عباس یزدانی

عباس یزدانی

مدرک تحصیلی: دانشیار فلسفه دین دانشگاه تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۶ مورد.
۱.

تبیین مؤلفه های معرفت شناختی و غیرمعرفت شناختی ایمان در اندیشه مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایمان معرفت باور تصدیق اعتماد عقلانیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۲۸
مفهوم «ایمان» یکی از مفاهیم اساسی در فلسفه دین به شمار می رود که شالوده بسیاری از مسائل جدید در معرفت شناسی دینی معاصر را تشکیل می دهد. گره گشایی از مسائلی چون رابطه ایمان و عقلانیت مبتنی بر فهم ایمان و تبیین مقومات ماهوی آن است. چه در متون دینی و چه در آثار فلسفی، ایمان گستره ای از معانی مختلف از معرفت تا احساس و از اعتقاد تا اعتماد را در برمی گیرد، از این رو ماهیتی غامض و چالش برانگیز دارد. این ابهام در چیستی ایمان به مسائل ثانوی فلسفی نیز سرایت کرده است. لذا برخی پرسش ها در باب معقولیت ایمان همچنان در هاله ای از ابهام مانده اند. این ضرورت بازنگری در ماهیت ایمان و پیرایش نظریه های فلسفی و دینی را آشکار می کند. نوشتار حاضر با رویکرد تحلیلی-انتقادی بر آن است تا با تبیین ایمان بر اساس مؤلفه های معرفت شناختی و غیرمعرفت شناختی نشان دهد ایمان ماهیتی چندگانه دارد. نادیده انگاشتن هر یک از این مؤلفه ها دریافتِ ناقص و ناکافی از معنای ایمان به دنبال دارد. بر اساس رهاورد پژوهش حاضر، ایمان حقیقتی است برساخته از معرفت و اعتقاد، برخاسته از تصدیق و اعتماد، آمیخته با احساس و عمل که ماهیتی مستقل دارد و نمی توان آن را به هیچ یک از مؤلفه های مذکور به تنهایی تحویل برد. تحویل نگری در ماهیت ایمان موجب دامن زدن به چالش ایمان و عقلانیت می شود. در تعیین هسته اصلی ایمان نیز اگر مؤلفه های معرفتی زیربنای مؤلفه های دیگر واقع شوند، به نحوی که مؤلفه های غیرمعرفت شناختی بر آن استوار گردند، مواجهه درستی میان ایمان و عقلانیت برقرار می شود.
۲.

بررسی اثر تسهیلات تکلیفی بر تورم در اقتصاد ایران با استفاده از مدل VAR(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تسهیلات تکلیفی تورم نرخ بهره اسمی ناترازی شبکه بانکی خود رگرسیون برداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۹۹
تسهیلات تکلیفی و اثرات اقتصاد کلان آن به ویژه اثر آن بر تورم، همواره از موضوعات موردبحث اقتصاددانان در ایران بوده است. در پژوهش حاضر بر سنجش اثر تسهیلات تکلیفی بر تورم پرداخته شده است. جهت انجام برآورد از داده های 29 ساله 1369-1397 استفاده شده و با استفاده از روش خودرگرسیون برداری (VAR) این داده ها موردسنجش قرار گرفته اند. طبق آزمون های صورت گرفته مشاهده شد که یک درصد افزایش در نرخ تسهیلات تکلیفی اعطایی، شاخص قیمت مصرف کننده را به میزان 0.4 درصد افزایش خواهد داد؛ افزایش یک درصدی نرخ بهره اسمی نیز منجر به افزایش 1.25 درصدی شاخص قیمت مصرف کننده می شود. همچنین اثر شوک آنی نرخ تسهیلات تکلیفی اعطایی بر شاخص قیمت مصرف کننده و نرخ بهره اسمی معنادار نیست. در ادامه در روش تجزیه واریانس، سهم تکانه های واردشده بر متغیرهای مدل مورد ارزیابی قرار گرفت و مشخص شد در 5 دوره اول (از 10 دوره) بیشترین خطای پیش بینی متغیر نرخ شاخص قیمت مصرف کننده را خود متغیر LCPI توضیح می دهد. از دوره 6 تا دوره 8 اما سهم توضیح دهندگی نرخ بهره اسمی بیشتر است. در دوره های 9 و 10 نیز نرخ تسهیلات تکلیفی اعطایی بیشترین سهم را در توضیح خطای پیش بینی متغیر نرخ شاخص قیمت مصرف کننده دارد. باتوجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود سیاست اعطای تسهیلات تکلیفی با سایر سیاست های موجود ازجمله کالابرگ و حواله خرید در حوزه حمایت از خانوار ضعیف و تأمین مالی زنجیره ای در افزایش تولید جایگزین شود.
۳.

استدلال استقرائی تأییدی سوئینبرن به مثابه بهترین تبیین خداباوری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خداباوری سوئینبرن استدلال استقرائی خداناباوری استنتاج بهترین تبیین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۴۳
آیا تبیین های خداناباورانه می توانند جهان و انسان را تبیین کنند؟ آیا استدلال های قیاسی خداباورانه می توانند تبیین معقولی از جهان ارائه نمایند؟ بسیاری از فیلسوفان دین معاصر براین باورند که استدلال های قیاسی بر اثبات وجود خدا نامعتبرند، چون یا از نظر صورت قیاسی، نامعتبرند یا مبتنی بر یک یا چند مقدمه کاذب یا غیریقینی هستند. از این رو، به استدلالات غیرقیاسی در باب وجود خدا روی آوردند. هدف این نوشتار بررسی و ارزیابی یکی از این استدلال های جالب توجه جدید، یعنی استدلال استقرائی سوئینبرن است. روش این تحقیق کتابخانه ای و استدلالی است که از طریق مطالعه، بررسی و تحلیل ذهنی مفاهیم، گزاره ها و استدلال ها انجام می گیرد. ادعای سوئینبرن این است که تبیین های انسان انگارانه و ماده انگارانه نمی توانند جهان و انسان را تبیین کنند. در مقابل، وی سه استدلال از وجود جهان، وجود قوانین علمی و قوانین فرایند تکامل؛ برای وجود خدا به عنوان سه استدلال استقرائی تأییدی استفاده می کند و از انباشت آنها خداباوری را به عنوان استنتاج بهترین تبیین نتیجه می گیرد. نتیجه چنین استدلالاتی این است که خداباوری می تواند بهترین تبیین نهایی جهان باشد. همچنین نشان داده خواهد شد که این گونه استدلال ها با چالش های کمتری مواجه بوده و می توانند احتمال وجود خدا را به مراتب افزایش دهند.
۴.

بررسی نظریه «کارکردگرایی صحیح» پلنتینگا به عنوان شرط ضروری معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پلنتینگا تضمین کارکردگرایی درست مَرد مُرداب مسئله دقت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۴
هدف: هدف نوشتار حاضر، بررسی یکی از دیدگاههای مهم در تحلیل معرفت؛ یعنی دیدگاه نوین پلنتینگا، با عنوان کارکردگرایی صحیح بود. روش: این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی- انتقادی از طریق گردآوری اطلاعات، مطالعه آثار مکتوب و تحلیل مفاهیم، گزاره ها و استدلالات انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که دیدگاههای سابق (اعم از درون گرایانه و برون گرایانه) به دلیل نادیده گرفتن کارکرد درستِ قوای شناختی به عنوان شرط ضروری معرفت، صدق یک باور را نمی توانند تضمین کنند. اما دیدگاه پلنتینگا افزون بر کارکردگرایی درست، متضمن عناصر دیگری همچون نقشه طراحی خوب و محیط شناختی مناسب است. البته دیدگاه پلنتینگا خالی از انتقادات نبوده است. مهم ترین انتقاداتی که نسبت به دیدگاه وی مطرح شده اند، عبارتند از: «مَرد مُرداب» و «مسئله دقت». در این نوشتار، نابسندگیِ دیدگاههای سابق نشان داده شده و همچنین عناصر و مقوّمات دیدگاه پلنتینگا توضیح داده شده و سپس «مَرد مُرداب» و «مسئله دقت» بررسی شدند. پلنتینگا در مواجهه با مسئله دقت، تقریرهای متفاوتی از کارکردگرایی درست ارائه کرد. نتیجه گیری: بررسی اشکالات و پاسخهای طرفین نشان داد که تحلیل نهایی پلنتینگا در مواجهه با این دو انتقاد، قابل دفاع است.
۵.

بررسی چیستی معجزه و چگونگی دلالت آن بر وجود خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معجزه دلالت معجزه قانون طبیعت خدا اثبات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۷۵
معجزه همواره به عنوان یکی از ادلّه حقانیت ادیان به خصوص وجود خداوند به کار رفته است. در این نوشتار سعی کرده ایم به این پرسش پاسخ دهیم که معجزه به عنوان دلیلی بر وجود خدا، تا چه میزان از لحاظ منطقی و معرفت شناختی موجّه است. به عبارت دیگر آیا معجزه به تنهایی و بدون در نظر گرفتن مسائل مربوط به گواهی های تاریخی و با فرض وثاقت ادلّه تاریخی، یا با فرض درک بی واسطه، می تواند وجود خداوند را برای مخاطب بی طرف اثبات کند یا خیر؟ روش این تحقیق توصیفی-تحلیلی است که از طریق مطالعه، بررسی و تحلیل ذهنی مفاهیم، گزاره ها و استدلال ها انجام می گیرد. در این مقاله پیش از تلاش برای پاسخ به پرسش اصلی، به تدقیق مفهوم معجزه و نقد تعریف مشهور دیوید هیوم (نقض قانون طبیعت) پرداخته شده و پس از جمع بندی بحث تعریف، با بیان مقدمه ای پیرامون انواع دلیل و استدلال تلاش می شود اوّلاً انواع استدلال هایی که معجزه ممکن است در قالب آن ها به عنوان دلیلی برای اثبات خدا در نظر گرفته شود مورد بررسی قرار گیرد، ثانیاً ناتوانی معجزه در اثبات وجود خدا به عنوان استدلالی قیاسی نشان داده خواهد شد و ثالثاً استنتاج بهترین تبیین به عنوان قالب استدلالی مناسب برای معجزه در جهت اثبات خدا مطرح می شود و موانع آن مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت.
۶.

علم مطلق الهی و چالش گزاره های ایندکسیکال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم خداوند عالم مطلق گزاره های ایندکسیکال فرازمانی بودن خدا تغییرناپذیری خدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۱۹۱
یکی از باورهای خداباوری سنتی باور به مطلق بودن صفات الهی است، و یکی از صفات الهی که مشمول این قاعده کلی می شود صفت «عالم مطلق» است. اما پیرامون این صفت مانند بسیاری دیگر از صفات الهی چالش های متعددی شکل گرفته است. یکی از این چالش ها مربوط به گزاره های ایندکسیکال است. از میان انواع گوناگون گزاره های ایندکسیکال، دو نوع گزاره، یعنی گزاره های معطوف به زمان حال و گزاره های معطوف به گوینده، مورد توجه فیلسوفان قرار گرفته است. درباره گزاره های معطوف به زمان حال گفته شده است از آنجا که گزاره هایی که زمان حال را نشان می دهند مانند «اکنون ساعت ... است»، در هر لحظه تغییر می کند، علم خداوند به این گزاره ها نیز می بایست دائماً متغیر باشد، که این مستلزم وجود تغییر در خدا است؛ یعنی وضعیتی که با صفت تغییرناپذیری خدا ناسازگار است. در مورد گزاره های معطوف به گوینده نیز، مانند «من اکنون بیمار هستم»، گفته شده است که تنها خود شخص گوینده می تواند به چنین گزاره هایی علم داشته باشد. لذا گزاره هایی وجود دارد که عالم مطلق نسبت به آن ها فاقد علم است؛ در نتیجه موجود عالم مطلق نمی تواند وجود داشته باشد. در این مقاله این اشکالات و پاسخ های ارائه شده برای آن ها ارزیابی شده و پاسخ هایی نیز از طرف نگارندگان برای آن ها ارائه می شود. در پایان نتیجه گرفته می شود که این اشکالات نمی توانند مخل خداباوری باشند.
۷.

نقد و بررسی قواعد «آنسلم» در شناخت «موجود کامل»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهیات کمال موجود کامل خداباوری آنسلمی صفات الهی آنسلم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۱۳۶
«الهیات کمال» رویکردی است که با تکیه بر تعریف خدا به موجودی که در تمام جنبه ها کامل است، به تفسیر مفهوم خدا و تحلیل صفات او می پردازد. آنسلم نخستین کسی است که تحلیلی نظام مند از مفهومِ موجود کامل ارائه می دهد. از آنجا که مباحث بعدیِ فیلسوفان واکنشی به نظرات اوست، لذا تبیین آراء وی اهمیت خاصی دارد. در این مقاله بر اساس روش توصیفی، تحلیلی به این پرسش پرداخته می شود که بر اساس دیدگاه آنسلم، چه قواعدی را می توان برای شناخت تفصیلیِ موجود کامل و همچنین استخراج صفات الهی به کار گرفت. هدف این مقاله تبیین نقاط ضعف و قوت دیدگاه آنسلم است. در مجموع می توان پنج قانون کلی را از عبارات آنسلم استخراج کرد؛ او ابتدا سعی می کند بر پایه مقایسه میان موجودات جهان به این هدف برسد. مهم ترین نقد این شیوه آن است که نمی تواند مهم ترین هدف الهیات کمال، یعنی استخراج صفات الهی را به درستی تأمین کند. آنسلم در موضعی دیگر، مقایسه میان وضعیت های مختلفِ یک موجود را محور کار قرار می دهد. او در آثار بعدی اش همین شیوه را دنبال می کند و در نهایت به این نتیجه می رسد که چون خداوند در بالاترین وضعیتِ قابل تصور قرار دارد، بنابراین هر امر قابل تصوری را که اتصاف به آن بهتر از عدم اتصاف به آن است، باید دارا باشد. می توان قاعده نهایی آنسلم را پس از انجام اصلاحاتی، قابل دفاع دانست؛ به این صورت که با اضافه کردن قیودی، امکان تعارض بین صفاتی را که خداوند می تواند در نظر ابتدایی داشته باشد، لحاظ گردد.
۸.

نقد نئوداروینیسم ماده گرایانه با تکیه بر آراء تامس نیگل(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۵۹
مطابق با تلقی نئوداروینیست های ماده گرا، حیات و همه امور مربوط به آن صرفاً نتیجه عملکرد قوانین مادی بوده و هیچ عامل غیرمادی یا ماورائی در ایجاد آن دخالتی نداشته است. از این رو، برای ارائه تبیینی جامع و نهایی درباره جانداران نیز تنها کافی است قوانین مادی را بشناسیم و همه امور را به این قوانین فرو بکاهیم. تامس نیگل، فیلسوف ذهن و از مخالفان ماده گرایی، با استدلال هایی نظیر نامحتمل بودن پیدایش حیات از ماده بی جان، غیر ضروری بودن عملکرد قوانین فیزیکی، وجود آگاهی و فروکاست ناپذیری آن به امور فیزیکی و نهایتاً ناکارآمدی نظریه انتخاب طبیعی در تبیین عقل، به نقد نئوداروینیسم ماده گرایانه می پردازد. اما دیدگاه خداباورانه را نیز با این استدلال که اولاً باعث ایجاد دوگانگی و شکاف تبیینی میان امر ذهنی و امر فیزیکی می شود و ثانیاً این دیدگاه نیز همچون دیدگاه ماده گرایان تبیین را به نقطه نهایی نمی رساند، مورد نقد قرار می دهد. در مقابل،  پیشنهاد وی فرضیه همه جاندار انگاری است که مدعی ارائه فهمی طبیعی، ضروری، جامع و در عین حال غیرمادی از طبیعت است. هدف این مقاله که به روش تحلیلی- انتقادی انجام پذیرفته است، در وهله اول، نقد نئوداروینیسم ماده گرایانه با بهره بردن از آراء انتقادی نیگل، و در وهله دوم، استدلال بر این نکته است که بر اساس اصل استنتاج بهترین تبیین، خداباوری در مقایسه با ماده انگاری و فرضیه نیگل، تبیین قابل قبول تری است.
۹.

نقش مؤلفه صدق در ماهیت باور از دیدگاه شاه و ولمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صدق هدف از باور شفافیت معیار دستوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۱ تعداد دانلود : ۱۳۲
مؤلفه ی صدق در ماهیت باور چه نقشی دارد؟ نیشی شاه و دیوید ولمن در جستاری مشترک، تبیینی از مفهوم باور ارائه داده اند که نقش مؤلفه ی صدق در آن مبتنی بر یک معیار دستوری است. آن ها در این راه از چیزی که آن را رابطه ی شفافیت می نامند، سود جسته اند. نتیجه ی تبیین ایشان این است که باور کردن یک گزاره، در پس یک قضاوت شبه اخلاقی، متصف به درستی یا نادرستی خواهد بود. هدف از این نوشتار این است که نشان دهد، ضرورتی که آن دو بر مبنای آن ناچار به درج جزئی دستوری در ذات باور شده اند، بی اساس است و می توان مفهومی کاملاً توصیفی و غایت شناسانه از باور ارائه داد که ضمناً مسؤولیت در قبال صدق را نیز تبیین کند. در این تحقیق که با روش استناد به منابع کتابخان ه ای در این موضوع صورت گرفته است، ابتدا دو رویکرد غایت شناختی و رویکرد دستوری توضیح داده می شود و پس از بررسی نقاط ضعف و قوت به مقایسه ی آن دو پرداخت می شود. در پایان ضمن نقد دیدگاه دستوری نشان خواهیم داد رویکرد غایت شناختی با فهم متعارف از موارد باور بیشتر سازگار است و می توان آن را به گونه ای تبیین کرد که اشکال اصلی شاه و ولمن را پاسخ دهد. شماره ی مقاله: ۲
۱۰.

مقایسه انتقادی رابطه علم و ایمان از منظر علامه طباطبایی و علامه جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایمان عمل علم علامه طباطبایی و جوادی آملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۱۸۳
این مقاله قصد دارد رابطه ایمان و علم را از منظر علامه طباطبایی و علامه جوادی آملی بررسی کند. هردوی آنها عمل را از دایره ایمان خارج می دانند و عقد قلب و اذعان نفسانی را رکن ایمان می دانند. اما دیدگاه آنها درباره دخالت علم استدلالی در ایمان متفاوت است. علامه طباطبایی حصول ایمان به خدا را بدون علم استدلالی ممکن نمی داند، اما آیت الله جوادی آملی ایمان را بدون علم به وجود خدا و صرفا از روی تقلید نیز قابل تحقق می داند. این مقاله با استفاده از روش انتقادی و مقایسه ای، ضمن تقریر صحیح نظر علامه طباطبایی و نقد بعضی برداشت ها از دیدگاه ایشان قائل است علامه طباطبایی ایمان تقلیدی را ایمان نمی داند اما علامه جوادی ایمان تقلیدی را هرچند ایمان به حساب می آورد اما برای ثمربخش بودن قائل است ایمان باید از روی علم باشد و تقلید صرف کافی نیست. در این مقاله به روش عقلی و تحلیل مفهومی ضمن انتقاد به هر دو نظریه، ذکر خواهد شد که ایمان تقلیدی و از روی شک نیز در بعضی موارد برای انسان مفید خواهد بود.
۱۱.

آگاهی پدیداری، چالشی برای فیزیکالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آگاهی ادراکی آگاهی پدیداری علم فیزیکالیسم تقلیل‏گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۲۰۶
موفقیت انکارناپذیر علم عصب شناسی در توضیح حالات روانی انسان که در گذشته بر اساس مفاهیم فراطبیعی تبیین می شدند، بسیاری از دانشمندان و فیلسوفان عصر جدید را به دفاع از روش های فیزیکالیستی در توضیح ماهیت انسان سوق داده است. بر طبق این دیدگاه، علم با شناخت ساختارهای فیزیولوژی انسان به ویژه مغز و کارکرد های آن، سرانجام قادر خواهد بود از طریق مفاهیم فیزیکیِ صرف، سرشت انسان با همه ویژگی هایش را تبیین کند. مهم ترین چالشی که همواره متوجه این دیدگاه بوده است، مسئله آگاهی و یا به تعبیر سنتی آن چگونگی رابطه ذهن و بدن است. با این حال، دانشمندان معاصر با ارائه نظریه ها و مفاهیم جدید علمی درباره سازوکارهای مغز و نسبت آن با حالات ذهنی کوشش می کنند تا از طریق علوم فیزیکی پدیده آگاهی را تبیین کنند. هدف این مقاله نشان دادن این است که آگاهی پدیداری مهم ترین چالش در برابر فیزیکالیسم  و نظریه-های طبیعت گرایانه است. با بررسی مفهوم آگاهی و تقسیم این مفهوم به دو بخش «آگاهی ادراکی» و «آگاهی پدیداری»، استدلال کرده ایم که نظریه های علمی در بهترین حالت صرفاً تبیینی از آگاهی ادراکی به دست می دهند، در حالی که چالش اصلی علوم طبیعی، تبیین آگاهی پدیداری است، لیکن آگاهی پدیداری به جهت ویژگی ذاتیِ ذهنیت، خارج از دسترس علوم فیزیکی قرار دارد، مگر اینکه علم منظر اول شخص را به رسمیت بشناسد.
۱۲.

معنای زندگی، عاشقانه ترین جهان ممکن و اختفای الهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شلنبرگ اختفای الهی عشق کامل الهی معنای زندگی عاشقانه ترین جهان ممکن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۴ تعداد دانلود : ۱۶۹
شلنبرگ برای اولین بار در سال 1993 استدلالی با عنوان «اختفای الهی» را علیه خداباوری ارائه کرد. از آن زمان تا کنون استدلال او در کانون نقد و دفاع قرار داشته است. در این نوشتار، که با رویکرد تحلیلی-انتقادی انجام می پذیرد، ضمن تقریر استدلال شلنبرگ، افزون بر مهم ترین نقدهای مطرح شده بر استدلال او، دو نقد متفاوت دیگر بر این استدلال مطرح می شود. یکی از این نقدها از طریق معنای زندگی است. شلنبرگ در رابطه با مزیت ارتباط عاشقانه با خداوند معتقد است که چنین رابطه ای به بهزیستی انسان کمک می کند. او ارتباط شخصی با خداوند را دارای ارزش ذاتی و مهم ترین عامل در معنادار بودن زندگی انسان می داند. اما پرسش اصلی این است که آیا ارتباط شخصی با خداوند، یعنی ارتباطِ آگاهانه، تعاملی و معنادارِ مثبت با او، حقیقتاً مهم ترین عامل در معنادار بودن زندگی انسان است؟ نقد دوم از طریق عدم فعلیت عاشقانه ترین جهان ممکن است. در این نقد بیان می کنیم که هر جهانی را که در نظر بگیریم، می توانیم جهانی عاشقانه تر از آن را نیز تصور کنیم و آن جهان نیز امکان فعلیت دارد. بنابراین، اگر عشق کامل الهی مستلزم فعلیت یافتن عاشقانه ترین جهان ممکن نباشد، پس با تحققِ ناباوریِ قاصرانه نیز سازگار است.
۱۳.

بررسی انتقادی استفاده سوئین برن از اصل آسان باوری در برهان تجربه دینی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اصل آسان باوری برهان تجربه ی دینی ریچارد سوئینبرن اثبات وجود خدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۲ تعداد دانلود : ۲۹۸
استدلال از طریق تجربه دینی یکی از استدلال هایی است که برای اثبات وجود خدا ارائه می شود. (که در این مقاله مراد از آن به طور خلاصه و کمتر دقیق، «برهان تجربه دینی» است) این استدلال، از تجربه دینی که برخی افراد از سر می گذرانند، به عنوان قرینه ای به سود وجود خدا استفاده می کند. ریچارد سوئین برن از جمله کسانی است که در کتاب وجود خدا چنین استدلالی را اقامه می کند. یکی از پایه های استدلال او اصلی است که نام «اصل آسان باوری» بر آن می نهد. این اصل به طور خلاصه می گوید اگر شیء الف به ادراک درآید، می توان نتیجه گرفت که به طور محتمل شیء الف وجود دارد. هدف مقاله حاضر، ارزیابی انتقادی امکان استفاده از این اصل در برهان تجربه دینی است و از مجموع نقدهای نویسنده (مقاله) و نقدهای مطرح شده توسط دیگران بر کاربرد این اصل در برهان تجربه دینی، به این نتیجه خواهیم رسید که این اصل به خاطر مواجه بودن با چالش های جدی در برهان تجربه دینی قابل استفاده نیست.
۱۴.

مقایسه مواضع هایدگر متقدم و متاخر در باب نقد و چیرگی بر متافیزیک با ملاحظه اثرپذیری آن از الهیات مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هایدگر متافیزیک چیرگی بر متافیزیک الهیات مسیحی انتوتئولوژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۳ تعداد دانلود : ۳۰۸
هدف از پژوهش حاضر مطالعه نحوه مواجهه هایدگر با سنت متافیزیکی است، تا به واسطه آن روشن گردد که این مواجهه اولاً در مسیر فکری هایدگر دچار چه دگرگونی هایی شد، و ثانیاً مواضع هایدگر در باب متافیزیک تا چه اندازه متأثر از الهیات مسیحی بوده است؟ بر این اساس، این پرسش را مبنا قرار دادیم که پروژه «تخریب هستی شناسانه تاریخ متافیزیک» در هایدگر متقدم و رویکرد «چیرگی بر متافیزیک» در هایدگر متاخر به چه نحو صورت پذیرفت، و دلایل گذار او از رویکرد «تخریب متافیزیک» به رویکرد «چیرگی بر متافیزیک» چه بود؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که از منظر هایدگر، نقد متافیزیک بستر ضروری راهیابی به حقیقت هستی است، چرا که متافیزیک، به واسطه ماهیت انتو-تئولوژیک اش زمینه انحراف تاریخی فلسفه و دور شدنش از تفکر اصیل را ایجاد کرد، که نتیجه آن را می توان در فروبستگی و به خفا رفتن هستی، بی خانمانی و عسرت بشر امروز و نیهیلیسم تکنولوژیک دوران معاصر مشاهده کرد. در عین حال، تعلق خاطر هایدگر به سنت الهیات ایمانی به او کمک کرد تا صورت بندی متمایز فلسفی اش در نقد و گذار از متافیزیک را با تکیه بر ادبیاتی همسو با کلام مقدس تقریر کند و از این طریق بکوشد تا با گذر از مرزهای محدودکننده فلسفه های مرسوم، در راه یک اندیشه تماماً غیرمتافیزیکی گام بردارد.
۱۵.

برهان کیهان شناختی و چالش های تئوری مکانیک کوانتومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصل عدم قطعیت اصل علیت برهان کیهان شناختی فیزیک کوانتوم هایزنبرگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۳ تعداد دانلود : ۴۶۷
در اوایل قرن بیستم هم زمان با سیر تحولات جدید علم فیزیک، پارادایمی مطرح شد که از آن به عنوان فیزیک کوانتوم یاد می شود که یکی از اصول حاکم بر آن اصل عدم قطعیت است. اهمیت آن از این جهت است که برخی از تفاسیر آن منجر به انکار اصل فلسفی علیت خواهد شد و متعاقب آن براهین کیهان شناختی اثبات وجود خدا که همگی به نوعی بر اصل علیت استوار است از ناحیه علم تجربی به چالش کشیده می شود. در این نوشتار ضمن بررسی فیزیک کلاسیک و فیزیک کوانتوم، چالش هایی که از سوی تئوری مکانیک کوانتومی متوجه براهین کیهان شناختی می شود واکاوی خواهد شد. ادعای ما این است که می توان تعبیری از مکانیک کوانتومی ارائه کرد که با اصل علیت سازگار باشد. در نتیجه فیزیک کوانتوم و اصل عدم قطعیت چالشی برای براهین کبهان شناختی نخواهد بود. گرچه هنوز نقدهای فلسفی ای که به اصل علیت از دیدگاه های مختلف وارد شده است جای کاوش و تأمل دارد.
۱۶.

چالش تجارب دینی متعارض برای برهان تجربه دینی و بررسی راه حل ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برهان تجربه دینی اثبات وجود خدا تجارب دینی متعارض تفسیرگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۵ تعداد دانلود : ۳۴۴
برهان تجربه دینی تلاش می کند با استناد به حجیت معرفت شناختی تجربه ها ی دینی، وجود خدا را اثبات کند. همان طور که مشاهده اشیای مادی می تواند دلیلی بر وجود آنها باشد، شهود خداوند نیز می تواند دلیلی بر وجود چنان موجودی باشد. در برابر این برهان چالش های مختلفی مطرح شده که چالش تجارب دینی متعارض یکی از آنها- و چه بسا دشوارترین آنها- است. این چالش به این نکته اشاره دارد که متعلق تجارب دینی گوناگون، که در بستر سنت های دینی مختلف شکل می گیرند، آن چنان متفاوت از یکدیگرند که امکان صدق همه آنها وجود ندارد و لذا قابل جمع با یکدیگر نیستند. هدف این مقاله بررسی و ارزیابی راه حل های پیشنهادی مدافعان برهان تجربه دینی برای غلبه بر این چالش می باشد. نتایج این بررسی نشان می دهد هیچ کدام از این راه حل ها قادر نیستند پاسخی کامل به چالش تجارب دینی متعارض ارائه نمایند، هرچند به نظر می رسد راه حل تفسیرگرایی قابل دفاع تر از دیگر راه حل ها باشد. همچنین از بررسی ها می توان نتیجه گرفت که تجارب دینی را نمی توان به مثابه براهینی بر اثبات وجود خدا دانست؛ زیرا فاقد استحکام لازم و کافی برای اثبات هستند؛ بلکه می توانند تأییدهایی بر وجود خدا باشند؛ بنابراین هنوز می توان به عنوان مؤید بر وجود خدا از آنها بهره جست. شایان ذکر است این تحقیق به شیوه کتابخانه ای و توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است.
۱۷.

تبیین معجزه و دعا در چهارچوب تعابیر کپنهاگی و بوهمی از مکانیک کوانتومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معجزه دعا تئوری کوانتومی تعبیر کپنهاگی تعبیر بوهمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷۶ تعداد دانلود : ۵۲۴
با مفروض گرفتن امکان وقوع معجزه، استجابت دعا و اعمال خارق عادت دیگر، این پرسش اساسی مطرح می شود که چگونه می توان این قبیل وقایع را به نحو طبیعی تبیین کرد؟ به بیان دیگر، چگونه می توان تصرف و مداخله مستقیم خداوند در انجام چنین اموری را تبیین کرد؟ پاسخ های مختلفی از سوی فلاسفه، متکلمان و اندیشمندان علوم تجربی به پرسش های بالا داده شده است. هدف پژوهش حاضر تبیین نحوه تصرف خداوند در معجزات و دعا با بهره جستن از تئوری کوانتومی است. ادعای این پژوهش این است که می توان نحوه تأثیرگذاری و تصرف خداوند در افعال بسیار خاص مانند معجزه و دعا را در چهارچوب تعابیر کپنهاگی و بوهمی از نظریه کوانتومی تبیین کرد، به این صورت که در چهارچوب تعبیر کپنهاگی و با پذیرفتن نقش آگاهی به عنوانِ رمباننده توابع موج، فعل خداوند در طبیعت از طریق آگاهی کوانتومی غیرموضعی انجام می گیرد و می تواند آن ها را در جهت مطلوب تغییر دهد. همچنین، خداوند در چهارچوب تعبیر بوهمی، از طریق کنترل متغیرهای پنهان که متغیرهای سطح زیرکوانتومی هستند و با تغییر آرایش این متغیرها در سطح نظم مستتر، تغییر موردنظر را در سطح کوانتومی و سپس در سطح ماکروسکوپی طبیعت به وجود می آورد. مهم ترین نتیجه پژوهش این است که هر دو تعبیر کپنهاگی و بوهمی که رایج ترین تعابیر مکانیک کوانتومی هستند، می توانند تبیینی قانع کننده از نحوه تأثیرگذاری خداوند در طبیعت در افعال خاصی مانند معجزه و دعا ارائه دهند.
۱۸.

تبیین نسبت بین خدا و ذات الهی با مخلوقات، مبتنی بر وجوه تمایز میان دو مفهوم خدا و الوهیت در اندیشه اکهارت(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: مایستر اکهارت الوهیت خدا سنخیت وحدت وجود نفس ادراک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۳ تعداد دانلود : ۶۴۴
مایستر اکهارت (1328-1260م) میان وجودی که خالق مخلوقات است، یعنی خدا یا «God»، و ذاتی واحد و مطلق از هر قیدی، یعنی الوهیت یا «Godhead» تمایز قائل می شود. هدف این مقاله تحلیل و تبیین نسبت بین خدا و ذات او با مخلوقات بر اساس وجوه این تمایز است. نتایج این تحلیل نشان می دهد که بر اساس دیدگاه اکهارت، خدا عالَم را به عنوان مخلوق، متّحد با خود آفریده است. بین او و مخلوقات سنخیت علّی و معلولی وجود دارد. امکان شناخت خدا از طریق قوای ادراکی و امکان سخن گفتن درباره خدا وجود دارد. اما مبتنی بر همین دیدگاه، الوهیت ذات هر موجود و منشأ همه کمالات وجودی است. به واسطه دو ویژگی اصلی وحدت مطلق و فاعل نبودن، شبیه به چیزی نیست و هیچ نسبت و سنخیتی با هیچ چیز ندارد. از هر قیدی، حتی قید اطلاق، مبرّاست و نمی توان آن را وجود خواند. نه امکان سخن گفتن درباره الوهیت وجود دارد و نه امکان شناخت؛ بلکه تنها به واسطه عروج می توان با او یکی شد. در نتیجه، بر پایه دیدگاه اکهارت، الوهیت با ذات هر موجود، عینیت دارد و با وجود آنها دارای تباین است.
۱۹.

بررسی و نقد دلایل مخالفت کارل بارت با الهیات طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارل بارت انکشاف غیریت الهیات طبیعی الهیات دیالکتیکی تمثیل وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۶ تعداد دانلود : ۵۶۰
مواجهه کارل بارت _ الهیدان برجسته سوئیسی اوایل قرن بیستم _  با الهیات طبیعی، نتایج دامنه داری در تفکّر الهیاتی قرن بیستم داشته است. نگاه عموماً ناهمدلانه بارت به الهیات طبیعی ، به مدت چند دهه سبب شکل گیری نگرشی منفی به آن ، خاصه در حلقه دوستداران و رهروان مکتب او شد که بی وجه ، غیر ضروری و حتی زیان آور به نظر می رسد. نظر به اهمیت این موضوع ، به هدف نقد اصولی موضع بارت ، ابتدا ادله بارت به وجودشناسانه ، معرفت شناسانه، نقلی و عملی تقسیم شده و سپس ضمن مدلّل کردن آن ها به بررسی و نقد این ادله پرداخته شده است. موضع بارتْ عموماً واکنشی و بر پایه تعبیری محدود و نارسا از جایگاه و نقش الهیات طبیعی استوار بوده است و دلایل نقلی و معرفتی بارت در اثبات موضع او ناکام بوده اند. بارت به  سبب همین تعبیر نارسای خود از الهیات طبیعی ، از این واقعیت تاریخی غافل مانده که در بخش وسیعی از تاریخ ، معتقدان به الهیات طبیعی اتفاقاً دغدغه دین داشته اند و از همین رو ، نه تنها تضادی بین باور به انکشاف و گرایش به الهیات طبیعی نیست که اتفاقاً این دو متقابلاً موجب استغنای تفکّر انسان و گشوده  شدن افق های جدید در فهم هستی می شوند.
۲۰.

مبانی معرفت شناسی اصلاح شده و میزان تأثیرات توماس رید بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باورهای پایه توماس رید پلنتینگا عقلانیت معرفت شناسی اصلاح شده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۳ تعداد دانلود : ۳۹۵
معرفت شناسی اصلاح شده به عنوان مکتبی نوپا در فلسفه دین با انتقاد از مبناگروی کلاسیک و مدرن در باب معیار معقولیت باورهای دینی مدعی است باور به وجود خداوند، با صرف نظر از موفقیت یا عدم موفقیت براهینی که برای اثبات وجود خداوند ارائه شده اند؛ همچنان می تواند معقول باشد. ادعا شده است که معرفت شناسان اصلاح شده به میزان قابل توجهی از توماس رید (1796-1710) فیلسوف اسکاتلندی قرن هجدهم متأثر بوده اند. هدف این نوشتار این است که میزان صحت این ادعا را با پرداختن به مبانی معرفت شناسی اصلاح شده در آثار پلنتینگا، ولترستورف و آلستون، و نیز مطالعه مکتوبات رید و مقالات و کتبی که درباره او نوشته شده است از یک سو، و تحلیل و تطبیق میان آنها از سوی دیگر بررسی کند. نتیجه این بررسی این است که هر چند معرفت شناسی اصلاح شده در مبانی معرفت شناسی عام از رید متأثر بوده است، اما به عنوان یک معرفت شناسی دینی نمی توان ادعای اصلی این مدرسه یعنی پایه بودن باور به خداوند را به راحتی به رید منسوب کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان