مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
ساده سازی
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی کاربرد پیکره های یکبارمصرف (Disposable Corpora) در ترجمه می پردازد. پیکره های یکبارمصرف در مواقع نوعی جدید از پیکره ها هستند که به واسطه همگانی شدن اینترنت و کاربردهایی که به صورت بالقوه دارند وارد عرصه ترجمه شده اند و به دلیل ویژگی های خاص خود بسیار مورد توجه قرار گرفته اند. چنین پیکره هایی شامل مجموعه ای کوچک از متون اینترنتی هستند که مترجم به صورت موردی و برحسب نیاز برای ترجمه یک متن خاص می سازد. اینگونه پیکره ها معمولا زمانی ساخته می شوند که مترجم در درک متن مبدا و یا در ایجاد متن مقصد نیازمند اطلاعاتی است فراتر از آنچه که اکثر فرهنگ های لغت ارایه می دهند. پیکره های یکبارمصرف که می توانند یک زبانه مقصد یا دوزبانه مقایسه ای باشند، برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد زبان مبدا و یا زبان مقصد ساخته می شوند و معمولا بعد از استفاده رها می شوند. از ویژگی های منحصر به فرد این پیکره ها سهولت فرآیند ساخت آنهاست که این امکان را به مترجمان می دهد تا بدون نیاز به پیکره های بزرگ تر که معمولا دسترسی به آنها مشکل است، از فواید قابل توجه آنها در ترجمه بهره گیرند. با توجه به عدم وجود پیکره های بزرگ در زبان فارسی و مشکلات موجود بر سر راه مترجمان در دسترسی به اندک پیکره های فارسی موجود، پیکره های یکبار مصرف می توانند به صورت کاربردی به عنوان منبعی جدید توسط مترجمان و معلمین ترجمه به منظور آموزش ترجمه در ایران مورد استفاده قرار گیرند.
شگرد ساده سازی وتابوهای فرهنگی در برگردان های مرعشی پور از رمان های راه و کوچه مدق نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساده سازی (Simplification) از همگانی های ترجمه است که در آن مترجم با بهره مندی از شگردهای ویژه، زبان ترجمه را ساده و روان می کند. از نظر بیکر، این ویژگی گرایش به ساده کردن مسائل برای خواننده و نیز گرایش به انتخاب یک تفسیر و پیشگیری از دیگر تفاسیر است. در این حالت، مترجم سطح وضوح را با از بین بردن ابهام ها بالاتر می برد. در این مقاله، با توجّه به تعریف بیکر از همگانی ها، به ویژه ساده سازی، و با روش توصیفی تحلیلی انواع ساده سازی در ترجمة محمّدرضا مرعشی پور از دو رمان نجیب محفوظ «الطّریق» و «زقاق المدق» واکاوی می شود. البتّه مسئلة اصلی این پژوهش، نقش ساده سازی در انتقال تابوهای فرهنگی است که با در نظر گرفتن تفاوت هنجارهای فرهنگی زبان مقصد نسبت به زبان مبدأ دردسر کمی نیست. یافته های پژوهش نشان می دهد که حذف ساختارهای پیچیده و جایگزینی آن با ساختارهای ساده تر، ساده سازی ساختار حال، کاهش معنای واژگان مشکل یا حذف برخی واژگان، به ویژه حذف یا کاهش تابوهای فرهنگی که بارزترین آن، توصیف صحنه های جنسی است، ویژگی بارز سبک فردی مرعشی پور به شمار می رود. اگرچه متن ترجمه در مقایسه با متن مبدأ، از نظر واژگان، دستور و سبک ساده تر شده است، امّا حذف تابوهای فرهنگی متن مبدأ، اشتباه های مترجم و ساده سازی های گوناگون زمینه ای می سازد که نه چندان کم، مقصود نویسنده از دست برود.
بررسی نگاره ای از نگاره پردازی های هزارویک شب صنیع الملک با نظریه «ادراک دیداری» مکتب گشتالت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
72 - 87
حوزه های تخصصی:
اصول کلی مکتب گشتالت، به معنای «کل واحد»، توسط گروهی از روان شناسان آلمانی نیمه اول سده بیستم میلادی تدوین گردیده است. این دیدگاه، مبنی بر نظریه های مربوط به چگونگی سازماندهی بیننده از مجموعه عنصر های دیداری ساده است که وقتی طبق قانون های مشخص به کاربرده می شود، به صورت گروه هایی در قالب یک مجموعه واحد تعریف شده و به کلیت نظام ادراک دیداری می انجامد. پویش و رواج این نوع مطالعه ها در عرصه هنرهای تجسمی با نام «رودلف آرنهایم»، نظریه پرداز و روان شناس هنر (2007- 1904) م. گره خورده است. مقاله پیش رو بر اساس اصل ساده سازی نظریه «ادراک دیداری» مکتب گشتالت، به روایت «رودلف آرنهایم»، به بررسی و تحلیل یک نگاره مربوط به مجلس شب نودودوم از نگارگری های هزارویکشب، اثر صنیع الملک (1283/ 1886- 1229/1813) می پردازد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی با بهره گیری از نمودهای مستند در نگارگری های صنیع الملک با این هدف انجام می گیرد که در عین برجسته سازی عنصرهای اصلی داستان «علی بن بکار و شمس النّهار» با هم تراز نمایی ساختار پنج پاره این نگاره، چگونگی بازشناسی مؤلّفه های تصویری در تجسم مفهوم واحد را مورد بررسی قرار دهد. گرچه در پردازش این نگاره دقت نظرکافی به چشم نمی خورد، اما یافته ها نشان می دهد که بیننده (به صورت دریافت ذهنی) می تواند حتی بدون آشنایی با متن داستان، به صورت خودانگیخته، از طریق ساده سازی تصویر به دریافت مفهوم کلّی و بازپروری آن از راه ادراک دیداری گشتالت اقدام نماید و درنتیجه به عنصر های اصلی تصویر و دریافت کلی مفهوم داستان، دست پیدا کند. همچنین در پهنه گسترده تر، با مقایسه هر پنج قسمت تصویر مقاله با یکدیگر (به عنوان ابزار پژوهش) می توان به گشتالت یک «کل واحد» یعنی یگانگی شکل شخصیت ها و تفکیک فضاهای اصلی داستان پی برد. در مجموع با این نتیجه، به نظر می رسد که این پژوهش به گونه معنی داری با ادراک دیداری مکتب گشتالت در زمینه روان شناسی هنر هم سویی دارد.
تحلیل انتقال زبانی دانش آموزان لک زبان در یادگیری و کاربرد زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
99 - 117
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، به تجزیه و تحلیلِ انتقالِ زبانی در بینِ دانش آموزان لک زبانِ سطحِ دبستان و دوره نخستِ متوسطه در شهرستان کوهدشت پرداخته است. زبان آموزان در هنگامِ یادگیری زبان دوم، نظام زبانی خاص خود را بنا می کنند که زبان میانی یا زبانِ زبان آموزان نامیده می شود. زبان آموزانِ زبان دوم، در هنگامِ فرایند یادگیری، عناصری را از زبان نخست به زبان دوم و برعکس انتقال می دهند. عوامل شناختی، بینازبانی و درون زبانی بر انتقال زبانی تأثیر می نهند. روشِ انجام پژوهش، کیفی بوده و داده های پژوهش با مصاحبه و ثبتِ گفتار دانش آموزها و بر پایه انشاء یا تکلیف های نوشتاری آن ها گرد آوری شده اند. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش، نمایانگر گونه ها و فراوانیِ انتقال های زبانی برساخته زبان آموزان بوده است که مشتمل بر انتقال عناصر مربوط به نظام خط، انتقال عناصر واجی، انتقال مستقیم عناصر واژگانی– معنایی، انتقال عناصر صرفی- نحوی و انتقال مفهومی- شناختی بودند. در انتقال این عناصر، زبان آموزان از راهبرد های ترجمه قرضی،آمیزش قرضی، قیاس های اشتباه، تعمیم بیش از اندازه و ساده سازی بهره برده اند. در این مقاله، نشان داده شده است که انتقال های زبانی که فراوانی بالاتری داشتند، دربرگیرنده ترجمه قرضی بودند. همچنین، بر پایه یافته های پژوهش، به موازات تسلطِ هر چه بیشتر زبان آموز بر زبان مقصد، از میزان انتقال های زبانی کاسته شده است.
قابلیت تنزیل مفاهیم فلسفی با تاکید بر نظر ملاصدرا(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از زمان شروع فلسفه برای کودک، که با هدف رشدِ تعالی انسان آغاز شد، این پیش فرض بدیهی گرفته شده است که مفاهیم فلسفی، قابلیت تنزیل و ساده سازی را دارند و بر همین مبنا کتاب ها و مقالات و برنامه های زیادی انجام شده. اما دلیل اینکه آیا خود آن مفاهیم فلسفی غامض، سوای از ادراک یا عدم ادراک کودک، قابلیت تنزل را دارد یا خیر، سخن دیگری است که کمتر به آن پرداخته شده .ما در این مقاله بر آن هستیم که اثبات کنیم که این کار شدنی است و دلالیل عقلی خصوصا با مبانی ملاصدرا و نقلی و شواهدی هم خواهیم آورد که.ما در امور محاوره ای خود چاره ای جزء تنزل و نه حتی برای کودک نداریم. این دلایل برای این است که اولا مبنایی بودن کار حول فلسفه برای کودک مشخص می شود و ثانیا با ارائه ی دلیل، ساختار تنزیل معلوم خواهد شد چون هرساختاری در یک پارادایم معنا مییابد.
اصول ساده سازی متن هایِ کهنِ ادبی: مطالعه موردی کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متن های کلاسیک ادبی دارای اهمیت فرهنگی خاصی هستند، با وجودی که گویشوران فارسی زبان هنوز می توانند این متن های کهن را پس از صدها سال بخوانند و بفهمند (و این ویژگی خاص زبان فارسی است)، ولی این امر، به دلیل تغییرات واژگانی و تا حدی نحوی، برای نسل جوان و نوآموزان به سختی امکان پذیر است. از این رو، بسیاری از این متن ها برای کودکان و گاه بزرگ سالان ساده سازی شده است. در این پژوهش، کوشش شده است با بررسی داستانِ «موش آهن خور» از کلیله و دمنه با نمونه های ساده شده آن مقایسه شود تا ضمن بررسی چگونگی تغییرات متن ادبی در روند ساده سازی ها، روش های ساده سازی استخراج شود و در نهایت، الگویی کلی برای روند ساده سازی متن های کهن و کلاسیک ارائه شود. در نتیجه، چگونگی ساده سازی و شناسایی ابزارهای واژگانی دستوری مسئله ای این پژوهش بوده است. دلیل انتخاب کلیله و دمنه از یک سو این است که از نثرهای فنی و مصنوع فارسی به شمار می آید و از سوی دیگر، بارها ساده نویسی شده است. در این بررسی، تغییرها در چهار سطح صرفی، نحوی، واژگانی و متنی طبقه بندی شده است. با توجه به بررسیِ انجام گرفته، سه نوع رویکرد به سازوکار ساده سازی متن های ادبی کهن فارسی مشاهده می شود: 1. گرایش به وفاداری هم به محتوا و هم در صورت متن اصلی، 2. گرایش به وفاداری به محتوا و دست کاری در صورت متن اصلی و 3. گرایش به دست کاری هم در محتوا و هم در صورت متن اصلی. بنابراین، صورت همیشه دستکاری شده است. همچنین، دستکاری ها را می توان در چهار سطح واژگانی، صرفی، نحوی و متنی دسته بندی کرد.
ساده سازی و به کارگیری حکایتی منتخب از قابوس نامه در مهارت خواندن برای فارسی آموزان سطح فروپیشرفته و بازخورد انعکاسی مخاطب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تهیه و تدوین مواد آموزشی برمبنای اصول علمی، یکی از اهداف کلان نظام در سند نقشه جامع علمی کشور محسوب می شود. با توجه به نیاز روزافزون به این منابع، متأسفانه امروزه با کمبود مطالب آموزشی سطح بندی شده و کارآمد، برای آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان مواجه هستیم. هدف پژوهش حاضر، ارائه متنی ساده شده از حکایات «قابوس نامه» برای مهارت خواندن فارسی در سطح فروپیشرفته است . این پژوهش به روش کتابخانه ای، تحلیلی و میدانی صورت گرفت. بدین منظور، در بخش ساده سازی، چارچوب های پیشنهادی مکس ول (2011) و پتزولد و اسپسیا (2015) بر روی یک حکایت قابوس نامه، اعمال شد. در بخش میدانی برای سنجش بازخورد مدرسان، از مصاحبه کتبی نیمه ساختار یافته استفاده شد.متن انتخابی داستان کوتاهی با مضمون جهانی است که می توان از آن جهت تفهیم ضرب المثل و اصطلاحات رایج در زبان فارسی به فارسی آموزان بهره برد. تمامی مدرسان شرکت کننده در این پژوهش پس از بررسی بازخورد فارسی آموزان از مطالعه متن و حل تمرین های مربوطه، متناسب بودن موضوع متن انتخابی با نیاز فارسی آموز (درک ضرب المثل و نکات فرهنگی مستتر درس و مشاهده کاربرد آن در بافت واقعی زبان) را تائید کردند و طبق گزارش مدرسان، ساختار نحوی و واژگانی متن ها برای 19 نفر از مجموع 25 فارسی آموز قابل درک بوده که نشان گر سطح دشواری مناسب متن های ساده سازی شده است.
تهیه و تدوین متون خواندن برگرفته از قصه های کلیله ودمنه برای غیرفارسی زبانان
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
131 - 169
حوزه های تخصصی:
به کارگیری متون ادبی در آموزش زبان فارسی همواره مورد توجه تدوین گران مواد درسی بوده است. به موجب استعاری بودن زبان فارسی، به کارگیری اصطلاحات و ضرب المثل ها در هر دو گونه گفتاری و نوشتاری زبان فارسی توسط فارسی زبانان، اهمیت تسلط غیرفارسی زبانان بر این اصطلاحات و مفاهیم فرهنگی ضروری به نظر می رسد. در باب آموزش زبان، یکی از مباحث حائز اهمیت، توجه به ارتقای مهارت های زبانی است. چهار مهارت شنیدن، گفتن، خواندن و نوشتن هر یک در جایگاه خود نقش بسزایی در فرایند یادگیری دارند. در امر آموزش زبان برای پرداختن به هر یک از این مهارت ها نیاز به مطالب آموزشی مناسب، مرتبط و هدفمند به شکل برجسته ای احساس می شود. تلاش ما در این پژوهش ارائه منبعی برای آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان به واسطه متن ادبی با تأکید بر ارتقاء مهارت خواندن است. روش انتخابی این پژوهش برای تهیه و تدوین این متون، ساده سازی متون فارسی و سپس تدوین تمرین بر اساس رویکرد تکلیف محور است. برای این منظور قصه هایی از کلیله و دمنه مهدی آذریزدی (نیش عقرب، دوستی خرس و کبوتر بی صبر) انتخاب و برای فارسی آموزان سطح متوسط آماده شده است. روش کار به این صورت است که ابتدا اصل داستان ها آورده شده است؛ سپس عناصر داستانی آنها توصیف شده اند، در مرحله بعد ساده سازی واژگانی طبق چارچوب لکسنستین انجام شده و در پایان، ساده سازی نحوی مطابق نظرات مکس ول صورت گرفته است. برای اطمینان از مناسب بودن متون برای سطح متوسط، این متون در اختیار سه مدرس با سابقه سه سال به بالای آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان قرار گرفت. در پایان با استفاده از مبانی رویکرد تکلیف محور به آموزش زبان -که امروزه جایگاهی قابل ملاحظه در میان دیگر رویکردها یافته است- تکالیف و فعالیت های پیش از خواندن، حین خواندن و پس از خواندن طراحی شدند.
روان شناسی شناخت و تصمیم گیری در سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
975 - 994
حوزه های تخصصی:
روان شناسی شناخت شاخه ای از علوم شناختی است که با تمرکز بر "ذهن"، به بحث و بررسی درباره فرایندهای درونی ذهنی از قبیل حل مسئله، حافظه، ادراک، شناخت، زبان و تصمیم گیری می پردازد. در واقع روان شناسی شناخت (روان شناسی معرفت) می خواهد به این سئوال اساسی پاسخ دهد که ذهن انسان ها چه تاثیری در تصمیم گیری دارد؟ به عبارت دقیق تر اگر ذهن را همچون رایانه فرض کنیم، اطلاعات پس از ورود دچار چه تغییر و تحولاتی می شوند؟ تصمیم گیری در سیاست خارجی از طرف کسانی صورت می گیرد که اطلاعات دریافتی را مورد پردازش قرار می دهند و روان شناسی شناختی قصد دارد تا با کمک ابزارهای نوین، نحوه پردازش اطلاعات را مورد مطالعه قرار دهد و از این طریق فهم متفاوتی از نحوه اتخاذ تصمیمات ارائه دهد. این پژوهش سعی دارد تا با مطالعه حوزه جدید تصمیم گیری در سیاست خارجی یعنی روان شناسی شناخت، دستاوردهای آن در یکی از مهم ترین حوزه های تصمیم گیری، یعنی تصمیم گیری سیاست خارجی را به بحث و بررسی گذاشته و قصور و کاستی های آن در تحلیل تصمیم گیری در الگوی سیاست خارجی ایران را تبیین نماید.
مسیحیت اصیل از دیدگاه کیرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کیرکگور شناخت مسیحیت و عمل کردن بر اساس آن بود. او برای رسیدن به این هدف، ابتدا مسیحیت رسمی را رد می کند و سپس به شرح مسیحیت مورد قبول خود، یعنی مسیحیت اصیل، می پردازد. مسیحیت رسمی خود را در قالب مسیحیت دانشگاهی و مسیحیت کلیسایی نشان داده است. مسیحیت دانشگاهی، که فرد شاخص آن هگل است، از یک سو می کوشد تا آموزه های مسیحی را با براهین عقلی اثبات کند و مسیحیت را معقول سازد و از سوی دیگر در پی اثبات حقانیت مسیحیت با توسل به شواهد تاریخی است. مسیحیت کلیسایی از یک سو رویکرد جمع گرایانه به مسیحیت دارد و فرد مسیحی را قربانی می کند و از سوی دیگر مسیحیت را به نهادی اجتماعی تبدیل می کند و با فروکاستن آن به برخی شعائر و مناسک، دست به ساده سازی مسیحیت می زند. اما مسیحیت اصیل در راهی یکسره متفاوت گام برمی دارد و با کنار گذاشتن عقل، جمع گرایی و ساده سازی، به ایمان، فردانیت و رنج اهمیت می دهد و بر شورمندی تاکید می کند.