ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۱۴٬۵۸۲ مورد.
۱۶۸۱.

تأملی در نقش عقل فعال در حصول تصورات و تصدیقات باطل در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقل فعال حصول تصورات و تصدیقات باطل عالم عقل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۲۷۱
صدرالمتألهین معتقد است تصورات و تصدیقات با اتصال به عقل فعال و افاضه او حاصل می شوند و روشن است که برخی تصورات و تصدیقات انسان باطل و کاذب اند. اکنون پرسش این است که اینها چگونه و با چه سازوکاری حاصل می شوند؟ اگر با اتصال و افاضه عقل فعال باشد، ماهیت عقل فعال چگونه با چنین کارکردی سازگار است؟ آیا در حقیقت عقلی او باطل وجود دارد؟ در این پژوهش این نتیجه حاصل می شود که اباطیل و اکاذیب نیز مانند حق و صدق، معلول اتصال و رابطه با عقل فعال اند، اما صرفاً از حیث وجودشان ارتباط دارند و حیث معرفتی آنها که متکفل صدق و کذب و حق و باطلشان است، با آمادگی انسان و تجربیات او تأمین می شود. لذا اهمیت توجه به روش درست مورد تأکید قرار می گیرد و شناخت بهتری از عقل فعال به دست می آید.
۱۶۸۲.

استراتژی مفاهیم پدیداری و استدلال چالمرز(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شکاف تبیینی فیزیکالیسم استراتژی مفاهیم پدیداری چالمرز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۹۸
فیزیکالیست ها به استدلال های آنتی فیزیکالیستی مبتنی بر شکاف های معرفتی/تبیینی پاسخ های متعددی داده اند. یکی از مهم ترین این پاسخ ها به استراتژی مفاهیم پدیداری معروف شده است. طرفداران این استراتژی شکاف تبیینی میان حقایق فیزیکی و پدیداری را می پذیرند، اما با توسل به ویژگی های خاص مفاهیم پدیداری درصددند تا تبیینی از چرایی وقوع این شکاف ارایه دهند، تبیینی که با فیزیکالیسم سازگار باشد. چالمرز استدلالی به شکل یک دوراهی علیه این استراتژی ارایه کرده است. او ادعا می کند دنبال کردن هر دو حالت این دوراهی به شکست استراتژی منجر می شود. در این مقاله، استدلال چالمرز را توضیح می دهم. با تمرکز بر حالت دوم سعی می کنم نشان دهم که یکی از مقدمات استدلال او با اشکال روبه روست؛ هم چنین، استدلال می کنم که با پی گیری حالت دوم، حتی اگر یکی از شرط هایی که او برای موفقیت استراتژی لازم می داند برآورده نشود، استراتژی می تواند موفق باشد.
۱۶۸۳.

بررسی تطبیقی تکامل اجتماعی از دیدگاه تالکوت پارسونز و استاد مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: تغییر اجتماعی تکامل اجتماعی پویانگری عامل تکامل غایت تکامل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۶۴
دگرگونی ها و تغییرات جوامع انسانی در مقیاس کلان به عنوان حقیقتی انکارناپذیر همواره مورد توجه فیلسوفان تاریخ و اندیشمندان علوم اجتماعی بوده است. در خصوص روند و خط سیر کلی تحولات جوامع با رویکرد پویاشناختی، تا کنون سه الگوی تکاملی، دوری و انحطاطی مطرح شده است. الگوی تکاملی مدعی است همه یا بخش های بنیادین یک جامعه در فرایند زمان و به صورتی بی وقفه، مراحلی پیاپی از رشد و ترقی را پشت سر نهاده، به درجاتی از کمال و بلوغ می رسند. نوشتار حاضر در صدد است با اتکا بر روش تطبیقی دیدگاه تالکوت پارسونز و استاد مطهری در خصوص تکامل اجتماعی را با یکدیگر مقایسه کند تا از این رهگذر به فهمی عمیق از چیستی تکامل اجتماعی و دلالت های اجتماعی و فرهنگی آن دست یابد. یافته های پژوهش نشان می دهد این دو دیدگاه در موضوعاتی همچون اعتقاد به هستی مستقل برای جامعه، رویکرد تلفیقی به نقش آفرینی توأمان فرد و جامعه (ساختارها) در فرایند زیست اجتماعی و تکامل جامعه، چندخطی بودن مسیر تکامل اجتماعی با یکدیگر مشابهت دارند؛ همچنین این دو دیدگاه، در خصوص چیستی تکامل اجتماعی، شاخص تکامل، عامل تکامل و غایت آن با یکدیگر اختلاف نظر دارند.
۱۶۸۴.

خدا در الهیات طبیعی معاصر (مقایسه خداباوری کلاسیک و خداباوری شخص وار)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خداباوری کلاسیک خداباوری شخص وار مفهوم خدا تغییرناپذیری خدا بساطت خدا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۲ تعداد دانلود : ۳۱۳
یکی از محورهای اصلی فلسفه دین، بحث از مفهوم خداست. تلقّی های متنوعی درباره خدا وجود دارد که خداباوری توحیدی یکی از آنهاست. درون دیدگاه خداباورانه، دست کم دو تصویر کلان از خدا ارائه شده است: 1) خداباوری کلاسیک؛ 2) خداباوری شخص وار. خداباوری کلاسیک دیدگاه رسمی ادیان ابراهیمی بوده، توسط متفکران برجسته ای مانند ابن سینا، آکوئیناس و مایمنیدز، طرح و از آن حمایت شده است. اما به ویژه در دهه های اخیر، تصویر دیگری از خدا در میان خداباوران ارائه شده که در این نوشته از آن با عنوان خداباوری شخص وار یاد می شود. کلیت این دیدگاه مورد حمایت شماری از برجسته ترین فیلسوفان خداباور معاصر از جمله پلنتینگا، سوئین برن و کریگ است. نزاع اصلی میان این دو تصویر در تغییرپذیر یا تغییرناپذیردانستن خداست که پای صفات دیگری مانند بساطت را پیش می کشد. توجه به این تمایز می تواند زمینه تطبیق خداباوری مورد نظر حکمای مسلمان را با جریان اصلی خداباوری معاصر در مسئله مفهوم خدا فراهم نماید. در این مقاله دو تلقّی کلاسیک و شخص وار از خداباوری طرح شده و تمایزی که در برخی مباحث فلسفه دین بر این تفکیک بار می شود، تشریح می گردد.
۱۶۸۵.

بررسی انتقادی نظریه معرفت شناسی مشارکت در فهم باورهای دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی دینی جان کاتینگهام معرفت شناسی مشارکت رویکرد غیرقرینه گرا دلائل قلبی فهم همدلانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۲۳۱
جان کاتینگهام فیلسوف معاصر انگلیسی بهترین شیوه برای فهم باور دینی را فهم هم دلانه از آن می داند. وی نظریه خود را معرفت شناسی مشارکت می نامد. بر اساس این نظریه، برای فهم باورهای دینی باید رویکرد تفکیک شده را کنار گذاشت و با ورود به زیست ایمانی شرایط تحقق تجارب دینی مومنین را برای خود فراهم آورد و در ضمن این مشارکت همدلانه در دین، نظر نقادانه را نیز حفظ نمود. وی چنین رویکردی را، راه میانه ای بین خردگریزی کرکگوری و نسبی گرایی پلانتینگایی دانسته و آن را قابل تعمیم به سایر حوزه ها فلسفی می داند. این رویکرد با انتقادهایی مواجه است. نخست آنکه قبل از ورود به یک زیست ایمانی، ارزیابی جهان بینی آن ضروری است و این ارزیابی مقدم بر سیستم عملی و متون ادبی و عاطفی آن دین می باشد. دوم آنکه تلازمی میان فهم همدلانه از دین و ورود به زیست ایمانی نیست و سوم آنکه با ورود به یک زیست ایمانی، پذیرش یک باور غیر ارادی خواهد بود و بعد از تحقق چنین باوری، نقد آن میسر نیست.
۱۶۸۶.

تبیین دیدگاه علامه طباطبائی درخصوص معاد جسمانی و پاسخگویی به شبهات آن در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معاد جسمانی علامه طباطبایی لحوق ابدان به نفوس اعاده معدوم شبهه آکل و مأکول

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۱۹۰
معاد جسمانی همواره یکی از موضوعات مهم و مورد بحث در میان فیلسوفان بوده است. در این میان، علامه طباطبائی نظرات جدیدی را در این رابطه ارائه کرده و معتقد است که بدن انسان در عالم آخرت دوباره زنده شده و به سوی روح حرکت می کند و به آن ملحق می شود. وی برای نفس انسان جایگاهی مهم و بنیادین قائل شده بدین معنا که فانی نمی شود و در اثر حرکت جوهری، کمال و فعلیتی خاص پیدا می کند. ایشان همچنین نظر دیگر فلاسفه مبنی بر نزول نفس و اتحاد با بدن را رد کرده و با دلایل عقلی اثبات می نماید موجودی که کمال یافته، محال است مجدداً به مرتبه پایین تر نزول یابد. یکی دیگر از مهم ترین مباحث ایشان که در واقع پاسخی به شبهات مطرح شده در خصوص معاد جسمانی است، مسئله رابطه عینیّت و مثلیّت بدن و نفس در دنیا و آخرت می باشد که در این مقاله پژوهشی تلاش شده با مطالعه تحلیلی و توصیفی تفسیر المیزان، مجموعه نظرات کلی علامه طباطبایی پیرامون معاد جسمانی با رویکرد پاسخگویی به شبهات این حوزه، تبیین شود. در باب مثلیت و عینیت بدن اخروی با بدن دنیوی در این مقاله تاکید می شود که با توجه به مبانی فلسفی علامه طباطبائی می توان هر دو دیدگاه ایشان نبست به مثلیت و یا عینیت بدن اخروی با بدن دنیوی را پذیرفت بدون آنکه با یکدیگر تضادی داشته باشند.
۱۶۸۷.

درآمدی بر معنا و امکان سنجی فلسفه دین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه دین فلسفه دین اسلامی فلسفه فلسفه دین چیستی فلسفه دین اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۷ تعداد دانلود : ۲۸۳
این مقاله با هدف بررسی چیستی فلسفه دین اسلامی و امکان سنجی تحقّق آن نگاشته شده است. بدین منظور با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای تلاش شده است از طریق مشخص کردن تفاوت ها و تمایزهای فلسفه دین اسلامی با فلسفه دین فعلی، از منظر موضوع، روش، غایت، و منبع الهام، چهار معنای قابل تصور و تحقّق برای فلسفه دین اسلامی تعریف شود. مطابق با تعریف اول فلسفه دین اسلامی که بر اساس تمایز موضوع است، فلسفه دین اسلامی، فلسفه دینی است که موضوع تفکر فلسفی در آن، دین اسلام است. تعریف دوم بر اساس تمایز روش است و مطابق آن، فلسفه دین اسلامی، فلسفه دینی است که مبتنی بر روش فلسفه اسلامی و متکی بر مبانی آن، به تفکر فلسفی در زمینه دین می پردازد؛ همان طور که مثلاً فلسفه دین تحلیلی و فلسفه دین قاره ای این چنین اند. معنای سوم ذکرشده، مبتنی بر فراورده و محصول فعالیت فلسفی است که مطابق آن، فلسفه دین اسلامی، فلسفه دینی است که نتایج تفکر فلسفی درباره دین، موافق و سازگار با آموزه های اسلامی باشد؛ حتی اگر آن فعالیت فلسفی، مبتنی بر مبانی و روش فلسفه اسلامی موجود نباشد. فلسفه دین اسلامی در معنای چهارم، فلسفه دینی است که با الهام از قرآن و روایات، آموزه های اسلامی درباره دین را هماهنگ با روش فلسفی بازسازی می کند و مبتنی بر آن به تفکر فلسفی در زمینه دین می پردازد؛ همچنین در این مقاله کوشش شده است دلایل مخالفان اضافه شدن قید اسلامی به فلسفه دین، نقد و بررسی شود.
۱۶۸۸.

تحلیل نسبت زمانْ آگاهی و خودآگاهی در فلسفه هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هوسرل پدیدارشناسی زمانْ آگاهی آگاهی از زمان درونی خودآگاهی پیشاتأملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۲ تعداد دانلود : ۲۸۱
هوسرل در آثار خود از سه سطح از زمانْ آگاهی بحث می کند که این سه سطح عبارت اند از: آگاهی از زمان عینی (کیهانی)، زمانْ آگاهی سوبژکتیو و آگاهی از زمان درونی (آگاهی مطلق). از نظر هوسرل این سطوح در حقیقت لایه های تقوم زمان هستند و مبنای تقوم هر لایه را باید در مرتبه یا لایه عمیق تر جستجو کرد تا به عمیق ترین لایه زمانْ آگاهی، یعنی همان آگاهی مطلق رسید. آگاهی مطلق، مقوم هر درک و معنایی از زمان است؛ اما در عین حال، خود به وسیله هیچ امر دیگری تقویم نمی شود، بلکه قوام آن قوام درونی است. این عمیق ترین لایه در حقیقت جریان مستمر و وحدت بخش آگاهی است که تمامی اعمال و افعال قصدی آگاهی در آن ریشه دارند. برخی از هوسرل پژوهان معاصر برای تبیین این معنا از زمانْ آگاهی و نسبت آن با زمانْ آگاهی سوبژکتیو، با رجوع به آثار هوسرل و دیدگاه وی درباره تأمل، به تمایز بین دو نوع خودآگاهی، یعنی خودآگاهی پیشاتأملی و خودآگاهی تأملی اشاره کرده و این جریان بنیادین و وحدت بخش آگاهی را که مقوم هر درکی از زمان و زمانمندی است، با  خودآگاهی پیشاتأملی متناظر دانسته اند. بر این اساس، آگاهی مطلق  به عنوان نوعی خودآگاهی پیشاتأملی به معنای زیست و تجربه غیر ابژه ساز و غیر مضمون سازی است که هم بنیان ابژکتیویته و هم ریشه و بنیان سوبژکتیویته استعلایی است.
۱۶۸۹.

ارزشیابی بدون تخلف، در آموزش های آنلاین: با استناد به دو نظریه سطوح شناختی بنجامین بلوم و هرمنوتیک فلسفی هانس گئورگ گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزشیابی تحصیلی تخلف آنلاین بلوم گادامر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۳ تعداد دانلود : ۲۷۶
هدف این پژوهش طراحی الگویی برای ارزشیابی تحصیلی بدون تخلف و درعین حال رشد دهنده، با استناد به اندیشه هانس گئورگ گادامر و بنجامین بلوم است. این پژوهش که تحلیلی استنتاجی و از نوع پژوهش های کیفی است، قصد دارد، با استناد به سطوح یادگیری بلوم و رخداد فهم در اندیشه گادامر، روشی ارائه دهد که هم رسالت آموزش را برآورد سازد و هم در ایامی که آموزش به صورت آنلاین است، احتمال تخلف را کم نماید. ارزشیابی تحصیلی یکی از مراحل مهم فرآیند تدریس و آموزش هست که در سطوح یادگیری مدنظر بلوم بیشترین تأمل را می طلبد. در اندیشه گادامر نیز فهم یک رخداد، صرفاً به بازآفرینی محدود نشده و در اتفاقی بدیع در اثر تأملات تأملی فرد با غیر رخ می دهد. محقق با استناد به این دو نظریه و ترکیب سازوار این دو نوعی از ارزشیابی را تعریف می کند که بالاترین حد تفکر و تأمل و آفرینش رخ می دهد که هدف اصلی ارزشیابی است. در این نگاه هدف ارزشیابی صرفاً جواز پاس نیست، بلکه ابزار و تکنیکی برای رشد می باشد. الگو بدین صورت است که طراحی و پاسخ به سؤالات توسط خود فراگیر رخ می دهد و بخشی از امتیاز به طراحی سؤال اختصاص می یابد و به هر میزان سطح بالا و تأملی باشد امتیاز بالاتر از این بخش دریافت می نماید. طرح سؤال سطح بالاتر نیاز به تسلط طراح به محتوا و پیام متن دارد. با این اوصاف فراگیر ناگزیر از طرح این گونه سؤالات است و درنهایت یافتن پاسخ بدان هاست. به نظر در این حالت تخلف به حداقل رسیده و بازآفرینی جای خود را به تأمل، آفرینش و مطالعه عمیق می دهد که هدف نهایی تربیت است.
۱۶۹۰.

استیلای شبه پرسشگری بجای پرسشگری در نظام های تعلیم و تربیت با استناد به اندیشه هانس گئورگ گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبه پرسشگری پرسشگری تعلیم و تربیت هانس گئورگ گادامر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۳ تعداد دانلود : ۲۷۴
هدف: هدف این پژوهش بررسی زمینه های استیلای شبه پرسشگری بجای پرسشگری در تعلیم و تربیت با استناد به هرمنوتیک فلسفی هانس گئورگ گادامر می باشد. روش پژوهش: روش تحقیق در این مقاله تحلیلی استنتاجی از نوع پژوهش های کیفی است. یافته ها: محور اندیشه هانس گئورک گادامر در کتاب "حقیقت و روش" رخداد فهم می باشد. در نگاه گادامر روشمندی و قابل پیشبینی بودن فهم چالش مهمی برای پرسشگری در معنای فلسفی آن است. زیرا فهم در فرایند بی انتها، غیر روشمند، و در بستر تعاملات تاملی، رخ می دهد بدون اینکه تحت تاثیر مهار "من" یا "غیر" باشد. در این اندیشه پرسش و فهم، به هم گره خورده و در هم تنیده هستند. فهم قابلیت شناخت یا قوه ادراک نیست، بلکه گشودگی سرشارِ در_جهان_هستن است که باعث می شود دازاین روشن شده باشد، نه به این معنا که هستنده دیگری او را روشن کرده است، بلکه به این معنا که خودش روشنگاه (روشنگر) است. با این اوصاف وقتی نظام آموزشی با مبانی علم (در معنای ساینس)، و ایدئولوژی (دارای مانیفست لایتغیر) شکل گیرد، چون ادعای درک غایت حقیقت را دارد، تفکر در مهار علم و ایدوئولوژی، قرار می گیرد و شبه پرسشگری بر پرسش های بنیادین، استیلا می یابد؛ در نتیجه رد و تایید فرضیه ها، یا ادعای فهم غایت حقیقت از سوی ایدئولوژی، با ماهیت پرسشگری فاصله دارد.
۱۶۹۱.

نقد و بررسی صور مرتسمه و علم اجمالی کمالی در سنجه مبانی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علم الهی صور مرتسمه علم اجمالی کمالی ابن سینا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۱۹۸
در میان انبوه مباحث فلسفی و کلامی کمتر مسئله ای مانند چگونگی علم الهی به اشیاء قبل از پیدایش آنها معرکه آرای متفاوت و گهگاه متناقض شده است. مجادلات درازدامن برانگیخته شده پیرامون این مسئله تا آنجا است که منتقدان و طرفداران دیدگاه نام آشناترین فیلسوف جهان اسلام، ابن سینا، در خصوص علم الهی به موجودات قبل از پیدایش را در دو سوی علم حصولی (صور مرتسمه) و حضوری (علم اجمالی کمالی) قرار داده است. پژوهش حاضر کوشیده است ضمن ارائه و بیان این دو برداشت، و نقد و بررسی آن ها، به این پرسش بنیادی پاسخ دهد که از دو دیدگاه یادشده که برای هر یک می توان تصریحات، عبارات و مؤیداتی از کلام ابن سینا ارائه نمود، کدام یک با مبانی اساسی و خدشه ناپذیر وی سازگاری بیشتری دارد. سزاوار یادآوری است که با اندک جستجویی به سرعت و سهولت می توان به مقالات و کتاب های بسیاری درباره علم الهی از منظر ابن سینا دست یافت -دست کم نگارنده خود دو مقاله پژوهشی اختصاصی و فصل های نوشته شده در کتاب های تألیفی دارد- لیکن پژوهشی مستقل در این باره نوشته نشده که همراه با نقد و بررسی و نگاه تحلیلی بر این باور باشد که ابن سینا را باید مبتکر علم اجمالی کمالی دانست، دیدگاهی که در سازگاری دقیق و پیوندی عمیق با مبانی بنیادی ابن سینا است.
۱۶۹۲.

ناطبیعی گرایی در اخلاق و ابهام های آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: طبیعی ناطبیعی ناطبیعی گرایی اخلاق ارزش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰ تعداد دانلود : ۱۹۰
برخی اندیشمندان معتقدند که ارزش اخلاقی هویت خاص خود را دارد و قابل تحویل به امور غیر اخلاقی نیست. جرج مور با اظهار چنین اندیشه ای، نتیجه خاص بودن ارزش اخلاقی را این می داند که قابل بررسی در علوم طبیعی از جمله روانشناسی نیست و لذا عنوان «ناطبیعی» بر آن می نهد؛ اما در ادامه، ناطبیعی خواندن ارزش اخلاقی را از این حیث دچار مشکل می بیند و تلاش می کند از راه هایی دیگر ناطبیعی بودن آن را تبیین کند. او به وجود ابهام در این مسئله اقرار می کند. پس از مور هم این ابهام ادامه پیدا کرده و همواره بر سر تمایز میان طبیعی و ناطبیعی و چگونگی ناطبیعی بودن ارزش اخلاقی بحث و جدل وجود داشته است. در مقاله پیش رو، کوشش شده است با روش توصیف و تحلیلِ مباحثی که در این زمینه انجام گرفته است، ابهامات موجود در این زمینه آشکار شود. در نهایت نتیجه گرفته شده است که با توجه به ابهام های موجود، بهتر است اساساً از عناوین «ناطبیعی» و «ناطبیعی گرایی» صرف نظر کنیم و به جای آن از عناوین ایجابی برای بیان موضع خود در زمینه استقلال ارزش اخلاقی و تحویل ناپذیری آن استفاده کنیم.
۱۶۹۳.

مواجهه انتقادی شناخت گرایان با نظریه ناشناخت گرایی هیر با تأکید بر مفاهیم قوی اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخت گرایی ناشناخت گرایی توصیه گرایی هیر مفاهیم قوی اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۸ تعداد دانلود : ۲۲۰
پرسش از امکان ارزش صدق وکذب در گزاره های اخلاقی، مبتنی بر نوع پاسخ به آن، بحث شناخت گرایی و ناشناخت گرایی را در فلسفه اخلاق بنا می نهد. ریچارد مروین هیر، به عنوان یکی از طرفداران ناشناخت گرایی، با طرح نظریه توصیه گرایی، ازسویی امکان ارزش صدق وکذب گزاره های اخلاقی را نفی می کند و ازسوی دیگر، شروط چهارگانه ای را برای اخلاقی بودن گزاره ها برمی شمرد که عبارت اند از: توصیه ای بودن، ساختار منطقی داشتن، تعمیم پذیری و دارای اصول بودن. درمقابل، شناخت گرایان که طی چند دهه به نقد این دیدگاه پرداخته اند، با استفاده از مسئله مفاهیم قوی اخلاقی که آنها را تأثیرپذیر از جهان می دانند، می کوشند توصیه گرایی هیر را با چالش روبه رو کنند. نگارندگان ضمن تردید در مسئله مفاهیم قوی اخلاقی به عنوان نقدی بر توصیه گرایی، آن را تمایل به نوعی نسبیت گرایی می پندارند که خود مورد تشکیک است. علاوه براین، نگارندگان بر این باورند که نظریه هیر با اشکالاتی مهم مواجه است که امکان تبدیل بی وجه جملات خبری به توصیه ای و جامع ومانع نبودن شروط پیشنهادی او برای اخلاقی بودن گزار ه ها، از زمره آنها محسوب می شود.
۱۶۹۴.

حقیقت و ضرورت وحی از منظر ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا وحی تجربه دینی عقل نظری عقل عملی پیامبر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۷ تعداد دانلود : ۲۲۳
وحی از ارکان نبوت و تنها راه معصوم در انتقال دین به بشریت است. اما گروهی در پی نفی این موضوعِ درون دینی یا تنزل آن به تجربه ای درونی و الهام عام بوده اند. سخنان ملاصدرا این نکته را اثبات می کند که بشر به تنهایی، از رشد عقل نظری و عملی و اجرای عدالت فردی و اجتماعی و مدیریت در بُعد معنوی و حیات دنیوی عاجز است؛ از این رو باید خدای متعال دستگیری داشته باشد تا بتواند در علوم و معارف و حقایق و مدیریتِ تعلّق، به نتیجه برسد و این با وحی میسر است. علاوه بر این، تبیین حقیقت وحی از نظر ملاصدرا نشان می دهد که وحی و جبرئیل به حقیقتی عقلی منحصر نیست که نتواند تنزل یابد، بلکه جبرئیل با حفظ مرتبه عقلی اش تنزل مثالی پیدا می کند و حضرت رسول نیز با چشم و گوش ظاهری فرشته وحی را می بیند و وحی را می شنود. این تبیین از وحی راهگشای فهم بسیاری از آیات و روایات است.
۱۶۹۵.

ملاک اختیار از نظر علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علامه طباطبایی اختیار ملاک اختیار عدم تقید به فعل و ترک امکان بالقیاس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۱۶۹
اختیار ازجمله مسائل پیچیده در الاهیات اخص است، مخصوصاً اختیار واجب تعالی که به ظاهر با ضروری دانستن تحقق فعل از او ناسازگار است؛ یعنی اگر او فاعل مختار است، نباید فعلش ضروی باشد و اگر فعلش ضروری است، نباید فاعل مختار باشد. ضرورت فعل، مستلزم موجَب بودن اوست، نه اختیار. هر یک از حکما درمورد ملاک اختیار، خواه در انسان و خواه در واجب تعالی، نظرات متشابه و متفاوتی ارائه داده اند. علامه طباطبایی یکی از این حکماست که در نوشته های خود ملاک های ظاهراً متفاوتی در این زمینه تعیین کرده است، اما بررسی و تحلیل این ملاک ها به این نتیجه می انجامد که همه آن ها بیان های متفاوتی از یک ملاک اند: مقید نبودن فاعل به هیچ یک از دو طرف فعل و ترک، یا تساوی فاعل نسبت به فعل و ترک که در اصطلاح آن را امکان بالقیاس می گویند.
۱۶۹۶.

درآمدی بر مبانی انسان شناسی عدالت جنسیتی از منظر حکمت صدرایی، با تأکید بر نقد مبانی فمینیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عدالت جنسیتی حکمت متعالیه فمینیسم انسان شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۲۰۸
حکمت متعالیه چه مبانی انسان شناسانه ای برای دستیابی به عدالت جنسیتی مطرح می سازد؟ فمینیست ها در مقام دفاع از حقوق زنان با تکیه بر برخی مبانی انسان شناسانه، تلاش های نظری متعددی داشته اند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، به دنبال مبانی بدیل حکمت متعالیه در این حوزه است. براساس حکمت متعالیه و در تقابل با آرای فمینیستی، زن و مرد فراتر از پیکر مادی اند؛ هر دو در گوهر مشترک انسانیت به عنوان نوع متوسط اشتراک دارند و همین امر امکان وصول هریک از آنها به بالاترین مراتب کمال را میسر می کند. دستیابی به این مراحل کمالی، مشروط بر جنسیت خاصی نیست، بلکه مبتنی بر فعلیت مراتب عقل نظری و عملی است که آن نیز برای هریک از زن و مرد میسر است. غایات و مطالبات زن و مرد فراتر از حیات مادی است و آنها خود را مسافر عوالم برتر از عالم ماده می شمارند و در نهایت تمایز حقوقی میان آنها در آنجا که کمالات وجودی متمایز دارند یا عقل عملی هنجارهای متفاوتی در مورد آنها مطرح می کند، قابل قبول است.
۱۶۹۷.

تحلیل دو مسئله شناخت و مسئولیت در برابر خداوند و «دیگری»: مطالعه تطبیقی بین علامه طباطبایی و لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خدا «دیگری» علامه طباطبایی لویناس مسئولیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۲۴۹
مسأله این تحقیق بررسی سه مسئله شناخت و مسئولیت در برابر خداوند و «دیگری» و پاسخگو بودن آنها، بر اساس رویکرد علامه طباطبایی و لویناس است. روش این مطالعه، تطبیقی و تحلیل مواضع وفاق و خلاف این دو دیدگاه است. از دیدگاه علامه طباطبایی، حق تعالی بی کران و آدمی کرانمنمد است و شناخت کنه ذاتِ حق تعالی میسر نیست. مسئولیت در قبال حق تعالی نیز محور سایر مسئولیت ها در قبال دیگران است و سرّ این مسئولیت ریشه در فقر و وابستگی ذاتی انسان دارد. این مسئولیت هرچند اختیاری می باشد، اما اختیاری است که آدمی مجبور به پذیرش آن است. باتوجه به مالکیت مطلقه خداوند، هیچ کس را یارای مواخذه او نیست. از منظر لویناس نیز کشف هویت «دیگری» با شناخت مفهومی امکان پذیر نیست. قوام سوژه وابسته به «دیگری» است و در قبال او مسئولیتی نامتناهی دارد. مسئولیتی که سوژه در پذیرش آن کاملا منفعل و همچون گروگانی است که حق مواخذه «دیگری» را ندارد. علی رغم اختلافاتی که میان خصوصیات خدا و «دیگری» وجود دارد، می توان بین این دو مسئله تناظری تنگاتنگ برقرار نمود.
۱۶۹۸.

موضوع متافیزیک: نقد رویکرد نوکانتی ناتورپ با استناد به تفسیر هاملن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: متافیزیک ارسطو موضوع متافیزیک فلسفه اولی موجود بماهو موجود تفسیر نوکانتی ارسطو پارادوکس ناتورپ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۷ تعداد دانلود : ۳۴۶
ارسطو در متافیزیک در پی مطالعه دانشی است که از آن با نام های حکمت، علم به موجود بما هو موجود، فلسفه اولی، و الهیات یاد کرده است. رابطه عناوین مختلف دانش متافیزیک با یکدیگر، اول بار توسط پل ناتورپ به عنوان یک تناقض صورت بندی شد که در ادبیات ارسطوشناسی به تناقض ناتورپ شهرت یافته است؛ موضوع فلسفه اولی نمی تواند هم موجود بما هو موجود (موجود به نحو کلی) و هم موجود الهی (برترین موجود) باشد. هدف این نوشتار، بررسی بنیان نوکانتی تناقض ناتورپ و نیز ارائه تفسیر اکتاو هاملن از نظریه وجود ارسطو، به عنوان تفسیری است که می توان از آن برای سازش بین دو وجه ظاهرا متناقض متافیزیک ارسطو و در نتیجه یافتن پاسخی مناسب به این تناقض استفاده نمود. در واقع ما در پی آنیم که بدانیم چه پیش فرض هایی در پس تفسیر ناتورپ از متافیزیک ارسطو نهفته است؛ و بر این باوریم که تفسیر وجودشناختی هاملن از ارسطو به گونه ای است که می توان از آن در جهت ارائه راهکاری برای عدم مواجهه با تناقضاتی از این دست استمداد نمود.
۱۶۹۹.

بدنمندی مُدرِک به عنوان مقدمه صیانت ذات در ملاصدرا و هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدرک بدنمند صیانت ذات ملاصدرا هگل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۶۰
تعریف متفاوتِ عقل گرایان و تجربه گرایان از انسان رویکردهای متفاوتی به انسان را در پی دارد. هگل با نگاه دیالکتیکی خود با کنار هم نشاندن کل و جزء در بستری کانتی– اسپینوزایی تعریفی از انسان به عنوان سوژه مدرِک ارائه می دهد که در عین اینکه به کلیت او توجه می دهد، اهمیت جزئیت و فردیت او را هم نشان می دهد. از طرفی ملاصدرا نیز برای بدن در ادراک، سهم قابل توجهی قائل است؛ زیرا نفس همه افعال خود را با واسطه بدن انجام می دهد و تحقق هیچ فعلیتی بدون استفاده از بدن امکان ندارد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر بدنمندی مدرِک بر اصل صیانت ذات از منظر ملاصدرا و هگل است. همان گونه که بدنمندی مدرِک در نگاه هگل منجر به توجه به صیانت ذات می گردد، پذیرفتن محور نفس- بدن به عنوان مدرِک در نظر ملاصدرا نیز منجر به توجه به صیانت ذات می شود، البته با تفاوت هایی که آن هم به نوبه خود علاوه بر آثار فردی و اجتماعی در اهمیت حیات بدنی و سعادت جمعی، تغییر در نگرش به علوم انسانی را در پی دارد.
۱۷۰۰.

رویکرد معرفتی به انواع طبیعی زیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: انواع طبیعی گونه های زیستی ذات گرایی استقرا معرفت شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۹ تعداد دانلود : ۳۲۶
از مقومات مفهومی انواع طبیعی، بویژه در نسبت با موجودات زنده، ایده ذات گرایی بوده است. نظریه تکامل اما با طرح تلقی تازه ای از گونه های زیستی ذات گرایی را در دامنه زیست شناسی عمیقا به چالش کشید. در این مقاله با هدف تحلیل نسبت انواع طبیعی و ذات گرایی به سراغ ریشه های رجوع فیلسوفان به ایده انواع طبیعی خواهم رفت و نشان خواهم داد خاستگاه طرح این ایده اساسا خاستگاهی معرفتی، یعنی حل مشکلات استقرا، بوده است. در این تحلیل، ذات گرایی در شکل قوی آن شرطی اضافی برای انواع طبیعی خواهد بود، زیرا برای اینکه یک استقرا معتبر باشد نیازی به درونی بودن ویژگیهای پایه استقرا نیست. با این حال ذات گرایی در معنایی ضعیفتر همچنان لازم است، یعنی باید ویژگیهای پایه استقرا در تمام افراد نوع مشترک باشند تا تعمیم استقرایی را تضمین کنند. ثمره تضعیف ذات گرایی امکان به دست دادن مفهومی یکپارچه از انواع طبیعی برای علوم مختلف -زیستی و غیر زیستی- است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان