فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۷۸۱ تا ۵٬۸۰۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
بیشتر منطق دانان ارسطویی مفاهیم را به کلی و جزئی تقسیم و تمایز آن ها را تبیین می کنند؛ اما برخی معتقدند مفهوم جزئی وجود ندارد و تمام مفاهیم کلی اند. به نظر می رسد برای روشن شدن سرنوشت این تقسیم، باید ملاک تمایز مفهوم جزئی و کلی را به درستی تبیین کنیم. با روشن شدن این ملاک، میزان دلالت معنایی هریک از این دو مفهوم و تبیین صدق و کذب گزاره های متشکل از آن ها نیز روشن می شود. منطق دانان معتقدند نمی توان از مفاهیم جزئی در علوم برهانی بهره برد؛ زیرا علم یقینیِ همیشگی در اختیار انسان قرار نمی دهند؛ بااین حال، گاهی از مفاهیم جزئی در علوم برهانی استفاده شده است و برخی معتقدند قضایای متشکل از مفاهیم جزئی، یقین دائم برای انسان ایجاد می کنند. شاید بتوان سخن ایشان را باتوجه به سخن حکمای پیشین توجیه کرد.
عقلانیت و اخلاق دینی بحث در اخلاق خود بنیاد در الاهیات کاتولیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از دیدگاه های علم کلام و فلسفه اخلاق، مبتنی بر تعیین ملاک حسن و قبح است. فخر رازی معتقد است حسن و قبح در افعال بشری عقلی، و در افعال الهی شرعی است. دیدگاه او خاص و منحصر به فرد است. در این جستار، نخست ادله فخر رازی را برای تفکیک جایگاه عقل در اخلاق بشری و الهی و چرایی روی آوردن او را به چنین دیدگاهی خواهیم گفت. دلایل فخررازی را در دفاع از شرعی بودن حسن و قبح افعال الهی در سه جهت طبقه بندی می کنیم: تکلیف، خلقت و جبر حاکم بر عالم. در گام بعدی، ادّله او را با رویکرد تحلیلی انتقادی سنجیده و نقد می کنیم. در پایان، با ردّ دیدگاه فخر رازی نتیجه می گیریم ملاک معرفت شناختی در تشخیص حسن و قبح افعال انسانی و الهییکسان است.
مقایسه دیدگاه خواجه عبداللّه انصارى و بندیکت قدیس درباره زهد و ترک گناه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
در این مقاله، دستورات بندیکت قدیس راهب مسیحى و خواجه عبداللّه انصارى درباره زهد و دورى از دنیا و ترک گناه مقایسه شده است. این تحقیق با روش توصیفى تحلیلى به هدف آشکار کردن شباهت ها و تفاوت هاى دیدگاه هاى دو شخصیت، به منظور افزایش آگاهى از ادیان ابراهیمى انجام شده است. این مقایسه با توجه به کتاب «منازل السائرین» خواجه و کتاب «قواعد» بندیکت انجام شده است. از مجموع مباحث نتیجه مى شود که آراء بندیکت و خواجه در موارد بسیارى یکسان یا شبیه هستند. ریشه مشابهت دستورات سلوکى بندیکت و خواجه این است که خاستگاه معرفتى آن دو، ادیان آسمانى مسیحیت و اسلام است که بر اساس فطرت مشترک انسانى است. بازگشت تفاوت مکتب خواجه و بندیکت به این است که مکتب عرفانى خواجه نسبت به مکتب بندیکت پیشرفته تر است.
تأثیرپذیری معرفت از مؤلفه های غیر معرفتی از دیدگاه لیندا زگزبسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معرفت از مهم ترین دستاوردهای بشر در مواجهه با پدیده ها و حقایق هستی است که با توانایی شناختی خویش به آن دست می یابد. در طول تاریخ فلسفه همواره این دغدغه وجود داشته است که آیا باورهای انسان از ساحت های غیرمعرفتی وی و نیز عوامل بیرونی تأثیر می پذیرد یا خیر و اگر چنین است، آیا به لحاظ معرفتی امری مقبول است یا باید عامل را از این تأثیرات آگاه کرد و او را از این تأثیر برحذر داشت. زگزبسکی، از معرفت شناسان جدید است که بیشتر با نظریه معرفت شناسی فضیلت محور شناخته می شود، وی در فرایند نظریه پردازی خود از تأثیر برخی عوامل غیرمعرفتی سخن می گوید که به مثابه بنیان معرفت به شمار می روند. عواطف و احساسات، فضایل و رذایل، اراده انسان و زمینه های اجتماعی از جمله مهم ترین این عوامل هستند که وی از آنها نام می برد و نظریه خویش را نیز بر همین موارد بنا می نهد. در مقاله به بررسی این عوامل و فرایند تأثیر آنها بر سامان یافتن معرفت می پردازیم.
بررسی معانی حق در فلسفه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فارابی حق را به سه معنا مورد استفاده قرار داده و ابن سینا نیز به تبع او همین معانی را برای حق در نظر گرفته است. دو معنای وجودی و یک معنای معرفت شناسانه. حق به معنای وجود مطلق (دائم) و وجود بالفعل و حق به معنای صدق. قول یا اعتقاد (حکم) را هنگامی که مطابِق واقع است صادق و هنگامی که واقع مطابَق با آن است حق می نامند. فلاسفه مسلمان بالاتّفاق مطابقت را به عنوان ملاک صدق در نظر گرفته اند. ضمناً ابن سینا از بُعد عقل عملی نیز برای حکمت، شأن عملی قائل است. عدالت به عنوان رکن اصلی عقل عملی است و او در حکمت عملی حق را ملاک عدل گرفته است. با وجود آنکه ابن سینا رویکرد استدلالی را در فلسفه اخذ کرده است اما به نحوی نگاهی اشراقی و عارفانه نیز دارد. سومین لحاظی که حق نزد ابن سینا مورد توجه قرارگرفته بُعد شهودی و عرفانی حکمت است. ابن سینا در کنار اعتقاد راسخ به علم حصولی (مبتنی بر صورت ذهنی) به علم حضوری قائل است. نزد شیخ حق وجه وجودی نیز دارد، پس با اعتقاد به علم حضوری است که حق با بُعد معرفت شناسانه اتّصال و به معنای دقیق تر اتحاد می یابد.
تعریفِ «فلسفه» و «فیلسوف» در فایدونِ افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله تبیینی است از دگرگونی دیدگاه افلاطون نسبت به معنای «فلسفه» و «فیلسوف» در فایدون در مقایسه با آثارِ پیشین او. فایدون تأویلِ افلاطون از زندگی و فلسفه و مرگ سقراط بر اساس آموزه های فرجام شناختی اورفیوسی و فیثاغورثی است. او در خلال این تأویل، بدبینیِ معرفت شناختیِ خویش و راه برون رفت از آن را بازمی گوید. او سقراط را نمونه ی آرمانیِ فیلسوفی می شناسد که با پی بردن به جهل خویش و موانع کسب معرفت در این جهان، روح خود را از دلبستگی های مادی پاک و وارسته و آماده ی پرگشودن از زندان جسم ساخته است، تا بتواند در ساحتِ برینِ نامادی به معرفت نائل آید. بدین سان، افلاطون به تعریف خاص خود از «فلسفه» و «فیلسوف» دست می یابد. بر اساس تعریف او، فلسفه راه رستگاری، و فیلسوف کسی است که در جست وجوی معرفت خود را آماده ی مرگ و رستن از جهان می سازد.
نظریّه ی اخلاقی زاگزبسکی: نظریّه ی فضیلت مدار الگوگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لیندا زاگزبسکی در نظریّه ی فضیلت مدار الگوگرا گونه ی جدیدی از نظریّه ی اخلاقی مبناگرا را عرضه می کند که در آن اشخاص الگو پایه ای ترین مؤلّفه ی اخلاقی در نظر گرفته می شوند. او در این نظریّه تلاش دارد تا تمام مفاهیم بنیادی اخلاق از جمله نتیجه ی خوب و فعل صواب را از راه ارجاع مستقیم به شخص الگوی خوب تعریف کند. یکی از مهم ترین پیامدهای این نظریّه در پسینی دانستن گزاره های اخلاقی نهفته است که این امر سبب توجّه ویژه ی این نظریّه به اخلاق روایی می شود. زاگزبسکی در این نظریّه با تأکید بر نقش برجسته ی عواطف در حوزه ی اخلاق نشان می دهد که شخص الگوی خوب را باید از راه حسّ عاطفی تحسین و تمجید شناسایی کرد. او برای پیش برد این دیدگاه خود، عاطفه را ادراکی معرّفی می کند که هم دارای حیث شناختی و هم دارای حیث ترغیبی است. از آن جا که این نظریّه بر کشش و جذابیّت خوبی مبتنی است، می تواند بنیان گیرا و جذّابی را برای اخلاق فراهم آورد و از همین روست که زاگزبسکی این نظریّه را برتر و موجّه تر از نظریّات دیگر اخلاقی به شمار می آورد. در این مقاله تلاش کرده ایم تا گزارش مختصری از نظریّه ی اخلاقی زاگزبسکی بدست دهیم و دیدگاه فلاسفه ی دیگر را نسبت به این نظریه بیان کنیم.
تدوین، اعتبار سنجی، و رتبه بندی شاخص های مربی آموزش فلسفه به کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تدوین، اعتبار سنجی، و رتبه بندی شاخص های مربی آموزش فلسفه به کودکان ، و با استفاده از روش های تحلیل اسنادی و دلفی به انجام رسیده است. نمونه تحقیق شامل کتب، مجلات، پایان نامه ها، و سایت های مرتبط با موضوع آموزش فلسفه به کودکان، و متخصصان آموزش فلسفه برای کودکان بوده است. ابزار گرداوری داده ها فیش، و فرم مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل مفاهیم ، آمار توصیفی ، و آمار استنباطی(آزمون تی و فریدمن ) استفاده شده است. یافته های تحقیق شامل 19 شاخص شخصی، و 30 شاخص حرفه ای برای مربی آموزش فلسفه به کودکان می باشد. همه صاحب نظران، شاخص های استخراج شده را تأیید کرده اند. به نظر آنان در بخش شاخص های شخصیتی، داشتن آمادگی روحی برای تدریس، آزاداندیشی، مشتاق بودن در احتجاج و تحقیق، و مهارت گوش دادن فعال، و در بخش شاخص های حرفه ای، اختصاص دادن زمان مناسب برای مشارکت هر دانش آموز، کنج کاوی در مورد معنا و دلالت های هر اظهارنظر کودک، و فلسفه ورزی، از اولویت بالاتری برخوردار بوده اند. همچنین شاخص های مربوط به ویژگی های شخصیتی در مقایسه با شاخص های ویژگی های حرفه ای در اولویت بالاتری قرار داشته است.
جایگاه «حُسن و زیبایی» در منطق پرواز سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش زیبایی شناسی و هم چنین فلسفه هن ر، هرچند مولود عصر جدید و ب رآم ده از روی کردِ جدی د ب ه ع لم و حقیقت ان د، ام ا پرسش از «امرِ زیب ا» و «هن ر»، پرسش هایی هستند که از دیرب از اندیشه آدمی را به خ ود مشغ ول داشته اند. شیخ شهاب الدین سهروردی ملقّب به «شیخ اشراق» از حکمای بزرگ ایرانی - اسلامی در قرن 6 هجری قمری، مب احث مربوط به هنر و زیب ایی را، ذیل مباحث جهان شن اسی و علم الان وار و مف اهیم حُسن و جم ال در حکمت اشراق مورد بررسی ق رار داده است. در آراء اشراقی سهروردی، «حُسن» حقیقتی نورانی و مینوی است که با حفظ هویّت ملکوتی خویش، قدم در قوس نزول نهاده و در عالم مُلک نیز متجلّی گشته است و زیبایی های محسوس و این جهانی، نشانه و آیتی است از زیبایی های معقول و آن جهانی. از منظر اشراقی علمی که بنیانِ هنر اشراقی را تشکیل می دهد، جز از طریق شهود به دست نمی آید و تحقق این شهود، آن گاه میسّر است که سالک یا هنرمند اشراقی با فهم «منطق پ رواز» به بازآفرینی معراج در نفس خویش نائل آید. حکمت و هنر اشراقی هر دو به زبان «رمز» بیان می گردند، بر همین مبنا علم «ت أویل» نیز در فهم و تبیین زبان رمزی حکمت و هنر اشراقی از جایگاه حائز اهمیتی برخوردار است. از این رو می توان گفت که «منطق پ رواز»، «رم ز» و «ت أویل» سه ضلع مثلثی را تشکیل می دهند که هم در حکمت اشراقی و هم در هنر اشراقی، جزو اصول و مب انیِ بنیادین ب ه شمار می روند و هنر یا حکمت اشراق آن گاه ظهور می ی ابد و بنی ان نهاده می شود که هر سه ضلع این مجموعه را با هم در نظر آوریم.
جایگاه کشف و شهود در منظومه معرفت دینی و معیار واقع نمایی آن از منظر عرفای اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرآن کریم آیات فراوانی وجود دارد که بیانگر نوعی معرفت خاص است که از طریق عمل به شریعت و از راه طریقت و سیر و سلوک به سوی حق تعالی و توجه به عالم قدس حاصل می شود، از این رو معرفت شهودی یکی از راه های شناخت در منظومه معرفت دینی محسوب می شود و در کنار سایر منابع شناخت دارای اعتبار و روایی است. اما کشف و شهود مانند هر منبع معرفت زای دیگر نیازمند ملاک و معیاری است که با آن مکاشفات و القائات صحیح از فاسد بازشناخته شوند. آنچه از مجموع سخنان عرفا به دست می آید، این است که برای سنجش معارف شهودی دو گونه میزان نیاز است، میزان عام و میزان خاص که رهاورد انبیا و اولیای الهی میزان عام و گسترده معارف شهودی است و قواعد عقلی و فلسفی، استاد کامل، آثار و عوارض مشاهدات عرفانی، میزان خاص و محدودی در قلمرو معارف مفهومی به حساب می آیند.
مفهوم شبد در گورو گْرَﻧﺘﻬ صاحب و وحی یا کلام الله در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
وحی الهی، یکی از منابع مهم ادیان و آیین های مختلف جهان می باشد. آئین ﺳیکْﻬ نیز بر این موضوع تأکید داشته و با مفهوم شبد از وحی سخن گفته است. با وجود این مطالب، وحی در قرآن کریم و شبد در گرو گرنته صاحب، شباهت و تفاوت هایی دارند. شبد به هیچ وجه در وزان وحی الهی در اسلام نبوده و اساساً با رسالت پیامبر اسلام صلی الله علیه السلام قابل مقایسه نیست. ساده ترین موضوع در وحی متجلی در قرآن ناتوانی دیگران در آوردن مثل آن است و البته وعده حفظ و نگه داری قرآن کریم توسط خداوند نیز تفاوتی اساسی در این میان است.
عوامل و معیارهای قانونی سازی عهد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسیحیان اولیه جز کتاب مقدس یهودی، کتاب مقدس دیگری نداشتند. رسولان و آبای رسول، برای تبیین سیرة حضرت عیسی و باورهای اولیه مسیحی، دست به نگارش زدند. هرچند آنان این نوشته ها را به عنوان متن مقدس ننوشتند، اما به مرور اعتبار و قداست پیدا کردند. اختلاف نظر در برخی نوشته ها و ظهور نوشته های گنوسی، موجب پدید آمدن نزاع های الهیاتی شد و کلیسا را بر آن داشت تا کتاب های رسمی و قانونی را معلوم کند. در روند قانونی سازی، نوشته های معتبر و رسولی از نوشته های غیرمعتبر یا غیررسولی جدا شدند و کلیسا با به کارگیری برخی معیارها، کتاب های رسمی یا قانونی عهد جدید را مشخص کرد. این پژوهش برآن است تا با استفاده از روش تحلیل تاریخی، علاوه بر بررسی عوامل و زمینه های قانونی سازی، معیارهای قانونی سازی را بررسی کند. معیارهای قانونی سازی عبارتند از: سنت رسولی، راست کیشی، قدمت، مورد استفاده قرار گرفتن، سازگاری با باورهای رایج کلیسا و الهام.
بررسی انتقادی دیدگاه سوئینبرن در باب صفات خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوئینبرن، فیلسوف دین معاصر، در آثار خود تلاش کرده است تا تقریر جدیدی از براهین اثبات وجود خدا ارائه دهد. وی قبل از پرداختن به این براهین، ابتدا به تبیین صفات خداوند پرداخته است؛ سرمدیت، قدرت، علم، خیریت، تشخص و اختیار از جمله صفاتی است که او به تحلیل آنها پرداخته و گاه تبیین های منحصر به فردی از آنها ارائه نموده است. تقسیم صفات به دو گروه اصلی و استنتاجی، تصریح به عدم تعلق قدرت مطلق خداوند به محالات ذاتی، و تأکید بر علت محدثه و مبقیه بودن خداوند نسبت به عالم و اختیار خداوند، از مهم ترین نکاتی است که وی در باب صفات خدا بیان کرده است. بیشتر دیدگاه های وی با نگرة فلاسفه اسلامی در این خصوص منطبق است؛ اما عدم بحث مبسوط از صفات استنتاجی، عدم توانایی وی بر حل شبهه علم ازلی خداوند به افعال اختیاری انسان و عدم پذیرش معنای دقیق از سرمدیت، مهم ترین اشکالات وی در باب تبیین صفات خداوند است. در این پژوهش با بازخوانی تبیین های سوئینبرن از این صفات، به ارزیابی و نقد آنها خواهیم پرداخت.
مبانی الهیّات در تفکّر دنس اسکوتوس با نگاهی اجمالی به آرای ابن سینا
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی متاخر (قرون 14 و 15)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
مقالة حاضر درصدد است مبانی الهیات را از دیدگاه فیلسوف و متألّه مَدرسی دنس اسکوتوس بررسی کند. این مبانی عبارتند از: تعریف و موضوع الهیات، اقسام الهیات، امکان الهیات به مثابه یک علم، و نسبت عقل و وحی. هم چنین سعی خواهد شد با توجّه به تأثیرپذیری اسکوتوس از ابن سینا در بسیاری از موارد، مقایسه ای اجمالی میان دیدگاه های آن دو انجام شود. هر دو متفکّر موضوع الهیات را خدا و مسائل مربوط به آن می دانند و بر همین اساس الهیات را تعریف می کنند. دربارة امکان الهیات به مثابه یک علم، در حالی که اسکوتوس معتقد است که نمی توان آن را دقیقا یک علم نظری نامید بلکه آن نهایتا یک علم عملی است، ابن سینا الهیات بالمعنی الاخص را دقیقاً یک علم نظریِ یقینی می داند. دربارة نسبت عقل و وحی نیز اسکوتوس ضمن تأیید کارکرد عقل در الهیات، نهایتاً به برتری وحی معتقد است، امّا ابن سینا ضمن قبول اعتبار تامّ وحی، کاملاً اصالت عقلی است.
بررسی دلایل موافقان و مخالفان شمایل در سنت کلامی مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرچه نهضت شمایل شکنی در بستر مسیحی خود، به طور خاص به دوره ای از تاریخ هنر بیزانس مربوط می شود که به دستور امپراتوری لئوی سوم و کنستانتین پنجم شکل گرفت، اما این جریان، خود حاکی از یک نزاع اندیشه ای نیز بود. ازاین رو، سؤال این است که چه دلایلی توسط متفکران و اندیشمندان مسیحی در دفاع یا رد شمایل اقامه شده است؟ هدف این پژوهش، دستیابی به پشتوانة اندیشه ای و کلامی شمایل گرایی یا شمایل شکنی در سنت مسیحیت است. این پژوهش نشان می دهد که اندیشمندان و متکلمان مسیحی در طولِ تاریخ، به دلایل متعدد و متفاوتی در پذیرش یا رد شمایل دست یازیده اند. خطر پیدایش بت پرستی، نارسایی تصویر نسبت به اصل، عدم امکان بازنمایی مسیح و نیز تحریم های کتاب مقدس، از جمله دلایلی هستند که موجب گردید تا برخی به مخالفت با شمایل ها برخیزند. در مقابل، طرف داران شمایل با تمسک به اموری چون تمایزگذاری میان دو ساحت تصویر و پیش نمون، توجه به هدف و فایدة شمایل، استناد به فعل خدا و ملاحظة بازنمایی فردیت عیسی، به دفاع از شمایل ها برخاستند.
The Need for the Dualist View to Combat Extremism(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper argues that we will never get rid of the extremist mentality unless the dualist view prevails and is taught as part of the educational system. The dualist view takes account of both sides of an argument whereas the extremist view promotes one side unequivocally without considering the merits of the opposing view. The merits of the dualist view can be taught in schools so that everyone learns to recognise that mentality when it is evident not only in other people’s behaviour but also in their own thinking about things. The dualist view is a flexible one involving trial-and-error processes as we work our way through life. That view is contrasted with the monist view that focuses on one point of view to the exclusion of all others. The extremist’s view is usually monistic and is intolerable of views that contradict or dispute their dogmatic view of things. This paper therefore examines these two contrasting views. It outlines the spectrum between monist and dualist ways of thinking, and it concludes that systematic form of dualism is possible that takes the middle way between the extremes of dogmatic and sceptical thinking. Only through dualist studies will the dualist view be more thoroughly developed, as is outlined here.
زمان در پدیدارشناسی وجودی هایدگر و آنتولوژی صدرائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
بحث زمان و ارتباط آن با هستی یکی از مباحث مهم فلسفی است. حقیقت زمان و رابطه آن با هستی و انسان پرسش های مطرح در تاریخ تفکرات فلسفی بوده اند. زمان در اندیشه ملاصدرا در عالم طبیعت، جلوه ای از هستی است؛ هستی صدرا که هستی عام و اعم از سیال و ثابت بوده و زمان، منتزع از وجود سیال است. ملاصدرا با تلقی زمان به عنوان بُعد چهارم جسم، در اندیشه گذشتگان تحول جدی پدید می آورد و با این نگاه گسست میان اجزای زمان را از بین می برد. در هایدگر، با اینکه از وجود عام سخن به میان می آید، اما زمان در وجود انسانی یا دازاین قابل فهم است؛ لذا درباره زمان، گذشته و آینده و حال، نه به عنوان مفهوم و قطعات فرضی زمان، بلکه به عنوان ابعاد وجودی حضور سخن به میان می آید. طبیعت و انسان در فلسفه ملاصدرا در افق زمان فهمیده می شود و در هایدگر از تاریخ و هویت تاریخمند وجود آدمی بحث می شود.
اقامه برهان بر اثبات وجود خداوند، امکان یا امتناع؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیا می توان با اقامه برهان منطقی وجود خدا را اثبات کرد؟ برخی فیلسوفان معتقدند اثبات وجود خدا با اقامه برهان منطقی امکان پذیر است؛ در مقابل، برخی دیگر بر این باورند که اثبات وجود خدا با برهان منطقی امتناع دارد؛ اما گروه سومی هستند که هرچند اثبات وجود خدا را ممتنع نمی دانند، تلقی طرف داران الهیات طبیعی سنتی از برهان را رد و شرایط جدیدی را برای برهان پیش نهاد می کنند. اینان بر این باورند که هرچند برخی از استدلال های مخالفان براهین کلاسیک الهیات طبیعی در اثبات وجود خدا قابل نقد است و می توان به نحوی از اثبات پذیری وجود خدا دفاع عقلانی کرد، تلقی مدافعان الهیات طبیعی سنتی از مفهوم برهان و شرایط آن و یقینی بودن براهین کلاسیک اثبات وجود خدا برای همگان قابل دفاع نیست. با پذیرش پارادایم های جدید معرفت شناختی و بازسازی مفهوم برهان به عنوان برهان وابسته به شخص، می توان از برخی براهین اثبات وجود خدا دفاع کرد و تلقی جدیدی از عقلانیت باور به خدا ارائه کرد.
ماهیت نفس از دیدگاه نوخاسته گرایی و ملاصدرا
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ذهن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
نوخاسته گرایی عموماً به منزله راهکاری در عرصه تبیین پدیدارهای طبیعی در برابر چالش های تقلیل گرایی فیزیکی طرح می گردد. به طور خاص اهمیت این راهکار در حوزه فلسفه ذهن و ماهیت نفس و رابطه آن با بدن در برابر چالش های نگاه تقلیل گرایانه و فیزیکالیستی به ذهن است که مفری برای عبور از اشکالات وارد شده به فیزیکالسیم تقلیل گرا است. آنچه این رویکرد نو را نسبت به فلسفه اسلامی و خصوصاً فلسفه صدرایی با اهمیت می سازد از دو جهت است؛ جهت نخست، اشتراک این دو در نقد تقلیل گرایی فیزیکالیستی و عدم تقلیل کامل ذهن به بدن است و جهت دوم رویکرد یگانه انگار هردو نسبت به واقعیت عالم و مخالفت با دوگانه انگاری متافیزیکی است. در این مقاله، در ابتدا با شرح و تبیین فیزیکالیسم تقلیل گرا و چالش های پیش روی آن خصوصا در عرصه ذهن، به معرفی و تبیین نوخاسته گرایی می پردازیم و پس از آن نگاه صدرایی به نفس و رابطه آن با بدن را تبیین می کنیم تا در نهایت ارزیابی مقایسه ای و تطابق دو نگاه نوخاسته گرایی و صدرایی به ذهن و رابطه آن با بدن با یکدیگر امکان پذیر گردد.