فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۱۴٬۵۸۲ مورد.
منبع:
غرب شناسی بنیادی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
267 - 297
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان، یکی از انواع روش های کیفی و گرایشی بین رشته ای در علوم اجتماعی است که در پی تغییرات گسترده علمی-معرفتی در رشته های گوناگون علوم اجتماعی و انسانی، علاقمند به مطالعه نظام-مند ساختار، کارکرد و فرآیند تولید گفتار و نوشتار است. بر اساس تعاریف مختلف گفتمان، تحلیل های گوناگونی در مقام روش ارائه شده است که از بین آن ها تحلیل گفتگو و تحلیل انتقادی گفتمان به لحاظ تاریخی، روش های غالب بوده اند. این پژوهش بر آن است تا به معرفی روی کرد تحلیل پساساختارگرایانه فمینیستی گفتمان به عنوان یکی از روش های کمابیش جدید و در واقع نسل چهارم تحلیل گفتمان بپردازد که به شکلی روزافزون مورد اقبال پژوهش گران قرار گرفته است. این روی کرد، بر اساس اصول فمینیسم پساساختارگرایانه بنیان نهاده شده است و از اصولی نظیر خودبازاندیشی، روی کرد واسازانه و تمرکز فمینیستی پیروی می نماید. در روی کرد مزبور، منابع داده های گوناگونی مد نظر بوده اند که از آن جمله می توان به انواع متون گفتاری و نوشتاری و نیز طیف صداهای گوناگون نام برد که در این زمینه از پلی-فونی (چندصدایی) و هتروگلوسیا بهره گرفته است. این روی کرد، در تحلیل متون نیز از ابعادی نظیر هم-زمانی-در زمانی، دلالت های ضمنی و آشکار و بینامتنیت بهره می برد.
ریشه یابی نظریه تجرد خیال سهروردی در آثار ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۵۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
15 - 36
حوزههای تخصصی:
از سویی شیخ اشراق با پذیرش وجود قوای گوناگون برای نفس، و اینکه خیال را به عنوان قوه ای از قوای نفس می داند، دیدگاهی همسو با نظر ابن سینا پیدا کرده است. ابن سینا، تمامی قوای مربوط به نفس، غیر از ق وه ع اقله را مادی می انگارند. لذا طبق مبنای ابن سینا، خیال علاوه بر اینکه خود دارای ماهیتی مادی است، منطبع در محل مادی نیز است. قوه خیال بر اساس عملکرد «ترکیب و تفصیل»، صورت ها و معانی لازم را برای عقل در جهت تحقق ادراک عقلی مهیا می سازد. از سوی دیگر شیخ اشراق با انکار قوه خیال و متخیله به معنای مورد نظر ابن سینا، صورت های خیالی را صور معلق دانسته که در محل و مکان منطبع نیستند؛ و اگرچه این صورت ها بعضاً در مظاهری ظهور می یابند، اما این مظاهر نباید محل و مکان آن صور پنداشته شود. یعنی سهروردی ادراک خیالی را مانند همه ادراکات به علم حضوری نفس تحویل می کند. درواقع سهروردى با وجود تبعیت از ابن سینا در جسمانی بودن خیال، صورت های خیالى را مجرد، باقى و موجود در مث ال اکب ر (خیال منفصل) مى داند. هرچند قوه متخیل ه را مادى قلمداد می کند و میان م درک و مدرک قائل به سنخیت نبوده و معتقد است که نفس به مشاهده صورت های خیالى در مثال می پردازد. ازاین رو به نظر می رسد سهروردی، گرچه دیدگاهی همسو با نظر ابن سینا پیدا کرده، اما در عین حال از چند جهت دیگر در بحث خیال از ابن سینا فاصله گرفته است. نگارنده در فرایند پژوهش به این نتیجه رسیده است که شالوده سخن سهروردی در قالب ملاحظات انتقادی او در این بحث، ریشه در سخنان ابن سینا دارد؛ چراکه خود شیخ، هرچند نه به نحو تفصیلی و سازمان یافته، بلکه به نحو اجمالی، در برخی آثار خویش مانند کتاب المباحثات و طبیعیات شفاء به مجرد بودن خیال به عنوان مبنای انتقادات توجه داشته است.
ساخت گشایی از قدرت، مقاومت و سوبژکتیویته؛ تحلیلی تطبیقی از آراء هانا آرنت و میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
677 - 694
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر تلاش کرده است تا از طریق مواجهۀ اندیشۀ هانا آرنت و میشل فوکو به بازاندیشی و بازنگری رادیکال و ریشه ای از مفاهیم قدرت، مقاومت و سوبژکتیویته بپردازد. در وهلة نخست ممکن است تصور شود که اندیشۀ این دو متفکر بنا بر مبانی فلسفی و نظری متفاوتی که دارند، نه همسو با یکدیگر، بلکه در تقابل باشند و از همین منظر احتمال هرگونه گفتگو غیرممکن فرض شود؛ اما مدعای اصلی مقاله رهیافتی غیر از این است و بر همین اساس نه تنها زمینه ها و مبانی مشترکی در ساخت گشایی قدرت و به تبع آن بازاندیشی مفاهیم سوبژکتیویته و عاملیت انسانی در اندیشة این دو متفکر وجود دارد، بلکه باید برخی از نتایج مهم آرای سیاسی آن ها را همسو و مکمل هم دانست که نه تنها به تعمیق و توسعۀ اندیشة یکدیگر، بلکه به خلق رویکردهای جدیدی در عرصة سیاست یاری می رسانند. بدین ترتیب، پرسش های راهبر نوشتار حاضر عبارتند از: ساخت گشایی از قدرت در اندیشة آرنت و فوکو چه عاملیت و کارگزاری به سوژۀ معاصر خواهد بخشید؟ چگونه قدرت به جولانگاه مقاومت بدل و هم زمان امکان های نوینی به سوی سوژه گشوده می شود؟ یافتۀ اصلی نوشتار حاضر این است که قدرت در اندیشۀ متفکران مذکور برخلاف خوانش های سنتی و مدرن، مفهومی مثبت، خلاق و مولد است و بر پایۀ همین مفروضات در بطنِ خود مقاومت و شیوه های جدیدی از مبارزه و ایستادگی را برای سوژه به همراه دارد. اگرچه باید انتظار داشت که به دلیل تفوق امر سیاسی یا امر اجتماعی در اندیشة این دو، تفسیرشان از مقاومت، عاملیت و حتی قدرت متفاوت از یکدیگر باشد.
نظریه روح معنا و ایده شباهت خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
51 - 64
حوزههای تخصصی:
براساس نظریه روح معنا، با تقریر امام خمینی، الفاظ براى مفاهیم عامه وضع شده اند. یعنی براى مفهومِ مقید به مصداقِ معین وضع نشده اند؛ گرچه واضع گمان کند که مفهوم منحصر در یک مصداق است. بدین سان، مؤلفه یا روح مشترکی در میان همه الفاظ مشترکی وجود دارد که در یک ارتباط طولی در عوالم مختلف با هم قرار دارند؛ بنابراین، از منظر امام خمینی، در وضع الفاظ براى ارواح معانى، باید آنچه را که جامع بین افراد و محل تناسب و مابه الاشتراک میان آنهاست، مطمح نظر قرار داد؛ اما ویتگنشتاین زمانی ایده شباهت خانوادگی را بیان کرد که ذات گرایی متقدم خود را کنار گذاشت و از تعیّن معنا صرف نظر کرد. مفهوم شباهت خانوادگی در وهله اول با اشاره به مفهوم بازی ایضاح می شود. ویتگنشتاین متأخر معتقد است همان طور که هیچ چیز منحصربه فردی در بازی ها وجود ندارد که در همه آنها مشترک باشد، هیچ چیز منحصربه فردی در کاربردهای مختلف زبان نیز وجود ندارد که در همه آنها مشترک باشد؛ بلکه درست مانند بازی ها، نظامی از همپوشانی و تداخل شباهت ها وجود دارد؛ ولی نظریه روح معنا، برخلاف ایده شباهت خانوادگی، معتقد به ذات یا روح مشترکی است که در الفاظی وجود دارد که با معانی مختلف و در طول هم در عوالم متعدد قرار دارند؛ همان چیزی که ایده شباهت خانوادگی در پی الغای آن است. بدین سان، هدف این مقاله، نقد نظریه روح معنا براساس ایده شباهت خانوادگی است.
نقدی بر کتاب محاوره ای در هویت شخصی و جاودانگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاوش های عقلی سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲
37 - 51
حوزههای تخصصی:
بحث راجع به هویت شخصی یعنی این مسئله که شخص بودنِ شخص مبتنی بر چیست، از جمله بحث های دارای سابقهٔ طولانی در فلسفه و کلام است. مهم ترین مسئله در بحث هویت شخصی این است که آنچه باعث می شود یک شخص در طول زمان همان شخص قبلی باقی بماند و از دیگران متمایز باشد چیست. هویت شخصی با مسائلی مثل نسبت روح و بدن، حافظه، چیستیِ من، شواهدِ تشخیص هویت، و حتی جمعیت انسان ها ارتباط دارد. ناگفته پیداست که هویت شخصی از جمله موضوعاتی است که می تواند در بقای نفس و جاودانگی، موضوعیتِ خاصی داشته باشد. جان پِری در کتاب محاوره ای در هویت شخصی و جاودانگی (۱۹۷۸) سعی می کند مواضع و دیدگاه های فلسفی گوناگون در باب هویت شخصی و جاودانگی را در قالب گفتگویی سه نفره بین سه شخصیت خیالی مطرح کند. در این کتاب، مسائل گوناگونی مثل بقا پس از مرگ، نقش حافظه در هویت شخصی و ارتباط بدن با روح یا نفس از جنبه های گوناگون مورد بحث قرار گرفته است. در مقالهٔ حاضر ابتدا به معرفی جان پری و آثار او می پردازیم. سپس محتوای کتاب و نقاط ضعف روند استدلال ها را بررسی می کنیم. در انتها نگاهی به وضعیت ترجمهٔ فارسی کتاب (ترجمه کاوه لاجوردی، نشر مرکز) و اشکالات آن خواهیم داشت.
اثربخشی آموزش تفکر مراقبتی بر به زیستی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تفکر و کودک سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
227 - 247
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر آموزش تفکر مراقبتی واثربخشی آن بر به زیستی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی را بررسی کرده است. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (دو ماه بعد) با گروه کنترل بین 120 نفر از دانش آموزان پایه ششم ابتدایی در سال تحصیلی 99-1398 در شهرهای تهران، ورامین انجام شد. دانش آموزان با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 60نفره مداخله و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش، نسخه کوتاه پرسش نامه توانمندی ها و فضیلت های منش نوجوان و پرسش نامه تفکر مراقبتی هدایتی بود. آموزش تفکر مراقبتی در 15 جلسه 90دقیقه ای به صورت آنلاین برای گروه مداخله برگزار شد.گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی بونفرونی صورت گرفت. آموزش تفکر مراقبتی باعث افزایش معنی دار میانگین نمرات متغیرهای تفکر مراقبتی و به زیستی و مولفه های آن ها در گروه مداخله شد (001/0p<) در مقایسه زوجی، بین مراحل پیش آزمون-پس آزمون و پیش آزمون-پیگیری تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0p<)، در حالی که بین مراحل پس آزمون- پیگیری تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0p>). آموزش تفکر مراقبتی باعث ارتقای بهزیستی و تمام مؤلفه های آن در دانش آموزان پایه ششم ابتدایی می شود.
نظریۀ فرآیند معکوس و کاربرد آن در تبیین نحوۀ مشاهده و اطلاع از امور غیبی توسط ابن سینا و شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۵۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
83 - 100
حوزههای تخصصی:
ابن سینا نحوۀ مشاهدۀ موجودات غیرمادی (عقلی) را دارای فرآیندی معکوس مشاهدۀ موجودات مادی دانسته است. پس از وی شیخ اشراق به کمک این فرآیند، نحوۀ مشاهدۀ موجودات عالم مثال را نیز از همین طریق تبیین کرده است. در این فرآیند به جای آنکه حسگرهای پنج گانۀ بیرونی اطلاعاتی به حس مشترک ارسال کنند، این اطلاعات از نفس و یا مستقیماً از متخیله به حس مشترک منتقل می شوند. شرط لازم برای این اتفاق، آن است که قوای ظاهری و باطنی مشغول نباشند و این فرصت وجود داشته باشد که ادراک نفسانی بر مغز و حس مشترک تأثیر گذاشته و از این طریق موجود مجرد برای فرد متمثّل شود. این فرآیند در مواردی نیازمند تعبیر یا تأویل است که در این مقاله شرایط و نحوۀ تبیین ایشان بررسی شده است. همچنین این فرآیند کاربردهای مختلفی در فلسفۀ اسلامی دارد و به کمک آن نحوۀ مشاهده و تمثل فرشتگان، اجنه و شیاطین و نیز نحوۀ الهام و نزول وحی و مشاهدۀ رؤیای صادقه و انجام سحر و جادو و اطلاع از علم غیب و نیز هذیان گویی برخی از بیماران تبیین شده است. همچنین می توان از این طریق مشاهدات و ادراکات حسی و شنیدن اصواتی را که شیخ اشراق در مراحل سلوک توصیف کرده است، تبیین کرد. در این مقاله فرآیند معکوس و کاربردهای آن بیان و نقد و بررسی شده و نشان داده شده است که شیخ اشراق در این بحث تحت تأثیر ابن سینا قرار دارد.
مبانی معرفت شناختی و هستی شناختی تمثیل در حکمت اشراق و نقش تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
177 - 196
حوزههای تخصصی:
سهروردی از بزرگترین فیلسوفان اسلامی و احیاگر فلسفه اشراق است که با تاکید بر اشراق که جمع استدلال عقلی و شهود است راهی میانه فلسفه مشاء و عرفان را ارایه نمود. او با تاکید بر تزکیه و خلوص باطن در پی رسیدن فرد به ادراک حضوری است که با درک مستقیم و بی واسطه از شیء که همان رویت شیء است حاصل می شود. این مسیر از مبانی اشراقی آغاز می شود و به غایت فلسفه اشراق که همان قرب به خدا و در نهایت فنای الهی است می رسد. رویکردی که در آن تمثیل نقش اصیلی را داراست. این پژوهش از نوع کیفی است که فلسفه اشراق را مورد تحلیل قرار می دهد واز بالاترین سطح تاویل و انتزاع برخوردار است و با توصیف و تبیین دیدگاه سهروردی به جایگاه تمثیل و تشریح مبانی آن درفلسفه اشراق می پردازد.
جستاری در باب رسانه با نظر به آراء هیدگر و پستمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
83 - 107
حوزههای تخصصی:
رسانه های مدرن را به سبب تأثیرشان بر زندگی بشر بی هیچ تردیدی مهم ترین پدیده عصر حاضر باید به حساب آورد. از علم و دین و سیاست و اقتصاد تا شخصی ترین مناسبات روزمره، همه متأثر از پیامدهای این پدیده اند. چنین گستره تأثیری اندیشمندان را به نظرورزی در حوزه رسانه واداشته است. حاصل این پژوهش ها سربرآوردن دانشی جدید در عرصه مطالعات میان رشته ای به نام «فلسفه رسانه» است که از زوایای متعدد به رسانه پرداخته است. در رویکرد به ماهیت رسانه برخی برای آن ذات مستقلی قائل شده اند که آن را به خودی خود شایسته تأمل می سازد، و برخی دیگر رسانه را جز ابزار نمی دانند و معتقدند رسانه فاقد قدرت لازم برای جهت دهی حیات آدمی است و این انسان است که بسته به اراده خود چگونگی بهره گیری از آن را تعیین می کند. مقصود پژوهش حاضر بررسی آراء هیدگر و پستمن در رویکرد به رسانه است. دو متفکری که در حوزه رسانه از جمله ذات گرایان به حساب می آیند و از رهگذر تکنولوژی به آن پرداخته اند و هر دو بر کاربست نحوی «خودآگاهی» در مواجهه با هرگونه تکنولوژی از جمله رسانه به منظور برون رفت از بحران عصر حاضر تأکید دارند.
نقد و بررسی روش ولفسون در بازخوانی متون فلسفی و الهیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
93 - 117
حوزههای تخصصی:
ولفسون، فیلسوف نام آشنای یهودی، با نگارش مجموعه ای از آثار، در صدد بازنویسی تاریخ فلسفه غرب با محوریت یهودیت برآمد. او برای انجام این مهم، روش فرضی-استنتاجی یا روش تلمودی مطالعه متون را به کار بست. ولفسون از این طریق به دنبال مسائل حل ناشده، منابع ناشناخته، روابط ناشناخته و مسیرهای ناشناخته فلسفه بود. چالش درک و کشف منشأ و خاستگاه، ساختار و تنوع نظام های فلسفی برای او جذاب بود. با این که هیچ گونه ارتباطی بین مطالعه تلمودی و تحقیقات فلسفی وجود نداشت و ولفسون کاملاً غرق در دومی بود، از یک قرابت روش شناختی بین آن دو بهترین بهره برداری را کرد. این روش مبتنی بر این پیش فرض است که تناقض واقعی در اندیشه های یک متفکر واقعی وجود ندارد. بدیهی است با یافتن یک مورد نقضی می توان پیش فرض فوق و به تبع آن، روش مورد نظر ولفسون را زیر سوال برد. منسجم و نظام مند نشان دادن اندیشه های یک متفکر و بیان ناگفته ها و نانوشته های اندیشه وی، مرتبط ساختن مطالب غیرمرتبط و رفع تناقضات ظاهری اندیشه های یک اندیشمند، از جمله کارکردهای روش پیش گفته است. استفاده ولفسون از اصطلاحات، بدون توجه به تطور تاریخی آن ها، تحمیل چارچوب فکری خود بر متفکر مورد بحث، گزافی و دل بخواهی انتخاب کردن متن و یهودی سازی تاریخ تفکر و جانبداری او از تفکر یهودی، از مهم ترین نقدهایی است که بر او وارد است. افزون بر این، ابهامات یا خطرات قرائت متنی نیز می تواند دستمایه روش او قرار گیرد.
بررسی و نقد گونه های خداناباوری از منظر جان گری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال بیستم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۷)
259 - 274
حوزههای تخصصی:
جان گری، فیلسوف و متخصص تاریخ نظریه ها، گونه های مختلفی از خداناباوری را مطرح می کند و می کوشد با استخراج پیش فرض ها و لوازم منطقی هر یک آن ها را تعریف، دسته بندی، و نقد کند. خداناباوری جدید خداناباوری مبتنی بر انسان گرایی سکولار، خداناباوری به مثابه ساختن نوعی دین از علم، خداناباوری در قالب خداستیزی، خداناباوری در قالب مکاتب سیاسی مدرن، خداناباوری بدون پیشرفت، و خداناباوری سکوت گونه هایی از خداناباوری هستند که جان گری در تقسیم بندی خود آن ها را از هم متمایز می سازد. از نظر جان گری برخی گونه های خداناباوری با تعریف اشتباه از دین به عنوان نوع ابتدایی ِ علم به خطا رفته اند. برخی نیز با اخذ پیش فرض هایی مانند ایده انسانیت و ایده پیشرفت دچار نوعی تناقض منطقی در اصول خود شده اند. زیرا، در عین انکار کردن حقیقت ادیان، این پیش فرض ها را از ایده یکتاپرستی و ایده نجات در ادیان گرفته اند. عدم امکان بنا نهادن ارزش های اخلاقی بر خداناباوری یکی دیگر از اشکالات بنیادین خداناباوری است. در این مقاله، علاوه بر بررسی و نقد مبانی و لوازم منطقی گونه های خداناباوری از منظر جان گری، برخی دیدگاه های او در این خصوص نیز نقد شده اند.
زهد راهی به سوی رستگاری در فلسفه شوپنهاور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
143 - 159
حوزههای تخصصی:
زهد یکی از عناصر کلیدی در فلسفۀ آرتور شوپنهاور، به ویژه نظریۀ رستگاری اوست. رستگاری در نظر شوپنهاور رهایی از رنج است و این رهایی از طریق زهد امکان پذیر است. به نظر او زندگی سراسر رنج است و باید راهی برای رهایی از آن جستجو کرد. او علت و منشأ این رنج را اراده و خواست می داند. اراده ازنظر او شی فی نفسه است و عالم را تجلیات و پدیدارهای اراده می داند، بنابراین به نظر او رنج ذاتی بشر و پدیدار و تجلی شی فی نفسه یا اراده است. بدین ترتیب برای رهایی از رنج باید به دنبال انکار، سرکوب و اسکات اراده بود. ازآنجاکه انکار اراده با بی اعتنایی به خواست ها و خواهش ها ممکن می شود، شوپنهاور مفهوم زهد را مطرح می کند و آن را تنها راه رستگاری حقیقی اعلام می کند. نوشتار حاضر بر آن بوده است که مفاهیم زهد و رستگاری موردنظر شوپنهاور را شرح دهد و نشان دهد که چگونه از نظر او زهد می تواند آلام بشری را تسکین و به رستگاری رهنمون شود.
تحلیل ایده «اشتراک لفظی وجود» از منظر حکیم رجب علی تبریزی و بررسی منازعه وی با ملّاصدرا در این مساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکیم رجب علی تبریزی از جمله فیلسوفانی است که به مساله اشتراک لفظی یا معنوی «مفهوم وجود» پرداخته است. وی ضمن اشاره به برخی از آرای پیشینیان، برهانی عقلی به سود اشتراک لفظی وجود اقامه کرده است. وی از حیث معرفت شناختی قایل به ارتباط وثیق میان مفاهیم با مصادیق بود، از این رو نمی توان از چنین متفکر واقع گرایی انتظار داشت که درباره مفهومی همچون وجود، فارغ از مصادیق آن حکم نماید. همچنین عدم باور تبریزی به مفاهیم اعتباری در فلسفه نیز، با رای او به اشتراک لفظی وجود همسو است. ولی برخلاف تلقّی شاگرد وی خاتون آبادی، این مطلب دلیل اصلی گرایش حکیم به ایده اشتراک لفظی وجود نبوده است؛ بلکه مخاطب اصلی تبریزی در این مساله، صدرالدین شیرازی است که برداشت خاصی از قول به اشتراک لفظی وجود دارد و به پشتوانه آن، ایده چالش برانگیز تشکیک در حقیقت وجود را مطرح می کند که به هیچ وجه مورد پذیرش حکیم تبریزی نیست.
تبیین دیدگاه صدرا در مسئله ابدان دنیوی و اخروی و همسویی آن با نصوص دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۸
93 - 112
حوزههای تخصصی:
از مسائل اساسی نفس شناسی فلسفی در راستای تبیین چگونگی تعلق نفس به بدن، حشر نفس و حقیقت ابدان دنیوی و اخروی است. ملاصدرا بر مبنای حرکت جوهری استکمالی نفس، نفس را وجودی متّسع در مراتب ادراکی معرفی می کند و نفسیت نفس را در تعلق به بدنی می داند که از سنخ ادراک بوده و حائز حیات ذاتی و متغایر با بدن عنصری است که ذاتا میّت بوده و با مشارکت ماده تحقق می یابد و با علم حصولی و وساطت موجود مجرد حاضر نزد نفس قابل درک می باشد. از منظر ملاصدرا نفس تا زمانی که برای انجام افعال در حیات دنیوی به بدن مادی اشتغال دارد، آثار مرتبه خیالی نفس، توان ظهور و بروز ندارد؛ اما وقتی این اشتغال تضعیف یا مرتفع شود، بدن اخروی که حاصل تظاهرات قوه خیال و متناسب با ملکات نفسانی است، به صورت متغیر و متبدل، تحقق عینی می یابد. نوشتار پیش رو با شیوه اسنادی-تحلیلی در صدد وانمایی ابدان عنصری و ادراکی بر اساس آرای ملاصدرا و بر مبنای تعابیر آیات و روایات در حالات اخروی نفس انسانی است تا هم راستایی این دو منظر به روشنی نمایان شود و درنتیجه معلوم شود آنچه در شرع راجع به ابدان بیان شده، درواقع مراتب مختلف از یک حقیقت است که از بدن عنصری شروع شده و به مراتب اخروی می رسد و مراتب فرامادی آن بر اساس وجود ادراکی نفس تبیین می گردد.
نقد تاریخ مندی ذاتی فهم با محوریت آیات قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۴
37 - 64
حوزههای تخصصی:
هرمنوتیک فلسفی مدعی است فهم به جهات مختلف زائیده شرایط تاریخی و لزوما متأثر از آن است و با تغییر آن شرایط فهم هم متغیر و متناسب با شرایط جدید شکل می گیرد؛ باعتقاد گادامر فهم تابع حیثیت های مختلف تاریخی است، مثل افق معنایی مفسر، پیش فرض های او، شرایط و سئوالات فعلی او و به گفته هیدگر، تابع پیش داشت ها، پیش دید ها و پیش فهم ها است که همه حیث وجودی انسان اند. این حیثیت ها هستند که مشخص می کنند انسان چگونه بفهمد؛ اینها قالب اصلی فهم های بعدی هستند و خود نیز حالت سیالیت و تأثر از شرایط و اوضاع و احوال تاریخی را دارند؛ فهم همواره حاصل امتزاج افق های تاریخی ودر نتیجه مقتضی تولید معنای جدید است نه بازتولید معنای مراد مؤلف؛ از همین رو امکان رسیدن به مر مراد مؤلف وجود ندارد. حیثیت های فوق الذکر و عوامل دخالت کننده در فهم خود قابل ملاحظه و مطالعه استقلالی نیستند. در مقاله حاضر سعی بر این است که به این موضوع پرداخته شود. دقت و تدبر در آیات نشان گر آن است که دلالت دسته های مختلف آیات مستقلا یا با افزودن برخی ملاحظات عقلی، با دیدگاه تاریخمندی ذاتی فهم توافق ندارد بلکه خلاف آن قابل اصطیاد از آیات است.
«اخلاق باوری» و «قیّم سالاری»: امکان یا امتناع تحدید آزادی های فردی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
335 - 376
حوزههای تخصصی:
”قیم سالاری اخلاقی“ به چه معناست و چه تقریرهایی از آن می توان داشت؟ ”قیم سالاری“ چه ربط و نسبتی با ”اخلاق باوری“ دارد و وجوه افتراق و اشتراکش با ”اخلاق باوری“ چیست؟ در ”قیم سالاری“، دست کم در نسخه ی کلاسیک آن، تلاش بر این است که از اضرار شخص به خود جلوگیری شود نه لزوماً اضرار وی به دیگران. اما در ”اخلاق باوری“ تلاش بر این است که از ارتکاب اعمال اخلاق گریز که جامعه آن را ناپسند تلقی می کند جلوگیری شود و، دست کم مطابق برخی از قرائت ها، حتی باید چنین اَعمالی را جرم انگاری کرد. روشن است که در هر دو تلقی، «آزادی» افراد مالاً دستخوش تغییر و تحدید خواهد شد. اما پرسش این است که کدام یک از این دو نگاه، موجه و معقول است تا دولت ها آن را در سیاست گذاری ها و قانون گذاری های-شان به کار گیرند؟ ما در این مقاله استدلال خواهیم کرد که ”اخلاق باوری“ ناموجه است و به کاربستن آن برای تحدید «آزادی» شهروندان نامعقول. برای نشان دادن این امر، در وهله ی نخست ایده ی ”قیم سالاری“ را شرح و تبیین می کنیم و انواع ”قیم-سالاری“ را بر می شمریم. سپس به ”اخلاق باوری“ می پردازیم و نقد آن را در دستور کار قرار خواهیم داد. در پایان استدلال خواهیم کرد که ”اخلاق باوری“ بر بنیان استواری قائم نشده است.
دیدگاه فخررازی و خواجه نصیرالدین طوسی درباب هستی شناسی کلی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مابعدالطبیعی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷
۳۴۴-۳۱۷
حوزههای تخصصی:
مبحث کلی ها از دو جنبه هستی شناسی (نحوه وجود کلی) و معرفت شناسی (نحوه ادراک کلی) قابل بررسی است. در این مقاله جنبه هستی شناسی بحث کلی ها مورد نظر است. فخررازی و خواجه طوسی نظریات بدیعی در این زمینه به یادگار گذاشته اند که به رغم اهمّیّت، کمتر به وضوح مورد گفتگو، بازشناسی و تحلیل قرار گرفته اند. دراین جستار با استقصای آرای این دو متکلم صاحب نام، درصدد پاسخی درخور به صورت مقایسه ای به این پرسش هستیم که آنها چه تبیینی از نحوه وجود کلی دارند؟ نتیجه اجمالی پژوهش این است که اگر چه این دو متکلم در تقریر متداول سه معنای متفاوت برای کلی و سه نحوه متعارف اعتبار ماهیت، رویکرد تقریباً مشابهی اتخاذ کرده اند، در مقام تشریح و تنقیح نحوه وجود اقسام سه گانه کلی با هم اختلاف نظر فراوانی دارند. همچنین دیدگاه فخررازی درباره کلی عقلی و دیدگاه خواجه نصیر در باره کلی طبیعی متزلزل به نظر می رسد.
لویناس و خوانش تلمودی متن مقدس: پاسخی به بحران خودآیینی انسان مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
73-99
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش بر آن هستیم که با تمرکز بر آثار الهیاتی و فلسفی امانوئل لویناس، مفهوم یهودی وحی و اسلوب تفسیری تلمود را بیابیم و امکان جمع خودآیینی انسان و سنت را در نگاه او بررسی کنیم. لویناس فیلسوف منتقد اندیشه ی فلسفی مدرن است که نقدش را با یاری جویی از سنت دینی و به ویژه مفهوم یهودی وحی پیش می برد. با این حال او واپس نگر نیست و قصد ندارد به نفع اقتدار وحی به خودآیینی انسان پشت کند. لویناس تلاش می کند از خوانش تلمودی از متن مقدس امکانی را استخراج کند که پایبندی به وحی مستلزم انکار عقلانیت و آزادی انسان عصر مدرن نباشد. در این خوانش، وحی از دانشی درباره ی خدا به سخن گفتن با خدا بدل می شود که هسته ی آن دریافت فرمان اخلاقی است، فرمانی که به عقیده ی او به اطاعت کور فرانمی خواند. علاوه بر این، اسلوب تفسیری تلمود نیز خود ضامن پویایی این سنت است و بر نقش مفسر به عنوان مشارکت کننده ی در وحی بنا شده است. او برای اثبات ادعاهایش، صورت وحی در یهودیت، نسبت یهودیان با کتاب مقدسشان و اصول سنت تفسیری تلمود را مبنای بحث هایش قرار می دهد. نظرات لویناس در این محورها پیوند تنگاتنگی با فلسفهی زبان او دارد. لویناس قصد دارد نشان دهد زبانی که وحی در آن جاری می شود، نمی تواند به ابزاری صرف برای انتقال اندیشه ها و اطلاعات فروکاسته شود بلکه دربردارنده ی ساحتی است که ماهیت وحیانی زبان را می سازد.
اینهمانی شخصی
منبع:
الهیات سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
73 - 99
حوزههای تخصصی:
این همانی فردی یا هویت شخصی ، یکی از مسائل اصلی مورد بحث در فلسفه نفس است. سؤال از اصل و ماهیت انسان و این که چه عاملی باعث می شود فرد از تولد تا زمان مرگش یک شخص باقی بماند و چگونگی تشخیص این استمرار از مباحث مطرح در مسأله این همانی شخصی است. سؤال اصلی در این همانی شخصی این است که، دلیل منطقی و شرایط کافی برای اینکه فرد P2 در زمان T2 همان شخصP1 در زمان T1 باشد چیست؟ سؤال دیگر این است که با چه شواهد ظاهری یا تجربی و یا احیاناً غیرتجربی ما می توانیم حکم به این همانی شخصی بدهیم؟به چه دلیل، ما همان انسان ده سال قبل هستیم؟ چه دلیلی برای اثبات این ادعا داریم؟ عامل حفظ این وحدت در وجود ما چیست؟ از هنگام تولد تاکنون ظاهر بدن ما و حتی بسیاری از سلول های بدن ما تغییر کرده است، اما ما باز هم خود را همان فرد گذشته می دانیم. ممکن است در این میان بدن ما دچار تغییرات اساسی هم شده باشد: به عنوان مثال دست یا پای ما قطع شده باشد، آیا با وجود این تغییرات، ما هنوز همان فرد گذشته هستیم و این همانی ما حفظ شده است یا این که باید بگوییم ما تنها شبیه به فرد گذشته هستیم. این امر مسلم است که به لحاظ بدنی و ظاهری با فرد گذشته دارای این همانی نیستیم، اما آیا این گونه تغییرات باعث می شود که ما فرد دیگری باشیم؟ این سؤالات هرچند ساده به نظر می رسند ، اما سال های متمادی ذهن فیلسوفان نفس را به خود مشغول داشته است. سؤال از این همانی فردی و چیستی آن و چگونگی استمرار آن از جمله پرسش های اساسی و رایج در فلسفه نفس یا ذهن است. فیلسوفان ذهن پاسخ های متفاوتی به این گونه سؤالات داده اند ، اما آن چه مسلم است چگونگی دیدگاه آنان در باب حقیقت انسان تأثیر مستقیمی بر تبیین آنان از مسأله ی این همانی دارد
درآمدی بر تقویت روحیه پژوهندگی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
چکیدههدف: هدف اصلی این مقاله، بررسی اهمیت تقویت روحیه پژوهش و سرزندگی تحصیلی است. روحیه پژوهندگی به معنای علاقه و انگیزه به یادگیری و پیشرفت تحصیلی و سرزندگی تحصیلی نیز به معنای رضایت و خشنودی دانش آموزان از فرآیند یادگیری و تحصیل است. روش کار: این مقاله به روش توصیفی – تحلیلی با ابزار فیش برداری و تکنیک اسنادی به جمع آوری اطلاعات پرداخته است. در این راستا، ابتدا روحیه پژوهش و سرزندگی تحصیلی تبیین می شود. سپس، راهکارهای برای تقویت روحیه پژوهش و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان معرفی می شوند. نتایج: از یافته های پژوهش برای تقویت روحیه پژوهشگری به تاثیر آموزش فلسفه، مدارس پژوهنده، منابع و امکانات، سبک تفکر و تدریس معلمان، تعاملات موثر معلم با دانش آموزان، آموزش های جذاب و متنوع، برگزاری پروژه ها و ارائه ها و نحوه ی ارزشیابی می توان اشاره کرد. همچنین از یافته های پژوهش برای تقویت سرزندگی تحصیلی سه دسته کلی شامل عوامل 1-روانشناختی مربوط به تحصیل ( مدیریت استرس)2- عوامل مربوط به خانواده و همسالان( ایجاد ارتباط و همکاری با خانواده) و 3- عوامل مربوط به مدرسه( معلمان، ایجاد محیط یادگیری مثبت، استفاده از روش های آموزشی متنوع)شناسایی شد. نتیجه گیری: در پایان، با استفاده از این راهکارها، می توان روحیه پژوهندگی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان را تقویت کرد و آن ها را به دستیابی به عملکرد بهتر و انگیزه بیشتر در مسیر تحصیلی شان تشویق کرد.