فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۱۰٬۷۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در جهان امروز، فناوری اطلاعات، نقش اساسی در بازاریابی ایفا می کند. گسترش فناوری اطلاعات و استفاده از ابزارها، موجب بسط اطلاعات و دسترسی آسان و کم هزینه مصرف کنندگان به کالا و خدمات مختلف در بستر فضای مجازی می شود و زمینه تبادل سریع کالا و خدمات را میسر می سازد. یکی از فناوری هایی که امروزه در بازاریابی به صورت گسترده موردتوجه قرارگرفته است، واقعیت افزوده می باشد. بر همین اساس، مطالعه ی حاضر به بررسی نقش برنامه های واقعیت افزوده موبایل بر استفاده مداوم و قصد خرید توسط مصرف کننده با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری پرداخته است. جامعه آماری پژوهش مشتریان فروشگاه اینترنتی دیجی کالا بوده که تعداد 307 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده و داده ها با استفاده از نرم افزار SmartPLS تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که حضور مجازی، ارزش تجربی و مزایای خرید تأثیر مثبتی بر نگرش نسبت به برنامه واقعیت افزوده موبایل دارند. همچنین ارزش درک شده و نگرش نسبت به کاربرد واقعیت افزوده موبایل تأثیر مثبتی بر رضایت مصرف کننده دارند. درنهایت، رضایت و ارزش درک شده تأثیر مثبتی بر قصد استفاده مداوم و قصد خرید دارند. نتایج تحقیق بیانگر لزوم تمرکز بیشتر طرح های بازاریابی بر برنامه های واقعیت افزوده موبایل به دلیل نقش آن در ترغیب مشتریان به خرید بیشتر است.
Improving Accuracy of Tourist Demand Estimation of Asian Countries(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
Due to the importance of accurate tourism demand estimation, the evaluation of estimating approaches is still ongoing. To address this challenge, the current study aimed to present a novel estimation statistical approach for modifying ARIMA to compare with two most prominent soft computing approaches, ANN and SVM. ARIMAadj is the modified ARIMA seasonal adjustment that declares a potential replacement to conventional ARIMA. Current study investigated the accuracy of seasonal adjustment on conventional ARIMA and compared its accuracy with ANN and SVM in estimating tourist demand of Asian countries to South Korea. The results show that the modified ARIMA outperform the soft computing approaches for tourism demand estimation accuracy of five out of six source Asian countries. Therefore, it could be concluded although there is no optimal approach to estimate tourist arrivals with certainty, the findings of this study show that the seasonal adjustment in ARIMA would be a worthwhile model to estimate tourism demand of Asian countries.
Investigating the Impact of Learning Orientation on Market Orientation Based on Data Mining and Association Rules(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
374 - 392
حوزههای تخصصی:
Market orientation is the ability of appropriate response in complex conditions of the market and that is the most fundamental issue in the marketing and business literature. In fact, market orientation is considered as a practical marketing application. market orientation enables companies to learn about customers, competitors and environmental factors continuously within the existing and potential market. One of the best ways to extract significant relationships among data is to use data mining algorithms. The purpose of this research is to investigate the relationship between learning orientation and market orientation by association rules and data mining. after sampling, 132 questionnaires have been used for data analysis. After data collection the relationship between learning orientation components (commitment to learning, shared vision and open mindedness) and market orientation (customer orientation, competitor orientation and inter-functional coordination) was explored. Learning orientation is one of the factors that plays a key role in organizations’ market orientation. the relationship between learning orientation components including commitment to learning, open mindedness and inter-functional coordination was investigated using data mining. The findings showed that commitment to learning, shared vision and open mindedness lead to customer orientation, commitment to learning and open mindedness lead to competitor orientation and commitment to learning and shared vision lead to inter-functional coordination.
نقش هوش مصنوعی در فعالیت های بازاریابی
حوزههای تخصصی:
شواهد داستان گونه نشان می دهند که تکنولوژی های هوش مصنوعی (AI) نقش موثری در بازاریابی دیجیتال دارند و محبوبیت آنها در بازاریابی کسب کار به کسب وکار (بنگاه به بنگاه) (B2B) به سرعت در حال افزایش است؛ اما تحقیقات تجربی زیادی در مورد بازاریابی B2B مبتنی بر هوش مصنوعی به ویژه جنبه های اجتماعی تکنیکی استفاده از آن انجام نشده است. این مطالعه از نظریه فعالیت (AT) به عنوان یک لنز نظری استفاده می کند تا بازاریابی B2B مبتنی بر هوش مصنوعی را به عنوان یک سیستم فعالیت جمعی بررسی کند و همچنین تضادها در طول پذیرش و پیاده سازی هوش مصنوعی در بازاریابی سنتی B2B را نشان دهد. نظریه فعالیت متناسب با چارچوب این مطالعه است، زیرا نشان می دهد که چگونه تضادها به عنوان محرک تغییر عمل می کنند و به جای اینکه تنش ها را تهدیدی برای حذف زودهنگام انتخاب و اجرای هوش مصنوعی در بازاریابی B2B بدانند، تغییرات تحول گرا را بوجود می آورد. بر اساس هجده مصاحبه با کارشناسان صنعت و دانشگاه، این مطالعه تضادهایی را مشخص می کند که محققان و متخصصان بازاریابی باید با آنها مقابله کنند. نشان می دهیم که مواجهه با این تضادها از نظر فرهنگی یا سیاسی چالش برانگیز است و حتی زمانی که حل شود، می تواند پیامدهای مطلوب ونامطلوب داشته باشد.
