ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۱۴٬۷۷۹ مورد.
۱۲۲۱.

ارزش های اخلاقی و نسبت آن با عواطف در اندیشه ماکس شلر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزش انسان شناسی فلسفی پیشینی پسینی عاطفه ماکس شلر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۷۹
موضوع متافیزیک شلر، انسان و به عبارتی فرا انسان شناسی است. در این نوع انسان-شناسی با تأمل در ماهیت انسان و ارائه تصویری جامع از آن، که شامل وجوه مختلف اعم از طبیعی، عقلانی و عاطفی است، بر عواطف به عنوان عناصر پیشینی در پیدایش ارزش ها تأکید می شود، درواقع عواطف به عنوان راهی برای درک ارزش ها شناخته می شوند. از دیدگاه شلر ارزشها پسینی نیستند؛ یعنی از تجربه های خارجی گرفته نمی شوند؛ بلکه به عنوان عناصر پیشینی عاطفه شناخته می شوند، بنابراین از دیدگاه وی ما معرفت هایی با ویژگی پیشینی داریم که مربوط به حوزه عواطف هستند. می توان گفت با این دیدگاه، شلر در مقابل فلاسفه ایی چون کانت قرار می گیرد؛ زیرا نزد کانت عواطف انسان نمی توانند دارای عناصر پیشینی باشند؛ در این مقاله بعد از تبیین معرفت متافیزیکی به عنوان یکی از سه قسم معرفت از دیدگاه شلر، به تبیین ماهیت انسان و نقش معرفتی عواطف به عنوان عناصر پیشینی در پیدایش ارزشها پرداخته می شود. در این پژوهش از طریق روش اسنادی، تحلیل محتوا و توصیف گرایانه، به طرح و بررسی دیدگاه شلر پیرامون ارزش های اخلاقی و نسبت آن با عواطف می پردازیم. مدعای ما این است که براساس دیدگاه شلر اخلاق نه بر پایه ارزش هایی صرفاً صوری و عقلانی بلکه بر اساس عواطف و احساسات شکل می گیرد.
۱۲۲۲.

نقدی بر مقاله «پارادوکس امتناع تناقض: گزارش و گشایش»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امتناع تناقض موضوع پارادوکس گزاره وجود ذهنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۱۵۵
در مقاله ای با عنوان «پارادوکس امتناع تناقض: گزارش و گشایش»، مهدی عظیمی کلامی از ملاصدرا در پاسخ به پارادوکس امتناع تناقض ذکر می کند و بیان می کند که ملاصدرا با فرض اینکه «اجتماع نقیضان» موضوع و «ممتنع» محمول است، اجتماع نقیضان موجود را به حمل اولی و اجتماع نقیضانِ ممتنع را به حمل شایع اخذ کرده و به این نحو پارادوکس را پاسخ می دهد. عظیمی پارادوکس را زاییده ی فهم نادرست ساختار آن می داند و ساختار ~(A&~A) □ را برای «اجتماع نقیضان ممتنع است» پیشنهاد می کند که در آن دیگر نیازی به موضوع نیست تا پارادوکس پیش آید. اما اولاً او بدون هیچ دلیلی ساختار موضوع-محمولی را برای «اجتماع نقیضان ممتنع است» نفی می کند؛ ثانیاً ساختار پیشنهادی را نیز فیلسوفان مسلمان در کنار ساختار قبلی برای اصل امتناع تناقض متذکر می شوند ولی در ظاهر پارادوکسی بر آن وارد نیست تا راه حلّ طلب کند؛ ثالثاً با نگاهی دقیقتر پارادوکس بر ساختار پیشنهادی نیز وارد است؛ و رابعاً ~(A&~A) □ ترجمه کاملی از اصل امتناع تناقض نیست.
۱۲۲۳.

مسیحیت اصیل از دیدگاه کیرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسیحیت رسمی عقل جمع گرایی ساده سازی مسیحیت اصیل ایمان فردانیت رنج شورمندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۲۳۹
هدف کیرکگور شناخت مسیحیت و عمل کردن بر اساس آن بود. او برای رسیدن به این هدف، ابتدا مسیحیت رسمی را رد می کند و سپس به شرح مسیحیت مورد قبول خود، یعنی مسیحیت اصیل، می پردازد. مسیحیت رسمی خود را در قالب مسیحیت دانشگاهی و مسیحیت کلیسایی نشان داده است. مسیحیت دانشگاهی، که فرد شاخص آن هگل است، از یک سو می کوشد تا آموزه های مسیحی را با براهین عقلی اثبات کند و مسیحیت را معقول سازد و از سوی دیگر در پی اثبات حقانیت مسیحیت با توسل به شواهد تاریخی است. مسیحیت کلیسایی از یک سو رویکرد جمع گرایانه به مسیحیت دارد و فرد مسیحی را قربانی می کند و از سوی دیگر مسیحیت را به نهادی اجتماعی تبدیل می کند و با فروکاستن آن به برخی شعائر و مناسک، دست به ساده سازی مسیحیت می زند. اما مسیحیت اصیل در راهی یکسره متفاوت گام برمی دارد و با کنار گذاشتن عقل، جمع گرایی و ساده سازی، به ایمان، فردانیت و رنج اهمیت می دهد و بر شورمندی تاکید می کند.
۱۲۲۴.

علیت و معرفت از نگاه غزالی

کلیدواژه‌ها: علیت معرفت غزالی ابن رشد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۱۳۱
مباحث معدودی در فلسفه اسلامی مورد توجه قرار گرفته اند؛ آنگونه که بحث علیت غزالی در مسئله هفدهم کتاب تهافت الفلاسفه به همراه پاسخ ابن رشد در کتاب تهافت التهافت چنین وضعیتی دارند. سؤالی که اغلب پرسیده می شود این است که تا چه اندازه غزالی می تواند یک فیلسوف موقع گرا نامیده شود؟ یعنی اینکه آیا او در محدود کردن عامل علّی به فقط خدا پیرو متکلمین است؟ آنچه که به طور کلی در مطالعات پیشین مورد اشاره قرار نگرفته، این پرسش است که غزالی و ابن رشد هر دو در مسئله هفدهم مسلّم گرفته اند که تئوری علیت تا چه اندازه برای تبیین معرفت بشری کافی است؟ در این مقاله نشان خواهم داد که نظریات غزالی و ابن رشد در باب علیت پیوند وثیقی با معرفت شناسی آنها دارد. تفاوت بین این دو اندیشمند به طور فشرده اینگونه می تواند خلاصه شود: پارادیم معرفت بشری در ابن رشد علوم برهانی است اما برعکس، پارادایم معرفت انسانی در غزالی حداقل شامل وحی می شود. با این وجود هر دو معتقد به امکان علم ارسطویی و وفادار به اصول او باقی ماندند. از این رو معتقدم که دیدگاه غزالی در مسئله هفدهم، انتقاد از فلسفه در کتاب تهافت را تحت الشعاع قرار داده است. یعنی فلسفه ذاتاً ناسازگار نبوده، بلکه صرفاً محدود به یک حوزه خاص است. البته من این دیدگاه را به نحو اجمالی با نظر توماس آکوئیناس مقایسه می کنم تا جایگاه این نظریه در یک فضای مأنوس تر مشخص شود.
۱۲۲۵.

تحلیل و ارزیابی روش شناختی پارادایم اجتهادی دانش دینی (پاد) در تولید علوم انسانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پارادایم رویکرد اجتهادی علوم انسانی اسلامی پارادایم اجتهادی دانش دینی روش شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۶۰
ارائه مدلی منطقی و نظامند برپایه مجموعه الزامات روش شناختی تولید علم دینی به مثابه مهم ترین و اساسی ترین پیش نیاز و گام پیشران تولید علوم انسانی اسلامی نیازمند ارزیابی روش شناختی و جرح و تعدیل الگوهای علم دینی است. این پژوهش با تأکید بر نیازهای معرفتی، فرهنگی و اخلاقی در تولید علم دینی، تلاش کرده تا به شیوه توصیفی-تحلیلی به بررسی مدل پاد بپردازد. نگرش نو به مقوله اجتهاد وعرضه اجتهادی دانش دینی در چارچوبی پارادایمی، تمایز میان بخش فراپارادایمی از پارادیمی و توجه به مبانی نظری لازم در روش شناسی تولید علم و... از مهم ترین وجوه امتیاز مدل پاد و انحصار گرایی روش شناختی، ابهام در جایگاه تجربه در روش شناسی پارادایمیک مدل پاد، ، ابهام در امتیاز روش شناختی این مدل بر رویکردهای تلفیقی روشی،عدم اعتبار معرفت شناختی عام، عدم کارآمدی لازم در تعامل با پارادایم های رقیب و... از مهم ترین جنبه های ابهام و محدویت های این مدل است. در عین حال این دیدگاه به سبب پرداختن به اکثریت مولفه های روش شناختی در تولید علم دینی ظرفیت های لازم روش شناختی تولیدعلم دینی را دارامی باشد.
۱۲۲۶.

خداباوری و الگوی استدلال موفق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهیات طبیعی روش شناسی دین پژوهی ریچارد سوئین برن گراهام آپی ویلیام کریگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۷ تعداد دانلود : ۲۲۴
این پژوهش به پرسشِ «الگوی یک استدلال موفق در الهیات طبیعی چیست؟» پاسخ می دهد. سه معیارِ اقناع سازی، پذیرش مقدمات، و مورد انباشتی که به منظور توجیه/ ردّ خداباوری مطرح شده اند با روشی تحلیلی انتقادی مورد بررسی قرار گرفتند. نتیجه آنکه هیچ یک از این سه معیار از آنجا که از محدودیت هایی برخوردارند به تنهایی معیاری مناسب برای استدلال موفق نیستند. انگاره اصلیِ مقاله آن است که باورهای دینی را نتیجه یک فرایندِ منطقی معرفت شناختی ببینیم و برای موفقیت استدلال های دین پژوهانه به عوامل منطقی، معرفتی، هستی شناختی، محیطی، فرهنگی، تربیتی، تاریخی، و جغرافیایی توجه کنیم. بنابراین، به جای اعتقاد به یک معیار خاص، باید معیار را چنان «فرایند» در نظر بگیرید. این انگاره توجه ما را به چند نکته مهم جلب می کند: 1. انتخاب معیاری واحد برای همه استدلال ها یا سنجش یا دسته بندی استدلال های مختلف بر اساس یک معیار مشترک چالشی پیچیده و سخت است؛ زیرا درباره هدف، روش، منابع، و محدوده الهیات طبیعی اتفاق نظر وجود ندارد. 2. بهتر است روی مجموعِ مزیت ها، جنبه های مثبت، و نقاط قوت معیارها به صورت یک کل تمرکز کنیم. 3. معیار یک استدلال موفق را به شکل تک بُعدی و نقطه ای در نظر نگیریم! بلکه معیار را یک «فرایند» ببینیم؛ فرایندی که به هر معیار این امکان را می دهد که به رغم توجه به توانایی هایش روی مزیت معیارهای دیگر تمرکز کند. 4. اگر معیار را یک فرایند بدانیم ارتباط و تعامل این سه معیار بنا بر نوع و مراحل و زمینه استدلال امکان پذیر خواهد بود تا بتوان در الهیات طبیعی از هر سه معیار در کنار هم و نه جدا از هم سود بُرد.
۱۲۲۷.

فرعیت یا استلزام؟ یک دوگانه نادرست خوانشی از نظر میرداماد از منظری منطقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فرعیت استلزام تقرر وجود سمنتیک متافیزیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۶۷
در سنت فلسفه اسلامی نزاعی هست بر سر اینکه چه نسبتی میان ثبوت شیء لشیء و ثبوت الشیء برقرار است. دو قول مشهور فرعیت و استلزام هستند. نیز مشهور است که میرداماد از حامیان استلزام است. استدلال می کنم که نظر میرداماد نه فرعیت است و نه استلزام. نظر میرداماد شامل دسته ای از قاعده هاست که ترکیب های متفاوتی از فرعیت و استلزام را در بر دارد. خوانشی از این قاعده ها ارائه می کنم که مبتنی بر نظریه تقرر و وجود میرداماد است. بیش از این، میان محتوای سمنتیکی و متافیزیکی این قاعده ها تفکیک می کنم. از محتوای سمنتیکی این قاعده ها نتایجی برای قاعده های استننتاج منطقی به دست می آورم. تبیین می کنم که چرا این نتایج منطقی از بسیاری از نظرات رقیب در این بحث حاصل نمی شوند.
۱۲۲۸.

تفسیری از نظام دانش به مثابه بسط تاریخی «مفهوم» بر اساس پیشگفتار پدیدارشناسی روح(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظام دانش هگل مفهوم شکاکیت نخبه گرایی شی فی نفسه پدیدارشناسی روح

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۷۷
در اندیشه هگل دانش به عنوان یک نظام توصیف می شود. هگل همانند کانت بنیاد نظام دانش را بر مفهوم مبتنی می سازد و معتقد است آگاهی به عنوان یک کل تنها در سایه مفهوم قابل توضیح است. او ازاین جهت، در مقابل ایدئالیسم نخبه گرای فیشته و شلینگ قرار می گیرد که معتقد بودند نظام علم را تنها بر پایه شهود عقلانی می توان توضیح داد. حال سؤال این است هگل چگونه با توجه به مناسبات مفهوم، می کوشد از توضیح استعلایی کانت، فیشته و حتی شلینگ گذر کند و تفسیری انضمامی از نظام علم ارائه دهد؟ برای پاسخ به این سؤال نگارنده با توسل به روش توصیفی و تحلیلی ابتدا ذات وساطت پذیر مفهوم را در اندیشه هگل آشکار می کند و سپس به واسطه نقد تصور سوبژکتیو از مفهوم که کانت و فیشته به آن باور داشتند مفهوم را با شی فی نفسه ارتباط می دهد و به این طریق شأن هستی شناختی مفهوم را در پدیدارشناسی روح هگل آشکار می کند. در نگاه هگل مفهوم امر سیالی است که از مرحله انتزاعی جوهر در ابتدای تاریخ آگاهی شروع به حرکت می کند و به واسطه تکامل خود در فرایند پیچیده دیالکتیکی از مرحله انتزاعی جوهر به مرحله بالفعل سوژه حرکت می کند. مفهوم با این سیر از جوهر انتزاعی به سوژه بالفعل، آگاهی را از ابژه به سوژه گذر می دهد و با ایجاد نظم درونی میان سوژه و ابژه، مطلق را به عنوان بنیاد سوژه و ابژه محقق می سازد و به این ترتیب کل و نظام دانش را تعین می بخشد.
۱۲۲۹.

تحلیل تعریف و معنای هنر برای پایان دادن به آن با ارائه روش ماتریس سبک در فلسفه آرتور دانتو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعریف هنر ماتریس سبک پایان هنر آرتور دانتو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۱۹۶
تعریف و معنای اثر هنری در طول تاریخ با فراز و نشیب های مختلفی همراه بوده و آرای فیلسوفان درباره چیستی هنر با یکدیگر متفاوت و متضاد بوده است. اما در دوران معاصر دسترسی معرفتیِ ما به معنای هنر گسترش یافته و دقیق تر شده است و معنای اثر هنری تا حدی توسط زمینه ی تاریخی آن تعیین می گردد. بر این اساس تاریخ گراییِ هگل به ما اجازه می دهد تا معنای اثر هنری با تکامل تاریخ هنر تغییر کند. هدف اصلی پژوهش تحلیل نظریات آرتور دانتو و تلاش او برای تعریف هنر و سپس پایان هنر می باشد. دانتو در ابتدا آنچه را که ماتریس سبک می نامید برای توضیح معنای هنر پیشنهاد کرده بود اما بعدها آن را رد کرده و با تاریخ گرایی جایگزین نمود. این یک مفهوم مهم را آشکار می کند که در آن فلسفه هنر به طور تنگاتنگی با تاریخ هنر گره خورده است. پرسش اصلی مقاله این است: چگونه هنر بوسیله تعریف، مشخص می شود؟ و اگر هنر معنایی را تجسم کند، در جهان پس از پایان هنر، چه ویژگی هایی خواهد داشت؟ نتیجه این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر داده های کتابخانه ای است، نشان می دهد که: دانتو با ردیابی تاریخ و فلسفه هنر از ابتدا تا قرن حاضر، تلاش کرد تا تعریف خود از هنر را به دو اصل ساده کند: 1) هنر باید محتوا یا معنا داشته باشد، 2) هنر باید آن معنا را به شیوه ای مناسب تجسم کند. و در نهایت با اعلام پایان هنر به درک جدیدی از هنر در عصر پساتاریخی رسید.
۱۲۳۰.

نقش عشق عقلانی به خداوند در زندگی انسان از دیدگاه اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسپینوزا زندگی انسان کارکرد عشق عقلانی به خداوند معرفت شهودی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۲۰۴
اسپینوزا در مقدمه بخش دوم کتاب اخلاق می گوید قصد دارد در ادامه کتاب به اموری بپردازد که به شناخت برترین سعادت بشر منتهی می شود. او در پایان کتاب اعلام می کند سعادت عبارت است از عشق عقلانی به خدا. از آن جا که عشق به خدا از نظر اسپینوزا برترین سعادت بشری به حساب می آید، درک منظور او از مفهوم عشق الهی ضروری است. او در بخش سوم رساله اخلاق خود برای تبیین سعادت و آزادی انسان، عواطف بشری را تحلیل می کند و عشق را به لذتی تعریف می کند که همراه با تصور علتش در نظر گرفته شود. او فکر می کند چون آدمی به معرفت شهودی و شناخت خداوند دست یابد، در او عشق عقلانی به خدا پدید می آید. این عشق علاوه بر این که مقوّم سعادت انسان است، بر کیفیت زندگی او نیز اثرگذار است. لذا این مقاله به تبیین ماهیت عاطفه عشق عقلانی به خداوند و کارکردهای اخلاقی و اجتماعی آن از نظر اسپینوزا پرداخته و به این نتیجه رسیده است که این عشق منجر به رهایی بشر از رنج ناشی از انفعالات، رسیدن به آرامش نفس، دستیابی به فضیلت و سعادت و بی اهمیت شدن مرگ و نترسیدن از آن می شود.
۱۲۳۱.

دیدگاه فرگه در باب «معنا»: بررسی بیشتر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرگه معنا اندیشه نمایه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۱۶۱
فرگه در آثار خود بحث مستقل و مستوفی در مورد دلالت شناسی کلمات نمایه ای ندارد. اما در بعضی از آثار خود، به خصوص مقاله «اندیشه»، به مناسبت هایی در مورد بعضی نمایه ها اظهار نظر کرده است. حاصل عقیده وی آن است که اگر جمله ای داشتیم که شامل کلمه نمایه ای بود، آن جمله معنای زبانی دارد اما معنای به اصطلاح فنی، مورد نظر فرگه، ندارد مگر آنکه مرجع آن نمایه مشخص گردد. با توجه به خصوصیاتی که فرگه برای معنا یا اندیشه قایل است، به نظر می رسد رویکرد وی در مورد نمایه را می توان به سایر عباراتی که مدلول محسوس دارند تعمیم داد؛ به این بیان که برای حصول معنا یا اندیشه، لازم است کلیه قیود زمانی و مکانی و سایر قیود مورد نیاز لحاظ گردند. بدین ترتیب، به نظر می رسد می توان گفت فرگه همه عباراتی که مدلول محسوس دارند را نمایه ای محسوب می کند.
۱۲۳۲.

گذار از تعلیم و تربیت الحادی به الهیاتی؛ درآمدی تحلیلی بر فلسفه تعلیم و تربیت هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تعلیم و تربیت (بیلدونگ) روح مطلق سکولاریزم هگل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۱۸۶
در عالم غرب مساله «بیلدونگ» بیش از هر کسی در اندیشه هگل مورد توجه قرار گرفته است. او در کتاب های پدیدارشناسی روح و عناصر فلسفه حق و همچنین خطابه های نورنبرگ بر این موضوع تمرکز بیشتری نموده است. در مقاله حاضر دو نکته محوری در اندیشه هگل مورد تاکید قرار گرفته است؛ الف) ضرورت تمایزنهادن میان گونه های مختلف بیلدونگِ «الهیاتی-اخلاقی»، «طبیعی-انسان شناسانه»، «سیاسی» و در نهایت بیلدونگ «فرهنگی-تاریخی» هگلی؛ و سپس رفع اتهام از سیستم هگلی، مبنی بر تلاش در جهت حذف خدا و نگره الهیاتی از مفهوم بیلدونگ، ب) اثبات این مطلب که از نظر هگل فرآیند تعلیم و تربیت همزمان «طبیعت»، «فرد» و «جامعه انسانی» را در بر گرفته و بر خلاف تصور رایج، محدود به فرد انسانی نخواهد بود. ازاین رو وی به هنگام بحث از آگاهی، آزادی، از خودبیگانگی و نظایر آن در واقع مراتب شکل گیری تعلیم و تربیت در این سه ساحت را تبیین می کند.
۱۲۳۳.

«بررسی دیدگاه ملاصدرا در باب اختیار و ضرورت علی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختیار اراده ضرورت علی ملاصدرا علیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۱۷۹
اختیار و نسبت آن با قاعده فلسفی ضرورت علی و معلولی از مهم ترین موضوعات چالش برانگیز میان فلاسفه و متکلمان اسلامی است در این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و براساس مستندات کتابخانه ای برآنیم تا به این سوال مهم پاسخ دهیم که دیدگاه ملاصدرا و نوآوری او در باب اختیار و ضرورت علی چیست. نگارنده با دقت نظر در آثار ملاصدرا به این نتیجه رسیده است که او با تکیه بر آراء عرفانی (وحدت شخصی وجود از راه برگرداندن علیت به تشاُن) به صورت منظم و منسجم به این بحث پرداخته و اختیار آدمی را تجلی اراده الهی دانسته و منطبق با آموزه های اسلامی بر مبنای اصول وجودشناختی رابطه اختیار و ضرورت علی و معلولی را به گونه ای تبیین می کند که نه تنها منافی اختیار نیست بلکه موید آن نیز هست  و همچنین صدرا به نقش و اهمیت علم و اراده تحت عنوان معیارهای اصلی فعل اختیاری و سازنده مفهوم اختیار تاکید کرده و به مبادی آن به همراه آنها عناصر شوق و قدرت را نیز افزوده است.
۱۲۳۴.

بررسی اشتراک لفظی متشبح وجود از دیدگاه علیقلی بن قرچغای خان(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: علیقلی بن قرچغای خان اشتراک معنوی وجود اشتراک لفظی وجود اشتراک لفظی مُتَشَبَّح وجود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۹۲
اشتراکِ لفظی و معنوی وجود در فلسفه متأخر اسلامی (از زمان میرداماد تا عصر حاضر) همواره یکی از بحث برانگیزترین مسائل فلسفی بوده است. عده ای همچون ملاصدرا و شاگردانش به اشتراک معنوی وجود و عده ای همچون تبریزی و برخی از شاگردانش به اشتراک لفظی وجود قائل شدند. در این میان یکی از فیلسوفان گمنام عصر صفوی یعنی علیقلی بن قرچغای خان که از شاگردان ملارجبعلی تبریزی است، دیدگاه سومی را در این باره با عنوان اشتراک لفظی مُتَشَبَّح مطرح کرده است. وی کوشیده است با توجه رابطه مدرَک و مدرِک و علم الهی این نظر را به اثبات برساند. مسئله اصلی در این مقاله توصیف و تحلیل نظریه اشتراک لفظی مُتَشَبَّح وجود به عنوان قول سوم در بحث اشتراک لفظی و معنوی وجود است که البته از جنبه های انتقادی خالی نخواهد بود. هدف از این مقاله، بحث درباره این نظریه ابداعی و شناساندن آن به جامعه دانشگاهی و اندیشمندان است. روش مقاله، توصیفی تحلیلی خواهد بود. نتیجه اجمالی که نویسندگان در مقاله به آن دست یافته اند این است که هر دو استدلال قرچغای خان برای اثبات اشتراک لفظی مُتَشَبَّح وجود به دلیل ابهام، نقص استدلال، پیش فرض های نادرست، تقریر غیرروش مند به هدف خود دست نمی یابند و نظریه تا حد قابل توجهی مبهم و غیرموجه است.
۱۲۳۵.

تصور خدا در تأملات در فلسفه اولی دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خدا تصورات فطری تصورات خارجی تصورات جعلی وجود تصورات بسیط و مرکب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۶ تعداد دانلود : ۲۰۸
دکارت گرچه در همه جای تأملات از وجود خداوند و اثبات او خداوند سخن می گوید منظورش نه وجود خداوند در الهیات و حتی فلسفه سنتی که بازتعریف خدا و رسیدن به مفهومی تازه از خداست که به کار دستگاه معرفتی اش بیاید. دکارت در تأملات دو هدف را با هم به پیش می برد: نخست، ساختن دستگاه فکری تازه خویش بر اساس بازتعریف انسان، خدا و جهان؛ دوم، پرهیز حداکثری از درافتادن با کلیسا و الهی دانان مسیحی تا جایی که حاضر است دست از اندیشه اش بردارد ولی با کلیسا درنیافتد. برای او هدف نخست، اصلی و هدف دوم فرعی نیست چراکه فلسفه ورزی را در فضای چالشی و بی آرامش، دست یافتنی نمی داند. در تأملات، از سویی، نخست باید تعریف تازه ای از خدا طرح گردد که در آن اصالت سوژه دکارتی و استقلال من اندیشنده لحاظ شده باشد، و از دیگر سو، باید از این خدای بازتعریف شده، در قالبی سنتی و به زبان متعارف چنان سخن به میان آید که مخالفت کلیسا و الهی دانان را برنیانگیزد. در خدای دکارتی آنچه اصل است تصور خداست ولی در خدای سنتی آنچه اصل است اثبات وجود خدای بیرونی است. از اینرو گرچه دکارت در سرتاسر تأملات از وجود خدا سخن می راند و در پی اثبات وجود اوست او این کار را با استناد به تصور خداوند پیش می برد و کاری به وجود بیرونی خدا و مخلوقات ندارد. او در این راه پیوسته تصور خداوند را بازتعریف می کند تا به تعریف مدنظر خویش از خداوند برسد و سرانجام در «تأمل پنجم» است که این تعریف آشکار می گردد.
۱۲۳۶.

تأملی دوباره در «حکایت ذاتی» و «حکایت شأنی»(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علم عالم معلوم حکایت ذاتی حکایت شأنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰ تعداد دانلود : ۲۸۸
بسیاری از فلاسفه بر این باورند که در علم حصولی، حکایت مفهوم یا صورت ذهنی از محکی خود، ذاتیِ صورت ذهنی است؛ به این معنا که اولا خاصیت حکایت گری را نمی توان از مفهوم یا صورت ذهنی جدا کرد و ثانیا هر مفهومی صرفا با یک محکی خاص ارتباط دارد، و به اصطلاح، هر چیزی را نشان نمی دهد. اما برخی بر این باورند که نظریه «حکایت ذاتی» صحیح نیست و نظریة درست در زمینة حکایت گری علوم حصولی، دیدگاه مرحوم علامه مصباح یزدی (ره) است که با عنوان «حکایت شأنی» شناخته می شود. در این نوشتار، با بررسی دو دیدگاه مزبور نشان داده ایم که اولا اشکالاتی که نسبت به «حکایت ذاتی» مطرح شده-اند، صحیح نیستند، ثانیا نظریة «حکایت شأنی» - دست کم بر اساس برخی خوانش های ارائه شده – نه قابل دفاع است و نه با مبانی دیگر علامه مصباح یزدی (ره) سازگار است.
۱۲۳۷.

بازخوانی نظریۀ شخصیت ملاصدرا از منظر نظریۀ شخصیت صفاتی آلپورت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شخصیت ملاصدرا آلپورت صفات ملکات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۲۶۴
انسان شناسی در شاخۀ نوپای روانشناسی، ذیل عنوان «نظریه های شخصیت» توانسته است در عرصۀ مطالعات رفتاری و ارتباط متقابل افراد کارآمد باشد. ضرورت تبیین و تحلیل ماهیت حقیقی انسان در حوزۀ «بود» - برخلاف نظریه های شخصیت روانشناختی که عموماً به شناسایی ماهیت انسان در حوزۀ «نمود» می پردازند- موجب شد این مقاله بر اساس آراء انسان شناسانۀ صدرا و با نگاهی به نظریۀ صفات آلپورت که خود یکی از پیشتازان رویکرد صفات است، با روش توصیفی- تحلیلی سامان یابد. رویکرد فردنگرانۀ مبتنی بر صفات، شاخصۀ اصلی نظریۀ شخصیت آلپورت و ملاصدرا ست؛ بنیاد شخصیت در هر دو نظریه بر عمیق ترین ویژگی های فرد نهاده شده است که این ویژگی ها در نگاه آلپورت به صفات بنیادی، مرکزی و پیرامونی- بدون بیان چرایی پیدایش آنها و رشد شخصیت بر اساس این صفات- تقسیم می شوند؛ حال آن که در تحلیلِ متون فلسفیِ ملاصدرا، کیفیت پیدایشِ این صفات و چراییِ تأثیر آنها در ساختار شخصیت و به تبع آن رفتار آدمی تبیین شده است. «خود» یا نفس نیز برخلاف مفهوم انتزاعیِ آن در نگرش آلپورت، در نظام صدرایی امری حقیقی و وجودی است. به طوریکه پویایی و وحدت شخصیت آلپورتی به واسطۀ قاعدۀ «اتحاد عالم و معلوم» و «حرکت جوهری ارادی» قابل تبیین و توجیه عقلانی است.
۱۲۳۸.

راه های وصول به حق تعالی در اندیشۀ ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وصول به حق تعالی ملاصدرا حکمت متعالیه سلوک تفکر سلوکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۹ تعداد دانلود : ۲۲۱
در اندیشه ملاصدرا راه های وصول به حق تعالی عبارت اند از راه عمل و مجاهده، راه علم و معرفت و راه فیض و موهبت که هر یک از آن ها می تواند انسان را در سیر استکمالی خویش به سوی حق تعالی یاری کند. منظور از وصول به حق تعالی عبارت است از توجه استغراقی، عبودیت تام و فناء. از نظر ملاصدرا یکی از راه هایی که امکان وصول به حق را فراهم می آورد، راه عمل است. در اندیشه ملاصدرا اعمال شریعتی فناپذیر هستند، در حالی که اعمال طریقتی که رخدادی وجودی هستند و با حقیقت نفس مسانخت دارند، نقش مهمتری در وصول به حق ایفا می کنند. از نظر ملاصدرا یکی دیگر از راه هایی که امکان وصول به حق را فراهم می آورد، راه علم و معرفت است. اما پرسش این است که کدام نوع از علم و معرفت آدمی را در وصول به حق تعالی یاری می رساند؟ معرفت نظری یا عملی؟ یا تلفیقی از هر دو نوع معرفت؟ در اندیشه ملاصدرا هر یک از این دو مرتبه از علم و معرفت از مزایای خاص برخوردارند؛ ولی در عین حال حصر نظر به یکی از این دو مرتبه از معرفت چندان راه گشا نبوده است. لذا می توان گفت که در وصول به حق تعالی، تلفیق این دو مرتبه از علم و معرفت مورد توجه ملاصدرا است. ملاصدرا بر این باور است که وصول به حق تعالی از راه حکمت نظری و عملی طریقی تام است. در نگاه ملاصدرا این دو مرتبه از معرفت در طول هم هستند. درواقع ملاصدرا با طرح نظریه وصول توانسته با اتخاذ تنوع روشی و تلازم عقل و کشف، حجیّت راه های وصول به حق تعالی را تبیین کند. یافته های تحقیق نشان می دهد که ملاصدرا در بحث وصول فقط به سلوک عقلی بسنده نمی کند؛ بلکه با طرح حکمت فیض و تلفیق حکمت نظری و عملی، به فهم حقایق می رسد. این مقاله که با روش تحلیلی-توصیفی نگاشته شده، نشان می دهد که خوانش ملاصدرا از عمل طریقتی است و نسبت میان راه های وصول به حق در اندیشه ملاصدرا نسبت طولی است.
۱۲۳۹.

مسئله اخلاق در اثبات گرایی حقوقی نرم و سخت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قانون اخلاق واقعیت اجتماعی اثبات گرایی حقوقی نرم اثبات گرایی حقوقی سخت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶ تعداد دانلود : ۱۹۷
قانون دلیل و راهنمای رفتار انسان است، ازاین رو یک رویه اجتماعی هنجاری می باشد؛ اما یک هنجار بایستی واجد چه شرایطی باشد که به آن بگوییم قانون و نسبت آن با اخلاق چیست؟ آیا معیار قانون بودن، منشأ آن است یا محتوای آن؟ در پاسخ، مکتب حقوق طبیعی و اثبات گرایی حقوقی دو نظریه رقیب دیرین هستند. مکتب حقوق طبیعی که توصیه ای و باید انگار است بر محتوا اما اثبات گرایی که توصیفی و توضیحی است بر منبع قانون تأکید دارد. البته محتوا نزد حقوق طبیعی ابتدا مبتنی بر دین بود؛ اما امروزه متوجه حقوق بشر فردی به عنوان موضوع و قرارداد اجتماعی به عنوان فرایند شده است. فضای مفهومی اثبات گرایی حقوقی از ترکیب دو تز واقعیت اجتماعی و تفکیک پذیری شکل گرفته و نظریه تفکیک منکر هرگونه ارتباط مفهومی و محتوایی بین قانون و اخلاق است. ولی دورکین با نقد نظریه تفکیک، اثبات گرایی را به دو اردوگاه متخاصم نرم و سخت تقسیم نمود و اثبات گرایی نرم نظریه تفکیک را به میزانی کنار گذاشت؛ اما آیا اثبات گرایی نرم با ادعای اقتدار قانون و کارکرد هدایتی آن سازگار است؟ آیا اخلاق کشفی یا ابداعی مؤلفه وجودی و ضروری قانون است یا سنجه ارزیابی آن؟ در این مقاله پرسش های مذکور مورد واکاوی قرار می گیرد تا از این رهگذر موضع اثبات گرایی حقوقی سخت و نرم کشف گردد.
۱۲۴۰.

Critical Rationalism and Post-Truth(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Critical Rationalism post - truth responsibility Disagreement Crisis fallibilism Criticism

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۷ تعداد دانلود : ۲۱۸
'Post-truth' has become a buzzword for numerous current crises: the fragmentation of the media landscape, the ongoing debate about 'fake news', the loss of trust in science, etc. Although these crises take place in society, it is claimed that the roots of post-truth can be traced back to the history of philosophy. Occasionally, it is asserted that Karl Popper's critical rationalism gave rise to post-truth: His rejection of verificationism has limited truth claims in the realm of science. Given the absence of infallible evidence and certainty, critical rationalism calls for challenging scientific authority. I argue that post-truth is compatible with critical rationalism from an epistemological point of view, considering that both positions are critical of certainty. However, in critical rationalism, fallibilism, responsibility, and the idea of criticism are combined, and in this respect, it offers a possible way to overcome the problems that are associated with post-truth. This treatment of the problems of post-truth results from the recognition of moral responsibility to take action on the basis of a hypothesis that remains open to revision.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان