مقالات
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: والایی ریاضی و پویا از نظر اندازه و قدرت توان، قوای انسان را به چالش می کشند و به نظر می رسد اغلب مصادیق والای متفکران قرن 18 پیش از کانت را در برمی گیرد. به نظر می رسد نقاشان قرن 18 و 19 آلمان و انگلیس هم بر امر والا به عنوان مضمونی برجسته تکیه کرده اند. بر این اساس، پرسش اصلی پژوهش این است: وجه مشخص رمانتیک آلمان و انگلیس از حیث والایی چیست؟ هدف پژوهش: مطالعه رابطه والایی در آرای متفکران قرن 18 و آثار نقاشان رمانتیک قرن 18 و 19 آلمان و انگلیس است تا بتواند تمایزهای رمانتیک آلمان و بریتانیا را از حیث والایی بررسی کند. روش پژوهش: پژوهش از نظر نوع کیفی است. روش مطالعه آثار توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای است.نتیجه گیری: شکوه، ویژگی ذاتی امر والاست و ویژگی های برجسته امر والا در نقاشی ها به بزرگی، وسعت، بی کرانگی، ابهام، بی محدودگی و ویرانی نیروهای طبیعت اشاره دارد. مطالعه آثار نقاشان رمانتیک قرن 18 و 19 مانند فردریش، آیخن باخ، ترنر، مارتین و دنبی نشان می دهد رمانتیک آلمان به وسعت و عظمت طبیعت و جنبه های وحشت آور آن پرداخته است، اما در کنار آن جنبه های معنوی و سمبولیک طبیعت را هم مدنظر داشته است. در رمانتیک انگلیس امر والای پویا، ترس و وحشت نیروهای مخرب و قهار طبیعت با تأکید و شدت بیش تری پی گرفته شده است. بنابراین می توان آن را جزء مضامین برجسته و وجه مشخص رمانتیک انگلیس دانست.
نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در باز زنده سازی محله تاریخی لاله زار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش بوده که فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در خلق چشم انداز و طراحی محدوده های ارزشمند تاریخی شهر، مثل محله لاله زار تهران چه نقشی می تواند داشته باشد. با توجه به غنای تاریخی مطالعه موردی و قرارگیری آن در قلب پایتخت، اهمیت پژوهش بیشتر آشکار می شود، زیرا گریز افراد اصیل و توانمند از بافت های مرکزی تاریخی، موجب فرسودگی بیشتر چنین مراکزی شده و دیدگاه های جدید از جمله فناوری نو می تواند نویدبخش باشد.هدف پژوهش: هدف، جذب افراد خلاق، جوان و اصیل به بافت تاریخی و باززنده سازی آن با کمترین هزینه، در زمان کوتاه و با فناوری های روز در بیشترین اوقات شبانه روز است. روش پژوهش: روش کیفی با راهبرد موردکاوی خیابان لاله زار تهران اتخاذ شده است. از طریق سه تکنیک آینده پژوهی (تدوین چشم انداز، شبیه سازی سه بعدی و دلفی) پژوهش پیش رفته است. براساس چشم انداز مشارکتی بدیل های طراحی تهیه و گزینه تحقق پذیر با تکنیک دلفی و مشارکت پانزده نفر متخصص در پنج گروه تخصصی به اجماع رسیده است. نتیجه گیری: فاوا می تواند نقش تسهیل گری در چشم انداز فرهنگی- هنری محله ها به ویژه بافت های تاریخی مثل لاله زار تهران داشته و امکان برگزاری جشنواره های هنری را تا سطح بین المللی افزایش دهد. اولویت های تحقق پذیری درجنبه های اجتماعی- فعالیتی و فرهنگی- تاریخی بیش از کالبدی است. بنابراین فاوا امکان مشارکت مردمی را بیشتر و تداعی خاطرات و باززنده سازی های غیرکالبدی را تسهیل می کند و از حیث جهانی شدن، اجرایی و اقتصادی، رقیب و مکمل جدی بدیل های پیشین برای محله است. لاله زار به دلیل تجمع صنف الکتریکی، قابلیت پذیرش فاوا را به خوبی دارد ولی موفقیت آن در گرو جلب مشارکت، به ویژه در صنایع محلی این بافت یعنی گردشگری، موسیقی، سینمایی و رسانه های دیجیتال است.
ناپایداری رسانه ای؛ نسبت بازنمایی رسانه و پایداری محیط (با تمرکز بر تحول معنایی جزیره هرمز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: رسانه به عنوان یکی از قدرتمندترین ابزار معاصر در انتقال و تولید معنا نقش غیرقابل انکاری در جهت دهی به صنعت گردشگری ایفا می کند. در دهه اخیر با بازنمایی گسترده تجربه «سفر هرمز» در رسانه های اجتماعی و هم چنین تبلیغات وسیع رسانه های گردشگری، موجب شده تا روایتی رسانه ای که مبتنی بر خوانش بستر نیست به «روایتی فراگیر» بدل شود. تجربه سال های اخیر بیانگر آن است که این روایت به بازتولید خرده فرهنگ های رسانه ای غیربومی منجر شده و به مرور معنای هرمز را که محصولی تاریخی از تعامل ساکنین با محیطشان بوده متحول کرده و سبب «دو فضایی شدن» روایت فرهنگی هرمز شده است. از سویی پایداری به عنوان دانشی که در پی حفظ ارزش های بستر است با معرفی مفهوم «گردشگری پایدار»، به ارزیابی اثرات صنعت گردشگری می پردازد.هدف پژوهش: این جستار به دنبال آن است که به نسبت بازنمایی رسانه و پایداری محیط به عنوان امری معاصر و اثرگذار بپردازد. فراتر از آن با توجه به آن که وجود دو جریان فرهنگی متعارض به تنازع فرهنگی منجر شده است.روش پژوهش: این پژوهش در پی آن است که با روشی کیفی و با اتکا به داده های کتابخانه ای و مشاهدات میدانی، اثرات بازنمایی رسانه ای ِ جزیره هرمز را از منظر گردشگری پایدار ارزیابی کند و هم چنین با فرض تداوم شرایط موجود، به پیش بینی آینده نزاع معنایی هرمز بپردازد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بیانگر آن است که رویکرد حاضر رسانه ای -که مبتنی بر امر گردشگری است- را می توان ضد پایداری ارزیابی کرد که موجب می شود در فضایی دو فرهنگی، بومیان و گردشگران هرمز را به دو شکل متفاوت خوانش کنند و هرمز از طریق دو روایت متعارض که از بن موجب شکل گیری «دو مکان» متفاوت می شود، تفسیر شود. هم چنین برمبنای نظریه «ساخت اجتماعی واقعیت» می توان پیش بینی کرد که با گسترش جریان رسانه ای غیربومی، به دلیل ساختار اقناع گرایانه آن، این قرائت می تواند بر روایت متعارض خود تفوق یابد و به برساخت غالب از هرمز بدل شود.
تفسیرتطبیقی تأثیر جنبش احیای مصر بر آثار معماری آمریکا در قرن بیستم میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: بناهای بسیاری در اروپا و آمریکا وجود دارند که بازتابی از معماری مصر باستان هستند؛ اهمیت پژوهش حاضر در پرداختن به خاستگاه «جنبش احیای مصر» و شکل گیری «احیای معماری مصری» به غرب بازمی گردد. جنبش احیای مصر، یک سبک هنری است که هنرمندان آن از اَشکال، نقوش و تصاویر آثار هنری مصر باستان استفاده کرده اند. این امر عموماً به آگاهی هنرمندان آمریکا و اروپا درباره آثار تاریخی مصر باستان که ناشی از فتح مصر توسط ناپلئون در سال 1798م است، نسبت داده می شود.هدف پژوهش: ریشه یابی و نحوه تأثیرگذاری هنر و معماری مصر باستان بر آثار معماری آمریکا در قرن بیستم میلادی است که از این رو به تبیین معماری و وجوه نمادین هنر مصر باستان و سپس تأثیر آن بر معماری آمریکا پرداخته است. روش پژوهش: در این پژوهش کیفی از شیوه تفسیری-تاریخی در آن استفاده شده است. جامعه آماری، تعدادی از بناهای آمریکا را شامل می شود و در مطالعات مقدماتی، تعدادی از بناهای باستانی مصر جهت ریشه یابی و تطبیق مفاهیم و عناصر هنر مصر بررسی شده است؛ بنابراین، پس از تبیین و تفسیر داده های اولیه مذکور که حوزه علّی شکل گیری جنبش احیای مصر را تشکیل می دهند، به تطبیق و تحلیل موردی نمونه های انتخابی پرداخته شده است.نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهند که به واسطه فتح مصر توسط ناپلئون، بسیاری از هنرمندان دهه های بعدی آمریکا به هنر و معماری مصر باستان متمایل شدند که همین امر، سبب شکل گیری جنبش احیای معماری مصری در برخی از کشورهای مذکور شده است. بدین ترتیب، بناهای معماری زیادی با الهام از هنر و معماری مصر باستان در جهت فرم و عناصر هم چون استفاده از مقصوره، دروازه دو بُرجی، رواق، هرم و موتیف های مصری مانند سرستون های پاپیروسی و کتیبه خورشید بالدار، طراحی و اجرا شدند که تاریخ شکل گیری بسیاری از آن ها در جهت جنبش مذکور به قرون اخیر بازمی گردد.
بازخوانی تناسبات هندسی در عناصر و اجزای ارتفاعی مسجد- مدرسه های دوره قاجار در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: هندسه و به تبع آن تناسبات از شاخصه های مهم آثار باشکوهی است که هنرمندان و مهندسان ایرانی در طول تاریخ معماری این سرزمین از خود به جای گذاشته اند. تناسبات در معماری رابطه مناسبی بین اجزای پدیدآورنده اثر به وجود می آورد و احساس نظم و ساماندهی، میان بخش های یک ترکیب بصری را در مخاطب ایجاد می کند. تناسبات می تواند علاوه بر نظم، پدیدآورنده حس زیبایی نیز شود. به عبارت دیگر معماران ایرانی همواره از هندسه و تناسبات، به عنوان زبانی واحد و مشترک در جهت پاسخ گویی شایسته به نیازهای عملکردی، سازه ای و زیبایی در معماری و محصولات هنری بهره جسته اند. هدف پژوهش: این تحقیق در پی یافتن تناسبات هندسی در عناصر اجزای ارتفاعی مسجد-مدرسه های دوره قاجار در شهر تهران است. لذا در این تحقیق با توجه به قوانین تناسبات اجزای ارتفاعی، هر مسجد-مدرسه را نسبت به یکدیگر تحلیل کرده و یک الگوی ارتفاعی یا یک الگوی ارتباطی بین اجزای ارتفاعی هریک از 9 مسجد-مدرسه استخراج شده است، به صورتی که می توان یک سلسله مراتب طراحی ارتفاعی را در هریک از مساجد بازخوانی کرد. بر همین اساس سؤال اصلی این پژوهش این است که در اجزای ارتفاعی (گنبد، مناره ها، ایوان ها و نمای صحن) مسجد-مدرسه ها چه تناسبات و الگوهای مشترکی را می توان یافت؟روش پژوهش: در این پژوهش برای آزمون مطابقت ابعاد و اندازه های عناصر ارتفاعی با تناسبات و هندسه از روش تحقیق شبه تجربی استفاده شده است. برای مطالعه و ارزیابی نمونه ها، روش قیاسی به کار گرفته شده است بدین گونه که پس از تحلیل داده های هر بنا و مقایسه آن ها با اصول تناسبات، ویژگی های تناسبات ارتفاعی مشترک در ارتفاع عناصر صحن بناها مشاهده شده و براساس آن ها ارزیابی یافته های تحقیق صورت گرفته است.نتیجه گیری: درنهایت با بررسی تناسبات و الگوهای ارتفاعی چنین یافت شد که در 9 نمونه تحلیل شده، تمامی عناصر ارتفاعی، از ارتفاع نمای صحن و کوتاه ترین ایوان مجموعه تا بلندترین مناره یا گنبد آن با تناسبات زرین ایرانی به دست آمده اند. در تمامی نمونه های بررسی شده، الگوهایی مشترک در تناسبات هنگام مقایسه اجزای ارتفاعی یافته شده است و به طور مثال کوتا ه ترین ایوان مجموعه با ارتفاع نمای صحن حیاط در این بناها دارای تناسباتی نزدیک به تناسبات زرین است و هم چنین الگو های تناسباتی مشابه دیگر در میان دو یا چند مسجد-مدرسه به صورت مشترک وجود دارد.
بررسی تأثیر مدرنیته بر معماری خانه های معاصر شهر تبریز در دوره قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله:تبریز به عنوان یکی از شهرهای مهم ایران در ادوار تاریخ به خصوص چند سده اخیر مطرح بوده است، در دوران قاجار بسیاری از دستاوردهای تازه دنیای جدید، برای اولین بار در ایران، در این شهر تجربه شد. معماری تبریز به عنوان شهری پیشگام در شکل گیری تجدد در ایران، دستخوش تغییراتی در این دوران شد و معماری سنتی ایران را تحت تأثیر قرار داد. سؤال اصلی پژوهش این است که تأثیر مظاهر تجدد بر کالبد معماری خانه های تبریز چگونه نمود یافته و چه تغییراتی در معماری این دوران صورت پذیرفته است؟هدف پژوهش: هدف از این پژوهش بررسی تأثیر تجدد و مدرنیته شدن ایران بر معماری دوره قاجار در تبریز است.روش پژوهش: این پژوهش براساس هدف، پژوهشی با رویکرد کیفی است که با استفاده از روش تحقیق تفسیری-تاریخی در بٌعد موضوعات تاریخی و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی در بٌعد موضوعات معماری به دنبال پاسخ به سؤال پژوهش است. گردآوری داده ها براساس مطالعات کتاب خانه ای و مشاهدات میدانی بوده و به بررسی تأثیر عناصر معماری غربی بر معماری ایرانی با تأکید بر خانه های شهر تبریز در دوره قاجار پرداخته شده است، در این پژوهش عناصر معماری غربی متغیر مستقل و معماری خانه های تبریز متغیر وابسته هستند.نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاکی از این است که در این دوران به واسطه ولیعهدنشین بودن و تمرکز قدرت و ثروت در این شهر بستر مناسبی برای روشن فکران برای ایجاد تغییرات در سطوح مختلف از جمله معماری فراهم شد و شاهد ورود عناصر معماری غرب هم چون سقف های شیبدار، سرستون های کرنتین، جفت ستون در نما، قوس های نیم دایره ای، تأکید بر پله ورودی، استفاده از نرده فلزی برای پله ها، استفاده از خطوط منحنی و نمای متقارن در ساختمان هستیم.