مطالب مرتبط با کلیدواژه

وایتهد


۱.

بررسی و نقد مبانی هستی شناختی تعلیم و تربیت پویشی وایتهد با تکیه بر آرای علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: علامه طباطبایی هستی شناسی وایتهد تعلیم و تربیت پویشی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه‌ تعلیم و تربیت
تعداد بازدید : ۲۴۲۱
هدف این مقاله بررسی انتقادی مبانی هستی شناختی تعلیم و تربیت پویشی وایتهد با تکیه بر آرای علامه طباطبایی است. وایتهد یکی از تأثیرگذارترین فلاسفة قرون اخیر در غرب بود که نظریاتش تأثیری مستقیم بر تعلیم و تربیت داشت و موجب تولد تعلیم و تربیت پویشی شد. او توانسته است با نقد تصور مکانیکی دکارت و نیوتن مقابله کند و با طرح سیلان در واقعیت و تعامل خداوند با هستی های بالفعل قدمی فراتر بگذارد و تحولی در عرصة تعلیم و تربیت بنا نهد؛ بااین حال مبانی هستی شناختی تعلیم و تربیت پویشی با نقدهایی روبه رو هستند. هستی های بالفعل از دیدگاه وایتهد مستقل و در سیلان اند و خلاقیت آنها تا جایی گسترده است که توسط ارادة خداوند هم محدود نمی شود. از سویی خداوند نیز به منزلة یک هستی مستقل دارای ذات ازلی است، ولی دارای ذات تبعی نیز هست؛ یعنی در تعامل با جهان، در حال تکامل است. بررسی آرای علامه طباطبایی نشان می دهد که ایشان توانسته با تکیه بر مبانی هستی شناختی همانند اصالت وجود و تشکیک در وجود، از سویی نتایج مثبت فلسفة پویشی را در خود داشته باشد و از سوی دیگر برداشت درخوری از خداوند و ارتباط او با جهان به دست دهد و این برداشت می تواند مبانی مستحکم هستی شناختی برای تدوین اهداف و اصول تعلیم و تربیت را فراهم آورد.
۲.

بررسی جایگاه عقلانیت و مؤلفههای آن در برنامه درسی دورة متوسطه دوم با تأکید بر آموزههای اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: علامه طباطبایی هستی شناسی وایتهد تعلیم و تربیت پویشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۴ تعداد دانلود : ۴۷۴
هدف این مقاله بررسی انتقادی مبانی هستی شناختی تعلیم و تربیت پویشی وایتهد با تکیه بر آرای علامه طباطبایی است. وایتهد یکی از تأثیرگذارترین فلاسفة قرون اخیر در غرب بود که نظریاتش تأثیری مستقیم بر تعلیم و تربیت داشت و موجب تولد تعلیم و تربیت پویشی شد. او توانسته است با نقد تصور مکانیکی دکارت و نیوتن مقابله کند و با طرح سیلان در واقعیت و تعامل خداوند با هستی های بالفعل قدمی فراتر بگذارد و تحولی در عرصة تعلیم و تربیت بنا نهد؛ بااین حال مبانی هستی شناختی تعلیم و تربیت پویشی با نقدهایی روبه رو هستند. هستی های بالفعل از دیدگاه وایتهد مستقل و در سیلان اند و خلاقیت آنها تا جایی گسترده است که توسط ارادة خداوند هم محدود نمی شود. از سویی خداوند نیز به منزلة یک هستی مستقل دارای ذات ازلی است، ولی دارای ذات تبعی نیز هست؛ یعنی در تعامل با جهان، در حال تکامل است. بررسی آرای علامه طباطبایی نشان می دهد که ایشان توانسته با تکیه بر مبانی هستی شناختی همانند اصالت وجود و تشکیک در وجود، از سویی نتایج مثبت فلسفة پویشی را در خود داشته باشد و از سوی دیگر برداشت درخوری از خداوند و ارتباط او با جهان به دست دهد و این برداشت می تواند مبانی مستحکم هستی شناختی برای تدوین اهداف و اصول تعلیم و تربیت را فراهم آورد.
۳.

بنیادهای مابعدالطبیعی علم و دین در فلسفه پویشیِ خدامحور وایتهد

کلیدواژه‌ها: وایتهد علم و دین مابعدالطبیعه پویشی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۹۹۱ تعداد دانلود : ۷۲۵
نظام مابعدالطبیعی وایتهد بر وحدت و هماهنگی امور و رویدادهای متحولی استوار است که در جهان ازلی خودبنیاد و در ارتباط دوسویه با امور ازلی دیگر نمایانگر اندیشه ای پویشی و درعین حال علمی است. از دیدگاه وایتهد، تبیین های علمی و دینی برای توصیف ریشه مابعدالطبیعی نظم و هماهنگی رویدادهای این جهان بسنده نیستند، بلکه دلیل کافی برای توجیه آن خداوندی است که خود متحول و سامان دهنده تحولات این جهان است، اما خالق آن نیست و علم و قدرت مطلق ندارد. در این مقاله می کوشیم با بررسی بنیادهای مابعدالطبیعی علم و دین در فلسفه پویشی وایتهد، نشان دهیم که دلیل کافی وایتهد برای تبیین وجود جهان در حال پویش، خود نابسنده و حتی از جهتی غیرضروری است؛ زیرا خداوندی که علم و قدرت مطلق برای خلق و اداره جهان و تحولات آن ندارد و خود متحول است، نمی تواند مبنای کافی و ضروری وجود آن باشد.
۴.

فعل خدا در جهان از دیدگاه ایان باربور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهیات پویشی باربور پویش خدا فعلاللهی وایتهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۵ تعداد دانلود : ۴۶۲
هدف ما بررسیِ تحلیلیِ دیدگاه پویشیِ باربور درباره فعل خدا در جهان است. ایان باربور به پیروی از دیدگاه علمیِ روز اعتقاد دارد که جهان طبیعت با قانون های طبیعی اداره می شود؛ اما به فعالیت خدا در جهان طبیعت نیز باور دارد؛ و این ها را جمع پذیر می داند، چرا که وی معتقد است اینها در دو سطحِ متفاوت روی می دهند. قانون های طبیعی بیانگر تأثیر عوامل فیزیکیِ یک پدیده اند و فعلِ خدا بیانگرِ تأثیرگذاری خدا از درون است. در جهانی که باربور ترسیم می کند، عواملِ طبیعی و اراده انسان، آینده جهان را رقم می زنند و حتی خدا از آینده جهان بی خبر است. فعلِ خدا در جهان به ارائه پیشنهاد و معرفی امکانات به مخلوقات محدود و خدا عاملی در کنارِ عواملِ دیگر شناخته می شود؛ اما چنین خدایی بسیار ضعیف و نیازمند است و نمی تواند شایسته پرستش باشد.
۵.

مسئله شر در الهیات پویشی و حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهیات پویشی حکمت متعالیه قدرت مطلق مسئله شر ملاصدرا وایتهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۴ تعداد دانلود : ۶۳۲
بیشتر مباحثی که در اندیشه های فلسفی و کلامی غرب، درباره مسئله شر مطرح شده اند، به جنبه نظری آن، (آن گونه که در ساختار کتاب مقدس بیان شده است) توجه داشته اند. این مباحث اغلب با اشاره به منطقی بودن مسئله مذکور، ناسازگاری قدرت و علم مطلق خدا و رحمت واسعه او، وجود انواع مختلف شر در عالم را چالشی جدی پیش روی مؤمنان دانسته اند. الهیات پویشی به عنوان جنبش نوینی در مباحث کلامی - فلسفی با بهره گیری از دیدگاه های فلسفی وایتهد و پیروان او در مکتبشیکاگو، با ارائه تبیین و توصیف یکسره متفاوتی از تبیین سنتیِ مطرح در ادیان، به نوعی با تغییر دادن یا پاک کردن صورت مسئله مورد بحث، سعی در یافتن راه حلی برای پاسخگویی به مسئله شر داشته است. انکار قدرت مطلق خداوند و علم او به آینده، ارائه تفسیر متفاوتی درباره ارتباط میان خدا و جهان و نیز تفکیک شر ظاهری از شر واقعی، از مهم ترین مبانی الهیات پویشی در مواجهه با مسئله شر محسوب می شود. در جستار حاضر، برآنیم تا با تکیه بر آرای فلسفی و کلامی ملاصدرا، به ویژه اصالت وجود، تشکیک وجود، عدمی و نسبی بودن شر، رویکرد الهیات پویشی در مواجهه با مسئله شر را نقد و بررسی کنیم.
۶.

تحلیل و بررسی رابطه علم و دین از منظر اندیشه پویشی وایتهد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دین علم رابطه علم و دین فلسفه پویشی وایتهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۸ تعداد دانلود : ۴۷۳
در این مقاله تلاش می شود رابطه علم و دین از منظر اندیشه پویشی وایتهد بررسی و تحلیل شود. برای این امر ابتدا الگوهای چهارگانه رابطه علم و دین (تضاد، تمایز، گفت وگو و تلفیق) توضیح داده می شود. سپس، درباره نظام مابعدالطبیعی پویشی بحث می شود تا نشان داده شود که علم و دین چگونه در چهارچوب این نظام فراگیر هماهنگی یا تلفیق پیدا می کنند. و در آخر، اصول حاکم بر رابطه این دو قلمرو استخراج می شود که تحلیل آن ها از پویایی و تحول علم و دین، ناظربودن هر دو بر واقعیتی واحد و سروکار داشتن با وجوهی از واقعیت، طبیعی بودن تضاد بین این دو، به رغم اغراق در آن، و تحول معرفت دینی در پرتو معرفت علمی حکایت می کند.
۷.

بررسی تطبیقی غایت مندی در حرکت جوهری ملاصدرا و حرکت در طبیعت وایتهد(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا وایتهد حرکت حرکت جوهری غایت مندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۹ تعداد دانلود : ۶۷۵
وجود حرکت در طبیعت، امری بدیهی است اما جهت و غایت آن چیست؟ بین متفکرین اختلاف نظر وجود دارد. بعضی از پیش سقراطیان، وجود طبیعت را اتفاقی و تصادفی می دانند و غایتی برای آن، قایل نبودند. در مقابل، کسانی هستند که هدفمندی را منحصر در موجوداتی می دانند که دارای شعور و اراده اند. طبیعت فاقد این دو ویژگی است، پس جهت دار و غایت مند نیست. ملاصدرا غایت را منوط به شعور واراده نمی داند. از نظر او، حرکت در سراسر طبیعت، جهت دار و غایت مند است، زیرا بین علت غایی و غایت تفاوت وجود دارد. وایتهد، عنصر اصلی تشکیل دهنده طبیعت را پویش می داند و با اصول و مبانی خود، طبیعت را در تحول و سیلان می داند. او برای طبیعت، نظم قایل است و از این راه، پی به وجود خدا می برد. لذا حرکت در فلسفه پویشی، جهت دار و هدف مند است. دو فیلسوف شرق، غرب با اصول و مبانی مختلف، توانسته اند در باب غایت مندی و جهت داری حرکت، به هم دلی و هم زبانی دست یابند.
۸.

خوانشی بر «حلقه های یادگیری» وایتهد در بستر «آموزش و یادگیریِ تفکر محور» و اقتضائات آن در نظام تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وایتهد حلقه های یادگیری آموزش و یادگیریِ تفکرمحور تعلیم و تربیت اقتضائات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۴۸
هدف این پژوهش تبیین«حلقه های یادگیری» وایتهد ونقش آن در«آموزش و یادگیریِ تفکرمحور» است، که بارویکرد توصیفی وروش تحلیل مفهومی با مبنا قراردادن نظریه «آموزش ویادگیری»وی مفاهیم اصلی پژوهش را مورد تحلیل مفهومی دقیق قرارداده،ضمن استخراج مؤلفه های تربیتی، اقتضائات این نظریه را درعرصه تعلیم وتربیت تجویز می نماید وبه دوسؤال پژوهشی پاسخ می دهد1.حلقه های یادگیری وایتهدچگونه منجربه آموزش ویادگیریِ تفکرمحورمی شوند؟2. اقتضائات نظریه وایتهددرآموزش چیست؟ ابتدا نظریه ی انتقادی، سپس اضلاع مثلث یادگیری تبیین می شوند: درضلع اول «آهنگ ووزن»، درضلع دوم «مراحل رشد ذهنی» و«موزون بودن رشد»، ودرضلع سوم نقش«آزادی وانضباط»،درسه مرحله «شوق،دقت وتعمیم» تشریح می شود.شوق درمرحله ی اول حلقه ای ایجاد می کند که با اتصال به حلقه های بعدی چون گردابی تمام مراحل را به هم می پیوندد. دراین مرحله سیطره ی «آزادی» موجب ادراک درکودک می شود.درمرحله ی دوم استیلای«انضباط» بر«آزادی» موجب افزایش دقت، کشف وفهم می شود. درمرحله ی سوم استیلای«آزادی» بر«انضباط»سبب می شود کودک با تفکرمنطقی واستدلالی، آموخته هایش را به موقعیت های زندگیِ اش تعمیم دهد.درهمه مراحل نقش معلم حفظ شوق است و«آزادی وانضباط» همچون ستون های نظریه حضوردارند. این مراحل همپوشانی داشته، درفرایندی مارپیچی درحالِ تکرارند وبا آموخته های قبلی ارتباط معناداری ایجاد می کنند.اقتضائات نظریه ی وایتهد عبارتنداز:حذف ایده های راکد، نقش تشویقی معلم، تناسب رشد ذهنی کودک با مطالب درسی،خلاقیت،اخلاق محوری و شجاعت اخلاقی معلم.
۹.

قرائتی وایتهدی از متافیزیک به مثابه نقد انتزاعیات: مطالعه موردی نقد حیّز بسیط(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: متافیزیک فلسفه ارگانیسم وایتهد نقد انتزاعیات حیّز بسیط

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۴۸
از دیدگاه وایتهد هر یک از معارف بشری، اعم از علمی، دینی، اخلاقی، هنری، و فلسفی، بخشی از واقعیت یکپارچه را انتزاع می کنند و سپس گاه به خطا آن را با کل واقعیت یکی می گیرند. این امر انتزاعی را به جای فعلیت انضمامی  گرفتن چیزی است که وایتهد آن را مغالطه کنه و وجه یا مغالطه عینیت نابجا می نامد. مغالطه ای که هم فلسفه و هم علم جدید در چنبره آن گرفتاراند. اینجاست که باید دید از دیدگاه وایتهد وظیفه فلسفه چیست؟ و چه بدیلی معرفی می کند؟ مقاله حاضر با نظر به این دو پرسش، نخست به تحلیل مؤلفه های تعریف وایتهد از متافیزیک از قبیل تجربه به مثابه نقطه عزیمت، سازگاری درونی، توجه به انواع تجارب بشری، و...می پردازد. و به دنبال آن به روش متافیزیک وایتهدی اشاره می کند که شباهت هایی با روش علم دارد.  سپس به عمده کارکرد فلسفه از نظر وایتهد می پردازد که عبارتست از "نقد انتزاعیات" یا بررسی نقادانه تشخیص مرز امر انتزاعی از امر انضمامی. نمونه بارز این  نقادی، بررسی مغالطه حیّز بسیط است که سبب شد ماده باوری علمی تبدیل به پارادایم جهان شناسانه حاکم بر ذهن دانشمندان عصر جدید گردد. در پایان، نگرش اندام وار وایتهد به عنوان بدیل ماده باوری علمی مبتنی بر حیّز بسیط معرفی و توضیح داده می شود که وایتهد، به جای برداشت ماده باورانه علمی از جهان که گویی متشکل از ذرات مادی مستقل است، از پویش مبتنی بر ارگانیسم یاد می کند. جهانی متشکل از موجودات درهم تنیده که همواره در حال تجربه کردن هستند.
۱۰.

مفهوم تجربه نزد هگل و وایتهد: شناخت و فراشناخت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه هگل وایتهد احساس دیالکتیک صیرورت جهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۴
بحث از تجربه نزد هگل و وایتهد با یک مبنای اساسی و شبیه به هم، مطرح اما در دو مسیر کاملاً متفاوت بسط می یابد. مبنای این دو فیلسوف در مورد تجربه گره زدن بحث از آن به چیستی هستی است؛ هر چند این موضوع نیز به رغم شباهت هایی که میان شان هست، متفاوت می نماید. هگل واقعیت را در صیرورت می داند تا روح به مرحله نهایی خود برسد. بنابراین تجربه را در این ساختار مورد توجه قرار داده و معنا و مفهومی در حوزه شناخت برای آن قائل می شود. وایتهد نیز به صیرورت قائل است اما به روح قائل نیست و هر چه به تجربه دربیاید را واقعیت می داند. بنابراین مفهوم تجربه نزد او از حوزه شناخت بیرون می رود. ما در بررسی و تحلیل تجربه میان این دو فیلسوف با اینکه حضور مبنای مشترک را همه جا می توانیم دریابیم، اما می بینیم در بیشتر موارد این دو از هم متمایز می شوند و این موضوع به علت فهم متفاوت هر یک از تجربه است. ما در تحقیق حاضر سعی کرده ایم با مبنا قرار دادن مفهوم و ویژگی های تجربه میان هگل و وایتهد و با استفاده از آثاری که توانستیم مطالعه کنیم، در پاسخ به این پرسش که: «اگر آنچه از تجربه نزد هگل و وایتهد می توانیم دریابیم را در برابر هم قرار دهیم، چه چیزی به دست خواهیم آورد؟» ضمن نشان دادن وجوه «شباهت» و «تفاوت» را میان این دو فیلسوف به این نتیجه برسیم که «وایتهد در بحث تجربه از هگل عبور کرده است». 
۱۱.

تحلیل و بررسی تأثیر فلسفه پویشی وایتهد در تحوّل الهیاتی با تمرکز بر مسأله «شدن»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهیات پویشی پویش شدن فلسفه پویشی وایتهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۳
«فلسفه پویشی» وایتهد به عنوان یک نگرش نوین و تأثیرگذار در حوزه فلسفه معاصر، به بررسی روابط اندام وار و پیوسته میان عناصر مختلف هستی و فرآیندها می پردازد. این رویکرد، که برخاسته از بینش های فلسفی و علمی است، معتقد است که واقعیت، به هیچ وجه به عنوان یک مجموعه ثابت و ایستا از موجودات قابل درک نیست، بلکه به عنوان شبکه ای درهم تنیده و پویا از رویدادها و تغییرات بی پایان درک می شود. این تغییرات مداوم نشان دهنده یک دگرگونی دائمی در طبیعت هستی است. در این راستا، مفهومِ «شدن» به عنوان بنیادی ترین اصل در تفکر ارگانیسمی وایتهد به تصویر کشیده می شود. اهمیت این موضوع به ویژه در فهم تغییرات پیوسته در هستی و تعاملات میان رویدادها و موجودات به وضوح قابل مشاهده است و همچنین تأثیر این تغییرات بر دیدگاه های الهیاتی و تصورات انسان از خداوند و جهان به طور کلی بسیار قابل تأمل است. پژوهش حاضر به دنبال آن است که با استفاده از روش تحلیلی، تأثیر فلسفه پویشی را در شکل گیری و گسترش الهیات پویشی مورد بررسی قرار دهد. از منظر الهیات پویشی، تصورات و دیدگاه های مربوط به خداوند به عنوان موجودی که در حال پویش و دگرگونی است، به وضوح با رویکرد سنتی که خدا را به عنوان موجودی ثابت و غیرقابل تغییر می شناسد، ناسازگار است. این تناقض می تواند تبعات و تحولات مهمی در اندیشه دینی معاصر و در فهم ما از روابط بین انسان و خداوند به همراه داشته باشد و به طور کلی، عرصه های جدید و چالش های جدی برای ایمان سنّتی به وجود آورد.