مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی ارتباط بین فرهنگ فروش با ارزش درک شده و عملکرد مشتریان است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی است و از نظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی و پیمایشی از نوع همبستگی شمرده می شود. جامعه آماری آن، کلیه مشتریان (نامحدود) و کارکنان بانک ها و مؤسسه های مالی شهرستان پل دختر (141 نفر) در نظر گرفته شده است. برای جامعه کارکنان، از نمونه گیری تمام شماری استفاده شد و به کمک فرمول کوکران 384 نفر از مشتریان به صورت تصادفی طبقه ای برای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است که روایی محتوایی آنها از دید صاحب نظران و روایی همگرایی آنها به کمک روش های آماری به تأیید رسید. پایایی پرسشنامه ها از طریق پایایی سازه و آلفای کرونباخ بررسی شد. داده ها با بهره مندی از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای LISREL و SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین فرهنگ فروش با ارزش درک شده و عملکرد مشتری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین ارتباط مثبت و معناداری بین ابعاد فرهنگ فروش با ارزش درک شده و عملکرد مشتری برقرار است.
شکل گیری شراکت های راهبردی از دیدگاه تئوری نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شراکت راهبردی، مدل کارآمدی برای ارتقای توان رقابتی کسب وکارها، به ویژه در اقتصادهای در حال توسعه است. با این حال، محیط نهادی اقتصادهای در حال توسعه کمابیش از شکل گیری شراکت های راهبردی جلوگیری می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر مؤلفه های نهادی از وجوه قانونی، هنجاری و شناختی بر شکل گیری شراکت های راهبردی در کشور است. برای دستیابی به این هدف، داده های لازم بر اساس منطق نمونه گیری تصادفی ساده، از نمونه ای به حجم 270 نفر از مدیران، معاونان و مشاوران ارشد شرکت های پیمانکاری ساخت و تجهیزات صنعتی گردآوری شدند و نقش سه مؤلفه رویه های حقوقی، نظام آموزشی و اعتماد در شکل گیری شراکت های راهبردی پیرامون اجرای پروژه های صنعتی به روش تحلیل رگرسیون ارزیابی شده است. یافته های این پژوهش، تصویری از وضعیت نهادی مؤثر بر شکل گیری شراکت های راهبردی را ترسیم کرده و نشان می دهد رویه های حقوقی و نظام آموزشی، ارتباط معناداری با شکل گیری شراکت های راهبردی میان شرکت های پیمانکاری دارند. علاوه بر آن، هر چه میزان عدم اطمینان تکنولوژیک پروژه ها افزایش یابد، مؤلفه اعتماد نقش تأثیرگذارتری در شکل گیری شراکت های راهبردی خواهد داشت.
تأثیر فرهنگ سازمانی بر قابلیت های بازاریابی و عملکرد: تبیین نقش میانجی جهت گیری های استراتژیک برون گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر قابلیت های بازاریابی و عملکرد شرکت ها با میانجی گری جهت گیری های استراتژیک برون گرا است. جامعه آماری تحقیق، مدیران ارشد کسب و کارهای کوچک و متوسط فعال در صنعت غذایی کشور در نه ماهه اول 1395 است. پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. از اعضای جامعه، 368 نفر برای نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه بوده و روش تحلیل داده ها، تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS و PLS است. یافته های پژوهش نشان می دهد فرهنگ سازمانی تحول گرا بر جهت گیری های استراتژیک برون گرا (بازارگرایی و گرایش به فناوری) تأثیر معناداری می گذارد. همچنین، شواهدی حاکی از تأیید نقش میانجی بازارگرایی و رد میانجی گری گرایش به فناوری در ارتباط بین فرهنگ سازمانی و قابلیت های بازاریابی به دست آمد. در نهایت، تأثیر فرهنگ سازمانی تحول گرا بر توسعه قابلیت های بازاریابی و ارتباط مستقیم و معنادار قابلیت های بازاریابی با عملکرد کسب و کار های فعال در صنعت مواد غذایی کشور به تأیید رسید.
طراحی مدل تبلیغات از طریق رسانه های اجتماعی به منظور تأثیر بر تمایل مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق طراحی مدل تبلیغاتی در فضای مجازی به منظور تأثیر بر میزان تمایل مشتریان به استفاده از خدمات بانک پارسیان است. بدین منظور با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و ابزار مصاحبه، داده ها جمع آوری شدند. نمونه به شیوه گلوله برفی انتخاب شد و محققان با 18 نفر از خبرگان و مدیران بانکی و نیز بازاریابان اجتماعی و... مصاحبه کردند. به دلیل جدید بودن موضوع تحقیق و با توجه به جمع آوری داده ها در فرایندی اکتشافی، از ابزار مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد تا داده های میدانی در فرایند باز جمع آوری شوند. به منظور تحلیل داده ها، از روش کدگذاری سیستماتیک سه مرحله ای (کدگذاری های باز، محوری و انتخابی) استفاده شد و مقوله ها که اجزای مختلف مدل را تشکیل می دادند، در شش طبقه دسته بندی شدند. نخستین جزء مدل ارائه شده، رهبری بازار بود که به عنوان شرایط علی انتخاب شد. شرایط علی زمینه ساز ظهور دومین جزء مدل، یعنی کمبود مشتری بود. جزء بعدی مدل، قابلیت های بانکداری الکترونیکی انتخاب شد که به عنوان راهبرد تحقیق، مد نظر قرار گرفت. شرایط مداخله گر (عوامل تکنولوژیکی و روش های تبلیغاتی) و زمینه حاکم (فضای تعاملی و رقابتی) نیز از اجزای دیگر این مدل بودند که با تأثیرگذاری بر راهبرد، زمینه دستیابی به پدیده اصلی این مدل را فراهم کردند.
تداعیات کهن الگویی اشکال هندسی: درس هایی برای مدیران بازاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به دنبال استخراج تصویر ذهنی مردم ایران (شهر اصفهان به عنوان مورد مطالعه) از شخصیت های کهن الگویی است. به علاوه، بر مبنای نظریه نمادگری شکل، اشکال هندسی به عنوان یکی از عناصری که ممکن است در انتقال معنای کهن الگویی به برندها نقش داشته باشند، مطالعه شده اند. نتایج اجرای مطالعات مقدماتی و مطالعه اصلی شامل 77 مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته نشان می دهد تصویر ذهنی پاسخگویان ایرانی از شخصیت های کهن الگویی با ادبیات موجود در این زمینه شباهت ها و تفاوت هایی دارد. همچنین متناسب و نامتناسب ترین اشکال هندسی با هر کهن الگو شناسایی شدند. تداعیات کهن الگویی افراد از اشکال هندسی مبتنی بر برایند معانی ذاتی ناشی از ویژگی هایی مثل تقارن، زاویه داری و تعداد اضلاع و نیز، معانی اکتسابی است. علاوه بر این، خلاف پژوهش های پیشین در خصوص اشکال هندسی، زاویه دار بودن تنها عامل اثرگذار بر ادراک کهن الگویی از اشکال نبوده و در مورد همه کهن الگوها نیز عامل مؤثر نیست. نتایج این پژوهش می تواند در طراحی محصول و لوگوی شرکت و تبلیغات و به طور کلی مدیریت معنای برند، بسیار مفید باشد.
الگوی برند موفق در صنعت کاشی و سرامیک با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش پرشتاب میزان تولید در صنعت کاشی و سرامیک ایران، رقابت را برای شرکت های تولیدکننده بسیار حساس و برندسازی را به عنوان یکی از راهکارهای رقابتی فعالان این صنعت، برجسته ساخته است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی الگویی برای برندسازی موفق در صنعت کاشی و سرامیک انجام شده است. مطابق با الگوی نظام مند نظریه داده بنیاد، خبرگان خوشنام در شرکت های موفق حال حاضر و شرکت های خوشنام و با سابقه برای جامعه آماری انتخاب شدند. کارشناسان خبره صنعت در جامعه آماری با روش نمونه گیری غیر احتمالی توصیه ای برگزیده شدند و با 12 نفر از کارشناسان خبره و خوشنام صنعت کاشی و سرامیک به عنوان نمونه پژوهش مصاحبه عمیق به عمل آمد که در سه مرحله به کفایت داده ها انجامید. در نهایت، الگویی برای برندسازی موفق در صنعت کاشی و سرامیک شناسایی شد. نتایج به دست آمده نشان از نقش قدرت چانه زنی واسطه های کانال توزیع در رابطه بین تولیدکننده و مصرف کننده دارد و همچنین لزوم توجه به برندسازی ملی در قالب هلدینگ های قوی برای توسعه بازار خارجی را نشان می دهد.
شناسایی و طبقه بندی عوامل مؤثر بر انتخاب فروشگاه فست فود با استفاده از روش تحلیل عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و طبقه بندی ویژگی های فروشگاه فست فود و بخش بندی مشتریان بر اساس هر یک از طبقه های شناسایی شده اجرا شده است. جامعه آماری، مشتریان فست فودهای شهر شیراز هستند که از این میان 384 نفر برای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که روایی آن به روش ظاهری/ محتوایی و پایایی آن به روش آلفای کرونباخ (91 درصد) و روش دونیم کردن (85 درصد) به تأیید رسیده است. طی تجزیه و تحلیل های انجام گرفته، 31 ویژگی نهایی فست فود به روش تحلیل عاملی به 9 عامل دسته بندی شد. از بین این 9 عامل، سلامت و بهداشت با زیرشاخص های رعایت اصول بهداشتی از جانب کارکنان در فست فود، تمیزی محیط فست فود، رعایت ادب و احترام کارکنان فست فود، سلامت غذایی محصولات فست فود و طعم و مزه محصولات فست فود، مهم ترین عامل شناخته شد.
طراحی چارچوبی برای پیاده سازی تجارت اجتماعی: با تأکید بر ظرفیت تغییر سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد روزافزون تجارت اجتماعی، سبب گسترش استفاده شرکت های موفق از این تکنولوژی جدید برای کسب موفقیت بیشتر شده است. با وجود این اهمیت، برای پیاده سازی آن مدیریت تغییر درستی صورت نگرفته است. به همین منظور، هدف اصلی پژوهش حاضر طراحی چارچوبی برای پیاده سازی تجارت اجتماعی با تأکید بر ظرفیت تغییر سازمانی است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش جمع آوری داده ها توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را صاحب نظران حیطه تجارت اجتماعی، رسانه های اجتماعی و مدیریت تغییر تشکیل می دهد که با استفاده از روش نمونه گیری قضاوتی (هدفمند) 34 نفر برای نمونه انتخاب شدند. پس از شناسایی و تأیید ابعاد و شاخص ها توسط آزمون دوجمله ای، به منظور اولویت بندی آنها از روش تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شده است. چارچوب پیشنهادشده پژوهش در قالب پنج بعد و بیست وچهار شاخص ارائه شده که به ترتیب اولویت شرایط تکنولوژیکی، عوامل رقابتی، شرایط منابع (مالی/ زمانی)، حمایت محیطی و شرایط سازمانی تغییر هستند. شاخص های متناظر هر یک از ابعاد نیز به ترتیب اهمیت اولویت بندی شدند. نوآوری این پژوهش از لحاظ موضوعی و استخراج فهرست جامعی از عوامل و اولویت بندی آنهاست.
بررسی اثر نقش میانجی اعتماد کارکنان به برند بر رابطه سبک رهبری تحول گرا و رفتار شهروندی برند در صنعت کاشی و سرامیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که کارکنان در حفظ و نگهداری رابطه برند با مشتریان، نقش مهم و پایه ای دارند، مدیریت رفتار کارکنان در راستای انطباق آن با اصول برند از عوامل بسیار حیاتی در برندسازی شناخته شده است و چون سبک رهبری یکی از توانمندی های سازمان در فرایند برندسازی برای شکل دهی رفتار کارکنان به منظور اعتماد به برند، بالاتر رفتن احتمال بروز رفتارهای حامیانه و داوطبانه آنان است، مطالعه پیش رو به بررسی رابطه سبک رهبری تحول گرا و رفتار شهروندی برند با نقش میانجی اعتماد کارکنان به برند پرداخته است. روش تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی است و روش تحلیل داده ها از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کارکنان فروش و بازاریابی شرکت های عضو انجمن صنفی کاشی و سرامیک ایران در نظر گرفته شده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی متناسب با حجم، 210 نفر برای نمونه آماری انتخاب شدند. نتایج معادلات ساختاری تمام فرضیه های مطرح شده را تأیید کرد.
اثر ارزش ویژه برند و سرمایه اجتماعی بر تصویر برند (مورد مطالعه: برند خودروی سمند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در بازارهای جهانی، برندهای موفق به منظور حفظ مزیت رقابتی، باید تصاویر متمایزی را از خود به نمایش بگذارند. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین ارزش ویژه برند و تصویر برند خودروی سمند با نقش میانجی سرمایه اجتماعی است. جامعه آماری این پژوهش شامل خریداران خودروی سمند در منطقه 5 شهر تهران است که در این پژوهش 420 پرسشنامه به روش نمونه گیری در دسترس در اختیار مراجعه کنندگان به نمایندگی های ایران خودرو و نمایشگاه های اتومبیل قرار گرفت و 385 پرسشنامه برگشت داده شد. داده ها از طریق پرسشنامه و مطالعات کتابخانه ای گردآوری شدند. برای آزمون فرضیه های پژوهش، مدل معادلات ساختاری و به ویژه تکنیک تحلیل مسیر به کارگرفته شده و به این منظور از نرم افزارهای آماری SPSS نسخه 17 و Smart PLS استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از این است که ارزش ویژه برند بر سرمایه اجتماعی و تصویر برند اثر معناداری دارد و همچنین سرمایه اجتماعی نیز بر تصویر برند تأثیر معناداری می گذارد.