سید محمدحسین نواب

سید محمدحسین نواب

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۱ مورد از کل ۱۱ مورد.
۱.

بررسی انتقادی نظریات مختلف در باب تأثیر عوامل کلامی-فقهی-اعتقادی بر چهره پوشانی پیامبر (ص) در نگارگری ایران دوره صفوی (مکاتب تبریز قزوین- مشهد)

کلیدواژه‌ها: نگارگری ایرانی نگاره پیامبر (ص) چهره پوشانی مکتب تبریز صفوی مکتب قزوین-مشهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۴۴
چهره پوشانی پیامبر (صل الله علیه و آله وسلم) نخستین بار در نگارگری ایران دوره صفوی دیده می شود. درحالی که تا پیش از آن، چهره ایشان در نگاره ها آشکارا مصور می شد. صاحب نظران آراء متفاوتی در شرح چرایی این انقلاب تصویری بیان کرده اند که اکثرا ذیل عوامل کلامی-فقهی-اعتقادی جای دارد. این نوشتار تلاشی است در راستای پاسخ به این سؤال، که چه نظریاتی در خصوص تاثیر عوامل کلامی-فقهی-اعتقادی بر چهره پوشانی پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم) در نگاره های دوره صفوی مطرح شده و کدامیک از آنها را می توان در این انقلاب تصویری موثر دانست؟ روش تحقیق این نوشتار توصیفی-تحلیلی، انتقادی و روش گردآوری اطلاعات، به صورت کتابخانه ای است. تحلیل و بررسی انتقادی نظریات مذکور نشان می دهد که تنها برخی از عوامل کلامی-فقهی-اعتقادی در پوشاندن چهره به وسیله برقع (نقاب) مؤثر بوده است که عبارت اند از: تکریم و تقدس بخشی، تجسم آزاد مخاطب از چهره پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم).
۲.

تحلیل تماتیک مفهوم عشق به خالق در فیلم مادر آرنوفسکی بر اساس اخلاقیات آگوستین

کلیدواژه‌ها: آگوستین عشق آرنوفسکی سینما فیلم مادر تحلیل تماتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۳۹
آگوستین به عنوان یکی از شخصیت های برجسته در حوزه اندیشه مسیحیت مورد توجه متفکران بوده است. اندیشه های او بر پایه ایمان مسیحی شکل گرفته و ریشه آن باورمندی به خدای یگانه است. یکی از آموزه های مهمی که ذیل خداباوری آگوستین قرار دارد، مفهوم عشق است. آگوستین عشق را به مثابه مفهومی مورد توجه قرار می دهد که بالاترین تجلی ایمان و باورمندی مومنانه را در بر می گیرد. بر اساس عقاید او می توان مولفه هایی را ذیل مفهوم عشق دسته بندی کرد که شامل اشتیاق برای رسیدن، حرکت ارادی به سمت عشق، نیک زیستن، بخشایش عشق، غایت: اتحاد عاشق و معشوق و مراتب عشق می شود. از آنجا که سینمای غرب با مفهوم عشق فیلم های متعددی ساخته است، می توان فیلم مادر ساخته دارن آرنوفسکی را به عنوان یکی از برجسته ترین فیلم های سال های اخیر که کمتر از منظر مفهوم عشق به آن توجه شده است، بر اساس آموزه های آگوستین مورد بررسی قرار داد. بنابراین هدف از انجام این پژوهش تحلیل فیلم مادر بر اساس مولفه هایی است که توسط پژوهنده از آرای آگوستین به دست آمده است. به این منظور با روش تحلیل تماتیک، رابطه سه شخصیت مهم و موثر فیلم، یعنی مادر، مرد و زن با او در جداولی مطابق با این روش پژوهشی به دست آمده و این نتیجه حاصل شده است که در فیلم مادر سه شخصیت مهم فیلم، به مفهوم مسیحی عشق از منظر آگوستین نزدیک شده، اما با آن فاصله دارند.
۳.

ارتباط سیادت خاندان صفوی با چهره پوشانی در نگاره های دوره اول

کلیدواژه‌ها: سیادت خاندان صفوی چهره پوشانی ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی نگارگری دوره اول صفوی قزلباشان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۳۵
انتساب حاکمان صفوی به شیخ صفی الدین اردبیلی و مسئله سیادت او، به ویژه در دوره شاه اسماعیل، از لحاظ سیاسی و مذهبی نقشی کلیدی در مشروعیت بخشی به حکومت و تقویت جایگاه صفویان نزد قزلباشان ایفا می کرد. به نظر می رسد مساله سیادت در نگاره های دوره اول صفوی بازتاب یافته و با شخصیت هایی که با برقع بر چهره تصویر شده اند مرتبط باشد. این مقاله می کوشد تا به این پرسش پاسخ دهد که سیادت خاندان صفوی چگونه در نگاره های دوره اول صفوی منعکس شده است؟ و چه ارتباطی میان آن و چهره های مستور در این تصاویر وجود دارد؟ روش تحقیق این نوشتار توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، به صورت کتابخانه ای است.بررسی متون و نگاره های مذکور در کنار اعتقاد به حلول در میان قزلباشان نشان داد که پوشاندن چهره در نگاره ها با سیادت خاندان صفوی ومشروعیت حاکمان آن از طریق امکان وجود هویت های مختلف مرتبط است.
۴.

زیبایی شناسی در نگاه علامه جعفری: تحلیل ابجکتیویسم و سوبجکتیویسم در مفهوم زیبایی

کلیدواژه‌ها: زیبایی شاسی محمدتقی جعفری ادراک شخصی کانت تجربیات فردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۴۱
این مقاله به بررسی نگاه علامه محمدتقی جعفری در خصوص طبیعت زیبایی و رابطه آن با مفاهیم ابجکتیو و سوبجکتیو می پردازد. یکی از چالش های بنیادین در فلسفه زیبایی شناسی، این پرسش است که آیا زیبایی ویژگی ای ابجکتیو و مستقل از تجربه فردی است، یا امری سوبجکتیو و وابسته به ادراک و احساسات شخصی؟ علامه جعفری، فیلسوف اسلامی معاصر، با تأکید بر تلفیق عقل و احساس، زیبایی را به عنوان پدیده ای نه تنها ذهنی، بلکه ارتباطی با کمال و حقیقت می بیند. مقاله حاضر ضمن تحلیل آثار و نظرات ایشان، با مقایسه این دیدگاه با نظریات غربی همچون کانت، تلاش دارد تا جایگاه زیبایی شناسی در فلسفه اسلامی را در چارچوب مفاهیم ابجکتیو و سوبجکتیو بررسی کند. در این تحقیق نشان داده می شود که برای علامه جعفری، زیبایی ترکیبی از ابعاد ذهنی و عینی است که نه تنها در حیطه تجربیات فردی، بلکه در ارتباط با حقیقت مطلق نیز قابل درک است. این مقاله درصدد روشن سازی تفاوت های اساسی در نگاه های ابجکتیو و سوبجکتیو زیبایی و ارتباط آن با اصول فلسفی اسلامی است.
۵.

تقاطع میان تجربه دینی و تجربه زیبایی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه دینی تجربه زیبایی شناختی هنر سوبژکتیویسم کانت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۸ تعداد دانلود : ۳۱۸
بررسی تقاطع میان تجربه دینی و تجربه زیبایی شناختی، می تواند نسبت میان دین و هنر را بیش از پیش روشن کند. میزان اشتراکات و شباهت ها مشخص می کند که آیا منشأ واحدی در کار است؟ آیا از  هردو می توانیم نتیجه یکسانی انتظار داشته باشیم؟ نوشتار پیش رو در گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و در استنتاج، از روش توصیفی- تحلیلی بهره برده است. زمینه های مشترکی همچون نهضت های فلسفی و ادبی در شکل گیری تجربه دینی و تجربه زیبایی شناختی نقش داشته اند. سوبژکتیویسم کانت بر هردو تأثیر جدی داشته است و از حیث معرفت شناختی تشابهات بسیارنزدیکی به هم دارند. پس از سوبژکتیویسم کانت و فروکاستن دین به تجربه دینی و زیبایی به تجربه زیبایی شناختی، بسیاری احساس کردند که رابطه میان دین و هنر به کلی منقطع شده است و اندیشه های دوران مدرن توانسته است این ارتباط وثیقِ دوران کلاسیک را از بین ببرد؛ امّا بعد از مطالعه اشتراکات میان تجربه دینی و تجربه زیبایی شناختی، می توان احساس کرد به رغم پروژه کانتی در تفکیک دین و زیبایی، به قدری این دو به هم نزدیک هستند که برخی تجربه زیبایی شناختی را ادامه تجربه دینی با واسطه های متفاوت می دانند و بعد از کانت نیز، درهم تنیدگی زیبایی و دین از میان نرفته است.
۶.

درآمدی بر سیاست گذاری درمتن و محتوای حکمت محور آموزش عمومی هنر(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: هنر آموزش عمومی سیاست گذاری فرهنگی حکمت اسلامی

تعداد بازدید : ۴۹۵ تعداد دانلود : ۵۳۶
.علی رغم وجود دیدگاه های دینی و حکمی مثبت درباره ی زیبایی و هنر و همچنین قبول جایگاه عالی و کارکردهای مفید آن، باید گفت امروزه هنر و آموزش آن علی الخصوص آموزش عمومی هنر در کشور ما به یک چالش فرهنگی، آموزشی و تربیتی متفاوت با گذشته تبدیل شده است. مساله ی آموزش هنر در آموزش و پرورش رسمی و عمومی کشور را می توان در عرصه ها و سطوح مختلف راهبردی، مدیریتی، منابع انسانی، تحقیق و توسعه و محتوای آموزشی مطالعه کرد که در اینجا فقط عرصه ی تدوین محتوا و متن آموزشی و تربیت عمومی هنر در سازمان تعلیم و تربیت کشور پی گرفته می شود. در این راستا کاستی ها به واسطه ی روش استقرایی شناسایی شده و سپس راهکارهایی نیز برای تحقق محتوای مطلوب و مدون در نظام شایسته ی آموزش هنری مبتنی بر حکمت اسلامی و تراث آموزش سنتی هنر در این سازمان پیشنهاد می شود. تحقیق حاضر که با شیوه ی توصیفی تحلیلی و نیز تجویزی در منابع کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است، نشان می دهد که ضعف در انتخاب مبانی و نظریات و محتوای حکمت محور موجب ایجاد کاستی هایی در تحقق آموزش هنر شایسته و بایسته ی جمهوری اسلامی ایران و رسالت تمدن سازی انقلاب اسلامی در حیطه ی متن و محتوای آموزشی شده است.
۷.

تحلیل امکان تقرّب هنر به مفاهیم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انتقال مفاهیم دینی هنر دینی سینمای دینی هنر سمبولیک هنر مقرب هنر مبعد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۱۷
هدف: هنر به عنوان زبان قدسی و آسمانی همیشه در کنار دین حضور داشته و بار انتقال مفاهیم دینی را بر دوش کشیده است. در دوران مدرن میان دین و هنر فاصله افتاده است. در این پژوهش به دنبال این بودیم که کدام هنر توان انتقال مفاهیم دینی را دارد و کدام دسته از هنرها چنین توانایی ندارند. روش: نوشتار حاضر در گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و در استنتاج از روش توصیفی تحلیلی بهره برده است. یافته ها: با ملاک صورت (فرم) می توان نسبت هنر با دین را تعریف و هنر را به دو دسته هنرهای مقرّب و هنرهای مبعّد تقسیم بندی کرد. نتیجه گیری: هنرهای مقرّب هنرهایی اند که امکان تقرّب هنر به مفاهیم دینی را فراهم می آورند؛ با این ویژگی که چندان به جزییات نمی پردازند و با کمک نمادها موضوع اثر را به نمایش می گذارند. مخاطب در این دست هنرها، انسانی منفعل نیست؛ بلکه با کمک اوست که اثر هنری تکمیل می شود. هنرهای اسلامی بیشتر از نماد استفاده می کنند و به واسطه نماد، منظور خود را به مخاطب منتقل می کنند و آسیبی به مفهوم دینی اثر وارد نمی کنند. هنر مقرّب می تواند مفاهیم دینی را با حفظ چارچوب آن به مخاطب منتقل کند؛ اما هنرهای مبعّد، هنرهایی اند که تلاش می کنند همه جزییات را به تصویر بکشند و کوچک ترین نکته ای را فرو نمی گذارند؛ در حالی که تلاش برای نمایش جزییات در امور غیر محسوس، موفّقیت آمیز نیست؛ زیرا از یک سو اصرار دارد تصویر همراه با جزییات امر غیر محسوس را نمایش دهد و از سوی دیگر، تصویری از امر غیر محسوس نزد خود ندارد. در نتیجه، تصویر تحریف شده و جعلی از امور غیر محسوس دینی ارائه می دهد. روشن است که این دست هنرها نمی توانند واسط میان مخاطب و پیام دینی باشند.
۸.

در سنت اسلامی، اصالت با زیبایی شناسی است یا فلسفه هنر؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبایی زیبایی شناسی فلسفه اسلامی جمال شناسی فلسفه هنر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۷ تعداد دانلود : ۸۹۷
در سنت اسلامی، کمتر از هنر سخن به میان آمده است؛ به جز مواردی که در سنت فقهی از هنر یاد شده است، در فلسفه، بحثی درباره ماهیت و تعریف هنر وجود ندارد. بحث از فلسفه هنر به گونه ای که در فلسفه غرب به ویژه پس از قرن هجدهم مطرح شده است به هیچ روی در کتاب های فلسفی، عرفانی و حکمی دانشمندان مسلمان نیامده است. در کتاب های عرفانی فقط در موارد اندکی در پی بحث فتوت نامه ها یا بحث از نور، اشاراتی به هنر شده است. اما در همین کتاب ها به طور مفصل به زیبایی اشاره شده است. زیبایی به عنوان بحث پیرو وجود، مورد اشاره بیشتر عارفان واقع شده است. برخی از عارفان، در ادامه بحث از زیبایی حضرت حق به بحث نفس زیبایی حسی پرداخته اند و اصطلاحاتی چون زیبایی، جمال، حسن و ملاحت را شرح کرده اند. بنابراین باید با نظامی متفاوت از آنچه هست و بدون اینکه فلسفه غربی را سنجه ای برای فلسفه اسلامی قرار دهیم، به بررسی زیبایی و هنر در سنت اسلامی بپردازیم. آنچه در سنت اسلامی با آن روبه رو هستیم، زیبایی شناسی است؛ البته از نوع غیرحسی آن. همچنین نباید با تحمیل متون غربی بر متون حِکمی سنت اسلامی به دنبال فلسفه اسلامی هنر باشیم. با جستجوی واژگان مشترک نمی توانیم یک نظام فلسفی مطابق با فلسفه غرب برای هنری که در دامن فرهنگ و تمدن اسلامی رشد کرده، بیابیم
۹.

نظریّه ی اخلاقی زاگزبسکی: نظریّه ی فضیلت مدار الگوگرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضیلت عواطف زاگزبسکی نظریّه ی فضیلت مدار الگوگرا شخص الگوی خوب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹۹ تعداد دانلود : ۸۲۵
لیندا زاگزبسکی در نظریّه ی فضیلت مدار الگوگرا گونه ی جدیدی از نظریّه ی اخلاقی مبناگرا را عرضه می کند که در آن اشخاص الگو پایه ای ترین مؤلّفه ی اخلاقی در نظر گرفته می شوند. او در این نظریّه تلاش دارد تا تمام مفاهیم بنیادی اخلاق از جمله نتیجه ی خوب و فعل صواب را از راه ارجاع مستقیم به شخص الگوی خوب تعریف کند. یکی از مهم ترین پیامدهای این نظریّه در پسینی دانستن گزاره های اخلاقی نهفته است که این امر سبب توجّه ویژه ی این نظریّه به اخلاق روایی می شود. زاگزبسکی در این نظریّه با تأکید بر نقش برجسته ی عواطف در حوزه ی اخلاق نشان می دهد که شخص الگوی خوب را باید از راه حسّ عاطفی تحسین و تمجید شناسایی کرد. او برای پیش برد این دیدگاه خود، عاطفه را ادراکی معرّفی می کند که هم دارای حیث شناختی و هم دارای حیث ترغیبی است. از آن جا که این نظریّه بر کشش و جذابیّت خوبی مبتنی است، می تواند بنیان گیرا و جذّابی را برای اخلاق فراهم آورد و از همین روست که زاگزبسکی این نظریّه را برتر و موجّه تر از نظریّات دیگر اخلاقی به شمار می آورد. در این مقاله تلاش کرده ایم تا گزارش مختصری از نظریّه ی اخلاقی زاگزبسکی بدست دهیم و دیدگاه فلاسفه ی دیگر را نسبت به این نظریه بیان کنیم.
۱۰.

تأملی بر نسبت اکسپرسیونیسم با مذهب پروتستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پروتستانتیسم اکسپرسیونیسم سبک هنری عنصر بیانی اتاق کار دکتر کالیگاری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه هنر
تعداد بازدید : ۱۳۸۵ تعداد دانلود : ۷۹۶
یکی از زمینه های پژوهش های میان رشته ای در حوزة فرهنگ، مطالعات مربوط به نسبت دین و هنر است. در میان نهضت های دینی، «پروتستانتیسم» به دلیل گره خوردن با «جریان اصلاح دینی» از اهمیت بالایی برخوردار شده است. در همین بستر فرهنگی، «اکسپرسیونیسم»، به عنوان یکی از مهم ترین مراحل تکامل اشکال هنری است. این نوشتار، درصدد بررسی وجوه ارتباط و اشتراک این دو جریان با استفاده از روش گردآوری اسنادی است. مبانی نظری در قالب بررسی موردی، با فیلم «اتاق کار دکتر کالیگاری»(1920) تطبیق داده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که اکسپرسیونیسم و پروتستانتیسم، در یک وجه عام و سه وجه خاص با یکدیگر اشتراک دارند. بر این اساس می توان خوانش های دینی از آثار هنری ارائه داد. وجود تأثیر و تأثر میان دین، فرهنگ و هنر بر اساس فهم وجودی دین، وجه عام این ارتباط است. همچنین وجود اشتراک فرهنگی تاریخی، عنصر بیانی و محتوای تنش زا و تاریک در اکسپرسیونیسم، که نظیر آنها در الهیات پروتستانی نیز دیده می شود، بیانگر وجوه خاص این ارتباطند.
۱۱.

فلسفه الفن أو علم الجمال فی النصوص الإسلامیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه الفن الجمال علم الجمال الفلسفه الاسلامیه

تعداد بازدید : ۶۹۰ تعداد دانلود : ۳۷۰
لم یحظ الفن بالعنایه الکافیه فی المذهب الإسلامی باستثناء بعض الشذرات المتناثره هنا وهناک فی حقل الفقه، کما لا توجد دراسه فلسفیه حول تعریف الفن وماهیته. ویمکن القول إنّ انطلاق عجله البحث فی فلسفه الفن حدث بعد القرن الثامن عشر فی الفلسفه الغربیه، ومنذ ذلک الحین لا نجد لها ذکراً فی الکتب الفلسفیه والعرفانیه والحکمیه التی دونها العلماء المسلمون. نعم، أشیر إلى الفن فی الکتب العرفانیه بصوره استطرادیه فی بعض المواضع کرسائل السخاء أو فی بحث النور. وقد أسهبت هذه الکتب حول الجمال. فأشار إلیه أغلب العرفاء باعتباره بحثا تابعاً للوجود. والبعض منهم لما تناول بحث الجمال الإلهی بالدراسه عرج على نفس مسأله الجمال الحسی وشرح اصطلاحات من قبیل: الجمال، والحسن، والملاحه و... وعلى هذا یتوجب علینا دراسه الجمال والفن فی فضائنا الإسلامی انطلاقا من نسق یختلف تماما عما هو موجود حالیاً من دون أن نجعل الفلسفه الغربیه محکاً للفلسفه الإسلامیه. فما یواجهنا فی المشرب الإسلامی هو علم الجمال، لکنه یحمل طابعا غیر حسی ولا یمکننا حمل النصوص الغربیه على النصوص الحکمیه الإسلامیه من أجل تتبع بحث فلسفه الفن الإسلامی. کما أننا لا نستطیع أیضاً من خلال البحث فی الألفاظ المشترکه أن ندرک نسقاً فلسفیاً یحاکی الفلسفه الغربیه للفن الذی تطور فی أحضان الثقافه والحضاره الإسلامیه.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان