فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۱۴٬۵۸۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به دیدگاه چارلز سندرز پیرس، معمار پراگماتیسم درباره رابطه علم و دین می پردازد. اندیشه های پیرس، بجز اهمیت ذاتی، از جهت تأثیر بر ویلیام جیمز و جان دیویی، دو تن از سرآمدان پراگماتیسم و معماران حوزه اندیشه و فرهنگ و آموزش امریکا اهمیت مضاعف دارد. در دعوی اصلی مقاله استدلال می کنیم با آنکه پیرس به گفت وگوی علم و دین اعتقاد داشت، اما چون خطاپذیرانگاری، آموزه اصلی فلسفه او، در چالش با آموزه های تعیینی و متافیزیکی کلیسا بود، پیرس کلیسای جهانی غیرالهیاتی را که با عشق الهی برپا می شود، پیشنهاد کرد که با کلیسای الهیاتی محافظه کار تفاوت اساسی دارد و برای صدق علمی، احترام اساسی قائل خواهد بود. پیرس که از «ازدواج» علم و دین سخن می گفت، نزاع یا بی تفاوتی را در روابط علم و دین نمی پذیرفت و می اندیشید که علم و دین باید تا رسیدن به صدق که برای پیرس همیشه «در راه» است، تعامل داشته باشند. فلسفه دین پیرس تا حدودی انگیزش گر است. به این دلیل وسوسه انگیز و انگیزش گر است که پیرس در مقام یک منطق دان و فیلسوف علم دقیق آن را گسترش داد و بسیاری از کسانی که به دلیل تسلط در منطق، فلسفه علم و نشانه شناسی، جذب پیرس شده اند، از آنچه در کار او در مسائل دینی می بینند، نگران می شوند.
دیگری و استکمال نفس در حکمت صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئله این تحقیق، دیگری و تأثیر آن در استکمال نفس از دیدگاه حکمت صدرایی است. برخی از متفکران معاصر در غرب به بحث دیگری و انواع مناسبات انسانی پرداخته اند و هر یک از زاویه ای آن را بررسی نموده اند. استکمال نفس از مسائلی است که ملاصدرا به واسطه دو اصل «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا» بودن نفس و «حرکت جوهری»، آن را توجیه عقلانی کرده است. کمال آدمی بر به کارگیری دو قوه نظری و عملی و رسیدن به مرتبه عقل مستفاد و تخلیه نفس از رذائل اخلاقی وابسته است. از منظر ملاصدرا، استکمال نفس تنها از رهگذر نشیءه دنیوی و حیات اجتماعی قابل تحقق است. بی تردید در حیات اجتماعی نیز آدمی با دیگران ارتباط دارد و سعادت و شقاوت نفس تا حد زیادی در گرو نحوه تعامل با آنهاست. مصادیق دیگران، توده مردم، استاد و ولی جامعه است. سالک در سفر چهارم نیز ناگزیر با دیگران، مرتبط است و از این رهگذر نه تنها در هدایت آنان رهگشاست، بلکه این ارتباط در سیر صعودی او نیز اثربخش است. در این مقاله با روش تحلیلی، نحوه اثربخشی دیگران در استکمال نفس بررسی خواهد شد.
آزادی در اندیشه کانت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
107 - 124
حوزههای تخصصی:
مفهوم آزادی در دیدگاه کانت مفهومی عام است که نقدهای سه گانه و بسیاری از رساله ها و نوشته های او را در بر می گیرد. وی آزادی را بنیاد اخلاق معرفی کرده و آن را ویژگی بنیادی سوژه می داند. در نظر کانت آزادی به دو معنای سلبی و ایجابی وجود دارد که وی از میان این دو معنا، معنای دوم را برمی گزیند و آن را پایه اندیشه خویش قرار می دهد. این نوع آزادی به صورت فردی قابل تحقق نیست، بلکه در سایه اجتماعی شدن انسان ظهور می یابد. همچنین کانت تحقق آزادی را به تاریخ حواله داده و آن را تقدیری تاریخی به شمار می آورد. نویسندگان مقاله پیش رو را با هدف توصیف مفهوم آزادی در اندیشه کانت و اشاره به برخی کاستی های آن، با روش تحلیلی_انتقادی تدوین کرده اند. نگارندگان در نهایت با تحلیل مفهوم آزادی در اندیشه کانت به این نتیجه دست یافته اند که چند مسئله مهم در تحلیل مفهوم آزادی وجود دارد که کانت در تحلیل خود از مفهوم آزادی به آنها توجه نداشته است؛ از جمله معانی متنوع آزادی، جنبه های تاریخی و فرهنگی و زبانی عقلانیت، التزام مفهوم آزادی با رضایت و شادی.
