رزا هندیجانی

رزا هندیجانی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

بررسی تأثیر دست کاری تمرکز تنظیمی و استراتژی خرید بر توجه دیداری مصرف کننده به برچسب تغذیه: مطالعه آزمایشگاهی با استفاده از روش ردیابی چشم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برچسب تغذیه تناسب تنظیمی توجه دیداری ردیاب چشم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۴
هدف: شناسایی و انتخاب محصولات غذایی سالم، یکی از چالش های پیش روی مصرف کنندگان هنگام خرید این نوع محصولات است. در سال های اخیر، بیماری های چاقی و اضافه وزن و بیماری های قلبی – عروقی در جوامع مختلف رواج یافته است. انتخاب درست و مصرف محصولات غذایی سالم، در پیشگیری از این نوع بیماری ها نقش مؤثری دارد. برچسب های تغذیه، یکی از ابزارهای دیداری است که به مصرف کنندگان کمک می کند تا محصولات غذایی سالم را شناسایی و انتخاب کنند و سطح سلامتی خود را افزایش دهند. مطالعات پیشین نشان می دهد که عوامل انگیزشی روی توجه به برچسب های تغذیه تأثیر دارند. یکی از این عوامل، تناسب تنظیمی بین نوع تمرکز تنظیمی و نوع استراتژی خرید افراد است. بر اساس نظریه تمرکز تنظیمی، افراد دو نوع تمرکز تنظیمی دارند: تمرکز تنظیمی پیش برنده (دستیابی به رخدادهای مثبت) و تمرکز تنظیمی بازدارنده (دوری از رخدادهای منفی). بر اساس نظریه تناسب تنظیمی، ایجاد تناسب بین نوع تمرکز تنظیمی و استراتژی افراد در دستیابی به هدفی خاص، می تواند به افزایش انگیزه و سوق دادن افراد به سمت هدف مدنظر کمک کند. این پژوهش به بررسی تأثیر تناسب بین تمرکز تنظیمی و استراتژی خرید روی توجه دیداری مصرف کننده به برچسب تغذیه می پردازد. به بیان دیگر، این پژوهش با هم راستاسازی نوع تمرکز تنظیمی با هدف خرید محصولات غذایی سالم، به دنبال آن است که تأثیر هم زمان این دو متغیر را روی رفتار افراد، هنگام خرید محصولات غذایی بررسی کند. این پژوهش نوآورانه است؛ زیرا تاکنون مطالعه ای در خصوص اثر تناسب بین تمرکز تنظیمی و استراتژی خرید روی میزان توجه دیداری به برچسب تغذیه انجام نشده است. در پژوهش حاضر، این موضوع برای اولین بار، به صورت آزمایشگاهی و با استفاده از ابزار ردیاب چشم بررسی می شود. روش: این پژوهش از نوع کمی و آزمایشگاهی است که با طرح دو عاملی ۲×۲ با دو متغیر مستقل شامل تمرکز تنظیمی (پیش برنده و بازدارنده) و استراتژی خرید (تلاش برای خرید محصولات غذایی سالم و دوری از خرید محصولات غذایی ناسالم) اجرا شده است. در مجموع، ۶۷ نفر در مطالعه شرکت کردند. در ابتدا، فرم رضایت آگاهانه در اختیار آن ها قرار داده شد و این افراد آن را مطالعه و امضا کردند. پس از آن، به صورت کاملاً تصادفی به یکی از چهار گروه آزمایشی، شامل دو گروه تناسب و دو گروه بدون تناسب تخصیص داده شدند. در ادامه، نوع تمرکز تنظیمی و استراتژی خرید افراد با استفاده از روش های استاندارد موجود در ادبیات دست کاری شد. بعد از آن، شرکت کنندگان یک خرید آنلاین انجام دادند. آن ها می بایست محصولاتی را بر اساس نوع استراتژی خرید محصولات غذایی سالم (تلاش برای خرید محصولات غذایی سالم یا دوری از خرید محصولات غذایی ناسالم) انتخاب می کردند. در طول زمان خرید آنلاین، مسیر حرکت چشم آن ها با استفاده از ابزار ردیاب چشم ثابت ثبت می شد. در انتهای پژوهش، شرکت کنندگان به چند سؤال جمعیت شناختی پاسخ دادند. جمع آوری داده ها در آزمایشگاه پژوهش های کسب وکار دانشکدگان مدیریت دانشگاه تهران انجام شد و داده ها با آزمون تحلیل واریانس تک عاملی، در نرم افزار اس پی اس اس تحلیل شد. توجه دیداری با پنج سنجه اندازه گیری شد که عبارت بودند از: زمان اولین تثبیت، مدت تثبیت، دفعات تثبیت، مدت بازدید و دفعات بازدید. یافته ها: در حالت تناسب تنظیمی بین هر دو گروه بازدارنده – دوری از خرید محصولات غذایی ناسالم و پیش برنده – تلاش برای خرید محصولات غذایی سالم، توجه دیداری افراد به برچسب تغذیه بیشتر شد. تناسب تنظیمی در میزان توجه دیداری افراد تأثیرگذار است و توجه دیداری افراد به برچسب های تغذیه را افزایش می دهد. نتیجه گیری: با ایجاد تناسب بین نوع تمرکز تنظیمی و هدف خرید، می توان توجه دیداری به برچسب تغذیه و در نتیجه میزان خرید سالم را تقویت کرد.
۲.

مدلهای تاثیر رابطه تعاملی نحوه تفکر و قالب پیام تبلیغ بر جذابیت تبلیغ و قصد خرید از طریق ردیاب چشم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیام تبلیغ توجه دیداری جذابیت تبلیغ قصد خرید نحوه تفکر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۳۰
هدف: هدف از انجام این تحقیق آزمایشی از نوع آزمایشگاهی، ارائه مدل تاثیر تعاملی عوامل مختلف(از طریق توجه دیداری) بر جذابیت تبلیغ و شکل گیری قصد خرید میباشد.این پژوهش با هدف ارائه مدل تاثیر عوامل مختلف، شامل نحوه تفکر(منطقی-شهودی) و قالب پیام تبلیغ(منطقی و حسی) بر جذابیت تبلیغ و قصد خرید انجام گردیده است. روش: در این پژوهش آزمایشی از نوع آزمایشگاهی، 180 نفر شرکت کننده در آزمایش، به کمک ردیاب چشم، 18 تبلیغ حاوی پیام منطقی یا حسی را مشاهده نمودند و بعد از مشاهده هر تبلیغ به سوالات جذابیت تبلیغ و قصد خرید پاسخ دادند. داده های این تحقیق آزمایشگاهی به کمک ردیاب چشم، و پرسشنامه های تمایلات فردی، نحوه تفکر، یادآوری تبلیغ و اطلاعات جمعیت شناختی در قالب 180 نمونه در دسترس از میان نسلهای ایکس، وای(دانایان رسانه) و زد(بومیان دیجیتال) شامل 78 خانم و 102 آقا با میانگین سنی 64/22 سال جمع آوری و تحلیل گردید. یافته ها: نتایج سنجش شاخص های توجه دیداری نشان داد، تعداد دفعات بازدید، مدت زمان بازدید، و تعداد دفعات تثبیت برای ناحیه کل تبلیغ منطقی بالاتر از مقدار مشابه برای ناحیه کل تبلیغ حسی و کل مدت تثبیت برای ناحیه کل تبلیغ حسی بیشتر از مقدار مشابه برای ناحیه کل تبلیغ منطقی بوده است. توجه دیداری بینندگان تبلیغ منطقی بالاتر از تبلیغ حسی بوده است. نتیجه گیری: طبق نتایج رگرسیون ماکرو پراسس، تاثیر مستقیم پیام منطقی بر قصد خرید و نقش توجه دیداری در تاثیر نحوه تفکر و نوع پیام بر جذابیت تبلیغ و قصد خرید، معنی دار میباشد.
۳.

واکنش مصرف کنندگان به اشتباه های برند و استراتژی های جبران پس از آن: بررسی نقش تعدیلگری تصویر برند و نقش میانجیگری قصد بخشش برند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استراتژی پاسخ اشتباه برند بخشش تصویر برند واکنش مصرف کننده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۵۸
هدف: ارتباط میان مصرف کننده و برند در حوزه بازاریابی و رفتار مصرف کننده اهمیت بسزایی دارد. بازاریابی رابطه مند بر حفظ رابطه مطلوب با مشتری از طریق ارائه محصولات و خدمات مطابق با انتظارات مشتری تأکید دارد. از سوی دیگر با توجه به ماهیت هر کسب وکار، برندها نمی توانند بدون خطا و اشتباه این انتظارات را برآورده کنند و رابطه مصرف کننده و برند همانند رابطه میان انسان ها در اثر وقایعی نامطلوب خدشه دار می شود. نمونه اشتباه های برند در دهه های اخیر نشان می دهد که وقوع این وقایع نامطلوب، حتی برای بزرگ ترین برندها هم اجتناب ناپذیر است. انفجار باطری موبایل های نوت ۷ سامسونگ، حساب های جعلی در بانک ولز فارگو و تقلب در اطلاع رسانی در خصوص میزان آلایندگی خودروهای فولکس واگن، نمونه هایی از این اشتباه هاست. اشتباه های برند نه تنها در کوتاه مدت موجب نارضایتی مصرف کننده می شود، بلکه در بلندمدت نیز به رابطه مصرف کننده و برند آسیب می زند. بنابراین آشنایی با ابعاد مختلف مفهوم اشتباه های برند و نحوه تأثیر آن بر رفتار مصرف کننده، به منظور تدوین استراتژی پاسخ اثربخش ضروری است. هدف این پژوهش، توسعه ادبیات حوزه برند از طریق بررسی نقش تعدیلگری تصویر برند و نقش میانجیگری قصد بخشش در شکل گیری واکنش مصرف کننده بعد از اشتباه برند و به کارگیری استراتژی پاسخ توسط برند است. این پژوهش بررسی می کند که چگونه هم خوانی میان پیام عذرخواهی و تصویر برند، موجب اثربخشی استراتژی پاسخ پس از اشتباه برند می شود و بر رفتار مصرف کننده تأثیر می گذارد. مدل مفهومی این پژوهش تاکنون در هیچ پژوهشی داخلی و خارجی بررسی نشده است. روش: این پژوهش به روش آزمایشی اجرا شده است که طی آن با دست کاری متغیرهای مستقل، اثرهای هر یک از آن ها بر متغیر وابسته سنجیده می شود و با کنترل سایر متغیرها، روابط علت و معلولی را نشان می دهد. در این پژوهش، یک طرح آزمایشی فاکتوریل میان گروهی دو (عذرخواهی: احساسی، اطلاعاتی) در دو (تصویر برند: دوستانه، شایسته) بر مبنای طراحی سناریو اجرا شده است. پیش از آزمایش اصلی پژوهش، پیش آزمونی به منظور اطمینان از روایی بیرونی و اعتبار سناریوهای طراحی شده صورت گرفت. ۱۴۶ نفر از دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه های شهر تهران، به صورت تصادفی به دو دسته پیش آزمون و آزمایش اصلی دسته بندی شدند. داده های پژوهش از طریق توزیع پرسش نامه جمع آوری و با روش های تحلیل واریانس و رگرسیون، در نرم افزار اس پی اس اس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان می دهد که هنگام وقوع اشتباه برند، برند دوستانه در صورت عذرخواهی احساسی و برند شایسته در صورت عذرخواهی اطلاعاتی موجب اعتماد بیشتر، قصد خرید مجدد بیشتر و تبلیغات دهان به دهان منفی کمتری می شود. درعین حال، عذرخواهی اطلاعاتی در مقایسه با عذرخواهی احساسی، به اعتماد به برند بیشتری منجر می شود. قصد بخشش، اثر تعدیلگری تصویر برند بر رابطه میان عذرخواهی و واکنش مصرف کننده را میانجیگری می کند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بینش جدیدی در خصوص اشتباه های برند و استراتژی اثربخش پاسخ پس از آن، از طریق بررسی متغیرهای میانجی و تعدیلگر ارائه می دهد. این یافته ها همچنین دستورالعمل های خاصی را برای مدیران در خصوص چگونگی حفظ برند پس از اشتباه در راستای تقویت رابطه با مصرف کننده و تدوین استراتژی های پاسخ اثربخش ارائه می دهد.
۴.

طراحی مدل جامع کاربردپذیری وب سایت بانکداری اینترنتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طراحی کاربر - محور طراحی کاربردپذیر کاربردپذیری وب سایت بانکداری اینترنتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۲ تعداد دانلود : ۲۹۳
امروزه به لطف پیشرفت های روزافزون فناوری در صنعت بانکداری و تغییرات بوجود آمده در انتظارات مشتریان بانک ها به خصوص تمایل به حذف مراجعات غیرضروریِ حضوری و نیاز به دریافت خدمات 24 ساعته بانکی، درگاه های مجازی به ویژه وب سایت های بانکداری اینترنتی مورد استقبال قرار گرفته اند. به اعتقاد بسیاری از متخصصان موفقیت وب سایت ها با درجه کاربردپذیری آنها پیوند خورده و رابطه ای تنگاتنگ دارد، بنابراین سهولت استفاده می تواند به عنوان اهرمی قدرتمند برای جذب مشتریان به بانکی که وب سایتی کاربردپذیرتر داشته باشد، عمل نماید. در این پژوهش پس از مرور جامع ادبیات، با 41 نفر از خبرگان این حوزه مصاحبه و سپس به روش کیفی تحلیل تم، مدل جامع کاربردپذیری وب سایت بانکداری اینترنتی ارائه شد. در این مدل کاربردپذیری متاثر از دو گروه ابعاد خارجی و ابعاد داخلی می باشد که در صورت سازگاری با انتظارت کاربران، وب سایت کاربردپذیر ارزیابی شده و در نتیجه رضایت ایشان محقق می شود. با توجه به طیف گسترده مشتریان بانک ها توصیه می شود علاوه بر بخش بندی های سنتی، بخش بندی هوشمند کاربران هدف نیز برای ارتقای کاربردپذیری وب سایت های بانکداری اینترنتی صورت پذیرد.
۵.

بررسی تأثیر تناسب تنظیمی بر عملکرد: مطالعه ای آزمایشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرکز تنظیمی تمرکز پیش برنده تمرکز بازدارنده تناسب تنظیمی عملکرد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵ تعداد دانلود : ۱۸۵
این مطالعه به بررسی تأثیر تناسب بین تمرکز تنظیمی و راهبرد هدف گذاری بر عملکرد در یک فعالیت شناختی می پردازد. براساس نظریه تناسب تنظیمی ایجاد تناسب بین تمرکز تنظیمی و راهبرد هدف گذاری تأثیر بسزایی بر عملکرد افراد دارد. باوجودِاین، در پژوهش های پیشین، نتایج متضادی درباره تأثیر تناسب تنظیمی بر عملکرد افراد مشاهده شده است. این پژوهش، کمّی و از نوع آزمایشگاهی است و در آن 53 شرکت کننده در یک طراحی دوعاملی 2*2 با دو سطح تمرکز تنظیمی (پیش برنده، بازدارنده) و دو سطح هدف گذاری (مشتاقانه، هوشیارانه) شرکت کردند. فرضیات پژوهش با روش تحلیل واریانس دوعاملی تحلیل شدند. یافته ها نشان داد تناسب تنظیمی تأثیر منفی و معناداری بر عملکرد دارد. این نتیجه با پژوهش های پیشین درباره عملکرد در فعالیت های شناختی نظیر طوفان فکری و پژوهش ها در حوزه کاهش سوگیری ها و خطاهای تصمیم گیری نظیر سوگیری تشدید تعهد و هزینه هدررفته مطابقت دارد.
۶.

تأثیر یکپارچگی زنجیره تأمین و عدم قطعیت تقاضا بر عملکرد بنگاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یکپارچگی زنجیره تأمین عدم قطعیت تقاضا عملکرد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۹ تعداد دانلود : ۳۲۳
در این تحقیق تأثیر رابطه تعاملی عدم قطعیت تقاضا و انواع مختلف یکپارچگی زنجیره تأمین شامل یکپارچگی داخلی، فرایند و محصول بر روی عملکرد بنگاه در ابعاد عملیاتی و مالی به روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت. در مطالعات پیشین تأثیر تعاملی یکپارچگی زنجیره تأمین با عدم قطعیت تقاضا بر روی عملکرد به شکل انجام شده در این مقاله انجام نشده است. جامعه آماری تحقیق شرکت های فعال در صنایع قطعه سازی خودرو و فولاد را شامل می شوند. داده های 84 بنگاه از طریق ارسال پرسشنامه به شرکت ها جمع آوری شد و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 جهت بررسی فرضیات تحقیق مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد و متغیر صنعت به عنوان متغیر کنترلی در نظر گرفته شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که یکپارچگی در ابعاد داخلی و فرایند بر روی عملکرد عملیاتی و مالی تأثیر مثبت دارد. در مقابل، یکپارچگی در بعد محصول بر روی عملکرد مالی تأثیر منفی دارد. هنگامی که بنگاه ها با عدم قطعیت در حوزه تقاضا مواجه می شوند، یکپارچگی فرایند موجب بهبود عملکرد مالی می شود. با توجه به نتایج تحقیق توصیه می شود بنگاه ها به یکپارچگی در ابعاد داخلی و فرایند بپردازند؛ زیرا این دو نوع یکپارچگی هم عملکرد مالی و هم عملیاتی را بهبود می دهند. به علاوه، در شرایط عدم قطعیت تقاضا، بنگاه ها بهتر است یکپارچگی فرایند را در اولویت قرار دهند. همچنین، نوع صنعت تأثیری بر نتایج نداشته است.
۷.

تاثیر مسوولیت اجتماعی بر نوآوری در بنگاه ها: دیدگاه مبتنی بر منابع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یادگیری نوآوری مسوولیت اجتماعی بنگاه دیدگاه مبنی بر منابع نسبت به بنگاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶۱
این مقاله نتیجه مطالعه ای است که طی یک سال و در دو مرحله، در صنعت فولاد ایران انجام شده است. روش مطالعه در هر دو مرحله، روش کیفی است. مرحله نخست شامل مصاحبه های عمیق با مدیران صنعت فولاد می باشد؛ که هدف آن تعیین ارتباط دیدگاه مبتنی بر منابع سازمان و نوآوری سازمانی است. از مصاحبه های مرحله نخست به همراه مرور ادبیات، چنین بر می آید که مسوولیت اجتماعی بنگاه در صنعت فولاد ایران در طی 8 ساله (از سال (76-1368 تاثیر عظیمی بر نوآوری در این صنعت داشته است. در مرحله دوم، به بررسی تعاملات پویا میان مسوولیت اجتماعی بنگاه، یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی پرداخته شده است. از نتایج حاصل از این مرحله مشخص شد که راهبردهای مسوولیت اجتماعی به توسعه توانمندی های یادگیری منتهی می شود، که به نوبه خود به نوآوری سازمانی می انجامد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان