مقالات
حوزه های تخصصی:
قرون هفتم و هشتم هجری قمری عصر شکوفایی معماری در آذربایجان است. اگر چه استاد پیرنیا سبکی به نام «آذری» را توصیف و پیشنهاد کرده که مترادف با مفهوم معماری ایلخانی - تیموری است؛ اما در توصیف سبک آذری به تاثیرات بنیادین مکاتب محلی آذربایجان بر معماری دوران ایلخانی - تیموری ایران اصلا توجهی نشده است. آذربایجان با مجموعه ای از شاخص های مهندسی و تزیینات بنا مهد معماری پیشرو عهد ایلخانی معرفی می شود که در نوشتار حاضر به هفت شاخص کلی، تقسیم و دسته بندی شده که شش شاخص آنها ابداع معماران مکاتب تبریز و نخجوان است. سبک معماری آذربایجانی، که با مجموعه ای از یازده شاخص بازشناخته می شود، برآیند پیوند سنت ها و اسلوب معماری خراسانی با مکاتب معماری تبریز و نخجوان تعریف شده است؛ که معمارانی بنام چون عجمی نخجوانی و علیشاه تبریزی در آفرینش آن تاثیر بسیار داشته اند. دامنه تاثیرات سبک معماری آذربایجان از آذربایجان فراتر رفت و به خراسان و ترکستان دوران تیموریان و مصر عهد ممالیک رسید.
بازیابی کاخ های هخامنشیان در برازجان با اتکا به داده های باستانشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علیرغم آنکه متون تاریخی، سنگ نوشته ها و الواح باقیمانده از عصر هخامنشیان اطلاعات ارزشمندی از چگونگی اداره قلمرو وسیع این امپراطوری قدرتمند را در اختیار گذارده، لیکن یافته های باستانشناسانه، که طرح کامل سازه های تشریفاتی این دوران را مشخص سازد، تنها به محوطه های انگشت شماری محدود شده است. بعلاوه، با وجود آنکه عظمت اندازه ها و ماندگاری مواد و مصالح فضاهای تشریفاتی این دوران آنها را اضمحلال ناپذیر می نمود، لیکن بواسطه گذشت زمان و تازیانه های محیط چنان ناپدید گشته اند که بدون انجام مطالعات مدتمند باستانشناسانه قابلیت بازیابی نمی یابند. چنانچه بناهای سلطنتی احداث شده به امر شاهزادگان، ساتراپ ها و فرمانروایان تابعه هخامنشیان را بر شمار کاخ های منطقه ای و فصلی پاشاهان این سلسله بیفزاییم، تصور ده ها نمونه از این کاخ ها در قلمرو وسیع امپراطوری هخامنشی بسیار آسان می شود. مع الوصف، همچنان پرسش هایی در خصوص تعداد واقعی این کاخ ها، توزیع مکانی آنها، رابطه های فرم و عملکرد و منزلت سیاسی استفاده کننده گان و نیز میزان ظهور سبکی واحد در احداث این بناها و ... قابلیت طرح می یابند.کشف سه نمونه از کاخ های این سلسله در حوالی شهر برازجان (استان بوشهر) اگرچه در پاسخ به پرسش های مطروحه کمک خواهد نمود، لیکن خود ابهاماتی را پیش روی باستانشناختی مورد استفاده در خصوص زمان ساخت، انگیزه سازندگان، سبک معماری و همچنین زمان و دلایل انقراضشان قرار داده است.نوشتار حاضر، که بر پایه اطلاعات بدست آمده از حفریات باستانشناسانه در سه کاخ مذکور شکل یافته، تلاشی است به منظور پاسخ به پرسش های مطروحه داده های باستانشناسی این تحقیق روشن ساخته که هر سه کاخ مذکور در آغاز فرمانروایی هخامنشیان و محتملا توسط همان معمارانی احداث گشته است که پاساگاد را بر پای داشته اند.همچنین، با اتکاء به این یافته ها و به احتمال بسیار زیاد، می توان گفت که دست کم یکی از کاخ های مورد کاوش در اثر هجوم بیگانگان، سوخته و در حالتی اضطراری رها شده است.
جستاری در شکل شناسی اثر هنری و دریافت معنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی سیر تحولات فرم در تاریخ هنر، نظریه ای بنیادین در شکل شناسی
آثار هنری است. می توان تاریخ هنر را از طریق بررسی شکل آثار هنری یا
زیباشناسی فر مهای هنری مطالعه و بررسی کرد. تاریخ هنر بر اساس روش
ساخت و ساز آثار هنری و آفرینش فرم، تحقق یافته است نه از توان تفسیر،
نقد و داوری ناقدان آثار هنری.گرچه ذهنیت هنرمندان، متقدم بر تحقق عینی آثارشان است، اما، این عینیت
و نظام صوری آثار هنری است که تاریخ هنر را به وجود م یآورد. هنر، با
ساختن است که تحقق پیدا می کند. گرچه هنرمند، پیش از ساختن اثر هنری،
تصوری از آن چه که باید ساخته شود، دارد اما آگاهی ها و توانایی های فنی و
تکنیکی است که امکان تحقق صور ذهنی را به شکل آثار هنری میسر
می کند. هنرمند به نیروی تخیل فعال، صورتی از آن چه که باید ساخته شود،
مناسب آن را قابل دریافت [materyile =] می آفریند و سپس با ماده
می کند. ذهنیتی که صورت محسوس پیدا نکند، تنها برای صاحب ذهنیت، به
مثابه امری ذهنی، وجود دارد؛ مخترعی که فاقد توانایی های فنی در چگونگی
ساخت اید ههای خویش است، مخترع به شمار نم یآید و شاعری که قادر به
بیان گفتاری یا نوشتاری اشعار خود نیست، شاعر نامیده نم یشود.صورت های خیالی هنرمند، م یتواند نشأت گرفته از روایت، داستان، مضامین
و موضو عهای گوناگون و یا احساسات شخصی باشد. محتوا یا پیام هایی که
می تواند دینی و اخلاقی، انسانی و اجتماعی، سیاسی و عقیدتی و یا صرفاً
کنش های فردی هنرمند باشد. اثر هنری، کیفیت محسوس این قبیل
موضوعات است که در زیباشناسی شکل و شگردهای آفرینش فرم، توسط
هنرمند، قابلیت دریافت پیدا می کنند. هرگونه فهم و تفسیر و نقد، تنها از
طریق اشکال هنری امکا نپذیر است. اثر هنری، به ارز شهای زیباشناسانة
شکل و فرم بیان است که اطلاق می شود نه به پیام و محتوای آن و نه به
چگونگی دریافت محتوا از طرف مخاطب!شناخت و تحلیل ساختار و سبک و سیاق و شیوة بیان هنرمند، از طریق
رویکردهای شکل شناسی قابل مطالعه و بررسی است، نه از طریق
معناشناسی اثر. هرگونه دریافت معنایی نیز تنها از طریق شکل شناسی و
تحلیل ساختاری ابژه هنری امکان پذیر خواهد شد.
تاثیر نظام های حکومتی در ظهور جنبش های ملی گرایانه معماری ایران و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در صدد است ابتدا با بررسی زمینه های ملی گرایی در سطوح اجتماعی و سیاسی دو کشور ایران و ترکیه در سال های 1920 تا 1950 به معرفی عوامل تاثیر گذار در شکل گیری جریان های فکری ملی گرا و ویژگی های آنها بپردازد. در این راستا نقش تلاش های دولت ایران و ترکیه در تقویت ملی گرایی و همچنین تاثیر تعاملات حاکمان این دو کشور در شکل گیری جنبش های ملی گرایانه مورد بررسی قرار می گیرد. سپس جنبش های ملی گرایانه در معماری دو کشور ایران و ترکیه که بر اساس تاثیر سیاست های ملی گرایانه دولت ایران و ترکیه رخ داده است باز شناسی و معرفی خواهند شد. در این راستا بر اساس نظر عده ای از منتقدین معماری ایران و ترکیه، جنبش های ملی گرایانه در معماری و برخی از آثار ایشان بررسی و دسته بندی می شود و در پایان نحوه تاثیرگذاری نظام های حکومتی در ظهور جنبش های ملی گرایانه معماری ایران و ترکیه در یک مطالعه تطبیقی نتیجه گیری خواهد شد.
تئوری منظر، رویکردی بر تداوم هویت در روند نوسازی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمرکز شرایط فرسودگی کالبدی و ضعف حیات اقتصادی ـ اجتماعی محلات فرسوده در غیر از نواحی تاریخی به گونه ای است که در ظاهر امر مداخله حداکثری بدون توجه به حفظ هویت و ارزش های محله ای موجود را توجیه می نماید. اما تجربه نوسازی چند سال گذشته نشان می دهد عدم توجه به کیفیت های موجود در شهر می تواند شکست اهداف اصلی را در پی داشته باشد.یکی از اهداف نوسازی شهری در ایران بر اساس سیاست های اخذ شده از برنامه های توسعه شهری دولت و شهرداری ها، حفظ هویت شهر است. اگرچه بحث هویت در مفهوم عام و کلی آن، قدمتی طولانی و هم پای تاریخ تمدن انسان دارد، اما پیشینه این بحث در شهر چندان با سابقه نیست.سهل و ممتنع بودن مفهوم هویت شهر در فرایند شناخت و ادارک، پدیده ای چند بعدی پیش رو قرار می دهد. از آنجا که نظریه منظر، ابعاد مختلف معنایی شهر را مد نظر قرار می دهد، می تواند راه حلی مناسب برای این چالش در نوسازی شهری باشد. لذا این نوشته ضمن پرداختن به مفاهیم نوسازی، هویت، شهر و منظر در صدد است نظریه ای برای رفع بحران هویت در نوسازی شهری ارایه نماید
تاثیر هنر ملل تابعه امپراتوری هخامنشیان بر هنر و معماری آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر هخامنشی، هنر درباری و متاثر از هنر ملل تابعه امپراتوری مانند بین النهرین، مصر، آسیای صغیر و به ویژه هنر اورارتو بوده است؛ نقوش برجسته دیواره ها و دروازه کاخ ها به ویژه در تخت جمشید، بیانگر نفوذ و تاثیر عناصر هنر مادی، ایلامی و بین النهرین (آشور و بابل) بر هنر هخامنشی است. همچنین پس از فتوحات کوروش در آسیای صغیر، هنر متعالی و ظریف یونانیان در بناهای هخامنشی به چشم می خورد. معماری به عنوان مهم ترین هنر هخامنشیان، ابتدا تحت تاثیر معماری ماد و ایلامی قرار گرفت. همچنین تاثیر عناصر معماری اورارتویی مانند؛ آرامگاه های سنگی، راهروهای باریک آرامگاه های شاهان هخامنشی به خوبی قابل تشخیص است. از طرفی فتح مصر توسط هخامنشیان و اقامت طولانی داریوش اول در مصر علاقه مندی و تمایل وی به معماری مصر را در او بیدار کرد که تجلی آن در کاخ داریوش در تخت جمشید به وضوح دیده می شود. هدف از این تحقیق مطالعه تاثیر هنرهای ملل تابعه بر هنر معماری هخامنشیان است.
رهیافتی در منظر پایدار بر روی رودخانه های دایمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل گیری اکثر تمدن های بشری در کنار رودخانه هایی با کاربری های متفاوت و گسترده شامل تامین آب آشامیدنی، مصارف کشاورزی، صید آبزیان و ماهیگیری، تامین انرژی در گذشته و همچنین به کارگیری از پتانسیل های گسترده رودخانه ها در بهبود سیما و منظر شهری و ایجاد تنفس گاه های عمده شهری و خلق کمربندهای سبز طبیعی در حاشیه رودخانه ها در زمان حال، نشانگر اهمیت بسیار این منبع حیاتی و طبیعی است.متأسفانه در عصر حاضر و شهرهای کنونی سرزمینمان، ایران، آن طور که شایسته است به این عامل حیات بخش توجه کافی نمی شود و کناره رودخانه ها با پتانسیل بسیار بالا برای زیباسازی و بهبود سیما و منظر شهری، بی استفاده مانده و نه تنها حاشیه ای نازیبا از خود به نمایش گذاشته است، بلکه در بعضی از شهرهای کهن از جمله شوشتر و دزفول، تاسیسات آبی همچون آسیاب های آبی و پل های باستانی آن مناطق که به دوره ساسانی بر می گردد، نیز در حال تخریب است.بی شک راه نجات از این وضعیت کنونی، توجه به اصول معماری پایدار و دخالت دادن آن در طراحی های محوطه و کناره رودخانه ها است. در این تحقیق که جزو تحقیقات توسعه ای محسوب می شود سعی خواهد شد تا پس از ارایه تعاریفی مرتبط با موضوع به اصل طراحی پایدار و مؤلفه های آن بر روی جداره رودخانه ها پرداخته و در نهایت با تبیین این مولفه ها در برخورد با رودخانه، راهکارهایی برای رسیدن به طرحی جامع برای ایجاد کمربند سبز مناسب در حاشیه رودخانه ها و تبدیل آنها به مراکز پویا و زنده شهری ارایه شود.