مطالعات فرهنگی و ارتباطات
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال 20 بهار 1403 شماره 74 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
توییتر از مهر ۱۳۹۷ به حذف محتوای هزاران کاربر منتسب به ایران، روسیه، چین، ونزوئلا، بنگلادش، کاتالونیا، عربستان سعودی، اکوادور، امارات متحده عربی، مصر و اسپانیا پرداخته است. در آخرین مرتبه توییتر در فوریه ۲۰۲۱ داده های حذف شده ۲۳۸ کاربر منتسب به ایران را در تاریخ دسامبر ۲۰۲۰ منتشر کرده است. هدف از حذف این داده ها جلوگیری از تلاش ایران برای اثرگذاری بر انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا بیان شده بود.در این مقاله پس از بررسی ادبیات موجود درباره چگونگی تولید و نشر اخبار جعلی توسط انسانها و ماشینها، به شیوه های تشخیص ماشینی این محتوا می پردازیم. سپس با استفاده از داده های منتشر شده از ۲۳۸ کاربر حذف شده منتسب به ایران توییتر در بازه دسامبر ۲۰۲۰، بررسی می کنیم که توییتر چه معیارهایی را برای تشخیص و حذف این داده ها به کار برده است؟ آیا میان نام و محتوای این کاربران اشتراک سبکی وجود دارد؟ شبکه روابط کاربران حذف شده چگونه بوده است؟ چه میزان از توییتهای منتسب به ایران فارسی است؟ چه میزان از آنها غیر فارسی و با هدف اثرگذاری بر مخاطب غیر ایرانی است؟ نتیجه نشان داد که شبکه روابط مشخصی میان کاربران حذف شده وجود دارد. همچنین تعدادی از این کاربران ادعای
ریخت شناسی نشر اخبار جعلی در زیست بوم رسانه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با رشد شبکه های اجتماعی، شاهد موج گسترده ای از انتشار اخبار جعلی هستیم که تأثیر چشم گیری بر افکار عمومی و نوع نگرش آن نسبت به شخصیتها و رویدادهای مهم جامعه دارد. شبکه توئیتر به عنوان یکی از پلت فرم های رسانه ای مرجع که محل فعالیت بسیاری از نخبگان است نقش مهمی در تولید محتوا در سایر شبکه های اجتماعی دارد. در این پژوهش سعی شده است ریخت شناسی اخبار جعلی که در این شبکه تولید و بازنشر می شوند، مورد بررسی قرار گیرد. در این تحقیق، از روش تحلیل محتوی کمی استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق، اخبار جعلی منتشر شده به زبان فارسی توسط کاربران ایرانی فعال در شبکه ی اجتماعی توئیتر، در نیمه ی دوم سال 1398 است. براساس یافته های این تحقیق، بسیاری از اخبار، بدون منبع، از نوع فریبکارانه و گمراه کننده است که واکنشی از سوی مراجع مرتبط نداشته است. در بین کاربران ایرانی فعال در شبکه توئیتر، بیشترین گرایش به موضوع سیاسی وجود دارد. تکنیک دروغ و شایعه، برچسب زدن و توسل به ترس بالاترین میزان فراوانی را برای تحریف واقعیت دارند. همچنین نتایج تحقیق حاکی از آن است که حدود نیمی از کاربرانی که در شبکه توئیتر خبر جعلی منتشر می کنند، هویت غیر واقعی داشته و از نامهای مستعار استفاده می کنند و درصد بالایی از اخبار حاوی انواع غلطهای نگارشی و دستوری است
تصویر رویدادهای جهانی در مطبوعات ایران (تحلیلِ ساختار و محتوای اخار خارجی در روزنامه های ایران، جام جم، شرق و همشهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، نحوه پوشش رویدادهای بین المللی در روزنامه های سراسری ایران از رهگذرِ تحلیلِ ساختار و محتوای مطالب خارجی ایران، جام جم، شرق و همشهری مورد مطالعه قرار گرفته است. روش پژوهش، تحلیل محتوای کمی است و مطالب خارجی روزنامه ها در یک هفته آماری در چهار ماه نخست سال 1399 تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که ساختار اصلی مطالب خارجی در روزنامه های ایران بر روی موضوعات "علم و فناوری و بهداشت و درمان" تمرکز دارد و بیشتر مطالب دارای ارزش خبری "تضاد و برخورد" است. شکل ارائه مطالب خارجی بیشتر به صورت "خبر" است؛ هر چند که همشهری و ایران در انتشار مطالب خارجی به قالب های "گزارش، تحلیل و تفسیر" نیز توجه بیشتری نشان داده اند. نتایج تحلیل های آماری در مجموع نشاندهنده توجه کم روزنامه ها به "نگارش منبع اخبار" به عنوان یک اصل حرفه ای و اخلاقی است. با این حال، روزنامه ایران بیشتر از روزنامه های دیگر به ذکر منبع در نگارش اخبار خارجی توجه نشان داده است. همچنین روزنامه های مورد مطالعه از منظر تهیه و انتشار اخبار خارجی وابستگی بسیار زیادی به رسانه های بین المللی دارند و سهم خبرگزاری های داخلی در این خصوص بسیار ناچیز و قابل چشم پوشی است. از نظر تمرکز بر پوشش اخبار مناطق مختلف جهان، بیشتر تاکید روزنامه ها بر "اروپا و آمریکای شمالی (ایالات متحده آمریکا)" است.
تحلیل موانع و بازدانده های فتگوی بین نسلی در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تحلیل عوامل و موانع موجود فراروی فرصت های ارتباطی والدین و فرزندان در خانواده است. فرصت های ارتباطی زمان ها یا رویدادها یا برنامه هایی هستند که اعضای یک خانواده طی آن امکان ارتباطات انسانی حضوری یا با واسطه از طریق ابزارهای ارتباطی و رسانه ای پیدا می کنند. با استفاده از روش کیفی و نمونه گیری نظری، مصاحبه هایی با هدف تحلیل تجربه زیسته40 نفر از دانش آموز دبیرستانی در مدارس شهر تهران انجام شد. نتایج نشان می دهد که بیشترین فرصت ارتباطی چهره به چهره والدین و فرزندان در گردهمایی های شبانه برای شام و انجام یک فعالیت مشترک (دیدن فیلم و برنامه تلویزیونی) شکل می گیرد و ارتباطات میان فردی روزانه آنها «رسانه ای شده»، «کوتاه شده» و «ناپایدار» است. همچنین نتایج نشان می دهد گرچه رویدادها و برنامه های فراغتی، موقعیت های مطلوبی برای شکل گیری تعامل پایدار، طولانی و گفتگو وصحبت است، اما «فراغت جمعی والدمحوریا خانواده محور» در بین نوجوانان بسیار حداقلی وکمرنگ است. این در حالی است که برنامه های «فراغت فردی رسانه محور» و «فراغت جمعی همسال محور» بیشترین بخش اوقات فراغت فرزندان را به خود اختصاص می دهد.
تأثیر تلگرام بر مشارکت سیاسی زنان (نگرش کاربران زن تهرانی در خصوص تأثیر تلگرام بر مشارکت سیاسی زنان )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر که از آن به عنوان «عصر رسانه های نوین» یاد می کنیم یکی از مهمترین زیر بناهای ساختار ارتباطی و اطلاعاتی برعهده رسانه هاست. رسانه های نوین باعث شده اند تا روابط میان انسانها و همینطور دولت ها (حکومت ها) ابعاد جدیدی پیدا کند و با گسترش حضور این رسانه ها ، جوامع هر چه بیشتر معطوف به حوزه سیاست شوند. از این منظر دور از انتظار نیست که مختصات «قدرت» را در حضور پدیده مهم عصر حاضر یعنی «رسانه های نوین» و شبکه های اجتماعی همراه، مجددا مورد بررسی قرار دهیم. مشارکت سیاسی یکی از ابعاد تجلی قدرت در سطوح گوناگون هست. در این پژوهش تلاش می شود تا تأثیر تلگرام بر مشارکت سیاسی زنان در سطح خرد مشارکت را مورد بررسی قرار دهیم. مدل مفهومی بکار گرفته شده، ترکیبی از شاخص های نظریه حوزه عمومی(هابرماس ) و شاخص های مشارکت سیاسی(راش ) و دو شاخص رسانه ای میزان محتوا و نوع محتوا می باشد. نتایج به دست آمده حاکی از تأثیر مثبت تلگرام برمشارکت سیاسی زنان تهرانی کاربر تلگرام در سطح خرد است.به این معنا که، بر اساس پاسخ های گردآوری شده از طریق پرسشنامه، زنان مشارکت کننده(رأی دهنده در انتخابات های گوناگون) به سوالات مبتنی بر اثر گذاری پیام رسان تلگرام بر شاخص های مشارکت سیاسی (سطح نازل) علاقمند شدن به مباحث سیاسی، ورود به مباحث غیر رسمی سیاسی و تشویق به شرکت در انتخابات بعنوان رأی دهنده، پاسخ مثبت داده اند.
تأثیرات منفی رسانه های اجتماعی بر هویت اجتماعی نوجوانان (مورد مطالعه نوجوانان 14-18 ساله شهرستان اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف ازپژوهش حاضر، درک سطوح هویت اجتماعی نوجوانان و تجزیه و تحلیل تأثیرات منفی رسانه های اجتماعی بر هویت اجتماعی آنها از منظر مددکار اجتماعی بود. در این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. نمونه مطالعه شامل 384 نوجوان (پسر و دختر) در مرحله ثانویه منوط به گروه سنی (14-18 سال) در شهرستان اهواز بود. پرسشنامه پژوهش بر اساس چهار سطح اصلی نظریه هویت اجتماعی جیمز مارسیا طراحی گردید. نتایج نشان داد که انواع مختلفی از تأثیرات منفی رسانه های اجتماعی بر هویت اجتماعی نوجوانان به ترتیب 1 الی4 بر ابعاد: "بسته بودن - پراکندگی – تعویق - دستآوردی" وجود دارد. همچنین این اثرات منفی بر متغیرهایی نظیر: سن، جنسیت، سطح استفاده و مدت استفاده پاسخگویان از شبکه های اجتماعی معنادار ولی هیچ گونه ارتباطی بین نوع شبکه اجتماعی مورد استفاده با اثر منفی بر هویت اجتماعی کاربران، مشاهده نشد. بنابراین، لازم است اقدامات جدی از سوی خانواده، مدرسه برای مراقبت از نوجوانان جهت تأثیرات منفی رسانه های اجتماعی بر هویت اجتماعی نوجوانان بعمل آید.
بررسی جامعه شناختی رابطه میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و سبک زندگی شهروندان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوران معاصر همه جوامع به درجات متفاوتی با ظهور و گسترش شبکه های اجتماعی مجازی مواجه شده و ابعاد مختلف سبک زندگی افراد در معرض این تحولات قرار گرفته اند که جامعه ایران نیز از این تحولات بی بهره نبوده است. در نوشتار حاضر رابطه میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و سبک زندگی شهروندان مورد مطالعه قرار گرفته است. این پژوهش به روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه شهروندان زن و مرد 44-15 ساله شهر تهران می باشد که از این میان تعداد 384 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده است. روش های آماری پژوهش، آزمون پیرسون و رگرسیون می باشد. نتایج به دست آمده از پژوهش حاکی از آن است که بین متغیر شبکه های اجتماعی مجازی و سبک زندگی و ابعاد آن شامل مصرف فرهنگی، مدیریت بدن، فعالیت فراغتی و الگوی خرید رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین شبکه های اجتماعی مجازی و الگوی تغذیه همبستگی معنی داری مشاهده نشده است. همچنین شبکه های اجتماعی مجازی به واسطه تأثیرگذاری بر متغیرهای مصرف گرایی، الگوپذیری و تجمل گرایی بر سبک زندگی تأثیر داشته است. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر نشان داد که همه متغیرهای مستقل تحقیق تأثیر معنی داری خود را بر سبک زندگی حفظ کرده اند. در مجموع 42% از تغییرات سبک زندگی شهروندان با میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی قابل تبیین است.
تبیین اصالت فرهنگی در شکل گیری معماری معاصر از منظر ادارکات اعتباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اساس و پایه اصالت، فرهنگ است؛ فرهنگ یک جلوه روشنی از حیات اجتماعی است که در ارتباط انسان ها نهفته و انسان نیز رابطه مستقیم با معماری دارد، به صورتی که معماری در هر دوره بیان فرهنگ غالب بر جامعه است. بدین ترتیب این پژوهش درصدد پاسخگویی به پرسش زیر می باشد: اصالت فرهنگی در معماری چگونه و بر مبنای چه مولفه هایی قابل تبیین و بررسی است؟ این پژوهش با رویکرد مطالعات فرهنگی و روش استدلال منطقی و منطق پس کاوی، پس از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی جهت واکاوی فرهنگ از رویکرد رئالیسم اسلامی و ذیل آن ادراکات علامه طباطبایی مورد بحث قرار گرفت. در ادامه، مصاحبه با 11 نفر از اساتید برجسته ایران صورت گرفت. مفاهیم استخراجی از مصاحبه ها، کدگذاری گردید و مضامین متون مکتوب مصاحبه ها دسته بندی و مقوله بندی شدند و در نهایت مدل اصالت فرهنگی در معماری از منظر اندیشه اسلامی بر پایه ادراکات علامه طباطبایی انتزاع گردید. اصالت فرهنگی، از وجود ثابت و ظاهری متغییر تبعیت می کند که این موضوع در معماری بحث ثابت و جاری زندگی و نیز متغیر که ساختارهای کالبدی و فضایی را ایجاد خواهد کرد. مدل نهایی در ذیل بحث رئالیسم انتقادی حاوی سه سطحِ 1.واقعی (فرهنگ و ارزش ها در معماری) شامل اصالت ارجاعی، سنت های زنده، تاثیرگذار، خالق، نفوذپذیری، 2. سطح رویدادی (کنش معماری) شامل اصالت تاریخی و مکان، ساخت و طراحی، کیفی، بستر و زمینه و 3.سطح تجربی (حس و درک و تجربه معماری) شامل ادراکی و زیباشناسی و هنر قابل درک و دسته بندی است.
اسطوره فریب در سه گانه سینمایی اصغر فرهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فریب، یکی از مضامین اخلاقی و اجتماعی مهم است که در جامعه ما به مساله تبدیل شده است. از آنجا که رسانه در ساخت اجتماعی معنا موثر است، این مقاله سعی دارد با واکاوی آثار یکی از نخبگان سینمای ایران که در آثارش بر مساله فریب تمرکز کرده، به این مساله بپردازد که رسانه چه بازنمایی از فریب در جامعه دارد؟ از منظر بارت، رسانه، اسطوره ساز است و مسائل ایدئولوژیک را به مثابه اموری طبیعی بر جامعه تحمیل می کند. رویکرد برساختی در نظریه بازنماییِ استوارت هال نیز قائل است، رسانه بازتاب واقعیت نیست و امر اجتماعی را بر مبنای ایدئولوژی شخصی برمی سازد. این مقاله با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی و کیفی، درصدد است تا ببیند فرهادی در آثارش چه اسطوره هایی از فریب و دروغ در جامعه ایرانی می سازد. تحلیل محتوای کمی نشان داد، فرهادی از بین 6مولفه فریب، بیش از همه بر «دروغگویی» و «پنهان کاری» در فیلم هایش تمرکز دارد. تحلیل محتوای کیفی نشان داد «شرایط فرهنگی- اجتماعی در ایران»، «مذهب و شریعت مداری»، و «نوع حکومت مداری»، از مولفه هایی است که در آثار وی تکرار شده اند و به عنوان عوامل فریب، بازنمایی شده اند.
تحلیل جامعه شناختی سرمایه فرهنگی و سبک زندگی: مطالعه ای پیرامون مصرف موسیقی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر نتیجه یک تحقیق پیمایشی کمّی می باشد که در رابطه با مصرف موسیقی و سبک زندگی صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق؛ دانشجویان دانشگاه مازندران بوده اند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران برابر با 372 نفر بوده که برای اطمینان بیشتر به 385 نفر افزایش یافت. براساس نتایج پژوهش انجام شده، مصرف موسیقی پاپ بیشترین درصد را از بین انواع سبک موسیقی به خود اختصاص داده است. نتیجه آزمون تفاوت معناداری نشان می دهد که بین ساکنین شهر و روستا از حیث میزان مصرف موسیقی تفاوت معناداری وجود دارد امّا تفاوت معناداری بین زن و مرد از این حیث وجود ندارد. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون گویای آن است که متغیرهای مصرف موسیقی و درآمد خانواده با یکدیگر رابطه معنادار دارند و ضریب همبستگی آنان مثبت است. همچنین متغیرهای مصرف موسیقی و تحصیلات با یکدیگر رابطه معنادار دارند و ضریب همبستگی منفی آنها نشان میدهد که با افزایش هریک از متغیرها، متغیر دیگر کاهش پیدا می کند و بالعکس. مصرف موسیقی با متغیرهای الگوی پوشش و مدیریت بدن که از اجزای سبک زندگی هستند رابطه معنادار دارند امّا این رابطه با متغیر اوقات فراغت معنادار نمی باشد.در نهایت نتایج نشان می دهد که با افزایش میزان تحصیلات والدین، میزان مصرف موسیقی در بین افراد نیز افزایش پیدا می کند و همچنین با کاهش تحصیلات والدین، میزان مصرف موسیقی در بین افراد نیز سیر نزولی دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که36 درصد از واریانس سبک زندگی(متغیر وابسته) توسط متغیرهای مستقل این تحقیق تبیین می شوند.
بازنمایی مادر شوهر در سریال های دو دهه اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی؛ تحلیل نشانه شناسی سریال های پُر بیننده «پائیز صحرا» و «پدر سالار»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های شناخت و درک هنجارهای هر جامعه، رجوع به بازتاب آنها در رسانه هاست. البته تصاویر قالبی و کلیشه ای که رسانه ها از افراد، گروه ها، نقش های اجتماعی، جوامع و فرهنگ ها ارائه می دهند؛ نحوه برخورد و رفتار مخاطبان با این افراد و گروه ها را در موقعیت های واقعی و رخ به رخ تحت تأثیر قرار می دهند. در این پژوهش بر اساس مدل سلبی و کاودری و با استفاده از روش نشانه شناسی به نحوه بازنمایی یکی از نقش های مادری یعنی «مادرشوهر» در دو سریال خانوادگی و پُربیننده پخش شده در دو دهه اوّل بعد از انقلاب یعنی «پائیز صحرا» و «پدر سالار» که به صورت هدفمند انتخاب شده اند؛ پرداخته شد. نتایج بررسی ها نشان داد که تلویزیون در این دو سریال، رویکرد متفاوتی در به تصویر کشیدن مادر شوهر اتخاذ کرده است. در سریال اول، مادرشوهر فردی متمدن و شهری با جایگاه بالای اجتماعی و کاملاً کلیشه ای و با صفات منفی چون مستبد، خودخواه، فتنه انگیز، خشن، عصبی، بدعنق و عبوس، بدگو و بد زبان، پر توقع، بهانه جو، ظالم، تفرقه انداز، سلطه گر و آزاردهنده و منفور بازنمایی شده است. در حالی که در سریال دوم، تلاش شده با اتخاذ رویکرد ضد کلیشه ای، تصویری متفاوت ارائه شود. به طوری که مادرشوهر فردی متواضع و فروتن، خوشبین، آرام و مهربان، متبسّم و گشاده رو، قانع و کم توقع، مؤدب و خوش زبان، با احساس و با عطوفت و واقع گرا و در نهایت محبوب به تصویر کشیده شده است.
فیلم به مثابه برنامه درسی: تحلیل پداگوژیک فیلم نویسندگان آزادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت و معنای معلمی به میدان مدرسه گِره خورده است. میدانی که زبان رسمی از بازنمایی صحنه های آشکار و پنهان و تلخی ها و شیرینی هایش ناتوان است. گویی به ابزاری از جنس هُنر نیاز است تا به تصویر درآوردن ظرفیت ها و ظرافت های این میدان ممکن شود. اینجاست که صنعت سینما می تواند در نقش آینه ای تمام نما، یاری دهد تا به درون کلاس درس و به درون قلب های دانش آموزان و معلمان سفر کنیم، و معلمی را با تمام پیچیدگی هایش به تصویر بکشیم. هدف پژوهش حاضر این است که با معرفی صنعت سینما به عنوان یک ابزار آموزشی، به بررسی و تحلیل پداگوژیک فیلم نویسندگان آزادی بپردازد. پژوهش، از نوع مطالعات کیفی است که با استفاده از روش نشانه شناسی انجام شده است. فیلم با استفاده از روشِ نشانه شناسیِ جان فیسک تحلیل شده است. شش سکانس که بیشترین قرابت را با هدف پژوهش داشته ، انتخاب، و دلالت های هر سکانس مشخص شده است. یافته ها نشان می دهد فیلم نویسندگان آزادی، روایتگر معلمی است که فضای کلاس را از ایدئولوژی تنفر نژادی به معناآفرینی سوق می دهد. نقد و تحلیل داستان و رمان، بازدید از موزه، تجربه نگاری، خودشرح حال نویسی مشارکتی و ملاقات با چهره های الهام بخش، برخی از راهبردهای آموزشی متمایز در این فیلم است. در نهایت، با توجه به یافته ها، برگزاری جلسات نقد و تحلیل فیلم های مرتبط با میدان مدرسه، و بررسی تأثیری که نمایش این فیلم ها در باورها و انگیزه های مخاطبان دارد، پیشنهادی است که می تواند مورد توجه پژوهشگران و مراکز تربیت معلم قرار گیرد.