باغ نظر

باغ نظر

باغ نظر سال بیستم تیر 1402 شماره 121 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

راهبرد برند در هویت بصری موزه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استراتژی راهبرد برند طراحی گرافیک هویت بصری موزه های تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۴۰
بیان مسئله: موزه ها از جمله مکان های ارزشمند در دنیا هستند. شهر تهران نیز دارای موزه های غنی تاریخی، فرهنگی، علمی، تفریحی و گردشگری است. بخش تعیین راهبرد هویت بصری موزه ها بر عهده طراحان گرافیک است. طراحی گرافیک برای موزه ها با نمایش اطلاعات تصویری در قالب طراحی هویت بصری و گرافیک محیطی، به وسیله ابزارهای ارتباطات و تبلیغات نمایان می شود. پژوهش های انجام شده در این حوزه، بیشتر به مباحث حوزه بازاریابی موزه و مطالعه گرافیک محیطی پرداخته اند. لذا این پژوهش با مطالعه راهبرد برند در هویت بصری موزه های تهران به تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق در چند نمونه از هویت بصری موزه های دنیا و موزه های تهران پرداخته است.هدف پژوهش: هدف از این پژوهش مطالعه و کمک به تدوین راهکارهای راهبردی در طراحی گرافیک برای مکان های فرهنگی-گردشگری مانند موزه ها در تهران با روش کیفی است. این پژوهش در پاسخ به این سؤال ها انجام شده که هویت بصری موزه های تهران از منظر طراحی گرافیک چیست؟ و دیگر اینکه، موزه های تهران از چه راهبرد هایی برای هویت بصری خود استفاده کرده اند؟روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در تطبیق نمونه هایی از هویت بصری موزه های تهران، با استناد به منابع کتابخانه ای و اسنادی انجام شده است.نتیجه گیری: موزه های تهران در طراحی هویت بصری خود، از راهبردهای استفاده از نام اصلی برند، بهره گیری از تصویر بنای موزه، استفاده از تایپوگرافی در طراحی نشان موزه، تمایز و پای بندی به اصول طراحی خدمات، رویکرد نگاه ملی و همچنین نگاه به سنت، بهره برده اند. همچنین موزه های تهران از منظر طراحی گرافیک، قوانین لوگوگاید را رعایت کرده اند و از تایپ فیس و خانواده بریف حروف منحصربه فرد، برای هویت بصری برند خود بهره گرفته اند. این پژوهش، نمایان گر اهمیت تدوین، برنامه ریزی و اجرای راهبرد همه جانبه در مسیر یکپارچگی هویت بصری طراحی گرافیک موزه های تهران است.
۲.

تحلیل اصول و ویژگی های کلیدی راه حل های طبیعت بنیان در ارتباط با سبزسازی شهری: مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: راه حل های طبیعت بنیان زیرساخت سبز پایداری شهری رویکردهای مبتنی بر اکوسیستم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۷۱
بیان مسئله: تغییرات اقلیمی و پیامدهای آن بر همه ابعاد زیست محیطی، اجتماعی، و اقتصادی شهرها اثرگذار بوده است. یکی از مهمترین ایده ها برای رفع معضلات، سبزسازی شهری با هدف تمرکز بر بهبود اکولوژی و پایداری شهرهاست اما چگونگی پیاده سازی این ایده با چالش هایی روبروست. در سال های اخیر راه حل های طبیعت بنیان به عنوان مفهومی نوظهور و فراگیر مطرح شده که ادعا می کنند قادر به حل همزمان چالش های اکولوژیک و اجتماعی شهرها در سطوح کلان و خرد هستند.هدف پژوهش: هدف اصلی پژوهش شناسایی و تحلیل ماهیت راه حل های طبیعت بنیان در حل چالش مدیریت ساختارهای سبز شهری از دو بعد نظری و اجرایی است. بر این اساس این پژوهش به این پرسش پاسخ می دهد که راه حل های طبیعت بنیان به عنوان یک مفهوم جامع در چه ابعادی به سبزسازی شهرها کمک می کنند؟روش پژوهش: این پژوهش با روش مرور سیستماتیک ادبیات نظری و شیوه تحلیلی به بررسی مفاهیم و اصول راه حل طبیعت بنیان و استخراج ویژگی های این مفهوم می پردازد و ازطریق تطبیق با مفهوم سبزسازی شهری، ارزش های افزوده و همچنین موانع مفهومی و اجرایی آن را تحلیل می کند.نتیجه گیری: راه حل های طبیعت بنیان به عنوان یک کانسپت فرارشته ای و مشارکتی با درنظرگیری پویایی محیط، برنامه ریزی برای پروژه های بلندمدت با راه حل های خاص هر مکان را با حفظ ارزش های طبیعی، زیستی و فرهنگی به منظور حل چالش های پیچیده پیشنهاد می دهند. غالب ویژگی ها و اصول این راه حل ها با سبزسازی شهری همپوشانی داشته و از بعد عملیاتی نیز رویکردی مناسب و نسبتاً جامع برای پیاده سازی مفاهیم نسبت به سبزسازی شهری هستند. اما همچنان تعریف دقیق تری از ماهیت مفهومی راه حل های طبیعت بنیان نیاز است چراکه این راه حل ها با موانع مفهومی و اجرایی روبرو هستند. موانع مفهومی به مفاهیم اولیه و توضیح ابعاد ادراکی بازمی گردد و موانع اجرایی نیز شامل ضعف ارتباطات بین نهادی، ارتباط نهادها با ذینفعان، و همچنین ابعاد زمانی-مکانی می شود. بر مبنای طبقه بندی سه گانه این رویکرد (مؤلفه ماهیت مفهومی، اصول و ویژگی ها، و فرایندهای اجرایی)، پژوهش پیش رو بر دو مقوله به منظور رفع موانع تأکید دارد: 1)درنظرگیری ویژگی های کل نگری و کثرت گرایی برای رفع موانع مفهومی و 2) تعریف اصول واقع نگری و قابلیت اجرا، فرایندمحوری، و مقبولیت برای حل موانع اجرایی.
۳.

«نظریه شکل خوب فضای عمومی» مروری انتقادی بر معیارهای شکل گیری فضای عمومی کارآمد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای شهری فضای عمومی فضای اجتماعی آسیب شناسی مرور انتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۱۹
بیان مسئله: علی رغم توافق کلی درباره ضرورت وجود فضاهای عمومی کارآمد برای بهبود ابعاد مختلف زندگی در شهر، در زمینه معیارهای شکل گیری فضای عمومی کارآمد به عنوان مفهومی همواره در حال تکامل یکپارچگی وجود ندارد. به نظر می رسد برخی از معیارهای برشمرده شده بنابر جزء نگری و بخشی نگری فلسفی، با سیر تحول این مفهوم از فضای شهری بر اساس تقابل توده و تهی به فضای ایده آل برای تحقق دموکراسی و شکوفایی حیات اجتماعی و موجودیتی فرایندی و رابطه ای همگام نیست. این مسئله نیاز به بازبینی تعاریف هنجاری «شکل خوب فضای عمومی» را با اتخاذ دیدگاهی کل نگر و دربردارنده ابعاد انسانی-معنایی فضا و اثرگذاری عاملیت های دیگر نظیر ویژگی های زمینه و نهادهای قدرت روشن می سازد.هدف پژوهش: هدف از نگارش این پژوهش، ارزیابی نظریات موجود درباره «فضای عمومی کارآمد» و ارتباط آن با سیر تحول معنایی و عملکردی فضا در حوزه عمومی شهر است. به گونه ای که ضمن ارائه تصویر کلی از روند تحول مفهوم میان رشته ای «فضای عمومی»، شکاف دانش در ادبیات نظری پیشین مشخص شده و با ارائه رویکرد مناسب تر، امکان پیشرفت و توسعه تئوری در این زمینه مهیا شود.روش پژوهش: به منظور ترکیب و نقد دیدگاه های پیشین و زمینه سازی برای مفهوم سازی مجدد در زمینه «فضا در حوزه عمومی شهر» از روش تحقیق مرور یکپارچه بهره گرفته شده است. اطلاعات به روش مطالعه کتابخانه ای براساس ساختار مفهومی مرور گردآوری شده و به روش تحلیل انتقادی و طبقه بندی مفهومی، تجزیه و تحلیل شده است.نتیجه گیری: تعاریف هنجاری-تجویزی فضای عمومی کارآمد با روند تحول تعریف محتوایی-توصیفی فضای عمومی همگام نیست. درنتیجه جهت گیری معرفت شناسانه نادرست به مفهوم فضا، معیارهای جزءنگرانه تنها به یکی از وجوه کالبدی و معنایی فضا یا جمع جبری این دو مورد توجه کرده و تصویری جامع از مفهوم چنددیالکتیکی و مورد مناقشه فضا در حوزه عمومی شهر ارائه نمی دهند. به گونه ای که علی رغم اشکال جدید ارتباط درهم تنیده انسان و شهر در لوای مفاهیم «مکان عمومی» و «فرایند شهری عمومی»، شاهد نوعی عقبگرد تاریخی به مفاهیم «فضای شهری» یا بازنمایی و تصویری گزینش شده از مفاهیم «فضای عمومی» و «مکان عمومی» هستیم. تعریف شکل خوب فضای عمومی بنابر ماهیت پیوسته در حال تحول و چندعاملیتی فضا، باید فراتر از دستورالعمل هایی درباره شکل دهی به فضا بوده و با تکیه بر رویکردی کل نگر و تدوین مجموعه راهبردها و قواعد منعطف و پارادیمی کل نگر، چندبعدی و چندمقیاسی و معادله ای چندمجهولی، فرایندهای پویای شکل گیری فضای عمومی را دربرگیرد.
۴.

بررسی و تبیین الگوهای فرهنگ ساز در زندگی مناطق بومی ایران زمین (مورد مطالعه: منطقه هورامان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ بومی ایران هورامان الگو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۹۲
بیان مسئله: فرهنگ یک منطقه معرف نوع زندگی و باور مردمان آن منطقه محسوب می شود که در گذر زمان شکل گرفته است. باتوجه به تغییرات سریع شیوه زندگی تحت الگوهای بیگانه و مدرن، توجه به مسائل فرهنگ بومی در نقاطی که دارای هویت جداگانه به لحاظ زندگی و تفکرات اجتماعی هستند، امری ضروری به نظر می رسد.هدف پژوهش: هدف تحقیق مشخص کردن سطوح فرهنگ و تبیین مؤلفه های فرهنگ بومی در منطقه هورامان بر مبنای میزان تعلق خاطر ساکنان است.روش پژوهش: روش تحقیق پژوهش به صورت توصیفی - تحلیلی است، که بخش توصیفی پژوهش، برمبنای مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است و بخش تحلیلی  با استناد بر خروجی های حاصل از مبانی نظری به صورت میدانی در منطقه بومی هورامان انجام شده است. این بخش خود شامل دو فاز است، در فاز اولیه، عناصر فرهنگی منطقه هورامان شناسایی و معرفی شده است و سپس در گام دوم بر اساس پرشسنامه، نظریات300 نفر از ساکنین منطقه هورامان مورد واکاوی قرار گرفته است، تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزار «SPSS» انجام شده است و خروجی ها در قالب جداول مکتوب تدوین شده اند.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد فرهنگ از سه سطح ابتدایی، میانی و پایانی تشکیل شده است، سطح اولیه بر مبنای مشاهدات عینی و ذهنی ساخته می شود، سطح دوم بر مبنای هنجارها و قوانین منجر به شکل گیری انتخاب در آدمی می شود و سپس در سطح سوم، الگوی زیست که زاییده جهان بینی است به وجود می آید، این سه سطح فرهنگی  در منطقه هورامان از نگاه ساکنین شکل گرفته است و منجر به ایجاد فرهنگ بومی متفاوت نسبت به سایر نقاط ایران شده است. 
۵.

مطالعه تطبیقی نسخ مصور بهگودپورانه و حمزه نامه با رویکردی بر هنر دربار و هنر توده ای هند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نگارگری دوره گورکانی هند حمزه نامه بهگودپوران هنر درباری هنر توده ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۹۴
بیان مسئله:کتاب بهگودپورانه (یا بهاگاواتا – پورانا)، در قرن نهم میلادی به تلاش توده مردمی هند شکل گرفت و در دوره گورکانیان در قرن 17 میلادی مصور شد و نیز نسخه حمزه نامه که موضوع آن داستان های کهن ایرانی است در دوره اکبر از شاهان گورکانی هند در قرن 16 میلادی مصور شده است، با توجه به این که نگارگری حمزه نامه زیر نظر دربار گورکانی انجام گرفت، هنرمندان نامی با امکانات و حمایت فراوان بدان گمارده شده بودند و نتیجه امر پدیدآمدن، یک شاهکار بی نظیر بود. برای بازشناسی دقیق دو گونه، شیوه نگارگری در نسخه های مورد نظر، وجه تمایز آن ها با نام های هنر درباری و هنر توده ای مورد تطبیق قرار گرفت. هدف پژوهش: این پژوهش شناخت عوامل تأثیرگذار بر هنر نگارگری توده ای هند و هم چنین واکاوی نقش حمایت مالی و معنوی در شکل گیری هنر درباری هند است. سؤال اصلی این پژوهش عبارت است از: نقش حامیان درباری در تطبیق نسخ مصور حمزه نامه و بهگودپورانه چه بازنمودی را نشان می دهد؟ روش پژوهش: توصیفی-تحلیلی و «تطبیقی-مقایسه ای» است و شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی است. نتیجه گیری: نتایج مطالعات حاکی از آن است که نگاره های بهگودپورانه که توسط هنرمندانی فرودست تر و ناورزیده تر کشیده شده و تهی از تبلیغات و حمایت های حکومتی است، به نظر در بین توده مؤثرتر می آید. هرچند که اشتراکاتی در صحنه های بزم و رزم حمزه نامه و بهگودپورانه دیده می شود، اما نمایش صحنه ها در نگاره های حماسه هندی بهگودپورانه، در عین ظاهر خام دستانه دارای یک اصالت بومی است و واقعیت ملموس تری را نمایش می دهند و بر باورهای موجود نزدیک ترند. مقایسه دو نسخه در واقع، مقایسه هند حکومتی و هند مردمی است.
۶.

بازتعریف آق اوی: الگویی برای مسکن انتقالی پس از سیل 1398 گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرپناه پس از سانحه مسکن انتقالی سیل آقاوی آققلا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۸۴
بیان مسئله: تأمین مسکن موقت پس از سانحه به منظور حفاظت از آسیب دیدگان و ازسرگیری فعالیت های روزمره آنان اهمیت دارد، اما ممکن است یک انتقال واقعی سکونت را ایجاد نکند. باگذشت سه سال از سانحه سیل در روستای چن سولی، شکل های مختلفی از انتقال سکونت مشاهده می شود. در حالی که در برخی نمونه ها انتقال سکونت از طریق اتمام بازسازی مسکن دائم و یا تکامل تدریجی مسکن موقت به انجام رسیده است، تعدادی از خانوارهای آسیب دیده همچنان در آلاچیق های موقت به سر می برند و یا به خانه های آسیب دیده پیشین خود بازگشته اند و سلامت و ایمنی آنان در خطر است. هدف پژوهش: ارائه نظریه ای که بتواند انتقال سکونت آسیب دیدگان از حالت موقت به دائم در روستای چن سولی را تبیین کند. روش پژوهش: این پژوهش جهت شناسایی عوامل مؤثر بر انتقال سکونت خانوارهای آسیب دیده از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای بهره گرفته است. گردآوری داده ها از طریق مشاهده مشارکتی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته صورت گرفته است. انتخاب نمونه ها به صورت هدفمند و براساس نمونه گیری نظری به انجام رسیده و تا مرحله اشباع نظری ادامه یافته است. تحلیل داده ها از طریق کدگذاری داده های کیفی به انجام رسیده است. نتیجه گیری: بازتعریف الگوی مسکن آق اوی باهدف انتقال سکونت آسیب دیدگان ناشی از سیل از طریق بازآفرینی معنای مکان امکان پذیر است. مدل زمینه ای این تحقیق نشان می دهد، این امر به شرایط «شیوه حمایت از تأمین اسکان» و «اقتصاد محلی»، تأمین «ایمنی و امنیت»، و «آسایش اقلیمی» وابسته است. تعاملات ساکنین نسبت به شرایط مزبور در قالب مقولات «مشارکت جمعی»، «ظرفیت های آق اوی»، «احساس تعلق»، «تکامل تدریجی»، و «فرم مسکن موقت» دسته بندی شدند. در نهایت پیامدهای حاصل از این تعاملات به صورت استفاده از «گزینه های استفاده مجدد» از اسکان موقت، تلاش برای «حفظ هویت فرهنگی»، و در تعدادی از نمونه ها «عدم انتقال سکونت» بروز کرده است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۳۷