مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
نظریه روح معنا
حوزه های تخصصی:
دربارة واژه های متشابه قرآن، چهار دیدگاه اصلی وجود دارد: دیدگاه اهل ظاهر، نظریة اشتراک لفظی، نظریة حقیقت و مجاز و نظریة روح معنا. طبق نظریة روح معنا، الفاظ بر ارواح معانی وضع شده اند و خصوصیات مصادیق در معنای آنها در نظر گرفته نشده است. از اینرو کاربرد آنها میتواند در مصادیق معقول نیز حقیقی باشد. بنابرین الفاظ متشابهی که در قرآن بکار رفته اند در مصادیق مجرد و معقول بنحو حقیقی و نه مجازاً استعمال شده اند.
این دیدگاه که نخستین بار غزالی آنرا طرح کرده است در آثار بزرگان فرهنگ اسلامی تا روزگار ما پیوسته مطرح بوده است و بویژه بزرگانی چون فیض کاشانی، حکیم سبزواری، علامه طباطبایی(ره) و امام خمینی(ره) از آن سخن گفته اند. از آنجا که ملاصدرا در تبیین و ترویج این نظریه نقشی بیبدیل داشته است در این پژوهش، بطور خاص تبیین او از این نظریه بررسی میشود .
بررسی تطبیقی نظریه روح معنا در دیدگاه علامه جوادی آملی با توجه به انگاره های زبان شناسی شناختی
حوزه های تخصصی:
فهم آیات قرآن مستلزم داشتن مبانی درست برای فهم متن است. بررسی تطبیقی از روش هایی است که می تواند مزیت ها و نقایص روش های مختلف را نشان دهد. براساس پژوهش های جدید، زبان شناسی مدرن در شاخه معناشناسی شناختی کارایی خود را در درک مفهوم آیات قرآن نشان داده است. نظریه شناختی پیش نمونه با نظریه سنتی روح معنا هر دو می تواند در تحلیل معنای واژگان متشابه یا واژه هایی که در کاربردهای گوناگون و معانی متفاوت به کار می روند، استفاده شود؛ ازاین رو مقایسه این دو در یک دامنه مناسب می تواند موارد رجحان و کاربردی بودن هریک را روشن کند. علامه جوادی آملی در تفسیر خود، از این نظریه بسیار استفاده کرده است؛ ازاین رو از تحلیل ایشان برمبنای نظریه روح معنا برای مقایسه آن با تحلیل زبان شناسی شناختی استفاده کردیم. با مثال هایی از واژه های کاربردی در دو نظریه مانند میزان، عرش، تقوی، ذوق و تحلیل آیات در دو روش، تفاوت ها و شباهت های این دو نظریه در عمل روشن می شود.تفاوت ها بیشتر شامل اختلاف در معنای واحد است و نیز در میزان انعطاف معنایی در موقعیت های مختلف در این دو نظریه.
علیت طبیعی، علیت متافیزیکی؛ اشتراک لفظی یا اشتراک معنوی (بررسی دیدگاه ملاصدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علیت یکی از مهمترین مسائل فلسفی است که در طول تاریخ سیر تحول معنایی گسترده یی را تجربه کرده است. این معنا گاهی در قالب تبیین تجربی و گاهی در قالب تبیین فلسفی دیده میشود. گستردگی این تحول، برخی متفکران را به این باور سوق داده که شکاف معنایی عمیقی میان علیت متافیزیکی و علیت طبیعی وجود دارد و رابطه میان آن دو تنها از نوع اشتراک لفظی است. گسترش این باور در میان برخی فلاسفه و دانشمندان سبب شده است هرگونه همسخنی و هم اندیشی میان آنها غیرممکن تلقی شود و در نتیجه، راه تمام مطالعات تطبیقی در این دو حوزه بطور کامل مسدود گردد. علیرغم اینکه حتی برخی از پیروان حکمت متعالیه نیز بر این باورند، اما مبانی فلسفی ملاصدرا هر گونه مرز و شکاف میان این دو حوزه را از میان برچیده و آنها را ذیل یک معنا قرار میدهد. بر این اساس، میتوان گفت علیت طبیعی صورت تنزّل یافته علیت متافیزیکی است و از این رهگذر هم اندیشی و تعامل و تقرّب میان این دو حوزه، گریزناپذیر خواهد بود.
مفهوم شناسی مقاومت بر اساس نظریه اصل واحد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاومت نظریه ای اثرگذار در عرصه سیاست خارجی به شمار می آید که لازم است بر پایه فهم روشمند و صحیح از مبادی قرآنی، متناسب با نیازهای روز بازطراحی و به روز شود. براین اساس مفهوم شناسی «مقاومت» یکی از نیازهای ضروری خواهد بود؛ چراکه فهم ناقص و یا اشتباه از این مفهوم، منجر به شکل گیری و کاربست نظریه های ناکارآمد خواهد شد. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که معنای قرآنی واژه «مقاومت» چیست؟ برای پاسخ به این پرسش، از نظریه اصل واحد علامه مصطفوی که در حوزه واژه شناسی قرآنی کاربرد دارد، استفاده شده و در فرایندی هفت مرحله ای، اصل معنایی و معنای جامع ریشه قرآنی «ق و م» استخراج شده و در قالب واژه «مقاومت» مفهوم شناسی شده است. طبق این نظریه، اصل معنایی واژه مقاومت، مشارکت مستمر در راستای ثبوت فعلیت شیء بر اساس عدالت است و این مفهوم شناسی نشان می دهد، مقاومت یک نظریه فعال و پیشران برای حرکت جامعه اسلامی است و باید راهبرد اصلی جامعه با آن تنظیم شود.
نظریه روح معنا و ایده شباهت خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
51 - 64
حوزه های تخصصی:
براساس نظریه روح معنا، با تقریر امام خمینی، الفاظ براى مفاهیم عامه وضع شده اند. یعنی براى مفهومِ مقید به مصداقِ معین وضع نشده اند؛ گرچه واضع گمان کند که مفهوم منحصر در یک مصداق است. بدین سان، مؤلفه یا روح مشترکی در میان همه الفاظ مشترکی وجود دارد که در یک ارتباط طولی در عوالم مختلف با هم قرار دارند؛ بنابراین، از منظر امام خمینی، در وضع الفاظ براى ارواح معانى، باید آنچه را که جامع بین افراد و محل تناسب و مابه الاشتراک میان آنهاست، مطمح نظر قرار داد؛ اما ویتگنشتاین زمانی ایده شباهت خانوادگی را بیان کرد که ذات گرایی متقدم خود را کنار گذاشت و از تعیّن معنا صرف نظر کرد. مفهوم شباهت خانوادگی در وهله اول با اشاره به مفهوم بازی ایضاح می شود. ویتگنشتاین متأخر معتقد است همان طور که هیچ چیز منحصربه فردی در بازی ها وجود ندارد که در همه آنها مشترک باشد، هیچ چیز منحصربه فردی در کاربردهای مختلف زبان نیز وجود ندارد که در همه آنها مشترک باشد؛ بلکه درست مانند بازی ها، نظامی از همپوشانی و تداخل شباهت ها وجود دارد؛ ولی نظریه روح معنا، برخلاف ایده شباهت خانوادگی، معتقد به ذات یا روح مشترکی است که در الفاظی وجود دارد که با معانی مختلف و در طول هم در عوالم متعدد قرار دارند؛ همان چیزی که ایده شباهت خانوادگی در پی الغای آن است. بدین سان، هدف این مقاله، نقد نظریه روح معنا براساس ایده شباهت خانوادگی است.