مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
معلوم
حوزه های تخصصی:
"جهت“ فعل(?????) مقوله ای در دستور زبان است، که رابطه گوینده را با فاعل و مفعول فعل نشان می دهد.
”جهت“ فعل به دو گونه است، که در زبان فارسی آن ها را معلوم (?????????????? ?????) و مجهول (????????????? ?????) می نامند. این گونه افعال، هم در شکل ظاهری و هم از نظر نحوی از یکدیگر متمایزند.
افعال مجهول در زبان های روسی و فارسی از شکل معلوم افعال متعدی ساخته می شوند. در زبان روسی افزودن ادات «??» به افعال متعدی ??? و همچنین، شکل کوتاه صفت های مفعولی (????????????? ?????????)، معنای مجهول می دهند. جملاتی که تنها ”جهت“ فعل آن ها از یکدیگر متمایزند، هر دو بیانگر یک قضیه اند. با این تفاوت که گوینده با به کار بردن هر یک، گاهی روی فاعل و زمانی به مفعول فعل مورد نظر تمرکز بیشتری دارد. در زبان فارسی، برای ساختن افعال مجهول، به صفت مفعولی یکی از افعال کمکی گشتن، گردیدن و شدن را می افزایند. در این مقاله، وجوه تشابه و تمایز ”جهت“ فعل در زبان های روسی و فارسی، بررسی و تحلیل شده و در پایان نیز، نتایج این بررسی و یافته های نگارندگان این مقاله بازتابانده شده است."
تناوب های «آغازی/ سببی» و «معلوم/ مجهول» در فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زبان فارسی تناوبِ «آغازی/سببی» هم به صورت واژگانی وجود دارد و هم اشتقاقی، و تناوب «معلوم/ مجهول» صرفاً اشقاقی (نحوی) است. در این مقاله با ارائه ملاک هایی نشان داده ایم که تقریباً همواره راهی برای تمیز آنها وجود دارد. این ملاک ها عبارت اند از: 1- جمله-های مجهول را به دلیل کنشگر مستتر نمی توان با قید «خودبه خود» به کار برد، اما جمله های آغازی با این قید به کار می روند؛ 2- جمله های مجهول را بخاطر وجود کنشگر می توان با قید «عمداً» به کار برد، اما جمله های آغازی با این قید به کار نمی روند؛ 3- گاه ساخت های آغازی را می توان با عبارت کنادیِ «توسط...» یا قید «عمداً» به کاربرد. افعال آغازی گرچه فاقد کنشگرند، گاه دارای مؤلفه معناییِ مستترِ سبب نیز هستند. در چنین شرایطی اگر با تغییر فاعل، همچنان بتوان از گروه حرف اضافه ای «توسط...» یا قید «عمداً» استفاده کرد، آن جمله، مجهول است؛ 4- اگر بتوان «شدن» را بدون تغییر معنای جمله، مبدل به «بودن/ استن» کرد، آن جمله قطعاً مجهول نیست بلکه آغازی است، و اگر نتوان چنین تغییری را صورت داد، آن جمله قطعاً مجهول است.
تحلیل درکِ ساخت های مجهول و معلوم در کودکان فارسی زبان مبتلا به اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش های مربوط به اوتیسم، ویژگی های زبانی، به ویژه دستوری، به صورت دقیق بررسی نشده اند، درحالی که ارائه نیمرخ زبانی آنها برای بازشناسی و درمان این کودکان ضروری است و ازطرفی نیز، به دلیل ناهمگونی موجود در اوتیسم، نیازمند بررسی های گسترده در گروه های زبانی مختلف هستیم. ساخت مجهول، به دلیل ویژگی هایی که دارد، یکی از ساخت های مورد علاقه پژوهشگرانِ حوزه رشد زبان است. هدف این مطالعه، درک ساختِ مجهول و معلوم در کودکانِ فارسی زبانِ مبتلا به اوتیسم است. در این پژوهش، که 10 کودکِ 10-6 ساله مبتلا به اوتیسم با عملکرد بالا و 20 کودک طبیعی (10 کودک همتای سنی و 10 کودک همتای زبانی) مشارکت داشتند، ابتدا برای هریک از 13 جمله آزمون (جملات مجهول و معلومِ برگشت پذیر و برگشت ناپذیر)، 4 تصویر به کودک ارائه شد. سپس جملات به صورت محاوره ای برای آنها گفته شد تا کودکان به یکی از تصاویر اشاره کنند. براساسِ نتایج حاصل از ثبت و تحلیل پاسخ های آزمودنی ها، بینِ درکِ جملاتِ معلومِ برگشت پذیر و مجهول در کودکان گروه مبتلا و همتای سنی تفاوت معناداری وجود داشت (05/0 P<). اما در درک جملات معلوم برگشت ناپذیر بین آنها تفاوت معناداری وجود نداشت. بین گروه مبتلا به اوتیسم و همتای زبانی در درک جملات مجهول تفاوت معناداری مشاهده شد اما در درک جملات معلوم برگشت پذیر و برگشت ناپذیر تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0 P>). از آنجاکه کودکان مبتلا به اوتیسم در درک نحویِ جملاتِ معلومِ برگشت پذیر و مجهول مشکلات عمده ای دارند و درباره مجهول از همتایان زبانی نیز عقب تر هستند، بنابراین ساخت مجهول یک ویژگی زبانی مهم در تشخیص این کودکان است و باید در درمان نیز مورد توجه جدی قرار گیرد.
بررسی انتقادات احسائی به برهان تضایف ملاصدرا در اثبات اتحاد عالم و معلوم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
اتحاد عالم و معلوم از مبانی مهم حکمت متعالیه است که ملاصدرا با الهام از فلاسفه نوافلاطونی آن را تبیین و اثبات کرده است. این اتحاد به دو مقام کثرت در وحدت و وحدت در کثرت تقسیم می شود و برهان تضایف یکی از مهم ترین استدلال های اثبات آن در مقام کثرت در وحدت است. این برهان سه نکته اساسی دارد: وجود ادراکی موجود مجرد، معلوم بالذات نبودن موجودات مادی و اضافه عالم و معلوم. انتقادات احسائی نیز متوجه این هاست. ازنظر احسائی به دلیل فعلی بودن معنای ادراک، قدیم و نامخلوق شدن مادیات درصورت معلوم نبودن آن ها و لازمه مبدأ اشتقاق بودن اضافه عالم و معلوم، برهان ملاصدرا با انتقادات اساسی مواجه است؛ باوجوداین، به دلیل اتحاد عالم و معلوم در مقام کثرت در وحدت یا مقام ذات بودن این برهان، معلوم بالعرض بودن مادیات و معلوم بالذات بودن صورت های علمی آن ها و عدم لزوم میان مبدأ اشتقاق و نسبت اضافه، انتقادات احسائی مشکلات اساسی دارند.
نسبت معرفت آرمانی با معرفت دینی در اندیشه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر در پی آن است تا به این مسئله پاسخ گوید که چه نسبتی میان معرفت آرمانی و معرفت دینی وجود دارد. برای این منظور مباحث گوناگون و پراکنده ملاصدرا در باب علم، عالم و معلوم در چارچوبی منظم بازسازی شده است. در این بازسازی منظم، علاوه بر این که جزئیات جدیدی از نظر ملاصدرا مطرح می شود، با نگاه جدیدی از ملاصدرا مواجه می شویم که نتیجه و حاصل بررسی علم، عالم و معلوم آرمانی از منظر اوست. به نظر می رسد او در این مباحث در پی نزدیک کردن معرفت فلسفی به معرفت دینی بوده و درنهایت این دو را دو روی یک سکه به شمار آورده است و با مباحثی که در این باره مطرح کرده ما را به استنباط این مطلب رهنمون نموده است که گوهر دین چیزی جز حکمت نیست و مابقی امور صرفاً صدفی جهت حفاظت از این گوهر گرانبها است.
دیدگاه دوانی دربارة علم حصولی و لوازم معرفت شناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئلة علم حصولی یکی از مسائل مهم و مورد توجه در فلسفة اسلامی به شمار می رود. فلاسفه و متکلمین در مورد علم و ماهیت آن نظرات متفاوتی ارائه نموده اند. ازجمله دیدگاه های بدیع در مسئلة علم، دیدگاه علامه دوانی است. علامه دوانی برخلاف جمهور حکما علم حصولی را از مقولة کیف نمی داند و معتقد است عقیدة کسانی که علم را کیف نفسانی شمرده اند، مستلزم تشبیه و تسامح در تعبیر است.این دیدگاه مورد انتقاد متأخرین بزرگی چون ملاصدرای شیرازی واقع شده است. نگارندگان با بررسی و تتبع در آثار مختلف محقق دوانی و پیگیری اندیشه او در آثار ملاصدرا، به تبیین دیدگاه علامه دوانی و لوازم معرفت شناختی آن پرداخته اند. مهم ترین لوازم عبارتند از: انکار دیدگاه اضافه، تحقق و ایجاب معدومات، مغالطه کاربرد عرفی به جای کاربرد حقیقی، ردّ دیدگاه اشباح محاکی، ارتباط مدرَک با محکی و مقوله بودن علم، ارجاع علم حصولی به حضوری.
علم به مهریه؛ یک قید و چندین چالش(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال بیست و ششم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
77 - 100
حوزه های تخصصی:
یکی از شرایط و قیودی که برای مهریه ذکر می شود ، معلوم بودن آن است و البته، این قید با چالش ها و ابهام هایی روبروست. معنای معلوم بودن ، چگونگی دلالت ادله (نفی غَرر ، ناروایی بیع جزاف) بر شرطیت معلوم بودن عوضین در عقود و امکان اجرای این شرط در عقد نکاح ، توان سندی و دلالی ادله بر لزوم علم تفصیلی به مهریه یا استنباط کفایت علم اجمالی از آن ها ، مفهوم علم اجمالی ، عدم وضوح مفهومی و تشخیص مصداقی امر «وسط» که در روایات ، به عنوان راه حل مهریه های مبهم آمده است، بخشی از چالش هایی اندکه قید معلوم بودن مهریه را با ابهام روبه رو ساخته اند. این پژوهش در صدد است تا با برشمردن و بیان این چالش ها ، راه برون رفت از آن ها را بر اساس اندیشه و رأی فقها بیان نماید.
ساختار کلی علم کلام(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی سال ششم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
49-100
حوزه های تخصصی:
آشنایی با ساختار علوم می تواند ما را در تعیین دقیق مرزهای هر یک از علوم و نیز شناخت روابط منطقی اجزای یک علم یاری رساند و نقش مهمی در جنبش علمی و نهضت نرم افزاری ایفا کند. در این راستا لازم است درک درستی از موضوع، مسائل و مبادی علوم داشته باشیم، تا بتوانیم تعریف جامعی از هر یک از آنها به دست آوریم. علم کلام به عنوان شریف ترین علوم، که مقصد آن شناخت خداوند، صفات و افعال او، نبوت، امامت و معاد است، راه درست رسیدن به سعادت ابدی و قرب الهی را به انسان نشان می دهد. از این رو، آشنایی با ساختار کلی علم کلام و مباحث مطرح شده در آن، می تواند ما را در دست یابی به این مقصود یاری رساند. افزون بر این که هدف جنبش علمی و پیشرفت فرهنگی جامعه را نیز برآورده می کند.شناخت ساختار کلی علم کلام، مبتنی بر شناخت موضوع، مسائل و مبادی آن است. گستره مسائل کلامی، مبتنی بر عام یا خاص بودن موضوع آن است که در این زمینه، دو دیدگاه کلی میان متکلمان وجود دارد.این مقاله، ضمن بررسی پاره ای از دیدگاه های متکلمان در دوره های مختلف تاریخی، به ویژه متکلمان اشاعره و امامیه، درباره موضوع علم کلام و گستره مباحث آن، با تأکید بر خاص بودن موضوع این علم، مسائل آن را محدود به الهیات به معنی اخص و عقاید دینی، یعنی مباحث توحید، عدل و افعال الهی، نبوت، امامت و معاد می داند و مباحث منطقی، معرفت شناختی، طبیعی و فلسفی را که مقدمه ای برای اثبات مسائل کلامی هستند، فقط از مبادی علم کلام می داند، نه از مسائل آن.
نسبت علم الهی با معلوم از دو منظر عرفانی و صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: حکیمان و عارفان مسلمان در معنا و منشأ تبعیّت علم از معلوم با یکدیگر اختلاف نظر دارند. هدف این پژوهش، کشف رویکرد عرفان اسلامی و حکمت متعالیه در خصوص این موضوع است. روش: پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل و مقایسه، به بررسی تحلیلی و تطبیقی نگرش عرفانی و صدرایی در این موضوع پرداخته است. همچنین، این تحقیق مبتنی بر داده های کتابخانه ای انجام گرفته است. یافته ها: در معناشناسی نسبت علم با معلوم در نگرش عرفانی، سه بیان متفاوت در سخنان عرفا قابل مشاهده است؛ معنای اول، ناظر به عدم مجعولیّت معلوم توسط علم است؛ معنای دوم تبعیّت، مطابقت علم با معلوم است؛ معنای سوم از تبعیّت به تبعیّت اضافه از طرف اضافه برمی گردد. از سوی دیگر، در نگرش صدرایی، تبعیّت علم از معلوم به تبعیّت در معنای سوم عرفانی تبیین شده است؛ همچنین ملاصدرا بر اساس رهیافت اصالت وجود، به عدم مجعولیّت معلوم و عدم دخالت علم در معلوم گرایش دارد. نتیجه: تبیین عرفانی و صدرایی در این نکته با یکدیگر مشترک هستند که عین ثابت در هر دو اندیشه، حقیقتی متعیّن بالذات و غیرمجعول است؛ از این رو، علم الهی در هیچکدام از دو نگرش، مؤثر و فاعل در عین ثابتِ موجود در صقع ربوبی نیست.
تأملی دوباره در «حکایت ذاتی» و «حکایت شأنی»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۶
71 - 102
حوزه های تخصصی:
بسیاری از فلاسفه بر این باورند که در علم حصولی، حکایت مفهوم یا صورت ذهنی از محکی خود، ذاتیِ صورت ذهنی است؛ به این معنا که اولا خاصیت حکایت گری را نمی توان از مفهوم یا صورت ذهنی جدا کرد و ثانیا هر مفهومی صرفا با یک محکی خاص ارتباط دارد، و به اصطلاح، هر چیزی را نشان نمی دهد. اما برخی بر این باورند که نظریه «حکایت ذاتی» صحیح نیست و نظریة درست در زمینة حکایت گری علوم حصولی، دیدگاه مرحوم علامه مصباح یزدی (ره) است که با عنوان «حکایت شأنی» شناخته می شود. در این نوشتار، با بررسی دو دیدگاه مزبور نشان داده ایم که اولا اشکالاتی که نسبت به «حکایت ذاتی» مطرح شده-اند، صحیح نیستند، ثانیا نظریة «حکایت شأنی» - دست کم بر اساس برخی خوانش های ارائه شده – نه قابل دفاع است و نه با مبانی دیگر علامه مصباح یزدی (ره) سازگار است.