رضا گندمی نصرآبادی

رضا گندمی نصرآبادی

مدرک تحصیلی: دانشیار دانشگاه تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۱ مورد.
۱.

تأملی در دلایل مخالفت رورتی با فلسفه تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه تطبیقی رورتی رویکرد میان فرهنگی عدم توازن بین شرق و غرب فقدان میراث مشترک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۰
هرچند دغدغه اصلی ریچارد رورتی پراگماتیسم و فلسفه تحلیلی بود، هیچ گاه از امکانات موجود در دیگر سنت های فکری و حتی ادبی برای بهبود و اصلاح داشته های خود و در صورت امکان گسترش و بسط آن ها غافل نبود. او از غربی و یونانی بودن فلسفه و نیز نفی فلسفه شرقی به طور عام و فلسفه چینی به طور خاص سخن گفته است؛ البته بدون آنکه همچون کانت و هگل نگاه نژادپرستانه و سلسله مراتبی به شرق داشته باشد. در نگاه نخست، رویکرد رورتی درباره تفکر شرق با روح حاکم بر تفکرش ناسازگار می نماید. زیرا از متفکری که درصدد برقراری ارتباط بین دو سنت فلسفی قاره ای و تحلیلی، به رغم تفاوت های بنیادین آن ها، بوده و فراتر از آن از همنشینی فلسفه با ادبیات سخن گفته و همواره توصیه می کرده برای پیشبرد اهداف فلسفی باید از رمان استفاده کرد انتظار می رفت خود را از امکانات فلسفه شرق، که به لحاظ غنای اندیشه ای به مراتب برتر از رمان های مورد نظر اوست، محروم نسازد. رورتی با مطالعه تطبیقی در سنت فلسفی غرب نه تنها مخالفتی نداشت که در برخی از موارد پیشتاز بود. از این رو، در این مقاله بر فلسفه تطبیقی با رویکرد میان فرهنگی تمرکز شده و دلایل مخالفت وی با این نوع خاص از تطبیق مورد ارزیابی قرار گرفته است.
۲.

بررسی دیدگاه هایدگر درباره نیهیلیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیهیلیسم هستی تکنولوژی گشتل نیچه هایدگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۳۱
با گفتار نیچه «نیهیلیسم» به مسئله ای برای اندیشه ورزی های فلسفی بدل گردید. او که «نیهیلیسم» را «بی معنایی همه چیز» می خواند، با نقد تاریخ متافیزیک غرب، افلاطون گرایی و اخلاق مسیحی را مهمترین عوامل ظهور آن می دانست. در نهایت هم با خلق «ابرانسان» و بر بستر همان «متافیزیک انسان گرایانه» به دنبال عبور از نیهیلیسم بود؛ اما هایدگر «نیهیلیسم» را نه در مرتبه ارزش ها، بلکه از حیثی وجودشناسانه بررسی می کرد. او با نقد کلیت اندیشه متافیزیکی غرب، «متافیزیک» را حاکی از نوعی نسبت با هستی می دانست که در آن، خودِ هستی در پس پرده ای از حجاب ها به مغاک فراموشی و غفلت فرو می غلتد. او در تبیینی هستی شناسانه، «نیهیلیسم» را معادل همین «غفلت و فراموشی وجود» دانسته و بر همین اساس، «تاریخ اندیشه غرب» را «تاریخ بسط نیهیلیسم» معرفی می کند. از این منظر، با کمال متافیزیک، ظهورات متکامل تری از نیهیلیسم هم تحقق می یابد. تا آنجا که امروز، در «گشتل تکنولوژی» که شکل نهایی متافیزیک است، «نیهیلیسم تکنولوژیک»، با نفی کامل هستی، جهان و انسان را در قالبی نیهیلیستی و صرفا در هیات منبع و موجودی، تعین بخشیده است. از نظر هایدگر در مواجهه با این وضعیت ما دو راه بیشتر نداریم، یا تن دادن به نابودی کامل و یا یافتن راهی جهت فراروی از آن.
۳.

نقد و بررسی روش ولفسون در بازخوانی متون فلسفی و الهیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ولفسون روش فرضی - استنتاجی روش تلمودی فیلون اسپینوزا کرسکاس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۹۱
ولفسون، فیلسوف نام آشنای یهودی، با نگارش مجموعه ای از آثار، در صدد بازنویسی تاریخ فلسفه غرب با محوریت یهودیت برآمد. او برای انجام این مهم، روش فرضی-استنتاجی یا روش تلمودی مطالعه متون را به کار بست. ولفسون از این طریق به دنبال مسائل حل ناشده، منابع ناشناخته، روابط ناشناخته و مسیرهای ناشناخته فلسفه بود. چالش درک و کشف منشأ و خاستگاه، ساختار و تنوع نظام های فلسفی برای او جذاب بود. با این که هیچ گونه ارتباطی بین مطالعه تلمودی و تحقیقات فلسفی وجود نداشت و ولفسون کاملاً غرق در دومی بود، از یک قرابت روش شناختی بین آن دو بهترین بهره برداری را کرد. این روش مبتنی بر این پیش فرض است که تناقض واقعی در اندیشه های یک متفکر واقعی وجود ندارد. بدیهی است با یافتن یک مورد نقضی می توان پیش فرض فوق و به تبع آن، روش مورد نظر ولفسون را زیر سوال برد. منسجم و نظام مند نشان دادن اندیشه های یک متفکر و بیان ناگفته ها و نانوشته های اندیشه وی، مرتبط ساختن مطالب غیرمرتبط و رفع تناقضات ظاهری اندیشه های یک اندیشمند، از جمله کارکردهای روش پیش گفته است. استفاده ولفسون از اصطلاحات، بدون توجه به تطور تاریخی آن ها، تحمیل چارچوب فکری خود بر متفکر مورد بحث، گزافی و دل بخواهی انتخاب کردن متن و یهودی سازی تاریخ تفکر و جانبداری او از تفکر یهودی، از مهم ترین نقدهایی است که بر او وارد است. افزون بر این، ابهامات یا خطرات قرائت متنی نیز می تواند دستمایه روش او قرار گیرد.
۴.

بررسی رویکرد کاپلستون به فلسفه تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۳۷
رویکرد کاپلستون به شرق در طول زمان دستخوش تغییر قرار گرفت؛ به گونه ای که می توان از کاپلستون متقدم و متأخر سخن گفت. او هنگام تدوین تاریخ فلسفه غرب دست کم نگاهی مثبت به شرق نداشت. ولی، بعد از فراغت از کار یادشده، به تدریج به اهمیت تفکر شرق و نیز تفکر روسی پی برد و از رویکرد قبلی خود فاصله گرفت و به فلسفه های فرهنگ های شرقی و نیز مطالعات تطبیقی سخت علاقه مند شد و از اهمیت و ضرورت و ارزشمندی این دست مطالعات به تفصیل سخن گفت. از میان آثار بسیار وی، کتاب فلسفه ها و فرهنگ ها و کتاب دین و واحد: فلسفه های شرق و غرب مهم ترین کتاب هایی هستند که با رویکرد تطبیقی نوشته شده اند. رویکرد کاپلستون به مطالعات تطبیقی تاریخی است؛ در عین حال رویکرد وی از رویکرد تاریخی ماسون اورسل متفاوت است. او وسعت دید و غنای تفکر را مهم ترین دستاورد تعامل تفکر شرق و غرب می داند. ضرورت آشنایی تطبیق گر با خطوط کلی فلسفه های فرهنگ های دیگر و زبان آن ها، پرهیز از هر گونه دوگانگی های شتابزده و تعمیم های ناروا، و نیز تأکید بر داشتن پیش فرض از موضوعات مهمی هستند که در رویکرد وی به مطالعات تطبیقی برجسته است.
۵.

بررسی رویکرد کربن به فلسفه تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کربن فلسفه تطبیقی تاریخ انفسی پدیدارشناسی تأویل عالم مثال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۶۷
در دهه سوم قرن بیستم تحت تأثیر مطالعات تطبیقی در حوزه دین پژوهی،اسطوره شناسی و زبان شناسی مطالعات تطبیقی در حوزه فلسفه وجهه همت جمعی از اندیشمندان غربی قرار گرفت. اولین تلاش ها در این باره از سوی ماسون-اورسل صورت گرفت؛او متأثر از پوزیتیویست ها با اعمال روش تاریخی گام های آغازین را در این وادی برداشت.کربن ضمن برشمردن معایب روش تاریخی ماسون-اورسل در مطالعات تطبیقی و با بکاربستن رهیافت پدیدارشناسانه در این حوزه تأثیرات بسیاری از خود برجا گذاشت.برای فهم بهتر دیدگاه کربن در باره مطالعات تطبیقی باید به رهیافت پدیدارشناسانه او به همراه نظرگاه هستی شناسانه وی که جولانگاه رهیافت یادشده است و نیز به مقصود او از فلسفه عطف توجه کرد.به طور کلی،مخالفت با اصالت تاریخ و جامعه شناسی،مخالفت با حکمت بحثی و استدلالی،تاکید بر شهود و توجه به درون و شعار بازگشت به خود اشیا یا نجات پدیدارها از جمله نقاط اشتراک کربن با پدیدارشناسان بنام
۶.

بررسی تلقی رانر از وحی و تاثیر آن بر دیدگاه وی در باب تکثر دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رانر انکشاف الهی وحی کثرت گرایی دینی شمول گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۲۰۱
سه نوع تلقی یا برداشت از وحی در مسیحیت وجود دارد. بر اساس وحیِ گزاره ای نجات بشریت تنها از مسیر عبارات روشن و معرفت بخش کتاب مقدس به دست می آید، در وحیِ تجربی تاکید بر انکشاف الهی و ارتباط شخصی میان خدا و انسان  است و رویکرد سوم، وحی را حادثه ای تاریخی عنوان می کند. اندیشمندان مسیحی له یا علیه هر کدام از رویکردهای ذکر شده نظراتی بیان کرده اند. در این میان کارل رانر، از متالهان معاصر مسیحی، با طرح مفاهیمی مشابه این سه رویکرد، آنها را مراتبی از رستگاری و در طول هم در نظرداشته که از وحی تجربی و نجات عام همه انسان ها تا وحی گزاره ای و رستگاری منحصر به مسیحیت را شامل می شود. در نگاه رانر وحی استعلایی شرط پیشینِ ادراک هستی است که در پرتو تجلی فیض و اگزیستانس فراطبیعی در دسترس است، وحی مقوله ای عام انکشاف خدا در تاریخ و وحی مقوله ای خاص در شخص مسیح میسر است. کوتاه سخن وحی از دیدگاه رانر هر سه ماهیت تجربی، تاریخی و گزاره ای را در مراتب مختلف دربردارد. تلقی رانر از وحی و رستگاری تاحدودی به اندیشمندانی همچون هانس کونگ، جان هیک، کارل بارت و شلایرماخ نزدیک است و تفاوت آنها در میزان پایبندی به آموزه های کلیسایی است. نظریه «مسیحیان گمنام» رانر با بهره از تلقی او درباره وحی رستگاری پیروان ادیان غیرمسیحی را ممکن دانسته و از این رو بابی به شمول گرایی دینی می گشاید، اما به باور او دست یازیدن به نجات تام تنها در پذیرش آگاهانه مسیحیت میسر است
۷.

بررسی رویکرد هاکینگ به مطالعات تطبیقی:گذار از دین تطبیقی به فلسفه تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هاکینگ فلسفه تطبیقی دین تطبیقی فلسفه جهانی پراگماتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶
برخی از متفکران عمل گرای آمریکایی همگام با تلاش های جهانی برای برقراری صلح در صدد ایجاد تفاهم جهانی در سطح فلسفی برآمدند.آن ها افزون بر تطبیق فلسفه ها،فلسفه تطبیق یا روش شناسی در مطالعات تطبیقی را در اولویت خود قرار دادند.ویلیام هاکینگ از جمله متفکران پیشگام در این راه است.او نخست دین تطبیقی را وجهه همت خود قرار داد؛تاکید بر دین طبیعی،دین جهانی و به رسمیت شناختن تنوع و تکثر دینی،مخالفت با جهانی سازی یک دین،تاکید بر تغییر رویکرد مبلغان مذهبی از انحصارگرایی به تکثرگرایی مهم ترین موضوعاتی بودند که او ذیل عنوان پیش گفته به آن ها پرداخت.عدم امکان دستیابی به معیار جهانی و فراگیر در حوزه ادیان سبب چرخش هاکینگ از دین تطبیقی به فلسفه تطبیقی شد.گرایش فلسفی او که آمیزه ای از پراگماتیسم و ایدئالیسم و به تعبیر خودش رئالیسم غیر ماتریالیستی بود سبب شد در باره سنت های فلسفی پیش داوری نداشته باشد و به واقعیت مشترک بنیادین همه سنت های فلسفی معتقد گردد.تاکید بر امکان و ثمربخشی فلسفه تطبیقی،مخالفت با تمرکز گرایی و محوریت تفکر غربی،گشودن باب تعامل و گفت و گو با سنت های دینی و فلسفی دیگر،تکمیل سنت های فلسفی از رهگذر تطبیق و پیدایش تدریجی بینش فلسفی قوی تر و فراگیرتر به عنوان فلسفه جهانی از جمله اهداف و کارکردهای مطالعات تطبیقی از نگاه اوست.
۸.

بررسی رویکرد ژیلسون به فلسفه تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۰۴
ژیلسون تنها در یک مورد واژه تاریخ تطبیقی فلسفه را به کار برده و در بقیه موارد به لفظ مقایسه و تطبیق بسنده کرده است؛ در عین حال، مطالعات تطبیقی او بیشتر از جنس فلسفه تطبیقی است. نگاه ژیلسون به تطبیق بیشتر نگاه ابزاری بود و همواره تلاش می کرد از رهگذر مطالعات تطبیقی تجربه های مشابه فلسفی را آشکار سازد و نیز آنها را به یک تجربه فرو کاهد یا از میان دیدگاههای متعدد و متنوع به چند خانواده مهم برسد و بدین سان بین فلسفه های به ظاهر متعارض آشتی و سازش برقرار کند. او این مهم را با عزل نظر از تاریخ ظاهری و بیرونی و بذل توجه به تاریخ درونی و ارتباط و پیوند ضروری میان مفاهیم انجام می داد. دغدغه اصلی ژیلسون، تبیین دیدگاههای فلسفی مشابه بود. او باوجود نقشی که برای جامعه و نبوغ فیلسوف در شکل گیری اندیشه ها قائل بود، آنها را به تنهایی کافی نمی دانست؛ ازاین رو، بر نقش بی بدیل تاریخ درونی و ارتباط ضروری میان مفاهیم تأکید داشت. به گمان او، تشابه دیدگاهها از تجربه ای واحد و مشابه به درازای تاریخ از ماهیت معرفت فلسفی حکایت می کند. ژیلسون دامنه فلسفه تطبیقی را به فلسفه غرب محدود کرد؛ اما براساس مبانی او می توان فراتر رفت و تجربه ها و خانواده های فلسفی را به سنت های فلسفی دیگر نیز تعمیم داد. ژیلسون هیچ گاه از روش خاصی نام نبرده است و نگارنده با الهام از روش طبقه بندی خانواده های حقوقی، یکی از روش های برتر تطبیقی در آن حوزه، روش ژیلسون را روش تطبیقی طبقه بندی خانواده های فلسفی می نامد.
۹.

بررسی روش فراتاریخی ایزوتسو در مطالعات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایزوتسو فلسفه تطبیقی روش فراتاریخی فراگفت وگو فرافلسفه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۵ تعداد دانلود : ۳۸۱
پروفسور توشیهیکو ایزوتسو فیلسوف، زبان شناس، شرق شناس و قرآن پژوه، چندین اثر تطبیقی از خود برجا گذاشته است. او از معدود متفکرانی بود که علاوه بر تطبیق فلسفه ها به فلسفه تطبیق و مباحث روش شناسی در مطالعات تطبیقی نیز نظر داشت و به درستی و با بینشی عمیق به این نکته توجه یافت که مهم ترین و اصلی ترین علت ناکامی تلاش های تطبیقی دوران اخیر فقر روش شناختی در انجام چنین مطالعاتی بوده است. در این مقاله برآنیم تا علاوه بر ارائه توصیفی از روش تطبیقی پیشنهادی ایشان، کاستی ها و نقاط قوت احتمالی آن را بیان کنیم. ایزوتسو با روش فراتاریخی تلاش کرده بر این مشکل فائق آید. دو مشکل دیگر هم بر سر راه تطبیق وجود دارد که باید قبل از مشکل پیش گفته مطرح گردد: یکی مشکل زبان و دیگری مشکل تکثر فلسفه های شرقی است که اولی با فراگفت وگو یا همدلی وجودی و دومی از طریق دستیابی به فرافلسفه فلسفه های شرقی قابل حل است. ایزوتسو در فرایند تطبیق فلسفه های شرقی با فلسفه های غربی در پاره ای از موارد برای کشف مفاهیم کلیدی و کانونی فلسفه های شرقی و نیل به یک فرافلسفه فلسفه های شرقی به روش سمنتیکی روی آورده است. ارتباط روش فراتاریخی با روش سمنتیکی در زمانی مبتنی بر تاریخ از جمله موضوعاتی است که باید بدان پرداخت.
۱۰.

نقد و بررسی روش تطبیقی ماسون-اورسل(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۶۲ تعداد دانلود : ۴۰۳
روش تطبیقی ماسون−اورسل مبتنی بر دوگانه زمینه / واقعیت است. او اندیشه های فلسفی را همچون یک واقعیت و داده ای در نظر می گیرد که باید در زمینه و بستری که در آن به ثمر نشسته، بارور شده و تکامل یافته مورد توجه قرار گیرند. ماسون−اورسل در این دوگانه زمینه / واقعیت اولویت را به زمینه و بافت می دهد و بدین ترتیب بر اهمیت و نقش زمینه و تاریخی دیدن اندیشه ها تأکید بسیار دارد. او از موج نخست پوزیتیویسم به ویژه امیل دورکیم تأثیر پذیرفت و بر مؤلفه هایی همچون تاریخی گری و مقایسه اندیشه ها براساس زمینه و زمانه شکل گیری آنها، اومانیسم و در نظر گرفتن همه انسان ها و همه گونه های تفکر، ملاحظه اندیشه های فلسفی همچون داده و واقعیت، دخالت ندادن پیش فرض ها و تأکید بر این نکته اصرار می کند که فلسفه حقیقی همان فلسفه تطبیقی است. هر چند از منظرهای مختلف می توان روش تطبیقی اورسل را به چالش کشید، در مقاله حاضر تنها از نگاه هیدن وایت به فراتاریخ و ساختارگراهایی که کمر همت به واسازی دوگانه های تفکر غربی از جمله دوگانه زمینه / واقعیت بسته اند و نیز از دیدگاه کوئنتین اسکینر به عنوان منتقد قرائت زمینه ای به نقد دیدگاه ماسون−اورسل خواهیم پرداخت. در عین حال نگارنده به اختصار توضیح داده که نقد کربن، ایزوتسو و ادوارد سعید بر ماسون−اورسل وارد نیست.
۱۱.

تأملی بر چیستی اختیار از منظر سازگارباوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختیار تاریخچه سازگارباوری موجبیت ناسازگاباوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۹ تعداد دانلود : ۴۷۹
در حالی که بعضی از فیلسوفان به عدم امکان اختیاری بودن افعال موجب معتقدند، عده دیگری چنین امری را ممکن می دانند. گروه اول ناسازگارباور و گروه دوم سازگارباور نامیده می شوند. سازگارباوران باید بتوانند علاوه بر رد ادله ای که بر ناسازگاری ارائه شده است، نظریه ای در مورد چیستی اختیار ارائه بدهند که با موجبیت سازگار باشد. آنها معیارهای مختلفی برای اختیاری بودن فعل ارائه داده اند. نگارنده در این مقاله بر آن است تا پس از تعیین مراد خود از اختیار و موجبیت، این معیارها را در قالب شش عنوان دسته بندی و ارزیابی کند. داشتن قابلیت و نبود مانع، توانایی خودارزیابی تأملی، قابلیت انتخاب بر طبق نظام ارزشگذاری خود، قابلیت درک حقیقت و خیر، دارا بودن کنترل رهنمودی و داشتن تاریخچه مناسب، معیارهایی هستند که در این مقاله به بررسی آنها خواهیم پرداخت. در نهایت نتیجه این شد که تنها نظریه ای که شامل همه این معیارها باشد، شاید نظریه مناسبی در مورد اختیار از منظر سازگارباوری محسوب شود.
۱۲.

بررسی چیستی فلسفه تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه تطبیقی فلسفه جهانی فلسفه میان فرهنگی حکمت خالده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۱۴۵
برای ارائه مفهومی واضح و متمایز از فلسفه تطبیقی باید به طور دقیق گفت فلسفه تطبیقی چیست و چه چیزی نیست.با بررسی نسبت فلسفه تطبیقی با فلسفه و نیز نسبت آن با فلسفه جهانی،حکمت خالده و فلسفه میان فرهنگی تا حدی می توان به چیستی و ماهیت آن پی برد.در این که فلسفه تطبیقی را باید همچون شاخه ای از فلسفه در نظر گرفت یا رشته و گرایش مستقلی در فلسفه در کنار دیگر گرایش ها، و یا همچون یک برنامه و استراتژی روش شناسانه نگریست بحث های زیادی مطرح شده است.از طرفی،بیان ضرورت و اهداف فلسفه تطبیقی نیز می تواند بر نظرگاه متفکران در باب تطبیق پرتو افکند؛به عبارت دیگر،می توان به صرف فهرست کردن شباهت ها و تفاوت ها یا یکی از آن دو بسنده کرد و یا با نقب به گذشته و ایجاد فضای سوم در حل مشکلات انسان معاصر کوشید و یا این که اطلاعات برآمده از مطالعات تطبیقی خود را به رخ دیگران کشاند.انتظار می رود مطالعات تطبیقی با تعمیق و ژرفا بخشی به اندیشه های خودی و آشنایی با ظرفیت ها و امکاناتی که در دیگر سنت های فکری وجود دارد گره ای از کار فروبسته عالم تفکر بگشاید.
۱۳.

بررسی انتقادات هگل از تجربه دینی شلایرماخر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایده آلیسم تجربه دینی شلایرماخر شناخت بی واسطه هگل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۸ تعداد دانلود : ۴۸۸
تجربه دینی به عنوان یک نظریه به نسبت منسجم ، نخستین بار توسط شلایرماخر مطرح شد. او تجربه دینی را به «احساس وابستگی به امر مطلق» تعریف کرد. شلایرماخر گوهر دین را شهود و احساس می داند که بی نیاز از وساطت مفاهیم عقلی است. از جمله آثار و نتایج تجربه دینی شلایرماخر را می توان شخصی کردن عنصر اساسی دین ، ترویج رویکرد سلبی درباره شناخت ذات و صفات خدا ، در نظر گرفتن احساس به عنوان منبع شناخت و امکان حصول شناخت بی واسطه دانست. بر اساس نظر هگل ، محتوای دین و فلسفه یک چیز است و هر دو مراحلی از آگاهی روح هستند. به نظر وی تنها با اندیشه می توان به وجود خدا و ذات الهی پی برد. هگل با تکیه بر نظر خود مبنی بر عدم امکان آگاهی بی واسطه ، تجربه دینی و شهودگرایی شلایرماخر را نقد می کند و الهیات مبتنی بر احساس را ناتوان از توصیف و تبیین صحیح دین و خدا می داند . شاه بیت انتقادهای هگل بر تجربه دینی مورد نظر شلایرماخر عدم امکان شناخت بی واسطه و انتقاد به شخصی بودن عنصر دینی در تجربه دینی ، ناتوانی آن از شناخت ذات خدا ، عدم توجه به یگانگی قوای ذهنی و انتقاد از در نظر گرفتن احساس به عنوان منبع شناخت است.
۱۴.

فلسفه تطبیقی به مثابه روش (با تأکید بر دیدگاه ماسون−اورسل)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۲۳ تعداد دانلود : ۶۴۷
ماسون− اورسل، فیلسوف، شرق شناس و زبان شناس فرانسوی، تحت تأثیر مطالعات تطبیقی در حوزه های زبان شناسی، دین شناسی و اسطوره شناسی، فلسفه تطبیقی را وجهه همت خود ساخت و برای اولین بار این کلمه را وضع کرد. او فلسفه تطبیقی را به مثابه روش در نظر گرفت و نه یک رشته و گرایش مستقل. اورسل با اثرپذیری از جریان غالب پوزیتیویستی در دهه های نخست قرن بیستم درصدد ارتقای سطح فلسفه به سطح پوزیتیویستی برآمد. از این رو به نظر وی فیلسوف تطبیقی باید به آنچه در زمان و مکان یا تاریخ و جغرافیا واقع شده توجه کند و نه به تخیلات و توهمات خود ساخته. در واقع، داده های فلسفی را باید با توجه به محیطی در نظر گرفت که در آن شکل گرفته اند. در عین حال اورسل با فروکاستن فلسفه تطبیقی به تاریخ فلسفه و ماتریالیسم تاریخی سخت مخالف بود. نکته دوم آنکه فیلسوف تطبیقی باید نگاه اومانیستی به تمام گونه های انسان فارغ از نژاد، رنگ و ملیت و نیز همه گونه های تفکر داشته باشد و به فرضیات و پیش داوری های متافیزیکی وقعی نگذارد. روش تطبیقی ماسون اورسل مبتنی بر تشابه است؛ تشابه گاهی بنا به نسبت است و گاه بنا به تناسب. او به تشابه بنا به تناسب نظر دارد که در آن مقایسه بین دو نسبت صورت می گیرد. برای نمونه، یک بار سقراط با کنفوسیوس مقایسه می شود و بار دیگر سقراط به اعتبار نقشی که در سوفیسم یونانی ایفا می کند، با نقش کنفوسیوس در سوفیسم چینی مقایسه می شود، بی آنکه تمایزات آن دو از میان برخیزد. نوع نخست تشابه بنا به نسبت است و دومی بنا به تناسب؛ در اولی رابطه ذاتی و علّی بین دو چیز برقرار است؛ در حالی که در دومی علّیتی در کار نیست.
۱۵.

شکل گیری کلام یهود در سایه کلام اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقل گرایی کلام اسلامی کلام یهودی سعدیا قرقسانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳۶ تعداد دانلود : ۷۲۹
با بررسی الهیات یهود، قبل و بعد از اسلام، تحولاتی که مسلمانان در میان علمای سنتی یهود پدید آوردند، نمایان می شود. «عقل گرایی» مشخصه بزرگی بود که بعد از اسلام در میان یهودیان شکل گرفت و این ویژگی به جز دوره کوتاهی و آن هم در میان تعداد معدودی همچون فیلون، هیچ سابقه یهودی ندارد؛ تا اینکه کلام اسلامی، بن مایه های این روش فکری را در یهودیت بنا نهاد و بزرگانی از یهودیت، مانند داوود مقمص و سعدیا گائون از جامعه سنتی یهود و قرقسانی در فرقه قرائیم، با پذیرش این تحول، دوره جدیدی از تفکر یهودی را رقم زدند. این تحول، معلول دو عامل مهم بود: یکی دستاورد بزرگ متکلمان مسلمان که علمای ادیان دیگر را به فراگیری آن مشتاق می کرد و دیگری ثبات و امکانی که اسلام در جوامع مسلمان پدید آورد تا علوم مختلف ازجمله کلام اسلامی در میان علمای اسلام و ادیان دیگر شکوفا شود. تأثیر کلامی مسلمانان بیشتر از طرف عقل گراهایی چون معتزله بود که تلاش می کردند عقل و دین را با یکدیگر جمع کنند. این رویکرد مورد قبول علمای یهود واقع شد و آنها برای موجه نشان دادن دین خود در میان علمای ادیان دیگر و نیز دفاع از آن در میان پیروان یهود، نیاز به این روش داشتند و جمع بین عقل و دین، جزء دغدغه های آنان شد.
۱۶.

بررسی تطبیقی ماهیّت روح القدس و کارکردهایش از دیدگاه فیلون و پولس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روح القدس روح الاهی یا روح نبوی - فیلون پولس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹
در این مقاله ماهیت روح القدس وکارکردهایش از دیدگاه فیلون وپولس مورد بحث قرار می گیرد . از نظرفیلون روح القدس یا روح الهی صرفاً وسیله ی ارتباط خدا با انسان است وتنها کارکردش ، نبوت وپیش گویی است؛ کارکردی که در سنت یهودی هم وجود داشت. همچنین فیلون روح الهی را که مطابق نصّ کتاب مقدس ، موجب نبوت است ، با جذبه یا تصرف الهی در فلسفه ی افلاطون ترکیب می کند .به نظر می رسد روح القدس از دیدگاه وی نوعی فرشته است.اما روح القدس از نظر پولس شخصی واقعی است که  برخوردار ازاراده ، احساس ومحبت است .کارکردهای روح القدس همان است که در عهد عتیق آمده است ؛ البته پولس آنها را بسط داده است.پولس برای روح القدس ثمراتی چون محبت ، صلح وآشتی،بردباری ونیکی به دیگران قائل است .آنچه مهم وشایان ذکر است معنای جدیدی است که پولس به روح القدس می دهد ؛ او اعتقاد به روح القدس را در کنار اعتقاد به خدای واحد یهودی واعتقاد مسیحی به مسیح قرار می دهد ودر واقع زمینه را برای شکل گیری آموزه تثلیث فراهم می کند. 
۱۷.

ارسطو ستیزی در یهودیت تحت تأثیر غزالی (با تأکید بر دیدگاه یهودا هلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: غزالی تجربه دینی ارسطوستیزی گستره عقل یهودا هلوی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه تاریخ فلسفه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۱۷۵۶ تعداد دانلود : ۸۵۲
در بین جریان های فکری یهودی که در قرون وسطا وجود دارد، جریانی مخالفت با فلسفه را وجهه همت خویش قرار داده است. برخی از یهودیان از موضع الهیاتی به نقد آرا و افکار فیلسوفان به ویژه ارسطو می پرداختند و جمعی از طریق جدل و با مدد گرفتن از خود فلسفه به مقابله با آن برخاستند. در این بین یهودا هلوی جایگاه ممتازی دارد. او تحت تأثیر غزالی بر نابسندگی و محدودیت عقل در تبیین موضوعات الهیاتی تأکید می کرد و برای تجربه دینی و سنت به مثابه تجربه انباشته شده اهمیت ویژه ای قائل بود. کتاب « الخزری» مهم ترین کتاب هلوی به شمار می آید.مخالفت با فلسفه ارسطو بخش معظم کتاب را به خود اختصاص داده است. هلوی در عین حال که عقل را ارج می نهد، بر محدودیت و نابسندگی آن تأکید دارد. او متأثر از اسماعیلیه معتقد بود بسیاری از آموزه ها و رخدادهای دینی را نمی توان از راه عقل و علیت تبیین کرد، چرا که آنها مربوط به عالم امرند و تبیین علّی مربوط به عالم خلق است. بنابرین تجربه دینی مؤمنان و سنت دینی، بهترین ضامن و گواه بر تحقق امور مربوط به عالم امر هستند. مقاله حاضر تنها عهده دار تبیین دیدگاه هلوی درباره محدودیت عقل و ناکارآمدی فلسفه ارسطو در توجیه باورهای دینی است.
۱۸.

