظ ارزش های اخلاقی، از مباحث ضروری در کسب وکارهای جدید است. رهبری اخلاقی از طریق روابط بین فردی و اقدام های شخصی سازنده، می کوشد که با ترویج اخلاقیات و ارتباطات دوطرفه، قدرت تصمیم گیری را در کسب کارها تقویت کند. مسئولیت پذیری بخش مهمی از توجه کسب وکار به منفعت جامعه است و رفتارهای منصفانه، رفتار اخلاقی در کسب وکار محسوب می شود. کسب وکارهای اشتراکی به دلیل ماهیت غیرحضوری و فروش مجازی محصولات و ارائه متنوع و ارزان قیمت آن ها، از طریق به اشتراک گذاری در محیط اینترنت با استقبال مشتریان مواجه شده اند. این پژوهش در راستای بررسی تأثیر رهبری اخلاقی، مسئولیت پذیری و رفتارهای منصفانه بر جذب و حفظ مشتریان در کسب و کارهای اشتراکی اجرا شده است.
روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت داده ها، کمّی است. جامعه آماری آن، کلیه مصرف کنندگان کالا، خدمات و ایده ها در کسب و کارهای اشتراکیِ شهر تهران بود. ابزار سنجش متغیرها، پرسش نامه محقق ساخته و مشتمل بر 15 سؤال بود که در مقیاس لیکرت پنج گزینه ای تنظیم شد. روایی سؤال های پرسش نامه را استادان گروه مدیریت بازرگانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قشم بررسی کردند. برای بررسی پایایی پرسش نامه نیز، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن 83/0 به دست آمد. مقدار این ضریب، قابلیت اعتماد (پایایی) ابزار و نیز هم بستگی مثبت بین سؤال های پرسش نامه را نشان می دهد. شرط اصلی تحویل پرسش نامه به پاسخ دهندگان این بود که در یک سال گذشته، دست کم یک بار از کالا و خدمات کسب وکارهای اشتراکی استفاده کرده باشند. با توجه به بزرگ بودن حجم جامعه، از طریق فرمول کوکران برای جوامع نامعین، حجم نمونه 384 نفر تعیین شد. پرسش نامه به صورت کاملاً تصادفی بین پاسخ دهندگان توزیع شد. برای آزمون فرضیه های اصلی پژوهش، از مدل معادلات ساختاری در نرم افزار لیزرل استفاده شد. دلیل استفاده از معادلات ساختاری، بررسی هم زمان معادلات رگرسیون و روابط علت ومعلولی بوده است. برای سنجش میزان سازگاری الگوی پیشنهادی و داده ها، برازش مدل انجام گرفت. همچنین برای آمار توصیفی، از آماره های میانگین، انحراف معیار و... استفاده شد.
یافته ها: از میان مجموع 9 فرضیه پیشنهادی، 3 فرضیه اصلی و 6 فرضیه فرعی تأیید شد. همچنین، نقش میانجی متغیر رضایت و قصد خرید نیز به تأیید رسید. نتایج آزمون توصیفی نشان می دهد که متغیرهای پژوهش در سطح مطلوبی قرار داشتند و با توجه به شاخص های برازش مدل، می توان ارزیابی مناسبی از مدل ساختاری پژوهش انجام داد.
نتیجه گیری: رهبری اخلاقی، مسئولیت پذیری و اِعمال رفتارهای منصفانه، بر جذب و حفظ مشتریان در کسب و کارهای اشتراکی تأثیر معناداری دارند. رفتارهای اخلاقی در کسب وکارهای اشتراکی، از طریق متغیرهای میانجی رضایت و قصد خرید بر جذب و حفظ مشتریان نیز تأثیرگذار است. با توجه به نتایج پژوهش، در زمینه تحقیقات و به کارگیری مؤلفه های اخلاقی برای جذب و حفظ مشتریان، در پایان مقاله پیشنهادهایی ارائه شده است.
روایت نگاری چالش های توسعه مدیریت مقصد گردشگری هوشمند (مورد مطالعه: مشهد)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : توسعه سریع فناوری در گردشگری و ظهور گردشگری هوشمند، توجه مدیران و سیاستگذاران مقصدها را به فرصت هایی جلب کرده است که از تطبیق راهبرد هوشمند در مقصدهای گردشگری ایجاد می شود. بر این اساس، گونه شناسی جدیدی برای مقصدها پدیدار شده که به آن مقصد هوشمند گردشگری اتلاق می شود. بر این اساس، هدف پژوهش روایت نگاری چالش های توسعه مدیریت مقصد گردشگری هوشمند در مشهد است. روش شناسی : پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و دارای ماهیت تفسیری و تحلیلی و از لحاظ روش در گروه پژوهش های کیفی قرار دارد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش روایت نگاری ( با استفاده از نرم افزار MAXQDA ) و روش دلفی استفاده شده است. یافته ها : تحلیل روایت های متخصصان، در خصوص چالش های توسعه مدیریت مقصد گردشگری هوشمند در مشهد، 7 مضمون سازمان دهنده شامل (عدم نظام یکپارچه جهت مدیریت و بازاریابی مقصد گردشگری در مشهد، فشارهای سیاسی، سیستم متمرکز توسعه، محصولات مقصد گردشگری، قوانین نادرست، فرهنگ و آموزش، کمبود امکانات مالی) و 32 مضامین پایه را نشان داده است. سپس بر اساس روش دلفی، اختلاف میانگین فازی زدایی در دو مرحله نظر سنجی از حد آستانه کمتر شده، و از دیدگاه خبرگان چالش های مطرح شده مورد تایید قرار گرفت. نتیجه گیری و پیشنهادات : شناسایی چالش های مطرح شده در پژوهش حاضر علاوه بر آن که مزیت رقابتی را در ناحیه مشهد ایجاد می کند، از تداخل مسئولیت ها و شکاف ها جلوگیری می کند، و با ایجاد فرهنگ گردشگری در مقصد منجر به افزایش درآمد گردشگری می گردد، و در نهایت اگر با برنامه ریزی صحیح و مدیریت مقصد گردشگری چالش ها رفع گردند، توسعه پایدار محقق می گردد و این اطمینان را می دهد که پایداری اقتصادی، زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی مقصد حفظ شود.
رهیافت مدل سازی تصادفی کسب و کار در شرایط نااطمینانی
حوزههای تخصصی:
فضای کسب و کار را می توان یک محیط ک لان اقتص ادی قلم داد ک رد ک ه هریک از کارگزاران فعالیت اقتصادی در آن ایفا می کنند. در این مقاله بناست در شرایط نااطمینانی، دو مدل تصادفی جایگزین مدل های مرسوم در فضای کسب و کار مستغلات ارائه گردند. براین اساس در مدل اول، فروش تعداد واحدهای فروخته شده در هر مرحله تحت تأثیر دو متغیر تصادفی یعنی فاصله زمانی بین مرحله اولیه – نهایی و ناسازگاری سطح درآمد قرار گرفته است. غیر قطعی بودن دو عامل به کمک توزیع های آماری بویژه توزیع گاما شبیه سازی می گردد و مدل قیمت گذاری را برای سه مرحله مختلف بهینه می شود. در مدل دوم، برآورد تغییرات قیمت در بازار مسکن با استفاده از یک فرآیند تصادفی در قالب معادلات دیفرانسیل تصادفی مطرح شده است. لذا با رویکردهای شبیه سازی آماری منجر به تولید نمونه های خروجی به عنوان سناریو های ترسیمی معرفی شوند.
بررسی تاثیر نوآوری داخلی همراه با دانش خارجی بر عملکرد تجاری شرکت با در نظرگرفتن نقش نوآوری باز و نوآوری خدمات در شرکتهای پخش دارو
حوزههای تخصصی:
نوآوری برای رشد و توسعه کسب و کار بسیار مهم است و نشان دهنده راهی قابل اعتماد برای به دست آوردن رقابت در بازار است. پذیرش نوآوری باز ،بوسیله کسب دانش خارجی می تواند منجر به مزایای سازمانی فراوانی از جمله بهبود عملکرد تجاری و نوآوری در خدمات شود. هدف از این تحقیق روابط بین دانش خارجی، نوآوری داخلی، عملکرد نوآوری باز شرکت ها، نوآوری خدمات و عملکرد تجاری در شرکت های پخش داروی اصفهان بود جامعه ی آماری متشکل از کلیه ی شرکتهای فعال در حوزه پخش دارو در اصفهان که تعداد نمونه آماری بر مبنای جامعه آماری به شیوه نمونه گیری طبقه ای ساده،5 شرکت انتخاب و از بین اعضای آن با استفاده از فرمول ارائه شده توسط کوکران 357 نفرمحاسبه شد. برای سنجش متغییرهای از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید که در فرآیند پژوهش پایایی آن از طریق الفا کرونباخ 0.81 بدست آمد .برای تحلیل و طبقه بندی داده های مستخرج از پرسشنامه و آزمون فرضیه اصلی و فرضیات فرعی و مدل یابی معادلات ساختاری از نرم افزار آماری AMOS استفاده شد.یافته ها نشان می دهد که نقش میانجی عملکرد نوآوری باز شرکت و نوآوری خدمات بر رابطه بین دانش تجاری و عملکرد تجاری (807/0=β) معنی دار است. هم چنین نقش واسطه ای عملکرد نوآوری باز شرکت و نوآوری خدمات بر رابطه بین نوآوری داخلی و عملکرد تجاری(432/0=β) معنی دار است. نوآوری خدمات در رابطه بین عملکرد نوآوری باز شرکت و عملکرد تجاری نقش میانجی(293/0=β) دارد.
راهکارهای بهبود تأثیرگذاری دروس عملی- مهارتی بر شایستگی های کارآفرینانه (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
55 - 70
حوزههای تخصصی:
یکی از اصلی ترین اهداف دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور، تربیت دانش آموختگان کارآفرین و خلاق است. آموزش ها و دروس عملی می توانند فرصت مناسبی برای ترکیب دانش نظری با دانش تجربی، مهارت افزایی و مجهز ساختن دانش آموختگان به شایستگی های کارآفرینانه باشند. لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهکارهای بهبود تأثیرگذاری دروس عملی- مهارتی در ایجاد و ارتقای شایستگی های کارآفرینانه دانشجویان دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری به انجام رسید. رویکرد کلی پژوهش، کیفی و از نظر هدف نیز کاربردی است. به منظور انجام پژوهش، تیمی 40 نفری از اساتید دانشگاه و دانشجویان به صورت هدفمند و با تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند و پس از انجام مصاحبه های نیمه ساختارمند، داده های به دست آمده با تحلیل محتوای کیفی تحلیل شدند. اعتبارسنجی یافته های به دست آمده از طریق بازبینی توسط مشارکت کنندگان و تکنیک سه سویه سازی بررسی شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در مجموع سه گروه مهم از راهکارها (قبل از اجرای دروس، حین اجرای دروس و پس از اجرای دروس عملی- مهارتی) موجب بهبود تأثیرگذاری این دروس در ایجاد و ارتقای شایستگی های کارآفرینانه دانشجویان شده است. در مجموع، عناصر مختلف سیستم آموزشی قبل از برگزاری دروس عملی- مهارتی، حین برگزاری و پس از آن در مرحله نظارت و ارزشیابی می توانند زمینه های تقویت شایستگی های کارآفرینانه دانشجویان را فراهم کنند، به شرط آن که این عناصر در راستای کارآفرینی، برنامه ریزی و سازماندهی شوند.
مدل بازاریابی داده محور در گردشگری هوشمند؛ رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
169 - 206
حوزههای تخصصی:
در عصر دگرگونی دیجیتال، کلان داده در تغییر سفرهای جهانی و ایجاد چالش ها و فرصت ها برای شرکت های تاسیس شده در صنعت گردشگری، نقش حیاتی ایفا کرده است. این مطالعه به دنبال پرکردن شکاف دانش پیوند روابط بین کلان داده و استراتژی بازاریابی در زمینه های مختلف پژوهشی در ادبیات گردشگری و مهمان نوازی(هتلداری) است. در این پژوهش به منظور تبیین مدلی جامع و با استفاده از رویکرد فراترکیب 47 مقاله با بهره گیری از متدلوژی کسپ بررسی و پیامدها، چالش ها، پیشایندها(پیش نیازها) و ابعاد بازاریابی داده محور در صنعت گردشگری شناسایی و اولویت بندی شدند. پس از تجزیه و تحلیل مقالات، پیامدهای کاربرد کلان داده، در 7 مقوله اصلی(7p) شامل: 1-فرایند2-مردم/مشتری3-محصول/خدمت4-شواهد فیزیکی5-ترفیع/پیشبرد6-توزیع/مکان7-قیمت طبقه بندی و اولویت بندی شدند. همچنین چالش ها، در 4 مقوله و پیشایندها و ابعاد هر کدام در 3 مقوله شناسایی و اولویت بندی شدند و در نهایت بر اساس جداول فراترکیب مدلی استخراج شد.
اثرگذاری مدیریت دانش بر کارآفرینی دانشگاهی (مورد مطالعه: دانشگاه جامع علمی کاربردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
63 - 76
حوزههای تخصصی:
دانشگاه جامع علمی کاربردی خود را دانشگاهی نسل سوم معرفی می نماید و کارآفرینی دانشگاهی را ازجمله رسالت های خود قلمداد می کند. دانش، زمینه ساز نوآوری و نوآوری، لازمه کارآفرینی است. در سنوات اخیر، نقش مدیریت دانش در نیل سازمان ها به اهدافشان بیش از پیش آشکار شده و بررسی میزان تحقق مدیریت دانش و نحوه اثر آن بر اهداف سازمانی به موضوع جذابی برای مدیران و پژوهشگران بدل شده است. هدف این پژوهش، بررسی نحوه اثرگذاری مؤلفه های مدیریت دانش بر کارآفرینی دانشگاهی در دانشگاه جامع علمی کاربردی است. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی به شمار می رود. جامعه آماری پژوهش، متشکل از 134 نفر از کارشناسان معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه جامع علمی کاربردی در کشور بودند. حجم نمونه طبق فرمول کوکران، 98 نفر تعیین شد که از نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب جهت انتخاب اعضا استفاده شده است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد برای سنجش مدیریت دانش و کارآفرینی دانشگاهی بهره گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها و ترسیم مدل از نرم افزارهای SPSS26 و SmartPLS3.3 استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد درونی سازی دانش اثر مستقیم و معناداری بر کارآفرینی دانشگاهی دارد، اما اثرات سایر ابعاد مدیریت دانش بر کارآفرینی دانشگاهی به اثبات نرسید. لذا دانشگاه به منظور پیشبرد و گسترش کارآفرینی دانشگاهی باید ارتباطات مؤثر میان اعضای خود را افزایش دهد، ضوابط، مقررات و آیین نامه ها را مستندسازی نموده و به توزیع شفاف اطلاعات اهتمام بیشتری ورزد.
طراحی الگوی بازاریابی اجتماعی با نقش مسئولیت اجتماعی و نگرش مشتریان به برند با رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد (مورد مطالعه: سازمان تامین اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
183 - 194
حوزههای تخصصی:
بازاریابی اجتماعی ابزاری راهبردی در راستای عمل به مسئولیت اجتماعی سازمان ها است و نگرش مشتریان را تحت تاثیر قرار می دهد. این موضوع به ویژه برای سازمان های غیرانتفاعی و بزرگ که هدف آنها خدمت رسانی به جامعه است از اهمیت بیشتری برخوردار است. لذا پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی بازاریابی اجتماعی با نقش مسئولیت اجتماعی و نگرش مشتریان به برند در سازمان تامین اجتماعی کشور انجام شده است. پژوهش حاضر از منظر هدف یک پژوهش کاربردی-توسعه ای می باشد و از لحاظ ماهیت و شکل اجراء به صورت توصیفی-پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان نظری (اساتید بازاریابی) و تجربی (مدیران سازمان تامین اجتماعی کشور) است. نمونه گیری با استفاده از روش غیراحتمالی و به صورت هدفمند صورت گرفت و در نهایت 16 نفر در این مطالعه شرکت کردند. ابزار جمع آوری داده های پژوهش، مصاحبه است. جهت تحلیل مصاحبه های نیمه ساختاریافته از روش نظریه پردازی داده بنیاد (گراندد تئوری) استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش با نرم افزار MaxQDA انجام شد. در مرحله کدگذاری باز 236 کد شناسایی گردید که با ملاحظات انجام شده به 6 پارادایم، 9 مقوله اصلی و 39 شاخص دست پیدا شد. پدیده محوری در این مطالعه بازاریابی اجتماعی است و نگرش مشتریان به برند شرایط علی و اثرگذار بر این پدیده می باشند. مسئولیت اجتماعی بستر حاکم و عوامل زمینه ای را فراهم می کند و مدیریت تغییرات سازمانی نیز شرایط مداخله گر می باشد. در نهایت می توان از طریق راهبردهایی مانند مدیریت تجربه مشتری، توسعه خدمات و توانمندسازی به دستاوردهایی مانند ایجاد ارزش برند و جلب رضایت مشتریان دست یافت.
مطالعه شیوه های کاربردی تقویت نوآوری در میان کارکنان فعال در صنعت مطبوعات
حوزههای تخصصی:
کسب و کارهای فعال در صنعت مطبوعات، به دلیل ماهیت و نوع کارکردشان در سطح جامعه، و با توجه به حضور در محیطی به شدت متغیر و در حال تحول، نیاز به کارکنانی دارند که بتوانند خلاقیت و نوآوری را در خود نشان بدهند. به همین منظور این پژوهش با هدف و با روش کیفی و رویکرد توصیفی – تحلیلی انجام گرفت. بررسی های به عمل آمده نشان داد که کارکنان مطبوعات کارکنان مطبوعات نیازمند کارکنانی خلاق، نوآور متعهد و برخوردار از اخلاق حرفه ای می باشند، و در این تحقیق برخی از مهمترین روش های موثر بر حفظ و ارتقای خلاقیت و نوآوری کارکنان تحت این عناوین شناسایی شده و مورد بحث و بررسی قرار گرفت. بنابراین مدیران و رهبران مطبوعات به منظور حفظ و ارتقای خلاقیت و نوآوری در کارکنان باید برای تحقق پارامترهای فوق، راهکارهایی عملیاتی و تمهیداتی اجرایی را به کار بندند.
تحلیل و ارزیابی زنجیره های ارزش استراتژیک در یک کسب و کار
حوزههای تخصصی:
آنالیز ارزش استراتژیک یک مبحث جدید می باشد که ارزش شرکت را از طریق ارزیابی ارزش پیشنهادی، زنجیره های ارزش، محرک های ارزش و در نهایت محرک های استراتژیک بررسی می کند. این فصل روشی را برای انجام آنالیز ارزش استراتژیک ارائه می کند. مرحله اول شناسایی ارزش و قاعده مند کردن(فرمول بندی) ارزش است. شناسایی ارزش از محرک های استراتژیک و تحلیل محرک های ارزش تشکیل شده است که هدف آن کشف رابطه سه گانه بین محرک های استراتژیک، محرک های ارزش و "مزیت رقابتی - انتخاب موقعیت بازار" است. فرمول بندی ارزش یک فرآیند برنامه ریزی است که نشان می دهد چگونه مزیت های رقابتی یک شرکت می تواند از طریق اهداف مشخص، برنامه های استراتژیک و اقدامات مرتبط ،تحقق یابد. این مسیری است که منجر به تبدیل ایده ها به واقعیت شده و موجب خلق ارزش تجاری می شود.
عوامل راهبردی مؤثر بر همکاری بانک ها با فین تک ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بانکداری سنتی برای بهبود فرایندها و خدمات خود به نوآوری های و فناوری های جدید فین تک ها نیاز دارد. عوامل مختلفی روی همکاری بانک ها و فین تک ها تأثیر دارند که بعضی از آن ها به درون بانک ها و برخی دیگر به محیط بانکداری ارتباط دارند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و تحلیل عوامل راهبردی موثر روی همکاری بانک ها و فین تک هاست.روش شناسی: تحقیق حاضر از نظر جهت گیری، کاربردی و از حیث روش شناسی، دارای ماهیت کمی است. برای تحلیل داده ها از دو روش دلفی فازی و دیمتل فازی استفاده شد. از روش دلفی فازی برای غربال عوامل راهبردی پژوهش و از تکنیک دیمتل فازی به منظور شناسایی اثرگذارترین عوامل استفاده شد. برای جمع آوری داده ها دو ابزار مصاحبه و پرسشنامه بکار گرفته شد. پرسشنامه های تحقیق عبارت بودند از: پرسشنامه غربال فازی و پرسشنامه اثرسنجی.یافته ها: در ابتدا از طریق مرور پیشینه و مصاحبه با خبرگان، 28 عامل راهبردی (14 عامل داخلی و 14 عامل خارجی) شناسایی شد. این عوامل با تکنیک دلفی فازی غربال شدند. 10 عامل داخلی و هشت عامل خارجی دارای عدد دیفازی بیشتر از 7/0 بودند و برای تحلیل با دیمتل فازی انتخاب شدند. تحلیل عوامل داخلی با دیمتل فازی نشان داد که عوامل ماهیت نیازهای مشتریان بانک، آینده اندیشی مدیران ارشد بانک، فرهنگ ریسک پذیری بین مدیران و کارشناسان ارشد و چابکی ساختار و فرایندهای بانک دارای بیشترین خالص اثر و اثرگذاری هستند. در رابطه با عوامل خارجی، عوامل شدت رقابت بین بانک ها، نظام کارمزد، عملکرد رگولاتوردر قانونگذاری و ریسک ها و ملاحظات امنیتی مربوط به فین تک ها موثرترین عوامل روی همکاری بانک ها و فین تک ها بودند
رتبه بندی معیارهای ارزیابی عملکرد تجاری در سطح کشور با استفاده از روش های تصمیم گیری چند متغیره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۷
1 - 38
حوزههای تخصصی:
ارزیابی عملکرد تجاری کشورها، از موضوعات مهم در حوزه تجارت بین الملل به شمار می رود. در این زمینه، با توجه به ماهیت پیچیده و چندبعدی عملکرد، استفاده از معیارهای مناسب برای ارزیابی آن ضرورت دارد. با این حال، مرور ادبیات نشان می دهد تعیین معیارهای مناسب در این حوزه، تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین، هدف اصلی این پژوهش، معرفی مجموعه ای قابل اتکا از معیارهای مناسب برای ارزیابی عملکرد تجاری در سطح کشور است که ضمن توجه به ابعاد مختلف عملکرد، اولویت بندی و روابط علی موجود بین معیارها را نیز در نظر گرفته و به عنوان مجموعه ای استاندارد در تحقیقات آتی قابل استفاده باشد. به این منظور، ابتدا از طریق مرور سیستماتیک ادبیات، تحقیقات پیشین بررسی و معیارهای مورد استفاده آنها استخراج و دسته بندی شده است. سپس با استفاده از روش دلفی فازی و بهره گیری از نظرات خبرگان، معیارهای مناسب در هر دسته شناسایی شده است. در ادامه، با به کارگیری روش دیمتل روابط علی بین دسته ها و معیارها بررسی و از روش بهترین-بدترین برای اولویت بندی آنها استفاده شده است. در نهایت، با تلفیق نتایج دیمتل و بهترین-بدترین، رتبه بندی نهایی معیارها به دست آمده است. طبق نتایج این تحقیق، تعداد پانزده شاخص در سه بعد دسته بندی شدند که ابعاد صادرات، واردات و عمومی به ترتیب بیشترین اهمیت را به خود اختصاص داده اند. همچنین، معیارهای "ارزش صادرات"، "تعداد/نوع مشتریان در بازار صادراتی" و "ارزش واردات" به ترتیب به عنوان مهمترین شاخص ها برای ارزیابی عملکرد تجاری کشورها شناخته شده اند.
شناسایی الگوی ذهنی کارفرمایان از ویژگی های ظاهری و رفتاری مؤثر بر استخدام بازاریاب در سازمان های مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اولین مرحله استخدام بازاریاب در سازمان ها، شرکت در مصاحبه استخدامی است. بر اساس علم ارتباطات، ظاهر فرد در این ملاقات اهمیت فراوانی دارد و از آنجا که شغل بازاریاب از مشاغل حیاتی سازمان است، متقاضیان شغل با توجه به پوشش و رفتار خود می توانند برداشت کارفرما را تحت تأثیر قرار دهند. بر این اساس، هدف از مطالعه حاضر بررسی عوامل ظاهری و رفتاری مؤثر بر استخدام و همچنین، بررسی الگوی ذهنی کارفرمایان از ظاهر بازاریابان در زمان استخدام بوده است. همچنین، پژوهش حاضر با کمک روش کیو و تلفیق علم مدیریت منابع انسانی، رفتار سازمانی، بازاریابی و ارتباطات، به صورت میان رشته ای انجام گرفته است؛ بنابراین در پژوهش کیفی-کمی حاضر، فضای گفتمان (شامل کلیه عوامل ظاهری و رفتاری مؤثر) به همراه پیشینه گردآوری شده و مصاحبه با خبرگان در اختیار مشارکت کنندگان پژوهش که شامل مدیران منابع انسانی 9 صنعت مختلف است، قرار گرفت تا مشارکت کنندگان بر اساس دیدگاه خود، کارت های فضای گفتمان را در نمودار کیو پژوهش بچینند. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات حاصل از مطالعه منجر به شناسایی الگوی ذهنی مدیران از عوامل ظاهری و رفتاری مؤثر بر استخدام بازاریاب شد. بر این اساس، مهم ترین ویژگی های ظاهری و رفتاری بر اساس اتفاق نظر کلیه مشارکت کنندگان پژوهش مواردی چون اشتیاق، ذکاوت و تیزهوشی و سبک ارتباطی است. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، ویژگی های ظاهری که بیشترین تأثیر را بر استخدام بازاریاب دارند، شناسایی می شوند و افرادی که قصد استخدام شدن را به عنوان بازاریاب دارند، می توانند با داشتن این ویژگی ها در مصاحبه استخدامی موفق تر باشند. در این میان، کارفرمایانی که قصد استخدام بازاریاب را دارند با دانستن این موارد، کمتر تحت تأثیر ظاهر افراد قرار می گیرند و در نهایت، ویژگی های مهم تر را مد نظر قرار خواهند داد.
تحلیل اثرات کارآفرینی گردشگری بر توسعه روستایی (موردمطالعه: نواحی روستایی دهستان ریجاب در استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
89 - 111
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه تحلیل اثرات کارآفرینی گردشگری بر توسعه روستایی در نواحی روستایی دهستان ریجاب در استان کرمانشاه بود و در آن سعی شده است تا عوامل متعددی که به واسطه کارآفرینی گردشگری بر توسعه این منطقه مؤثر هستند، تحلیل شوند. این مطالعه به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، روستاییان دهستان ریجاب بودند (6700 = N) که با استفاده از جدول بارتلت و همکاران، تعداد 259 نفر از آن ها برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار سنجش پژوهش، پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن توسط آزمون KMO، آزمون بارتلت و ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که از مهم ترین اثرات مثبت ورود گردشگران به مناطق روستایی می توان به توسعه زیرساختی (واریانس: 41/35 درصد)، توسعه اقتصادی و رفاهی (واریانس: 84/21 درصد) و توسعه اشتغال (واریانس: 20/13 درصد) و همچنین، از مهم ترین اثرات منفی می توان به تخریب فضای کسب وکار (واریانس: 35/9 درصد) اشاره نمود. بررسی های میدانی در نواحی روستایی دهستان ریجاب نیز نشان داد که میزان توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی در این مناطق پایین است و می توان با گسترش امکانات رفاهی و خدماتی، توانمندسازی روستاییان، تقویت زیرساخت فیزیکی و حمایت دولت از کارآفرینی و گردشگری روستایی، داشتن دیدگاهی مثبت نسبت به توسعه گردشگری روستایی، توانمندسازی روان شناختی، آموزش آداب و رسوم روستاییان به گردشگران، ارتقای امنیت اجتماعی و بهبود باور و نگرش نسبت به گردشگری، به موفقیت بیشتر در توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی کمک کرد.
مدلی برای سنجش و ارزش گذاری دانش فنی در صنایع غذایی حلال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق طراحی مدلی برای سنجش و ارزش گذاری دانش فنی در صنایع غذایی حلال می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و یک تحقیق آمیخته (کیفی – کمی) اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 20 نفر از خبرگان علمی و خبرگان اجرایی صنایع غذایی حلال بودند که با روش نمونه گیری غیراحتمالی قضاوتی و هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمی نیز شامل 250 نفر از کارشناسان صنایع غذایی استان تهران بودند که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه 152 نفر تعیین و با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی نیز پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی مصاحبه ها از طریق بازآزمون تأیید شد. و روایی محتوایی پرسشنامه بخش کمی نیز توسط خبرگان تأیید شد. جهت تحلیل داده های بخش کیفی از روش تحلیلتم (مضمون) و بخش کمی نیز از نرم افزار SPSS و PLS استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل سنجش و ارزش گذاری دانش فنی در صنعت غذایی شامل چهار بعد اصلی شامل: عوامل مربوط به شرکت/ سازمان، عوامل مربوط به محیط برون سازمانی، عوامل مربوط به ماهیت فناوری و عوامل مربوط به بازار فناوری و 15 مؤلفه با 72 شاخص می باشد. نتایج پژوهش در بخش کمی نیز موید معنی داری ارتباط بین ابعاد، مولفه ها و شاخص های مدل نهایی تحقیق می باشد.