مقالات
حوزه های تخصصی:
در طی قرن ها شهرهای فلات ایران در پیوندی عمیق و متقابل با شبکه ها و منابع آبی شکل گرفته، پایدار شده و توسعه یافته بودند. امروز بازخوانی پیوند و رابطه چندوجهی و چندعملکردی این زیرساخت ها با شهر و استخراج اصول حاکم بر آن ما را در بازتعریف رابطه تک بعدی حاکم بر شبکه های انتقال آب، به عنوان گونه ای از شبکه های زیرساختی مدرن، باکلان شهرهایمان یاری می کند.
یکی از پیشرفته ترین نمونه های پیوند همه جانبه شهر و سیستم آبی، در شمال شرق ایران (ازبکستان کنونی) و در شهر بخارا شکل گرفته است. سیستمی توسعه یافته براساس بهره گیری از آب های جاری که امروز نیز باوجود نابودی تقریباً 90 درصدی، بازمانده های آن در بافت قدیم شهر، مهم ترین مؤلفه های منظر شهر بخارا به شمار می روند. اینکه چگونه این شبکه آبی به زیرساختی منظرین2 برای شهر تبدیل شده و نقشی چندوجهی در شهر و زندگی شهروندان داشته است و اینکه چگونه این شبکه در طول 10 قرن گذشته به صورتی پایدار در شهر حضورداشته و سیستم وار با توسعه شهر توسعه یافته است، سؤالاتی هستند که این نوشتار با پژوهش در مکتوبات و مستندات موجود در باب بخارا از قرن 10 تا 21 میلادی در پاسخ به آنها می کوشد و تلاش می کند با یافتن جنبه های مختلف پیوند این شبکه با ساختارهای فضایی - کالبدی و فعالیتی شهر از یک سو و ساختارهای ذهنی مردم بخارا از سوی دیگر، اصول حاکم بر شکل گیری و توسعه شبکه آبی بخارا را بیابد. نتایج این بررسی دو نکته مهم و مرتبط با هم را در مورد شبکه آبی شهر بخارا نشان می دهد : نخست اینکه شبکه آبی شهر بخارا در لایه های مختلف، ارتباط تنگاتنگ و عمیقی را با ساختار فضایی و اجتماعی شهر (زندگی عینی و ذهنی شهر و شهروندان و حوزه های شخصی و عمومی زندگی) برقرار ساخته و همین مسئله موجب شده بوده است که این شبکه نقشی کلیدی را در درک شهر بخارا بازی کند و از یک شبکه زیرساختی با نقش معیشتی و خدماتیِ صرف به شبکه ای منظرین با نقش سمبولیک برای شهر بخارا ارتقا یابد. دوم اینکه نیاز کارکردی به این شبکه، شرط لازم در پیوند و حضور مؤلفه های شبکه آبی در فضاهای شهری و زندگی مردم بخارا بوده است و نه شرط کافی. پیوند ذهنی این شبکه و مؤلفه های آن با مردم و زندگی آنها نحوه و کیفیت حضور پایدار مؤلفه های شبکه را در شهر بخارا تضمین می کرده است.
روانکاوی تحولات نقاشی و معماری در بستر تاریخی جنگ جهانی اول تا جنگ دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، موضوع در روند مستمر و پیچیده تاریخ مانند یک فیلم تصور شده و از قالب های جدا و عکس گونة صامت و ایستا بیرون آمده است .اهمیت و دلیل انتخاب این روش پاسخ به نقصانی است که باعث شده اغلب ، آثار هنری نقاش ها و معماران مهم و پرآوازه یا جداگانه بررسی شده و یا تأثیر متقابل آن بر یکدیگر خارج از بستر تاریخی قرار بگیرد و اتفاقات سرنوشت سازی مانند جنگ و انقلاب که زندگی مردم، ارزش ها و سیستم ها را به هم ریخته تا دوباره بسازد، نادیده انگاشته شود .عامل روحی روانی نیز یکی از متغیّرهای این معادله است که در تولید و تحول اثر هنری نقش دارد .این متغیر نیز یا جداگانه بررسی شده و یا در نظر گرفته نمی شود .
این روشی است که بر مبنای آن می خواهیم دلیل دگرگونی ژرف و ظاهراً ناگهانی روحیة طبیعت گرا و رمانتیک کسانی مانند پیِت موندریان ، پیش از جنگ جهانی اول و تحول او به سوی نقاشی های انتزاعی را درک کرده، تأثیر نقاشی های انتزاعی روی معماری مدرن هلندی ها و سبک دِ استیل، به ویژه در معماری گریت ریت ولد 1924 در خانة شرودر، و در غرفة آلمان در نمایشگاه بین المللی بارسلون 1928، اثر میس وان در روهه را بررسی کنیم .
نمونة دیگر چنین تحولی در نتیجه جنگ خانمان سوز اول، لوکوربوزیه است .آثار پس از جنگ وی هیچ مشابهتی با آثار رمانتیک- سنتی پیش از جنگ ندارد .براساس این روش، فرضیات پژوهش را در روند تحقیق مرحله به مرحله، جزء به جزء توصیف و مقایسه کرده و به تحلیل و نتیجه گیری می رسانیم تا بتوانیم دلیل شتاب تغییر و تحولات هنری و معماری معاصر را در بستر بحران های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ُهویتی درک کرده، پیش داوری و قالب های خشک تحلیلی و مجزایی که احکام نظری متداول را دیکته می کند، بشکنیم و دیالکتیک روند شکل گیری پدیده ها را تقویت کنیم .این پژوهش حاصل تحلیل نگارندگان از آثار و مطالعات کتابخانه ای است .
تداوم نشانه ها و بقایای معماری ""مهری"" قفقاز در کلیساهای ارمنستان و گرجستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارامنه، آریایی و هم نژاد ایرانیان هستند که به جهت اعتقادی اشتراکات زیادی دارند، از جمله پرستش ایزدان مهر، اناهیتا و اهورامزدا که معمولاً در بلندی ها به نیایش آنان می پرداختند. رسم برپایی معابد برفراز کوه ها و تپه ها و تبدیل آن به کلیسا و صومعه های قرون اولیه مسیحی از این باورها برخاسته چنان که نمونه های آن در زیارتگاه های بی شماری بر تپه ها و کوه ها وجود دارد که پیشینة آنان به گذشته های دور و زمان نیایش مهر و اناهیتا و زرتشت باز می گردد. در زمان هخامنشیان ایزدان سه گانه پرستیده می شدند ... در زمان پارتیان نیز مورد توجه دین عمومی و حتی دین رسمی بوده اند، اگرچه ما متونی مؤید این امر در ایران نداریم اما مدارک کتبی نسبت به وجود آن در ارمنستان به دست آمده است. میترا در ارمنستان از ایزدان بسیار محبوب و مورد علاقه و احترام فراوان بوده که معابد بسیار و برجا مانده از مهرپرستی پس از مسیحیت در شرق ارمنستان اهمیت و حضور مهر را در این منطقه تأیید می کند. در زمان ساسانیان و با رونق گرفتن آیین زرتشت، میترا در ردیف یکی از ایزدان آمده، در مهریشت می بینیم که چگونه بی آنکه خبری از میترای کبیر هخامنشی و اشکانی باشد، میترا با هویتی زیباتر، با هزار گوش و هزار چشم قدم به عرصه وجود می گذارد. سرزمین قفقاز به خصوص ارمنستان از مناطق مهم پرستش میترا پیش از مسیحیت بوده است. بنا به نظر مشهور پژوهشگران، ارمنستان اولین جایگاه رسمی شدن مسیحیت است و قدیمی ترین کلیسای حکومتی جهان (سنت اچمیادزین3، قرن 4 میلادی) در آنجاست . صومعه های قدیمی که در نقاط کوهستانی و بر بلندی بنا شده اند نشانه هایی از نیایشگاه های باستان را در خود دارند . آنها دارای آثار مهمی از معماری معابد میترایی هستند که اگرچه تبدیل به کلیسا شده اند، اما نمونه های بسیار اصیل و بکر از تحول مهرپرستی به مسیحیت را به نمایش می گذارند. در میان بناهای مذهبی موجود در منطقه قفقاز طی بررسی های میدانی آثاری کهن از بازیلیک ها (کلیساهای اولیه) و نیایشگاه های غاری جلب نظر کردند. مهرابه های غاری گغارد در نزدیک ایروان، پایتخت ارمنستان نشانه مهمی است که حضور قوی این آیین را در شکل ابتدایی و خالص اولین نیایشگاه ها و تبدیل آن به کلیسا نشان می دهد. فضای غاری کلیسای گغارد در دل صخره های عظیم از کهن ترین نمونه های کلیسا در مجاورت غار معبد است که دارای نشانه های مهم چشمه داخل شبستان غاری، پنجره رو به شرق، مذبح و مهراب است. بقایای نیایشگاه باستانی اوپلیستیخه در گرجستان و مهرابه کلیسای قرن چهارم بر فراز تپه ای در همین مکان از نمونه های دیگری است که حضور اولیه آیین مهر و تداوم و دگردیسی آن در مسیحیت را نشان می دهد. این مقاله براساس مطالعات کتابخانه ای و برداشت های میدانی در سفر علمی - پژوهشی به منطقه قفقاز و تجزیه و تحلیل یافته ها از طریق روش تحقیق اکتشافی تنظیم شده است.
طرح، نقش و رنگ رایج ترین قالی های واگیره ای یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در زمینة بررسی و مطالعة متنوع ترین طرح قالی های واگیره ای به جا مانده در یزد به ویژه در مجموعه های خصوصی است که از دوران قاجار در این منطقه بافته شده اند که با استفاده از روش تحقیق توصیفی و با استناد به منابع کتابخانه ای و با تکیه بر مصاحبه های میدانی و مشاهده قالی های باقیمانده و تهیه تصویر از آنها، به بررسی و معرّفی مهم ترین و پررونق ترین قالی های دارای طرح های واگیره ای این دوران می پردازد.
از دوران قاجار، طرح های واگیره ای مانند «گل و ماهی (هراتی)»، «سردارجنگی»، «امیرجنگی»، «احمد محمدآبادی»، «تال و خونچه» و بعضاً «شرق لندن» در یزد از رواج و محبوبیّت بیشتری در بین بافندگان و خریداران یزدی برخوردار شدند. از آنجا که طرح برخی از این قالی ها، مانند سردارجنگی و امیر جنگی همیشه دارای یک طرح، نقش یا رنگ ثابت نبوده اند، به همین سبب انواع قالی هایی که به این نام ها در یزد بافته شده اند نیز معرّفی می شوند.
مقاله حاضر می کوشد ضمن شناخت سیر تحوّل قالیبافی و ساختار فنی بافت آن در استان و بررسی رایج ترین قالی ها با طرح واگیره ای، به تنوعات، ویژگی های طرح و رنگ، تفاوت ها و نقاط مشترک و تأثیر و تأثّر این قالی ها از سبک های مناطق دیگر بپردازد و سپس ارتباط و دسته بندی نقوش و رنگ های به کار گرفته شده در قالی ها را، تا حدّ امکان مورد شناسایی قرار دهد.
این بررسی ها نشان می دهد که ضمن تأیید بومی بودن نام طرح و نوع نقوش و هم نشینی آنها در قالی ها، هنرمندان یزدی در ارایه طرح، نقش و رنگ قالی های دستباف خود، از همة هنرهای سنتی و بومی یزد بهره برده اند و به طور کلّی ساختار هر کدام از قالی ها به گونه ای با نمادهای هنری، تاریخی، فرهنگی و اعتقادات مذهبی مردمان این خطّة کویری، ارتباط مستقیم دارد.
نقش تعاملی هنر، تجارت و پایگاه های مؤثر از منظر نشانه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروز مرز میان تجارت و بازار فروش کالا با فرهنگ و هنر از بین رفته و هر گروه برای دستیابی به اهداف خود به دیگری وابسته شده است . هنر جایگاه ویژه ای در اقتصاد جهانی دارد و ظهور پایگاه های قدرتمند و مؤثر و نقش آفرین به عنوان میانجی موجب تعامل آشکارتر هنر و تجارت شده است. میانجی ها می توانند معرف هرآن چیزی شناخته شوند که میان اثر هنری و پذیرش آن مداخله می کنند. این مقاله ضمن بررسی نقش تعاملی هنر و تجارت به عملکرد میانجی ها در ارزشگذاری، معرفی و فروش آثار هنری با بهره گیری از مربع نشانه شناسی گرماس می پردازد. با توجه به یافته های موجود که حاکی از رشد روز افزون بازارهای هنری در نتیجة مشارکت میانجی های مربوطه است، پرداختن به این مبحث و بیان چالش های موجود ضروری به نظر می رسد. در این مقاله با گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و به شیوه توصیفی تحلیلی در پاسخ به این پرسش که ""چه عواملی در تعامل هنر با دنیای اقتصاد و تجارت بیشترین تأثیر را دارند؟"" به این نتیجه می رسد که مداخله و مشارکت عوامل میانجی و کنشگران مختلف ، در تعاملی معین با دو مقولة مورد بحث قرار گرفته و گسترة دامنة فعالیت و ترکیب آنها به عنوان شبکه ای از معنا و ارزش های اجتماعی می تواند موجب رشد هنر و اقتصاد و درک بیشتر فرهنگ شود. شناخت بیشتر در این زمینه ، می تواند بر غنای دستاوردهای هنری، فرهنگی و نیز اقتصادی بیافزاید.
تأثیر فرهنگ قومی بر مبلمان سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلجوقیان، پیش از رسیدن به حکومت، قومی بیابانگرد بودند که با صحراگردی و شبانی روزگار می گذراندند. این قوم پس از رسیدن به حکومت یکی از بزرگ ترین سلسله های پس از اسلام در ایران را به وجود آوردند.این قوم بیابانگرد در برخورد با فرهنگ و هنر غنی ایرانی تحت تأثیر ایرانیان به ویژه وزیران ایرانی با تدبیر خویش،به خوی و خصلت ایرانیان پرورده شده و توانستند اولین امپراتوری یکپارچه را در ایران پس اسلام به وجود آورند. با وجود آنکه این افراد شیوه حکومت داری و فرهنگ شهرنشینی را از ایرانیان آموخته بودند، اما بسیاری از عادات و سنت های قومی و قبیله ای خویش را حفظ کردند. در این میان هنر که همواره محصول زمان خویش بوده، محل تجلی این آمیختگی و تلاقی دو فرهنگ ایرانی- ترک می شود. مبلمان (به ویژه نشستگاه های درباری ) نیز به عنوان هنری کاربردی همواره بیانگر نگرش و فرهنگ حاکم در هر دوره بوده است. از این رو در این پژوهش سعی بر آن است تا با نگاهی جامعه شناسانه علل ویژگی خاص مبلمان سلجوقی که همانا کوتاهی سطح نشستگاه و شیوه خاص نشستن کاربر است، مورد بررسی قرار گیرد. و در این راستا به پرسش هایی از این دست پاسخ داده شود : چه عللی را می توان در پیدایش مبلمان سلجوقی دخیل دانست؟ آیا با نگاهی جامعه شناسانه می توان عوامل تأثیرگذار بر این سبک را شناسایی کرد؟ در این مقاله، بر اساس فرضیه پژوهش، مبنی بر وجود ارتباط آمیختگی فرهنگ قومی صحراگرد با فرهنگ شهری در به وجود آمدن سبک مبلمان سلجوقی، نخست با بررسی ریشه های قومیتی و اوضاع اجتماعی سلجوقیان ایران و سپس با تحلیل ساختاری و تزیینی مبلمان این دوره فرضیه به اثبات می رسد. نتیجه حاصل از تحقیق، ضمن شناخت و بررسی سبک مبلمان سلجوقی، بیانگر این مطلب است که ریشه های علل وجودی سبکی چنین متفاوت در میان سبک های مبلمان ایرانی را می توان در ارتباط این هنر-صنعت با فرهنگ قومیتی آن جویا شد. روش پژوهش ، تحلیلی- توصیفی است که با تحلیل ساختاری و تزیینی مبلمان سلجوقی و نگاهی جامعه شناسانه به بستر شکل گیری آن به اثبات فرضیه پرداخته شده است.
شناسایی بافت، بستر اصلی کاشی نگاره های گرمابة تاریخی نوبر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ده مجلس کاشی نگاری هفت رنگ عهد قاجاری گرمابة تاریخی نوبر تبریز مجموعه ای منحصر به فرد است که البته به لحاظ روایات تاریخی و ادبی و همچنین حضور عناصری چون سبک منظره پردازی اروپایی و نشانه های سلطنتی با تزیینات رایج یک گرمابة عمومی در بافت بازار در تعارض اند. و چنین می نماید که گویا اصالتاً به این گرمابه تعلق ندارند. بنابراین، نوشتار تحقیقی حاضر با پرسش دربارة کانتکست یا بافت- بستر اصلی این کاشی نگاره ها و براساس مبانی نظری برگرفته از مفهوم بافت- بستر اصلی آثار فرهنگی- تاریخی در باستان شناسی و اصل رعایت اصالت اثر در دانش مرمت آثار تاریخی و با روش های پژوهشی تاریخی تلاش کرده اصالت یا عدم اصالت تعلق این مجموعة کاشی نگاره را به گرمابة نوبر تبریز، مطالعه و تأثیر آن را در روند حفظ و نگهداری و مرمت بافت- بستر اصلی آنها بررسی کند. نتیجة پژوهش نشان می دهد که این مجموعة کاشی نگاره اصالتاً به خانة تاریخی فرشی (شکیللی) تعلق داشته اند که در دوران مظفری محل سکونت خانوادة سناتور صادق رضازاده شفق تبریزی بوده است. گسستن این مجموعه از بافت- بستر اصلی تاریخی و نصب آنها در گرمابة نوبر اینک موجب تحریف تاریخ، بی معناشدن اثر و همچنین کاهش ارزش تاریخی، فرهنگی و اقتصادی خانة تاریخی فرشی و عدم ضرورت ثبت آن در فهرست آثار ملی ایران و سرانجام موجب و مقدمة تخریب و استحالة آن شده است.
الگوی هولوگرافیک در سیر تکاملی شهر (شهر مورد مطالعه : آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسالة «خلق کلیت» یا حفظ و تکوین آن، از کوچکترین اجزا در معماری گرفته تا منظر شهری چیزی است که امروزه طراحان را به طور جدی با خود درگیر کرده است. رشد شهر نه زادة ذهن یک نفر است و نه زادة یک گروه منسجم از اذهان. بافت و ساختار شهرهای امروزی حاصل فرآیندی است که از سالهای بسیار دور آغاز شده است. شناخت معماری و شهرسازی تاریخی میتواند زمینة مناسبی برای درک الگوهای سنتّی پدید آورد تا با توجه به آن بتوان آثاری خلق کرد که ضمن دارا بودن خصوصیات کالبدی و کارکردیِ مناسب، از هویت فرهنگی شایستهای نیز برخوردار باشد. در نظری به شهرهای تاریخی میتوان آنها را همچون کلیتی جامع و منسجم ادراک کرد. این جامعیت نه تنها در کلِ شهر بلکه در کوچکترین اجزای آن نیز احساس شدنی است. براساس نظریة هولوگرافیک، کل در درون جزیی است، که در درون کل است
"". این فرضیه با ملاحظة چگونگی تبدیل دیدگاه هولوگرافیکی به الگویی که بتواند وجود""کل در اجزا را در معماری و شهرسازی پوشش دهد، با تحلیل بافت تاریخی شهر آمل مورد بررسی قرار می گیرد. هدف این نوشتار، تبیین الگوی هولوگرافیک در شناخت عمده ترین متغیرهای تأثیرگذار در رشد و توسعه مشتمل بر مفهوم شهر، بافت و محله است. این «الگو» می تواند با پرهیز از تقلید یا تکرار کار گذشتگان، تجربیات آنان را در قالب آثار متنوع معماری نمایان سازد. در این مقاله تلاش شده در قدم اول اندیشة هولوگرافیکی دانشمندان و عرفا تعریف شود و در پایان پیرو دیدگاه هولوگرافیکی به کشف الگوی مناسبی جهت تحلیل آثار معماری و شهرسازی دست یابیم تا در خدمت تعمیقِ تحقیق در تاریخ معماری ایران قرار گیرد.
معیارهای شاکله بوم شهر از دیدگاه نظریه پردازان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بوم به عنوان بستر شهر پس از مطرح شدن مسئله تغییر اقلیم جهانی، در علوم مرتبط با شهرسازی مورد توجه ویژه قرار گرفته است. بنیان بوم شهر نادیده گرفته شدن سامانه زیستی و بستر طبیعی شهرها در شهرسازی دوران مدرن و بحران های محیط زیستی و انسانی ناشی از آن است که راه حل را در صورت مسئله جستجو می کند. مبانی نظری بوم شهر همچون دیگر مباحث پایداری، مقوله ای میان رشته ای است. بر این اساس گستردگی دامنه موضوع، ابهامات فراوانی را درزمینة تحقق پذیری آن برای تصمیم سازان، برنامه ریزان و طراحان شهری و سایر تخصص های مرتبط با موضوع ایجاد می کند. در این راستا پرسش هایی در رابطه با شاکله بوم شهر بدین صورت مطرح می شود : آیا معیارهای مشخصی برای تعریف شکل شهر از منظر نظریه بوم شهر وجود دارد؟ شاخصه های منحصر به فرد بستر بومی چگونه بر معیارهای مذکور تأثیر می گذارد؟
هدف اصلی این پژوهش تدقیق معیارهای شاکله بوم شهر است تا از این طریق مبنایی برای تحقق پذیری صحیح آن در بستر بوم شناسانه خود، حاصل شود. روش انجام تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعه اسنادی نظریه های موجود و مقایسه تطبیقی نظریات مختلف در حوزه بوم شهر است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که انطباق محیط مصنوع با بستر طبیعی، بوم و اقلیم، مشهود بودن سرانه بالای فضای سبز در سطح شهر، پرهیز از گستردگی شهری، اختلاط کاربری، اولویت دسترسی پیاده و دوچرخه و حمل و نقل عمومی، نمود استفاده از انرژی های تجدید پذیر در سطح شهر، سلامت جریان ها و منابع آبی در سطح شهر، مشهود بودن تنوع زیستی در شهر، وجود نمادهایی در شهر به منظور ارتقای حس تعلق به مکان در شهروندان معیارهای اصلی شاکله بوم شهر است که به عنوان طرحی بالادست لحاظ شده و قابلیت انطباق با شاخصه های بستر بومی خود را داشته و در آن بازتعریف می شود.