مقالات
حوزه های تخصصی:
یان مسئله: د ر د هه های اخیر با گسترش علوم شهری، تفسیر شهر به یکی از مهم ترین چالش های پیش روی پژوهشگران بد ل شد ه است. پید ایش مفهوم «سازمان فضایی شهر» حاصل جستارهای فراوانی است که توسط متخصصان و پژوهشگران با هد ف تفسیر شهر نگاشته شد ه است. اگرچه این پژوهش ها به منظور بازشناخت مؤلفه های سازمان د هند ه به مفهوم شهر و روابط میان آنها صورت گرفته است، با مرور پیشینه این مفهوم به نظر می رسد د ر آرای پژوهشگران و صاحب نظران علوم شهری ابهامات جد ی معنایی وجود د ارد . این تعاریف، که با بیان ها، واژگان، معانی و صفات متفاوتی آورد ه شد ه اند ، می توانند موجب تکثر محتوایی این مفهوم د ر اد بیات شهرسازی ایران شوند . چنانکه وجود محتواهای متعد د یک مفهوم موجب می شود که متخصصان و صاحب نظران نتوانند بر موضوعی واحد مباحثه کنند و به نتیجه گیری د قیق برسند . هدف پژوهش: این پژوهش د ر پی آن است که با نقد محتوایی و ساختاری تعاریف صورت گرفته، به تحلیل و آسیب شناسی آنان بپرد ازد و همچنین با آشکارسازی کاستی های موجود زمینه را برای تد قیق و گسترش معنایی آن فراهم کند . روش پژوهش: د اد ه های کتابخانه ای د ر این جستار با روش تحلیل محتوا بررسی و د سته بند ی می شود و از د و جنبه محتوایی و ساختاری مورد بحث قرار می گیرد . نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می د هد محتوای تعاریف ارائه شد ه بیانگر تکثر این مفهوم د ر بخش تسمیه، صفات و منطق تعریف است به صورتی که تا کنون اسامی متعد د ، صفاتی متکثر و تعاریفی با منطق د رونی متناقض از آن ارائه شد ه است. همچنین بررسی تعاریف نشان می د هد که گاه این مفهوم با مفاهیم مشابه اما متمایزی چون «ساختار شهر» د ر اد بیات شهری خلط شد ه است. علاوه بر آن تحلیل ساختاری تعاریف ارائه شد ه بیانگر آن است که تعاریف ارائه شد ه فاقد جامعیت برای شمول بر تمام صفات مفهوم و مانعیت برای تمایز از مفاهیم مشابه آن است که د ر مجموع نشان از اغتشاش معنایی این مفهوم د ر ذهن اند یشمند ان فارسی زبان د ارد .
اصالت اماکن میراث و لزوم توجه به تعارض در تعریف آن از منظر اصول حفاظت و صنعت گردشگری (مطالعه موردی: خیابان المعز قاهره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: اصالت اماکن میراث، علاوه بر کالبد ، با استمرار زند گی اجتماعی، فعالیت ها و کاربری های مختلف همراه است. «بیانیه منظر شهر تاریخی یونسکو» د ر سال 2011 خواستار ایجاد پیوند بین «حفاظت شهری» و «واقعیت عملی بازار» است. این مجموعه سوء تفاهم جد ید ی ایجاد کرد ه است، زیرا موضوع اصالت میراث با تعاریفی روبه رو می شود که منشأ آن د ر حوزه گرد شگری است و لزوماً با د رک عمیق اصطلاحات حفاظت منطبق نیست. اصالت از منظر «صنعت گرد شگری» منطبق بر اد راک گرد شگران است، بر روند پویای تغییر با توجه به خواسته های مصرف کنند ه د لالت د ارد و بیش از آنکه به نیازهای مرد م محلی و ابعاد اجتماعی اقد امات بیند یشد ، بر ابعاد اقتصاد ی متمرکز است، د ر حالی که «حفاظت» د ر تعریف اصالت اماکن میراث به د نبال تعریف اصالت واقعی، اجتناب از تکثیر، اضافه کرد ن، تغییرد اد ن و توجه به بستر اجتماعی و سنت زند گی است.هد ف پژوهش: د ر این مقاله وجوه تعارض ناشی از حضور گرد شگران، به عنوان ذی نفعان، د ر تعریف اصالت اماکن میراث بررسی و راه حل ارائه شد ه د ر پروژه مرمت خیابان المعز قاهره ارزیابی می شود .روش پژوهش: این پژوهش با روش اسناد ی و از منابع مختلف از جمله کتاب ها، مقالات، بیانیه ها و پروژه های تحقیقی بهره می برد .نتیجه گیری: د ر نهایت رویکرد گرد شگری پاید ار با چهار سیاست «ظرفیت موجود »، «مقیاس کوچک»، «نظارت د ولت ها» و «مشارکت محلی» به عنوان راه حل پیشنهاد می شود و کاربست آن د ر پروژه مرمت خیابان المعز، به عنوان پروژه ای موفق د ر زمینه گرد شگری و اصول حفاظت، بررسی خواهد شد .
تبیین مفهوم پیراشهری و عوامل مؤثر د ر ایجاد و توسعه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: پیراشهری، که گاهی به آن حاشیه شهری هم اطلاق می شود ، می تواند بر فرم شهری و چالش های برنامه ریزی فضایی قرن بیست و یکم غالب شود . د ر کشورهای صنعتی یا پساصنعتی، پیراشهر قلمرو تغییرات اقتصاد ی، اجتماعی و د گرگونی ساختار فضایی است، د ر حالی که د ر کشورهای به تازگی صنعتی شد ه و بیشتر کشورهای د ر حال توسعه، غالباً منطقه شهری پرهرج ومرجی است که سبب ساز پراکند گی و توسعه ناهماهنگ می شود . د ر هر د و مورد پیراشهر علاوه بر یک حاشیه بین شهری و حومه شهر می تواند یک منطقه گذار نیز د ر نظر گرفته شود و بیشتر به عنوان یک قلمرو عملکرد ی نقش ایفا کند . تعریف روشن و ساد ه ای برای این مناطق نمی توان یافت، اما ویژگی های عمومی ای برای این مناطق وجود د ارد که عموماً با آنها شناسایی و تعریف می شوند . از طرفی بسیاری از چالش های جهانی از شیوه ای که شهرها رشد و یا تغییر می کنند نشئت می گیرد ، مخصوصاً پید ایش ابرشهرها د ر کشورهای د ر حال توسعه ای مانند ایران که د ر حوزه شهری یا پسکرانه های پیراشهری آنها مشکلات کلان زیست محیطی و اجتماعی فراوان وجود د ارد .هد ف پژوهش: از آنجا که این مناطق با استاند ارد های شهری تراکم جمعیتی پایین تری د ارند و وجود سکونتگاه های پراکند ه و وابستگی به وسایل نقلیه برای آمد وشد ، جوامع چند پاره و فقد ان نظارت فضایی را برای این مناطق د ر پی د اشته است. تبیین مفهوم پیراشهری و عوامل مؤثر بر ایجاد و توسعه این مناطق از اهد اف این تحقیق د ر نظر گرفته شد ه است. روش پژوهش: د ر این تحقیق با رویکرد تحلیلی-توصیفی مروری کلی بر پد ید ه پیراشهرنشینی د ر مفهوم اروپایی و جهانی اش انجام شد ه است. همچنین با روش تحلیل محتوای مقوله ای به بررسی مضمون مطالعات د اخلی انجام شد ه د ر رابطه با پیراشهری پرد اخته شد ه است و د ر نهایت با معرفی یک چارچوب پنج بعد ی، که از یک مطالعه گسترد ه و یکپارچه جهانی د رمورد پیراشهری اقتباس شد ه، به بررسی کلی مبانی نظری یا اد بیات موضوع پرد اخته می شود تا یک روایت کلی از چگونگی رخد اد پیراشهرنشینی د ر عصر حاضر با توجه به تمام ابعاد آن مورد بررسی و تببین قرار گیرد . نتیجه گیری: ماحصل این بررسی نشان می د هد که نیروهای محرکه سیاسی، اجتماعی-اقتصاد ی و کالبد ی چگونه د ر این مناطق تأثیرگذار هستند و به عنوان نتیجه تحقیق، چارچوبی برای تشخیص تفاوت د رجات تغییر د ر سیستم پیراشهری از منظر انواع پیوند ، مقیاس، توسعه، تحول، تاب آوری و حکمروایی فضایی و سیاسی ترسیم می شود .
سامان بندی های تجسمی در نگاره شهادت حضرت زکریا (ع) قصص الانبیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: قصص الانبیا، قصه های نقل شده از حوادث زندگی پیامبران است. برخی از نگارش های این کتاب مزین به تصویرسازی و نگارگری به منظور نمایان کردن هرچه بیشتر مفاهیم بیان شده در آن است. مشهورترین نسخه خطی قصص الانبیا نسخه خطی موزه توپکاپی است و یکی از شاخص ترین این قصص، که در کتاب مذکور نگارگری شده است، روایت شهادت حضرت زکریا (ع) است. نگارگر در این اثر سعی در تجسم مظلومیت زکریا در برابرکفرگویی ابلیس و حمایت الهی از او دارد.هدف پژوهش: بررسی سامان بندی تجسمی براساس سه ویژگی عناصر بصری (خط، رنگ، بافت، فرم)، ترکیب بندی (مارپیچ طلایی، مربع شاخص، مستطیل طلایی و خطوط رهنمونگر) و نمادپردازی از سه منظر شخصیت، رویداد و گفت وگو در این نگاره است. برای دستیابی به این هدف ابتدا الگوی ارتباط بین پارامتر های تشکیل دهنده این سه ویژگیِ سامان بندی تبیین می شود.روش پژوهش: پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است.نتیجه گیری: شخصیت ها در این نگاره به دو ساحت روایت کتاب و درخت، که پناه دهنده زکریا از هجوم ابلیسیان است، وفادار باقی می مانند. ترکیب بندی دوّار، القای جایگاه درخت با به کارگرفتن ترکیب بندی مثلثی عناصر به نحوی که رأس مثلث بر درخت تأکید داشته باشد، القای آرامش و ثبات با به کارگرفتن عناصر در مستطیل طلایی، قرینگی فرم های انسانی، استفاده از خطوط رهنمونگر عمودی برای جای گیری عناصر، استفاده از مستطیل های 2√ و 3√ برای چینش کتیبه و نگاره در کنار یکدیگر، تداعی بافتی آرام، کم تنوع و معناگرا بودن به واسطه نحوه به کارگیری عناصر بصری نقطه و خط و در نهایت چیدمان ساختار حلزونی پادساعتگرد و ساعتگرد عناصر از مهم ترین نکات قابل شناسایی در سامان بندی این اثر هستند. همچنین به کارگیری لاجوردی یکنواخت در پس زمینه، فضای اندوه و وهم، زرد درخشان در لباس ابلیس، تأکید بر شخصیت او و نارنجی در لباس نقال سبب چرخش رنگ ها در ترکیب بندی اثر بوده است. در مجموع، اثر با رنگ های تخت و درخشان و بدون سایه ترسیم شده است.
تحلیل اجتماعی ابسنس (غیاب) در روایت های تاریخی عکاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: کیفیتِ زیست و معنای زندگی همواره با حضور عناصر، اشیاء، چیزها، افراد و مفاهیم پیوند خورده است و غیاب به معنای نفی و سلبِ حضور، این معنا را قوام داده و از همین رو در فلسفه و هنر بسیار وارد شده است. مفهوم ابسنس به مثابه یک استراتژی هنری در بطن بسیاری از آثار هنری به ویژه در قرن حاضر تلقی می شود. در عکس ها، متونی که ردّ حضور چیزها را در گذشته عرضه می کنند، ابسنس کارکردی استنادی پیدا می کند. اما پرسشِ اساسی این است که چگونه در متون عکاسانه، از غیاب عناصر و چیزها، پی به وجود روایت های تاریخی نهفته در متن آن ها می بریم؟هدف پژوهش: عکس ها به عنوان متونی همه جا حاضر چه در آلبوم های خصوصی یا نهادهای هنری یاخبری، و چه در فضاهای اجتماعی مجازی و مبتنی بر وب، غیبت های گوناگونی را که خاستگاه های متفاوتی دارند، ارایه می کنند و تحلیل تاریخی غیاب در این آثار، به فهم بهتر بستر اجتماع انسانی منجر می شود. فرضیه این است که عکس به عنوان یک متن تاریخی وقتی با روایت های پیرامون و بیرونیِ خود پیوند خورده و تحلیل شود، غیاب را به مثابه نفیِ حضورِ نیروهای سرخورده ای در متن اجتماعی ارایه می دهد که هریک، به صورت بالقوه قدرت مشارکت و تغییر در رفتارها و کنش های زندگی روزمره را دارند. روش پژوهش: براساس تحلیل مبتنی بر تاریخ اجتماعی در متون عکاسانه خواهد بود، چرا که در این رویکرد، رفتارها، رخدادها و باورها در بافت زندگی روزانه، در روند تحقیق تاریخی دارای اهمیت است. نتیجه گیری: ابسنس در قاب عکس، می تواند اشکالی متنوع از قدرت های پنهانی لایه های مختلف اجتماعی را عرضه دارد؛ نیز به جایگاهِ عناصر غایب در سطح عکس ها پرداخته و توضیح داده شده است که چگونه عکاسی از ابسنس به عنوان مفهومی پست مدرنیستی بهره می برد تا به واسطه غیاب عناصر تاریخی، محتوای متفاوت و قرائت دیگرگونی را از رخداد شکل دهد.
مدیریت راهبردی گردشگری شهر تهران؛ چالش ها و فرصت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: امروزه گردشگری، به عنوان یکی از مهم ترین صنایع توسعه پایدار، فرصت های زیادی را در حوزه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی برای کلان شهرها به وجود آورده است. شهر تهران نیز با داشتن جاذبه های متعدد و متنوعِ گردشگری ظرفیت بالایی در این زمینه دارد که تا کنون کمتر به آن پرداخته شده است. از این رو مسئله این مقاله شناخت فرصت ها و محدودیت ها و ارائه راهبردهای توسعه گردشگری شهر تهران است.هدف پژوهش: مقاله حاضر در پی آن است که راهبردهایی برای توسعه گردشگری شهر تهران ارائه کند.روش پژوهش: این پژوهش بر روش توصیفی-تحلیلی مبتنی است. گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای- اسنادی و مصاحبه انجام گرفته و در تحلیل اطلاعات از روش تحلیل مضمون و نیز مدل SWOT استفاده شده است. جامعه آماریِ تحقیق متخصصان و صاحب نظران حوزه گردشگری شهر تهران و مدیران سازمان ها و نهادهای متولی گردشگری شهری تهران را شامل می شود. حجم نمونه تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا اشباع نظری تحقیق بوده و با 35 نفر از متخصصان و صاحب نظران مصاحبه شده است.نتیجه گیری: تحلیل یافته های این تحقیق نشان می دهد که برای توسعه گردشگری شهری در تهران باید جوانب مختلفی مورد دقت و توجه قرار گیرد؛ مهم ترین راهبردها و پیشنهادهای ارائه شده در این مقاله به شرح ذیل است: تقویت عزم و اراده توسعه گردشگری در میان مردم و مسئولین، ملاحظه گردشگری با تفکر شبکه ای، تشکیل سیستم مدیریت یکپارچه مقصد، تقویت بازاریابی گردشگری و ارائه و ترویج تصویری مثبت از تهران، ارتقای فرهنگ پذیرش و نگهداشت گردشگر، ظرفیت رویدادسازی در شهر تهران، و برندسازی برای تهران در حوزه گردشگری.
سنجش امکان بهره گیری از روش اروین پانوفسکی د ر خوانش نماهای خانه های تاریخی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: د ر پژوهش های تاریخ معماری ایران، به غیر از خود بناها، منابعی تاریخی که بتوان با اتکاء بر آنها به انجام این پژوهش ها اقد ام کرد ، عموماً محد ود ند . بنابراین ضرورت آشنایی و تسلط بر روش هایی که از طریق خوانش بناهای تاریخی، می توانند اطلاعات تاریخی مورد نیاز را د ر اختیار قرار د هند ، احساس می شود . د ر میان روش شناسی های شناخته شد ه ای که به منظور خوانش آثار تاریخی مورد استفاد ه پژوهشگران قرار می گیرند ، آیکونولوژی (شمایل شناسی) «اروین پانوفسکی» روشی است که به د نبال فهم معنای اثر د ر تقابل با فرم آن است. این روش که د ارای مراتبی سه گانه است، د ر ایران هرچند د ر پژوهش های تفسیری-تاریخی د ر حوزه هایی چون نگارگری، فرش و یا اشیای تاریخی مورد استفاد ه قرار گرفته، اما به ند رت د ر حوزه پژوهش های تاریخ معماری مورد توجه بود ه است. هدف پژوهش: تحقیق حاضر د ر د رجه اول به د نبال فهم آن است که آیا روش خوانش آیکونولوژیک پانوفسکی به طور کلی د ر پژوهش های تاریخ معماری کاربرد د ارد ، و پس از اطمینان حاصل کرد ن از این موضوع د ر د رجه بعد ی به د نبال پاسخگویی به این پرسش است که د ر صورت کاربست این روش مشخصاً د ر مطالعه نمای خانه های تاریخی ایران، قابلیت ها و محد ود یت های آن د ر این زمینه چیست. روش پژوهش: پس از اطمینان یافتن از کارکرد عمومی روش شناسی آیکونولوژی د ر پژوهش های تاریخی معماری با تکیه بر روش مطالعه کتابخانه ای، با اتکاء بر روش پژوهش مورد ی، یک نمونه نما مربوط به خانه ای قاجاری-پهلوی د ر شهر تبریز، بر مبنای مراتب سه گانه آیکونولوژی پانوفسکی مورد خوانش قرار گرفته است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می د هد خوانش آیکونولوژیک پانوفسکی به طور کلی د ر حوزه تاریخ معماری کاربرد د اشته و همچنین د ر زمینه مطالعه نمای خانه د ر معماری تاریخی ایران قابل استفاد ه است، ضمن اینکه بهره گیری از آن د ر این حوزه، پژوهشگر را با برخی قابلیت ها و محد ود یت ها مواجه می کند .
قابلیت های روش شفاهی در انتقال و حفاظت معنا در میراث فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: میراث فرهنگی، ورای صورت بیرونی، حامل معنایی است که وجه درونی و ماهوی آن را شکل می دهد. از آنجا که در حفاظت آثار توجه به هر دو وجهِ معنایی و صوریِ آن ها ضرورت دارد، لازم است «حفاظت و انتقال معنا» در میراث فرهنگی با رویکردی مناسب مورد توجه قرار گیرد. طیف وسیعی از اشکال میراث فرهنگی ازجمله خلق هنری، کتابت، آداب و طریقت در حِرَف سنتی و بیان شفاهی علاوه بر اینکه تجلیات مختلف میراث را شکل می دهند، روش و محملی برای انتقال معنا نیز محسوب می شوند. در این میان، روش های غیرکالبدی، به واسطه نامحسوس بودن، کمتر مورد توجه قرار گرفته اند و ابعاد مختلف آن ها به خوبی شناخته نشده است. درنتیجه، خطر فراموشی و نابودی این روش ها و بالطبع معانی منتقل شده از طریق آن ها نیز افزایش می یابد. یکی از این روش ها روش انتقال شفاهی است.هدف پژوهش: مقاله حاضر در پی بازشناخت روش شفاهی در حفاظت آثار و زمینه سازی احیای آن در حفاظت میراث معنوی ایران است، با این فرض که انتقال شفاهی معانی در میراث معنوی برخلاف تصور موجود در بسیاری موارد به دلایلی فراتر از عدم امکان ثبت مکتوب صورت می گرفته است. بنابراین می توان گفت این مقاله به دنبال پاسخ این سؤال است که چه قابلیت هایی سبب شده روش شفاهی به عنوان یکی از روش های انتقال و حفاظت معانی در جوامع سنتی به کار گرفته شود. روش پژوهش: در این مقاله با مراجعه به متون مکتوب به بررسی برخی علل سلبی و ایجابی کاربرد روش شفاهی و سپس به تحلیل منطقی آن ها پرداخته می شود. علت انتخاب این روش تناسب آن با ماهیت معنا است.نتیجه گیری: مقاله چنین نتیجه می گیرد که در روش شفاهی علاوه بر حفظ معنا از گزند نااهلان به استناد تعابیر و مفاهیمی که در متن مقاله به آن ها اشاره شده معنا به صورت زنده و پویا تداوم می یابد؛ و نتیجه دیگر حاصل از مقاله نیز این است که به دلیل اهمیت و به کارگیری قابلیت های درونی انسان در پذیرش و انتقال معنا برای احیای آن در حفاظت به معنای امروزی، تربیت انسان واجد اهلیت، به عنوان محمل معنا، ضروری است.