روندهای آینده NFT در پیشبرد صنایع دستی، هنر و برند
حوزههای تخصصی:
توکن غیر قابل تعویض (NFT) یک مفهوم نسبتاً جدید و موضوعی داغ در توسعه این حوزه می باشد. آثار هنری تولید شده در قالب NFT آن را به بازاری پردرآمد تبدیل کرده است، به طوری که علاقه زیادی به کاربرد NFT در بازی ها، متاورس و اقتصاد مالی وجود دارد. بنابراین، این مقاله پژوهشی، روند توسعه بازار NFT را در زمینه متاورس و چشم انداز آتی آن را بررسی می کند، به ویژه برای تجزیه و تحلیل دقیق تر چندین زمینه مهم، به عنوان مثال صنعت هنر و برندسازی را در نظر می گیرد. بر اساس مطالعات موردی و تجزیه و تحلیل داده ها، قیمت بالای NFT به عوامل مختلفی نسبت داده می شود، برای جذب مخاطبان گسترده رویکرد بازاریابی شرکت ها عمدتاً خلاقانه شده است. NFT توانایی رشد در کل بخش فرهنگی را دارد، اما به دلیل فقدان آثار هنری NFT و احتمال سوداگری بیش از حد، حفظ رونق طولانی مدت چالش برانگیز است. به طور کلی، این مقاله ارزش و پتانسیل NFT را با استفاده از تحقیقات فعلی و آمار دقیق، به ویژه در زمینه های برندسازی و هنر بررسی می کند. این نتایج مسیرهای تحقیقاتی بیشتر در مورد چشم انداز بازار NFT را آشکار می کند.
مدل بندی خسارت های معوق در مثلث های تأخیر وابسته با در نظر گرفتن وابستگی تقویمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴
283 - 298
حوزههای تخصصی:
پیشینه و ا هداف: ذخیره خسارت که برای سودآوری و پرداخت بدهی بیمه گر حیاتی است، پیش بینی مبلغی است که بیمه گر باید برای خسارت های آینده بپردازد. در سال های اخیر، بسیاری از پژوهشگران وابستگی های بین چند مثلث تأخیر را برای تعیین ذخایر زیان در نظر گرفته اند. هدف اصلی این مقاله پیش بینی خسارت های معوق در مثلث های تأخیر وابسته با استفاده از مدل های تصادفی است که در آن ها وابستگی بین مثلث ها و وابستگی بین خسارت های معوق پرداختی در یک سال تقویمی در هر مثلث تأخیر در نظر گرفته می شود. روش شناسی: استفاده از وابستگی بین خسارت های معوق متناظر در مثلث های تأخیر مربوط به چند رشته بیمه ای ممکن است در افزایش دقت پیش بینی خسارت های معوق تأثیرگذار باشد. همچنین، در یک مثلث تأخیر مربوط به یک رشته بیمه ای، علاوه بر عوامل سال وقوع خسارت و تعداد سال های تأخیر پرداخت خسارت معوق، سال تقویمی پرداخت خسارت هم می تواند در میزان پرداخت خسارت برای سال های وقوع خسارت متفاوت تأثیرگذار باشد. بنابراین در نظر گرفتن وابستگی تقویمی بین خسارت هایی که در یک سال تقویمی پرداخت می شوند، می تواند دقت پیش بینی در مثلث های تأخیر را بهبود بخشد. بنابراین، در مدل بندی توأم خسارت های معوق چند مثلث تأخیر، دو نوع وابستگی بین مثلثی و درون مثلثی وجود دارد. در این مقاله، از دو روش برای مدل بندی این دو نوع وابستگی استفاده می شود. در روش نخست، با در نظر گرفتن توزیع چندمتغیره برای خسارت های معوق در سلول های متناظر مثلث های تأخیر، وابستگی بین مثلث ها مدل بندی می شود. در این روش، وابستگی تقویمی بین خسارت های معوق در هر مثلث تأخیر با استفاده از اضافه کردن عامل اثر سال تقویمی در مدل میانگین توزیع خسارت های معوق در نظر گرفته می شود. در روش دوم، یک توزیع چندمتغیره برای خسارت های معوق پرداختی سال های تقویمی متناظر مثلث های تأخیر در نظر گرفته می شود که در این صورت هر دو نوع وابستگی با استفاده از توزیع چندمتغیره مدل بندی می شود. برای برآورد پارامترهای مدل، در هر دو روش، از رهیافت بیزی و روش نمونه گیری مونت– کارلوی همیلتونی استفاده می شود. یافته ها: در این مقاله، داده های خسارت های معوق در دو رشته بیمه بدنه و بیمه شخص ثالث اتومبیل یک شرکت بیمه ایرانی در بازه سال های 1392 تا 1395 که به صورت فصلی ثبت شده است، استفاده می شود. با استفاده از توزیع آمیخته– مقیاس چندمتغیره با توزیع های حاشیه ای نرمال و وابستگی مفصلی، دو روش مدل بندی وابستگی تقویمی مقایسه می شوند. برای این منظور، از معیار میانگین قدرمطلق خطای درصدی برای اندازه گیری دقت پیش بینی دو روش استفاده می شود. برای داده های مورد استفاده، مشاهده می شود که میانگین قدرمطلق خطای درصدی استفاده از توزیع چندمتغیره برای مدل بندی وابستگی تقویمی کمتر است از زمانی که از عامل اثر سال تقویمی در مدل میانگین توزیع خسارت های معوق استفاده شود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده با استفاده از داده های یک شرکت بیمه ایرانی، نتیجه می گیریم که مدل بندی وابستگی تقویمی بین خسارت های معوق در مثلث های تأخیر با استفاده از توزیع چندمتغیره به پیش بینی دقیق تر ذخایر مربوط به خسارت های معوق نسبت به استفاده از عامل اثر سال تقویمی در مدل میانگین توزیع خسارت های معوق منجر می شود.
شناسایی و رتبه بندی پیشایندهای توسعه بازاریابی دیجیتال مبتنی بر فناوری بلاک چین(مورد مطالعه: صنعت هوانوردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فناوری بلاک چین یکی از امیدوارکننده ترین فناوری های قرن حاضر است که پتانسیل ایجاد تغییرات اساسی در مدل های کسب وکار در طیف گسترده ای از صنایع را دارد. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی پیشایندهای توسعه بازاریابی دیجیتال مبتنی بر فناوری بلاک چین از دیدگاه متخصصین بازاریابی در صنعت هوانوردی است.این پژوهش از نظر جهت گیری کاربردی و از منظرفلسفی اثبات گرایانه است که با استفاده از روش آمیخته کیو انجام شده است. در این مطالعه نخست با مرور ادبیات و مصاحبه نیمه ساختاریافته پیشایندهای توسعه بازاریابی دیجیتال مبتنی برفناوری بلاک چین استخراج و با کمک خبرگان، عوامل نهایی مشخص گردید؛ سپس این عوامل در قالب کارت های کیو در اختیار 22 نفر از متخصصین و خبرگان بازاریابی در صنعت هوانوردی که به صورت هدفمند انتخاب شدند قرار گرفته و در نهایت دیدگاه آنان با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی تحلیل گردید.مشارکت کنندگان در این پژوهش دارای 6 دیدگاه مختلف بوده و الگوهای ذهنی آنان براساس متغیرهای بازار، عوامل داخلی، محتوایی، فناورانه، عوامل انسانی و محیطی دسته بندی شده است.نتایج این پژوهش بینش مفیدی را به مدیران و تصمیم گیران در صنعت هوانوردی داده تا با شناخت این عوامل بتوانند بازاریابی دیجیتال را در شرکت های هواپیمایی تقویت نموده و آن را توسعه دهند.
تحلیل گفتمان بازاریابی جوامع دور از وطن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
49 - 71
حوزههای تخصصی:
هدف: جوامع دور از وطن گروهی با تعلق خاطر به کشور خاستگاه و آشنا با فرهنگ کشور میزبان است. تعلق خاطر این گروه به کشور خاستگاه از اهرم های در دسترس برندهای کشور خاستگاه برای نفوذ به گوشه بازار جوامع دور از وطن است. ارتباطات این گروه در کشورهای میزبان نیز از اهرم های در دسترس برندهای کشور خاستگاه برای توسعه در بازار بین الملل است. این امر دلیل عدم توافق در تعریف حوزه بازاریابی جوامع دور از وطن است. هدف پژوهش حاضر تحلیل گفتمان بازاریابی جوامع دور از وطن است.روش شناسی: انتخاب روش شناختی پژوهش از نوع کیفی و راهبرد پژوهش از نوع تحلیل گفتمان است. راه کار گردآوری داده های پژوهش جست وجو در پایگاه های علمی با استفاده کلیدواژه های منتخب است. روش نمونه گیری قضاوتی و حجم نمونه برابر 24 مقاله علمی است. راه کار تحلیل داده های پژوهش نیز مدل تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف در سطح های توصیف، تفسیر و تبیین است.یافته ها: حداقل 2 گفتمان در بازاریابی جوامع دور از وطن قابل تمایز است. گفتمان بازاریابی گوشه ای جوامع دور از وطن متمرکز بر نفوذ در گوشه بازار جوامع دور از وطن و گفتمان راهبرد بازاریابی جوامع دور از وطن بیشتر متمرکز بر توسعه در بازار بین الملل با اهرم جوامع دور از وطن است.نتیجه گیری: گفتمان راهبرد بازاریابی جوامع دور از وطن دارای همراستایی بیشتری با گفتمان بازاریابی جهانی است. ظهور این گفتمان ایجادکننده انتظار پیروی بیشتر چهارچوب های زبانی در حال استفاده بازاریابی جوامع دور از وطن از گفتمان بازاریابی جهانی است.
ارائه مدل بازاریابی گردشگری سلامت با استفاده از رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری سلامت از زمان یونان و روم باستان وجود داشته و سپس به بسیاری از کشور های اروپایی و نقاط دیگر دنیا توسعه یافته است. از زمان باستان، افراد زیادی به منظور فراغت روحی و درمان به مجاورت رودخانه و آب های معدنی می رفتند. آب های گرم از قدیم الایام با آرامش و تجدیدقوای جسمی و روحی انسان همراه بوده است. استفاده کنندگان ازاین گونه آب ها، قرن هاست که در آب های گرم آب تنی می کنند و از آب چشمه های معدنی می نوشند.با توجه به موارد اشاره شده پژوهش حاضر باهدف ارائه مدلی مفهومی برای تبیین مدل بازاریابی گردشگری سلامت با استفاده از رویکرد ترکیبی بوده است.جامعه آماری این تحقیق در بخش کیفی شامل مدیران و مجریان مراکز درمانی و هم چنین گردشگران سلامت که تجربه استفاده از این مراکز را داشته و در بخش کمی بیماران مراکز درمانی گردشگری بوده انتخاب شده است .،حجم نمونه در بخش کیفی 18 نفر و در بخش کمی 384نفر بوده و محقق برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از کدگذاری سه گانه و در بخش کمی از نرم افزار پی ال اس استفاده کرده و در نهایت الگوی پارادایمی خود شامل شش مولفه رضایت از برند مرکز سلامت ،بازاریابی گردشگری سلامت، شهرت مرکزگردشگری سلامت ، اعتماد به برند مرکز درمانی در جذب گردشگر سلامت مهم ارائه کرده است.یافته های حاصل از تحقیق نشان داد که تمام عوامل شناسایی شده در بخش کیفی بر الگوی محقق موثر است.
شناسایی و تبیین مصادیق سبزشویی در صنعت هتلداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
35 - 64
حوزههای تخصصی:
امرزه صنایع تولیدی و خدماتی در تلاش هستند تا در حوزه فعالیت خود جهت گیری سبز را در دستور کار داشته باشند. با این حال مفهوم سبزشویی نقطه مقابل جهت گیری سبز بوده و پژوهش پیش رو در نظر دارد تا مؤلفه های تشکیل دهنده این مفهوم را در صنعت هتلداری مورد بررسی قرار داده و راهکارهای مقابله با آن ارائه شود.تحقیق پیش رو رویکرد توسعه ای دارد و از تحلیل تم به منظور تحلیل داده ها استفاده شده است. خبرگان این پژوهش را تعداد 15 نفر از متخصصین امور هتلداری و بهداشت و سلامت تشکیل می دهند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. همچنین ابزار گردآوری داده ها نیز مصاحبه نیمه ساختار یافته است. تحلیل داده ها نشان می دهد که سبزشویی در صنعت هتلداری شامل سبزشویی محیطی، سبزشویی اجتماعی، سبزشویی واژگانی، سبزشویی قانونی و سبزشویی غذایی است که باید ابزارهای دیجیتال و فرهنگ سازی عمومی با آن مقابله کرد.
Developing the Role of Intermediaries in the Creative Tourism Value Chain Case Study: A Cultural Travel to the West Europe(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Tourist development today, coupled with advancements in information and communication technology, has rendered the traditional tourism value chain inefficient. Certain segments of the chain lack functionality or exhibit very weak functionality, failing to create added value. Among these segments are distribution channels (intermediaries), often comprising tour guides and travel agencies. Today's tourists, within the paradigm of creative tourism, seek more than mere leisure; they aim to discover the unknown and gain unique experiences through interaction with the destination and local people. In this study, conducted using qualitative and ethnographic methods, involving deep interviews and participatory observation by the researcher during a trip to Western Europe organized by the MANZAR Society in 2015, a creative and research-oriented journey was undertaken. The author endeavors to identify the role of intermediaries (tour leaders) in this journey as a theoretical framework within a dynamic and creative unified system. This framework suggests that the role of tour leaders has evolved from its traditional state to encompass a system involving activities before, during, and after the journey. The details of each activity were identified and elucidated in this study. It is worth noting that this framework was validated through a two-stage Delphi method involving experts.
ارائه مدل شکل گیری پدیده سبزشویی برند با استفاده از رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
554 - 576
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ترسیم مدل شکل گیری پدیده سبزشویی برند و با استفاده از رویکرد ساختاری تفسیری اجرا شد. این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمّی است. پارادایم آن استقرایی، از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش اکتشافی متوالی است.
روش: جامعه آماری پژوهش، استادان مدیریت بازاریابی دانشگاه های کشور بودند که بر اساس اصل کفایت نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 15 نفر از آن ها برای مصاحبه و کسب داده های لازم برای پژوهش انتخاب شد. در بخش کیفی، برای جمع آوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد که روایی و پایایی آن با استفاده از ضریب CVR و آزمون کاپا کوهن به تأیید رسید. داده های به دست آمده از مصاحبه با استفاده از نرم افزار اطلس تی کدگذاری، دسته بندی و تجزیه وتحلیل شدند و بدین ترتیب، مؤلفه های سبزشویی برند شناسایی شد. در بخش کمّی از پرسش نامه مقایسه زوجی و رویکرد ساختاری تفسیری، برای جمع آوری داده ها استفاده شد که روایی و پایایی آن از طریق روایی محتوایی و بازآزمایی به تأیید رسید و با استفاده از روش ساختاری تفسیری، مدل سبزشویی برند ترسیم شد.
یافته ها: از آنجا که پژوهش حاضر از نوع اکتشافی متوالی است، پس از مصاحبه با خبرگان و تحلیل آن ها، مؤلفه های سبزشویی شناسایی شد. در ادامه، این مؤلفه ها در قالب پرسش نامه خبره که برای رویکرد ساختاری تفسیری به کار می رود، در میان اعضای نمونه توزیع شد و خبرگان با پاسخ به آن، ارتباط میان شاخص ها و مؤلفه های سبزشویی برند را مشخص کردند و در نهایت، مدل شکل گیری پدیده سبزشویی برند خلق شد.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که شرکت ها به منظور دستیابی به منابع مالی (سودآوری)، برای متقاعدکردن ذی نفعان خود، از رویکرد سبزشویی برند بهره می برند. این شرکت ها با هدف جلب توجه ذی نفعان مختلف و همچنین، رسیدن به منافع بالقوه ناشی از عملکرد مالی و کسب شهرت در میان عموم، خود را به عنوان شرکت های سبز معرفی می کنند، در صورتی که در عمل، مسائل زیست محیطی را رعایت نمی کنند. در واقع، شرکت ها تلاش می کنند که با استفاده از سبزشویی و نمایش اَعمال نمادین با ذی نفعان روابط قابل اعتمادی برقرار کنند تا با کسب شهرت، به هدف اصلی خود که همان به دست آوردن سود بیشتر است، نائل شوند. به نوعی کسب سود، مهم ترین آرمان و هدف آن هاست و برای دستیابی به آن، اَعمال فریب کارانه را به راحتی انجام می دهند. شایان ذکر است که در نهایت، به کمک رویکرد ساختاری تفسیری، شاخص ها و مؤلفه های سبزشویی برند، در قالب یک مدل پنج سطحی ترسیم شد. نتایج نشان داد که شست وشوی برند در درازمدت، در نهایت به عملکرد ضعیف و کاهش ارزش شرکت منجر خواهد شد.
تبیین مولفه های روان شناختی توکل کارآفرینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حالی که بسیاری از پژوهشگران غیرمسلمان تلاش می کنند ویژگی های شخصیتی کارآفرینان را با مراجعه به واژگان موجود در کتب مقدس خود تبیین نمایند، عنایت به واژه قرآنی توکل از منظر معناشناختی برای تبیین مولفه های توکل کارآفرینانه از جمله مباحثی است که کمتر توسط پژوهشگران مسلمان بدان توجه شده است. توکل کارآفرینانه یکی از زمینه های پژوهشی بسیار ضروری در حوزه کسب و کار است که شناسایی ابعاد گوناگون آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد است با التفات به واژه توکل و استناد به معانی آیات قرآن پیرامون آن، ویژگی های روان شناختی توکل کارآفرینانه را تبیین نماید. روش انجام این پژوهش، معنا شناسی و جامعه مورد مطالعه، کل قرآن کریم و تفاسیر درباره آیات توکل است. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، واژه توکل با حفظ معنای لغوی و اصطلاحی، توانایی برقراری ارتباط معنایی با چهار مولفه روان شناختی کارآفرینانه یعنی «تحمل ابهام کارآفرینانه»، «توفیق طلبی کارآفرینانه»، «خلاقیت و نوآوری کارآفرینانه» و «ریسک پذیری کارآفرینانه» دارد. نوآوری این پژوهش را می توان تلاش برای گفتمان بومی سازی و اسلامی سازی دانش حوزه کارآفرینی در زمینه تبیین ارزش های اسلامی و ترویج هنجارهای دینی در کسب و کار تلقی نمود.
واکاوی مدل زیست بوم کارآفرینی در دانشکده های کشاورزی از دیدگاه دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
75 - 90
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی مدل زیست بوم کارآفرینی در دانشکده های کشاورزی از دیدگاه دانشجویان رشته های کشاورزی انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر رویکرد، جزء مطالعات آمیخته اکتشافی متوالی بود. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، دیدگاه 15 نفر از خبرگان حوزه کسب و کارهای نوپا تحلیل گردید. در بخش کمی، جامعه آماری شامل 3781 نفر از دانشجویان کشاورزی کشور بودند که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای به حجم 416 نفر به صورت نمونه گیری چند مرحله ای با انتساب متناسب انتخاب شد. برای سنجش روایی ابزار تحقیق از روایی تشخیصی با استفاده از شاخص میانگین واریانس استخراج شده ( (AVEاستفاده شد که مقدار آن برای سازه های پژوهش بالاتر از 5/0 بود. به منظور تعیین پایایی، از روش پایایی ترکیبی (CR) استفاده شد که مقدار آن برای سازه های پژوهش بالاتر از 6/0 بود. مقدار آلفای کرونباخ نیز برای سازه های مورد مطالعه، بالاتر از 7/0 محاسبه گردید. به منظور تحلیل داده ها از آماره های فراوانی و میانگین در بخش توصیفی و تحلیل عامل تأییدی در بخش استنباطی استفاده شد. مطابق یافته های بخش کیفی، مؤلفه های سرمایه انسانی، سیاست گذاری، فرهنگی- اجتماعی، حمایتی- پشتیبانی، توسعه بازار و مالی - اقتصادی به ترتیب بیشترین کدها را به خود اختصاص دادند. مطابق یافته های بخش کمی، مؤلفه های سرمایه انسانی با بار عاملی 96/0، حمایتی- پشتیبانی با بار عاملی 95/0، فرهنگی- اجتماعی با بار عاملی 94/0، سیاست گذاری با بار عاملی 92/0، توسعه بازار با بار عاملی 88/0 و مالی- اقتصادی با بار عاملی 83/0 به ترتیب در مدل زیست بوم کارآفرینی در دانشکده های کشاورزی کشور دارای اهمیت بودند. قابل ذکر است که از دیدگاه دانشجویان کشاورزی، مؤلفه سرمایه انسانی بیشترین اهمیت را در رشد زیستت بوم کارآفرینی در دانشکده های کشاورزی داشت، لذا پیشنهاد می گردد، فرصت آموزش و یادگیری تجربی در حوزه های کارآفرینی و راه اندازی کسب و کارهای نوپا در دانشکده های کشاورزی برای دانشجویان فراهم گردد.
تحلیلی بر ارتقای تمکین مالیاتی با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیلی بر ارتقای تمکین مالیاتی با استفاده از روش فراترکیب می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نحوه جمع آوری داده ها به شکل کیفی و از نظر روش اجرای پژوهش با رویکرد فراترکیب و با بهره از رویکرد باروسو و ساندلوسکی (2007) که گام های این پژوهش براساس روش هفت مرحله ای می باشد؛ جهت بررسی ادبیات تحقیق می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل نتایج پژوهش های انجام شده در کشورهایی است که تحلیلی بر ارتقای تمکین مالیاتی را داشته اند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش فراترکیب استفاده گردید. در این مطالعه برای شناسایی مولفه های تمکین مالیاتی، ابتدا معیارهای غربالگری و تجزیه و تحلیل بر روی پژوهش های انجام شده، نهایتاً منجر به انتخاب 23 سند شد که تمام الزامات تعیین شده توسط پروتکل بررسی را برآورده می کردند. با بررسی این اسناد، 26 کد به عنوان مضامین سازمان دهنده شناسایی و در قالب 5 کد مضامین فراگیر با عناوین «هنجار فرهنگی، ارزش های اجتماعی، هنجار محوری، قانون مداری، ضمانت های اجرایی» معرفی شدند.
خلق نوآوری خدمات و محصولات در شرکت های استارتاپ
حوزههای تخصصی:
فناوری بلاک چین این پتانسیل را دارد که نوآوری محصول را در صنایع مختلف به پیش ببرد. این تکنولوژی در حال ظهور یک توانمندساز مهم برای نسل بعدی سرمایه گذاری های جدید است. مطالعه ما به بررسی اثرات طرح های مدل کسب وکار شرکت های کارآفرینی مبتنی بر بلاک چین بر دامنه نوآوری محصول از جمله نوآوری مخرب و نوآوری اختیاری می پردازد. برای آزمون این رابطه ما یک بررسی را برای جمع آوری داده ها از ۱۵۹ سرمایه گذاری مبتنی بر بلاک چین انجام دادیم. یافته ها نشان می دهند که مدل کسب وکار جدید به شدت نوآوری مخرب را تحریک می کند اما نوآوری محصول انتخابی را تحت تاثیر قرار نمی دهد. نتایج همچنین نشان می دهند که مدل کسب وکار کارآمد قویا نوآوری محصول پذیرنده را تشویق می کند اما قویا نوآوری محصول آشوبگر را دلسرد می کند. بعلاوه تحلیل ما نشان می دهد که قابلیت تکنولوژیکی مخرب شرکت رابطه مثبت بین مدل کسب وکار جدید و نوآوری محصول مخرب را تقویت می کند اما رابطه مثبت کارایی طراحی با نوآوری اختیاری را تضعیف می کند. علاوه بر این ما دریافتیم که قابلیت تکنولوژیکی مخرب به شدت شرکت های کارآفرینی مبتنی بر بلاک چین را تشویق می کند تا از نوآوری مخرب محصول نسبت به نوآوری محصول انتخابی حمایت کنند.
ارائه چارچوب استراتژی قیمت گذاری در شرکت های چندکاناله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 26
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر استراتژی قیمت گذاری شرکت های چندکاناله، در پاسخ به این سؤال است که خرده فروشان چندکاناله، قیمت یکسان یا متفاوتی را برای یک نوع کالا در کانال های متفاوت عرضه کنند.
روش: این پژوهش کیفی، از روش مرور سیستماتیک ادبیات بهره گرفته است. تمام پژوهش های مرتبط تا سال 2020 میلادی (203 پژوهش) جمع آوری و در نهایت، 86 پژوهش برتر، به عنوان منبع تحلیل انتخاب شد. به منظور تحلیل داده ها از روش کد گذاری باز استفاده شد.
یافته ها: بر حسب یافته های پژوهش، 49 کد استخراج شده در مرحله نخستین، به 9 مفهوم و در نهایت به 4 مقوله تبدیل شدند. مقوله ها و مفاهیم شناسایی شده عبارت اند از: ویژگی های خرده فروش (ویژگی کانال، ویژگی شرکت، پشتیبانی پس از فروش)، ویژگی های مشتریان (عوامل موقعیتی و جمعیت شناختی)، ویژگی های محصول (انواع کالا) و عوامل تحمیلی (هزینه های آشکار و پنهان و عوامل محیطی).
نتیجه گیری: ویژگی های خرده فروشان، مشتریان، محصول و عوامل تحمیلی، به عنوان عواملی شناسایی شدند که در تصمیم گیری برای قیمت گذاری کالاهای یکسان در کانال های مختلف، راهنمای مدیران شرکت های چندکاناله است.
دیجیتالی شدن و بلوغ صادراتی شرکت های کوچک و متوسط: تحلیل کتاب سنجی و مصورسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیجیتالی شدن بر بسیاری از استراتژی های سازمانی یک شرکت، از جمله توسعه فرصت های بازار تأثیر می گذارد و به عنوان عنصری جهت تقویت بین المللی شدن شرکت های کوچک و متوسط شناخته شده است. استفاده از فناوری های دیجیتال مستلزم سرمایه گذاری و تغییر در رویه-های داخلی یک شرکت و استفاده از قابلیت های خاص برای مدیریت آنها است. تحقیقات در زمینه تأثیر دیجیتالی شدن بر بلوغ صادراتی SMEها پراکنده است و نیاز به یک پژوهش جامع در زمینه روند تحقیقات گذشته و روند پیش روی این موضوع وجود دارد. بنابراین تحقیق حاضر یک تحلیل کتاب سنجی با استفاده از نرم افزار Vosviewer با هدف بررسی تولیدات علمی منتشر شده و ترسیم نقشه علمی در حوزه دیجیتالی شدن و بلوغ صادراتی شرکت های کوچک و متوسط می باشد که به بررسی این حوزه با استفاده از 240 مقاله نمایه شده در پایگاه اسکوپوس در بین سال های 1984 تا 2022 پرداخته است. برای تحلیل شبکه از تحلیل هم نویسندگی، تحلیل هم استنادی و تحلیل هم رخدادی بهره گرفته شد. در انتها با توجه به تجزیه و تحلیل های انجام شده پنج خوشه موضوعی اصلی شناسایی شد که شامل منابع سازمانی مبتنی بر دیجیتالی شدن، قابلیت های سازمانی مبتنی بر دیجیتالی شدن، ابعاد بلوغ صادراتی، صادرات و بین المللی شدن و توسعه پایداری می باشد؛ که با توجه به روند مقالات، می توان انتظار داشت حوزه توسعه پایداری در سال های آتی توجه بیشتری را به خود جلب نمایند.
رهیافت مدل سازی تصادفی کسب و کار در شرایط نااطمینانی
حوزههای تخصصی:
فضای کسب و کار را می توان یک محیط ک لان اقتص ادی قلم داد ک رد ک ه هریک از کارگزاران فعالیت اقتصادی در آن ایفا می کنند. در این مقاله بناست در شرایط نااطمینانی، دو مدل تصادفی جایگزین مدل های مرسوم در فضای کسب و کار مستغلات ارائه گردند. براین اساس در مدل اول، فروش تعداد واحدهای فروخته شده در هر مرحله تحت تأثیر دو متغیر تصادفی یعنی فاصله زمانی بین مرحله اولیه – نهایی و ناسازگاری سطح درآمد قرار گرفته است. غیر قطعی بودن دو عامل به کمک توزیع های آماری بویژه توزیع گاما شبیه سازی می گردد و مدل قیمت گذاری را برای سه مرحله مختلف بهینه می شود. در مدل دوم، برآورد تغییرات قیمت در بازار مسکن با استفاده از یک فرآیند تصادفی در قالب معادلات دیفرانسیل تصادفی مطرح شده است. لذا با رویکردهای شبیه سازی آماری منجر به تولید نمونه های خروجی به عنوان سناریو های ترسیمی معرفی شوند.
توسعه نمونه-سازه برای مدل کسب و کار پلتفرم های داده بازار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
145 - 189
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با رویکردی اکتشافی و استقرایی و با هدف ارایه مدل کسب و کار برای داده بازارهای چند جانبه تدوین شده است و در زمره اولین پژوهش های انجام شده در این حوزه در ایران می باشد. علی رغم ظهور کسب و کارهای داده محور و دیجیتال در ایران که موجب تولید کلان داده ها شده اند، هنوز پلاتفرم هایی برای تبادل و تجارت داده در اشکال مختلف آن شکل نگرفته اند. در این پژوهش از دو مسیر روش شناختی"نظری به عملی" و "عملی به نظری" بر اساس روش توسعه تاکسونومی نیکرسون (2013) استفاده شده است. تلفیق مرور سیستماتیک ادبیات و مبانی نظری در مسیر اول با مصاحبه های ساختارمند با خبرگان و مرور پلاتفرم های داده بازار در مسیر دوم امکان دستیابی به یک نمونه- سازه جامع را میسر ساخت. یافته های پژوهش حاضر در قالب یک بلوک سازه ای اصلی تحت عنوان" پیشنهاد ارزش" و سه بلوک سازه ای فرعی با عناوین "خلق ارزش"، "تحویل ارزش" و "کسب ارزش" ارایه شده اند. خصایص این بلوک های سازه ای در قالب محصولات و خدمات ارایه شده، نحوه ی مالکیت داده بازار و جهت گیری تراکنش ها، مدل های قیمت گذاری و جریانات درآمدی، مکانیزم های حمایت از حریم خصوصی و ایمن سازی تراکنش ها، روش های تامین اعتماد متقابل و دیگر خصایص داده بازارها در مقاله حاضر تشریح شده اند و در نهایت یک نمونه- سازه جامع برای مدل کسب و کار داده بازار پیشنهاد شده است تا برنامه نویسان و دانشمندان علم داده بتوانند بر اساس آن چنین پلاتفرم هایی را طراحی کنند.