مقایسه حقیقت محمدی در ابن عربی با لوگوس فیلون(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ابن عربی فیلون لوگوس و حقیقت محمدی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه‌ تصوف و عرفان
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۱۰۹۱ تعداد دانلود : ۲۹۳۵
در باره منابع الهام ابن عربی بحث های زیادی صورت گرفته است؛یکی از متفکرانی که از او به عنوان منبع الهام ابن عربی یاد می کنند فیلون اسکندرانی است.در این مقاله تلاش بر آن است تا با محوریت لوگوس در فیلون و حقیقت محمدی در ابن عربی به شباهت ها و احیانا تفاوت های آن دو اشاره گردد البته بی آنکه در صدد اثبات تأثیر پذیری ابن عربی در محورهای یاد شده از فیلون باشیم،چه آنکه اثبات و ابطال آن غیرممکن است.هر دو متفکر توصیفات و کارکردهایی از لوگوس و حقیقت محمدی بدست داده اند که در بادی امر شبیه به نظر می رسد.از سه وجهه نظر می توان به لوگوس و حقیقت محمدی نظر افکند:از وجهه نظر وجودشناسی،از منظر شناخت شناسی و در نهایت از دیدگاه کارکردی یا ارزشی.از منظر وجودشناسی ارتباط آن دو با خدا،جهان و انسان ،از منظر شناخت شناسی نقش آن دو در شناخت انسان و وحی بررسی می شود و از دیدگاه ارزشی یا کارکردی به این پرسش پاسخ داده می شود که با فرض لوگوس و حقیقت محمدی،چه مشکلاتی حل می گردد.
۱۹.

مقایسه مبانی انکار سنت در یهودیت و اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یهودیت اسلام کتاب مقدس قرآن قارئون قرآنیون سنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۱۵
در بین متفکران یهودی و مسلمان گرایشی وجود دارد که بر بسندگی کتاب مقدس و قرآن تأکید دارند و سنت را به طور کلی یا سنت به مثابه مرجع معتبر و مقدس را انکار می کنند.از منکران سنت در یهودیت، با عنوان قارئون و از منکران سنت در اسلام با عنوان قرآنیون یاد می شود. در این مقاله، علاوه بر بررسی علل و زمینه های طرح این دیدگاه در یهودیت و اسلام، به بیان شباهت ها و تفاوت های آن دو پرداخته خواهد شد. با در نظر گرفتن تعریفی که از سنت به دست داده اند، دغدغه یا مسأله اصلی و به عبارت دیگر، رخنه معرفتی، مبانی یا پیش فرض ها، ادله، روی کرد یا رهیافت و نحوه تقرب آنان به موضوع می توان به ظاهری یا واقعی بودن شباهت ها یا تفاوت ها پی برد. به نظر می رسد که شباهت های غیر قابل انکاری بین منکران سنت در یهودیت و اسلام وجود دارد و حتی اگر دغدغه و مبنای متفاوتی داشته باشند، پیامدهای نظری و عملی یکسانی در پی دارند.
۲۰.

نگاهی نو به دیدگاه ترتولیان درباره ایمان و عقلانیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقلانیت فلسفه ایمان گرایی ترتولیان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی آباء کلیسا (قرن 3 و 4)
تعداد بازدید : ۲۲۷۲ تعداد دانلود : ۸۱۶
دیدگاه ترتولیان درباره نسبت ایمان و عقل را از دو منظر می توان بررسی کرد. غالباً با استناد به جملاتی که او در مخالفت با فلسفه اظهار داشته است، وی را ایمان گرای افراطی و نیز پیشگام متفکرانی می دانند که مخالفت با فلسفه شاه بیت حرف های آنها را تشکیل می دهد، چه آنکه او فلسفه را منشا و خاستگاه بدعت می داند و تعالیم فیلسوفان را با تعالیم شیاطین و فرشتگان هبوط کرده یکسان می شمرد. ترتولیان بر بسندگی ایمان ساده و بسیط مؤمنان و استغنای ایمان از فلسفه و عقل تاکید بسیار کرده است و مؤمنانی را که در پی فلسفه هستند افراد متظاهر به ایمان یا غیر مؤمن می داند. از سوی دیگر، در ضمنِ آثار نسبتاً پرشمار او می توان موارد بسیاری را ذکر کرد که او بسان دیگر دفاعیه پردازان مسیحی با استناد به تعالیم فیلسوفان در صدد تحکیم آموزه ها و باورهای مسیحی برآمده است. او در این راستا حتی از اپیکوری ها، که به استناد بسیاری از مفسران عهد جدید مخالفت های پولس با فلسفه این نوع خاص از فلسفه را نشانه رفته بود، استفاده شایان توجهی کرده است. به نظرنگارنده، از میان عبارات فراوان ترتولیان، دوعبارت دست مایه مخالفان فلسفه قرا گرفته است که چنانچه در سیاق متن فهمیده شوند، نه تنها مخالفت با فلسفه از آنها به ذهن متبادر نخواهد شد، که به نوعی عقل گرایی دعوت می کنند و یا دست کم از شدت و حدت ایمان گرایی افراطی منسوب به او خواهند کاست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان