مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
شمایل
حوزه های تخصصی:
آنچه «خسرو و شیرین» نظامی را به عنوان یکی از شاهکارهای زنده و پویای زبان و ادب فارسی در یک رابطه بینامتنیت با متونی قرار می دهد که ریشه در اندیشه های کهن بشری دارد و از آبشخور ناخودآگاه جمعی و مفاهیم نمادین آن بهره مندند، بخشهایی است که در هاله ای از نمادها پیچیده شده است و کشف استعارات غریب و پیچ و خمهای آن جز با فرا رفتن از بافت غنایی متن ممکن نیست. یکی از این بخشهای برجسته، داستان به گنج خانه رفتن خسروپرویز و خوابی است که پیش از آن می بیند. در یک رویکرد نمادین به این بخش از منظومه خسرو و شیرین، مجموعه ای گسترده از مفاهیم نمادین و رازناک به دست می آید که تمامی آنها نمودگر کهن الگوی باززایی یا به تعبیر یونگی آن، فرایند فردیت است؛ کهن الگویی که درون مایه اصلی منظومه را تشکیل می دهد. گنج خانه، گنجهای پنهان، کلید طلایی، صندوق مرمرین درون طاق، طلسم طلایی و شمایل حضرت محمد (ص) از برجسته ترین نمادهای موجود در این بخش از منظومه خسرو و شیرین است که درون مایه سمبلیک داستان را شکل می دهد و مفاهیم نمادین آنها ارتباطی عمیق با کهن الگوی نوزایی و نتیجه حاصل از آن، یعنی دستیابی به کمال دارد.
شمایل نگاری در الهیات ارتدوکس: نمادها و نشانه های آن در کتاب مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناقشات تمثال شکنی، در سده هشتم میلادی میان کلیسای کاتولیک رم و کلیسای قسطنطنیه، موجب ایجاد شکاف میان آنها شد. کلیسای ارتدوکس به صورت رسمی در قرن یازدهم میلادی، اعلام جدایی کرد که شمایل نگاری از مشخصه های آن است. این مقاله با بررسی ارتباط مبانی نظری شمایل نگاری با کتاب مقدس، چگونگی پیوستگی آن دو را تبیین می کند.
بنابر الهیات ارتدوکس، بسیاری از آموزه های مسیحی موجود در کتاب مقدس به نحوی در شمایل ها تجلی یافته است. ازاین رو، شمایل نگاری را به نوعی «تفسیر بصری» کتاب مقدس دانسته اند. در مقابل، کتاب مقدس را به منزله «شمایل مکتوب» مسیح انگاشته، در نتیجه، احترام برابری را برای شمایل و کتاب مقدس قائل شده اند. علاوه بر مسائل الهیاتی، به جنبه های هنری شمایل ها در مقام هنر دینی یا هنر مقدس نیز توجه شده است. وجوه زیبایی شناختی شمایل ها، با استناد به تصویرسازی های موجود در کتاب مقدس، تصاویر روایی و غیرروایی ازجمله تصویر خداوند، عیسی مسیح و انسان و نشانه شناسی برخی از شمایل ها طرح شده است. این شمایل ها در مقام نمادهایی از متون مکتوب و سنت شفاهی اند و صرفاً کاربردی تزئینی ندارند.
بررسی دلایل موافقان و مخالفان شمایل در سنت کلامی مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرچه نهضت شمایل شکنی در بستر مسیحی خود، به طور خاص به دوره ای از تاریخ هنر بیزانس مربوط می شود که به دستور امپراتوری لئوی سوم و کنستانتین پنجم شکل گرفت، اما این جریان، خود حاکی از یک نزاع اندیشه ای نیز بود. ازاین رو، سؤال این است که چه دلایلی توسط متفکران و اندیشمندان مسیحی در دفاع یا رد شمایل اقامه شده است؟ هدف این پژوهش، دستیابی به پشتوانة اندیشه ای و کلامی شمایل گرایی یا شمایل شکنی در سنت مسیحیت است. این پژوهش نشان می دهد که اندیشمندان و متکلمان مسیحی در طولِ تاریخ، به دلایل متعدد و متفاوتی در پذیرش یا رد شمایل دست یازیده اند. خطر پیدایش بت پرستی، نارسایی تصویر نسبت به اصل، عدم امکان بازنمایی مسیح و نیز تحریم های کتاب مقدس، از جمله دلایلی هستند که موجب گردید تا برخی به مخالفت با شمایل ها برخیزند. در مقابل، طرف داران شمایل با تمسک به اموری چون تمایزگذاری میان دو ساحت تصویر و پیش نمون، توجه به هدف و فایدة شمایل، استناد به فعل خدا و ملاحظة بازنمایی فردیت عیسی، به دفاع از شمایل ها برخاستند.
بازشناسی هنر بودایی از طریق شمایل شناسی مودراها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باورهای دینی و اسطوره ای در تاریخ تفکر همیشه سر منشأ بسیاری از حرکت های انسانی بوده است و همواره تحولات معرفتی و فکری بشر به نوعی به اسطوره و دین پیوند خورده است. در کنار آیین ها و باورهای دینی، هنر بهترین وسیله برای به تصویر کشیدن این تفکر دینی و اسطوره ای است. در هنر ادیان، برخی نقش ها و نمادها صرفاً تصویر نیستند، بلکه نماد یک حقیقت رمزی یا متعالی محسوب می شوند، هنر بودایی، مانند اغلب هنرهای دینی، سرشار از رموزی است که هر یک حامل مفاهیم نمادین و ژرفی هستند که بدون تحلیل و معناشناسی قابل فهم نیستند. نمادهای به کار رفته در هنر دینی بودایی به سه دسته ی کلی نمادهای غیرشمایلی، نیمه شمایلی و شمایلی تقسیم می شوند. نمادهای شمایلی شامل تمثال ها و مجسمه های بودا است و مهم ترین آن ها مودراهای بودایی است که مراحل زندگی و سیر و سلوک او را نشان می دهند و بخش مهمی از هنر بودایی محسوب می شوند. این پژوهش در صدد است معنای نمادین مودراهای بودایی را با توجه به ویژگی های حاکم بر هنر بودایی با روش توصیفی تحلیلی به تصویر کشد.
سیر تطّور شمایل نگاری اسلامی ایران از تنزیه تا تشبیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۸
4 - 22
حوزه های تخصصی:
شمایل نگاری مذهبی در ایران اسلامی از مهم ترین مآثر هنر شیعی است. پیشینه این هنر در ایران نشانگر رویکرد تنزیهی در آن با هدف بی پیرایه نشان دادن اولیای الهی و منزه دانستن آنان از تشبیهات این جهانی است. این رویکرد در آثار اصیل نگارگری و پس از آن در آثار خیالی نگاری قابل مشاهده است. با سیطره یافتن تجربه گرایی (اثبات گرایی) بر اندیشه هنرمند معاصر از یک سو و تبادلات فرهنگی و هنری میان جوامع از سوی دیگر، روند تشبیه گرایی و عینیت بخشیدن به شمایل ها در هنر معاصر ایران فزونی یافته است. این مقاله با اتخاذ روش تحلیلی و توصیفی، ضمن مروری بر تاریخ شمایل نگاری و مبانی نظری آن نزد هنرمندان شیعی، می کوشد تا وضعیت حال حاضر این هنر را در ایران بررسی کند. 33 نمونه مصادیق شمایل نگارانه در این مقاله از آثار پیشین نگارگری، آثار هنرمندان نقاش و نگارگر معاصر و نیز آثاری بدون امضا انتخاب شده اند که روند این هنر را بازمی نمایانند.
عکاسی، دستگاه تداوم ساز شمایل نگاری مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم تیر ۱۳۹۸ شماره ۷۳
17 - 28
حوزه های تخصصی:
می توان ساخت شمایل را برخاسته از نگاه و فهم عمیق انسان از جهان بینی او دانست که از دیوارنگاره های کهن تا شمایل های مذهبی مسیحی و سرانجام نمودهای عصر مدرن را شامل می شده و عموماً با کتمانِ نوعی ترس، خواست تسلط بر آنچه که می تواند چندپاره در آینده رخ دهد، به منظور دورکردن بلایا و مرگ و نیز دستیابی به مغفرت، بهروزی و سعادت همراه بوده است. در این صورت این پرسش به ذهن خطور می کند که چگونه است که پس از اختراع عکاسی، با قرارگرفتن عکس ها در کنار شمایل ها که گاه خود برخاسته از متن مذهبی نیز هستند، شمایل نگاری با ایجاد واقع گرایی عکاسانه، وارد ساحتی مدرنیستی می شود؟ به عبارتی سؤال اساسی این است که عکاسی، به ویژه در عکس هایی با موضوع اجتماعی و در میان آنها عکس های خصوصی و خانوادگی، چگونه به عنوان رسانه ای مدرن، خاستگاهی شمایلی داشته و می تواند در بستر زندگی امروز، با ویژگی های ذاتی خود همچون وضوح، دقت در جزئیات، اشارتگری به «آن -جا -بودگی» مصداق و در نتیجه، واقع گرایی عکاسانه، کارکردی غیرواقع گرایانه و متافیزیکی بیابد؟ فرض بر این است که جوهره ناب عکاسی که همانا «ارجاع» به مصداق است، با تکیه بر کیفیات و فرم عکاسانه، می تواند در ساخت کیفیت شمایل وار و مدرن عکس ها در بطن زندگی امروز مطرح شود. هدف اصلی بررسی کیفیات خاص عکاسی به ویژه در دوران گذار از مدرنیزم با نگاهی به چند نمونه عکس مطرح و نیز مرور متون نظری مرتبط و مؤخر در ارتباط با نشانگان عکاسی است تا صورت و محتوای عکاسی به مثابه «دستگاه تداوم ساز شمایل سازی مدرن» (با وجود تأکید بر اصالت نمایه ای آثار عکاسی براساس روش های نشانه شناسانه) روشن شود. روش (تحقیق) براساس نشانه شناسی عکاسی «رولان بارت»<sup>1</sup> و نیز «کریستین متز»<sup>2 </sup>است که به نحوه مطالعه نشانگان متن عکس در نشانه شناسی جایگاهی ویژه بخشیده اند. به این نتیجه خواهیم رسید که عکاسی در فلسفه و جایگاه وجودی خود، خصلت های شمایل نگاری در گذشته را تداوم داده و بر اصالت و هویت متنی آن در عصر دیجیتال به نحوی گسترده تر تأکید داشته که اصالتی عکاسانه نیز به شمایل نگاری مدرن بخشیده است.
نقد و تحلیل کتاب معنای شمایل ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال بیستم فروردین ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
199-216
شناخت اصول و مبانی فکری هنرهای مسیحی، به مثابه یکی از ادیان توحیدی، از اهمیت ویژه ای در مطالعات اندیشه و هنر برخوردار است. این مهم که چگونه، علی رغم نفی صریح ادیان ابراهیمی درمورد تصویر، شمایل، و شمایل نگاری، به ارکان اساسی مسیحیت بدل شده این حوزه از مطالعات را واجد اهمیت مضاعف کرده است. انتظار می رفت کتاب معنای شمایل ها به بخشی از این انتظار پاسخ دهد. این مقاله در چهارچوب ضوابط پژوهش نامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی، با اتکا به روش مطالعات انتقادی، به توصیف و تحلیل ترجمه حاضر در مقابله با متن لاتین پرداخته و برخی امتیازها و کاستی های دو متن را برشمرده است. بدین ترتیب، ملاحظه شد که ترجمه با دخل و تصرف در چهارچوب کتاب مبدأ بر اهداف کتاب اثر گذاشته و به علت نداشتن روش مناسب به سؤالات خواننده در زمینه های فکری و درک چگونگی معنای محتوایی شمایل ها پاسخ نمی دهد. فقدان فهرست منابع کاستی بنیادین نسخه فارسی است و عدم پیروی از ضوابط کتاب های پژوهشی اعتبار و کارآیی کتاب را درمعرض پرسش قرار داده است. به سبب کاستی ها و اختلاط مطالب به نظر نمی رسد ترجمه حاضر جواب گوی نیاز خوانندگان علاقه مند در این حوزه باشد و به عنوان متنی قابل اتکا در نظر گرفته شود.
مطالعه ارتباط دوسویه شمایل ها و ساحت معنا در نگاره «مستی لاهوتی و ناسوتی» اثر سلطان محمد نقاش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاره «مستی لاهوتی و ناسوتی»، مربوط به برگی از دیوان حافظ سام میرزا، اثر سلطان محمد نقاش، نگارگر مکتب تبریز صفوی، از نظر آفرینش فضایی عرفانی، نمادین و نمایشی و نیز جاذبه های تجسمی، یکی از نمونه های غنی از شمایل های تصویری به شمار می رود. پژوهش حاضر از نوع نظری بوده و به روش توصیفی- تحلیلی تدوین شده و با گردآوری تصاویر و اطلاعات با مراجعه به منابع علمی معتبر در کتابخانه، نگاره یادشده را مورد تحلیل تصویری-معنایی قرار داده است. هدف از این پژوهش آن است که با رویکردی تاریخی و معناشناختی از شعر حافظ و نیز سیاق هنری سلطان محمّد، سعی در رمزگشایی از مفاهیم عرفانی و روایی مستتر در این نگاره، متأثّر از متن اصلی داشته باشد. پرسش بنیادین پژوهش عبارت است از: «چه مفاهیم حکمی، عرفانی، تغزّلی و اساطیری در پس روابط میان شمایل ها و فضای تجسّمی حاکم بر نگاره حکم فرماست؟» پیشینه های پژوهشی در رابطه با زندگی حافظ و نیز معناپردازی و سبک شناسی غزلیات او و همچنین تاریخ نگارگری مکتب ترکمانان و تبریز صفوی و شیوه نقاشی سلطان محمّد نقاش، که در مقالات و کتاب های نویسندگان ایرانی و خارجی نگاشته شده، به عنوان منابع پژوهشی مورد مطالعه قرار گرفته و نتیجه حاصل آنکه شیوه اغراق آمیز و طنزآلود سلطان محمّد در ترسیم شمایل ها با جهان بینی رندانه حافظ منطبق بوده و همچنین تقسیم بندی نگاره به سه ساحت مشخّص از پایین به بالا و در نظرگیری شمایل های متناسب با هر یک، با دیدگاه تفکیکی عرفانی مبنی بر ساحت های سه گانه ناسوت، ملکوت و لاهوت تناسب دارد.
مطالعه شمایل شناختی نگاره «مستی لاهوتی و ناسوتی» اثر سلطان محمد نقاش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاره ی « مستی لاهوتی و ناسوتی»، مربوط به برگی از دیوان حافظ سام میرزا ، اثر سلطان محمد نقاش، نگارگر مکتب تبریز صفوی، ازنظر آفرینش فضایی عرفانی، نمادین و نمایشی و نیز جاذبه های تجسمی، یکی از نمونه های غنی از شمایل های تصویری به شمار می رود. پژوهش حاضر از نوع نظری بوده و به روش توصیفی- تحلیلی تدوین شده و با گردآوری تصاویر و اطلاعات به روش کتابخانه ای، نگاره ی یادشده را مورد تحلیل شمایل شناسانه قرار داده است. هدف از این پژوهش آن است که با رویکردی تاریخی و معناشناختی از شعر حافظ و نیز سیاق هنری سلطان محمّد، سعی در رمزگشایی از مفاهیم عرفانی و روایی مستتر در این نگاره، متأثّر از متن اصلی داشته باشد. پرسش بنیادین پژوهش عبارت است از: « چه مفاهیم حکمی، عرفانی، تغزّلی و اساطیری در پس روابط میان شمایل ها و فضای تجسّمی حاکم بر نگاره حکم فرماست؟ » پیشینه های پژوهشی در رابطه با زندگی حافظ و نیز معنا پردازی و سبک شناسی غزلیات او و همچنین تاریخ نگارگری مکتب ترکمانان و تبریز صفوی و شیوه ی نقاشی سلطان محمّد نقاش، که در مقالات و کتاب های نویسندگان ایرانی و خارجی نگاشته شده، به عنوان منابع پژوهشی موردمطالعه قرارگرفته و نتیجه ی حاصل آنکه شیوه ی اغراق آمیز و طنزآلود سلطان محمّد در ترسیم شمایل ها با جهان بینی رندانه ی حافظ منطبق بوده و همچنین تقسیم بندی نگاره به سه ساحت مشخّص از پایین به بالا و در نظرگیری شمایل های متناسب با هر یک، با دیدگاه تفکیکی عرفانی مبنی بر ساحت های سه گانه ی ناسوت، ملکوت و لاهوت تناسب دارد.
نور و نمادپردازی آن در هنر دینی مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقریباً در تمام ادیان، امر قدسی به شکل نور توصیف شده است و در همه آنها، نور و عناصر مربوط به آن، جایگاه خاصی در اساطیر و آیین ها داشته و در نهایت به هنر دینی راه یافته است. در دین مسیحی، خداوند نور مطلق است. عیسی در انجیل خود را نور معرفی می کند و در توصیفی نمادین آمده است: «من نور جهان هستم. هرکه مرا پیروی کند، در تاریکی نخواهد ماند؛ زیرا نور حیات بخش راهش را روشن می کند». نور در ابتدای دوره مسیحیت، یا نقش واسطه میان خدا و جهان را بازی می کرد یا خود نمادی از وجود خدا بوده است. با توجه به همین سنت بسیار مهم درباره نور، عجیب نیست که یکی از تأثیرگذارترین منابع در هنر مسیحی، به ویژه در نمادپردازی نور، عهد جدید باشد. البته با بررسی دقیق نمادهای نور در مسیحیت، از جمله هاله نور، شمایل ها و کاربرد عنصر نور در معماری مسیحی، تأثیر دیگر ادیان و فرهنگ های باستانی، به ویژه دین یهود و فرهنگ یونانی رومی، که مسیحیت در دامن آنها بالید، نیز به روشنی
بررسی سبک شناختی هنر شمایل نگاری بیزانسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴۸
39 - 48
حوزه های تخصصی:
هنر شمایل نگاری بیزانسی، به عنوان یکی از مهمترین صور هنری منتج از دین مسیحیت، که البته هنری مقدس نیز محسوب می گردد، در تمامی دوران هزار ساله استقرار امپراطوری روم شرقی - به جز دوره صدساله نفاق شمایل شکنی- همواره از جایگاه و اهمیت ویژه ای در جامعه بیزانسی برخوردار بوده است. به طوری که باید آن را آیینه ای تمام نما از اندیشه و تفکر حاکم بر مسیحیت ارتودوکس، که دین رسمی این امپراطوری محسوب می شد، دانست. با این وجود و به رغم پیوند تنگاتنگ این هنر با الهیات مسیحی و جزمیات حاکم بر آن و به ویژه اساسی ترین آنها یعنی تجسد کلمه الهی در قالب تصویر، این صورت هنری به خوبی توانسته است از عهده انعکاس بسیاری از جنبه های زندگی سیاسی، اجتماعی و حتی عقاید عامیانه مردمان جامعه عصر خود که البته همواره جنبه ای دینی- مذهبی نیز داشته است، برآید. مقاله پیش رو در واقع تلاشی است برای نه تنها بررسی سبک شناختی این صورت هنری، بلکه همچنین کوشش خواهد نمود تا با تکیه بر روش تاریخی- تحلیلی، پیوند تنگاتنگ آن را با زندگی روزمره مردمان این جامعه و حوادث و رخدادهای اجتماعی-سیاسی آن در طول قریب به هزار سال استقرار این امپراطوری نشان دهد.
بررسی الگوی تصویری «پیروزی فریدون بر ضحاک» به عنوان روایتی مستقل از شاهنامه فردوسی در مواد فرهنگی سده های ششم تا هشتم هجری قمری
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ششم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۱
۲۱۶-۱۸۹
ازجمله مضامین پرکاربرد در مواد فرهنگی سده های ششم تا هشتم هجری قمری1 نقوشی است که روایتگر داستانی مشخص هستند که می توان آن ها را در قالب «نقوش روایی» تعریف و تقسیم بندی کرد. روایت تصویری پیروزی فریدون بر ضحاک یکی از این نقوش روایی است که بی درنگ ذهن مخاطب را به روایت مشهور سرانجام ضحاک در شاهنامه فردوسی سوق می دهد. در غالب پژوهش ها این روایت تصویری به عنوان یکی از «نقوش شاهنامه ای» موردتوجه قرار گرفته است. تردید اصلی نگارنده از همین جا آغاز شده و مسأله بنیادین پژوهش را بر این پرسش پایه ریزی کرده که، میزان وابستگی و پیوستگی این روایت تصویری به روایت فردوسی تا چه اندازه است؟ برای رسیدن به پاسخی مطلوب به این پرسش اساسی، دو گونه مواد مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته اند؛ روایت های تصویری و روایت های نوشتاری. بدین منظور در گام نخست، تمام نگاره های مواد باستان شناختی سده های ششم تا هشتم هجری قمری که نمایشگر این روایت هستند، با جزئیات کامل توصیف شده است. نشانگان هویت بخش تکرارشونده شخصیت های اصلی در این نگاره ها الگوی مشخصی را سامان می دهد که در این پژوهش تحت قالب الگوی تصویری «گاوسوار گرزدار» تعریف شده است. در گام دوم، روایت تصویری پیروزی فریدون بر ضحاک با روایت نوشتاری شاهنامه فردوسی و سپس دیگر منابع تاریخی مورد سنجش و مقایسه قرار گرفته است؛ هرچند مواد اصلی مورد بررسی در این پژوهش نگاره های مستقل از متن (به دیگر سخن نگاره هایی که نوشتاری آن ها را توضیح نمی دهد) است، اما برای ارائه تحلیلی جامع تر، نخستین نسخه های مصور شناخته شده شاهنامه فردوسی نیز مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. نگارنده در پایان با کنار هم نهادن استناد های تصویری و نوشتاری، انگاره شاهنامه ای بودن روایت تصویری پیروزی فریدون بر ضحاک در مواد فرهنگی سده های ششم تا هشتم هجری قمری را رد کرده و این الگوی تصویری را شمایلی خودبسنده و متمایز از روایت شاهنامه فردوسی معرفی کرده است.
بررسی نشانه - معنا شناختی واژه ها و اصطلاحات کاربردی در علم پزشکی و کاربرد آن ها در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به منظور بررسی مفهوم ضمنی واژه ها و اصطلاحات نظام نشانه ای پزشکی که بعنوان نماد به نظام نشانه ای زبان فارسی راه یافته و بکار می روند، از "فرهنگ شفاهی سخن" و "فرهنگ فارسی گفتاری"، داده های مناسب با موضوع پژوهش استخراج شده و با استفاده از دانش معنی شناسی و نشانه شناسی و بر اساس چارچوب نظری پیرس به تحلیل معنای ضمنی آن ها پرداخته شده و با ذکر نمونه برای هر یک در مفهوم صریحشان در نظام نشانه ای پزشکی، هم چنین ضمن ارائه نمونه هایی برای کاربرد مفهوم ضمنی این واژه ها و اصطلاحات در زبان فارسی، مشخص شد که هر یک از این نماد ها به هنگام انتقال به نظام نشانه ای زبان فارسی از رفتار تازه ای برخوردار می شوند. بیشترین میزان استفاده از واژه ها و اصطلاحات پزشکی، کاربرد اندام واژه ها در زبان فارسی محاوره ای می باشد و در این میان چند اندام واژه کاربرد گسترده تری نسبت به بقیه در اصطلاحات فارسی گفتاری دارند و اکثرا در معنای ضمنی خود به کار می روند؛ مانند اندام واژه "روده" در " یک روده راست تو شکمش نداره". به طور کلی این نتایج حاصل شد که واژه ها و اصطلاحات مذکور در ضرب المثل های زبان فارسی عموماً بصورت شمایل بازنمایی می شوند و در واقع استعاره محسوب می شوند و استعاره را می توان جزو نشانه شمایلی محسوب کرد.
پژوهشی در آثار و احوال میرزا عبدالرزاق کاشی پز: پیشگام کاشی نگاران شیراز در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
59 - 77
حوزه های تخصصی:
کاشی کاری شیراز در عصر قاجار هنرمندان گوناگونی داشته که از این میان «میرزا عبدالرزاق کاشی پز (1284- 1356 ق)» از شاخص ترین آن ها و از کاشی نگارانی است که میراثی ماندگار و خانوادگی از خود برجای گذاشته است. هدف این پژوهش شناسایی احوال، دسته بندی دوران تطور حیات هنری و درنهایت گونه شناسی اولیه ای از آثار اوست تا بتواند منبعی برای مطالعات تطبیقی و تکمیلی بعدی باشد؛ بنابراین پرسش های اصلی در اینجا این است که 1. حیات هنری میرزا عبدالرزاق به چند دوره قابل تقسیم است و عوامل مؤثر بر آن ها چه مواردی بوده است؟ 2. آثار موردبررسی در چه موضوعات و مضامینی قابل طبقه بندی هستند؟ 3. ازنظر تاریخی چه داده هایی از دیگر شخصیت های هنری زمان وی در این آثار قابل استنتاج هستند؟ روش پژوهش، تفسیری-تاریخی باهدف رسیدن به یک تک نگاری است. شیوه گردآوری داده ها به روش میدانی و کتابخانه ای و شامل عکس هایی از 10 اثر رقم دار از میرزا عبدالرزاق است. این داده ها در فرآیندی تحلیلی به روایتی از آثار و احوال میرزا عبدالرزاق، شخصیت های تأثیرگذار، همکاران و کارفرمایان او منتهی شده اند. نتایج مطالعه نشان داد حیات هنری او را می توان به چهار دسته 1. تکوین (1294-1304 ق)، 2. تثبیت (1304-1310 ق)، 3. پیشگامی (1310-1347 ق) و 4. بی مهری (1347-1356 ق) تقسیم کرد. همچنین دست کم، آثار او را می توان در پنج گروه شامل 1. کاشی های با طرح گل و مرغ 2. کاشی های با مضامین حماسی 3. کاشی های با مضامین دینی 4. کاشی های با طرح شمایل ها و چهره ها و 5. کاشی های با طرح گلدانی تقسیم کرد. یافته های این پژوهش که مبتنی بر کاشی های رقم دار از او سامان یافته، نشان از وجود سلسله مراتبی از کارفرمایان، معماران و هنرمندان در آثار وی دارد که با الفاظ ویژه ای از هم متمایز شده اند. همچنین شخصیت هایی مانند «محمدابراهیم ابن فریدون»، «عبدالعلی اشرف الکتاب یزدی»، «فرصت الدوله شیرازی» و «سیّد صدرالدین شایسته شیرازی» از افراد مؤثر در شکل گیری، تداوم و بلوغ آثار او به شمار می روند.