مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
قابلیت بازاریابی
حوزه های تخصصی:
تحقیقات بازاریابی نشان می دهد، «ارتباطات مبتنی بر همکاری» به شرکت ها به ویژه در بازارهای صنعتی به حفظ مزیت رقابتی، کمک می کند. این پژوهش، دیدگاه «رابطه ای» و دیدگاه «مبتنی بر منابع» را ادغام کرده، و چگونگی تأثیر روابط مبتنی بر همکاری بر معیارهای عملکرد روابط مختلف، را با نقش میانجی قابلیت های مرتبط با بازار بررسی می کند. مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SmartPLS روی داده های حاصل از 93 پرسشنامه گردآوری شده از مدیران واحدهای صنعتی استان زنجان نشان می دهد، تأثیر ارتباطات مبتنی بر همکاری بر معیارهای عملکرد رابطه ای (متمرکز بر مشتری، همکاری مشتری و مالی) غیرمستقیم و شرطی است. قابلیت پیوند با بازار و قابلیت بازاریابی، معیارهای عملکرد رابطه ای (متمرکز بر مشتری، همکاری مشتری و مالی) را تسهیل می کند. طوری که قابلیت پیوند با بازار باعث افزایش عملکرد متمرکز بر مشتری و قابلیت بازاریابی باعث افزایش عملکرد همکاری مشتری و عملکرد مالی می شود. درحالی که تأثیر قابلیت پیوند با بازار بر عملکرد همکاری مشتری و عملکرد مالی و تأثیر قابلیت بازاریابی بر عملکرد متمرکز بر مشتری معنادار نیست و مورد تائید قرار نگرفت. نتایج حاصل از این مطالعه، بینش های جدیدی درزمینه ی نقش ارتباطات مبتنی بر همکاری و هم چنین مفاهیم مهم نظری و مدیریتی فراهم می کند.
تأثیر قابلیت بازاریابی، نوآوری و یادگیری بر عملکرد سازمان «مطالعه موردی:پتروشیمی تبریز»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستیابی به عملکرد بالاتر هدفی است که سازمانها برای رسیدن به آن به اقدامات مختلفی روی می آورند. قابلیّتها نقش مهمی در ایجاد مزیت رقابتی برای سازمانها ایفا می کنند و از جمله این قابلیّتها می توان به بازاریابی، نوآوری و یادگیری اشاره کرد. در حالی که اغلب مطالعات در مورد تأثیر این قابلیّتها بر عملکرد، اغلب به صورت مجزا صورت گرفته است، در این پژوهش سعی بر ارائه مدلی یکپارچه شده است تا تأ ثیر هر سه قابلیت به صورت متحد و مکمل همدیگر بر عملکرد سازمان سنجیده شود. بدین منظور و برای سنجش تأثیر قابلیت بازاریابی، نوآوری و یادگیری بر عملکرد شرکت پتروشیمی تبریز تعداد 265 پرسش نامه بین کارکنان رسمی با مدرک کارشناسی و بالاتر توزیع شد که از این تعداد 255 پرسشنامه برای تحلیل مناسب تشخیص داده شد. در این پژوهش از نرم افزارSPSS و LISREL برای تجزیه و تحلیل داده استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان می دهدکه رابطه معناداری بین قابلیّت بازاریابی و عملکرد سازمان وجود دارد، همچنین بین قابلیّت نوآوری و عملکرد سازمان و ونیز قابلیّت یادگیری و عملکرد سازمانی رابطه معناداری موجود است. بین قابلیّتهای بازاریابی و نوآوری و یادگیری به عنوان قابلیّتهای مکمل هم و عملکرد سازمانی نیز رابطه رابطه معناداری دیده می شود.
تأثیر دانش مشتری بر عملکرد سازمانی با توجه به نقش مدیریت ارتباط با مشتری و قابلیت بازاریابی در شرکتهای بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مشتری به عنوان یکی از مهم ترین منابع دانش برای سازمانها شناخته شده است. آنچه که امروز برای سازمانها ارزش می آفریند، ایجاد رابطه مستمر با مشتری و تبادل اطلاعات یا خدمات بین آنها و مشتری است. برای این مهم و افزایش بهره وری سازمان و اطمینان از ارائه مطلوب کالا و خدمات به مشتریان و کسب رضایت آنان، توانایی ایجاد ارتباط با مشتریان و توسل به استراتژیهای بازاریابی و قابلیتهای آن یکی از موضوعات قابل توجه است . تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر دانش مشتری و مدیریت ارتباط با مشتری بر قابلیت بازاریابی و عملکرد سازمانی در شرکتهای خصوصی بیمه انجام شده است. برای بررسی این تأثیر، 135 نفر از مدیران و معاونان شرکتهای خصوصی فعال در صنعت بیمه به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. نمونه گیری به روش تصادفی طبقه ای انجام گرفت و با استفاده از یک پرسشنامه طراحی شده، داده ها جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری بر پایه روش کمترین توانهای دوم جزئی انجام شده است. یافته ها حاکی از آن است که مدیریت دانش مشتری بر مدیریت ارتباط با مشتری تأثیر دارد، همچنین مدیریت ارتباط با مشتری بر عملکرد سازمانی دارای تأثیر مثبت و معنی داری است و متغیر قابلیت بازاریابی در این میان، نقش میانجی را ایفا می کند.
تاثیر گرایش کارآفرینانه بر عملکرد شرکت از طریق قابلیت بازاریابی با نقش تعدیلی منابع بازاریابی
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با در نظر گرفتن اثرات تعدیلی و میانجی به صورت توام، یک درک جامع تر از رابطه گرایش کارآفرینانه و عملکرد ارائه می دهد که نقش میانجی قابلیت بازاریابی و نقش تعدیل کننده منابع بازاریابی را برجسته می کند. بدین منظور داده ها از طریق پرسشنامه از 71 شرکت مستقر در پارک علم و فن آوری استان آذربایجان شرقی جمع آوری شد. نتایج داده های آماری و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS و SmartPLS نشان داد که ابعاد پیشگامی، نوآوری، ریسک پذیری و استقلال طلبی از گرایش کارآفرینانه به صورت مستقیم بر قابلیت بازاریابی و از آن طریق بر عملکرد شرکت تاثیر دارند ولی تاثیر بعد رقابت تهاجمی بر قابلیت بازاریابی و از آن طریق بر عملکرد شرکت تایید نشد. همچنین نتایج نشان داد که متغیر منابع بازاریابی در رابطه غیر مستقیم گرایش کارآفرینانه و عملکرد شرکت از طریق قابلیت بازاریابی، نقش تعدیل کننده دارد به این شکل که تاثیر غیر مستقیم گرایش کارآفرینانه از طریق قابلیت بازاریابی بر عملکرد شرکت در مقادیر بالای مقدار تعدیلی (منابع بازاریابی) قوی تر از تاثیر غیر مستقیم آن در مقادیر پایین مقدار تعدیلی (منابع بازاریابی) است. براساس نتایج حاصل از این تحقیق شرکت ها می توانند از طریق گرایش به فعالیت های کارآفرینانه و با انتخاب استراتژی مناسب و اتخاذ بخشی از منابع خود به منابع بازاریابی به عملکرد برتر دست یابند.
تأثیر راهبردگرایی بر عملکرد کسب و کار با میانجی گری قابلیت های بازاریابی؛ مطالعه موردی: شعبه های بانک مهر اقتصاد استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعالیت های بازاریابی و تدوین راهبردها از گرایش های راهبردی تأثیر می پذیرند. راهبردگرایی به طور خودکار باعث عملکرد بهتر نمی شوند؛ بلکه نیازمند برخی توانمندی ها و منابع است که در راستای آن عمل کند. قابلیت های بازاریابی، فرایندی است که در به کارگیری دانش، مهارت و منابع سازمان برای ایجاد ارزش افزوده کالاها و خدمات، برآوردن تقاضاهای رقابتی و پاسخگویی به نیازهای مرتبط با بازار استفاده می شوند. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی استو هدف آن بررسی تأثیر راهبردگرایی بر قابلیت های بازاریابی و سپس تأثیر قابلیت های بازاریابی بر عملکرد شعبه های بانک مهر اقتصاد در استان اصفهان است. با بررسی های انجام شده در پایگاه های علمی تحقیقاتی در این زمینه وجود دارد، ولی بررسی این سه متغیر با هم و در بانک، نوآوری این تحقیق محسوب می شود. جامعه آماری این پژوهش مدیران، رؤسا و معاونان اداره مرکزی و مدیران شعبه های بانک مهر اقتصاد استان اصفهان است. بدین منظور، پرسشنامه ای برای سنجش این متغیرها طراحی شد. برای سنجش پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شده است. این ضریب برای گرایش راهبردی 82/0؛ قابلیت های بازاریابی 73/0 و عملکرد 71/0 به دست آمد. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار پی. ال. اس. نشان دهنده معنی داربودن تأثیر راهبردگرایی بر قابلیت های بازاریابی و عملکرد و سپس تأثیر قابلیت های بازاریابی بر عملکرد است. همچنین راهبرد بانک مهر اقتصاد مشتری مداری است و قابلیت های بازاریابی مرتبط با خدمت و قیمت گذاری در این بانک قوی ترند.
بررسی تأثیر کارکردهای مدیریت منابع انسانی بر عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به تأثیر کارکردهای مدیریت منابع انسانی بر عملکرد سازمانی، با توجه به متغیر میانجی قابلیت بازاریابی، می پردازد. این پژوهش ﺑﺮ اﺳﺎس ﻫﺪف یک پژوهش کﺎرﺑﺮدی و از ﻧﻈﺮ جمع آوری داده ها، ﭘیﻤﺎیﺸی- ﺗﻮﺻیﻔی اﺳﺖ. جامعه آماری پژوهش، کلیه بانک ها و مؤسسه های اعتباری استان مازندران است که از طریق نمونه گیری غیراحتمالی، داده ها از 26 بانک و مؤسسه اعتباری به صورت پرسشنامه جمع آوری شد و ﻣﻮرد بررسی و تحلیل ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ. برای تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری ﺷﺪه و اﻧﺠﺎم ﺗﺤﻠیﻞ ﻋﺎﻣﻠی تأییدی از روش معادلات ساختاری اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ. پایایی پرسشنامه ها، ﺑﺎ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ آﻟﻔﺎی ﮐﺮوﻧﺒﺎخ، برای کارکرد مدیریت منابع انسانی 88 درصد، قابلیت های بازاریابی 89 درصد و عملکرد سازمانی 83 درصد به دست آمد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که کارکردهای مدیریت منابع انسانی بر قابلیت های بازاریابی و عملکرد سازمانی تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ همچنین قابلیت های بازاریابی بر عملکرد سازمانی تأثیر مثبت و معنادار می گذارد.
قابلیت های واحد بازاریابی و عملکرد سازمان؛ تحلیل نقش میانجی نفوذِ تصمیم گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های مهم واحد بازاریابی، دفاع از ارتباط بین فعالیت ها و برنامه های خود و نتایج سازمانی آن ها است. ناتوانی واحد بازاریابی در تأثیر بر تصمیم های راهبردی سازمان، می تواند زمینه ساز دور شدن سازمان از دغدغه های بازار و محیط رقابتی شود. بنابر این واحد بازاریابی به عنوان مرجع تحلیل نیازهای بازار، باید بتواند دیدگاه های خود را در سازمان القا نموده و در تصمیم گیری ها، به اندازه کافی قدرت و نفوذ داشته باشد. هدف این پژوهش تحلیل ابعاد قابلیت های واحد بازاریابی و مطالعه سطح نفوذ آن در تصمیم گیری و تأثیر بر عملکرد سازمان است. جامعه آماری این پژوهش شرکت های بزرگ صنعت مواد غذایی در ایران است. نتایجِ پیمایش نشان دهنده جایگاه کم اثر واحد بازاریابی در تأثیر بر تصمیم گیری های مهم سازمان و مصادره دامنهِ نفوذ آن توسط سایر واحد ها است.
ارتباط گرایش به کارآفرینی، قابلیت بازاریابی و عملکرد شرکت با نقش تعدیل تر شدت رقابت در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات و نرم افزارهای رایانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۷
59 - 102
حوزه های تخصصی:
پژوهش های متعددی که طی چند دهه اخیر در خصوص کاربرد قابلیت های بازاریابی در شرکت های تولیدی انجام شده، گویای این واقعیت است که قابلیت های بازاریابی، کاربردی و مؤثر بوده و می توانند تأثیرات مثبتی در سطح شرکت ها ایجاد نمایند. از طرفی، سازمان ها به طور فزاینده ای در موقعیت هایی قرار می گیرند که گرایش داشتن به کارآفرینی برای آن ها امری ضروری است و ازاین روست که جهت بقاء و دستیابی به موفقیت های رقابتی، به طور فزاینده ای به انجام فعالیت های کارآفرینانه متعهد شده اند. این پژوهش بر آن است که تأثیر گرایش به کارآفرینی و قابلیت های بازاریابی را بر عملکرد سازمانی شناسایی کند، زیرا مدیران می توانند با در نظر گرفتن این عوامل، عملکرد سازمانی را ارتقاء بخشیده و به مزیت هایی نظیر سهم بازار بیشتر و سودآوری بالادست پیدا کنند. بدین منظور، پس از مرور ادبیات مرتبط، مدلی مفهومی از ارتباط میان گرایش به کارآفرینی، قابلیت بازاریابی و عملکرد شرکت با نقش تعدیل گر شدت رقابت و فرضیات پژوهش پیشنهاد شده است. سپس روایی پرسشنامه ها با استفاده از روایی صوری، شاخص های KMO و بارتلت تائید شد. همچنین حصول ضریب آلفای کرونباخ مناسب برای پرسشنامه ها نشان از پایایی داده ها داشت. مقادیر مناسب برای سازه های درون زا نشان از کفایت مدل، مقدار مناسب ، نشان از قدرت پیش بینی مناسب مدل در خصوص سازه های درون زا و تائید برازش مناسب مدل ساختاری و نهایتاً مقدار مناسب GOF، نشان از توان مناسب مدل در پیش بینی متغیر مکنون درون زای مدل دارد. برای بررسی فرضیه ها و آزمون معنی داری بین متغیرها نیز از خروجی نرم افزار PLS (مقدار t و ضرایب مسیر) استفاده و تمامی فرضیات پژوهش تائید شدند. پژوهش های متعددی که طی چند دهه اخیر در خصوص کاربرد قابلیت های بازاریابی در شرکت های تولیدی انجام شده، گویای این واقعیت است که قابلیت های بازاریابی، کاربردی و مؤثر بوده و می توانند تأثیرات مثبتی در سطح شرکت ها ایجاد نمایند. از طرفی، سازمان ها به طور فزاینده ای در موقعیت هایی قرار می گیرند که گرایش داشتن به کارآفرینی برای آن ها امری ضروری است و ازاین روست که جهت بقاء و دستیابی به موفقیت های رقابتی، به طور فزاینده ای به انجام فعالیت های کارآفرینانه متعهد شده اند. این پژوهش بر آن است که تأثیر گرایش به کارآفرینی و قابلیت های بازاریابی را بر عملکرد سازمانی شناسایی کند، زیرا مدیران می توانند با در نظر گرفتن این عوامل، عملکرد سازمانی را ارتقاء بخشیده و به مزیت هایی نظیر سهم بازار بیشتر و سودآوری بالادست پیدا کنند. بدین منظور، پس از مرور ادبیات مرتبط، مدلی مفهومی از ارتباط میان گرایش به کارآفرینی، قابلیت بازاریابی و عملکرد شرکت با نقش تعدیل گر شدت رقابت و فرضیات پژوهش پیشنهاد شده است. سپس روایی پرسشنامه ها با استفاده از روایی صوری، شاخص های KMO و بارتلت تائید شد. همچنین حصول ضریب آلفای کرونباخ مناسب برای پرسشنامه ها نشان از پایایی داده ها داشت. مقادیر مناسب برای سازه های درون زا نشان از کفایت مدل، مقدار مناسب ، نشان از قدرت پیش بینی مناسب مدل در خصوص سازه های درون زا و تائید برازش مناسب مدل ساختاری و نهایتاً مقدار مناسب GOF، نشان از توان مناسب مدل در پیش بینی متغیر مکنون درون زای مدل دارد. برای بررسی فرضیه ها و آزمون معنی داری بین متغیرها نیز از خروجی نرم افزار PLS (مقدار t و ضرایب مسیر) استفاده و تمامی فرضیات پژوهش تائید شدند.
رهبری تحول گرا و توسعه قابلیت های بازاریابی: تبیین نقش میانجی سرمایه فکری (مورد مطالعه: کسب و کارهای کوچک و متوسط فعال در صنعت غذایی کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه قابلیت های بازاریابی بدون توجه به سرمایه های فکری امری ناشدنی است. از طرفی، محیط پویای اقتصادی مستلزم توجه سازمان ها به اهمیت توسعه رهبری تحول گراست؛ زیرا این رهبران نقش فوق العاده ای در فرآیند ایجاد سرمایه انسانی و سایر ابعاد سرمایه فکری و به تبع آن، بهبود عملکرد سازمانی دارند. این مقاله به بررسی این نکته می پردازد که چگونه ادراکات کارکنان از سبک تحول گرای رهبری بطور مثبتی مزایای سرمایه انسانی و به تبع آن سایر اجزای سرمایه فکری و در نهایت قابلیت های بازاریابی کسب و کارهای تجاری را تحت تأثیر قرار می دهد. برای این منظور، 368 نفر از مدیران میانی و ارشد کسب وکارهای کوچک و متوسط فعال در صنعت غذایی واقع در شهرک های صنعتی سراسر کشور با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. نتایج نشان می دهد سبک رهبری تحول گرا، پتانسیل قوی و قابل ملاحظه ای در راستای تأثیر بر درک مزایای سرمایه انسانی در بین کارکنان دارد، و مهم تر اینکه، سرمایه انسانی با تأثیر یر سایر اجزای سرمایه فکری نقش میانجی را در ارتباط بین رهبری تحول گرا و سایر مؤلفه های سرمایه فکری ایفا می نماید. در نهایت، شواهد حاکی از تأثیر مستقیم و معنادار سرمایه های اطلاعاتی، ساختاری و رابطه ای بر قابلیت های بازاریابی کسب وکارهای کوچک و متوسط فعال در صنعت غذایی کشور است.
تأثیر قابلیت های بازاریابی در حوزه صادرات و نوآوری بر ابعاد عملکرد صادرات با تعدیل گری رقابت ناکارآمد (مورد مطالعه: شرکت های صنایع دستی و هنری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وابستگی اقتصاد ایران به درآمد نفت و فرآوردههای نفتی یکی از مشکلات اساسی است که همواره در برنامههای توسعه کشور برای رهایی از آن، سیاستها و راهکارهای مختلفی در نظر گرفتهشده است و توسعه صادرات غیرنفتی یکی از این موارد است. آنچه در این میان مهم است بررسی عوامل مؤثر بر صادرات و تعیین متغیرهای مهم و سپس سیاستگذاری مناسب بر اساس نتایج حاصله در جهت تحقق توسعه صادرات کالا و خدمات میباشد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر افزایش صادرات صنایعدستی و هنری است. جامعه آماری این پژوهش شامل تولیدکنندگان و صادرکنندگان صنایعدستی چهار استان تهران، شیراز، گرگان و سمنان میباشد و حجم نمونه با توجه به فرمول کلاین حداقل 200 نفر در نظر گرفته شد. روش تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی بوده و برای جمعآوری دادهها از روش نمونهگیری در دسترس با استفاده از ابزار پرسشنامه، مشتمل بر 32 گویه استفادهشده است. جهت آزمون دادههای جمعآوریشده، روش مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار اسمارت پی ال اس مورداستفاده قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که قابلیت نوآوری محصولات صنایعدستی و استفاده از قابلیت بازاریابی و اصول بازاریابی بر عملکرد صادراتی و همچنین بر ابعاد عملکرد صادراتی تأثیر مثبت دارد و متغیر رقابت ناکارآمد بهعنوان تعدیلگر بین قابلیت بازاریابی و عملکرد صادراتی نقش ایفا میکند.
بررسی تأثیر ظرفیت های فناوری اطلاعات و بازاریابی بر عملکرد زنجیره تأمین شرکت نیکان طب کیمیا(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ظرفیت های فناوری اطلاعات و بازاریابی بر عملکرد زنجیره تأمین شرکت نیکان طب کیمیا در سال 1398 صورت گرفته است. روش پژوهش بر اساس هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران و کارشناسان شرکت نیکان طب کیمیا به تعداد 104 نفر است. نمونه آماری پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول کوکران، 82 نفر درنظر گرفته شده است. روش جمع آوری داده ها، با اقتباس از پرسش نامه های استاندارد پژوهش Yu و همکاران (2017) با 39 گویه صورت گرفت. پایایی این پرسش نامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ برای تمامی ابعاد پرسشنامه بیش از 7/0 به دست آمد که نشان از پایایی مناسب ابزار پژوهش داشت. برای محاسبه روایی از روایی سازه استفاده شد که نتاج بیانگر روا بودن ابزار تحقیق است (AVE> 5/0). داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری و استفاده از نرم افزار SmartPLS تحلیل و مدل نهایی ارائه گردید. نتایج پژوهش حاکی از برازش مناسب مدل مفهومی، بر مبنای شاخص های مقادیر قابل قبول و معنادار ضرایب مسیر، بارهای عاملی، واریانس تبیین شده و شاخص GOF بود. نتایج نشان دهنده تایید تأثیر ظرفیت های فناوری اطلاعات و شاخص های آن یعنی قابلیت های زیرساخت و قابلیت همسان سازی فناوری اطلاعات بر عملکرد زنجیره تأمین شرکت نیکان طب کیمیا در سطح اطمینان 99 درصد بود. هم چنین فرضیات مبتنی بر تأثیر ظرفیت های بازاریابی و شاخص های آن یعنی قابلیت های ارتباط با مشتری و قابلیت سنجش بازار بر عملکرد زنجیره تأمین بود.
شناسایی پیشایندها و پسایندهای بازارگرایی در صنعت لبنیات (مطالعه موردی شرکت فراورده های لبنی رامک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی (آزاد سنندج) سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۳
187 - 206
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی پیشایندها و پسایندهای بازارگرایی در صنعت لبنیات (مطالعه موردی شرکت فراورده های لبنی رامک) انجام شد. از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات جزء پژوهشهای آمیخته (کیفی- کمی) بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی و سازمانی شامل متخصصین شرکت رامک و در بخش کمّی شامل تمامی کارکنان شرکت فراورده های لبنی رامک بود. حجم نمونه در بخش کیفی با اشباع نظری (15 نفر با استفاده از نمونه گیری هدفمند) و در بخش کمّی بر اساس فرمول کوکران 291 نفر برآورد شد. ابزار گردآوری داده ها، در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمّی، پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل مضمون استفاده شد. روایی پرسشنامه از نظر صوری و محتوایی و سازه به تایید رسید. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 86/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. نتایج به دست آمده به شناسایی 19 مولفه و 90 شاخص منجر شد که 11 مؤلفه (عوامل درونی) پیشایندهای بازارگرایی شامل تأکید مدیریت ارشد، ریسک پذیری مدیر، تعارض، ارتباطات بین بخشی، ساختار، سیستم پاداش مبتنی بر بازار، ، دانش تخصصی بازاریابان، رفتار شهروندی، فرهنگ بازاریابی، قابلیت بازاریابی و نوآوری و 4 مؤلفه عوامل بیرونی پیشایندهای بازارگرایی شامل تلاطم بازار، رقابت، پویایی تکنولوژیکی و هوشمندی بازار بودند. و 4 مؤلفه شامل تعهد، رضایت، همبستگی کارکنان و عملکرد به عنوان پسایندهای بازارگرایی در نظر گرفته شد. مدلی پژوهش متشکل از پیشایند و پسایندهای موثر بازارگرایی در شرکت فراورده های لبنی رامک ارائه شد.
بررسی تأثیر متغیر تعدیلگر بازاریابی الکترونیک بر رابطه بین قابلیت های بازاریابی و عملکرد شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۸ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
355 - 374
حوزه های تخصصی:
براساس تئوری مبتنی بر قابلیت، شرکت ها می توانند از طریق قابلیت هایی نظیر قابلیت بازاریابی که به برتری در شناسایی نیازهای مشتریان و درک عوامل تأثیرگذار بر رفتار آنها منجر می شود، به مزیت رقابتی دست یابند. در این رابطه مهم است که بدانیم بازاریابی الکترونیک به عنوان فعالیت فناوری محور نوآورانه، چقدر می تواند تأثیر قابلیت های بازاریابی بر عملکرد را تعدیل کند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر قابلیت های بازاریابی بر عملکرد با احتساب متغیر تعدیلگر بازاریابی الکترونیکی است. برای دستیابی به هدف پژوهش، علاوه بر مطالعات کتابخانه ای، مطالعات میدانی صورت گرفت. برای مطالعات میدانی پرسشنامه ای تدوین شد و پس از تأیید روایی محتوا، در اختیار مدیران بازاریابی/ فروش شرکت های صادرکننده پسته قرار گرفت. بعد از گردآوری داده ها، پایایی پرسشنامه نیز با آلفای کرونباخ بیشتر از 7/0، به لحاظ علمی پذیرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری صورت گرفت. یافته ها نشان داد مقادیر شاخص های برازش مدل مناسب اند و نتایج حاصل از تحلیل مسیر، مؤید آن است که قابلیت های بازاریابی تأثیر مثبت معناداری بر عملکرد شرکت ها دارد و بازاریابی الکترونیکی، تأثیر قابلیت های بازاریابی بر عملکرد را تعدیل می کند.
تأثیر فرهنگ سازمانی بر قابلیت های بازاریابی و عملکرد: تبیین نقش میانجی جهت گیری های استراتژیک برون گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
739 - 762
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر قابلیت های بازاریابی و عملکرد شرکت ها با میانجی گری جهت گیری های استراتژیک برون گرا است. جامعه آماری تحقیق، مدیران ارشد کسب و کارهای کوچک و متوسط فعال در صنعت غذایی کشور در نه ماهه اول 1395 است. پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. از اعضای جامعه، 368 نفر برای نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه بوده و روش تحلیل داده ها، تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS و PLS است. یافته های پژوهش نشان می دهد فرهنگ سازمانی تحول گرا بر جهت گیری های استراتژیک برون گرا (بازارگرایی و گرایش به فناوری) تأثیر معناداری می گذارد. همچنین، شواهدی حاکی از تأیید نقش میانجی بازارگرایی و رد میانجی گری گرایش به فناوری در ارتباط بین فرهنگ سازمانی و قابلیت های بازاریابی به دست آمد. در نهایت، تأثیر فرهنگ سازمانی تحول گرا بر توسعه قابلیت های بازاریابی و ارتباط مستقیم و معنادار قابلیت های بازاریابی با عملکرد کسب و کار های فعال در صنعت مواد غذایی کشور به تأیید رسید.
بررسی تأثیر برندگرایی بر عملکرد برند در شرکت های تعاونی کشاورزی: نقش گرایش کارآفرینانه و قابلیت بازاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعاون و کشاورزی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
91 - 112
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر برندگرایی بر عملکرد برند در شرکت های تعاونی کشاورزی تبدیلی با توجه به نقش گرایش کارآفرینانه و قابلیت بازاریابی انجام گرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- پیمایشی می باشد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه بر اساس مقی اس ترتیب ی و طی ف پنج درجه ای لیکرت استفاده شد. سطح تحلیل شرکت و جامعه آماری پژوهش، شرکت های تعاونی کشاورزی شهرستان فیروزآباد به تعداد 85 شرکت می باشند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی مورگان 70 نفر محاسبه شد که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار SmartPLS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که گرایش کارآفرینانه و قابلیت های بازاریابی به ترتیب با ضرایب مسیر 85/0 و 72/0، بر برندگرایی تاثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین تاثیر برندگرایی بر عملکرد برند نیز مورد تایید قرار گرفت (ضریب مسیر 669/0و ضریب معناداری 701/13). بر اساس نتایج، رویکرد مدیران شرکت های تعاونی در بکارگیری بهینه و ترکیب منابع درون سازمانی برای ایجاد و توسعه قابلیت بازاریابی و همچنین رویکرد کارآفرینانه و فرصت محور به بازار، می تواند بر برندگرایی و در نهایت بهبود عملکرد برند و عملکرد این شرکت ها اثر بسزایی داشته باشد.
تاثیر استفاده از رسانه های اجتماعی بر کسب و کار شرکت های تعاونی صنایع تبدیلی کشاورزی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعاون و کشاورزی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
135 - 160
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر استفاده از رسانه های اجتماعی بر عملکرد کسب و کار شرکت های تعاونی صنایع تبدیلی کشاورزی استان اصفهان با توجه به نقش میانجی قابلیت بازاریابی رسانه های اجتماعی صورت پذیرفت. جامعه آماری پژوهش را، فعالان کسب و کار این صنعت (شامل تولیدکنندگان و توزیع کنندگان) برندهای تعاونی صنایع تبدیلی کشاورزی استان اصفهان تشکیل دادند (N= 230) که با استفاده از شیوه نمونه گیری طبقه ای تصادفی شده، 146 نفر انتخاب و با مراجعه حضوری در محل شرکت ها و یا از طریق پست الکترونیک نسبت به تکمیل پرسشنامه اقدام شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ای بود که برای تایید روایی و پایایی آن، پرسشنامه در اختیار خبرگان و صاحبنظران این حوزه قرار گرفت و تغییرات لازم در آن اعمال شد که مورد تایید قرار گرفت و ضریب آلفای کرونباخ متغیرهای (استفاده از رسانه های اجتماعی، قابلیت بازاریابی و عملکرد) به ترتیب (940/0، 884/0 و 840/0) می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدلسازی معادلات ساختاری و با کاربرد نرم افزار SMART-PLS3 استفاده شد. نتایج آزمون فرضیه اول و دوم نشان داد که اثر معنی داری استفاده از رسانه های اجتماعی بر قابلیت بازاریابی برابر با 748/0 و بر عملکرد برابر 254/0 بود. بدین ترتیب استفاده از رسانه اجتماعی عملکرد کسب و کار تعاونی را بهبود می بخشد. همچنین اثر معنی داری تاثیر قابلیت بازاریابی بر عملکرد برابر با 359/0 بود در نتیجه اثر میانجی قابلیت بازاریابی میان رابطه استفاده از رسانه اجتماعی و عملکرد تعاونی ها تأیید شد.
بررسی اثر قابلیت های بازاریابی بر بهره وری سازمانی با نقش میانجی ارزش ویژه برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۲
75 - 98
حوزه های تخصصی:
امروزه رقابت موجود در کسب وکار، توجه به بهره وری، رضایتمندی مشتری و برند را بیش از پیش با اهمیت ساخته است. دستیابی به عملکرد بالاتر هدفی است که سازمان ها برای رسیدن به آن به اقدامات مختلفی روی می آورند. قابلیت های بازاریابی منعکس کننده فعالیت های بازاریابی مثل ارتباط با مشتری، اثربخشی فعالیت های پیشبرد و تمایز محصول هستند. هدف از این پژوهش بررسی اثر قابلیت های بازاریابی بر بهره وری سازمانی با نقش میانجی ارزش ویژه برند بود. نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت روش کار توصیفی - همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل مدیران، کارشناسان و کارکنان شرکت نساجی و به تعداد 320 نفر بود. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 175 بود که به روش نمونه گیری طبقه بندی شده و از بین سه طبقه مدیران، کارشناسان و کارمندان انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه قابلیت های بازاریابی داخلی، بهره وری سازمانی و ارزش ویژه برند استفاده شد. روایی با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی و پایایی به وسیله آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. جهت تجزیه وتحلیل فرضیه ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS وPLS تجزیه وتحلیل شد. بر اساس یافته های پژوهش، قابلیت های بازاریابی بر بهره وری سازمانی تأثیر مثبت و معنادار دارد و در بین ابعاد قابلیت بازاریابی بعد تحقیقات بازاریابی بیشترین تأثیر را بر قابلیت های بازاریابی دارد. قابلیت بازاریابی داخلی بر ارزش ویژه برند و همچنین ارزش ویژه برند بر بهره وری سازمانی تأثیر مثبت دارد.یافت ه ه ای پ ژوهش م ی توان د در حرکت شرکت های نساجی به سمت توجه بیشتر به قابلیت های بازاریابی و ارزش ویژه برند برای ارتقاء و بهبود بهره وری مؤثر واقع شود.
پیش بینی قمیت خودرو های تولید داخل در بازار بر اساس مدل سیستم داینامیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
17 - 26
حوزه های تخصصی:
اساسی ترین شاخص توسعه ی اقتصادی و اجتماعی در بسیاری از کشورهای مترقی و توسعه یافته، صنعت خودروسازی آن کشور می باشد ایران تا سال 2009 جزو ۱۸ خودروساز برتر جهان و جزو بزرگترین خودروساز خاورمیانه محسوب می شد که متاسفانه در چند سال اخیر فراوانی اشکالات و انتقادات به کیفیت و قیمت این خودروها تاثیر زیادی در این جایگاه و رتبه از خود به جا گذاشته است .در این پژوهش به پیش بینی قمیت خودرو های تولید داخل در بازار بر اساس مدل سیستم داینامیک پرداخته شده است. جامعه اماری برای جمع اوری داده های تحلیلی 512 نفر از خبرگان و متخصصان این حوزه در نظر گرفته شد که بر اساس روش کوکران 412 نفر به عنوان نمونه اماری در نظر گرفته شد. داده های بدست امده در پرسشنامه در ابتدا با استفاده از روشAHP تحلیل گردید تا ضرایب تاثیر متغییر ها استخراج گردد. سپس بر اساس روش سیستم دینامیکی به طراحی مدل و شبیه سازی ان در نرم افزار ونسیم پرداخته شد. با توجه به نمودار بدست امده در صورت ثابت بودن وضعیت موجود، رشد قیمت خودرو تا 34 ماه کم می باشد اما بعد از 34 ماه رشد بسیار چشمگیری مشاهده می شود دلیل این امر بالا بودن میزان تاثیرات عوامل افزایش دهنده قیمت خودرو به نسبت عوامل کاهش دهنده قیمت خودرو می باشد.
تأثیر ویژگی های هیئت مدیره بر قابلیت بازاریابی شرکت های منتخب فعال در صنعت غذایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه و سرمایه سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۴)
109 - 125
حوزه های تخصصی:
هدف : این پژوهش با استفاده از داده های 12 شرکت منتخب فعال در صنعت غذایی کشور در دوره 1399 - 1390 ، به مطالعه تأثیر ویژگی هیئت مدیره بر قابلیت بازاریابی شرکت ها می پردازد. روش: برای برآورد مدل از روش گشتاوری تعمیم یافته سیستمی و روش پانل دیتای پویا استفاده شده است. یافته ها: براساس نتایج پژوهش، استقلال و اندازه هیئت مدیره بر قابلیت بازاریابی شرکت های مورد مطالعه تأثیر مثبت و معنادار داشته است. زیرا با افزایش استقلال هیئت مدیره و اندازه شرکت، نظارت بر فعالیت هیئت مدیره و شرکت بیشتر شده و ضمن بهبود عملکرد شرکت، قابلیت بازاریابی آن را بیشتر می کند. دوگانگی نقش مدیرعامل نیز بر قابلیت بازاریابی شرکت ها تأثیر منفی و معنادار دارد. همچنین تأثیر متغیرهای اندازه شرکت، ارزش بازاری به ارزش دفتری دارایی های شرکت و اهرم مالی بر قابلیت بازاریابی شرکت ها به ترتیب مثبت، مثبت و منفی بوده اما معنادار نیستند. در مدل های برآوردی، متغیر بخشش محیطی (رشد صنعت) بر قابلیت بازاریابی شرکت ها تأثیر مثبت و معنادار دارد. نتیجه گیری: با افزایش استقلال هیئت مدیره، افزایش وزن اعضای هیئت مدیره غیرموظف و افزایش اندازه هیئت مدیره می توان بعد نظارت بر عملکرد شرکت را ارتقا داده و ضمن بهبود عملکرد شرکت، قابلیت بازاریابی آنها را افزایش داد.
تحلیل نقش جهت گیری کارآفرینانه در تقویت عملکرد شرکت در صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
193 - 228
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر تأثیرات نوآوری جویی، پیش نگری و ریسک پذیری به عنوان ابعاد جهت گیری کارآفرینانه بر عملکرد شرکت های بخش گردشگری با درنظر گرفتن قابلیت های بازاریابی به عنوان متغیر میانجی و فرهنگ یادگیرنده به عنوان متغیر تعدیل گر بررسی شده است. نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع پیمایشی و براساس مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش، شرکت ها و کسب وکارهای فعال در حوزه گردشگری در استان تهران بودند. در این راستا 103 پرسشنامه تکمیل شد و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پیمایش نشان می دهد پیش نگری و نوآوری جویی اثر مثبت معناداری بر عملکرد دارند و قابلیت های بازاریابی در این رابطه نقش میانجی را ایفا می کنند؛ اما اثر ریسک پذیری بر عملکرد معنادار نیست. اگرچه نقش تعدیل گر فرهنگ یادگیرنده تأیید نشد، اما تأثیر مثبت آن به عنوان متغیری مستقل بر قابلیت های بازاریابی معنادار است.