درآمدی بر ایدۀ «عدالت اقتضایی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال بیستم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۶)
231 - 245
حوزههای تخصصی:
یکی از مقوله های بنیادین در دین اسلام اصل عدالت است که رمز تراز و تعادل در عالم تکوین و تشریع قلمداد می شود. به باور دانشمندان این اصل نباید تحت عناوین دیگر مانند اصل مصلحت خدشه دار شود. در زمینۀ مصلحت نظریات و تعاریف مختلفی طرح شده است که غالب آن ها بر لحاظ خیر و نفع کلی تمرکز یافته است. اما دربارۀ نوع ارتباط مصلحت با عدالت کمتر سخن به میان آمده است که در آن ها نیز بحث عدول از عدالت در هنگامۀ مصلحت یا چربش مصلحت بر عدالت تحت عناوین ثانوی پررنگ شده است. اما در این مقاله حسب ترسیم و تقریری که از سازکار عدالت با مصلحت آمده است ایدۀ عدالت اقتضایی مطرح شده که در آن مصلحت از مقولۀ عدالت، البته از نوع عدالت اقتضایی، است و در آن نیاز نیست عدالت فدای مصلحت یا مصلحت فدای عدالت شود. در واقع، با توجه به اصل ربح معقول و روح معنایی مفهوم عدالت، احکام و دستورها، در صورت وحدتِ اصل موضوع، تابع شرایط موضوع است تا وضع حکم در موضع مقتضی آن صورت گیرد و مناسب ترین اقدام حسب شرایط رقم خورد. در واقع امور ثانوی و حکم تابع آن در گسترۀ اصل عدالت اقتضایی و تناظر عدالت و مصلحت است. در این گفتمان، عبور از مصلحت نه تنها عادلانه نیست بلکه فرد یا امر را وارد مقولۀ ظلم خواهد کرد.
تقسیم بندی معقولات از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۵۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
79 - 102
حوزههای تخصصی:
پس از اینکه تقسیم بندی معقولات به معقولات اولی، معقولات ثانیه ی فلسفی و ثانیه منطقی، از سوی میرداماد ارائه شد و از سوی ملاصدرا مورد تأیید و تحکیم قرار گرفت، دیدگاه نهایی در تقسیم بندی معقولات تا امروز قلمداد شده است اما در مورد فیلسوفان پیش از میرداماد همچون ابن سینا اختلاف نظر وجود دارد. گروهی بر آن اند که ابن سینا قائل به تقسیم بندی سه گانه معقولات است به این صورت که معقول ثانی نزد او مساوی با معقولات ثانیه منطقی است اما معقولات ثانیه فلسفی را بااینکه می شناخته اصطلاح جداگانه ای برای آن ها قرار نداده است. در مقابل، دیدگاهی دیگر می گوید که ابن سینا قائل به تقسیم بندی دوگانه است و به نظر او، معقولات اول تنها مفاهیم ماهوی نیستند بلکه مفاهیم فلسفی را نیز از معقولات اول می داند و معقولات ثانیه ازنظر او همان معقولات ثانیه منطقی است. این پژوهش بر آن است که ابن سینا قائل به تقسیم بندی دوگانه معقولات است نه تقسیم بندی سه گانه که گروهی گمان کرده اند اما نه تقسیم دوگانه ای که در دیدگاه دوم گمان شده است بلکه به این صورت که او در یک تقسیم ابتدایی، معقولات را به دو قسم اولی و ثانیه تقسیم می کند سپس برخی از معقولات ثانیه از جهت امری که عارض آن ها می شود یعنی از جهت ایصال به مطلوب در منطق بحث می شوند وگرنه به نظر وی بحث از اثبات و نحوه وجود آن ها در فلسفه اولی است ازاین رو بالذات معقول ثانی فلسفی(در اصطلاح مشهور) هستند و بالعرض، معقول ثانی منطقی بنابراین نه تنها معقول ثانی ازنظر ابن سینا مساوی با معقولات ثانیه منطقی نیست بلکه اعم از آن هاست و مفاهیم فلسفی.
اعتماد معرفتی: ماهیت، گستره و کاربردهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
71 - 87
حوزههای تخصصی:
به رغم اهمیت اعتماد در معرفت شناسی، دربارۀ ماهیت و مسائل آن اتفاق نظر وجود ندارد. برخی آن را نگرشی شناختی و بعضی آن را نگرشی عاطفی تلقی می کنند. تلفیق دو عنصر شناختی و عاطفی، دیدگاه دیگری است که لیندا زگزبسکی برگزیده است. ترکیب دو عنصر باور و احساس به اضافۀ عنصر رفتار و تبیین آن در بستر نظریۀ فضیلت، دیدگاه زگزبسکی را از بقیه متمایز می کند. مقالۀ حاضر با تمرکز بر دیدگاه زگزبسکی، به تحلیل ماهیت، گستره و کاربردهای اعتماد معرفتی پرداخته است. ضمن پذیرش دو گونۀ خوداعتمادی و اعتماد به دیگری، وی التزام خاصی میان این دو برقرار ساخته و دامنة خوداعتمادیِ معرفتی را به عنوان یک ویژگی پیشاتأملی، بنابر اصلِ برابری تا اعتمادِ به دیگران امتداد می دهد. اعتباربخشی به گواهی در توجیه باورها، الگوگرایی و تقریری نو از برهان اجماع عام ازجمله کاربردهای اعتماد معرفتی است که در مقاله به آن پرداخته می شود. با وجود تلاش زگزبسکی برای ارائۀ تبیینی دقیق تر از اعتماد معرفتی و کاربست آن در حوزه های مختلف معرفت شناسی، فلسفۀ دین و فلسفۀ اخلاق، هنوز ابهامات و ضعف هایی در دیدگاه وی وجود دارد که توجیه نقش اعتماد معرفتی را با مشکل مواجه می کند.
طرح واره استعاره های مفهومی انفاق در قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۶
137 - 173
حوزههای تخصصی:
طرحواره استعاره های مفهومی انفاق در قرآن برآنست با استفاده از استعاره های مفهومی زبانشناسی شناختی دیدگاه قرآن را در موضوع انفاق کشف کند. از روش های خداوند در قرآن جهت رساندن مقصود، استفاده از زبان تمثیل و استعاره است. بر اساس نظریه زبان شناسی معاصر؛ در استعاره مفهومی همواره یک امر انتزاعی یا کمترشناخته شده، بر اساس یک امر انضمامی یا شناخته شده تر فهمیده می شود. از جمله موضوعات قرآنی که در قالب استعاره معقول به محسوس بیان شده است، انفاق است. با توجه به جایگاه انفاق در قرآن، مسئله اصلی این مقاله تبیین طرح واره استعاره های مفهومی انفاق در قرآن است. با تأمل در آیات مربوطه، نتایج حاصل از انطباق حوزه های مقصد بر مبدأ عبارتند از: انفاق در راه خدا؛ تجارت با خدا و سرمایه گذاری پر سود و عاقلانه و سبب رشد معنوی انسان انفاق ریایی؛ عملی نامعقول با اثری معکوس، همراه خسران و سرمایه گذاری در حباب اقتصادی و مانع رشد معنوی انفاق خالصانه؛ زمینه ساز بهره مندی دائمی فرد و اجتماع از ثمرات انفاق و سبب رشد معنوی و تثبیت نفس و امنیت روحی انفاق ریایی با منت و اذیت ؛ موجب حبط عمل و حسرت فراوان و محرومیت قلب ریاکار از رشد معنوی
نقش فرسودگی شغلی معلمان (فرسودگی هیجانی و نقصان کفایت شخصی) و ابعاد تعامل معلم- دانش آموز در شادکامی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تفکر و کودک سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
275 - 294
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی نقش فرسودگی شغلی معلمان (فرسودگی هیجانی و نقصان کفایت شخصی) و ابعاد تعامل معلم- دانش آموز در شادکامی دانش آموزان بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان و دانش آموزان پایه ششم ابتدایی ناحیه دو یزد که در سال 98-1397 مشغول به تحصیل و تدریس بودند را شامل می شود. نمونه ای مشتمل بر 50 معلم (25 مرد و 25 زن) و 350 دانش آموز (175 پسر و 175 دختر) به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. دو مؤلفه ی فرسودگی هیجانی و نقصان کفایت شخصی از پرسشنامه فرسودگی شغلی مزلاچ (1981) توسط معلمان و پرسشنامه های تعامل معلم- دانش آموز وابلز و همکاران (1993) و شادکامی آکسفورد آرگیل و لو (1991) توسط دانش آموزان تکمیل گردید. داده ها با استفاده از آزمون t مستقل و رگرسیون چندگانه با روش گام به گام تحلیل شد. به طور کلی نتایج حاکی از آن بود که دانش آموزان مربوط به معلمان دارای فرسودگی هیجانی و نقصان کفایت شخصی پایین تر، از میزان شادکامی بیشتری برخوردارند و از بین ابعاد تعامل معلم – دانش آموز، متغیرهای عدم رضایت و رفتار سخت گیرانه پیش بینی کننده های منفی و رهبری و رفتار کمک کننده/ دوستانه، پیش بینی کننده های مثبت شادکامی دانش آموزان می باشند.
کارکردها و لوازم الهیاتی توحید اجتماعی در فلسفۀ علم اقتصاد با محوریت آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال بیستم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۶)
217 - 230
حوزههای تخصصی:
تبیین کارکردهای دین یا آموزه های آن از جمله «توحید» و لوازم آن از مسائل اثرگذار فلسفۀ دین است. در این زمینه، مسئلۀ این پژوهش تبیین کارکردها و لوازم توحید اجتماعی در فلسفۀ علم اقتصاد با محوریت قرآن است و هدف نشان دادن تأثیرات توحید اجتماعی در پیش فرض های نظری علم اقتصاد، مفاهیم اقتصادی، نوع نگرش به برخی احکام اقتصادی، و اهداف علم اقتصاد بر اساس قرآن است. روش تحقیق اتکا بر ظهور آیات دالّ بر توحید اجتماعی، آیات دربردارندۀ مضامین اقتصادی، و مراجعه به تفاسیر اجتماعی با رویکرد تحلیلی استدلالی است. کارکردهای الهیاتی توحید اجتماعی در پیش فرض های علم اقتصاد با محوریت قرآن در مردود بودن نظام های اقتصادی غیر الهی، اعتقاد همگانی به تأثیر مشیت خداوند در امور اقتصادی و نتایج اجتماعی آن، و ارائۀ تحلیلی مستدل از سنت های الهی در اقتصاد به وقوع می پیوندد. در کارکرد تحولیِ توحید اجتماعی مفاهیم اقتصادی هویتی توحیدی اجتماعی می یابند و جاودانگی و فراتاریخی بودن احکام اقتصادی اسلام برای همۀ جوامع ثابت می شود. نیز طراحی نظام اقتصادی در جهت تحقق عبودیت اجتماعی و استقلال اقتصادی جوامع دو کارکرد توحید اجتماعی در هدف علم اقتصاد است. این بازتفسیر از توحید ظرفیت علم اقتصاد را ارتقا می دهد و گامی به جلو در مسیر اسلامی سازی و تأمین مباحث نظری آن خواهد بود.
مطالعه استدلال اخلاقی دانش آموزان دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تفکر و کودک سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
99 - 129
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی چگونگی استدلال اخلاقی در دانش آموزان دوره دوم ابتدایی انجام شد. برای نیل به این هدف، از روش تحقیق آمیخته استفاده شد. در مرحله اول، شش مدرسه از هر دو ناحیه 1و2 همدان (دو مدرسه دولتی و یک مدرسه غیرانتفاعی از هرناحیه) و از هر مدرسه یک کلاس در پایه چهارم، پنجم و ششم به صورت تصادفی انتخاب شد. جامعه آماری تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم ابتدایی شهر همدان بود که تعداد آن ها 12551 نفر می باشد. پرسشنامه استاندارد قضاوت اخلاقی MJT بین 395 دانش آموز مورد مطالعه توزیع شد و نتایج آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سپس با توجه به نتایج از هر پایه تحصیلی چهار نفر انتخاب شد. بدین صورت که دو نفر از نمرات بالا و دو نفر از نمرات پائین آزمون کمی در هر پایه تحصیلی قرار داشتند و هر کدام از این پایه ها به عنوان یک گروه انتخاب شد. یعنی در مجموع دوازده نفر در مرحله دوم مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته که براساس معماهای اخلاقی شکل گرفته بود، جمع آوری شد و به روش کد گذاری و مقوله بندی تحلیل شدند. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل کمی نشان داد که دانش آموزان پسر دوره دوم ابتدایی شهر همدان در مجموع از قدرت استدلال اخلاقی بالایی برخوردارند. یافته های حاصل از بخش کیفی نیز حاکی از آن بود که مقولات «عاقبت اندیشی»، «روابط عاطفی و احساسی»، «تبعیت از قانون»، «انعطاف در قانون با توجه به شرایط» و «احترام به حقوق دیگران» در استدلال دانش آموزان اثرگذار است. همچنین «خداوند»، «والدین»، «خود»، «قرآن»، «کتاب درسی» و «قانون» به عنوان منابع استدلال اخلاقی شناسایی شد. در نتیجه می توان گفت استدلال اخلاقی دانش آموزان بیشتر تحت تاثیر آموزه های خانواده قرار دارد و مدرسه نقش کمرنگی در آن دارد، لذا لازم است رشد استدلال اخلاقی در برنامه های درسی بیشتر مورد توجه قرار گیرد و به ویژه در دروس و فرصت های آموزشی مذهبی بر این امر تأکید بیشتری شود.
استقلال معرفت شناختی و وابستگی هستی شناختی اخلاق نسبت به دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
736 - 750
حوزههای تخصصی:
به طور سنتی اعتقاد بر این بود که اخلاق بر دین مبتنی است و بدون دین، اخلاق وجود ندارد. با گسترش انتقادات بر ضد دین در عصر جدید و ظهور نظریه های مختلف پیرامون منشاء دین که به دنبال خاستگاه انسانی برای دین بودند تلاش برای یافتن اخلاق بدون دین نیز رشد یافته است. مدافعان نظریه استقلال اخلاق از دین انتقادات قابل تاملی را مطرح می سازند به نحوی که نظریه ابتناء اخلاق بر دین را به چالش می کشاند. هدف پژوهش حاضر پرداختن به مساله نسبت میان اخلاق و دین است. مساله ای که در این رابطه در پژوهش حاضر مورد بررسی قرار می گیرد این است که اخلاق چه نوع استقلالی می تواند نسبت به دین داشته باشد. نویسنده ضمن قابل قبول دانستن مهمترین چالشی که پیروان نظریه استقلال اخلاق از دین مطرح می نمایند با تمسک به نظریه اخلاق دو قطبی نسبت میان اخلاق و دین را تبیین می کند. بر اساس این نظریه دو جنبه معرفت شناختی و روان شناختی را باید در مورد اخلاق تمایز نهاد. در حالی که جنبه معرفت شناختی اخلاق از دین استقلال دارد جنبه روان شناختی بر دین مبتنی است. با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و مفروض گرفتن عینیت ارزش های اخلاقی مقاله پیش رو به این نتیجه خواهد رسید که ارزش های اخلاقی در حالی که از دین استقلال دارند ؛ اما از جهتی متفاوت بر دین مبتنی هستند.
چرا در نظام منطق سینوی از ادات عطف صحبت نشده است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
191 - 214
حوزههای تخصصی:
در نظام منطق سینوی انواع قضایا منحصر به قضیّه حملیه، قضیّه شرطیه متّصله و قضیّه شرطیه منفصله بوده،و در آن از قضایای عطفی صحبت نشده است.بر این اساس، این پرسش مهمّ مطرح می شود که چرا منطق دانان سینوی به ادات عطف نپرداخته اند؟ تلاش ما در پژوهش حاضر این است که اوّلاً پاسخی قابل قبول برای این پرسش ارائه نماییم؛ ثانیاً نارسائی برخی از دیدگاه های موجود در این زمینه را نشان دهیم. در منطق سینوی مناط قضیّه بودنِ یک عبارت این است که با اظهار آن عبارتْ حکمی واحد توسّط شخص بیان گردد. در نتیجه، قضایای مرکّب عطفی را نمی توان به عنوان قسمی از انواع قضایا در کنار قضایای حملیه و شرطیه قرار داد؛ زیرا برخلاف طرفین قضایای شرطیه که حین ترکیب فاقد حکم هستند و از این رو به خودیِ خود ارزشِ صدق ندارند، اظهار ترکیبی عطفیْ متضمّنِ، یا حاکی از، چندین حکم بوده و طرفین آن حین ترکیب قابلیت صدق و کذب دارند.
نظریه دو جنبه ای نفس و بدن (تحلیل و بررسی دیدگاه اسپینوزا در باب نفس و بدن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه اسپینوزا درباره ی نفس و بدن در حقیقت راه حلی است برای معضلی که دکارت در باب نفس و بدن با آن مواجه بود.در نظر اسپینوزا جسم جوهر نیست بلکه حالتی از صفت بعد است مجموعه ای از اشیاء جزئی است که از کنار هم قرار گرفتن اجسام بسیط بوجود آمده است . نفس انسان نیز جوهر نیست بلکه حالتی از صفت فکر است، اما از آنجا که فکر چیزی جز «تصور داشتن» نیست بنابراین نفس چیزی جز مجموعه تصورات نیست. تصور نقش اساسی در نظریه نفس و بدن اسپینوزا دارد. اسپینوزا از تصور جنبه فعال ذهن را قصد کرده است و آن را مقوم نفس انسانی می داند. دو سلسله ی طولی نامتناهی از تصورات (نفوس) و اشیاء ممتد (بدن ها) وجود دارد. هم تصورات و هم اشیاء ممتد معلول خداوندند و از آنجا که قدرت فعل خداوند با قدرت فکر او برابر است، نظم و اتصالی که در اشیاء ممتد (حالات) وجود دارد عیناً در تصورات نیز وجود دارد و بالطبع مطابق با هر حالتی از بدن، تصوری از آن حالت در نفس وجود دارد، بنابراین نفس چیزی جز تصور بدن نیست. این نکته به نظر اسپنوزا این امکان را به ما می دهد تا نفس و بدن را دو جنبه از یک جوهر واحد تلقی کنیم. تبیین اسپینوزا از مسئله نفس و بدن که از آن در این مقاله به نظریه ی دو جنبه ای نفس و بدن تعبیر می شود مبتنی بر نظریه خاص اسپینوزا در باب رابطه ی جوهر و صفات است. حقایق جسمانی حالتی از صفت بعدند و حقایق نفسانی حالاتی از صفت فکرند و هر دو حقیقت جنبه های متفاوت یک جوهر واحدند.
بررسی و تحلیل داستان «سنگ روی سنگ» هوشنگ مرادی کرمانی در پرتو نظریه «فلسفه برای کودکان» متیو لیپمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسفه برای کودکان (فبک)، برنامه ای است که با هدف گذار از تعلیم و تربیت ناکارآمد سنّتی، به ابتکار پروفسور متیو لیپمن آمریکایی، در آغاز دهه 1970 میلادی، شکل گرفت. این برنامه با ابزار داستان موقعیت های دشوار و چالشی زندگی را به کودکان ارائه می کند تا با اندیشیدن و بحث درباره آن ها، مهارت های گوناگون و ارزشمند فکرورزی را فرابگیرند و با مسائل و چالش های زندگی برخوردی سنجیده داشته باشند. در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، با استفاده از منابع کتابخانه ای، داستان «سنگ روی سنگ»، از مجموعه داستان «تنور و داستان های دیگر» هوشنگ مرادی کرمانی، بر پایه معیارهای داستانی فبک بررسی و تحلیل شده است. مطابق نتایج پژوهش، شخصیت پردازی داستان مطلوب و باورپذیری، صرف نظر از قسمت های پایانی، قابل قبول است. داستان پیرنگی قوی و پیامی غیرتلقینی دارد و تنها ضعف آن گره گشایی انتهای داستان می باشد. در این داستان مفاهیم و چالش های فلسفی متعدد و متنوع، درونمایه فلسفیِ غیرتلقینی و برخی گفت وگوهای متناسب با فبک، مشاهده می شود. زبان داستان امروزی و مناسب گروه سنّی «د» است؛ وجود اصطلاحات و عبارات کنایی دشوار، شعر، و حجم و گفت وگوهای طولانی ضعف های آن محسوب می گردد. غالب مفاهیم و موضوعات داستان درخور فهم گروه سنی «ج» و «د» است. صحنه های خشونت آمیز داستان نیز همانند دیگر ضعف های آن، نیاز به بازنویسی دارد.
تاریخچه اجمالی تطور کلام فلسفی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۷)
147 - 166
حوزههای تخصصی:
مباحث کلامی ابتدا به صورت شفاهی مطرح شدند. رفته رفته مذاهب کلامی پدید آمدند و پیروان هریک کوشیدند معتقدات خویش را به صورت مدون مکتوب کنند. کلام امامیه در آغاز عمدتاً صبغه نقلی داشت، اما به دلیل نارسایی نقل گرایی کم کم به سمت عقل گرایی تأویلی سوق داده شد و سرانجام با توجه به کاستی های این روش ناچار صبغه فلسفی به خود گرفت. این سه روش که در طول هم قرار دارند در حقیقت سیر تطور علم کلام را در روش رقم زدند. بی توجهی به سیر تطور کلام فلسفی باعث شده است درباره باید و نباید فلسفی شدن کلام قضاوت های غیردقیقی صورت گیرد. در این نوشتار سیر فلسفی شدن کلام تبیین شده است.
خوانشی بر «حلقه های یادگیری» وایتهد در بستر «آموزش و یادگیریِ تفکر محور» و اقتضائات آن در نظام تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تفکر و کودک سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
77 - 111
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین«حلقه های یادگیری» وایتهد ونقش آن در«آموزش و یادگیریِ تفکرمحور» است، که بارویکرد توصیفی وروش تحلیل مفهومی با مبنا قراردادن نظریه «آموزش ویادگیری»وی مفاهیم اصلی پژوهش را مورد تحلیل مفهومی دقیق قرارداده،ضمن استخراج مؤلفه های تربیتی، اقتضائات این نظریه را درعرصه تعلیم وتربیت تجویز می نماید وبه دوسؤال پژوهشی پاسخ می دهد1.حلقه های یادگیری وایتهدچگونه منجربه آموزش ویادگیریِ تفکرمحورمی شوند؟2. اقتضائات نظریه وایتهددرآموزش چیست؟ ابتدا نظریه ی انتقادی، سپس اضلاع مثلث یادگیری تبیین می شوند: درضلع اول «آهنگ ووزن»، درضلع دوم «مراحل رشد ذهنی» و«موزون بودن رشد»، ودرضلع سوم نقش«آزادی وانضباط»،درسه مرحله «شوق،دقت وتعمیم» تشریح می شود.شوق درمرحله ی اول حلقه ای ایجاد می کند که با اتصال به حلقه های بعدی چون گردابی تمام مراحل را به هم می پیوندد. دراین مرحله سیطره ی «آزادی» موجب ادراک درکودک می شود.درمرحله ی دوم استیلای«انضباط» بر«آزادی» موجب افزایش دقت، کشف وفهم می شود. درمرحله ی سوم استیلای«آزادی» بر«انضباط»سبب می شود کودک با تفکرمنطقی واستدلالی، آموخته هایش را به موقعیت های زندگیِ اش تعمیم دهد.درهمه مراحل نقش معلم حفظ شوق است و«آزادی وانضباط» همچون ستون های نظریه حضوردارند. این مراحل همپوشانی داشته، درفرایندی مارپیچی درحالِ تکرارند وبا آموخته های قبلی ارتباط معناداری ایجاد می کنند.اقتضائات نظریه ی وایتهد عبارتنداز:حذف ایده های راکد، نقش تشویقی معلم، تناسب رشد ذهنی کودک با مطالب درسی،خلاقیت،اخلاق محوری و شجاعت اخلاقی معلم.
ارزیابی اثر بخشی توان بخشی شناختی بر تحمل ناپذیری بلاتکلیفی، کاهش مشکلات خواندن و عملکرد خواندن کودکان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تفکر و کودک سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
201 - 226
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی اثر بخشی درمان توان بخشی شناختی بر عملکرد خواندن، مشکلات خواندن و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی بود. روش پژوهش شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری اختصاصی همراه با نقص در خواندن دختر پایه چهارم ابتدایی دبستان های شهر همدان در سال 99-1398 بود که 30 نفر از آنها با نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. برای گروه آزمایش به مدت یک ماه (در هفته 2 جلسه 45 دقیقه ای) برنامه توانبخشی شناختی اجرا گردید. گروه کنترل در این مدت، آموزشی دریافت نکرد. عملکرد خواندن با آزمون خواندن و نارساخوانی (نما)، مشکلات خواندن توسط جدول سنجش مشکل و نوع آن (سمن) و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی توسط پرسشنامه تحمل ناپذیری بلاتکلیفی فریستون و همکاران(1994) سنجیده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین میانگین متغیرهای عملکرد خواندن، مشکلات خواندن و تحمل ناپذیری بلاتکلیفی دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود داشت (0.05 P <). لذا، درمان توان بخشی شناختی می تواند ابزار مفیدی برای افزایش عملکرد خواندن و کاهش مشکلات خواندن و عدم بلاتکلیفی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری اختصاصی همراه با نقص در خواندن باشد.
طراحی و اعتباربخشی الگوی آموزشی و پرورشی صبر بر اساس آموزه های اسلامی در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تفکر و کودک سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
249 - 277
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی و اعتباربخشی الگوی آموزشی و پرورشی صبر بر اساس آموزه های اسلامی در دوره ابتدایی است. در این مطالعه از روش آمیخته (کیفی و کمی) استفاده شده است. در بخش کیفی از تحلیل اسنادی و روش دلفی و در بخش کمی از روش پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل کلیه اسناد و منابع مرتبط با صبر از جمله قرآن، نهج البلاغه و احادیث است. جامعه آماری در بخش کمی شامل متخصصان آموزه های اسلامی و برنامه درسی بودند، نمونه آماری تحقیق براساس فرمول کوکران 384 نفر از متخصصان می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای تعیین اعتبار از راهبرد بازبینی مشارکت کنندگان و بازبینی متخصصان استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که 45 شاخص حاصل از تحلیل محتوی با روش دلفی 42 شاخص و در 4 مؤلفه باقی ماندند. 4 مؤلفه شامل؛ مؤلفه هدف 21 شاخص، محتوی 8 شاخص، روش7 شاخص و ارزشیابی 6 شاخص می باشد، نتایج حاکی از برازش خوب مدل دارد. براساس یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت که توجه به مؤلفه های شناسایی شده صبر براساس آموزه های اسلامی می تواند راهنمای عمل برنامه ریزان درسی و معلمان در آموزش و پرورش دانش آموزان دوره ابتدایی باشد.
تاثیر فیشته از واقعیت موثر ماکیاولی در سیاست و فراروی از آن در سپهر اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
غرب شناسی بنیادی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
241 - 266
حوزههای تخصصی:
سیاست برای فیشته یکی از مهم تری مسائلی است که رد پای آن تقریبا در همه دوره های فکری اش قابل مشاهده است. او در دوره ینا کتاب مهم بنیادهای حق طبیعی و در دوره برلین مقاله درباره ماکیاولی و کتاب خطابه هایی به ملت آلمان را در فلسفه سیاسی می نویسد. سیاست نظری فیشته در گسستی که ماکیاولی میان مبانی متافیزیکی با سیاست نظری ایجاد می کند منطق خود را به دست آورده و نظریه ای فلسفی برای سیاست تدوین می کند. مسأله اساسی نوشتار حاضر این است که نشان دهد چگونه فلسفه سیاسی فیشته در دوره ینا برای اینکه قابل فهم شود بدون درک فلسفه سیاسی ماکیاولی ممکن نیست؟ نگارنده در این مجال سعی می کند تا با روش توصیفی – تحلیلی توضیح دهد که فیشته با اینکه جهان اخلاقی را غایت مناسبات سیاسی می دانست، اما از بسیاری جهات در سیاست پایبند منطقی است که ماکیاولی در سیاست ایجاد می کند. او با تاثیرپذیری از ماکیاولی مناسبات سیاسی را بر پایه واقعیت موثر معنی می کند و با بنیادی دانستن سیاست در تکوین آگاهی، خودآگاهی و ابژکتویته همانند ماکیاولی برای سیاست نقش تکوینی قائل می شود و با اعتقاد به اینکه استبداد سیاسی نقش کانونی در تعین قانون اساسی دارد مطلق خود را به شهریار ماکیاولی نزدیک می سازد.
ضدرئالیسم و رئالیسم عرفی: رورتی در مقابل پاتنم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۶
39 - 70
حوزههای تخصصی:
علائق رئالیستی پاتنم او را بر آن می دارد که در دورۀ اخیر تفکرش، با دفاع از «رئالیسم عرفی»، در میان مواضع پراگماتیستیِ خود جایی برای حفظ تصور و معنایی شبیه «درستیِ» غیرمحلی (nonlocal) و ناگذرا (nontransient) که فلسفۀ رئالیستی در اختیار ما قرار می دهد، جستجو کند. در حالی که به عقیدۀ رورتی، مواضع پراگماتیستی صرفاً تا جایی قابل قبول هستند که بخواهیم بدون چنین معنا و تصوری عمل کنیم. این مقاله با استناد به مکاتبات انتقادی مستقیم این دو پراگماتیست، تقابل فکری آنها را مورد تحلیل و ارزیابی قرار می دهد. طبق نتیجۀ این پژوهش، دیدگاه ضدرئالیستی رورتی نتیجۀ ناگزیر پراگماتیسم مشترک او و پاتنم است. پاتنم نمی تواند ضمن ماندن در مرزهای پراگماتیسم، دیدگاه رورتی را مورد انتقاد قرار دهد. ویژگیِ ضدمطلق انگاری پراگماتیسم به این معناست که شهودهای رئالیستی عرف عام نیز مشمول تغیر و تحول تاریخی خواهند بود.